نام پژوهشگر: محمد فارسی

ارائه مدلی به منظور استقرار بهینه پایگاه های اورژانس درسطح جاده ها و نقاط حادثه خیز (مطالعه موردی محور شیراز - اصفهان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه خلیج فارس - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  محمد فارسی   رحیم قاسمیه

توجه عمومی رو به رشد به سلامت و پیشرفت های سیستم های مدیریت ترافیک، که دسترسی به اطلاعات لحظه ای ترافیک را ممکن می سازد، فرصتی را برای ایجاد سیستم های تصمیم یاری مهیا ساخته است می توانند هماهنگی و تسهیم اطلاعات را بین سازمان های مسئول سلامت و امنیت عمومی و سازمان های حمل و نقل را برای ارائه خدمات اورژانس کاراتر بهبود بخشد. در یک سیستم پاسخگوی اورژانس، کاهش زمان پاسخگویی می تواند موجب منافع آتی بسیاری شود. زمان پاسخ نقشی کلیدی در کمینه سازی اثرات حادثه دارد: با کاهش زمان پاسخگویی مرگ و میرها و نقص عضو می تواند بطور گسترده ای کاهش یابد. در این رساله مدلی ارائه می گردد که می تواند مدیران سازمان های اورژانس را در مدیریت ناوگان خود یاری دهد. این مدل می تواند به کاهش زمان پاسخ و بهبود سطح خدمات یاری دهنده باشد. بدین منظور با استفاده از مدل چند وجهی صف به تجزیه و تحلیل مرکز مدیریت سوانح و فوریت های پزشکی فارس به عنوان مورد مطالعه پرداخته خواهد شد و با توجه به داده های موجود، به ارزیابی معیارهای عملکردی این سیستم پرداخته می شود. با توجه به نتایج پژوهش و با استفاده از مدل چند وجهی صف، اگر عملکرد سیستم مورد مطالعه در چارچوب استانداردهای سیستم نباشد، می بایست به تعدیل سیستم پرداخته شود، این تعدیل با توجه به دامنه فعالیت هر یک از پایگاه ها صورت خواهد گرفت.

بهینه سازی ترکیبات مختلف محیط کشت جهت تولید گیاهچه از طریق کشت جنین و افزایش تولید کالوس در سرخدار معمولی (taxus baccata)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1388
  نرگس علیزاده تمام   محمد فارسی

یکی از موانع مهم در زمینه تکثیر گیاهان سرخدار این است که خواب بذور گونه¬های تاکسوس پدیده¬ای¬ معمول بوده و باززایی طبیعی این گیاهان با مشکلات زیادی همراه است. تکنیک کشت جنین، شیوه¬ای مناسب جهت به دست آوردن گیاهچه¬های تاکسوس می¬باشد و به عنوان ابزاری کارا جهت غلبه بر خواب دانه¬ها، کوتاه کردن دوره اصلاحی، تولید گیاهان عاری از آلودگی و متعاقب آن استحصال داروی ضد سرطان تاکسول مطرح است. به¬منظور بهینه¬سازی ترکیب محیط کشت جنین¬ها، آزمایشی فاکتوریل با چهار فاکتور (نوع محیط کشت، غلظت ذغال فعال و آگار در محیط کشت و مدت زمان اعمال پیش تیمار سرما) در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار انجام گرفت. نتایج نشان داد که کشت جنین¬های بدون آندوسپرم که به مدت دو روز قبل از کشت در معرض سرما (cº4+( قرار گرفته بودند در محیط کشت جامد ms غنی شده با پنج گرم بر لیتر ذغال فعال همراه با یک گرم بر لیتر عصاره مخمر و 0/1 گرم بر لیتر اسیدآسکوربیک، بالاترین نرخ جوانه¬زنی جنین¬ها (97/7%) را باعث شد. آنالیزهای مورفولوژیکی پس از سه ماه نشان داد که همین تیمار مناسب¬ترین محیط جهت رشد ریشه و اندامهای هوایی می¬باشد. در آزمایشات بعدی، ساقه¬های جوان سرخدار معمولی جهت مقایسه اثرات نوع محیط کشت، تنظیم¬کننده¬های رشد، کربوهیدراتها، نیتروژن آلی، غلظت ویتامین¬ها و نسبت آمونیوم به نیترات در محیط کشت مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که محیط کشت b5 + 1% ساکارز + 1% فروکتوز + غلظت دو برابر ویتامینها و ترکیب هورمونی 1 میلی¬گرم در لیتر پیکلورام + 0/1 میلی¬گرم در لیتر کینتین، به اضافه یک میلی¬مولار از هریک از اسیدهای آمینه آرژنین، گلایسین و آسپارتیک اسید، رشد کالوس¬ها را نسبت به بقیه تیمارها به¬طرز معنی¬داری افزایش داد. تجمیع فاکتورهای ذکرشده در محیط کشت نهایی، میانگین وزن تر کالوس¬ را پس از یک ماه به 0/85 گرم رسانید. نتایج کشت ریزنمونه¬های (ساقه) برگرفته از گیاهچه¬های استریلی که از طریق کشت جنین به¬دست آمده بودند و کشت آنها در بهترین محیط کشت حاصل از انجام آزمایشات قبلی (b5 تغییر یافته)، سبب شد که ظرف مدت چهار روز در 100% نمونه¬ها کالوس القاء شود که به طرز معنی¬داری با ریز¬نمونه¬های برگرفته از گیاهان رشد یافته در طبیعت متفاوت بود

جداسازی و شناسایی قارچ های گرمادوست کمپوست قارچ خوراکی دکمه ای با استفاده از توالی ژن 5.8s rdna
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1388
  اسداله کردیانی ارخودی   محمد فارسی

کمپوست سازی یکی از فرآیندهای سریع تجزیه طبیعی است که اثر متقابل بسیاری از فاکتورهای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی در آن دخیل می باشد. از جمله عوامل موثر در این فرآیند، کیفیت بستر کشت، میکروکلیما و جمعیت میکروبی می باشد. میکروارگانیسم های گرمادوست، ازت و مواد معدنی را در طی فرآیند کمپوست سازی در خود انباشته کرده و در نهایت بیوماس میکروبی به عنوان منبع غذایی ثانویه به مصرف قارچ agaricus bisporus می رسد. این پژوهش به منظور شناسایی قارچ های گرمادوست موثر در بهبود رشد میسلیوم قارچ a. bisporus انجام شد. به این منظور قارچ های گرمادوست از کمپوست جداسازی شدند. سپس به صورت جداگانه، در کمپوست استریل داخل لوله های آزمایش و محیط کشت عصاره کمپوست-گلوکز- آگار پیش تلقیح شده و اثر این قارچ ها بر تسریع و تحریک رشد میسلیوم قارچ a. bisporus مورد بررسی قرار گرفت. برای شناسایی این قارچ ها از روش های مورفولوژیکی و مولکولی (با پرایمرهای عمومی its1 و its4 که تکثیر کننده ژن rrna 5.8sمی باشند) استفاده شد. نتایج بیانگر این بود که قارچ های گرمادوست شناسایی شده، ایزوله های تیپ 2 scytalidium thermophilum می باشند. همچنین رشد میسلیوم a. bisporus برروی محیط کشت عصاره کمپوست - گلوکز آگار و کمپوست استریل داخل لوله های آزمایش، پیش تلقیح شده با این ایزوله ها، به طور معنی داری در مقایسه با شاهد، افزایش یافت (0/05 > p).

بررسی پلی مورفیسم ژنتیکی بین ارقام شاخص گلرنگ ایران و دو رقم شاخص خارجی با استفاده از نشانگر rapd
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده کشاورزی 1389
  مریم رحیمی   غلامرضا بخشی خانیکی

