نام پژوهشگر: مسعود غفاری
طیب فریادرس سیدعلی رضا بهشتی
هدف از این پایان نامه بررسی سیاست هویت فرهنگی در وضعیت جهانی شدن است. این که سنن موجود فرهنگی در قبال هویت های فرهنگی در وضعیت جهانی شدن چه موضعی دارند و در نهایت مطالعه موردی چند تن از متفکران مسلمان با مفروضات فلسفی متفاوت مد نظر این پژوهش بوده است. طبیعی است به دلیل پرسش از چیستی مواضع، بیشترین رهیافت به کار برده شده؛ رهیافت توصیفی باشد اما در جایی که بحث به سیاست مطلوب مربوط بوده است، رهیافت تجویزی هم بر داوری وتوصیف افزوده شده است. در چارچوب تئوریک پس از بحث درباره مفاهیم کلیدی، شش محور: 1- مواجهه با روند جاری2-انسانشناسی3-مدرنیسم و پست مدرنیسم 4-فرهنگ عام جهانشمول و تکنولوژی 5-عقلانیت، خیر و غایت ایدئولوژیک6-سیاست هویت؛ به عنوان محورهای بررسی آراء متفکران مشخص گردیده است. و در مجموع این نتایج حاصل گردید که اولا: جهانی شدن از نظری وجودی امری ممکن است و عملاً نیز در جریان است و روند جاری روندی محتوم نیست و قابلیت شکل گیری دارد.(السید، بالقزیز، الجابری و اکبراحمد) ثانیاّ: امکان تحقق عقلانیتِ فلسفی جهانشمول وجود دارد، هرچند عقلانیت های زمینه ای منحصر به فردند. (اکبراحمد، بالقزیز، رضوان السید) ثالثاّ: سیاستِ هویتِ مطلوب در روند جاری برای عقلانیت های غیر لیبرال که در معرض همگن سازی لیبرالیسم قرار گرفته اند چاره در مقاومت فرهنگی و سیاست حمایتی است(بالقزیز و عابدالجابری).
محمد رضا رزاقی علیرضا حسینی بهشتی
در این پژوهش ما با سه واژه ی کلیدی جهانی شدن، حقوق شهروندی و قومیت گرایی مواجه هستیم جهانی شدن پدیده ای نوظهور در چند دهه ی اخیر است که مباحث عمده ای را میان اندیشمندان و صاحب نظران اجتماعی بر انگیخته است این پدیده بسیاری از مفاهیم را دارای قبض و بسط معنایی نموده و حوزه های گوناگونی از زندگی بشر را متاثر ساخته است بی تردید جهانی شدن بر مسأله ناسیونالیسم قومی تأثیر گذار بوده است و در خصوص رابطه بین دو مفهوم جهانی شدن و قومیت گرایی دو دیدگاه کلی و متباین وجود دارد پاره ای از اندیشمندان جهانی شدن را موجب افزایش تنازعات قومی می دانند و گروهی دیگر معتقدند جهانی شدن با ایجاد یک فرهنگ فراملی جهانی در نهایت به کاهش تعارضات و تنازعات خواهد انجامید. اما در حقیقت فرضیه ای که این پژوهش درصدد اثبات آن است این می باشد که فرایند جهانی شدن در دراز مدت منجر به کاهش منازعات قومی خواهد شد و این امر ملازمه ای با ایجاد یک فرهنگ جهانی و فراملی یا به عبارت دیگر محو خرده فرهنگ ها ندارد بلکه جهانی شدن با نظرداشت کلیه وجوه و شاخصه های آن هویت گرائی را پر رنگ و قومیت را به صورت یک پدیده ی هویت بخش در خواهد آورد لیکن این به معنای افزایش تنش و منازعه ی بین اقوام نخواهد بود چرا که پدیده چند بعدی جهانی شدن حوزه ها و مفاهیم گوناگون زندگی بشر را تحت تأثیر قرار داده که یکی از آن مفاهیم که در این پژوهش بدان خواهیم پرداخت مفهوم حقوق شهروندی خواهد بود که در حقیقت فرایند جهانی شدن با دست خوش قرار دادن حقوق شهروندی و ارتقاء آن منازعات قومی را کاهش داده و اقوام گوناگون مطالبات خود را در قالب مدنی و تحت عنوان حقوق شهروندی پی گیری خواهند نمود و مناطق کرد نشین ایران نیز که در این پژوهش بعنوان یک نمونه مورد بررسی قرار گرفته اند از این قاعده کلی مستثنی نخواهند بود.
اکرم عباس نیا مسعود غفاری
پژوهش حاضر با عنوان مشارکت سیاسی زنان در دوره اصلاحات به دنبال کشف این مسئله بود کخ آیا گفتمان اصلاحات که در سالهای 76تا 84 قدرت قوه مجریه را به دست آورد توانست موجبات ارتقای مشارکت سیاسی زنان را ایجاد کند؟فرضیه ارائه شده به این صورت بود که اصلاحات در پیشبرد مشارکت و ارتقای مشارکت سیاسی زنان با موانع ساختاری روبرو شد، ونتولنست به پیشرفت قابل توجهی در این راستا برسد.برای انجام این تحقیق از نظریه سارا لانگه استفاده شد ، که طی فصل اول؛ نظریه معرفی شدو مراحل نظریه مورد توجه قرار گرفت . در همین فصل به تعریف مفاهیم مرتبط با موضوع و عملکرد سازمان ملل در خصوص امر مشارکت سیاسی زنان پرداختیم. و همچنین نهضت جهانی زنان مورد بررسی قرار گرفت . درفصل دوم ؛به پیشینه مشارکت زنان دردوران انقلاب و سالهای جنگ و بعد از آن پرداختیم و در همین فصل به بررسی قانون اساسی و موضوع زنان و همچنین برنامه های توسعه ای کشور و امر زنان پرداختیم. و در نهایت موضوع زنان و اقتصاد را مورد توجه قرار دادیم . درفصل سوم که خود شامل دوبخش است ، طی بخش اول به تعریف اصلاحات و معرفی اصلاح طلبان و برنامه های اصلاح طلبان در خصوص توسعه سیاسی و مشارکت سیاسی پرداختیم و در بخش دوم موضوع پژوهش را در قالب مراحل پنجگانه نظریه ارائه شده، عملیاتی نمودیم . درفصل چهارم نیز طی دوبخش با استفاده از اجزای سه گانه تجزیه و تحلیل به تجزیه و تحلیل پرداختیم در این فصل از نمودارها و جداول برای ارائه تحلیل مطلوب بهره بردیم و همچنین نقاط ضعف و قوت عملکرد دولت اصلاحات را برشمردیم .و نهایتا دربخش دوم این فصل موانع مشارکت سیاسی زنان در ایران را مورد توجه قرار دادیم . در آخرین فصل که فصل پنجم است ، ضمن معرفی ویژگیهای جامعه ایرانی ، مجموعه های دخیل در امر مشارکت سیاسی زنان در ایران را شناسایی نموده و برخی از راهکارهای ارائه شده برای ارتقای مشارکت سیاسی زنان را مورد نقد و بررسی قرار دادیم . در پایان این فصل نیز به ارائه راهکارهای عملی ارتقای مشارکت سیاسی زنان پرداختیم . نتیجه به دست آمده از این پژوهش از این قرار است : موانع ساختاری همواره از مهمترین موانع مشارکت سیاسی زنان بوده است ، که در همه ادوار تاریخی وجود داشته است. اما از آنجایی که موضوع این پژوهش مشارکت زنان در دولت اصلاحات است باید به موانع مشارکت زنان در این دوره توجه نمود.در دولت اصلاحات علاوه بر موانع ساختاری و غیر ساختاری که در مورد آن به تفصیل گفته شد ، ضعفهای عملکرد دولت اصلاحات نیز قابل توجه است . گفتمان اصلاحات ضعفهای ذاتی داشت که منجر به عملکرد نه چندان مطلوب این دولت در عرصه ارتقای مشارکت سیاسی زنان شد . دغدغه اصلی این پژوهش بررسی عملکرد دولت اصلاحات در امر مشارکت سیاسی زنان بود و بر اساس بررسیهای صورت گرفته در این حوزه می توان گفت مهمترین دستآورد دولت اصلاحات در راستای این ایجاد گفتمان جدید در امر مشارکت سیاسی زنان بود .
یونس انوری مسعود غفاری
در این تحقیق به بررسی توسعه استان ایلام در بین سالهای (1368-1376) پرداختیم. فرضیه تحقیق این بود که دولت و ساختارهای ایلی مهمترین عامل توسعه نیافتگی استان ایلام هستند. نقش دولتها در توسعه دو نوع است. دولت های که در توسعه نقش فعالی دارند،. نوع دوم دولت هایی هستند که به دخالت حداقلی در توسعه معتقدند، طرفداران این نظریه وظیفه دولت را سکان داری می دانند نه پارو زدن. مدل مورد نظر ما در این تحقیق دولت های نیمه توسعه گرا بود. این نوع دولت با ویژگی های خاص خود نتوانست استان ایلام را به توسعه برساند و استفاده ای از منابع و پتانسیل ها کند. این نوع دولت فقط می تواند توسعه را در بعضی از مناطق ان هم به صورت ناقص اجرا کند . عامل مهم دیگر بر توسعه استان ایلام در این تحقیق ساختارهای ایلی وطایفه ای بود . این ساختار بر بوروکراسی و مشارکت های سیاسی تاثیر منفی داشته و تو.سعه را با مشکلاتی رو به رو می کند.
مسعود عبدالحسین پورفرد مسعود غفاری
در پاسخ به این پرسش که چرا روشنفکری دینی ارگانیک پس از مدتی در جمهوری اسلامی ایران تبدیل به غیرارگانیک شد.این رساله می کوشد با استفاده از متدلوژی اسکینر وچارچوب نظری بازخود اندیشی تعامل بین روشنفکری دینی وجمهوری اسلامی ایران را مورد مطالعه قرار دهد. ابتدا مفهوم روشنفکری از ایده های گرامشی اقتباس شده وسپس مفهوم مورد نظر از روشفکری دینی نیز به همین شکل بسط داده شده است.آنگاه به طور گزینشی دو روشنفکر دینی یعنی عبدالکریم سروش ومصطفی ملکیان انتخاب شده اند. این انتخاب به دلیل این بوده است که این دو روشنفکر دینی نسبت به سایر گفتمان های روشنفکری دینی بیشترین تعامل را با جمهوری اسلامی ایران ونیز درنظریه پردازی قوی تر از دیگران وهمچنین ماهیت اجتماعی گفتمان آنان با اهمیت تر بوده است.این گفتمان در دهه شصت تعامل خوبی با جمهوری اسلامی ایران داشته و از این رو آنان را روشنفکران ارگانیک نامیده ایم.اما بعد از مدتی به علت خلاء تئوریک ایجاد شده آنهم به دلیل فقدان وجود شهید مطهری وبهشتی ونیز رحلت امام خمینی(ره) در خط مشی جدید جمهوری اسلامی ایران تغییراتی به وجود آمد که در مقابل جریانات روشنفکری منتقد قرار گرفت.در این مقطع گفتمان روشنفکری دینی منتقد اقدام به نقد فرهنگی از جمهوری اسلامی کردند که در نتیجه پاسخ جمهوری اسلامی ایران سیاسی و فیزیکی بود.این رفتار سیاسی از سوی جمهوری اسلامی ایران سبب شد به جای تعامل با یکدیگر درتقابل قرارگیرند و درنهابت روشنفکری دینی به روشنفکری غیرارگانیک تبدیل شد و سپس به تدریج همکاری ها و حمایت ها ی خود را ازجمهوری اسلامی ایران قطع کردند.
