نام پژوهشگر: حمید خدادادحسینی
شادی حبیبی حمید خدادادحسینی
از نظر تاریخی تا قبل از انقلاب صنعتی، تجارت و بازرگانی بیشتر رابطه محور بوده است پس از انقلاب صنعتی زمانی که تولید انبوه با روشهای جدید و متعاقب آن مصرف انبوه به سرعت رشد کرد، واسطه ها در زنجیره توزیع قدرتمندتر شده، رابطه سنتی بین تولیدکنندگان و مشتریان از هم گسسته شد. در نتیجه توزیع در سطح گسترده جغرافیایی پدیدار شد که خود نیاز به توزیع و بازاریابی انبوه را به همراه داشت. این روند در شرایطی که تقاضا بیش از عرضه بود، ضامن سودآوری بسیاری از شرکتها تلقی می شد. براساس دیدگاه بازاریابی مبادله، صرفنظر از اینکه مشتری قدیمی باشد یا جدید برنامه های بازاریابی به گونه ای طراحی می شدند که بتوانند مبادله تولیدات و کالاها را تسهیل کنند. همه این عوامل دست به دست هم دادند، تا بحث مبادله جدی تر مطرح شود در نتیجه، تمام تلاشها در جهت افزایش دفعات و مقدار خرید مشتری بود، که این امر موجب صرف بودجه بسیار اندکی برای ایجاد رابطه پایدار و با ثبات با مشتریان قدیمی شده بود. در این مقطع قیمت به عنوان یک بحث مهم جلوه گر شده، و بازاریابان سعی می کردند به طور متوالی خریداران را به خرید مجدد تشویق کنند. بدون توجه به اینکه آیا هر یک از خریداران، از قبل خریدی انجام داده است یا خیر. در این وضعیت، رقابت اصلی بر حفظ ارائه خدمات و توسعه محصول به مشتری و تسهیل خرید مشتری بود نه حفظ و نگهداری رابطه با مشتریان موجود. با شدت گرفتن رقابت، امروزه شاهد پیشی گرفتن تمرکز بر روی روابط به جای تمرکز بر روی مبادله هستیم. در وضعیت جدید، بازاریابی انبوه کارآیی چندانی نداشته و از سودآوری کمتری برخوردار است. در شرایطی که میزان عرضه زیاد است و بیشتر بازارها در مرحله اشباع رسیده اند نمی توان مشتریان جدیدی پیدا کرد. از سوی دیگر با پیشرفت علم و گسترش بهره گیری از تکنولوژی، باعث شده است مشتریان در انتخاب محصولات و خدمات با آگاهی بیشتری عمل نمایند، لذا دانش به عنوان یک فاکتور رقابتی کلیدی در اقتصاد جهان مطرح شده است و به عنوان یک مزیت رقابتی برای شرکتهای استفاده کننده از آن محسوب می شود. دانش نه تنها بر جذب میزان تقاضای مشتریان تاثیر گذاشته است بلکه باعث افزایش توقع مشتریان در خصوص دریافت محصولات با کیفیت و خدمات مناسب شده است که این امر باعث فشار بر روی شرکت ها شده است. به همان دلیل نیز بروز تهدیدها از جانب رقبای جهانی، شرکت ها را مجبور به کاهش قیمت محصولات و خدمات نموده است. این چالش های مربوط به بهبود کیفیت و نوآوری و فشار روز افزون برای کاهش قیمت محصولات شرکت ها ملزم به طراحی دوباره فرآیندهای تجاری خود کرده است (dous et al.2005). در اقتصادی که تنها اطمینان آن وجود عدم اطمینان است، تنها منبع مطمئن پایداری در رقابت، دانش است (nokada, 1998). در حقیقت، دانش مهمترین منبع استراتژیک بوده و توانایی برای اکتساب و توسعه ی آن، باعث تسهیم آن شده و این مسئله در نهایت باعث ایجاد فوایدی برای تداوم قابلیت رقابت می شود (grant, 1996). مدیریت دانش مشتریان، برای سازمان ها این امکان را فراهم می آورد که با احتمال بیشتری قادر به تشخیص فرصت های پدیدار شده در بازار بوده و مزیت رقابتی خود را افزایش دهند. مدیریت دانش مشتری در ارتباط با بدست آوردن، اشتراک گذاری و بسط دانش مشتریان و هدف به سود رسانی مشترک بین مشتریان و سازمان میباشد. در این پایان نامه ابتدا