مواد و روشها در این آزمایش از 18 نمونه داخلی و دو نمونه خارجی گلرنگ استفاده شده است. نمونه ها از مرکز تحقیقات کشاورزی مشهد و چند نمونه نیز از عطاریهای نقاط مختلف کشور جمع آوری شدند . از هر نمونه چند بذر داخل گلدان کشت شدند. نمونه های تازه گیاهی 15-10 روز بعد از جوانه زنی جمع-آوری شدند و به منظور استخراج به روش ctab برای بررسی کیفیت dna از ژل الکتروفورز و دستگاه اسپکتروفتومتر استفاده شد که در این روش نمونه هایی که دارای طیف جذبی 2-8/1 بودند انتخاب شدند. شرایط واکنش pcr شامل 5/2 میکرولیتر از pcr buffer 10x، 50 نانوگرم dna، 2 میلی مول 2mgcl، 5/17 پیکومول آغازگر، 2/0 میکرولیتر dntpmix ،یک واحد تک پلیمراز در هر واکنش 25 میکرولیتری بود. آغازگرها از شرکت سیناژن (جدول 2) و سایر مواد مورد استفاده از شرکت fermentaz تهیه شده بود. تکثیر در ترموسایکلر گرادیان مدل biometra تحت شرایط زیر انجام گرفت. دناتوره شدن اولیه در 94 درجه سانتیگراد به مدت 2 دقیقه و 35 سیکل دیگر دناتوره شدن بعدی در 94 درجه سانتیگراد به مدت 1 دقیقه انجام گردید. مرحله اتصال در دمای 36 درجه سانتیگراد به مدت5/1 دقیقه و مرحله گسترش در 72 درجه سانتیگراد به مدت2 دقیقه و مرحله گسترش نهایی در 72 درجه سانتیگراد به مدت 10 دقیقه انجام شد. پس از پایان تکثیر، محصولات pcr به نسبت 5 به 1 نمونه و بافر راهنمایx 6 تهیه شده از شرکت fermentaz مخلوط گردید. سپس روی ژل آگارز 2/1 درصد و بافرx tbe5/. تحت ولتاژ ثابت 75 ولت به مدت 150 دقیقه الکتروفورز شد. از dna ladder 100bp و رنگ آمیزی با اتیدیوم بروماید 5/0 میلی گرم در لیتر، به مدت 10 دقیقه و سپس رنگ بری به مدت 5 دقیقه با استفاده از آب مقطر برای تشخیص و مشاهده باندها استفاده گردید. عکسبرداری از ژل الکتروفورز با استفاده از دستگاه uv-transilluminator در شدت نور یکسان انجام شد. عکسهای بدست آمده از دستگاه عکسبرداری ار ژل با استفاده از نرم افزارv.l. labworks تجزیه و تحلیل گردید و تنها باندهای قوی انتخاب و به کدهای صفر و یک تبدیل، و پس از انتقال به برنامه excel97، تنها مکانهایی که چند شکلی نشان داده بودند برای انجام محاسبات بعدی انتخاب شدند. جهت تعیین میزان پلی مورفیسم و تنوع ژنی از نرم افزار popgene 32 استفاده گردید . تجزیه براساس محورهای مختصات (pcoa) با استفاده از نرم افزار genalex 6.1 انجام گرفت و با دو مولفه اول که بیشترین درصد تنوع ژنی را توجیه می کردند نمودار دوبعدی جهت گروه بندی و بررسی روابط بین نمونه ها ترسیم شد . نتایج و بحث تجزیه rapd بیست نمونه گلرنگ با استفاده از 17 آغازگرتصادفی، مجموعاً 279 باند قابل امتیاز دهی ایجاد کرد که اندازه آنها در محدوده 100 تا bp 3000 بود شکل . در این بین 256 باند، چند شکلی نشان دادند (91%). میانگین تعداد باندهای تکثیر شده به ازای هر آغازگر41/16 و میانگین تعداد باندهای چند شکل به ازای هر آغازگر05/15 بود. توانایی آغازگرهای مختلف در آشکارسازی چند شکلی در بین نمونه های گلرنگ متغیر بود. در این میان، آغازگر ubp و ub18 ub25 وub96 دارای بیشترین تعداد باند چند شکل (18 باند) و آغازگرub91 و ub12دارای کمترین تعداد باند چند شکل (11 عدد) بودند. متوسط تعداد آلل موثر در هر لوکوس (ne) برای تمام آغازگرها 64/1 بود که با توجه به نزدیک بودن این عدد به تعداد آلل واقعی یعنی98/1، دلیل بر تأثیر خوب آللها در چندشکلی بالا و برآورد تنوع ژنتیکی می باشد. شاخص تنوع ژنی بر اساس داده های بدست آمده از هر آغازگر بین 326/0 و 605/0 متغیر بود. کمترین مقدار pic برای آغازگر ub30 و بیشترین مقدار pic برای آغازگرub96 محاسبه شد. بطور کلی از میان 256 باند چند شکل، 130 عدد از باندها 4/0 ? pic داشتند. بعبارت دیگر 1/51% از باندهای rapd ، بطور معنی داری در تمایز ژنتیکی بین نمونه ها شرکت داشتند. بر اساس داده های rapd ، فاصله ژنتیکی بین توده ها از 241/0 تا 863/0 متغیر بود. توده های 18و20 درکمترین فاصله ژنتیکی نسبت به هم (241/0) و توده های 1و15 در دورترین فاصله نسبت به هم (863/0) قرار داشتند. در این مطالعه همانطور که انتظار داشتیم یک رابطه منطقی میان فاصله جغرافیایی نمونه های گلرنگ خارجی و چند نمونه گلرنگ ایرانی با فواصل ژنتیکی آنها مشاهده شد. در ارقام داخلی تطابق خوبی بین فاصله جفرافیایی و تنوع ژنتیکی وجود ندارد، که میتوان علت آن را منشاء یکسان توده های جمع آوری شده از شهرستانهای مختلف دانست و تنها مهاجرت ها و انتقال های جغرافیایی موجب نامگذاری متفاوت آنها شده است . آنالیزهای مولکولی rapd نشان داد که هیچ کدام از نمونه ها در گروه جداگانه ای که فاصله قابل توجهی با سایر گروه ها داشته باشد گروه بندی نشده اند. چرا که در اینصورت هم باید گروه بندی کاملا تفکیک شده ای مشاهده می شد. دندوگرام حاصل که با استفاده از نرم افزار popgen32 و به روش فاصله upgma رسم شده بود در فاصله ژنتیکی 85% ، سه گروه اصلی را در بین 20 نمونه گلرنگ مشخص کرد . گروه یک شامل دو رقم خارجی و 2 رقم بومی داخلی و یک رقم اصلاح شده داخلی بود، که رقم 1 و 2 با توجه به نمودار در فاصله بیشتری نسبت به رقم 3 و 4 و 5 قرار دارند. هر چند قرار گرفتن ارقام خارجی و داخلی در یک گروه بیانگر وجود شباهتهایی است ولی دو رقم خارجی با فاصله زیادی از ارقام داخلی در یک گروه قرار گرفته اند که نشان دهنده تفاوت ژنتیکی آن دو با ارقام داخلی ایران است. گروه دو شامل ارقام داخلی است و به دو گروه تقسیم میشوند که شامل ارقام زراعی محلی و ارقام اصلاح شده داخلی میباشد.همانطور که در شکل شماره 2 مشاهده می شود، در ارقام داخلی تفاوت ژنتیکی زیادی وجود دارد. که با توجه به اینکه گلرنگ بومی ایران است، وجود تنوع زیاد و فاصله زیاد ژنتیکی بین ارقام داخلی دور از انتظار نمی باشد. گروه سوم نیز شامل دو رقم اصلاح شده ایرانی اصفهان و رقم kw4 بود. بیشترین فاصله ژنتیکی بر اساس شکل شماره 2 و داده های ماتریس شباهت بین ارقام خارجی 3 و1 و ارقام داخلی 15و 13 (متوسط:7841/.) می باشد. و کمترین فاصله میان ارقام 18 و 20 می باشد (2419/0). داده ها نشان دهنده فاصله ُژنتیکی زیاد (863/.) ارقام داخلی با ارقام خارجی می باشد که می توان از این رقمهای دور از هم در تولید بذر هیبرید استفاده کرد. از طرفی وجود فاصله زیاد (7461/.) در برخی ارقام داخلی ایران نشاندهنده تفاوت ژنتیکی این ژنوتیپها و همچنین پتانسیل بالای ذخایر ژنتیکی داخلی در تولید هیبریدهای مناسب می باشد. نمودار دو بعدی حاصل از pcoa نیز (شکل ) توانست سه گروه اصلی گلرنگ را کاملاً از هم تفکیک کند که تأیید کننده نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای می باشد. سه گروه مشاهده شده عبارتند از: گروه (1) شامل دو رقم خارجی میباشد. گروه (2) شامل دو گروه کاملا جدا مانند آنچه در نمودار خوشه ای دیده می شود میباشد. و گروه (3) نیز مانند نمودار خوشه-ای شامل دو رقم بومی اصفهان و kw4 که یک رقم اصلاح شده ایرانی هست میباشد. همانگونه که مشاهده می شود با وجود قرار گرفتن این دو ژنوتیپ در یک گروه، اما فاصله آنها با هم نسبتا زیاد می باشد که نشان می دهد آنها قرابت کمی با هم دارند که بیانگر وجودتنوع زیاد ارقام داخلی و امکان استفاده ازارقام محلی داخلی در تولید هیبرید های مناسب است. در این نمودارمانند نمودار خوشه ای همچنان بیشترین فاصله بین ژنوتیپ 15 با سایر ژنوتیپها دیده می شود و همچنین فاصله زیادی بین ژنوتیپهای 1 و 3 با ژنوتیپهای اصلاح شده داخلی و زراعی ایران مشاهده می شود. با وجودیکه این دو رقم در نمودار خوشه ای با سه رقم ایرانی در یک گروه ولی با فاصله زیاد قرار گرفتند، ولی در نمودار دوبعدی این دو رقم کاملا جدا از ارقام ایرانی می باشند. در حالیکه سه رقم ایرانی کاملا نزدیک به ارقام ایرانی قرار گرفته اند که بیانگر قرابت و خویشاوندی ارقام ایرانی و احتمال قرابت دور ارقام خارجی با برخی از ارقام داخلی می باشد. بحث در این مطالعه همانطور که انتظار می رفت میان پراکنش جغرافیایی نمونه های گلرنگ خارجی و چند نمونه گلرنگ ایرانی با فواصل ژنتیکی آنها ارتباط منطقی وجود دارد. که میتوان از این تفاوت ژنتیکی در تولید ارقام هیبرید استفاده کرد. از طرفی در برخی ارقام داخلی شاهد فاصله زیاد هستیم که نشان دهنده تنوع ژنتیکی زیاد ارقام داخلی با هم می باشد، در حالیکه در تعداد دیگری چنین تطابقی مشاهده نشد. میتوان علت آن را وجود منشا مشترک برای آنها در نظر گرفت که با مهاجرت و انتقال جغرافیایی تغییراتی کرده اند . در مطالعاتی که توسط معالی و همکاران انجام شد عدم تطابق فاصله ژنتیکی و فاصله جغرافیایی تاییدشد.در صورتیکه تفاوت چشمگیری برای اکثر ارقام ایرانی با ارقام خارجی وجود دارد . همچنین عدم تطابق بین فاصله ژنتیکی و فاصله جغرافیایی در سایر مطالعات نیز تائید شده-است . اطلاع از فاصله های ژنتیکی می تواند در برنامه های اصلاحی مخصوصا در انتخاب والدین برای تلاقیها مفید باشد. این مطالعه نشان داد که، روش rapd ابزار مناسبی در جهت تشخیص تنوع داخل گونه ای و روابط ژنتیکی بین گونه ای برای استفاده در اصلاح گونه ها ارائه می دهد.