حمید نساج عباس منوچهری
رساله با نیت بررسی نگاه به "دیگری" در نزد ایرانیان (ابوریحان بیرونی) و انگلیس ها(ریچارد فرانسیس برتون) آغاز گشت. پرسش رساله آن بود که نوع نگاه به "دیگری" در نزد ابوریحان بیرونی با نگاه ریچارد برتون چه تفاوتی دارد؟ و با این فرض آغاز گشت که نگاه بیرونی بر خلاف نگاه برتون برای/به جای "دیگری" سخن نمی گوید و خود را در منزلتی فرادستانه قرار نمی دهد و مطالعات خویش را در نسبت و در ارتباط با قدرت تعریف ننموده است. برای تبیین تئوریک نیز از دو نوع رابطه من-آن و من-تو مارتین بوبر و نیز نظریه شرق شناسی ادوارد سعید بهره گرفته شده است. در مواجهه با دیگری به شکل من-آن، تنها "خود" یا "من" موضوعیت دارد و "دیگری" به حد یک "آن" یا ابژه ای برای شناخت تبدیل می شود. بنابر نظر بوبر، در این رابطه "من" نسبت به "دیگری" سلطه دارد و آن را به خود و تصورات خود فرو می کاهد. حاصل این نوع نگاه به "دیگری" پدیدار شدن ویژگی هایی است که سعید در شرق شناسی بر می شمارد. اثر برتون به خوبی مولفه های ادوارد سعید در باب نگاه به "دیگری" را نمایندگی می کند. بیش از آنکه کشف باشد بر ابداع و برساخت دیگری استوار است. سمت و سوی بخش عمده ای از مطالعات و حتی کاوشهای او به رفع نیازهای غربی ختم می شود. دانش او هم به شکل مستقیم از طریق توصیه هایش به امپراتوری بریتانیا و هم به شکل غیر مستقیم از طریق ایجاد باوری که فرادستی غربی و فرودستی شرقی را دنبال می کند، در خدمت قدرت قرار گرفته است. داوری های او بر اساس معیاری به نام "معیار بشر متمدن" صورت می پذیرد. او به خود حق می دهد بر اساس این معیار هم دیگری را تفسیر کند و هم به جای او بیندیشد. این معیار به همراه آب و هوا و خاک مهمترین دلایل برتون برای توجیه تمایز کامل و قطعی میان "ما"ی اروپایی و "آنها"ی غیر اروپایی است. به دلیل آنکه تمام هندیانی که در هند زندگی می کنند و حتی پرتغالی ها و انگلیسی هایی که مدت زیاد در این منطقه اقامت دارند از آب و هوا و خاک تاثیر می پذیرند، و تاثیر این آب و هوا در تباهی اخلاق و قوای جسمی و ذهنی مسلم است، عامیت و یکپارچگی فرودستی آنان و فرادستی اروپاییان که در هوای معتدل و مرطوب بزرگ شده اند و در معیار بشر متمدن نیز جای دارند، تردید نیست. کتاب برتون اگرچه شکل یک سفرنامه دارد اما کثرت ارجاع به مطالعات شرق شناسان ویژگی آرشیوی و تاریخمندی آن را نشان می دهد. اثر برتون علاوه بر آنکه نماینده خوبی برای شرق شناسی توصیف شده از سوی سعید و دیگر اندیشمندان نگاه پساکلونیال است، به خوبی نگاه سلطه آمیز و تعرض آمیز را نشان می دهد و پیوند قدرت و دانش را هم در نگاه خدمتی (توصیه مستقیم دانش به قدرت) و هم در نگاه فوکویی (هویت دانش واره قدرت) متبلور می سازد. ویژگی های مورد نظر ادوارد سعید برای شرق شناسی با رابطه "من-تو" ناساگار یا کم سازگار است. نگاه بیرونی فاقد اکثر این ویژگی هاست. نگاه او نگاهی کشف محور است که "ابداع" در آن جایگاه ندارد. هدف اصلی کشف حقیقت است فارغ از آنکه این حقیقت، به "نیاز" ایرانی و حکومت غزنوی نسبت و ارتباطی بیابد. به همین دلیل به هیچ وجه در "خدمت قدرت" قرار نمی گیرد. مطالعه بیرونی از اطلاق ویژگی های "عمومی و یکپارچه" به تمام هندیان نه تنها بری است بلکه او می کوشد تا با جداساختن عوام و خواص از یک سو و هند گذشته و حال از دیگرسو، دانش خود را از دست یازیدن به تعمیمهای بزرگ برحذر دارد. اگرچه بیرونی در برخی موارد دین اسلام را به عنوان ملاک داوری مورد پذیرش قرار می دهد اما در دیگر مواردی که به عقل رجوع می کند، عقل او خصلت معقولیت دارد تا عقلانیت و از همین سوست که از "خودمحوری" در داوری ها فاصله دارد. اعترافهای بی شمار بیرونی به عدم درک درست برخی از علوم یا آداب و رسوم خواننده را متعاقد می کند که او "به جای دیگری نمی اندیشد". اگرچه بیرونی "تمایزی دقیق و کامل میان خود و دیگری" برقرار می کند و از این وجه به مطالعات شرق شناسی قرابت می یابد اما "خوبی ها و بدی ها" مسیر خود را به سرعت و به ترتیب به سوی "ما" و "آنها" نمی یابند. ملاک قضاوت، دین و عقل است و نه انتساب به ما و آنها. از همین روست که بیرونی در هنگام ذکر برخی عادات نادرست در زناشویی، ایرانیان و هندیان را در کنار هم در لیست قبایح قرار می دهد. همین نگاه سبب می شود که "فرادستی ما" و "فرودستی آنها" درنزد او اساسا موضوعیت نداشته و چه بسا چنین سوالی درنزد او طرح نشده بوده است. ذکر برخی عادات و رسوم هندی که با ملاکهای دینی یا عقلی قبیح می نماید، بیرونی را به دفاع از نافرودستی آنها وادار می سازد. نگاه گشتل وار و تعرض آمیز هم نسبت به طبیعت و هم نسبت به دیگران در اثر بیرونی غایب است.
وحید عابدی سوره مسعود غفاری
سیاستهای تعدیل ساختاری یکی از سیاستهای توسعه ای غالب بعد از دهه 70 و 80 قرن بیستم میلادی می باشد. این رساله با تبیین مبانی تئوریک تعدیل، اقدام به شناسایی و معرفی متغیرهای عمده تاثیر گذار بر اجرای سیاستهای تعدیل نموده و با هدف بررسی تاثیر گذاری مجامع بین المللی بر سیاستهای تعدیل در ایران، گامی جدید در غنی سازی ادبیات تعدیل در ایران به شمار می آید. این پژو.هش پس از اثبات تاثیر پذیری برنامه های توسعه در ایران(برنامه اول توسعه بعد از انقلاب) از سیاستهای تعدیل بعد از اتمام جنگ، به اجرای سیاستهای تعدیل در ایران، پیامدهای اجرای آن و نحوه شکل گیری سیاستهای تعدیل در ایران می پردازد و به نقش ویژه روندهای جاری بین المللی، توصیه نهادهای مالی بین المللی و گفتمان غالب نئوکلاسیکی، پرداخته و سیاستهای تعدیل ساختاری را در راستای فرایند جهانی شدن ارزیابی نموده است. نتایج بررسی دوره زمانی اجرای سیاستهای تعدیل در ایران و متغیرهای عمده دیگر همچون افزایش ارتباط با مجامع مالی بین المللی بعد از اتمام جنگ و ضرورت های آن دوره، نشان از توجه جدی به فرایندهای جهانی در داخل ایران داشته و نشان دهنده این موضوع می باشد که افزایش توجه به روندهای جهانی در ایران همزمان با اجرای سیاستهای تعدیل می باشد که این خود نشان دهنده نقش راهبردی سیاستهای تعدیل ساختاری بر فرایند جهانی شدن در ایران می باشد
بهروز زرین کاویانی مسعود غفاری
مشارکت سیاسی به عنوان یکی از ابعاد توسعه سیاسی در بر گیرنده ابعاد و وجوه فراوانی است، که می-تواند نظام های سیاسی را در فرآیند دستیابی به یک وضعیت مطلوب به لحاظ نزدیکی به دموکراسی یاری رساند. در واقع، میزان و نحوی مشارکت سیاسی سنجه (معیار) مناسبی برای شناخت میزان مشروعیت حکومت ها به حساب می آید. در این راستا مشارکت سیاسی به عنوان یک متغیر وابسته همواره از عواملی چند تأثیر و تأثر پذیرفته است. نوع ساخت نظام سیاسی، وجود قومیت ها و هویت های متعدد در داخل یک سرزمین، مسائل اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی گوناگون از جمله عواملی هستند که در افزایش یا کاهش سطح مشارکت شهروندان تأثیر بسزایی دارند. به عبارت دیگر مشارکت سیاسی (در صورت افزایش و یا کاهش) می تواند به صورت مستقیم حیات سیاسی یک کشور را تحت الشعاع خود قرار دهد. در این رهگذر باید تهدید ها و فرصت های به وجود آمده توسط مشارکت کننده گان و نسبت آن با مشروعیت نظام سیاسی را سنجید، تا بلکه بتوان در ترسیم چشم انداز آینده از آن بهره گرفت. هدف اصلی ما در این تحقیق بررسی علل روند نزولی میزان مشارکت شهروندان استان کردستان در بازه زمانی 1376 تا 1384 می باشد. جهت دستیابی به عوامل اصلی اثرگذار بر این روند نزولی، با مطالعه گسترده و هم چنین مصاحبه با خبرگان حوزه (شامل اساتید و دانشجویان) مدل مفهومی تحقیق شامل پنج متغیر اصلی استخراج و معرفی گردید. در ادامه با استفاده از این متغیرهای اصلی و زیر شاخص های آن پرسش نامه نهایی تحقیق تدوین و در میان جامعه آماری تحقیق توزیع گردید.در این تحقیق جهت تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده به طور متناسب از آزمونهای آماری با استفاده از نرم افزارهای آماری مربوطه( (spss بهره گرفته شده است. پس از تحلیل داده ها و یافتن عوامل اصلی تأثیرگذار بر کاهش میزان مشارکت مردم استان کردستان در انتخابات ریاست جمهوری در بازه زمانی مذکور، رتبه هر یک از عوامل و میزان تأثیر آنها مشخص گردید و در پایان مدل نهایی تحقیق شکل گرفت. مدل بدست آمده در این تحقیق از یک طرف و در قیاس با مدل های موجود از نوآوری مناسبی برخوردار بوده و از طرف دیگر می تواند دیدگاه های روشنی را برای تصمیم سازان و مسئولان مربوطه فراهم نماید که بتوانند زمینه هایی را جهت برون رفت از مشکلات مطرح شده در تحقیق و کمک به افزایش مشارکت سیاسی مردم استان در انتخابات دوره های آتی، ترسیم نماید.
