نام پژوهشگر: حمیدرضا کریمی

شناسایی عوامل موثر بر مدیریت منابع انسانی در مهار (پیشگیری ، کاهش اثرات ، مقابله ) بحران زلزله بیمارستان امام سجاد (ع) ناجا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1389
  حمیدرضا کریمی   اصغر مشبکی

مدیریت منابع انسانی یکی از ارکان مدیریت بحران زلزله به شمار می آید این امر بویژه در بیمارستان بعنوان مهم ترین بخش نظام سلامت در مرحله پاسخگویی به بحران زلزله از اهمیت ویژه ای برخوردار است پژوهش حاضر با هدف شناسائی عوامل موثر بر «مدیریت منابع انسانی» بیمارستان امام سجاد (ع) ناجا تدوین و تنظیم گردیده است. برای این منظور ، فرضیه های این پژوهش در یک چارچوب نظری منتج از بررسی ادبیات مدیریت منابع انسانی و «مدیریت بحران زلزله» بنا گردید. بر این اساس، عوامل موثر بر مدیریت منابع انسانی در بیمارستان امام سجاد (ع) ناجا از هشت بعد «عوامل مدیریتی (تخصصی، عمومی، عملیاتی، برنامه ای) ، انگیزشی ، محیطی سازمانی ، نگهدارنده ( بهداشتی ، ایمنی، مالی، تسهیلاتی یا رفاهی ) ، آموزشی و تحقیقاتی ، ساختاری و معنوی» مورد توجه قرار گرفته است. بعلاوه میزان تاثیر هر یک از عوامل مذکور در مهار بحران زلزله مورد ارزیابی قرار گرفته شده است. در این پژوهش که از نوع «روش تحقیق کمی » به حساب می آید از ابزارمصاحبه برای نظر سنجی از مسئولین بیمارستان (نخبگان) و پرسش نامه جهت بررسی نگرش جامعه آماری در مورد میزان تاثیر هر یک از عوامل بر مدیریت منابع انسانی در مهار بحران زلزله استفاده شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر طرح تحقیق توصیفی است . نتایج حاصله از این پژوهش نشان می دهد عواملی چون «عوامل مدیریتی (تخصصی، عمومی، عملیاتی، برنامه ای) ، انگیزشی ، محیطی سازمانی ، نگهدارنده ( بهداشتی ، ایمنی، مالی، تسهیلاتی یا رفاهی )، آموزشی و تحقیقاتی ، ساختاری و معنوی» بر مدیریت منابع انسانی بیمارستان در مهار بحران زلزله تاثیر دارد.

بوته میری خیار: شناسایی، ردیابی مولکولی عامل بیماری و کنترل بیماری با استفاده از روش پیوند
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده کشاورزی 1390
  فاطمه رستمی   حسین علایی

بوته میری خیار ناشی از بیمارگر pythium aphanidermatumمهم ترین عامل پوسیدگی ریشه و طوقه، از جمله عوامل محدود کننده کشت خیار در گلخانه می باشد. در این مطالعه شناسایی بیمارگر بر اساس ویژگی های ظاهری پرگنه و روش مولکولی (تعیین توالی ناحیه rdna-its) انجام شد. جستجوی تشابه با genbank-blast با استفاده از این توالی ها نشان داد که p. aphanidermatum ثبت شده در بانک ژن شبیه ترین توالی (بیش از 99 درصد تشابه) به جدایه جداسازی شده از بافت آلوده می باشد. روش های مختلف مایه زنی قارچ بیمارگر به منظور ایجاد آلودگی گیاهچه خیار بررسی و بر اساس شدت آلودگی گیاهچه ها ارزیابی شدند. نتایج بررسی روش های مایه زنی نشان داد که استفاده از بذرهای شاهدانه آلوده شده در سوسپانسیون زئوسپور و یا روی میسیلیوم بالاترین درصد آلودگی را در کوتاه ترین زمان ایجاد می کند. واکنش خیار (cucumis sativus) نسبت به p. aphanidermatum با روش پیوند روی پایه های کدو خورشی (cucurbita pepo) و تنبل (cucurbita maxima) بر اساس بقا، رشد و باردهی مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده پایه کدو تنبل مقاومت بسیار بالایی نسبت به بیمارگر دارد، به طوری که بعد از 30 روز از مایه زنی هیچ علائمی روی گیاهچه ها مشاهده نشد. پایه کدو خورشی در پیوند با خیار ناسازگاری نشان داد و از مقاومت کمی برخوردار بود. واکنش 10 رقم تجاری خیار در شرایط گلخانه بر اساس شدت آلودگی گیاهچه ها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین رقم ها، تفاوت معنی داری (0001/0p=) وجود دارد. رقم های کاسپین 340 و استورم 5910 با شدت آلودگی 7/15 و 1/74 درصد به ترتیب بیشترین و کمترین مقاومت را نسبت به بیمارگر نشان دادند. شناسایی و ردیابی مولکولی p. aphanidermatum از بافت، خاک و آب آلوده بر اساس تکثیر قطعه ی اختصاصی از ناحیه rdna-its با طراحی آغازگرهای اختصاصی paphf54/ paphr55و paphf54/its2 انجام گرفت. اختصاصیت و حساسیت آغازگرها بررسی شد. بر اساس نتایج به دست آمده جفت آغازگر paphf54/its2 و paphf54/paphr55 برای ردیابی بیمارگر p. aphanidermatum بسیار اختصاصی عمل نمود و به ترتیب قادر به تکثیر قطعه 200 و 700 جفت بازی می باشند. از طرف دیگر جفت آغازگر paphf54/ paphr55، در pcr معمولی pg2 و جفت آغازگر paphf54/its2 در pcr معمولی fg20 و در pcr آشیانه ای ag200 از dna خالص بیمارگر را ردیابی نمود. به کمک این آغازگرها، ردیابی بیمارگر از بافت آلوده پس از سه روز مایه زنی مصنوعی p. aphanidermatum به گیاهچه های خیار امکان پذیر است. نتایج این مطالعه نشان داد که اولاً پیوند خیار روی پایه های مقاوم کدو و استفاده از رقم کاسپین 340 می تواند به عنوان بخشی از استراتژی کنترل این بیماری در گلخانه مورد استفاده قرار گیرد. ثانیاً استفاده از آغازگرهای طراحی شده زمینه ی ردیابی p. aphanidermatum از بافت ، خاک و آب آلوده را فراهم می نماید.

بررسی اثر سرمادهی مرطوب و برخی تنظیم کننده های رشد گیاهی بر جوانه زنی بذر باریجه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده کشاورزی 1390
  داود سرلک   شهاب مداح حسینی

نتایج به دست آمده در این تحقیق نشان دهنده تاثیر مثبت چینه سرمایی بر رفع خواب بذرهای باریجه دارد و با افزایش مدت زمان چینه سرمایی میانگین درصد جوانه زنی روند افزایشی را نشان داد به طوری که درصد و سرعت جوانه زنی در تیمار 60 روز چینه سرمایی همواره از 40 روز چینه سرمایی و این تیمار همواره از 20 روز چینه سرمایی به طور معنی داری بیشتر بود. همچنین نتایج گویای تاثیر مثبت چینه سرمایی و جیبرلین بود به طوری که در تیمار 60 روز چینه سرمایی همراه با اسید جیبرلیک 500 میلی گرم بر لیتر درصد و سرعت جوانه زنی از تیمار 60 روز چینه سرمایی به طور معنی داری بالاتر بود. علاوه بر این صفات طول ساقه چه و ریشه چه نیز در کاربرد این تیمار افزایش معنی داری را نشان دادند. به نظر می رسد که خواب بذر باریجه از نوع نیمه عمیق فیزیولوژیکی باشد، چراکه اعمال چینه سرمایی به سبب تجزیه آبسیزیک اسید و استعمال خارجی اسید جیبرلیک و سیتوکینین باعث افزایش نسبت این دو هورمون به ابسیزیک اسید شده و زمینه القاء جوانه زنی در بذرهای این گیاه را فراهم می کند. همچنین نتایج گویای این امر است که کاربرد نیترات پتاسم نه تنها باعث بهبود جوانه زنی بذرهای این گیاه نشد بلکه مشاهده شد که می تواند به واسطه پتانسیل اسمزی ایجاد شده توسط این ماده باعث کاهش اثر چینه سرمایی نیز گردد. نتایج نشان داد که بذرهای باریجه واکنش مثبتی در جهت بهبود جوانه زنی به این تیمار نشان نمی دهند و این تیمار سبب افزایش عمق خواب بذرهای این گیاه می گردد. وجود برخی ترکیبات ضد جوانه زنی روی سطح بذرهای باریجه نیز می تواند بر افزایش عمق خواب بذرهای باریجه تاثیر داشته باشد. در این رابطه نتایج نشان داد که اعمال تیمار هیپوکلریت سدیم در غلظت های پایین آن سبب بهبود جوانه زنی بذرهای باریجه می گردد. می توان نتیجه گرفت که علاوه بر خواب درونی بذرهای باریجه، احتمالا وجود برخی ترکیبات ممانعت کننده جوانه زنی روی سطح بذر آن نیز بر میزان عمیق بودن خواب بذرهای این گیاه می افزاید، زیرا استفاده از تیمار هیپوکلریت سدیم به علت شستشو و کاهش میزان این ترکیبات می تواند سبب افزایش جذب آب و اکسیژن و بالا رفتن محتوی اکسیژن درون بذر شده و جوانه زنی را تحریک کند. همچنین مدت زمان شستشو نیز تاثیر معنی داری را روی درصد جوانه زنی بذرهای این گیاه داشت به طوری که با افزایش مدت زمان شستشو از 15 دقیقه به 30 دقیقه، میانگین درصد و سرعت جوانه زنی را به طور معنی داری افزایش داد این طور به نظر می رسد که با افزایش مدت زمان شستشو به واسطه نشت بیشتر ترکیبات ممانعت کننده جوانه زنی به درون محلول مورد استفاده، باعث کاهش محتوی این مواد بر روی سطح بذر شده و زمینه جذب بیشتر آب و اکسیژن را فراهم می کند. به طور کلی با توجه به نتایج به دست آمده از این تحقیق مناسب ترین تیمار جهت القاء جوانه ‍زنی و افزایش درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی، شاخص ویگور و کاهش مینگین زمان جوانه زنی بذر باریجه می توان به تیمارهای شستشو با حلال و چینه سرمایی به مدت 60 روز در دمای چهار درجه سانتی گراد و استفاده از تحریک کننده های رشد از قبیل جیبرلین و سیتوکینین اشاره کرد