بررسی کارایی نشانگر مولکولی aflp در تعیین تنوع ژنتیکی ارقام انار ایرانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1389
  زهرا نعمتی   علی تهرانی فر

انار یکی از مهمترین گیاهان بومی و تجاری-باغبانی در مناطق بیابانی و نیمه بیابانی ایران محسوب می شود، چرا که این گیاه سازگاری بالایی به شرایط بد اقلیمی دارد. از طرفی، به علت تاریخچه طولانی کشت انار در ایران، ژنوتیپ ها از مناطق مختلف با تشابهات واضح در ظاهر اما با نام های متفاوت قابل مشاهده است. بنابراین برای پرورش و تجارت ارقام انار و جهت مدیریت کارآمد کلکسیون و برنامه های اصلاحی آینده تشخیص دقیق ژنوتیپ ها مورد نیاز است. در این پروژه dna ژنومی 31 رقم مختلف انار متعلق به هفت استان ایران، توسط نشانگر مولکولی aflp، با استفاده از هفت ترکیب آغازگری (ecori/msei) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای حاکی از وجود شباهت بسیار بالا بین ارقام مورد مطالعه بود. همچنین، گروه بندی به دست آمده در بسیاری از مواقع با گروه بندی مبتنی بر صفات مورفولوژیک موجود مطابقت نداشت. نتایج به دست آمده نشان داد که ارقام عموماً مستقل از خاستگاه جغرافیایی و نامگذاریشان گروه بندی شدند. شاخص تنوع h، تجزیه و تحلیل هماهنگ اصلی (pcoa)، شاخص gst و تجزیه واریانس مولکولی (amova)، همگی حاکی از شباهت قابل توجه بین جمعیت های مورد بررسی و میزان نسبتاً پایین تنوع در داخل جمعیت ها است. تنوع گسترده انار در ایران و سطح پایین چندشکلی بین این ارقام، می تواند مربوط به تکثیر رویشی و نوع گرده افشانی این گیاه باشد.

مطالعه تاثیر نوع و اجزاء محیط کشت،ph و دما بر تولید قارچ دارویی ganoderma lucidum در شرایط آزمایشگاهی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1389
  مریم توانا   مجید عزیزی ارانی

چکیده قارچ گانودرما لوسیدوم (ganoderma lucidum) یکی از قارچ‎های دارویی و بسیار ارزشمند جهان بوده که میوه و میسلیوم آن حاوی ترکیباتی نظیر پلی ساکاریدها و گنودریک اسید می باشد که به لحاظ داروشناسی، اثر تقویت کنندگی آن ها روی سیستم ایمنی بدن به اثبات رسیده‎است. این تحقیق به منظور بهینه سازی شرایط رشدی برای تولید قارچ گانودرما به اجرا در آمد و آزمایشات به 4 بخش تقسیم شد. در بخش اول این تحقیق، اثر برخی فاکتورهای رشدی، نظیر نوع منبع کربن محیط کشت، غلظت منبع کربن، دما و ph و تأثیر متقابل آن‎ها بر تولید میسلیوم و پلی‎ساکارید در کشت مایع بررسی شد. در بخش دوم، محیط کشت‎های مختلف جامد به منظور تولید میسلیوم با کیفیت بالا جهت استفاده در مرحله تولید اسپاون مورد مطالعه قرار گرفت. در بخش سوم، به بررسی بسترهای مختلف و همچنین تعیین دمای بهینه در تولید اسپاون پرداخته شد. در بخش نهایی این تحقیق اثر سه نوع خاک‎اره مختلف ممرز، راش و سپیدار در ترکیب با سبوس گندم و عصاره مالت به عنوان مکمل غذایی استفاده شد و تأثیر آن‎ها بر سرعت رشد میسلیوم و راندمان بیولوژیکی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمایشات بخش اول نشان داد که بیشترین تولید وزن خشک میسلیوم برابر باg dw/l 66/6، توسط محیط کشت حاوی قند مالتوز و بالاترین سطح پلی‎ساکارید (48/1 گرم بر لیتر) نیز در محیط کشت حاوی قند مالتوز و دمای ?c 1±29 تولید شد. بهترین اسیدیته برای تولید میسلیوم و پلی ساکارید به ترتیب در ph های 5/4 و 5/3 مشاهده شد. نتایج آزمایشات بخش دوم نشان داد که بالاترین سرعت رشد (mm/day 46/7) و وزن خشک میسلیوم (88/13 گرم بر لیتر) زمانی حاصل شد که به ترتیب از عصاره خاک‎اره چنار و افرا استفاده گردید. در بخش سوم آزمایشات مشخص گردید که میانگین سرعت رشد میسلیوم در دمای ?c 1±29 در بستر‎های مختلف 31/7 میلی‎متر در روز و در دمای ?c 1±25 برابر 75/2 میلی‎متر در روز بود. در بین تیمارهای استفاده شده بستر غله گندم حاوی10 درصد سبوس گندم بیشترین سرعت رشد خطی میسلیوم (66/9 میلی‎متر در روز) را داشته و نتایج بررسی بسترهای خاک‎اره نیز نشان داد که خاک‎اره اقاقیا، بیشترین سرعت رشد میسلیوم (mm/day 362/9) را داشته‎اند. در بخش تولید میوه، نتایج نشان داد که تیمار حاوی خاک اره راش با 5/2 درصد عصاره مالت و 10 درصد سبوس گندم بیشترین سرعت رشد میسلیوم (mm/day 61/10) و تیمار حاوی خاک اره سپیدار با 5 درصد عصاره مالت و 10 درصد سبوس گندم، بیشترین راندمان بیولوژیکی (68/18درصد) را در بین تیمارهای مختلف بدست آوردند. کلمات کلیدی: قارچ گانودرما ، پلی‎ساکارید، سرعت رشد میسلیوم، اسپاون ، راندمان بیولوژیکی.

غربالگری و شناسایی اکتینومیست های جدا شده از رسوبات نواحی ساخلی ایران(استان گیلان) به منظور دستیابی به سویه های دارای قابلیت تولید ترکیبات آنتی بیوتیکی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1390
  رضا بهروزی   محمد فارسی

اکتینومیستها گروهی از باکتریهای گرم مثبت هستند که کاربردهای صنعتی فراوانی دارند. در این تحقیق با غربالگری 16 نمونه از رسوبات دریایی، آب رودخانه و چشمههای نواحی ساحلی شمال ایران (استان گیلان)، 55 سویه اکتینومیست جداسازی شد. اثرات آنتاگونیستی این سویه ها بر عوامل پاتوژن از جمله باکتریها ی escherichia. coli وpseudomonas aeroginosa و قارچهای بیماری زا از قبیل:scleractinia,macrophomina, fusarium و phythium, aspergillus, rhizoctonia, alternaria مورد بررسی قرار گرفت. هر چند اغلب این سویه ها اثرات ضد باکتریایی قابل توجهی از خود نشان نداده اند،اما برخی دیگر سویه ها دارای فعالیت ضد قارچی چشمگیری بودند. چهار سویه بالاترین فعالیت ضد قارچی را نشان دادند که در میان آنها یک سویه دارای بیشترین فعالیت بود. توالی ژن16srdnaسویه ی streptomyces sp. bj03 که دارای بیشترین فعالیت بود به همراه دو باکتری دیگربا نام هایpseudonocardia sp.bj02 و streptomyces sp. bj01 در پایگاه اطلاعات زیستی ncbi ثبت شد. تاثیر چهار محیط کشت مختلف( pda, czpda mea و isp2 ) بر چهار سویه ی اکتینومیست با بیشترین فعالیت ضد قارچی علیه macrophomina phaseolina بررسی شد.سویه streptomyces sp. bj03 در محیط کشت isp2 دارای بیشترین درصد بازدارندگی (27/66 درصد)بر علیه این قارچ پاتوژن میباشد. این سویه نشان داد که می تواند در کنترل زیستی قارچ های خاکزی بخوبی موثر باشد.