به بیان پیشینه ای از مدیریت دانش پرداخته می شود و با توجه به ارتباط این حوزه با مباحث مدیریت دانش و مدیریت ارتباط با مشتری، ضمن پرداختن به تعاریف و مقایسه آنها با مدیریت دانش مشتری به رویکرد مدیریت دانش مشتری و ارائه مدلها و نظریات مطرح در این خصوص می پردازد. در این پایان نامه به بررسی وضعیت کنونی مدیریت ارتباط با مشتری و مدیریت دانش در شرکت ایران خودرو، به بررسی نقش مدیریت دانش در خلق ارزش در فرآیندهای مدیریت ارتباط با مشتری اشاره شده و با توجه به نظرسنجی انجام شده در سطح شرکت ایران خودرو ( نظرات خبرگان) به تحلیل میزان تاثیر عوامل مدیریت دانش در بهبود مدیریت ارتباط با مشتری در آن شرکت پرداخته شده است.
قاسم زارعی قرکانلو حمید خدادادحسینی
با توجه به اهمیت و روند رو به رشد بازار کشورهای آفریقایی و در نتیجه ایجاد فرصت های جدید برای تولیدکنندگان و صادرکنندگان، مطالعه حاضر در نظر دارد تا با بررسی اولویت ورود به بازارهای این قبیل کشورها، مبنای مناسبی را برای تصمیم گیری و برنامه ریزی صادرکنندگان و سیاست گذاران کشورمان فراهم آورد. از این رو در این تحقیق تلاش شده است تا بعنوان یک گام اساسی برای این هدف، به بررسی شاخص های اصلی تاثیرگذار بر صادرات غیرنفتی جمهوری اسلامی ایران برای ورود به بازار کشورهای آفریقایی پرداخته شود. بدین منظور در مرحله اول با بررسی ادبیات موضوع، مبانی نظری، و مصاحبه های کارشناسی نیمه ساختاریافته 7 شاخص عمده که شامل اندازه بازار، رشد بازار، دسترسی به بازار، شدت رقابت، ریسک اقتصادی، شاخص های اجتماعی، و سطح روابط دیپلماتیک با جمهوری اسلامی ایران بودند، مورد شناسایی قرار گرفتند. سپس به منظور بررسی این شاخص ها، جامعه آماری که شامل صادرکنندگان خبره خدمات و کالاهای غیرنفتی به بازار کشورهای آفریقایی بودند تعیین گردیدند. در نهایت با روش ahp-dea و با در نظر گرفتن شاخص های به دست آمده کشور های منتخب که شامل 26 کشور بودند اولویت بندی گردیدند.
علی همدانی حمید خدادادحسینی
این تحقیق با هدف بررسی تاثیر ویژگی های شرکت و تصمیم گیرندگان بر تمایل(شروع) به صادرات در شرکت های صادرکننده در صنعت مواد غذایی تهران انجام شده است. ویژگی های شرکت شامل متغیرهای: اندازه شرکت، مزیت رقابتی در کیفیت محصول و میزان تکنولوژی محور بودن شرکت می باشد. ویژگیهای تصمیم گیرندگان نیز شامل: سن، سطح تحصیلات، تسلط بر زبان خارجی، تمایل به ریسک کردن، اعتقاد به هزینه بر بودن صادرات، درک سودمند بودن صادرات و تعهد به صادرات می باشد. در مرحله اول تحقیق با مصاحبه های انجام شده با 10نفر از خبرگان جامعه آماری، متغیر "سن شرکت" به بعد ویژگی شرکت و متغیرهای "دانش بین المللی مدیران" و "دانش مدیران از بازار هدف" به بعد ویژگی تصمیم گیرندگان اضافه شد. در مرحله دوم با استفاده از پرسشنامه داده های لازم جهت آزمون فرضیات و اولویت بندی متغیرها جمع آوری شد. این پژوهش شامل 15 فرضیه بوده است. برای دو بعد ویژگی شرکت و ویژگی تصمیم گیرندگان دو فرضیه و سیزده فرضیه برای متغیرها که در نهایت همه ی فرضیه ها تایید شده و ترتیب اهمیت متغیرها از این قرار می باشد:1.دانش مدیران از بازارهای هدف 2.میزان تکنولوژی محور بودن 3.مزیت رقابتی محصول 4.درک سودمند بودن 5.تمایل به ریسک کردن 6.دانش بین المللی مدیران 7.سطح تحصیلات 8.تسلط بر زبان خارجی 9.تعهد 10. پذیرفتن هزینه ها 11.سن شرکت 12.سن مدیران. 13.اندازه شرکت.