ارزیابی هیبرید بین گونه‏ای پسته (p. vera × p. atlantica) به تنش شوری وخشکی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - پژوهشکده باغبانی 1390
  اعظم مالکی کوهبنانی   حمیدرضا کریمی

چکیده به‏منظور ارزیابی هیبرید دو گونه پسته آتلانتیکا × ورا واریته بادامی ریز زرند به تنش شوری و خشکی دو آزمایش مجزا صورت پذیرفت. آزمایش اول به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه سطح شوری0، 60 و 120 میلی‏مولار کلرید سدیم، کلرید کلسیم و کلرید منیزیم به ترتیب با نسبت 3، 2، 1 بر روی پایه‏های قزوینی، بادامی ریز زرند و هیبرید بین گونه‏ای آتلانتیکا × ورا واریته بادامی ریززرند به اجرا درآمد.آزمایش دوم به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه دور آبیاری (3، 6 و 9 روز) بر روی پایه‏های بادامی ریز زرند، قزوینی و دورگه بین گونه‏ای (آتلانتیکا×ورا واریته بادامی ریززرند به اجرا در آمد. نتایج حاصل از آزمایش شوری نشان داد که با افزایش شوری میزان پرولین افزایش و شاخص‏های کلروفیل، محتوای نسبی آب برگ، سطح برگ، قطر ساقه، تعداد برگ و وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه کاهش می‏یابد. که واکنش ژنوتیپ‏ها متفاوت بود به‏طوری‏که کم‏ترین میزان شاخص کلروفیل، سطح برگ، تعداد برگ، کارایی آب مصرفی و وزن تر و خشک اندام هوایی مربوط به پایه بادامی ریز و بیش‏ترین میزان آن در پایه هیبرید مشاهده شد. هم‏چنین با افزایش شوری غلظت عناصر سدیم، کلر، کلسیم، منیزیم، مس و آهن اندام هوایی افزایش و غلظت فسفر کاهش یافت. واکنش ژنوتیپ‏ها در ارتباط با تنش شوری متفاوت بود به‎طوری‏که بالاترین غلظت سدیم و کلر در پایه‏های بادامی ریز و قزوینی و کم‎ترین آن در پایه هیبرید مشاهده شد. نتایج حاصل از آزمایش خشکی نشان داد که شاخص‏های فیزیولوژیکی همانند پرولین، قند محلول، پروتئین و عناصر غذایی تحت تاثیر تیمار خشکی قرار گرفت. میزان پرولین، پتاسیم اندام هوایی و کلسیم ریشه با افزایش دور آبیاری افزایش و محتوای نسبی آب برگ، پروتئین، قند محلول، میزان مس اندام هوایی و پتاسیم ریشه کاهش یافت. پایه‏ها از لحاظ شاخص‏های رشدیتفاوت معنی داری داشتند به‏گونه‏ای که بیش‏ترین میزان سطح برگ، تعداد برگ، ارتفاع ساقه، وزن تر و خشک اندام هوایی و کارایی مصرف آب در پایه هیبرید مشاهده شد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر میزان پرولین، قند و پروتئین برگ پایه هیبرید تحت تاثیر دور آبیاری واقع نشد در صورتی‎که در پایه قزوینی افزایش یافت که بیانگر مقاومت بیش‏تر پایه هیبرید نسبت به پایه قزوینی به تنش خشکی می‏باشد.

بررسی مردم شناختی نقش موسیقی در زندگی زنان کرد(مورد مطالعه: زنان شهرستان بیجار)
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده علوم اجتماعی 1390
  زهرا مهدیان   اصغر عسگری خانقاه

موسیقی نقش بنیادی و اساسی در زندگی روزمر? زنان هر قوم ایفا می کند. این نقش در زندگی زنان کُـرد از وجوه نا شناخت? فرهنگی و هنری است که تاکنون پژوهشگران تا آنجا که باید به آن نپرداخته اند. زنان کُـرد با روایت های گوناگونی از موسیقی که از بدو تولد تا هنگام مرگ در زندگی با آنان همراه است در انتقال میراث فرهنگی و موسیقایی قوم کُـرد به نسل های بعد تأثیر بسزایی دارند. این پژوهش با هدفهایی از جمله: 1-بررسی رابطه موسیقی با زندگی اجتماعی زنان کُـرد؛2- بررسی تنوع و ویژگی های موسیقی زنان کُـرد؛3-بررسی مضامین موسیقی کردی که در کلام زنان کُـرد وجود دارد؛4-بررسی رابطه بین کلام و فرهنگ قومی در میان قوم کُـرد. صورت پذیرفت که با استفاده از روشهای مردم شناسی ژرفانگر، توأم با مشاهده مستقیم مشارکتی و نیز روشهای توصیفی، مقایسه ای و تحلیلی در استان کردستان، شهرستان بیجار در طول یک سال و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است و از پنج فصل تشکیل شده است. در طول مدت حضور در میدان تحقیق یعنی در شهر بیجار، علاوه بر توصیف شرایط مکانی و موقعیت آب و هوایی محل تحقیق و همچنین بررسی جایگاه موسیقی در ایران و ارتباط کلی زنان کرد با موسیقی، به بررسی جایگاه ترانه و موسیقی در زندگی زنان پرداخته شده و نیز نحو? رابط? آنها با موسیقی و سازهای مختلف بررسی و در پایان ترانه های محلی این منطقه در شرایط مختلف اعم از کار، شادی و عزا و .... بیان شده است. در پایان به این نتیجه رسیدیم که ویژگیهای جغرافیایی منطقه و نیز همجواری با اقوام مختلف تأثیر بسزایی در رونق موسیقی در منطقه مورد مطالعه داشته است. موسیقی زنان کرد کارکردی تربیتی و آموزشی دارد و نیز در حفظ مفاهیم بنیادی و ارزش های فرهنگی و تاریخی این قوم موثر است.

اثرات سالیسیلیک اسید، متیل جاسمونات و سولفات پتاسیم بر خصوصیات کیفی میوه انار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده کشاورزی 1390
  غلامرضا وطن پرست   حمیدرضا کریمی

این پژوهش در سال های 1389 و 1390 در مرکز تحقیقات کشاورزی یزد اجرا شد. در سال اول، آزمایش به صورت بلوک های کامل تصادفی با 10 تیمار و 4 تکرار بود. تیمارهای این آزمایش شامل اسید سالیسیلیک (3/0، 6/0 و 9/0 میلی مولار)، متیل جاسمونات (5/0، 1 و 2 میلی مولار) و سولفات پتاسیم (5/0، 1 و 5/1 درصد) بود. درختان شاهد نیز با آب مقطر محلول پاشی شدند. در سال دوم، آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 2 فاکتور اسید سالیسیلیک (0، 3/0 و 6/0 میلی مولار) و سولفات پتاسیم (0، 5/0 و 1 درصد) اجرا شد. نتایج آزمایش سال اول نشان داد که شاخص fv/fm به وسیله سطوح مختلف سولفات پتاسیم به طور معنی داری افزایش یافت. همچنین سولفات پتاسیم 5/1 درصد و متیل جاسمونات 5/0 میلی مولار فعالیت ضد اکسیداسیونی را به طور معنی داری در مقایسه با شاهد افزایش دادند. در سال دوم، تیمارهای مختلف منجر به افزایش معنی دار fv/fm در مقایسه با گیاهان شاهد شدند. تیمار اسید سالیسیلیک به طور معنی داری محتوای کلروفیل کل و کارتنوئیدهای برگ را افزایش داد. به علاوه تیمار اسید سالیسیلیک 3/0 میلی مولار بالاترین میزان شاخص های a* پوست، chroma و hue angle آریل نشان داد. از طرف دیگر کاربرد سولفات پتاسیم محتوای پتاسیم برگ و فعالیت ضد اکسیداسیونی آریل را به طور معنی داری افزایش داد. سولفات پتاسیم 1 درصد نیز میزان ترکیبات فنلی را در میوه انار افزایش داد. از طرف دیگر کاربرد برگی سولفات پتاسیم قهوه‎ای شدن آریل را در میوه‎ها به طور معنی داری کاهش داد.