غربالگری و شناسایی اکتینومیست های خاک های شور استان قم به منظور دستیابی به سویه های دارای قابلیت تولید ترکیبات آنتی بیوتیکی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1390
  نسا جعفری   محمد فارسی

تاکنون بیش از 13000 متابولیت زیستی فعال از اکتینومیست ها مورد شناسایی و معرفی قرار گرفته اند که حدود 70% آنها خالص سازی شده است. در مطالعه حاضر 60 اکتینومیست از خاک شور قم جدا شد. با توجه به ویژگی های مرفولوژیکی و بیوشیمیایی 26 جدایه متفاوت شناسایی شد که این جدایه ها از نظر تولید ماده ضدباکتریایی مورد بررسی قرار گرفتند. فعالیت ضد باکتریایی این باکتری ها با استفاده از عصاره تغلیظ شده فاقد سلول حاصل از محیط کشت مایع این باکتری ها در برابر پاتوژن های باکتریایی نظیر pseudomonas aeruginosa،xanthomonas sp. staphylococcus aureus، escherichia coli ،klebsiella sp. ، bacillus subtilis،bacillus pusteurii و acinetobacter sp. بررسی شد. دو جدایه از جدایه های موجود دارای بیشترین فعالیت بودند. مطالعات مولکولی با استفاده از تکثیر ژن 16srrna نشان داد که این سویه ها متعلق به جنس سودونوکاردیا هستند که این جنس یکی از کمیاب ترین جنس های خانواده اکتینومیست ها است. از میان این دو، یکی از باکتری ها به صورت انتخابی در برابر پاتوژن های گرم مثبت فعال بود. خالص سازی جزئی ترکیب ضدباکتریایی تولیدی توسط این باکتری با استفاده از کروماتوگرافی ستونی در ستون سیلیکاژل انجام شد. سه فراکسیون که بیشترین هاله ممانعت را نشان دادند، مخلوط شده و با استفاده از طیف سنجی ftir مورد بررسی بیشتر قرار گرفتند. طیف ir نشان داد که ستون سیلیکا نتوانسته است ترکیب را به خوبی جداسازی کند و جداسازی کامل این ترکیب نیاز به مطالعات بیشتری دارد.

جداسازی و بررسی آکتینومیست های گرمادوست موجود در کمپوست قارچ خوراکی دکمه ای و تعیین فعالیت سلولازی آنها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1390
  نفیسه تقی زاده   محمد فارسی

آکتینومیست ها، بویژه گونه های گرمادوست، بعنوان اصلی ترین اجزای میکروفلور کمپوست قارچ خوراکی دکمه ای شناخته شده اند. این گروه توانایی زیادی در تولید آنزیم های تجزیه کننده و آنتی بیوتیک ها دارا می باشند. آکتینومیست های گرمادوست از مراحل مختلف تهیه کمپوست با تکنیک رقیق سازی جداسازی و کشت خالص تهیه گردید. از نتایج تست های بیوشیمیایی و تجزیه و تحلیل الگوی برشی ژن 16srrna برای شناسایی جدایه ها استفاده شد. توانایی تجزیه سلولز در هر کدام از جدایه ها با استفاده از دو روش ارزیابی با کاغذ صافی(filter paper assay) و ارزیابی فعالیت تجزیه کربوکسی متیل سلولز (cmcase assay) در دما، phها و زمانهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت. دماهای مورد بررسی 65_45 درجه سانتیگراد بودند. ph های مورد بررسی 7/5، 6، 5/6، 7، 5/7، 8 و 9 و زمانهای مورد بررسی 30، 60 و 90 دقیقه بود. حداکثر فعالیت آنزیمی برای هرکدام از جدایه ها بر اساس میلی گرم گلوکز آزاد شده از یک میلی لیتر عصاره ناخالص در هر کدام از سوبستراها تعیین شد. . در هرکدام از روش های ارزیابی فعالیت آنزیمی جدایه های با فعالیت سلولازی بالا در دما و phهای مختلف تعیین شدند بر اساس نتایج بدست آمده جدایه های مختلف دارای حداکثر فعالیت در دما و ph متفاوت بودند. و جدایه های 23 و 15 در شرایط و دمای کمپوست بهترین فعالیت را نشان دادند.

امکان جایگزینی خاک پوششی پیت با کمپوست مصرف شده در تولید قارچ خوراکی دکمه ای سفید
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1389
  شیرین رضایی   امیر لکزیان

قارچ دکمه ای سفید مهمترین قارچ خوراکی است که در بسیاری از نقاط دنیا تولید و مصرف می شود. در سالهای اخیر تولید قارچ دکمه ای در ایران افزایش یافته است. فرایند تولید قارچ دکمه ای سفید را می توان به شش مرحله مجزا، تولید اسپاون، تولید کمپوست، مایه زنی، رشد میسیلیوم ها، خاکدهی و تولید میوه تقسیم کرد. بستر کمپوست بعد از پر شدن با میسیلیوم های قارچ با یک لایه خاک پوششی با قطر 3- 4 سانیتمتر پوشیده می شود. خاک پوششی سبب تولید اندام بارده قارچ بر روی کمپوست می شود. نوع خاک پوششی اهمیت بسیار زیادی در تولید قارج دارد و این خاک پوششی باید خصوصیاتی مانند تخلخل بالا، ظرفیت نگهداری آب زیاد و اسیدیته بین 7 تا 5/7 داشته باشد. اگرچه پیت بدون شک بهترین خاک پوششی برای تولید قارچ شناخته شده است اما پیت براحتی در دسترس بسیاری از تولید کنندگان قارچ دکمه ای نمی باشد. به همین دلیل در بسیاری از مراکز تولید قارچ از موادی مانند مخلوطی از خاک لوم و شن (4:1)، کود گاوی پوسیده و خاک لوم (1:1)، کمپوست مصرف شده دو یا سه ساله قارچ برای تولید قارچ خوراکی استفاده می شود. هدف اصلی این پژوهش امکان جایگزینی پیت با کمپوست مصرف شده در تولید قارچ دکمه ای بوده است. این آزمایش بصورت طرح کاملا تصادفی در قالب فاکتوریل و با دو تکرار در مرکز پرورش قارچ جهاد دانشگاهی مشهد در سال 1388 انجام شد. نتایج این تحقیق نشان داد که عملکرد قارچ خوراکی زیر تاثیر تیمارهای کمپوست مصرف شده و شستشو قرار نگرفت. تیمار edta موجب اثرات منفی بر رشد قارچ دکمه ای شد و عملکرد قارچ را بطور معنی داری کاهش داد. مجددا نتایج این پژوهش نشان داد که پیت بهترین خاک پوششی برای تولید قارچ خوراکی بود. از نتایج این تحقیق می توان نتیجه گرفت که پیت را نمی توان با هیچ یک از خاکهای پوششی آزمایش شده در این تحقیق جایگزین کرد.