محمد لعل علیزاده مسعود غفاری
چکیده شبکه های ماهواره ای و اینترنت به عنوان بخشی از ابزارهای اساسی جهانی شدن فرهنگی، بر حوزه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در جوامع مختلف تاثیر می گذارد. بسیاری از الگوهای بنیادین حوزه های یادشده در حال دگرگونی می باشند. نوعی « جامعه جهانی» شکل گرفته که در آن سرنوشت ملت های مختلف، بیش از هر زمان به یکدیگر گره خورده و به هم وابسته شده است. در این شرایط و در اهمیت این ابزارهای ارتباطی است که گفته می شود: « سیاست بر بال رسانه ها حرکت می کند». قومیت یکی از مهم ترین حوزه های تاثیرپذیر از فناوری های جدید ارتباطاتی و رسانه های نو در جهان کنونی است و از عرصه های اساسی در این زمینه با توجه به شرایط تنوع قومی ایران، جامعه کردها است. به این منظور رساله حاضر با هدف بررسی تاثیر شبکه های ماهواره ای و اینترنت بر رفتارهای سیاسی نخبگان کرد آغاز گردید. با توجه به تئوری و فرضیه پژوهش، شواهد تغییرات معرفت شناختی و دموکراتیک گردآوری شد. با تقسیم محدوده مطالعه به دو دوره قبل و پس از ورود و گسترش ماهواره و اینترنت به ایران و کردستان، شواهد تاریخی و ثانوی جمع آوری گردید. پس از جمع آوری تکمیلی داده ها با استفاده از روش کیفی و مصاحبه های عمقی با بیست و پنج نخبه کرد، با روش های تحلیل تاریخی و تطبیقی، تحلیل ثانوی و تحلیل مصاحبه ها فرضیه تحقیق مورد آزمون قرار گرفت. نتایح و یافته های تحلیل ها نشان داد که تئوری ساخته شده می تواند تبیین گر مساله باشد. هم چنین نتایج و یافته های پژوهش وجود رابطه معنادار بین دو متغیر « ماهواره و اینترنت» و « رفتار سیاسی نخبگان کرد» را آشکار ساخت و هم تغییری مثبت میان دو متغیر تائید شد. کلید واژه ها تکنولوژی های اطلاعاتی و ارتباطاتی، ماهواره، اینترنت، قومیت، نخبگان کرد، رفتار دموکراتیک.
حمید شکری مسعود غفاری
در دوران معاصر و با ورود اندیشه های سیاسی مدرن به جهان اسلام، متفکران دینی با چالشی جدی مواجه شدند و سعی در بازبینی اندیشه های سیاسی نمودند. این چالش و آگاهی از قدرت و توان غرب و از ضعف و عقب ماندگی خود ، عکس العمل های متفاوت و متعددی را در بین مسلمانان بر انگیخت . جریان سنتی و محافظه کار که خواهان حفظ وضع موجود بود به مخالفت با تمامی وجوه علمی ، فرهنگی و حتی دست آوردهای تکنولوژیکی آن پرداختند و به کلی آن را رد کردند . جریان نوگرایی که شیفته آن گردیده و تبعات منفی آن را منکر شدند . اما جریان احیا گری دینی که خواهان هضم مدرنیته در داخل دین و به عبارت دیگر خواستار دینی کردن جامعه مدرن بودند: آنها پذیرفته اند که دین در دنیای جدید احتیاج به اصلاح و پیرایشگری دارد . قرائت احیا گرانه بخشهایی از سنت را با هدف پیرایشگری و دست یابی به دین ناب مورد انتقاد قرار می دهد و به پالایش معارف دینی می پردازد و جریان روشنفکری دینی طرفدار به روز شدن دین و شناخت مبانی اندیشه های مدرن بود . از این رو برای بسیاری از روشنفکران ، نوسازی دین بخشی از نوسازی جامعه محسوب می شود اندیشمندانی مانند سید جمال الدین اسدآبادی ، محمد عبده ، کواکبی ، آیت الله نائینی و آیت الله طالقانی و .. مسلمانان روشنفکری بودند که با طرح نهضت بازگشت به قرآن و پیرایش اسلام از ظواهر و آلایشهای ساختگی سعی در گسترش آگاهی و بیداری مسلمانان داشته که بتوانند عقب ماندگی های علمی ، فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی جوامع مسلمان را جبران نمایند . در این نوشتار بر آن هستیم به اندیشه ورزی های طالقانی در باب اندیشه سیاسی شیعه بپردازیم و نشان دهیم که وی در بطن روشنگری دینی چگونه به بازبینی در اندیشه های سیاسی پرداخته است. اندیشه های طالقانی راجع به حکومت و حاکمیت را بصورت پراکنده در نوشته های تفسیری ، سخنرانی ها و مقالات وی می توان یافت ، طالقانی مشخصا در مقدمه و توضیحاتی که بر کتاب « تنبیه المله و تنزیه المله » آیت الله نائینی نوشته، علاوه بر تأیید نظرات وی دیدگاه های خود را نیز مطرح کرده است. پایه و اساس اندیشه ی سیاسی طالقانی بر اثبات توحید و آثار مرتبط با آن و همچنین نفی شرک و خدایان ساختگی استوار است که کم و بیش در تمام آثار قلمی و سخنرانی های او دیده می شود . طالقانی معتقد است : قدرت مطلق و تصرف کامل و نافذ فقط برای خداوندی است که انسان و همه ی موجودات را آفریده است و پیوسته آنها را در تصرف دارد . به اعتقاد طالقانی در صورتیکه آثار شرک و بت پرستی از هر نوعش از میان برود ، شرایط حاکمیت خدا در روی زمین و میان ابناء بشر فراهم خواهد شد . آن عالم روحانی و محیط درخشنده ای که قرآن انسان را به آن وارد می سازد عالم توحید است ، توحید ذات ، توحید قدرت ، توحید حیات ، توحید قیومیت ، توحید نظامات و روابط و قوانین جهان ، توحید اراده ، توحید فکر و قوا و ارده بشر ، این محیط و مقصد از روشنائی و وضوح ، حقیقت و سرّش بر عموم مخفی و پوشیده است. طالقانی در تشریح اصل توحید و اینکه دعوت به توحید اولین دعوت انبیاء بوده سعی دارد بحث توحید را از صرف یک اعتقاد قلبی به عاملی برای اصلاح نظامات اجتماعی و مبارزه با آثار استبداد و زورگوئی و خدایان ساختگی که سعی دارند مردم را به بردگی و بندگی بکشانند ، ارتقاء میدهد. طالقانی با برداشتی تکاملی از اصل توحید نتیجه می گیرد که توحید تنها یک عقیده ی قلبی و درونی نیست که انسان را در معابد برای انجام مراسم صرفا عبادی متوقف سازد. بلکه بعنوان حقیقتی که باید در فکر و عمل انسانها تحولی پدید آورد و به واسطه ی آن تحول با همه ی زورمندان و خدایان ساختگی به مبارزه برخیزد تا بنیان نوینی بر اساس حاکمیت خداوندی که جهان و نوع بشر در حاکمیت مطلق اوست، حاکم شود. و انسان با گذر از غرایز شهوانی و زودگذر و طی مراحل تکامل به استقلال واقعی برسد . و این موضوعی است که طالقانی از آن بعنوان سرالاسرار یاد می کند. طالقانی در تبیین سیر تاریخی حاکمیت انسان در زمین معتقد است که در زمان حیات پیامبر و امامان معصوم که اراده و فکر و قوای درونی آنان یکسره تسلیم اوامر الهی است حاکمیت مطلق از آن آنهاست. و در زمان غیبت معصوم « کار اجتماع به دست علمای عادل و عدول مومنین است که هم عالم به اصول و فروع دین اند و هم خود محکوم ملکه عدالت اند و این جا نوبت به انتخاب و تعیین مردم می رسد. به نظر می رسد منظور طالقانی از اینکه حاکم ( رهبر) با انتخاب و تعیین مردم موجودیت می یابد این است که نظرات و آراء مردم باید در اداره امور جامعه که توسط حکومت اسلامی اعمال می شود مدنظر قرار گیرد که امروزه از آن به عنوان مردم سالاری دینی نام برده می شود هر چند طالقانی علمای عادل را که در زمان غیبت عهده دار اداره جامعه می باشند عالم به اصول و فروع دین و محکوم ملکه عدالت می خواند با این حال ملکه نفسانی و عدالت مداری آنها را کافی نمی داند و معتقد است برای جایگزینی عصمت معصومین باید ساز و کارهایی از طریق قوانین و نهادها ایجادکرد تا بتوان از آن طریق استبداد و یکه تازی حکومت و عوامل آن را کنترل کرد. از نظر او برای کنترل حکومت «بهترین وسیله همان است که شخص والی و سلطان دارای عصمت نفسانی باشد که فقط اراده خداوند بر او حکومت نماید یا قطع نظر این، گاهی ممکن است مردمان عادل یافت شوند، ولی این دو، عمومیت ندارد و از اختیار عموم هم خارج است، آنچه در اختیار و موجب تکلیف است و می تواند سایه ای از آن حقیقت باشد، متوقف بر دو اصل است . اول : یقین حدود و وظایف والی و طبقات دیگر که خروج از آن حدود و وظایف موجب انعزال هر یک از متصدیان باشد.دوم : گماشتن هیئت نظاره و مسدده (بکسر دال ) یعنی انتخاب مردمی از عقلا و صلحاء که به امور سیاسی و بین المللی آشنا باشند تا نظارت جریان داشته باشد و مانع تجاوز از حدود شوند. سوالی که اینجا مطرح می شود این است که طالقانی با علم و اقراری که به وجوب تشکیل حکومت در زمان غیبت معصوم (ع) توسط مجتهد جامع الشرایط دارد چرا در صدد تحدید حدود قدرت وی بر آمده است؟ جواب طالقانی به این پرسش جلوگیری از غصب و ظلم بیشتر است. به عبارت دیگر طالقانی خطاپذیری و گرایش به استبداد و ظلم را در غیر معصوم منتفی نمی داند و از این نظر بهترین راه جلوگیری از آن را قانونمند کردن حیطه قدرت حاکمان می داند.از این منظر بود که طالقانی برای اجرائی کردن قانون شورا ها پافشاری میکرد از نظر طالقانی شورا از استبداد رای جلوگیری می کند و به کارگزاران امکان استفاده از عقول دیگران را در جهت پیشبرد هر چه مطلوب تر اهداف و برنامه ها را فراهم می کند.طالقانی با تاثیر پذیری از اندیشه های سیاسی آیت الله نائینی و تجربه ای که ذهن تاریخی وی از دوران مشروطیت داشت و همچنین دیدگاه قرآنی اش در تفسیر آیات 204 تا 207 سوره بقره حکومت را به دو نوع تملیکیه و ولایتیه تقسیم می کند .طالقانی در شرح سلطنت تملیکیه می گوید: این نوع سلطنت مقید به مقررات و حدود نیست روی رای شخص و هواهای نفسانی حکومت می نماید. طالقانی نوع دوم حکومت را ولایتیه می نامد. این مقابل اول است که فقط حافظ حقوق و حدود است و جز ولایت در امور و اجراء قوانین امتیاز دیگری ندارد و برای مردم است.طالقانی در تبیین اهداف حکومت به آیات قرآن استناد می کند و با تفسیر آیات هدف از تشکیل حکومت را برپائی قسط و عدل در جامعه معرفی می کند.