محمد موسوی عزآبادی اصغر مشبکی
توجه به بهبود و ارتقاء سطح خدمات فناوری اطلاعات از نگرانی های اصلی و راهبردی کشور است . یکی از مهمترین ارکان در این زمینه، سازمان های ارائه دهنده خدمات فناوری اطلاعات می باشند که با توجه به ماهیت انعطاف پذیر و متغیر بازار فناوری اطلاعات، برخورداری و تمرکز بر روی مزیت رقابتی خاص برای سازمان ها امری ضروری به نظر می رسد. به همین منظور در این مطالعه، در راستای شناسایی عوامل موثر بر مزیت رقابتی در بازار خدمات فناوری اطلاعات مدلی با استفاده از رویکرد مبتنی بر منابع متشکل از پنج متغیر مهم در بازار it شامل، منابع محسوس، منابع نامحسوس، قابلیت های ارزشی، قابلیت های پویا و قابلیتهای رقابتی طراحی و مورد آزمون قرار گرفت .گردآوری داده ها از طریق یک پرسشنامه 33 سوالی و بر مبنای پاسخ های خبرگان و مدیران شرکتهای فعال در بازار خدمات فناوری اطلاعات استان یزد انجام شد. نتایج آزمون نشان داد که پایایی متغیر های مکنون همگی در بازه قابل قبول قرار دارد و کلیه متغیرها تاثیر معناداری را بر مزیت رقابتی دارند. برای آزمون مدل از روش کمترین مربعات جزیی و نرم افزار smart pls-graph نسخه 2.0 استفاده گردید.
فرامرز فرشادبخت حمید خدادادحسینی
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و بررسی عوامل موثر در جذب افراد به شرکت های هرمی انجام پذیرفته است. این تحقیق براساس نظریه ی نشرنوآوری صورت گرفته و لذا از متغیرهای موجود در این نظریه نیز استفاده گردیده است. این متغیرها که متغیرهای مستقل تحقیق می باشند، شامل 5 ویژگی درک شده از نوآوری (مزیت نسبی، سازگاری، پیچیدگی، قابلیت روٌیت، آزمونپذیری) و میزان نوآور بودن افراد و همچنین ویژگیهای اجتماعی اقتصادی موجود در این نظریه (سن، جنسیت، تحصیلات، وضعیت اشتغال و درآمد) بوده و متغیر وابسته ی آن، "جذب افراد به شرکت های هرمی" می باشد. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از نوع تحقیقات توصیفی می باشد و گردآوری داده ها در آن به شیوه ی پیمایشی صورت گرفته است. جامعه ی آماری تحقیق(n) شامل تمام کسانی است که ساکن تهران می باشند و حداقل یکبار عضو شرکت های هرمی شده اند. به منظور تعیین حجم نمونه (n) براساس فرمول کوکران نمونه ای به تعداد 269 نفر بدست آمد، روش نمونه گیری به صورت تصادفی است و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه می-باشد که در قالب سوالات مبتنی بر طیف 5 گزینه ای لیکرت تنظیم شده است. روایی پرسشنامه براساس نظرات کارشناسان و اساتید و متخصصین و پایایی آن با استفاده از پایلوت مورد تایید قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق حاکی از آن است که با ضریب اطمینان 95 درصد از میان متغیرهای تحقیق، متغیرهای مزیت نسبی، سازگاری، نوآور بودن، سن، جنسیت و درآمد بر روی جذب افراد به شرکت های هرمی اثر گذار است. لذا براساس این عوامل مدل نهایی تحقیق طراحی گردید.