بررسی بیوسیستماتیکی سرده (nepeta l. (lamiaceae در شمال شرق ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم 1390
  خدیجه کریمی   جمیل واعظی

سرده nepeta متعلق به تیره lamiaceae، زیر تیره nepetoideae و قبیله mentheae با حدود 200 گونه در جهان و 80 گونه در ایران می باشد. بیشترین تنوع و غنای گونه ای از این سرده، در جنوب غرب آسیا مخصوصاً ایران و شرق هیمالیا وجود دارد. جدایی جغرافیایی و اکولوژیکی بین گونه های سرده کم و هیبریداسیون بسیار زیاد است. بنابراین، سرده از نظر تاکسونومی پیچیده است. برای حل این مشکل مطالعات ریخت شناسی، تاکسونومی عددی، تشریحی و گرده شناسی بر روی گونه های موجود در پژوهشکده علوم گیاهی دانشگاه فردوسی مشهد (fumh) و نمونه های جمع آوری شده در شمال شرق ایران انجام شد. برای انجام مطالعات تاکسونومی عددی 45 صفت کمی و کیفی انتخاب شد، برای تعیین معنی داری صفات از آزمون kruskal- wallis استفاده شد و به منظور گروه بندی بین گونه ها از آنالیز مولفه های اصلی و خوشه ای استفاده شد. برای انجام مطالعات تشریحی برش عرضی از دمبرگ و ساقه به روش دستی انجام شد و برش ها با روش safranin- fastgreen رنگ آمیزی شدند. دانه های گرده برای مطالعه با میکروسکوپ نوری به روش erdtman آماده شدند. بر اساس مطالعات ریخت شناسی n. meyeri و n. mirzayanii به عنوان گزارشات جدیدی از شمال شرق ایران معرفی شدند. در مطالعه تاکسونومی عددی نتایج حاصل از آزمون kruskal- wallis نشان داد که صفات بررسی شده معنی دار بوده اند. نتایج حاصل از این دو آنالیز نشان داد که گونه های موجود در شمال شرق ایران به دو گروه تقسیم می شوند. صفات گرده شناسی تفاوت قابل توجهی بین گونه ها نشان نداد. نتایج حاصل از مطالعات ریخت شناسی و تشریحی تقریباً مطابق با یکدیگر است.

بررسی بیوسیستماتیکی سرده( salvia l. (lamiaceae در شمال شرق ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم 1390
  فاطمه بطیاری   جمیل واعظی

سرده salvia متعلق به تیره نعناعیان lamiaceae شامل بیش از 900 گونه در جهان که به لحاظ ریخت شناسی پیچیده و تغییر پذیر است. این تاکسون جهان شمول و مراکز تنوع آن در مدیترانه و آسیاست. بر اساس فلورا ایرانیکا این سرده دارای 70 گونه است که از این تعداد 56 گونه مربوط به ایران و 14 گونه اندمیک ایران می باشد. به منظور برطرف کردن مشکلات تاکسونومیکی این گونه، مطالعات ریخت شناسی، تاکسونومی عددی، تشریحی و گرده شناسی بر روی نمونه های جمع آوری شده و نمونه های موجود در هرباریوم پژوهشکده علوم گیاهی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. برای مطالعات ریخت شناسی و شرح گونه ها 82 صفت مورد بررسی قرار گرفت که 40 صفت رویشی و زایشی در آنالیز حاصل ازkruskal-wallis در نرم افزار spss ver16 معنی دار و در آنالیز pca در نرم افزار canoco مورد استفاده قرار گرفت. هم چنین آنالیز خوشه ای به روش upgma/euclidian با استفاده از نرم افزارver2 ntsys نیز انجام شد. در بخش ریخت شناسی مقطع عرضی از دم گل آذین و دمبرگ به روش دستی تهیه شد و به روش سافرانین-فست گرین رنگ آمیزی شد. در بخش مطالعه گرده شناسی گرده نمونه ها به روش erdtman (1945) استخراج و با میکروسکوپ نوری و الکترونی مشاهده شد. مطالعات ریخت شناسی منجر به شناسایی 18 گونه salvia گردید که سه گونه آن به عنوان گزارش جدید برای خراسان است. تاکسون های سرده salvia تنوع ریخت شناسی بسیار بالایی را نشان می دهند. در بین تاکسون های مورد مطالعه گونه های s. macrosiphon، s. spinosa و s. reuterana شباهت بسیار بالا و درصد بالایی از دورگه پذیری و هیبریداسیون را نشان می دهد. از صفات بررسی شده و داده های حاصل از آنالیز کلید شناسایی تهیه شد. مطالعات حاصل از ساختار تشریحی مطابق با جدایی آنالیز حاصل از تاکسونومی عددی نبود و نتوانست به خوبی گونه ها را از هم جدا کند و فقط گروه d فلورا ایرانیکا با مطالعات تشریحی از گونه های دیگر متمایز گشت. تزئینات اگزین بر روی سطح دانه گرده به صورت دو بار شبکه ای است. در این سرده می توان گونه ها را بر اساس ضخامت دیواره، شکل و تعداد لومن ثانویه دانه گرده از یکدیگر جدا کرد.

بررسی بیوسیستماتیکی سردهhymenocrater fisch.& c. a. mey. (lamiaceae) در شمال شرق ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1390
  آسیه اسماعیلی   جمیل واعظی

چکیده: جنس hymenocrater fisch. & c.a. mey ،از تیره lamiaceae، زیرتیره nepetoideae، قبیله mentheae و زیر قبیله ی nepetinae می باشد. در فلورا ایرانیکا از این جنس 11 گونه نام برده شده است که 9 گونه از آن در ایران انتشار دارد، از این تعداد 5 گونه ی آن در استان های خراسان رضوی، شمالی و جنوبی حضور دارند، پراکنش جغرافیایی آن شامل از ایران (شرق، شمال غربی و مرکز ایران)، عراق، پاکستان، افغانستان، شرق ترکیه و ماورای قفقاز است و از عناصر ایرانو-تورانی محسوب می شود و پراکنش آن محدود به فلات ایران می باشد. به منظور برسی مشکلات تاکسونومیکی گونه های این جنس، مطالعات ریخت شناسی، تاکسونومی عددی، تشریحی و گرده شناسی بر روی نمونه های جمع آوری شده و نیز نمونه های موجود در هرباریوم پژوهشکده علوم گیاهی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. برای مطالعات ریخت شناسی و شرح گونه ها 80 مشخصه رویشی و زایشی مورد بررسی قرار گرفت که تنها 42 مشخصه برای معنی داری وجود اختلافات در تحلیلkruskal wallis test استفاده و در تحلیل pca ارتباط مشخصات و صفات مورد نظر مورد بررسی قرار گرفت. تصاویر مربوط به میکرومورفولوژی بذر نیز توسط میکروسکوپ الکترونی تهیه شد. نتایج حاصل از بررسی های ریخت شناسی حاکی از تفکیک 3 گروه مجزا بود. آناتومی ساقه در این سرده صفات کلی ساقه در خانواده نعناعیان را نشان داد. صفات دمگل آذین از قبیل تعداد دستجات آوندی و شکل مقطع عرضی به لحاظ تاکسونومیکی ارزش فراوانی را نشان دادند، مطالعه ریزریخت شناسی سطح فندقه نشان داد که سطح خارجی فندقه، خصوصاً بافت سطحی، تمایز گونه ایی مناسبی را ایجاد کرده، در حالی که صفات گرده به لحاظ تاکسونومیکی کم اهمیت بودن آن را در تفکیک صفات نشان داد.در پایان با استفاده از نتایج حاصله، کلید شناسایی برای گونه های شمال شرق ایران تهیه شد. کلمات کلیدی: lamiaceae، hymenocrater، مطالعات بذر، مورفومتریک، شمال شرق ایران

بررسی بیو سیستماتیکی سرده(erysimum l. (brassicaceae در استان های خراسان شمالی، رضوی و جنوبی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1390
  سمیه قایم پناه   حمید اجتهادی

سرده erysimum l. با حدود 180 گونه، به قبیله ی erysimeae از تیره ی شب بو (brassicaceae) تعلق دارد و گونه های آن بیشتر در نیمکره ی شمالی و عمدتاً در اروپا-آسیا انتشار دارند. بر اساس فلورا ایرانیکا، این سرده دارای 40 گونه در فلات ایران می باشد که 26 گونه ی آن از کشور ایران گزارش شده است. گونه های این سرده از لحاظ ویژگی های ریخت شناسی بسیار متنوع بوده و بسیاری از مشکلات تاکسونومی مابین گونه های آن به صورت حل نشده باقی مانده است. مطالعه ی کنونی به منظور تعیین مرز میان گونه های این سرده در استان-های خراسان با استفاده از صفات ریخت شناسی، تشریحی، گرده شناسی و بذر صورت گرفته است. به این منظور مطالعات بر روی نمونه های هرباریوم دانشگاه فردوسی مشهد (fumh)، هرباریوم مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان خراسان و نمونه های جمع آوری شده طی فصل رویشی سال 1389 انجام شد. برش گیری در مطالعات تشریحی دمگل آذین و پوسته ی بذر، به روش دستی انجام و برش ها به کمک کارمن زاجی- سبز متیل و سافرانین- فست گرین رنگ آمیزی شدند. مطالعه ی گرده شناسی نیز به روش ارتمن و با استفاده از میکروسکوپ نوری انجام گردید. ماتریس داده ها از 75 صفت ریخت شناسی، 12 صفت تشریحی دمگل آذین، 9 صفت گرده، 6 صفت عمومی بذر، 6 صفت ریز ریخت شناسی سطح بذر و 9 صفت آناتومی پوسته ی بذر تشکیل شد. معنا داری اختلاف صفات ارزیابی شده، با استفاده از آزمون kruskal-wallis h تعیین شد و صفات متمایز کننده به کمک آنالیز های مولفه ی اصلی (pca) و خوشه ای (ca) مورد بررسی قرار گرفتند. در این مطالعه حدود 12 گونه برای خراسان معرفی و مرز میان آن ها مشخص گردید. دو گونه از این سرده، در این مطالعه برای اولین بار از خراسان گزارش شدند. بر اساس مطالعات ریخت شناسی، ویژگی های گیاهشناسی گونه های این سرده در استان خراسان شرح داده و کلید شناسایی برای آن ها ارائه گردید. نتایج حاصل از مطالعات تشریحی دمگل آذین و گرده با اینکه تفاوت میان گونه ها را نشان داد ولی مطابقت زیادی با مطالعات ریخت شناسی انجام شده بر روی گونه های این سرده نداشت. اما مطالعات بذر (تشریح و ریز ریخت شناسی سطح پوسته ی بذر) تا حد زیادی گونه های این سرده را از یکدیگر تفکیک کرده و نتایج حاصل از مطالعه ی ریخت-شناسی را تأیید نمود.