بررسی مردم شناختی تفاوت دیدگاه والدین و جوانان نسبت به ازدواج (مطالعه ی موردی: منطقه ی 4 ناحیه 6 شهرداری تهران)
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده علوم اجتماعی 1391
  مهدی رضایی   مصطفی اکبریان

در این پژوهش که با بهره گیری از دو روش میدانی و اسنادی انجام شده، با چهار نفر از والدین، دو پدر و دو مادر که فرزند در شرف ازدواج دارند و نیز با چهار نفر از جوانان، دو پسر و دو دختر که در شرف ازدواج هستند، مصاحبه شده تا اختلاف نظرهای آنان نسبت به ازدواج بررسی شود. بررسی پاسخ های مصاحبه شوندگان و تحلیل مردم شناختی این پاسخ ها، محتوای اصلی این پایان نامه است. جهت شروع و تکوین مقوله ی ازدواج، مسائل متعددی قابل طرح است که از آن جمله می توان به تفاوت دیدگاه والدین و جوانان در این مسیر اشاره نمود که البته امری طبیعی است. برخی رخدادهای مهم و متفاوت که در هر نسل اتفاق می افتد، می تواند میان والدین و جوانان، تفاوت دیدگاه به وجود آورد. همچنین نقش و کارکرد دانش و سیر تحولاتی که به واسطه ی تکنولوژی و روش های نوین ارتباطات در یک جامعه اتفاق می افتد، می تواند در ایجاد تفاوت دیدگاه بین والدین و جوانان در امر ازدواج، بسیار تاثیرگذار باشد. فرهنگ خانواده ها نیز نقشی بسیار تعیین کننده در موفقیت ازدواج جوانان دارد. در ازدواج، تبادل فرهنگی و فرهنگ پذیری در هر دو خانواده به وجود می آید. اعتقادات، بینش ها، باورهای دینی و دیدگاه های اجتماعی نیز از مواردی هستند که در تفاوت دیدگاه والدین و جوانان نسبت به ازدواج، تاثیر فراوان دارند. در واقع هرگاه موارد اشاره شده، تطابق بیشتری داشته باشند، مشکلات کمتری بر سر راه والدین و جوانان در ازدواج پدیدار خواهد شد.

واکنش سه رقم انار به غلظت های مختلف بی کربنات سدیم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده کشاورزی 1391
  فاطمه عینی تاری   حمیدرضا کریمی

چکیده به منظور بررسی اثر غلظت های مختلف بی کربنات سدیم بر برخی پارامترهای رویشی، بیوشیمیایی و اکوفیزیولوژیکی ارقام انار آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی شامل فاکتورهای بی-کربنات سدیم در 4 سطح (شاهد، 5، 10 و 15 میلی مولار) و رقم (گرچ داداشی، زاغ یزدی و قرمز علی آقایی) در سه تکرار به اجرا درآمد. نتایج، حاکی از واکنش متفاوت سه رقم به غلظت های مختلف بی کربنات سدیم از نظر پارامترهای رویشی و همچنین افزایش برخی از آن ها در سطح 5 میلی مولار بی کربنات سدیم، در هر سه رقم بود. در رقم زاغ یزدی با افزایش میزان بی کربنات سدیم کاهش در وزن خشک ریشه و شاخساره، غلظت آهن برگ و میزان انتقال آن، کمترین میزان شاخص سبزینگی برگ های بالا و شاخص کارایی دستگاه فتوسننزی برگ های پایینی و بالایی شاخساره مشاهده شد. همچنین در رقم قرمز علی آقایی کاهش ارتفاع شاخساره، شاخص کارایی دستگاه فتوسنتزی برگ های بالایی شاخساره، به علاوه کمترین میزان شاخص سبزینگی و میزان آهن برگ و بیشترین میزان سدیم ریشه و برگ مشاهده شد، در حالی که در بین پارامترهای ذکر شده فوق در رقم گرچ داداشی تنها میزان شاخص سبزینگی برگ های پایینی شاخساره و شاخص کارایی برگ های بالا کاهش نشان داد و در این رقم اکثر پارامترهای اندازه گیری شده تحت تأثیر بی کربنات سدیم قرار نگرفتند. این اختلاف در غلظت عناصر غذایی نیز مشاهده شد، به طوری که علی رغم کاهش آهن خاک با افزایش سطوح بی کربنات سدیم آب آبیاری، غلظت آهن در ریشه و برگ این رقم افزایش نشان داد، همچنین نسبت سدیم به پتاسیم پایین تر ریشه و برگ نیز در آن مشاهده شد. با توجه به نقش آهن در ساختمان کلروفیل و ارتباط آن با میزان سبزینگی برگ و اثر بی کربنات سدیم بر تحرک آهن به نظر می رسد توانایی بهره وری آهن تحت تنش قلیائیت در رقم گرچ داداشی بالاست. در هر سه رقم میزان قندهای محلول با افزایش بی کربنات سدیم افزایش یافت اما واکنش رقم قرمز علی آقایی مبنی بر افزایش مواد محلول سازگار به تنش بی کربنات سدیم احتمالاً به علت حساسیت بیشتر این رقم و در واکنش به ورود سدیم بیشتر به برگ و کاهش پتاسیم در آن باشد، زیرا ساز و کار مقاومتی افزایش مواد محلول سازگار در این رقم منجر به بهبود کامل وضعیت فتوسنتزی گیاه نشد. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت، رقم گرچ داداشی حساسیت نسبی کمتری نسبت به دو رقم زاغ یزدی و قرمز علی آقایی به بی کربنات سدیم آب آبیاری دارد. واژه گان کلیدی: انار، بی کربنات سدیم، پارامترهای رویشی، پارامترهای اکوفیزیولوژیکی، قندهای محلول.

اثر اسید سالیسیلیک و سولفات پتاسیم بر خصوصیات رویشی و زایشی درختان پسته رقم اوحدی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده کشاورزی 1389
  شهلا سیوندی نسب   حمیدرضا کریمی

چکیده به منظور بررسی تأثیر تیمارهای اسید سالیسیلیک و سولفات پتاسیم بر خصوصیات رویشی و زایشی درختان پسته رقم ’اوحدی ‘، پژوهشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با 2 فاکتور که فاکتور اول شامل اسید سالیسیلیک در سه 0 درصد) با سه تکرار به / 0 و 2 /1 ، 50 و 100 میلیگرم بر لیتر) و فاکتور دوم شامل سولفات پتاسیم در سه سطح ( 0 ، سطح ( 0 اجرا درآمد. محلولپاشی در دو مرحله زمانی تکامل رشد آندوکارپ (اواخر خرداد) و شروع رشد جنین (اوایل تیر )، انجام شد . در طول آزمایش شاخصهایی مثل طول شاخه فصل جاری و تعداد جوانههای باقی مانده اندازهگیری شد و در پایان پژوهش صفات کمی و کیفی خشک میوه ( عملکرد، وزن خشک و تر خشک میوه، وزن مغز خشک میوه ، درصد پوکی و خندانی ) و صفات اکوفیزیولوژیکی (میزان فتوسنتز، تعرق، کارایی مصرف آب، میزان کلروفیل فلورسانس ، محتوای نسبی آب)، میزان رنگ یزه های کل و کارتنوئید)، سطح برگ و غلظت عناصر (پتاسیم، منیزیم، کلسیم، فسفر، سدیم، روی، آهن، منگنز ) ،b ،a گیاهی (کلروفیل میزان منگنز و روی و سبب ، b و a اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که کاربرد اسید سالیسیلیک باعث افزایش میزان کلروفیل کاهش درصد پوکی، درصد خندانی، وزن مغز و محتوای نسبی آب گردید. همچنین کاربرد پتاسیم باعث افزایش وزن مغز، درصد خندانی، رنگیزههای گیاهی و غلظت پتاسیم، منیزیم و روی گردید. بر طبق پژوهش حاضر کاربرد 100 میلیگرم بر لیتر اسید 0 درصد پتاسیم سبب افزایش رنگیزههای گیاهی و رشد رویشی و همچنین کاربرد 50 میلی گرم اسید / سالیسیلیک بههمراه 1 و غلظت پتاسیم و a 0 درصد پتاسیم سبب افزایش درصد بقای جوانه، عملکرد، درصد خندانی، کلروفیل / سالیسیلیک بههمراه 2 کاهش پوکی گردید.