یاسر گریوانی مسعود غفاری
از آنجا که رابطه بازار و دولت همواره در تحولات سیاسی اجتماعی ایران نقش بسزایی داشته است بررسی روابط بین این دو نهاد در رویدادهای مهم تاریخی، که مهمترین آنها در نیم قرن گذشته انقلاب 57 می باشد، می تواند در تبیین چرایی و چگونگی این رخدادها و پیش بینی آینده سیاسی کشور مفید فایده باشد. . بر این اساس در این پژوهش ساختار دولت پهلوی و ساختار بازار و نیز رابطه اقتصاد سیاسی این دو نهاد که طی انقلاب 57 با هم در مواجهه قرار گرفتند، با رویکرد اقتصاد سیاسی و روش تعلیلی نمونه پژوهی مورد بررسی قرار گرفته است. دولت تحصیلدار پهلوی در دهه 50 با توجه به ویژگیهای خاص خود به تمرکز هرچه بیشتر در حوزه اقتصاد و سیاست پرداخت و در این سیاستها نه تنها نقشی برای بازار در نظر نگرفته بود بلکه در جهت کاهش نفوذ بازار نیز گام برداشت. اما اجرای سیاست مبارزه با گرانفروشی فضای روابط بازار و دولت را خصمانه نمود و این فرصت را در اختیار نیروهای سیاسی مخالف حاضر در بازار قرار داد تا با ائتلاف با روحانیت و روشنفکران به بسیج بازاریان در طی انقلاب 1357 بپردازند.
ناصر پورحسن مسعود غفاری
در تاریخ سیاسی معاصر ایران، مجموعه ای از تغییرات سیاسی رخ داده که فهم آنها در صورتی امکان پذیر است که بتوان میان آنها، ارتباط معناداری برقرار کرد. این موضوع برای دانشجویان رشته علوم سیاسی بویژه گرایش مسائل ایران دارای اهمیت فراوانی است. مارکسیسم یکی از جریان های عمده فکری- سیاسی در تاریخ معاصر ایران است و به رغم آنکه هرگز قدرت سیاسی را تصاحب نکرد اما در زمینه تحلیل تغییر سیاسی در ایران تأثیرات بسیار زیادی بر جای گذاشته است.یکی از روشهای ضروری در فهم جریان مارکسیستی در ایران، شناخت دقیق و جامع شخصیت های عمده و تأثیرگذار آن است. با توجه به اینکه عمل سیاسی، مبتنی بر تئوری است، بنابراین شناخت تئوریسین های مختلف مارکسیسم در ایران در اولویت قرار دارد. در میان مارکسیست های ایرانی که در حوزه تبیین تغییر سیاسی در ایران، تاملات جدی انجام داده اند، احسان طبری جایگاه ویژه ای دارد. اگر حزب توده، نماینده اصلی مارکسیسم روسی در ایران است، طبری مهمترین نظریه پرداز آن محسوب می شود. به گواه متون مارکسیستی موجود در ایران، وی نسبت به سایر مارکسیست های ایرانی بیشترین آثار درباره چیستی تغییر سیاسی و شناخت تاریخ ایران از منظر مارکسیستی را از خود به جای گذاشته است. این رساله با رویکرد علمی مبتنی بر منطق « برنامه پژوهشی » ، با تجزیه و تحلیل آنچه از طبری به عنوان میراث مکتوب باقی مانده، به مثابه یک متن، و از معبر سوال« مارکسیست های ایرانی از جمله احسان طبری تغییر سیاسی در ایران را چگونه تبیین می کردند؟» این فرضیه را پردازش و در نهایت نیز اثبات می کند:« مارکسیست های ایرانی در چارچوب برنامه پژوهشی مارکسیسم روسی به تبیین تغییر سیاسی در ایران پرداختند. آنها برای سازگاری این برنامه با فاکت های تاریخی- اجتماعی، تعدیل هایی انجام دادند که در نهایت به خروج از هسته سخت این برنامه منجر شد. این موضوع در مورد احسان طبری به وقوع پیوست. »
روح الله صفریانی گرمه خانی مسعود غفاری
دراین پایان نامه به برسی تاثیرساخت حقوقی قدرت برنهادمندی احزاب سیاسی دوران پهلوی دوم (57-42) پرداخته است. دراین تحقیق رابطه قانون وقدرت وتاثیر آنها بر یکدیگر وهمچنین چالش های قانون اساسی درتعدیل قدرت سیاسی وعدم شکل گیری نهادهای خودجوش ومردمی، مورد مطا لعه قرارگرفته ا ست. این تحقیق نشان می دهد چگونه با تمرکز قدرت در دست شاه، احزاب بسوی عدم نهادمندی و وابستگی به دولت حرکت کرده است. بنابراین درنگاه به پیدایش واستقرار احزاب سیاسی علاوه برپیش زمینه های دیگر، ساخت حقوقی قدرت از اهمیت بسیاری برخوردارا ست.
صمد باقری مسعود غفاری
چکیده تحلیل فرآیند دموکراسی و تحکیم توسعه سیاسی در کشورهای مختلف جهان نشان می دهد که بین این فرایند و گسترش کمٌی و توسعه کیفی دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی در این کشورها رابطه ای نزدیک و معنادار وجود دارد. در این رساله، از منظر فرهنگ سیاسی، نظریه طبقه متوسط جدید (به ویژه جامعه دانشگاهی به عنوان هسته اصلی طبقه متوسط نوین) و انباشت سرمایه اجتماعی به توسعه سیاسی نگریسته می شود. به نظر می رسد که پالایش فرهنگ سیاسی در ایران از مولفه های استبدادی و احترام به خواست های طبقه متوسط جدید، جزء اولین قدم هائی است که می تواند در راه تقویت فرآیند توسعه سیاسی برداشته شود. همچنین بایستی به این مفروض توجه شود که ساخت سیاسی و فرهنگ سیاسی در یک رابطه بازتولید متقابل به شکل گیری یکدیگر منجر می شوند. از میان روش های مناسب برای گردآوری مواد و داده های پژوهش، روش مورد نظر برای این پژوهش، روش کمًی-کیفی می باشد. این انتخاب به طور عمده متأثر از نیاز این موضوع برای مراجعه به آمار رشد کمٌی دانشگاه ها، پس از انقلاب اسلامی ایران و به طور مشخص در بازه زمانی1384- 1368 و همچنین تحلیل و تبیین نسبت این رشد، با شاخص های فرهنگی توسعه سیاسی و رشد طبقه متوسط جدید در ایران می باشد. نتیجه این بررسی بدین صورت ارائه می گردد که نیروهای اجتماعی جدید برخاسته از فرایند آموزشی دانشگاه ها به دلیل برخورداری از سواد و آموزش و همچنین رشد طبقه متوسط جدید، نسبت به مسائل اجتماعی و سیاسی حساس بوده و نیروی جدیدی برای ایجاد تحول و دگرگونی اجتماعی در جامعه به شمار می روند. واژگان کلیدی: دانشگاه، طبقه متوسط جدید، جامعه دانشگاهیان، فرهنگ سیاسی، سرمایه اجتماعی، مشارکت سیاسی، جامعه مدنی، توسعه سیاسی، جمهوری اسلامی ایران
علی محمدزاده مسعود غفاری
چکیده ندارد.
طیب فریادرس سید علی رضا حسینی بهشتی
هدف از این پایان نامه بررسی سیاست هویت فرهنگی در وضعیت جهانی شدن است. این که سنن موجود فرهنگی در قبال هویت های فرهنگی در وضعیت جهانی شدن چه موضعی دارند و در نهایت مطالعه موردی چند تن از متفکران مسلمان با مفروضات فلسفی متفاوت مد نظر این پژوهش بوده است. طبیعی است به دلیل پرسش از چیستی مواضع، بیشترین رهیافت به کار برده شده؛ رهیافت توصیفی باشد اما در جایی که بحث به سیاست مطلوب مربوط بوده است، رهیافت تجویزی هم بر داوری وتوصیف افزوده شده است. در چارچوب تئوریک پس از بحث درباره مفاهیم کلیدی، شش محور: 1- مواجهه با روند جاری2-انسانشناسی3-مدرنیسم و پست مدرنیسم 4-فرهنگ عام جهانشمول و تکنولوژی 5-عقلانیت، خیر و غایت ایدئولوژیک6-سیاست هویت؛ به عنوان محورهای بررسی آراء متفکران مشخص گردیده است. و در مجموع این نتایج حاصل گردید که اولا: جهانی شدن از نظری وجودی امری ممکن است و عملاً نیز در جریان است و روند جاری روندی محتوم نیست و قابلیت شکل گیری دارد.(السید، بالقزیز، الجابری و اکبراحمد) ثانیاّ: امکان تحقق عقلانیتِ فلسفی جهانشمول وجود دارد، هرچند عقلانیت های زمینه ای منحصر به فردند. (اکبراحمد، بالقزیز، رضوان السید) ثالثاّ: سیاستِ هویتِ مطلوب در روند جاری برای عقلانیت های غیر لیبرال که در معرض همگن سازی لیبرالیسم قرار گرفته اند چاره در مقاومت فرهنگی و سیاست حمایتی است(بالقزیز و عابدالجابری). کلید واژگان:جهانی شدن، هویت فرهنگی، مدرنیسم وپسامدرنیسم، عقلانیت جهانشمول و سیاستِ هویت
علی مختاری احمد خالقی دامغانی
در این پژوهش، با روش ساختارگرایی و در چارچوب نظریه های مطالعات فرهنگی نسبت فرهنگ سیاسی با کودتا در دو مقطع سوم اسفند 1299 و 28 مرداد 1332 بررسی شد. با تعریف فرهنگ سیاسی در قالب رابطه ساختاری، ساحت هایی که سوژه ساماندهی می شود و به کنش در می آید، مورد مطالعه قرار گرفت. بر این اساس، حوزه هایی از زندگی روزمره ایرانیان، دستگاه های ایدئولوژیک آموزش، مذهب، احزاب و مطبوعات در هر دو دوره مطالعه شد. شواهد نشان می دهد طی دو دوره مشروطه خواهی و جنبش ملی گرایی در ایران، سوژه در بستر فرهنگی اقتدارگرایانه ساماندهی شده است و به کنش سیاسی در قالب مکانیزم های روانی سلطه پذیری- سلطه جویانه پرداخته است. چنانکه در عرصه جامعه مدنی، سوژگان سیاسی در دستگاه های ایدئولوژیک مذکور به منازعه قدرت-گرایانه خود دست زدند و در عوض تحقق نظم و قدرت دموکراتیک دولت، به بازتولید قدرت اقتدارگرایانه همت گماشتند و در نتیجه حاکمیت دموکراتیک در بدنه دولت را با بحران و فروپاشی مواجه کردند و در نهایت پدیده کودتا را تضمین و حتی گزینه اجتناب ناپذیر ساختند.