بهینه سازی شرایط تولید قارچ موناسکوس پورپورئوس (دما، اجزای محیط کشت، ph و کاربرد الیسیتورها) به منظور دسترسی به حداکثر بیوماس و رنگیزه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1390
  فاطمه بانشی   محمد فارسی

موناسکوس پورپورئوس یک قارچ میکروسکوپی است که قادر به تولید رنگ های قرمز، نارنجی و زرد می باشد. لواستاتین یکی از انواع متابولیت های ثانویه گونه های قارچ موناسکوس می باشد که در کاهش چربی خون موثر است. به منظور تعیین شرایط بهینه رشد و تولید رنگ، در حضور فاکتورهای ساکارز،مالتوز، گلوکز، دما، ph، عنصر روی، اسید جیبرلیک، اسید آمینه گلایسین، اسید آمینه لوسین و ویتامینb2 با استفاده از روش کشت در محیط مایع، چگونگی رشد و تولید رنگ بررسی گردید. این تحقیق در قالب طرح سطح پاسخ و آنالیز داده ها توسط نرم افزار minitab انجام گرفت. همچنین تولید رنگ در محیط های جامد مختلف ( برنج، جو، نشاسته، پوست سیب زمینی، پوست موز و هویج) مورد بررسی قرارگرفت. نتایج این تحقیق در محیط مایع نشان داد که 250 گرم در لیتر مالتوز، دمای 25 درجه سانتیگراد، ph برابر با 3، اسید آمینه گلایسین (50 میلی گرم در لیتر)، اسید جیبرلیک( 50 ppm) و ویتامین ) b28/9 میلی گرم در لیتر( بهترین شرایط برای تولید رنگ های قرمز، نارنجی و زرد می باشد. آزمایشات انجام گرفته نشان داد که با کاهش رشد بیوماس میزان تولید رنگ افزایش می یابد. همچنین در محیط جامد بیشترین تولید رنگ قرمز و نارنجی در برنج و جو و بیشترین تولید رنگ زرد در جو مشاهده شد. کمترین تولید رنگ قرمز، نارنجی وزرد از محیط نشاسته به دست آمد. واژگان کلیدی: موناسکوس پرپورئوس، طرح سطح پاسخ، محیط مایع، محیط جامد، رنگیزه

انتقال برخی ژن های کیفی به رقم پرعملکرد برنج ندا با روش تلاقی برگشتی به کمک نشانگر (mab)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان 1392
  حجت غفاری   اسدالله احمدی خواه

هر چند روش اصلاحی تلاقی برگشتی سنتی یک شیوه مفید جهت انتقال آلل های مطلوب از والد بخشنده به والد گیرنده می باشد، اما دستیابی به ژن مورد نظر و بازیابی کامل ژنوم والد تکراری طولانی بوده و سایر خصوصیات نامطلوب نیز به طور همزمان و ناخواسته انتقال می یابند. برای فائق آمدن بر مشکلات فوق، روش تلاقی برگشتی به کمک نشانگرهای مولکولی (mab)، پیشنهاد شده است. در این تحقیق، به منظور انتقال برخی خصوصیت های کیفی به برنج، دو رقم ندا (پرعملکرد، فاقد عطر و طعم، با درجه ژلاتینی شدن نامناسب و بعنوان والد تکراری) و صدری (کم عملکرد، دارای عطر و طعم، با درجه ژلاتینی شدن مناسب و بعنوان والد بخشنده) تلاقی داده شدند و f1 حاصل با والد تکراری ندا تلاقی برگشتی داده شد. نتاج bc1 از نظر وجود ژن آروما (fgr) با آغازگرهای اختصاصی ژن fgr و همچنین آزمون نتاج شناسایی شدند. برای شناسایی بوته های شبیه تر به والد دوره ای اقدام به گزینش پس زمینه به کمک 100 نشانگر ssr گردید. نتیجه گزینش پیش زمینه در این نسل برای ردیابی ژن fgr نشان داد که 4 بوته bc1 حامل آلل ژن آروما در حالت هتروزیگوسی (fgrfgr) هستند. نتیجه گزینش پس زمینه با 34 نشانگر ssr چندشکل نشان داد که بوته شماره یک دارای بالاترین شباهت به لاین ندا (8/87 درصد) بود، لذا با رقم ندا تلاقی برگشتی داده شد. در نسل دوم تلاقی برگشتی (bc2) نتیجه گزینش پیش زمینه برای ردیابی ژن fgr نشان داد که 10 بوته bc2 حامل ژن آروما در وضعیت هتروزیگوس (fgrfgr) هستند. با انجام گزینش پس زمینه با نشانگرهای ssr چندشکل، لاین 10-1# با شباهت ژنومی 1/97 به والد تکراری شناسایی و برای دستیابی به خلوص ژنتیکی بیشتر خودگشن گردید. همچنین، گزینش پیش زمینه برای دمای ژلاتینی شدن در نسل bc1 به کمک ارزیابی فنوتیپی بررسی شد. نتیجه گزینش پیش زمینه در این نسل برای دمای ژلاتینی شدن (gt) نشان داد که بوته شماره 3 دارای دامنه gt مناسب تری بود. برای شناسایی بوته های شبیه تر به والد دوره ای اقدام به گزینش پس زمینه به کمک 34 نشانگر ssr چندشکل گردید. نتیجه گزینش پس زمینه نشان داد که این بوته دارای 8/85 درصد شباهت به رقم ندا بود، لذا با آن تلاقی برگشتی داده شد. در نسل دوم تلاقی برگشتی (bc2) بررسی خصوصیت دمای ژلاتینه شدن نشان داد که لاین 6-3# امتیاز مناسبی را به خود اختصاص داد؛ نتیجه گزینش پس زمینه در این نسل نشان داد که لاین 6-3# با 3/91 درصد بالاترین شباهت را به والد تکراری داشت. بنابراین این لاین برای دستیابی به خلوص ژنتیکی بیشتر در پایان برنامه خودگشن گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که روش تلاقی برگشتی به کمک نشانگرها روش مفید و کارامدی برای انتقال ژن یا خصوصیت هدف به زمینه ژنتیکی والد گیرنده می باشد، به طوری که در این تحقیق تنها با دو نسل تلاقی برگشتی و یک نسل خودگشنی در پایان برنامه اصلاحی، هدف پروژه محقق گردید.

انتقال بلوک ژنی بازگرداننده باروری rf3 به برنج )رقم ندا( با روش تلاقی برگشتی به کمک نشانگرها (mab)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان 1390
  علی صادقی   اسد الله احمدی خواه

هر چند روش اصلاحی تلاقی برگشتی سنتی یک شیوه مفید جهت انتقال آلل های مطلوب از والد بخشنده به والد گیرنده می باشد، اما دستیابی به ژن مورد نظر و بازیابی کامل ژنوم والد تکراری طولانی بوده و سایر خصوصیات نامطلوب نیز به طور همزمان و ناخواسته انتقال می یابند. برای فائق آمدن بر مشکلات فوق، روش تلاقی برگشتی به کمک نشانگرهای مولکولی (mab) پیشنهاد شده است. در این تحقیق، به منظور انتقال بلوک ژنی بازگرداننده باروری rf3، از جمعیت نسل f2 دو رقم ندا (پرعملکرد، فاقد ژنهای بازگرداننده باروری و بعنوان والد تکراری) و ir36 (حاوی ژنهای بازگرداننده باروری و بعنوان والد بخشنده) انتخاب صورت گرفت. این فرد با والد دوره ای (ندا) تلاقی داده شد. نتاج bc1 از نظر وجود نشانگرهای پیوسته به ژن (rm1،rm3233 و rm3873) و همچنین از نظر فنوتیپی و بدنبال آن برای 15 نشانگر پس زمینه مورد بررسی قرار گرفتند. هفت بوته انتخاب شد که باروری نسبی نشان دادند و در این بین دو بوته دارای دانه بندی بالاتر (55% و 65%) و شباهت بیشتر از حد انتظار (7/92% و7/93%) انتخاب شدند، با انجام تلاقی برگشتی نتاج bc2 حاصل شد. نتاج bc2 که با سه نشانگر پیش زمینه و 13 نشانگر پس زمینه مورد آزمون قرار گرفت، یک گیاه با باروری بالاتر و شباهت بیشتر به والد دوره ایی انتخاب شد و مورد خودگشنی قرار گرفت سپس بذور حاصله نگهداری شد. 170 بوته از نسل bc2 کاشته شد و از نظر پیش زمینه (دانه بندی و سه نشانگر پیوسته با ژن rf3) مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت 7 گیاه بر اساس پیش زمینه انتخاب شد که وضعیت هموزیگوت در سه نشانگر پیوسته داشتند و بر اساس انتخاب پس زمینه با 10 نشانگر ssr باقیمانده گیاهی با شباهت بالاتر به والد دوره ایی (5/98%) انتخاب شد که خوشه بندی مناسبی (80%) داشت.