روابط ژنتیکی برخی از ژنوتیپ‏های خربزه ایران و افغانستان با استفاده از نشانگرهای مورفولوژیکی و مولکولی rapd
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده کشاورزی 1391
  سمیه باقریان هنگویی   حمیدرضا کریمی

خربزه (cucumis melo l.) یکی از گیاهان جالیزی است که از لحاظ اقتصادی دارای اهمیّت می باشد و در اکثر نقاط دنیا مورد استفاده قرار می‎گیرد. جمع آوری ژرم پلاسم از کارهای اساسی در برنامه های به‎نژادی است. با توجه به اهمیّت بررسی تنوع ژنتیکی، در این پژوهش تعداد 19 ژنوتیپ خربزه از دو کشور ایران و افغانستان جمع آوری گردید، سپس با استفاده از نشانگرهای مورفولوژیکی و مولکولی rapd مورد ارزیابی قرار گرفتند. این پژوهش در قالب دو آزمایش جداگانه به اجرا درآمد، در آزمایش اول تنوع مورفولوژیکی ژنوتیپ های خربزه با استفاده از 70 صفت مورفولوژیکی مربوط به بذر و گیاهچه، دوره رشد رویشی و میوه بر اساس توصیف نامه ipgri مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه همبستگی ساده صفات در بین داده های مورفولوژیکی نشان داد که همبستگی های مثبت و منفی بین تعدادی از صفات وجود دارد، به طوری که طول میوه با صفات طول برگ، عرض برگ و طول دمبرگ همبستگی منفی نشان داد. هم چنین همبستگی مثبت بین طول برگ و عرض برگ به دست آمد. در تجزیه صفات به عامل ها، 14 عامل اصلی و مستقل 75/96 درصد از واریانس کل را توجیه نمود. تجزیه کلاستر بر اساس 14 عامل ترسیم شد و ژنوتیپ ها در فاصله 15 به 3 گروه اصلی تقسیم شدند. نتایج حاصل از تجزیه به کمک نشانگر مورفولوژیکی، تنوع وسیعی را در بین ژنوتیپ های مورد مطالعه نشان داد. در آزمایش دوم تنوع ژنتیکی ژنوتیپ های مورد مطالعه خربزه با استفاده از نشانگر rapd مورد بررسی قرار گرفت. از 14 آغازگر 10 نوکلئوتیدی مورد استفاده، 135 باند چند شکل که اندازه آن ها بین 300 تا 3000 جفت باز با میانگین 10 باند در هر پرایمر بود، به دست آمد. درصد چند شکلی کل به دست آمده 36/96 درصد بود. تجزیه کلاستر بر اساس ماتریس تشابه و به روش upgma به دست آمد. دندروگرام حاصله در حد تشابه 48/0 ژنوتیپ ها را در 4 گروه اصلی قرار داد. در این پژوهش ژنوتیپ های خربزه گروه اینودوروس و کانتالوپنسیس از یکدیگر تفکیک نشدند. بیش ترین تشابه و فاصله ژنتیکی به ترتیب بین ژنوتیپ-های if1 و if2 از ایران (استان فارس) و ژنوتیپ am5 از افغانستان و رقم آناناسی (ik2) به دست آمد. ژنوتیپ-های با بیش ترین تنوع در این پژوهش را می توان در برنامه های به‎نژادی مورد استفاده قرار داد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که ژنوتیپ های خربزه از کشور ایران و افغانستان به طور کامل از هم جدا نشدند، بنابراین نمی توان ژنوتیپ های خربزه را به‎طور کامل بر اساس منشأ از هم تفکیک کرد.

تأثیر محلول پاشی دانه گرده بر تشکیل میوه و کیفیت خشک میوه پسته رقم اوحدی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده کشاورزی 1391
  هاجر زراعتکار برفویی   حمیدرضا کریمی

به منظور ارزیابی تاثیر کاربرد سوسپانسیون دانه گرده بر تشکیل میوه و کیفیت خشک میوه پسته رقم اوحدی پژوهشی به صورت دو آزمایش مجزا در سال های 1390 و 1391 به اجرا درآمد. در آزمایش اول درصد جوانه زنی دانه گرده در محیط های سوسپانسیون در قالب طرح کاملاً تصادفی با 13 تیمار و 4 تکرار مورد بررسی قرار گرفت. محیط های مورد استفاده شامل ساکارز (10 درصد)، اسید بوریک (0، 01/0 و 02/0 درصد) و دانه گرده (5/0، 1 و 5/1 گرم بر لیتر) به همراه 1/0 درصد آگار یا بدون آگار بودند. گرده افشانی دستی به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. آزمایش دوم به صورت بلوک کامل تصادفی در سه تکرار در سال اول و چهار تکرار در سال دوم با تیمارهای فوق در شرایط مزرعه به اجرا درآمد و گرده افشانی آزاد به عنوان شاهد درنظر گرفته شد. نتایج حاصل از آزمایش تعیین جوانه زنی دانه گرده نشان داد که دانه گرده توانایی جوانه زنی در محیط های سوسپانسیون را دارد و درصد جوانه زنی دانه گرده با کاربرد محیط های حاوی آگار و اسید بوریک در مقایسه با سایر محیط ها به طور معنی داری افزایش یافت. نتایج آزمایش گرده افشانی اسپریی در مزرعه نشان داد که کاربرد روش گرده افشانی اسپریی درصد تشکیل میوه نهایی و تعداد میوه در خوشه را به طور معنی داری نسبت به شاهد کاهش داد. در روش گرده افشانی اسپریی، محیط های سوسپانسیون عملکرد متفاوتی داشتند به طوری که محیط های حاوی آگار و اسید بوریک بالاترین درصد تشکیل میوه و بیش ترین تعداد میوه در خوشه را نسبت به سایر محیط های سوسپانسیون نشان دادند، اما محیط های فاقد آگار و اسید بوریک درصد خندانی را کاهش و پوکی را افزایش دادند. به علاوه تیمارهای گرده افشانی درصد بقای جوانه گل و عناصر غذایی پوست سبز و مغز را تحت تاثیر قرار دادند به طوری که بیش ترین درصد بقای جوانه و بالاترین غلظت عناصر غذایی فسفر، پتاسیم، کلسیم، منیزیم، منگنز، روی، مس و آهن پوست سبز و عناصر غذایی فسفر، پتاسیم، کلسیم، منیزیم و نیتروژن مغز با روش گرده افشانی اسپریی به ویژه محیط های فاقد اسید بوریک مشاهده شد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر محیط سوسپانسیون حاوی آگار و اسید بوریک 01/0 درصد به همراه دانه گرده 1/0 درصد بالاترین درصد تشکیل میوه و خندانی و بیش ترین تعداد میوه در خوشه را نسبت به سایر محیط های سوسپانسیون داشت که بیانگر کارآمدتر بودن این تیمار نسبت به سایر تیمارها در گرده افشانی اسپریی پسته می باشد.

تأثیر سطوح آبیاری و کاربرد پرولین خارجی در بهبود مقاومت دانهال های انجیلی (parrotia persica) به تنش خشکی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده کشاورزی 1392
  مریم زرین کلاه   محمدحسین شمشیری

براساس نتایج بدست آمده در این پژوهش خشکی موجب کاهش برخی پارامترها از جمله قندهای محلول برگ، فلورسانس کلروفیل، حجم ریشه و باعث افزایش برخی پارامترها مانند طول سیستم ریشه ای، پروتئین های محلول برگ، پرولین و کارایی مصرف آب در گیاه انجیلی شد. کاربرد پرولین در غلظت های 20 و 40 میلی مولار موجب افزایش تعداد برگ، ارتفاع ساقه، قطر ساقه، وزن خشک اندام هوایی و ریشه شد و بیشترین میزان این پارامترها در غلظت 40 میلی مولار پرولین مشاهده گردید. همچنین کاربرد خارجی پرولین موجب افزایش وزن خشک اندام هوایی، وزن خشک ریشه، ارتفاع ساقه، میزان پرولین داخلی و قندهای محلول برگ در طول تنش خشکی شد. خشکی باعث کاهش جذب عناصر کلسیم، منیزیوم و پتاسیم شد. کاربرد پرولین موجب افزایش جذب برخی عناصر مانند کلسیم و فسفر شد. به طوری که بیشترین میزان فسفر و همچنین کلسیم در غلظت 40 میلی مولار پرولین دیده شد. غلظت 60 میلی مولار پرولین در سطح بدون تنش موجب کاهش برخی پارامترهای رویشی مانند سطح برگ، وزن خشک اندام هوایی شد. احتمالا این موضوع نشان دهنده این است که این غلظت در سطح بدون تنش برای این گیاه مضر بوده است. بیشترین کارایی مصرف آب در تنش خشکی 30 درصد ظرفیت مزرعه مشاهده شد. در مورد روابط آبی بین سطح خشکی 65 درصد ظرفیت مزرعه و شاهد تفاوت معنی داری مشاهده نشد و ممکن است نشان دهنده این باشد که این گیاه قادر است تا این سطح از تنش خشکی را تحمل کند. همچنین دانهال های انجیلی در سطوح پایین تر ظرفیت مزرعه در برخی پارامترها مانند قطر ساقه و ارتفاع ساقه رشد بهتر یا مساوی شاهد داشتند که نشان دهنده نیاز تهویه بهتر ریشه گیاه می باشد. از آنجایی که گیاهان مقاوم به تنش خشکی جهت استفاده بهینه از آب موجود در خاک در شرایط کمبود آب طول ریشه خود را افزایش می دهند و این افزایش طول ریشه با کاهش قطر ریشه همراه است و در نتیجه ریشه گیاه بهتر می تواند به منافذ خاک نفوذ کرده و آب را جذب نماید، افزایش طول سیستم ریشه در این گیاه با افزایش تنش خشکی می تواند واکنش مناسب جهت مقابله با تنش خشکی محسوب گردد. همچنین پرولین با نقش در تنظیم اسمزی و محافظت از ساختار پروتئین ها، آنزیم ها و همچنین افزایش برخی عناصر مانند فسفر موجب افزایش برخی پارامترهای رویشی شد. از آنجایی که در این آزمایش در غلظت 40 میلی مولار پرولین بیشترین تعداد برگ، ارتفاع ساقه، قطر ساقه، وزن خشک اندام هوایی و ریشه، کلسیم و فسفر مشاهده شد. غلظت 40 میلی مولار پرولین موثرترین غلظت پرولین در این آزمایش معرفی شد.