حسین غلامی مسعود غفاری
چکیده: منابع طبیعی ( رانت نفت ) نه تنها در برخی از کشورها به عنوان عوامل شروع کننده جنگ بوده بلکه در مواردی که طرفین جنگ از آن به طور مستقیم و غیر مستقیم بهره مند بوده اند باعث طولانی شدن جنگ نیز شده است که جنگ ایران و عراق یکی از مصداق بارز آن می باشد. توازن قدرت ایران و عراق در جنگ و تغییر استراتژی دو کشور برای پایان جنگ با استفاده از ابزارهای سیاسی و کسب درآمدهای نفتی سبب شد تا جنگ برای مدت بیشتری استمرار پیدا کند. به طور کلی نفت در تأمین نیازهای جنگ و تداوم آن نقش اساسی داشت، زیرا عمده درآمد دو کشور از فروش نفت بود. هزینه های سنگین اقتصادی برای عراق محرکی برای پایان دادن به جنگ بود، چرا که عراق به جای کسب پیروزی برق آسای به یک جنگ طولانی کشیده شد و تلاش نمود با تشدید جنگ در خلیج فارس ایران را به پای میز مذاکره بکشاند. بنابراین زمانی که منابع نفتی و جریان صدور آن در خلیج فارس بر خلاف سال های آغازین جنگ، به هدف حملات طرف های جنگ تبدیل شد، ضرورت تداوم صدور نفت برای بازیگران خارجی و کشورهای منطقه خلیج فارس به ویژه ایران که دارای بیشترین ساحل دریایی می باشد به ایجاد محیطی منجر شد که به خاتمه جنگ انجامید. بنابراین تأثیری که نفت در آغاز و استمرار جنگ در تأمین منابع مالی طرفین منازعه داشت، در پایان بخشیدن به جنگ نیز نقش خود را ایفا نمود.
مهدی لکزی مسعود غفاری
چکیده بررسی سکولاریسم، از آن رو که در پی باز تعریف معنا و نقش دین در جامعه است، و نیز اسلام گرایی، به عنوان مفاهیمی متعامل و اثرگذار بر یکدیگر، اهمیت فراوان دارد. در هشتاد سال گذشته در ترکیه، قرائت رسمی دولتی، بر مبنای اصول و آموزه های سکولاریسم بوده است. اما باید توجه داشت که جریان های اسلام گرا متشکل از طریقت ها، نخبگان، احزاب و... نقش و تاثیر عمیق و شگرفی بر روند درونی تحولات جامعه ترکیه و نیز رفتار سیاست داخلی و خارجی نظام سیاسی ترکیه داشته اند. پیروزی حزب عدالت و توسعه ترکیه در انتخابات نوامبر 2002، بعضی از صاحبنظران را برآن داشت تا پیش بینی کنند که تعارض میان دو نیروی سیاسی اصلی در ترکیه اجتناب ناپذیر است. اما اقبال اجتماعی و تداوم حضور حزب عدالت و توسعه در قدرت باعث شد تا این پرسش مطرح شود که چه عاملی باعث همزیستی اسلام سیاسی با سکولاریسم در ترکیه شده است. هدف این پایان نامه، بررسی روابط اسلام گرایان و سکولارها در بستر جمهوری ترکیه است. بر همین اساس ضمن بررسی روند سکولاریسم و اسلام سیاسی در ترکیه و تفاسیر موجود درباره این مفاهیم، به اثبات این فرضیه پرداخته شده است که همزیستی حزب عدالت و توسعه با سکولاریسم، با پذیرش جدایی دین از حکومت توسط این حزب میسر شده است.
محسن منصوری محمد آبادی ابوالفضل شکوری
چکیده مواجهه ایرانیان با جنبه های نظامی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی اروپا، تغییر ناگزیر در شرایط عمومی ایران از جمله اقتصاد، فرهنگ و سیاست ایجاد کرد که یکی از نتایج آن دخالت گروه های اجتماعی جدید در سیاست و حتی تلاش برای ایجاد جامعه ای متفاوت بود. از فرنگ برگشتگان، بازرگانان، علما و تحصیل کردگان مدارس جدید با نظم سیاسی موجود در افتادند که این کشاکش به برقراری سپس نابودی حکومت مشروطه انجامید. زوال تدریجی قاجارها، رواج اندیشه های ناسیونالیسم، آزادی، بیداری اسلامی و برابری، تاریخ پر تلاطم معاصر را آغاز کرد. در این میان افرادی صاحب اندیشه به فعالیت سیاسی اجتماعی پرداختند که در بعضی زمینه ها دست به نوآوری هایی زدند. از جمله ملک المتکلّمین، که در عرصه اندیشه و عمل سیاسی در ایران زمین موثر بود. حاجی میرزا نصرالله معروف به ملک المتکلّمین فرزند محسن بهشتی ( ???? ه اصفهان - مقتول ???? ه ) وی از مشروطه خواهان بوده و در سخنوری بسیار زبردست بوده است که پیش از مشروطه با کارهای فرهنگی(موعظه و مدرسه سازی) به مبارزه با استبداد و عقب ماندگی پرداخت و در روند تحوّلات مشروطه نیز تأثیری قاطع داشت. سرانجام بعد از به توپ بستن مجلس به فرمان محمد علی شاه او را، در باغ شاه کشتند. بررسی اندیشه و وزن سیاسی اجتماعی ملک المتکلّمین می تواند ما را در درک عوامل موثر در تحوّلات مشروطه ایران یاری می کند. ضرورّت تحقیق از این جهت است که ملک المتکلّمین سخنوری توانا بود که توانست با سحر کلام تأثیر بسیاری در پیشبرد خواست های ملّی و مذهبی ایرانیان از جمله پارسیان هند، ایرانیان قفقاز و آسیای میانه داشته و از همه مهم تر در به ثمر رساندن مشروطه نقشی مهم داشت. کارهای انجام شده در مورد این شخصیت یا در حاشیه اتفاقات مشروطه بیان شده است یا تاریخی و سرگذشت نامه نویسی است. هدف از این تحقیق بررسی تحلیلی اندیشه و عمل سیاسی ملک المتکلّمین در فضای فکری- سیاسی زمانه خودش است. سوال اصلی اندیشه و کنش سیاسی ملک المتکلّمین چگونه قابل بررسی است؟ فرضیه اصلی ملک المتکلّمین یکی از مهم ترین کنش گران عصر مشروطه است. اندیشه و کنش سیاسی ملک متأثر از جامعه پذیری سیاسی او اعّم از نبوغ ذاتی، آموزش نوگرایانه، سفرهای متعدد و آشنایی با اندیشه ها و آراء گوناگون بود. ملک المتکلّمین در کامیابی ها همچنین تا حدودی در ناکامی های مشروطیت سهیم می باشد. بدین معنا که ملک المتکلّمین توانست در چارچوب تشکلی آزادی خواه، نارضایتی ها را به سوی درخواست برای مجلس شورای ملّی هدایت کرده و با هوشمندی سیاسی توطئه های مستبدان را خنثی سازد و کامیابی را برای ترقی خواهان رقم بزند و از سویی دیگر پس از برقراری نظام مشروطه به عنوان یکی از اصلی ترین تصمیم سازان جناح تندرو، در ناکامی مشروطه نیز تا حدودی نقش داشت. سوالات فرعی و فرضیه های فرعی 1- کنش سیاسی ملک المتکلمین تا چه میزان مستقلانه (غیر منفعلانه) بوده است؟ در میان منتقدان، عده ای کنش سیاسی ملک المتکلمین را متأثر از سیاست های کلّی انگلیس و یا منافع سالار الدوله، ظل السلطان و شعاع السلطنه دانسته اند. فرض ما بر این است که ملک المتکلمین کنش سیاسی مستقلّانه(غیرمنفعل) را دنبال می کرده است و در هر مقطع با توجه به اهدافش به اتحاد و ائتلاف با شخص یا گروهی دست می زده است. 2-پیامدها و نتایج کنش سیاسی ملک المتکلّمین تا چه میزان برای پیشبرد مشروطیت مفید بوده است؟ فرض ما بر این هست که ملک با ذهنی آگاه، توانست با منسجم ساختن آزاداندیشان و دفع توطئه های مستبدین، در به ثمر رسیدن انقلاب مشروطیت موثر باشد و پس از پیروزی مشروطیت از نهال مشروطیت پاسداری کند ولی در مواجهه با نهاد سلطنت تند روی هایی را انجام داد و در ناکامی تعامل شاه و مجلس نقش داشت. انقلاب مشروطه از مهم ترین تحولات سیاسی سده اخیر ایران به شمار می رود، مطالعه و بررسی نقش کنشگرانی که در این تحول، فعالیت تاریخ ساز داشته اند،می تواند تصویر روشن تری از این انقلاب به ما نشان بدهد. ملک المتکلمین یک نویسنده و بیشتر یک خطیب بود. از میان کنش گران سیاسی،ملک المتکلمین مشارکت و فعالیت برجسته ای در انقلاب مشروطه داشته است. به طوری که یکی از رهبران جریان ساز در انقلاب مشروطه و پس از آن در نظام مشروطه به حساب می آید. در این پایان نامه کوشش شده است تا با استفاده از جامعه پذیری سیاسی، اندیشه و کنش سیاسی ملک المتکلمین بررسی شود. ضمن مرور زندگانی ملک، شرایط اجتماعی زمانه ملک را ارزیابی شده است و سپس به تأثیرات ملک بر محیط اطرافش پرداخته شده است. علی رغم تسلط استبداد قاجاری، ملک توانست انجمن های سرّی را تاسیس کند، با رجال سیاسی همفکر و حتی غیر همفکر ارتباط برقرار کند . بازیگران سیاسی و مردم را در مخالفت با استبداد تهییج کند. جنبش مشروطیت را از خطر انحراف برهاند و پس از استقرار نظام مشروطیت به یکی از تصمیم سازان نظام سیاسی بدل شود. او عمیقاً به آرمان آزادی خواهی و میهن پرستی پایبند بود. مشروطه از دید ملک، تبلور آزادی خواهی، عدالت و استقرار نظام دولت-ملت بود. و ملک جان خود را بر سر باورهایش فدا کرد.
محمد رضا صدقی رضوانی حاتم قادری
چکیده ندارد.