استفاده مجدد از خاک پوششی مصرف شده واحد های پرورش قارچ دکمه ای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1390
  سعید نادی   محمد فارسی

در این مطالعه اقدام به بازیافت خاک پوششی مصرف شده واحد های پرورش قارچ دکمه ای جهت استفاده مجدد و مکرر شده است. خاک پوششی بعنوان لایه ای جهت تحریک باردهی قارچ دکمه ای بر روی کمپوست(بستر کشت) به قطر 5-3 پهن می گردد و حدود 30 درصد هزینه های تولید را به خود اختصاص داده است بعد از عملیات بازیافت اقدام به پاستوریزه کردن خاک پوششی بازیافتی نموده و در قالب طرح اسپلیت پلات بر پایه طرح کاملا تصادفی با دو فاکتور آزمایشی توری و درصد های خاک بازیافتی در ترکیب با خاک پوششی تازه مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت. عامل اصلی در دو سطح توری وبدون توری و عامل فرعی در 5 سطح از خاک پوششی بازیافتی در ترکیب با خاک تازه شامل100 درصد، 75 درصد، 50 درصد، 25 درصد و صفر درصد در 3 تکرار مورد استفاده قرارگرفته شد. با استفاده از نرم افزارتحلیلی sas ، 3 صفت عملکرد میوه، متوسط وزن میوه، تعداد میوه مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت، که در هیچکدام از صفات اختلاف معنی داری نشان ندادند، درنتیجه تفاوت معنی داری بین سطوح دو فاکتور و اثر متقابل آنها مشاهده نشد، در نهایت می توان به نتیجه این رسید که استفاده از خاک پوششی بازیافتی در چرخه تولید قارچ دکمه ای در مقایسه با خاک پوششی تازه هیچ تاثیری در کمیت و کیفیت محصول تولیدی ندارد.

بررسی وراثت الگوی باندی نشانگر aflpدر طی تکثیر جنسی و غیرجنسی قارچ دکمه ای سفید نژاد تجاری holland737و انتخاب بهترین روش گزینش درون نژادی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1391
  محسن علی پور   محمد فارسی

قارچ خوراکی دکمه ای سفید agaricus bisporus، یکی از قارچ های رشته ای با اهمیت اقتصادی بالا است. پایداری جدایه های این قارچ برای تولیدکنندگان قارچ از اهمیت زیادی برخوردار است، به طوری که پیشرفت صنعت قارچ در کشور به یک منبع پایدار و قابل اعتماد از اسپاون مادری بستگی دارد. در واحدهای تولید اسپاون، نژادهای مادری عمدتاً به صورت واکشت های مکرر بر روی محیط کشت غنی تکثیر می شوند که این روش تکثیر باعث رشد غیر متعارف و عملکرد ضعیف در نسل های بعد می شود. دلایل این موضوع تاکنون ناشناخته مانده است. به طور کلی دورگ گیری و گزینش درون نژادی دو رویکرد اصلی در اصلاح این قارچ می باشند. در این مطالعه کارایی سه روش گزینش درون نژادی شامل کشت تک اسپور، کشت چند اسپور و کشت بافت در بهبود نژادی تجاری (holland737) قارچ دکمه ای ارزیابی شد. همچنین در این مطالعه برای اولین بار از نشانگر تکرارپذیر aflp برای ارزیابی تغییرات ژنتیکی جدایه های تک اسپور و جدایه های حاصل از کشت بافت استفاده گردید. 30 جدایه تک اسپور، 8 جدایه چند اسپور و 18 جدایه حاصل از کشت بافت از نظر سرعت رشدی و شکل پرگنه و میزان عملکرد متفاوت بودند. 9 جفت ترکیب آغازگری 353 باند تولید کرد که از این تعداد 4/15% و 6/4% به ترتیب در جدایه های تک اسپور و جدایه های کشت بافتی چند شکل بودند. نتایج نشان داد که علی رغم ثبات رشدی جدایه های حاصل از کشت بافت و کشت چند اسپور در محیط کشت غذایی، اسپاون و کمپوست، جدایه های تک اسپور از لحاظ عملکرد برتر بودند. دو جدایه تک اسپور به طور متوسط 47% نسبت به نژاد مادری افزایش عملکرد داشتند. همچنین مشخص گردید که نشانگر aflp حساسیت کافی برای شناسایی چندشکلی ژنتیکی جدایه های تک اسپور و کشت بافتی را دارا می باشد.

بررسی پاسخ های فیزیولوژیکی و شناسایی ژن های القاء شده تحت تنش های خشکی و سرمازدگی در گیاه گوجه فرنگی با استفاده از روش cdna-aflp
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1391
  محسن محمودنیا میمند   محمد فارسی

مطالعه پاسخ های فیزیولوژیکی و مولکولی گوجه فرنگی زراعی به عنوان یک گیاه مدل مطلوب، همراه با گونه های وحشی متحمل به تنش ها در شرایط تنش، می تواند به درک بهتر مکانیسم های مقابله و تحمل به تنش ها و همچنین اصلاح گوجه فرنگی زراعی کمک کند. به منظور بررسی اثر تنش خشکی بر روی پاسخ های فیزیولوژیکی (محتوای آب نسبی برگ، میزان نشت الکترولیت، صفات فتوسنتزی، پرولین، قند، آنزیم های آنتی اکسیدان و ...) در چهار گونه گوجه فرنگی (یک گونه زراعی و سه گونه وحشی) در دو سطح آبیاری (ظرفیت زراعی و 40 درصد ظرفیت زراعی) و چهار دوره زمانی (قبل از تنش، 10 روز بعد از تنش، 20 روز بعد از تنش و بازیابی) آزمایشی فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در اتاقک رشد انجام شد. همچنین به منظور بررسی پاسخ های مولکولی و بیان ژن های القا شده تحت تنش های خشکی و سرمازدگی آزمون cdna-aflp بر روی گوجه فرنگی زراعی در مراحل مختلف اعمال تنش انجام شد. نتایج نشان داد که محتوای آب برگ گیاهان گوجه فرنگی در حین تنش به طور معنی داری کاهش می یابد، اما بعد از بازیابی دوباره به حالت اولیه باز می گردد. میزان نشت الکترولیت در شرایط تنش نسبت به عدم تنش افزایش معنی داری داشت. میزان نشت الکترولیت گونه l. pennellii بعد ازآبیاری مجدد کاهش یافت و به شرایط طبیعی بازگشت که این نشان دهنده قدرت بالای این گونه در حفظ و بازیابی غشای سلولی است. میزان فتوسنتز و عملکرد کلروفیل فلورسانس در دو گونه وحشی مقاوم به خشکی بر خلاف گونه زراعی در طی دوره تنش نسبت به شرایط عدم تنش افزایش یافت. در آزمایش cdna-aflp در مجموع دو تنش tdf128 جداسازی شد که از این میان، 9% مربوط به رونوشت های القایی، 15% افزایشی، 21% کاهشی، 6% غیر تنشی، 5% خاموش شونده، 26% موقت و 18% مربوط به رونوشت های بازیابی بود. پروتئین های مرتبط با این رونوشت ها در فرایند فتوسنتز، مسیرهای انتقال پیام، تغییرات پس از ترجمه پروتئین ها، متابولیسم سلولی درگیر بودند. نتایج بررسی های فیزیولوژیکی نشان داد که هر یک از این گونه های مورد بررسی با توجه به مکانیسمی که جهت مقابله با تنش خشکی استفاده می کند در یک یا چند خصوصیت نسبت به سایر گونه ها برتری دارند. بنابراین پشنهاد می شود جهت بررسی های آتی (مولکولی) برای خصوصیات مختلف از گونه-های متفاوت استفاده شود. در آزمایش های مولکولی، رونوشت های القایی و افزایشی مربوط به پروتئین هایی بود که احتمالا نقش موثرتری در پاسخ گیاه به تنش دارند. جهت بررسی هر چه بیشتر نقش این ژن ها در پاسخ گیاه به تنش ها، پیشنهاد می شود گیاهان تراریخت حاوی این ژن ها در مطالعات آتی مورد بررسی قرار گیرند.