ناهید علم زاده پرویز احمدی
در گذشته سهم هوش شناختی در هر کاری بسیار مهم تر از هوش هیجانی شناخته می شد و حتی صاحبنظران علم محض، تنها کارکرد عقلانی را پذیرفتنی می دانستند و به احساسات و هیجانات بی توجه بودند. اما حقیقت این است که سهم هیجانات در زندگی روزمره و زندگی کاری افراد غیر قابل انکار میباشد. از طرفی نقطه آغاز بازاریابی، شناخت رفتار مصرف کننده می باشد. از آنجا که رفتار هر شخص تا حد زیادی برگرفته از هیجانات وی می باشد، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر هوش هیجانی مصرف کننده بر رفتار خرید مصرف کننده صورت گرفته است. ابتدا با بررسی دقیق ادبیات موضوع و مصاحبه با خبرگان، هوش هیجانی به دو متغیر « توانایی مدیریت هیجان ها و احساسات خود از طرف مصرف کننده» و «توانایی مدیریت هیجان ها و احساسات دیگران از طرف مصرف کننده» طبقه بندی گردید. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شد و برای آزمون فرضیات تحقیق شعب ممتاز بانک رفاه کارگران شهر تهران به عنوان جامعه تحقیق در نظر گرفته شد و سپس داده¬ها با استفاده از روش¬های رگرسیون خطی ساده و چندمتغیره برای تعیین تأثیر متغیرهای ذکر شده بر متغیر«رفتار خرید مصرف کننده» مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج حاکی از آن است که متغیرهای «توانایی مدیریت هیجان ها و احساسات خود از طرف مصرف کننده» و «توانایی مدیریت هیجان ها و احساسات دیگران از طرف مصرف کننده» بر متغیر«رفتار خرید مصرف کننده» تأثیر مستقیم دارد. همچنین نتایج تاثیر هوش هیجانی مصرف کننده بر رفتار خرید وی را تایید می کند.
امیر کارگر سامانی اسدالله کردنائیج
جهانی شدن بستری است که بسیاری از تحولات چند دهه اخیر در حوزه های مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در آن ظهور یافته و قابل تبیین است. فرایندهای جهانی شدن باعث دگرگونی شهرها شده و کارکرد شهرها نیز جهانی شدن را بازتولید می کند. شهرها نیز با ارائه کارویژه های خاص خود در عرصه های مختلف، نقشی اساسی در تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در گستره ملی و بین المللی بازی می کنند. بیش از سه دهه است که رقابت پذیری در فضاهای متفاوتی نظیر صنایع، بنگاهها، شهرها، مناطق و ملتها مطرح شده است و این مفهوم در بررسی و تحلیل علل موفقیت یا ناکامی نهادهای فوق به ویژه در عرصه های اقتصادی از اهمیت به سزایی یافته است. تقریباً به صورت همزمان با تحولات فوق، مفهوم حکمرانی شهری نیز به صورت گسترده ای مورد استفاده قرار گرفته است. بسیاری از فرایندهای حکمرانی خوب شهری، دیگر صرفاً سازمانها و نهادهای حکومتی را در بر نمی گیرد، بلکه طیف وسیعی از سازمانهای غیردولتی، اتحادیه های صنفی و مدنی، مشارکت بخش های خصوصی و عمومی، و نظایر آن را شامل می شود. پژوهش حاضر از نظر مبانی روشی در زمره اثبات گرایی قرار دارد. روش تحقیق آن از نوع استنباطی و با گرایش همبستگی است و در آن از تحلیل عاملی برای ارزیابی فرضیات استفاده گردیده است. ابزار اصلی گردآوری داده ها، اسناد و اطلاعات کتابخانه ای است که از منابع معتبر بین المللی، دولت های ملی و حکومت های محلی استفاده شده است. در این مطالعه، حکمرانی خوب شهری و رقابت پذیری شهری در 251 شهر از بیش از 100 کشور جهان مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج مطالعات انجام شده در بخش نظری، موید آن است که حکمرانی خوب شهری بر رقابت پذیری شهری اثر مثبتی دارد. در بخش بررسیهای کمی در زمینه وجود تفاوت حکمرانی خوب شهری و رقابت پذیری در گروه های مختلف شهرها از کشورهای مختلف و نیز تأثیر مثبت حکمرانی خوب شهری بر رقابت پذیری شهری به صورت معناداری تأیید گردید.