بررسی اثرات تلفیقی قارچ میکوریز آربوسکولار(glomus intraradices) و اسیدجاسمونیک بر مقاومت به خشکی در دانهال های پسته رقم قزوینی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  اسما عباسی کاشانی   محمدحسین شمشیری

به منظور بررسی اثرات تلفیقی قارچ میکوریز آربوسکولار(glomus intratadices) و اسیدجاسمونیک بر رشد دانهال های پسته رقم قزوینی تحت تنش خشکی، آزمایش گلخانه ای طراحی و میزان مقاومت گیاه و برخی از پارامترهای رویشی و فیزیولوژیکی آن مورد بررسی قرار گرفت. این آزمایش به صورت فاکتوریل با سه فاکتور (میکوریز و بدون میکوریز، غلظت های 0، 50 و 100 میکرومولار اسیدجاسمونیک و دور آبیاری یک روز به عنوان شاهد، 3، 6 و 10 روز در میان) در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. بذور جوانه دار شده در مخلوط خاکی با نسبت 2:1 از خاک مزرعه و ماسه اتوکلاو شده در گلدان های 5 کیلوگرمی کاشته شدند. به گلدان های میکوریزی حدود 150 گرم از مایه تلقیح میکوریزی که شامل قطعات ریشه ذرت میکوریزی و خاک بود، اضافه شد. در مدت 4 ماه رشد گیاهان، از آب مقطر برای آبیاری استفاده گردید و پس از انجام تست آلودگی، 4 سطح تنش خشکی به مدت 70 روز اعمال و گلدان ها به صورت وزنی تا حد ظرفیت زراعی آبیاری شدند. تیمار اسیدجاسمونیک به طور هم زمان با شروع تیمار خشکی، به صورت محلول پاشی برگی در 3 نوبت و با فاصله هر 3 هفته یکبار انجام شد. بر طبق نتایج، بیشترین میزان پارامترهای رویشی از قبیل تعداد و سطح برگ، ارتفاع و قطر ساقه، طول سیستم ریشه ای، وزن خشک برگ، ساقه و ریشه در دانهال های میکوریزی مشاهده شد و افزایش سطوح خشکی به طور قابل ملاحظه ای باعث کاهش این پارامترها گردید. کاربرد اسیدجاسمونیک منجر به کاهش سطح برگ و ارتفاع ساقه و افزایش درصد ریزش برگ و حجم سیستم ریشه‎ای شد. گیاهان میکوریزی کارایی مصرف آب، محتوای نسبی آب برگ و پتانسیل فشار آوندهای چوبی ساقه بیشتری نسبت به گیاهان غیر میکوریزی نشان دادند. تنش خشکی منجر به افزایش کارایی مصرف آب و کاهش پتانسیل فشار آوند چوبی ساقه گردید. اسیدجاسمونیک نیز پتانسیل فشار را کاهش داد. تنظیم کننده های اسمزی شامل پرولین، قندهای محلول، ترکیبات فنولی و اسیدهای آمینه آزاد در دانهال های میکوریزی با افزایش سطوح خشکی میزان کمتری در مقایسه با غیر میکوریزی داشتند. مواد فنولی نیز تحت تأثیر اسیدجاسمونیک افزایش یافت. گیاهان میکوریزی دارای میزان کلروفیل a، b و کل، نسبت fv/fm و شاخص عملکرد بیشتری بودند و با افزایش شدت خشکی از میزان این پارامترها کاسته شد. اسیدجاسمونیک نیز منجر به کاهش کلروفیل a برگ گردید. آلودگی میکوریزی ریشه دانهال های پسته تحت تنش خشکی کاهش نشان داد. میکوریز باعث افزایش معنی داری در غلظت عناصر غذایی از جمله فسفر، پتاسیم، کلسیم، آهن، روی و مس در برگ، ساقه و ریشه و همچنین منجر به کاهش منگنز ساقه و ریشه گردید. در پاسخ به افزایش سطوح خشکی میزان عناصر در دانهال های تحت تنش کاهش یافت. کاربرد اسیدجاسمونیک باعث افزایش فسفر و کلسیم کل گیاه و پتاسیم، آهن، روی و مس ریشه گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که اثرات تلفیقی میکوریز و اسیدجاسمونیک منجر به افزایش رشد رویشی و بهبود جذب آب و عناصر غذایی و در نتیجه افزایش مقاومت دانهال های پسته به تنش خشکی گردید.

اثر قارچ میکوریزآربسکولار(glomus mosseae) بر رشد خیار گلخانه ای رقم هیبرید ناهید(niz 51-484) در سطوح مختلف بی کربنات
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده کشاورزی 1391
  مهدیه فصیحی محمدابادی   محمدحسین شمشیری

به منظور بررسی اثر قارچ میکوریز آربسکولار بر رشد خیار گلخانه ای رقم ناهید تحت تنش بی کربنات موجود در آب آبیاری، آزمایشی در قالب فاکتوریل و بصورت کاملاً تصادفی با چهار سطح بی کربنات آب آبیاری (0، 400، 800، 1200 میلی گرم در لیتر) و دو سطح میکوریز (گیاهان مایه کوبی شده با قارچ میکوریز و گیاهان بدون میکوریز) و پنج تکرار انجام شد. بذرهای خیار گلخانه ای رقم ناهید در گلخانه دانشکده کشاورزی و در بستر پرلایت کشت گردیدند و پس از رسیدن به مرحله 4 برگی، نهال ها به گلدان های 10 کیلوگرمی حاوی 3/2 خاک مزرعه و 3/1 ماسه که قبلاً اتوکلاو شده بودند انتقال داده شدند. در زمان انتقال به نیمی از گلدان ها 50 گرم از مایه تلقیح قارچ میکوریز (glomus mosseae) افزوده شد. پس از اطمینان از آلودگی ریشه ها به قارچ میکوریز، تیمار بی کربنات شروع شد. تیمار بی کربنات در چهار سطح همراه با آب آبیاری بصورت یک روز در میان به مدت دو ماه انجام شد. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت بی کربنات آب آبیاری رشد رویشی گیاهان کم شد مخصوصاً در غلظت 1200 میلی گرم در لیتر بی کربنات که در این غلظت بیش از 50 درصد کاهش در وزن خشک ریشه و برگ مشاهده گردید و غلظت های 800 و 1200 میلی گرم در لیتر بی کربنات موجب کاهش بیش از 50 درصد وزن خشک ساقه و سطح برگ شد. قارچ میکوریز تأثیر بسزایی بر حفظ رشد رویشی در شرایط تنش بی کربنات آب آبیاری داشت که این تأثیر در غلظت 1200 میلی گرم در لیتر بی کربنات بیشتر مشهود بود. تعداد گل، تعداد میوه و میزان محصول با افزایش غلظت بی کربنات آب آبیاری کاهش یافت و بیشترین کاهش در غلظت 1200 میلی گرم در لیتر بی کربنات بود که نسبت به شاهد و غلظت 400 میلی گرم در لیتر معنی دار بود. بی کربنات باعث افزایش اسیدیته و هدایت الکتریکی عصاره خاک و میزان یون بی کربنات در خاک شد. بی کربنات موجب کاهش غلظت رنگدانه های برگی گردید در حالی که همزیستی میکوریزی نتوانست مانع از این اثر مخرب تنش بی کربنات گردد. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت بی کربنات آب آبیاری میزان عناصر در گیاهان کاهش شدید داشت. بین غلظت های مختلف بی کربنات اختلاف معنی داری در کاهش میزان عناصر پتاسیم، کلسیم، منیزیم و روی وجود نداشت اما کمترین میزان فسفر و آهن در غلظت1200 میلی گرم در لیتر بی کربنات اتفاق افتاد. همچنین قارچ میکوریز آربسکولار تأثیر بسزایی بر جذب عناصر در شرایط تنش بی کربنات آب آبیاری داشت که این تأثیر در غلظت 1200 میلی گرم در لیتر بی کربنات بیشتر مشهود بود. از نتایج بدست آمده مشخص می شود که جذب عناصر و در پی آن رشد گیاه خیار در تنش بی کربنات کاهش می یابد و همزیستی میکوریزی می تواند اثرات مخرب تنش بی کربنات را با افزایش میزان جذب عناصر ضروری گیاه تا حد زیادی جبران نماید. بهبود رشد زایشی در بوته های خیار میکوریزی را می توان ناشی از افزایش رشد رویشی این گیاهان دانست.

تحلیل مردم شناخی جنبه های مختلف فرهنگی خشونت علیه زنان جامعه موردی :دانشگاه ازاداسلامی واحد تهران شمال)
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده علوم اجتماعی 1392
  فرشته خزائی   مصطفی اکبریان

مقدمه: خشونت علیه زنان از جمله مسائل مهم اجتماعی و پدیده ای تاریخی و جهانی است که در همه جوامع و تمام ادوار وجود داشته است،بنابراین تهدیدی جدی برای سلامت خانواده به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف تحلیل مردم شناختی جنبه های مختلف فرهنگی خشونت علیه زنان (جامعه موردی دانشگاه آزاد واحدتهران شمال) انجام گرفته است. روش کار: در این پژوهش که با بهره گیری از روش میدانی ژرفانگر و نیز مطالعات اسنادی انجام شده با 20 نفر از اعضای هیأت علمی و کارمندان متأهل زن و دارای فرزند، مصاحبه ی کیفی و نیمه ساختاریافته انجام شد تا دیدگاه های آنان نسبت به خشونت در خانواده بررسی شود.بررسی پاسخ های مصاحبه شوندگان و تحلیل مردم شناختی این پاسخ ها محتوای اصلی این پایان نامه است. یافته ها: برخی رخدادهای مهم از قبیل اعتیاد و بیکاری مردان، اختلاف سطح طبقاتی و الگوپذیری های نامناسب در بین اعضای خانواده،تفاوت دیدگاه در ایجاد خشونت در خانواده را فراهم می کند. همچنین نقش و کارکرد دانش و سیر تحولاتی که به واسطه تکنولوژی و روشهای نوین ارتباطات در یک جامعه اتفاق می افتد، می تواند در ایجاد مسئله خشونت علیه زنان تاثیرگذار باشد. فرهنگ خانواده نیر نقشی بسیار تعیین کننده در ایجاد خشونت دارد. شغل، تحصیلات، همدلی، همفکری و سرمایه های اجتماعی نیز مواردی هستند که در کاهش خشونت نسبت به زنان تأثیرگذار هستند. نتیجه گیری: تأثیرات سوء خشونت علیه زن در خانواده، فقط دامنگیر زنان نبوده بلکه صدمات جدی بر کل سیستم خانواده و حتی پیکره اجتماع وارد می کند. کلیدواژه: خشونت، زنان، خانواده، فرهنگ.