جلیل دارا مسعود غفاری
مطالعه مربوط به نقش نیروهای درگیر در تحولات سیاسی از نگاه اجتماعی، چه در دوره های ثبات چه در دوره های تحول، از مدت ها پیش مورد توجه دانشمندان علوم سیاسی و جامعه شناسان بوده است؛ به طوری که جامعه شناسی سیاسی که یکی از حوزه های علوم سیاسی و اجتماعی است از مجموعه این مطالعات بشمار می رود. در جامعه ایران نیز که همواره به طور متناوب آبستن حوادث گوناگونی بوده نقش نیروهای درگیر در این تحولات و تحلیل و بررسی عملکرد آن ها ذهن اندیشمندان علوم اجتماعی را متوجه خود ساخته است؛ به گونه ای که انقلاب اسلامی به عنوان یکی از مهم ترین این تحولات، مورد بحث بسیاری از اندیشمندان داخلی و خارجی قرار گرفته است. در واقع انقلاب سال 1357 ایران به عنوان یکی از اعجاب انگیزترین حوادث نیمه دوم این قرن، از جمله تحولاتی است که موجبات تحیر و سردرگمی کارشناسان و صاحب نظران علوم سیاسی به ویژه جامعه شناسان را فراهم آورده (میلانی، 1381: 15) و چگونگی رخداد و بررسی نقش نیروهای درگیر در آن تبدیل به موضوعی برای کالبد شکافی جامعه شناسانه اندیشمندان علوم سیاسی و اجتماعی شده است. بررسی نقش نیروهایی که در این تحول بزرگ حضور داشتند نشان می دهد که همواره برای آفریدن انقلابی با این عظمت، طیف وسیعی از نیروهای سیاسی با گرایشات گوناگون سیاسی درگیر بودند که البته در این پژوهش قرار است نقش برتری یکی از این گروه ها که رهبری انقلاب را نیز بر عهده گرفت بررسی شود.
مصطفی چراغی وحید سینایی
پدیده جهانی شدن فرهنگ با در نوردیدن مرزهای سیاسی و جغرافیایی، با نظام های فرهنگی و ارزشی دولت ها مواجه می شود و تاثیرات مختلفی بر جای می گذارد.طبعاً نظام هایی که دارای ماهیتی ارزشی و فرهنگی هستند بیشتر در معرض تماس با این فرایند قرار می گیرند و چون ارزش ها و عناصر فرهنگی محور و مبنای شکل گیری و تداوم حیات این گونه نظام هاست، بنابراین هرگونه تاثیر و تاثری در این بخش، در زمره مسایل امنیت ملی مطرح می شود..در این راستا جمهوری اسلامی به عنوان نظامی که اساساً دارای ماهیتی فرهنگی است و سنگ بنای آن بر روی ارزش های فرهنگی استوار شده، به عنوان بستر این مطالعه انتخاب شده و آثار این فرایند بر امنیت ملی جمهوری اسلامی در سه سطح کلان، میانی و خرد مورد توجه قرار گرفته و نتایج این بررسی در دو بخش تهدیدات و فرصت ها تنظیم گردید.
میثم مهدوی فرد مسعود غفاری
چکیده در عصر قاجار و آستانه انقلاب مشروطه، کرمان شاهد ظهور جریانی ملقّب به شیخیه شد که علی رغم آنکه خاستگاه اندیشه هایش شیعی (اثنی عشریه) بود اما تفاوت های ملموسی نیز با آن داشت؛ این جریان خیلی زود پیروانی را در کرمان و توابعش بر گرد خود جمع کرد و وارد عرصه رقابت با سایر جریان های موجود جامعه آن روز کرمان از جمله قدیمی ترین و با نفوذ ترین آنها یعنی متشرّعه گردید. رویارویی و مصاف بزرگ دو جریان فکری متشرّعه و شیخیه، تحت عنوانِ جنگ بالاسری و پائین سری در سال 1323ق / 1905م را که منجر به تنبیه و تبعید آیت الله حاج میرزا محمدرضا مجتهد احمدی رهبر متشرّعه گردید را می توان از جمله عوامل مهم و تأثیرگذار بر اتّحاد و انسجام سران نهضت مشروطه در تهران و تحکیم و انسجام هرچه بیشتر خیزش مشروطه خواهی مردم کرمان برشمرد. این درگیری ها اگرچه، تحتِ لوای مذهب و با نام جنگ های مذهبی پی گیری می شد اما با پژوهش انجام شده ثابت گردید که ریشه و منشأ این زدوخوردها سیاسی بود؛ انتساب و پیوند شیخیه با قاجاریه را می توان اصلی ترین عامل اختلافات برشمرد؛ علاوه براین، عواملی هم چون منافع شخصی سودجویان، مطامع سیاسی زمامداران محلی، رویکرد تفرقه آمیز حکومت مرکزی (قاجاریه) در اداره کشور و منافع ملی استعمارگران نیز در شکل گیری و تشدید این جنگِ تمام عیار، دخیل بودند. حُسن این پژوهش نسبت به موارد مشابه خود این بود که به روایت صرف و گزارش رویدادهای تاریخی این دوران و تحولات سیاسی، اجتماعی مربوط به آن اکتفا نکرده و با دیدی موشکافانه و تحلیل گرانه، به دنبال چرایی و ریشه یابی این پدیده ها بود؛ این رساله برآن بود تا با کاوش منابع قابل دسترسی به روشن ساختن ابعاد سیاسی و پنهانِ این رویداد مهم و تاریخی سرزمین کرمان که به نظر می آید مورد غفلت واقع گردیده بود، بپردازد. واژگانِ کلیدی : انقلاب مشروطیت، کرمان، متشرّعه (بالاسری)، شیخیه (پائین سری)، آیت الله حاج میرزا محمدرضا مجتهد احمدی، حاج محمد کریم خان کرمانی.
معین حاتمی زاده مسعود غفاری
ادبیات معاصر پیوسته از تحولات سیاسی اجتماعی تاثیر پذیرفته است و اساسا می توان ریشه شکل گیری ادبیات داستانی در ایران را در این تحولات جستجو کرد. در همین راستا است که صاحبنظران، ادوار ادبیات داستانی ایران را نیز بر پایه تحولات مهمی چون مشروطه، حکومت رضاشاه، سال های پس از رضاشاه (دهه 1320)، کودتای 28 مرداد 1332 و... تقسیم بندی کرده اند. کودتای 28 مرداد 1332 از تحولات بسیار مهم تاریخ معاصر ایران به شمار می رود که گسستی فراگیر در ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و ادبی پدید آورد. گسترش خفقان و سانسور از سوی حکومت و حاکم شدن یاس و نا امیدی در بین نویسندگان و روشنفکران جامعه، گوشه ای از پیامدهای کودتا در عرصه فرهنگی و ادبی را نشان می دهد. بهرام صادقی از چهره های مطرح داستان نویسی ایران است که اوج داستان نویسی اش مقارن است با سال های پس از کودتا. صادقی در مجموعه داستان «سنگر و قمقمه های خالی» و داستان بلند «ملکوت» با تکیه بر قابلیت های خویش، راوی نسلی می شود که کودتا آرمان هایشان را بر باد داد. احمد آقایی نیز به طور مشخص در دو رمان «چراغانی در باد» و «مویه زال» به کودتای 28 مرداد و قبل و بعد آن می پردازد. این پژوهش با رویکرد جامعه شناسی ادبی انجام پذیرفته است. در پایان پژوهش، این نتیجه حاصل شد که نویسندگان مذکور با درونمایه کردن شکست و نا امیدی در داستان ها یشان، کودتای 28 مرداد 1332 را بازتاب داده اند
محرم طاهرخانی حاتم قادری
با ورود و ظهور مدرنیته در ایران روشنفکران و متفکران ایرانی واکنش های متفاوتی به آن نشان داده اند که باعث پیدایش جریانهای فلسفی و جنبش های اجتماعی متفاوتی در تاریخ معاصر ایران گردیده است در این میان بیشتر گرایش ها در جهت پذیرش تمامیت یا ضمنی تجدد و درجهت سازگاری و آشتی با ساخت فرهنگ بومی و سنتی و اسلامی ایران نظریه پردازی کرده اند . با ظهور احمد فردید جریان فکری دیگری به صورت اصولی با مهمترین و بنیادی ترین مبانی فلسفی مدرنیته ضدیت و مخالفت نشان می دهد جریان فکری وابسته به او به استفاده از مفاهیم بر ساخته غربزدگی و تقابل شرق و غرب به طرد و رد و نفی اصلی ترین مفاهیم و مبانی تجدد می پردازد در منظر فکری فردید منابع و مراجع ناهمگونی مانند عرفان نظری ابن عربی ، تفکرات مارتین هایدگر ، فلسفه تاریخ هگل و سنت اسلامی با هم پیوند و ارتباط برقرار می کنند تا حکمت تاریخ و حوالت تاریخی اندیشه او شکل بگیرد . هسته مرکزی و مهمترین اندیشه فردید حکمت تاریخی است که سایر نظرات او از آن ریشه و منشاء می گیرد . حکمت تاریخ شناخت ادوار تاریخی بر مبنای تجلی اسماء الهی است آنچه هر دوره تاریخی را تعیین می بخشد حوالت تاریخی یا حکم اسمی است که بر آن دوره حکومت دارد مفروضات حکمت تاریخ فردید متضمن نتایج سیاسی و اجتماعی در اندیشه ایران معاصر بوده که تاکنون در این زمینه پژوهش اندکی صورت گرفته آنچه در این تحقیق مورد بررسی قرار خواهد گرفت مهمترین تضمن سیاسی در حکمت تاریخ فردید و نسبت سنجی آن با کنش سیاسی می باشد . رویکرد حاکم بر این پژوهش تحلیل گفتار با استفاده از الگوی هرمنوتیک ترکیبی و در چار چوب رهیافت تفسیری خواهد بود .
حمید مسلم مسعود غفاری
خاورمیانه از جمله مناطق مهمی است که به علت موقعیت استراتژیک و ژئواستراتژیک، همواره مورد توجه قدرت های بزرگ بوده است. پس از فروپاشی شوروی، منطقه ی خاورمیانه در مرکز ثقل سیاست خارجی آمریکا به عنوان قدرت برتر جهانی قرار گرفت. فروپاشی شوروی، به معنی عدم وجود چالش گر استراتژیک جدی برای آمریکا بود، اما برتری آمریکا در مقایسه با قدرت های بزرگ در نظام بین الملل، توسط گروه ها و افرادی که ارزش های آن ها با ارزش های آمریکایی - لیبرالیسم - تعارض داشت، به چالش گرفته شد. این گروه ها و افراد عمدتاً دارای تفسیر خاصی از اسلام هستند که به بنیادگرایی اسلامی معروف شدند و عمده ی خاستگاه این گروه ها و افراد، منطقه ی خاورمیانه می باشد. با وقوع حملات تروریستی یازده سپتامبر، مبارزه آمریکا با این گروه ها و افکار وارد مرحله ی جدیدی شده است؛ لذا ترویج دموکراسی و انجام اصلاحات به منظور ایجاد دموکراسی در کشورهای منطقه ی خاورمیانه، محوریت سیاست خارجی آمریکا را در منطقه شکل داد. این پژوهش با مروری بر استراتژی های آمریکا در خاورمیانه بعد از جنگ سرد در فاصله ی زمانی 2008-1990، ضمن بررسی چالش های فرا روی آمریکا در منطقه، به بررسی راهبردهای آمریکا در خاورمیانه در دوران اوباما پرداخته است؛ و بر این باور است که اوباما در صدد است تا با محور قرار دادن اصلاحات و ترویج دموکراسی در منطقه و ایجاد حکومت های دموکراتیک، بستر ثبات و امنیت را در منطقه فراهم کند، تا ضمن دستیابی به منافع و همچنین ارتقای جایگاه این کشور در منطقه، به حل چالش های منطقه بپردازد.