پگاه بانگیان تبریزی حمید خدادادحسینی
با توجه به رقابتی شدن فضای موجود در سازمان های خدماتی و همچنین افزایش آگاهی مشتریان از خدمات ارائه شده توسط این سازمان ها انتظارات مشتریان افزایش پیدا کرده است. بر این اساس، بیمارستان ها نیز مانند هر کسب و کار دیگری برای موفقیت نیاز به حفظ مشتریان و وفاداری آنها دارند. یکی از راههای بهبود وفاداری مراجعه کنندگان تمرکز بیمارستان ها بر ابعاد کیفیت خدمات ارائه شده می باشد. کیفیت خدمات ارائه شده بر استفاده مجدد مشتریان موجود و بالقوه اثر می گذارد. همچنین، عامل دیگری که بر وفاداری مشتری تاثیرگذار است هزینه های جابجایی مشتری می باشد. بنابراین، سازمان های ارائه دهنده خدمات می توانند از طریق ایجاد هزینه های جابجایی، مشتریان را از تلاش برای ترک سازمان و رفتن به سمت رقبا بازدارند. این پژوهش با در نظر گرفتن متغیر های کیفیت خدمات ادراک شده و هزینه های جابجایی مشتری که بر وفاداری مشتری تاثیرگذار است، به بررسی عوامل موثر بر وفاداری مشتری در سطح بیمارستان ها را بپردازد و مدلی در مورد چگونگی ارتباط این عوامل با یکدیگر ارائه دهد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی است؛ و از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی و معادلات ساختاری (sem) می باشد؛ همچنین برای تعیین وضعیت متغیرها و تجزیه و تحلیل فرضیات از نرم افزارهای spss و smartpls استفاده گردید. نتایج تحقیق حاکی از تاثیر مثبت و معنادار کیفیت خدمات ادراک شده و هزینه های جابجایی مشتری بر وفاداری مشتری می باشد. همچنین بررسی ابعاد کیفیت خدمات بر وفاداری نشان داد که عوامل محسوس، اعتماد، تضمین، و همدلی بر وفاداری مشتری تاثیر مثبت و معنادار دارند، و پاسخگویی بر وفاداری تاثیر ندارد. همچنین، نقش تعدیل گری هزینه های جابجایی بر رابطه کیفیت خدمات ادراک شده و وفاداری مشتری و رابطه عوامل محسوس، اعتماد، تضمین، همدلی و وفاداری مشتری تایید گردید، ولی در رابطه با متغیر پاسخگویی این فرضیه نیز تایید نشد.
اسماعیل شریفیان حمید خدادادحسینی
چکیده ندارد.
شهریار عزیزی حمید خدادادحسینی
چکیده ندارد.
الهه تقوی شوازی پرویز احمدی
چکیده ندارد.