اثر اسانس های گیاهی تیمول و منتول و پوشش دهی با کیتوزان بر ویژگی های کیفی و کنترل پوسیدگی پس از برداشت توت فرنگی رقم پاروس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده کشاورزی 1392
  فاطمه نوروزی فاز   حسین میردهقان

بسته بندی میوه ی توت فرنگی در افزایش عمر پس از برداشت آن بسیار موثر است اما افزایش رطوبت درون بسته ممکن است سبب اثرات مخربی مانند افزایش آلودگی های قارچی شود. در پژوهش حاضر اثر تلفیق بسته بندی با اسانس های تیمول و منتول و پوشش کیتوزان بر ویژگی های کیفی توت فرنگی به صورت دو آزمایش مستقل مورد بررسی قرار گرفت. همچنین در آزمایشی مجزا، اثر تیمول و منتول بر کنترل درون شیشه ای قارچ botrytis cinerea ارزیابی گردید. آزمایش اول با دو فاکتور زمان انبارمانی در سه سطح (0، 10 و 17 روز انبارمانی) و تیمار اسانس در هفت سطح (شاهد، تیمول و منتول هر کدام 5، 10 و 15 میکرولیتر) در قالب فاکتوریل با طرح پایه ی کاملا تصادفی با 4 تکرار صورت گرفت. آزمایش دوم با دو فاکتور زمان انبارمانی در سه سطح (0، 10 و 17 روز انبارمانی) و تیمار کیتوزان در چهار سطح (شاهد، کیتوزان 5/0، 1 و 5/1 درصد) با همان طرح انجام شد. آزمایش سوم به صورت درون شیشه ای با اعمال مقادیر مختلفی از تیمول و منتول و غلظت های متفاوتی از تیمول روی قارچ b. cinerea با طرح کاملا تصادفی و سه تکرار صورت گرفت. نتایج نشان داد که با وجود کاهش سفتی بافت میوه طی مدت انبارمانی، تیمار اسانس موجب حفظ سفتی میوه نسبت به شاهد شد. تیمار اسانس در زمان انباری دوم صرف نظر از یک استثناء (منتول 5 میکرولیتر)، از میزان کاهش وزن میوه کاست و کیتوزان در تمام سطوح میزان این پارامتر را نسبت به شاهد تقلیل داد. میزان آنتوسیانین، ترکیبات فنلی و فعالیت ضداکسیدانی با گذشت زمان ابتدا افزایش و سپس کاهش نشان داد. تیمار اسانس افزایش ترکیبات فنلی و کیتوزان افزایش ترکیبات فنلی و آنتوسیانین را نسبت به شاهد منجر شدند، اما بر فعالیت ضداکسیدانی اثر معنی داری نداشتند. اسانس و کیتوزان موجب افزایش شاخص کروما و شاخص درخشدگی شدند و اسانس تغییرات رنگ را نسبت به شاهد کاهش داد. تلفیق تیمار اسانس با بسته بندی به طور قابل ملاحظه ای کاهش فعالیت میکروبی را موجب شد و آزمایش درون شیشه ای نشان داد که تیمول خالص دارای اثر قارچ کشی و منتول دارای اثر قارچ ایستایی می باشد. همچنین حداقل غلظت بازدارندگی تیمول،11/17 درصد به دست آمد. با وجود اثرات مثبت اسانس و کیتوزان در حفظ ویژگی های کیفی میوه، تیمول موجب بدبویی و کیتوزان موجب بد طعمی میوه و در مقابل حفظ شادابی و تازگی بیشتر میوه نسبت به شاهد شد. این دو تیمار بر مواد جامد محلول و ویتامین ث اثر معنی داری نداشتند، اما تیمار اسانس به طور مشهودی پ هاش آب میوه را در سطح پایین تری نسبت به شاهد حفظ نمود.

تاثیر گرده افشانی تکمیلی با استفاده از سوسپانسیون دانه گرده غنی شده با عناصر بُر و روی بر عملکرد و کیفیت خشک میوه پسته رقم اوحدی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده کشاورزی 1393
  نفیسه محمدی خنامان   حمیدرضا کریمی

به¬منظور بررسی تأثیرگرده¬افشانی تکمیلی با استفاده از سوسپانسیون دانه¬گرده غنی¬شده با عناصر بُر و روی بر عملکرد و کیفیت خشک¬میوه پسته رقم اوحدی، پژوهشی در قالب سه آزمایش مجزا در سال¬های 1392-1393 به¬اجرا در آمد. آزمایش اول و دوم به¬صورت بلوک کامل تصادفی با 6 تیمار و 3 تکرار برای هر عنصر در دو مکان مورد بررسی قرار گرفت. تیمارهای آزمایش اول شامل اسیدبوریک 01/0 و 02/0 درصد با و بدون دانه¬گرده بود و در آزمایش دوم از تیمارهای حاوی 01/0 و 02/0 درصد روی با و بدون دانه¬گرده استفاده شد ضمن این¬که در هر دو آزمایش گرده¬افشانی آزاد به¬عنوان شاهد در نظر گرفته شد. نتایج این دو آزمایش نشان داد که استفاده از تیمارهای سوسپانسیون غنی¬شده با عناصر بُر و روی سبب افزایش درصد تشکیل میوه¬نهایی نسبت به شاهد ¬شدند. از سویی دیگر تیمارهای حاوی بُر در آزمایش اول سبب افزایش وزن تر خشک¬میوه، کاهش ریزش میوه، درصد نیم¬مغزی و بدشکلی خشک¬میوه¬ها نسبت به شاهد گردیدند. ضمن این¬که کاربرد روی در محیط¬های سوسپانسیون در آزمایش دوم سبب افزایش وزن تر مغز، عرض خشک¬میوه، درصد خندانی و هم¬چنین کاهش درصد نیم¬مغزی خشک¬میوه¬ها نسبت به شاهد شدند. هم¬چنین درصد جوانه¬زنی دانه¬های¬گرده در قالب آزمایش سوم به¬صورت کاملاً تصادفی با 5 تیمار، 4 تکرار و 3 نوع ژنوتیپ دانه¬گرده (ژنوتیپ مورد استفاده در گرده¬افشانی، ژنوتیپ r27 و ژنوتیپ نر رفسنجان) مورد بررسی قرار گرفت. جهت کشت دانه¬گرده به¬عنوان شاهد از محیط¬ کشت تک¬لایه حاوی 15 درصد ساکارز، 1 درصد آگار و 01/0 درصد اسیدبوریک استفاده شد، هم¬چنین برای جوانه¬زنی دانه¬های¬گرده غنی¬شده با عناصر بُر و روی از محیط کشت دولایه که لایه زیرین حاوی 15 درصد ساکارز و 1 درصد آگار بود استفاده گردید. نتایج این پژوهش حاکی از این بود که درصد جوانه¬زنی¬گرده در شاهد هر سه ژنوتیپ البته به¬جزء در ژنوتیپ نر رفسنجان در مابقی آن¬ها نسبت به تیمارهای سوسپانسیون بیش¬تر بود، هم¬چنین در بین تیمارهای سوسپانسیون، تیمار حاوی اسیدبوریک 02/0 درصد از درصد جوانه¬زنی بالاتری نسبت به غلظت 01/0 درصد بُر و هم¬چنین روی برخوردار بود. در مجموع این¬گونه به¬نظر می¬رسد که کاربرد گرده¬افشانی تکمیلی احتمالاً بتواند راه¬حلی مناسب جهت رفع مشکل گرده¬افشانی در باغ¬هایی با گرده¬افشانی ناکافی باشد که امکان غنی¬سازی دانه¬گرده با عناصر غذایی در آن وجود دارد.