جلیل دارا ابوالفضل شکوری
چکیده ندارد.
تورج رحمانی مسعود غفاری
مطالعه اندیشه های سیاسی در ایران خصوصا اندیشه های معاصر کمتر با دستاوردهای نظری نوین همراه بوده است. سوژه محوری و تأکید بر ذهنیّت، سنّتی غالب در مواجهه با اندیشه های سیاسی به شمار می آید. این پژوهش"نظریه هرمنوتیکی گفتگو"را به منزله ی تجربه ای جدید در خوانش اندیشه های سیاسی معاصر در ایران مطرح می سازد."نظریه هرمنوتیکی گفتگو"برآنست که عقلانیت، آزادی و رهایی و به طورکلی دموکراسی در تعامل اجتماعی یعنی ارتباطات روزمره و گفتگو متجلّی می شوند و نباید آنها را چون دکارت و سایر خردباوران محصول ذهن تنهای آدمی قلمداد نمود. بنابراین دو مقوله ی گفتگو و رهایی درونمایه های"نظریه هرمنوتیکی گفتگو"را شکل می دهند. در این راستا گفتگو بنیاد عقلانیّتی قرار می گیرد که عامل رهایی است. با توجّه به چنین پیوند تنگاتنگی میان رهایی و گفتگو این تحقیق به تحلیل رابطه این دو مقوله در اندیشه های دکتر علی شریعتی می پردازد. از آنجایی که رهایی یکی از پروژه های اساسی شریعتی است و همچنین گفتگو معیار مهمّی برای ارزیابی موقعیّت یک اندیشه در شرایط کنونی تلقّی می شود، نسبت سنجی این دو مقوله در نزد شریعتی اهمیّت بالایی می یابد. این امر از جهاتی سنجش موقعیّت اندیشه های وی در تعامل با اندیشه های امروز نیز محسوب می شود. بر این اساس تدوین نظریه هرمنوتیکی گفتگو و کاربرد آن برای بررسی نسبت گفتگو و رهایی در اندیشه شریعتی اهداف این پژوهش می باشند. در تدوین "نظریه هرمنوتیکی گفتگو"هرمنوتیک فلسفی" گادامر و"تئوری کنش ارتباطی"هابرماس مدنظر می باشد و برای مواجهه با آثار شریعتی از رهیافت متنی و روش تاویل ژرفایی استفاده می گردد. در این روش محتوای پنهان نمادینی که در دسترس مولِّف نیست و همانا "قلمرو خارجی درونی" تلقّی می شود مورد جستجو قرار می گیرد.
زکیه عادلی مسعود غفاری
قانون اساسی به مثابه نخستین سندی که معرف چهره ی قانونی هرکشور می باشد، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در افغانستان پس از استقلال از انگلیس ( 1919 م ) ( 1298 ش ) تا کنون هفت قانون اساسی رسمیت یافته است. تعدد قوانین اساسی مسأله ای است که پژوهش حاضر بدان پرداخته و عوامل موثر بر آن را مورد کاوش و تحلیل قرار می دهد. وابستگی و وضعیت پسا استعماری با تأثیر بر بی ثباتی دولت، سطح نازل دموکراسی و توزیع نامتوازن قدرت و منابع به عنوان دو متغیر اصلی تأثیر گذار در این رابطه مطرح می باشند. رساله حاضر که محدوده زمانی ( 1390-1301 ش ) را در بر می گیرد، عوامل موثر بر تغییر و تعدد قانون اساسی را در سه دوره تاریخی افغانستان ( دوره سلطنتی مشروطه، دوره کمونیستی و دوره جدید ) با استفاده از روش اتفاق جان استوارت میل مورد مطالعه و پژوهش قرار داده و روابط علی موجود را تبیین می نماید. در این رساله با استفاده از الگوی عوامل موثر بر تغییر قانون اساسی در تلفیق با مباحث وابستگی و وضعیت پسا- استعماری به عنوان چارچوب نظری پژوهش استدلال می گردد که سه عامل بی ثباتی دولت، توزیع نامتوازن قدرت و منابع و سطح پایین دموکراسی، خود در وهله ی نخست از مقوله وابستگی و وضعیت پسا استعماری متأثر بوده و سپس بر تغییر و تعدد قوانین اساسی در افغانستان تأثیر گذار بوده اند .
ایمان مطهر الحمیضه مسعود غفاری
چکیده ندارد.
سپهدار صادقی مسعود غفاری
چکیده ندارد.
محمد فاضلی مسعود غفاری
چکیده ندارد.
علی جزندری مسعود غفاری
چکیده ندارد.
محمد فرهادی ابوالفضل شکوری
چکیده ندارد.
ابراهیم خلیل زاده عباس منوجهری
چکیده ندارد.
نورالدین اکبری میرحسین موسوی
چکیده ندارد.
مجتبی روستایی عباس منوچهری
چگونگی فهم ایرانیان از مفاهیم سیاسی مدرن در عصر مشروطه، موضوع پر مناقشه ای است که شناخت بهتر این دوره ی تاریخی را ممکن می گرداند. چهار مفهوم «حق»، «قانون»، «دولت» و ملت در این میان، و چگونگی فهم آنها توسط ایرانیان از اهمیت ویژه ای بر خوردار می باشد. طرح این مفاهیم در سفرنامه ها، برنامه های عملی مصلحان درباری و افکار و آثار روشنفکران این عصر، به آشنایی ایرانیان با این مفاهیم می انجامد. در این زمینه است که شعر عصر مشروطه به ظهور می رسد، این شعر خود بیانگر فهم عامه ایرانیان از مفاهیم سیاسی مدرن در این عصر می باشد.
طهماس علیپوریانی مسعود غفاری
با صرف نظر از بیان اهمیت و جایگاه حزب وتحزب به عنوان یکی از شاخصهای عمده مقوله توسعه سیاسی، در این تحقیق اولا" به حزب نه به عنوان مولفه ای منحصر و قایم بالذات بلکه از منظری سیستمی وبه عنوان یکی از مولفه های گوناگون نظام سیاسی نگاه شده است و لذا با عطف توجه به سابقه تاریخی و بایسته های منطقی درونی تحزب که ضرورتا" شایسته های منطقی نیستند- تلاش شده است تاپیرامون موانع محدودیت هاو انسدادهای موجود در سه مقطع و مرحله "تشکیل " ، "عرصه بازی" و "امکان تداوم " احزاب در جمهوری اسلامی ایران کنکاشی به عمل آید، بدین مفهوم که اولا" حذف یا کم رنگ شدن مرز حوزه های خصوصی و عمومی و نیز جهد به جد در حذف شکافها و مبارزات طبقاتی باعث شده است امکان منجز و منفک شدن مرزها و طبقات و درنتیجه تشکیل واقعی احزاب را به مثابه یک ضرورت ساختاری منتفی سازد، ثانیا" در عرصه بازی حسب کارکرد و وظیفه احزاب ، و به قصد تاثیرگذاری بر افکار عمومی، و در راستای تصحیح عقاید و ایستارها با گستره موسع محدودیتهای حقوقی - قانونی آموزشی و نیز محدودیتهای نقادی و تعاملات کنشی ناشی از تلقی مقدس از قدرت رو به رو هستند و ثانیا" با ایجاد رابطه های این همانی بین منافع و مصالح، در ابعادی فردی - اجتماعی، دنیوی - اخروی، مادی - معنوی، و نیز تقدم مصالح ترسیم و بیان شده کلی نظام و انقلاب ، باعث می شود افراد ، گروهها و احزاب ، اختیارا" و بنا به مصلحت نظام و لو با انصراف از ادامه فعالیت نهادمند، از بیان مطالبات خود صرف نظر کرده و یا دولت موظف است در راستای تامین مصالح انقلاب ، نظام ، اسلام و در ناکام گذاشتن توطئه، اجبارا" ادامه فعالیت احزاب و گروهها را با تضییقات و انسدادهایی مواجه سازد.
علیرضا جهاندی عباس منوچهری
در فرآیند توسعه سیاسی برخی از عوامل موجب شتاب بخشیدن به جریان شکل گیری نهادهای قرار دادی غیرشخصی ( نهادهای مدنی ) در درون جامعه می شوند و برخی از عوامل به مثابه مانعی بر سر راه شکل گیری این نهادها عمل می کنند . به نظر می رسد ساختار پاتریمونیالیستی قدرت در ایران بنا بر خصوصیات ذاتی آن به شکل اصلیترین مانع بر سر راه شکل گیری این نهادها عمل کرده باشد. در این نوشتار سعی ما بر آن خواهد بود تا نشان دهیم که چگونه ویژگیهای ساختار پاتریمونیال موجب ایجاد نوع خاصی از الگوی رفتار اجتماعی در درون جامعه ایرانی گردیده است که از آن بعنوان روابط حامی - پیرو یاد می کنند . ویژگیهای فراقانونی این روابط و اتکا آن بر روابط شخصی این الگوی رفتار اجتماعی را مبدل به یکی از اصلیترین موانع بر سر راه شکل گیری نهادهای قراردادی غیر شخصی می کند.