شادی غرابی حمید خدادادحسینی
تصور و ذهنیت از نام تجاری، اساس تصمیم خرید و اعتبار نام تجاری را تشکیل می دهند، تا آنجا که بسیاری از صاحبنظران یکی از دلایل موثر بر افزایش تعداد مشتریان را ، تداعی یک تصویر مثبت و برداشت مناسب از شرکت می دانند. (ایکر،1991) تحقیق حاضر با عنوان "بررسی عوامل موثر برتصویر نام تجاری در توسعه بازار" انجام گرفته است. روش تحقیق به کار گرفته شده در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی به صورت پیمایشی می باشد. جامعه آماری در این تحقیق، شامل کلیه مشتریانی است که در پروژه های مختلف فولادی، با شرکت صنایع فولاد گسترش در تعامل بوده اند که نمونه آماری نیز از روش نمونه گیری تصادفی ساده بدست آمده است. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه ای حاوی 20 سوال که بین 92 نفر از مشتریان توزیع گردیده، گردآوری شده است. برای اندازه گیری قابلیت اعتبار پرسشنامه، از روش آلفای کرونباخ و برای سنجش روائی پرسشنامه از روائی وابسته به محتوی استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، ضمن استفاده از نرم افزار spss ، از آماری توصیفی (برای بررسی متغیرهای جمعیت شناختی تحقیق شامل سن، جنسیت، وضعیت تاهل و تجرد، میزان تحصیلات و شغل) و آمار تحلیلی استفاده گردیده است. مهم ترین یافته های این تحقیق ، حاکی از آن است که: حسن سابقه، تجربه اجرایی و دانش ،رعایت استانداردهای کیفی و هویت نام تجاری بر تصویر نام تجاری شرکت صنایع فولاد گسترش تاثیر دارد. همچنین داده ها نشان دادند که قیمت تمام شده بر تصویر نام تجاری شرکت صنایع فولاد گسترش تاثیر ندارد. از طرفی تاثیر عوامل ذکر شده بر تصویر نام تجاری هر یک از تولیدات (محصولات) شرکت صنایع فولاد گسترش در نزد مشتریان یکسان نمی باشد.
داریوش اسدی حمید خدادادحسینی
امروزه بشر به شدت در معرض تبلیغات قرار دارد. به همین جهت مردم فقط به تعدادی محدودی از تبلیغات توجه می کنند. بنابراین برای اینکه تبلیغات موفق باشد، باید بنحو صحیح و منطقی طراحی و اجرا گردد. موضوع این تحقیق بررسی اثرات اجرای برنامه های تبلیغات بازرگانی بانک رفاه کارگران بر میزان جذب مشتریان حسابهای پس انداز قرض الحسنه در آن بانک می باشد. در این راستا برای ارزیابی اثربخشی تبلیغاتی از مدل aida استفاده شده است. بر طبق این مدل، تبلیغات برای تاثیرگذاری باید فرایندی چهار مرحله ای را طی نماید. که این مراحل عبارتند از: (1) جلب توجه افراد (2) ایجاد علاقه در افراد (3) ایجاد تمایل در افراد (4) جذب مشتری.این فرایند مبنای فرضیات تحقیق قرار گرفته است. بدین ترتیب که:* تبلیغات بازرگانی بانک رفاه کارگران بر جلب توجه در رابطه با جوایز حساب پس انداز قرض الحسنه اثر مثبت دارد.* تبلیغات بازرگانی بانک رفاه کارگران بر ایجاد علاقه در رابطه با جوایز حساب پس انداز قرض الحسنه اثر مثبت دارد.* تبلیغات بازرگانی بانک رفاه کارگران بر ایجاد تمایل (گرایش مثبت) در رابطه با جوایز حساب پس انداز قرض الحسنه اثر مثبت دارد.* تبلیغات بازرگانی بانک رفاه کارگران بر جذب مشتریان حساب پس انداز قرض الحسنه اثر مثبت دارد.فرضیات اول تا سوم تحقیق به بررسی آثار ارتباطی تبلیغات و فرضیه چهارم در حقیقت به بررسی آثار فروش می پردازد. در این تحقیق از 207 نفر از مشتریان بانک رفاه کارگران در 22 شعبه در شهر تهران نمونه گیری بعمل آمد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داده است که تبلیغات بازرگانی بانک رفاه کارگران از لحاظ آثار ارتباطی موفق بوده است ولی از نظر آثار فروش چندان موفقیتی بدست نیاورده است.