تأثیر نیتروژن و جیبرلین بر برخی ویژگی های رشدی، پارامترهای فتوسنتزی و عناصر غذایی پسته رقم قزوینی تحت تنش شوری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده کشاورزی 1393
  فریبا خالقی   وحید مظفری

از آن جا که طبق تحقیقات انجام شده تولید و فعالیت هورمون های گیاهی تحت تأثیر عوامل طبیعی و عناصر غذایی مورد نیاز گیاه قرار گرفته و نیتروژن مهم ترین تأثیر را بر تولید و انتقال جیبرلین به اندام های هوایی گیاه دارد، لذا در این پژوهش تأثیر نیتروژن و جیبرلین بر برخی از ویژگی های رشدی، پارامترهای فتوسنتزی و عناصر غذایی دانهال های پسته (رقم قزوینی) در شرایط شور مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور آزمایشی در شرایط گلخانه ای و به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملأ تصادفی با سه تکرار بر روی پسته رقم قزوینی انجام شد. فاکتورها شامل نیتروژن در سه سطح (0، 75 و150 میلی گرم نیتروژن در کیلو گرم خاک از منبع نیترات آمونیوم)، شوری در سه سطح (0، 1000 و 2000 میلی گرم کلرید سدیم در کیلوگرم خاک) و جیبرلین به صورت محلول پاشی در سه سطح (0، 250 و 500 میلی گرم در لیتر) بود. پارامترهای رویشی اندازه گیری شده در این آزمایش شامل: قطر و ارتفاع ساقه، تعداد و سطح برگ و وزن خشک برگ، ساقه و ریشه بود. پارامترهای فتوسنتزی و تنظیم کننده های اسمزی اندازه گیری شده نیز شامل میزان کلروفیل a، b، کلروفیل کل، کارتنوئید، فلورسانس کلروفیل و پرولین بود. هم چنین عناصر غذایی اندازه گیری شده در این آزمایش شامل: نیتروژن، سدیم، پتاسیم، فسفر، کلسیم، منیزیم، آهن، روی، مس، منگنز و کلر بود که در ریشه و اندام هوایی (مخلوط برگ و ساقه) اندازه گیری شد. بر اساس نتایج به دست آمده از این تحقیق، مشخص گردید که با افزایش شوری، پارامترهای رویشی گیاه و هم چنین خصوصیات فیزیولوژیک اندازه گیری شده کاهش معنی داری یافتند، لیکن با افزایش کاربرد جیبرلین و نیتروژن پارامترهای ذکر شده افزایش چشمگیری نسبت به شاهد داشتند، درحالی که افزایش غلظت جیبرلین منجر به کاهش رشد ریشه شد. با توجه به این که شوری سبب افزایش میزان پرولین برگ گردید، کاربرد 150 میلی گرم نیتروژن و محلول پاشی 500 میلی گرم در لیتر جیبرلین این پارامتر را به ترتیب 55 و 26 درصد افزایش داد، اما کاربرد توأمان این دو تیمار در بالاترین سطوح خود باعث افزایش 79 درصدی پرولین نسبت به شاهد شد. نتایج این آزمایش هم چنین نشان داد، با افزایش شوری تا 2000 میلی گرم کلرید سدیم در کیلوگرم خاک، غلظت عناصر سدیم و کلر اندام هوایی و ریشه افزایش و نیتروژن و مس اندام هوایی و ریشه کاهش یافت، لیکن با کاربرد 150 میلی گرم نیتروژن و با مصرف جیبرلین غلظت این عناصر افزایش یافت. به طور کلی نتایج این آزمایش نشان داد در شرایط شور، کاربرد جیبرلین و نیتروژن به تنهایی و یا توأمان از طریق بهبود پارامترهای رویشی و فتوسنتزی و هم چنین افزایش غلظت عناصر غذایی عملکرد گیاه پسته در شرایط تنش شوری را بهبود بخشید.

تحلیل مردم شناختی خانه سالمندان بین دو جامعه مسلمان و یهودی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده علوم اجتماعی 1393
  فاطمه حسین زاده   مصطفی اکبریان

موضوع این تحقیق ،تحلیل مردم شناختی خانه سالمندان بین دو جامعه مسلمان ویهودی می باشد،که در دو خانه سالمندان مسلمان ویهود در شهر تهران( در یک محدوده زمانی)واحد جداگانه بررسی شده است.در این تحقیق از روش مطالعه ژرفا نگر واستفاده از ابزار مشاهده همراه با مشارکت ومصاحبه کیفی استفاده شده است.اطلاعات به دست آمده وتحلیل مقایسه ای مصاحبه ها نسبت به تحلیل مردم شناختی در چند مکتب مختلف از قبیل مکتب کارگردگرایی در دو جامعه مسلمان ویهود مورد بررسی قرار گرفته است . نتایج تحقیق نشان دهنده این است که به موجب آموزه ها ، دینی در هر دو دین احترام به سالمندان وتکریم آنها واجب است ونیز شرایط غالب در دو فرهنگ مسلمان ویهود سالمندان را در نقش های مهم به عنوان راه گشا،راهنما،کاردان ومشابه آن مطرح میکند،اما به نظر میرسد در دو جامعه ،سالمندان تا زمانی احترام دارند که از نظر قوای ذهنی وجسمی قادر به مشارکت در امور فرهنگی ،اقتصادی،واجتماعی جامعه باشند. به مرور ورود بهداشت ودرمان به جامعه سنتی موجب شد افراد بیشتری به پیری برسند وتعداد سالمندان از تعداد موقعیتهای اجتماعی فزونی گرفت ،دیگر برای همه سالمندان امکان اشغال موقعیت های مهم فرهنگی میسر نشد وتعدادی از سالمندان هردو جامعه مجبور به اقامت در خانه سالمندان شده اند.

تأثیر پلی آمین ها بر ناهنجاری قهوه ای شدن آریل ها و بهبود ویژگی های کیفی میوه انار طی مدت انبارداری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده کشاورزی 1393
  رویا ابوالقاسمی   حسین میردهقان

دو مطالعه با هدف بررسی اثر محلول¬پاشی قبل از برداشت با پلی¬آمین¬ها بر کاهش قهوه¬ای شدن آریل¬ها بر چهار رقم انار انجام شد. در آزمایش اول، بر روی ارقام شیرین گرچ و زاغ یزدی با پوتریسین 1 میلی¬مولار و آزمایش دوم با اسپرمیدین 1 میلی¬مولار بر رقم گل¬سفید اشکذر و پوست قرمز علی آقایی در تاریخ 22 خرداد، 16 تیر و 8 مردادماه محلول¬پاشی شد. صفات مختلف میوه¬ها در زمان برداشت، 60 و 90 روز پس انبارمانی مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش اول با سه فاکتور زمان انبارمانی در سه سطح (0 ،60 و90 روز انبارمانی)، تیمار پلی¬آمین در دو سطح شامل آب¬مقطر (شاهد) و محلول پوتریسین 1 میلی¬مولار و رقم در دو سطح (شیرین-گرچ و زاغ¬یزدی) در قالب فاکتوریل با پایه بلوک کامل تصادفی با 4 تکرار صورت گرفت. آزمایش دوم نیز با سه فاکتور زمان انبارمانی در سه سطح (0 ،60 و90 روز انبارمانی)، تیمار پلی¬آمین در دو سطح شامل آب¬مقطر (شاهد) و محلول اسپرمیدین 1 میلی¬مولار و رقم در دو سطح (پوست¬قرمز¬علی¬آقایی و گل¬سفید¬اشکذر) با همان طرح انجام شد. قهوه¬ای شدن آریل¬های تیمار شده با پوتریسین در رقم شیرین¬گرچ و زاغ¬یزدی و تیمار شده با اسپرمیدین در رقم پوست¬قرمز¬علی¬آقایی و گل¬سفید¬اشکذر به ترتیب 9/13، 3/36، 5/23، 6/31 درصد بود. میزان آنتوسیانین در میوه¬های تیمار شده با پوتریسین بیشتر از میوه¬های شاهد حفظ شد. در میوه-های تیمار شده با اسپرمیدین آنتوسیانین 60 روز بعد از انباری افزایش و سپس کاهش یافت. همچنین محلول¬پاشی با پوتریسین در طی رشد میوه موجب افزایش شاخص a، شاخص l، مواد جامد محلول، اسید¬کل و اسید آسکوربیک و کاهش شاخص وزن، مالون¬دی¬آلدهید و پ-هاش شد. نتایج تیمار اسپرمیدین به جز در مورد شاخص l و اسید آسکوربیک مشابه با میوه-های تیمار شده با پوتریسین بود. به¬طور کلی محلول¬پاشی با پوتریسین و اسپرمیدین قهوه¬ای شدن را در ارقام شیرین¬گرچ، زاغ¬یزدی، پوست¬قرمز¬علی¬آقایی و گل¬سفید اشکذر کاهش و کیفیت میوه انار را طی انبارمانی افزایش داد.