محمد احمدی مسعود غفاری
نهضت آزادی یک حزب سیاسی تاسیس شده در سال 1340 ش می باشد و بنیان گذاران اصلی آن آیت الله سید محمود طالقانی ، مهندس مهدی بازرگان و دکتر یدالله سحابی بودند. شاخصه های اصلی آن از نظر فکری و مرامی ، مسلمان، مصدقی ، ایرانی و تابع قانون اساسی بوده است و ماهیت ملی - مذهبی داشته و بنیانگذاران و بدنه اصلی آن جز جریان روشنفکری سیاسی- مذهبی بودند. نهضت آزادی از درون نهضت مقاومت ملی ( 1339 - 1332 ) ش سربرآورده و با جبهه ملی روابط نزدیک و در عین حال تفاوتهایی داشت و هدف اصلی آن نزدیکی جبهه ملی و جامعه مذهبی و تلاش در جهت دموکراتیک کردن حکومت شاه بود. نهضت آزادی با ماهیت ملی - مذهبی خود، نوعی فرهنگ سیاسی ارائه داد که با تسامح آن را اسلام لیبرال می نامیم و در اندیشه های مهندس بازرگان که ایدئولوگ اصلی آن بود ، این فرهنگ سیاسی قابل ردیابی است . نهضت آزادی به دلیل همین فرهنگ سیاسی و اهداف خاص خود، در میانه فرهنگ سیاسی غیر مذهبی ملی گرای مشروطه خواه ( جبهه ملی ) و فرهنگ سیاسی و اسلام مبارز ( امام خمینی و روحانیان مبارز) قرار می گرفت و با توجه به نقاط اشتراک با هر دو ، می توانست به صورت آرمانی رابط و پل اتصال دهنده آنها باشد، اما در عمل به دلیل نقاط افتراقی که با هر دو جریان داشت ، به صورت آرمانی و کامل نمی توانست چنین نقشی را ایفا کند. در جریان انقلاب اسلامی 1356- 1357، رهبران نهضت آزادی نقش رابط فرهنگ های سیاسی مذهبی و غیر مذهبی را ایفا می کردند . تا هنگامی که مخالفین مبارز وارد صحنه نشده بودند ، آنها خواهان ائتلافی از گروه های میانه رو برای فشار بر حکومت شاه جهت دموکراتیک شدن بودند ، اما زمانی که مخالفت ها حالت رادیکالی گرفت و موجودیت نظام سلطانی را به چالش طلبید و رهبری امام خمینی بر جنبش انقلابی آشکار شد، با توجه به اشتراکات و روابط قبلی با رهبران روحانی ، رهبران نهضت آزادی به ائتلاف با نیروهای دارای فرهنگ سیاسی اسلام مبارز روی آوردند و با بکار گیری منابع خود در سطح نخبگی بسیج انقلابی ، در شورای انقلاب اسلامی و دولت موقت انقلاب اسلامی ، مشارکت کردند و به نوعی پیوند دهنده رهبران مذهبی با نیروهای ملی و دارای فرهنگ سیاسی غیر مذهبی شدند.
عباس ایمانپور مسعود غفاری
وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 1357/1979 به روابط دوستانه میان ایران و امریکا پایان داد و دور جدیدی از مناسبات سیاسی میان دو کشور آغاز گردید. گروگانگیری دیپلمات های امریکایی در سفارت این کشور در تهران باعث قطع روابط دیپلماتیک میان دو کشور شد و عواملی نظیر حمله نظامی امریکا به ایران ( حادثه طبس ) ، تجاوز عراق به ایران و حمایت امریکا از عراق در جنگ علیه ایران ، افشای سفر مک فارلین به ایران ، تصویب تحریم های پی در پی علیه این کشور، ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران و ... باعث تیرگی روابط دو کشور شده و تنش بر مناسبات سیاسی دو کشور مستولی گشت. با گذشت بیش از دو دهه از این مناسبات ، ایالات متحده از ایران دعوت کرد تا در جهت گفتگوی رسمی در سطح دولتها که در آن تمامی مسائل و مشکلات مربوط به دو طرف برای حل و فصل به بحث گذاشته شود، گام بردارد تا از این طریق روابط دو کشور به حالت عادی برگردد. اما خواسته ها و مطالبات دو کشور از یکدیگر زمینه همکاری میان آنها را از بین برده است . ایالات متحده خواهان عدم مخالفت ایران با روند صلح خاورمیانه ، رعایت حقوق بشر ، عدم حمایت از تروریسم و دست برداشتن از تلاش های گسترده برای رسیدن به تسلیحات کشتار جمعی است .این کشور خواسته های خود را اعلام و بر آنها تاکید کرده است .در مقابل ایران نیز مطالبات و خواسته های متقابلی را اعلام کرده است . آزاد سازی اموال و دارایی های ایران در امریکا ، حذف نام ایران از لیست کشورهای حامی تروریسم و لغو تحریم های موجود علیه ایران ، خروج نیروهای امریکایی از خلیج فارس وعدم مداخله در امور داخلی این کشور از مهمترین خواسته های ایران برای عادی سازی روابط دیپلماتیک با امریکا می باشد. اما تا زمانی که دو کشور سیاست های جاری خود در باره مسائل عمده ای نظیر مساله فلسطین و اسرائیل و حضور نیروهای نظامی امریکا در خلیج فارس تغییر ندهند وضعیت موجود میان دو کشور تغییر نکرده و تنش بر مناسبات دو کشور حاکم خواهد بود.
احمد محمودی جلال دهقانی فیروز آبادی
منطقه خلیج فارس به دلیل اهمیت جغرافیایی ، انرژی و قرار گرفتن کعبه مسلمانان ، از دیرباز مورد توجه دول فرا منطقه ای بوده است . این اهمیت بی بدیل ، در عین حال ، باعث آسیب پذیریهایی برای کشور های منطقه شده و تنش ها و درگیریهای خونینی را مخصوصا در دو دهه اخیر بوجود آورده است . از این جهت بررسی نظریه هایی که به دنبال صلح و ثبات و آرامش هستند ضروری است . همگرایی بعنوان فرآیند یا وضعیتی که باعث افزایش ضریب امنیتی می گردد، از میان نظریه های کارکرد گرایی ، فدرالیسم ، ارتباطات و نوکارکردگرایی ، در چارچوب تئوری ارتباطات بررسی می شود. وضعیت مناسب همگرایی در نظریه ارتباطات زمانی است که مبادلات اجتماعی به خوبی صورت گرفته باشد و بر مبادلات اقتصادی تاثیر گذاشته و رویهمرفته مبادلات سیاسی را ، متعاقبا ، متاثر کرده باشد. در منطقه خلیج فارس ، ایران وکشورهای g cc بعنوان دو سیستم مطرح می باشد و ارتباطات این دو سیستم مورد بررسی قرار می گیرد. آمار ارتباطات ، نشان دهنده مبادلات اجتماعی مناسب است . ولی مبادلات اقتصادی دچار پیوند متقابل می باشد و فاقد حساسیت و وابستگی متقابل است .لذا بین این دو حوزه اختلال وجود دارد. از طرف دیگر مبادلات سیاسی طرفین نیز نسبت به مبادلات اجتماعی و اقتصادی یکدیگر بی توجه است . بنابراین در دهه 1990 ، میزان همگرایی منطقه خلیج فارس واقعیت های موجود در حوزه های داخلی سیستم ها را منعکس نمی کند و تنها متاثر از محیط سیاسی خویش و عوامل خارجی است . در چنین وضعیتی ، میان ارتباطات و همگرایی ، میزان اندکی از همبستگی وجود دارد که تاثیر گذاری ارتباطات بر تسریع روند همگرایی در دهه 1990 را مختل ساخته است.
تورج افشون حمید احمدی
موضوع اصلی این پایان نامه ، بررسی علل و زمینه های همکاری استراتژیک ترکیه و اسرائیل در دهه 1990 و تاثیر این همکاری استراتژیک ، که در پیمان سال 1996 تبلور یافت، بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران است . پایان نامه در پی آن است که پیامدهای این همکاری استراتژیک را در سیاستهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران از یک طرف و اصولا امنیت ملی آن مورد بررسی قرار دهد.
لیلا چمن خواه مسعود غفاری
پایگاه رژیم شاه را تا سال 1342 بازار، روحانیت، زمینداران و عشایر تشکیل می داد. اما این رژیم پس از حوادث سال 1342 با فاصله گرفتن از اقشار سنتی جامعه و طرد و رد آنها، در سالهای 32 و 42 سعی کرد تا در میان طبقه متوسط جدید برای خود حامیانی دست و پا کند. اما به نظر می رسد علیرغم سعی و تلاش رژیم در دادن امتیازات اقتصادی به آنها و انجام اقدامات گوناگون نتوانست حمایت این طبقه را به خود جلب کند. دلایل این عدم استقبال و پذیرش از جانب طبقه متوسط جدید و ناتوانی رژیم در جلب حمایت بحث اصلی رساله حاضر است. با توجه به این مساله در این تحقیق کوشش خواهد شد تا هم ساختار دولت پهلوی مورد بررسی قرار گیرد و هم گروههای سیاسی و اجتماعی و طبقات متوسط جدید و همچنین نوع خواستهای آنها و پاسخ رژیم در قالب سیاستها و عملکردهایش به این خواستها مورد مداقه واقع شود.
حمید قلی مسعود غفاری
اکتشاف نفت در آغاز سده بیستم در ایران، عایدات جدیدی را برای دولت ایران فراهم آورد، لیکن تنها از اواسط دهه 1330/1950 به این سو بود که دولت ایران خصلتهای یک دولت رانتیر را-که بخش عمده درآمدهای خود را از محل عایدات نفت کسب می نمود و دولت تنها توزیع کننده آن بود-یافت. این عایدات، توانایی دولت را برای اجرای برنامه های نوسازی در کشور افزایش داد اما از جهت دیگر در نوع روابط دولت و جامعه تغییرات بسیاری ایجاد کرد که منجر به ایجاد پارادوکسهایی در نحوه کار دولت گردید. شناخت این پارادوکسها و ناتوانی دولت در حل آنها بحث اصلی رساله حاضر است. با توجه به این مسئله در این تحقیق کوشش خواهد شد تا هم ساختار دولت رانتیر ایران (57-1342) و هم نحوه رابطه آن با گروههای اجتماعی و بویژه طبقه متوسط جددی مورد مداقه واقع شود.
امین الله سلیمانی مسعود غفاری
منطقه دریای خزر دارای ذخایر نفت و گاز اثبات شده ای معادل 65 تا 75 میلیارد بشکه نفت خام می باشد. ازاین رو تحت تاثیر فروپاشی شوروی و افزایش روزافزون تقاضای جهانی انرژی، اهیمت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک زیادی کسب کرده است. به گونه ای که طبق پیش بینی های انجام شده ، درسال 2020 ، 5/3 درصد عرضه جهانی نفت و 6درصد عرضه جهانی گاز را به خود اختصاص خواهد داد. در خصوص ایران، منابع مذکور به سه شیوه پتانسیل تقویت اقتصاد سیاسی ایران را دارد: 1- بهره برداری از ذخایر نفت خام بخش ایرانی دریای خزر. 2- مشارکت درتوسعه میادین نفت و گاز کشورهای تازه استقلال یافته منطقه. 3- انتقال منابع یادشده به بازارهای جهانی انرژی. عواید حاصل از این پتانسیل ها به دو شیوه مستقیم و غیرمستقیم حاصل می شود. با این وجود چالشهای ناشی از معادلات جهانی قدرت، منافع ایران در منطقه را با مشکلات و موانع زیادی مواجه ساخته است. این موانع عبارتند از : ضعف و بی ثباتی سیاسی-اقتصادی و عدم استقلال کشورهای انرژی خیز منطقه درتصمیم گیریهایشان ، استراتژی های ایران ستیز امریکا و اسرائیل ، رقابت جدی ترکیه و روسیه با ایران در تسلط بر مسیرهای صدور انرژی منطقه و نهایتا ضعف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با چالشهای مذکور. بنابراین پتانسیلهای یادشده در صورت رفع موانع موجود، به واسطه درآمدزایی و اهمیت بخشی به موقعیت ژئوپلیتیک ایران، اقتصاد سیاسی ایران را تقویت خواهد کرد.