ارزیابی تنوع ژنتیکی ژنوتیپ های دستنبو ایران( cucumis melo l. var. dudaim) با استفاده از نشانگرهای مورفولوژیکی و مولکولی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده کشاورزی 1393
  مریم محمدی   محمود رقامی

به منظور بررسی تنوع ژنتیکی توده های دستنبو، تعداد 28 ژنوتیپ از سراسر کشور گرد آوری و با استفاده از نشانگرهای مورفولوژیکی و مولکولی rapd بررسی شدند. این پژوهش به دو صورت جداگانه به اجرا درآمد. در آزمایش نخست، توده های دستنبو در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار کشت شد. در این آزمایش تنوع مورفولوژیکی ژنوتیپ های دستنبو با استفاده از توصیف نامه ملون ipgri مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس تفاوت معنی داری در سطح یک درصد برای همه صفات ارزیابی شده در بین ژنوتیپ های دستنبو نشان داد. همچنین نتایج حاصل از مقایسه میانگین ها نشان داد که بیشترصفات در ژنوتیپ های مورد مطالعه اختلاف معنی داری با هم دارند. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، تجزیه همبستگی صفات نشان داد که وزن میوه با صفات طول میوه، عرض میوه، طول حفره داخلی، عرض حفره داخلی و طول بذر همبستگی مثبت و معنی داری دارد. همچنین عملکرد میوه با تعداد بذر در میوه همبستگی منفی دارد. با توجه به مدل رگرسیونی به دست آمده، صفات قطر طوقه و ضخامت گوشت میوه بیشترین تاثیر در متغیر عملکرد داشتند. در تجزیه صفات به عامل ها 8 عامل اصلی 85/87% از واریانس کل را توجیه کرد. تجزیه خوشه ای بر اساس صفات مورفولوژی ژنوتیپ ها را به دو گروه جداگانه تفکیک نمود، در آزمایش دوم، برای درک بهتر چگونگی تنوع ژنتیکی توده های دستنبو، تعیین چندشکلی و فاصله ژنتیکی در بین توده ها، از نشانگرهای مولکولی rapd استفاده شد. شباهت ژنتیکی ژنوتیپ ها با استفاده از ضریب تشابه ساده و به روش upgma صورت پذیرفت. 10 آغازگر به کار برده شده در مجموع 92 قطعه تولید کردند که از بین آن ها 64 قطعه دارای چندشکلی مناسب بودند. درصد چندشکلی کل به دست آمده 6/64 درصد بود. تجزیه خوشه ای براساس ماتریس تشابه ساده به روش upgma رسم شد. دندروگرام به دست آمده از تجزیه خوشه ای در حد تشابه 54/0 ژنوتیپ های دستنبو را به سه گروه اصلی تقسیم کرد. بیشترین تشابه بین ژنوتیپ های d2 و d3 به میزان 91/0 بود. با مقایسه دندروگرام خوشه ای حاصل از تجزیه داده های مورفولوژیکی و مولکولی rapd، قسمتی از نتایج مورفولوژیکی و مولکولی با هم مطابقت نشان دادند و در بیشتر موارد بین نتایج تفاوت دیده شد

مطالعه ی اثر محلول پاشی عناصر سیلیسیم و پتاسیم روی پسته ی رقم بادامی ریز در شرایط تنش شوری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده کشاورزی 1393
  مریم رنجبرکبوترخانی   مجید اسماعیلی زاده

. این مطالعه به منظور بررسی تاثیر مقادیر مختلف سیلیکات پتاسیم و سولفات پتاسیم بر پارامترهای رشدی دانهال های پسته رقم بادامی ریز زرند در شرایط شور، پژوهشی بصورت فاکتوریل با سه فاکتور شامل 2 سطح شوری به شکل nacl (0 و 90 میلی مولار)، 3 سطح سیلیکات پتاسیم (k2sio3- 0، 50 و 100 میلی گرم بر لیتر) و 3 سطح سولفات پتاسیم (k2so4- 0، 1 و 2 درصد)، 18 تیمار و سه تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شدنتایج نشان داد که شوری آب موجب کاهش معنی دار پارامترهای رشدی (تعداد برگ، تعداد گره، ارتفاع دانهال ها، قطر طوقه، سطح برگ، وزن تر و خشک برگ، ساقه و ریشه، طول ریشه و طول سیستم ریشه ای)، روابط آبی (کارایی استفاده از آب ، محتوای آب نسبی برگ)، نسبت fv/fm، میزان رنگیزه های فتوسنتزی، کارتنوئیدها و پروتئین شد، اما محلول پاشی سیلیکات پتاسیم و سولفات پتاسیم باعث افزایش پارامترهای فوق شد

تاثیر واکنش خاک در جذب آهن بوسیله توت فرنگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1377
  حمیدرضا کریمی   عنایت الله تفضلی

کلروز آهن یکی از مهمترین عوامل محدود کننده تولید محصول توت فرنگی در خاک های آهکی می باشد. علت بروز کلروز آهن در خاک های آهکی، کمی مقدار آهن نمی باشد بلکه حلالیت بسیار پایین ترکیبات حاوی آهن، به دلیل کاهش پ هاش خاک و بررسی اثر آن بر عملکرد محصولات زراعی صورت گرفته است ولی در زمینه محصولات باغبانی اطلاعات زیادی موجود نیست . به همین دلیل پژوهشی به منظور بررسی تاثیر سولفوریک اسید بر جذب آهن بوسیله توت فرنگی در یک خاک آهکی صورت گرفت این پژوهش در گلخانه دانشکده کشاورزی شیراز روی یک خاک آهکی صورت گرفت این پژوهش در گلخانه دانشکده کشاورزی شیراز روی رقم اس - پی - سی و سکویا صورت گرفت . آزمایش به صورت فاکتوریل 4 × 4 در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار به اجرا درآمد تیمارها شامل 4 سطح سولفوریک اسید (0، 10، 20 و 30 گرم در کیلوگرم خاک) و آهن (0، 5، 10 و 15 میلی گرم در کیلوگرم خاک) برای رقم اس - پی - سی و (0، 5 و 10 میلی گرم در کیلوگرم خاک) برای رقم سکویا بود. صفات رویشی و زایشی گیاه و پ هاش و قابلیت هدایت الکتریکی خاک مورد سنجش قرار گرفت . نتایج نشان داد که با افزایش سولفوریک اسید به خاک ، پ هاش خاک و قابلیت هدایت الکتریکی افزایش می یابد. تاثیر سطوح مختلف سولفوریک اسید و آهن و برهمکنش آن بر وزن دومین میوه نسبت به اولین میوه محسوس تر می باشد، به طوریکه با افزایش میزان مصرف سولفوریک اسید تا سطح 20 گرم در کیلوگرم خاک ، وزن دومین میوه افزایش می یابد ولی در سطوح بالاتر سولفوریک اسید مصرفی، وزن دومین میوه کاهش نشان می دهد. بالاترین وزن اولین و دومین میوه و عملکرد در هر بوته مربوط به برهمکنش 30 گرم سولفوریک اسید با 10 میلی گرم آهن در کیلوگرم خاک می باشد. بررسی بر همکنش سولفوریک اسید و آهن در سطح 30 گرم اسید سولفوریک اسید در کیلوگرم خاک نشان می دهد که مصرف 10 میلی گرم آهن در کیلوگرم خاک می تواند کاهش عملکرد ناشی از شوری مربوط به مصرف اسید را جبران نماید ولی مصرف 15 میلی گرم آهن به همراه 30 گرم سولوریک اسید در کیلوگرم خاک سبب کاهش عملکرد می گردد که علت آن بخاطر خاصیت ضد یخ آهن با روی می باشد. تیمار خاک با سولفوریک اسید سبب افزایش سطح برگ رقم اس - پی - سی گردید بیشترین سطح برگ مربوط به تیمار 20 گرم سولفوریک اسید در کیلوگرم خاک می باشد. گر چه واکنش رقم سکویا در ارتباط با افزایش سطح برگ در سطوح مختلف سولفوریک اسید مثبت نبود. مصرف سطوح مختلف سولفوریک اسید سبب افزایش میزان کلروفیل در هر دو رقم اس - پی - سی و سکویا گردید. بطوریکه بالاترین میزان کلروفیل در هر دو رقم مربوط به تیمار 20 گرم سولفوریک اسید در کیلوگرم خاک می باشد ولی سطح برگ و سوختگی ناشی از شوری در سطوح بالاتر سولفوریک مشاهده گردید.

بررسی تاثیر اجرای نظام مدیریت مشارکتی از طریق سیستم پیشنهادهای کارکنان بر افزایش بهره وری در شرکت برق منطقه ای فارس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1378
  حمیدرضا کریمی   علینقی مصلح شیرازی

در این مطالعه به بررسی تاثیر اجرای نظام مدیریت مشارکتی از طریق سیستم پیشنهادهای کارکنان بر بهره وری و رضایت شغلی کارکنان در شرکت برق منطقه ای فارس پرداخته شده است . بدین منظور با استفاده از اطلاعات مالی، پرسنلی و پرسشنامه و استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل رگرسیون و آزمون میانگینها) به بررسی رابطه بین نظام پیشنهادها و افزایش بهره وری و رضایت شغلی پرداخته شده است . نتایج حاصله نشان داد که رابطه نظام مشارکت با افزایش بهره وری و رضایت شغلی، رابطه ای معنی دار و در جهت مثبت است . بنابراین می توان گفت که از بعد افزایش بهره وری و رضایت شغلی، عملکرد نظام پیشنهادها در طی مدت 4 ساله اجرای آن در شرکت برق منطقه ای فارس ، عملکرد موفقیت آمیزی بوده است . بین عواملی مثل آموزش ، استعفا، فسخ قرارداد و بازخرید با سطح بهره وری و رضایت شغلی ارتباط معنی داری مشاهده نشد. نهایتا با توجه به نتایج تحقیق پیشنهادهای چندی برای بهبود عملکرد نظام پیشنهادها ارائه شده اند که توجه به پاداشهای معنوی به جای پاداشهای مادی، تاکید و حمایت مکرر مدیریت و استقبال از پیشنهادهای کاربردی که صرفه جویی و سودآوری به همراه دارند، ایجاد محیط عادلانه عاری از تبعیض ، جایگزنی ضوابط به جای روابط، بهبود شرایط احراز شغل با شرایط شاغل، افزایش امنیت شغلی و استفاده از خدمات یک تیم روانشناسی برای بررسی مسائل روانی محیط کار از آن جمله اند.