بررسی اثر اتیلن بر میزان بیان ژن های g10h، t16h، dat و avlbs در گیاه پروانش (catharanthus roseus)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1391
  میثم شعبانی   محمد فارسی

پروانش (catharanthus roseus) یک گیاه مدل دارویی است. ریشه این گیاه محل تجمع دو آلکالوئید اجمالسین و سرپنتین است، که در درمان بیماری های قلبی-عروقی، از جمله فشار خون بالا استفاده می شود. این گیاه به خصوص به علت وجود آلکالوئیدهای وین بلاستین و وین کریستین، که در درمان سرطان به کار برده می شود، اهمیت زیادی پیدا کرده است. در حال حاضر، وین بلاستین و وین کریستین به طور عمده توسط استخراج از گیاه c. roseus به دست می آیند. دلیل این امر آن است که روش های تمام سنتزی و نیمه سنتزی و روش های دیگر برای تولید این مواد در مقیاس وسیع مناسب نیستند. همچنین تلاش زیادی برای تولید این ترکیبات در مقیاس وسیع به وسیله کشت سوسپانسیون سلولی و ریشه های موئین انجام شده است. به دو دلیل کشت های سلولی برای تولید این مواد موفق نبوده اند: 1- کشت سلولی فاقد مسیر تولید وین دولین (پیش ماده وین بلاستین و وین کریستین) می باشد 2-میزان تولید این مواد در کشت های سلولی بسیار کم بوده است. وجود مقادیر بسیار کم وین بلاستین و وین کریستین که در بخش هوایی گیاه تولید می شود (حدود 0005/0 وزن خشک) و همچنین استخراج آنها از میان ترکیبات زیادی، که از لحاظ خصوصیات فیزیکی و شیمیایی بسیار به هم شبیه هستند، باعث افزایش قیمت بسیار زیاد این دو ماده شده است. تحقیقات زیادی درباره نقش تنظیم کننده های رشد گیاهی در بیوسنتز متابولیت های این گیاه انجام شده است. برای استفاده تجاری از پروانش سه ماه پس از جوانه زدن، که گیاه شروع به گلدهی می کند جمع آوری می شود. از طرفی تیمار با اتیلن در طول دوره گلدهی باعث افزایش معنی داری در کاتارانتین، وین دولین و وین بلاستین، می شود. همچنین مکانیسم مولکولی اثر برخی تنظیم کننده های رشدی نظیر اتیلن در این گیاه ناشناخته مانده است. بیان ژن های t16h، g10h، dat و avlbs در تیمار با اتیلن، و در باز ه های زمانی 6، 12، 24، 48 و 72 ساعت با استفاده از تکنیک real time rt-pcr، بررسی شد. بیان ژن های t16h، dat و avlbs در 6 ساعت پس از تیمار با اتیلن نسبت به شاهد افزایش بیان و در 12 ساعت کاهش یافت و پس از آن روند ثابتی پیدا کرد. با این وجود ژن g10h با تابعیت از این الگو پس از 72 ساعت نیز افزایش بیان داشت و از الگوی سه ژن دیگر تبعیت نکرد. با توجه به روند بیان مشابه ژن های t16h، dat و avlbs به نظر می رسد که احتمالاً توسط یک عامل رونویسی تنظیم می شوند. نتایج سایر تحقیقات نشان دهنده این واقعیت است که g10h از طریق مسیر متفاوتی نسبت به سایر ژن ها تنظیم می شود. با توجه به نتایج تحقیقات قبلی و این آزمایش به نظر می رسد که ژن g10h، ژن مهمی در پاسخ به اتیلن باشد. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که بیان ژن های t16h، dat و avlbs تحت تأثیر اتیلن قرار می گیرند.

بهینه سازی انتقال ژن هیگرومایسین فسفوترانسفراز به قارچ دکمه ای سفید agaricus bisporus از طریق باکتری آگروباکتریوم تو می-فاشینس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1390
  نوید چلوارفروش   محمد فارسی

قارچ خوراکی دکمه ای سفید (agaricus bisporus) با تولید سالیانه 5 میلیون تن، از مهم ترین محصولات باغبانی به شمار می آید. این قارچ علاوه بر نقش مهمی که در تغذیه انسان دارد، در صنعت و پزشکی نیز حائز اهمیت می باشد. با وجود ارزش اقتصادی بالا و اهمیت بیوتکنولوژیک این قارچ، روش های اصلاحی سنتی بر روی این قارچ بدلیل چرخه زندکی خاص آن و نیز به دلیل تنوع ژنتیکی پایین در بین لاین های تجاری آن، بسیار مشکل است. لذا در این-گونه موارد تراریزش ژنتیکی راهگشا می باشد. در این تحقیق به منظور بهینه سازی انتقال ژن در قارچ دکمه ای سفید از روش تراریزش با واسطه باکتری آگروباکتریوم تومی فاشینس برای انتقال موثر ژن گزینشگر هیگرومایسین فسفوترانسفراز (hph) استفاده شد. همچنین بیان ژن gus در نمونه های تراریخته مورد آزمایش قرار گرفت. بدین منظور از دو ریزنمونه تیغه و کلاهک و دو تیمار خلاء سرمایی و گرمایی استفاده گردید. آزمون مقدماتی تحت شرایط خلاء گرمایی نشان داد که هیچ یک از ریز نمونه های کلاهک روی محیط کشت انتخابی حاوی آنتی بیوتیک هیگرومایسین رشد نکردند، اما تراریزش ریزنمونه های تیغه موفقیت آمیز بود و پس از آزمون pcr برای تایید حضور ژن های hph و gus، نرخ تراریزش در این ریزنمونه برابر با 33/0% بود. در آزمایش تکمیلی نرخ تراریزش ریزنمونه های تیغه پس از آزمون pcr برای ژن های hph و gus، به ترتیب 45/5% و 99/0% بود. در کلنی میسلیومی حاصل از ریزنمونه های تراریخته هیچ گونه تغییر رنگی پس از آزمون هیستوشیمیایی برای بررسی بیان ژن gus رویت نگردید. انجام آزمون rt-pcr حاکی از این بود که در ریزنمونه-های تراریخته از روی ژن gus، رونویسی انجام شده و mrna ساخته می شود اما منجر به تولید پروتئین نمی شود که دلیل آن به علت فقدان اینترون در ژن مربوطه بود.

ساخت سازه دارای ژن فعال کننده پلاسمینوژن بافتی انسانی (t-pa) جهت انتقال به قارچ دکمه ای سفید (agaricus bisporus)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1391
  محسن اشرفی   محمد فارسی

قارچ دکمه ای سفید agaricus bisporus یکی از مهمترین قارچ های خوراکی در دنیا به شمار می رود، اما به دلیل ساختار ژنتیکی و نوع زندگی ای که دارد اصلاح آن با روش های مرسوم با مشکلاتی همراه است. از طرفی شباهت سیستم گلیکوزیلاسیون قارچ دکمه ای سفید با سلول های پستانداران سبب گردیده تا این قارچ به عنوان کارخانه زیستی جهت تولید پروتئین های نوترکیب گلیکوزیله، از جایگاه قابل توجهی برخوردار گردد و نیاز به استفاده از روش های نوین مانند مهندسی ژنتیک در بهبود این قارچ را پر رنگ تر کند. از جمله پروتئین های گلیکوزیله، می توان به فعـال کننده پلاسمینوژن بافتی انسانی که توسط ژن t-pa کد می شود، اشاره نمود. در این تحقیق ژن t-pa موجود در پلاسمید ptz57r توسط واکنش زنجیره ای پلیمراز جداسازی شد. پیشبر gpdii نیز با استفاده از واکنش زنجیره ای پلیمراز بر روی dna دو نژادim008 و هلند 737 قارچ دکمه ای سفید تکثیر گردید. توالی ترشحی ژن لاکاز1 و اینترون شماره 7 ژن gpdii قارچ دکمه ای سفید نیز به صورت تک رشته ای سنتز شدند. پلاسمیدهای pgli8 و pgli7 با وارد کردن پیشبر، اینترون و توالی ترشـحی در پلاسمیدpbluescript sk+ ، ایجاد شدند. با قرار دادن پیشبر gpdii نژاد im008 پیش از ژن گزینشگر hph و همینطور با انتقال پیشبرgpdii به همراه توالی ترشحی و اینترون موجود در پلاسمیدهای pgli8 و pgli7 پیش از ژن gus-gfp در پلاسمید pcambia1304، پلاسمیدهای p13h88 و p13h87 به وجود آمدند. سپس با جایگزینی ژن t-pa به جای ژن gus-gfp موجود در این دو پلاسمید، پلاسمید های p13h88t وp13h87t ایجاد شدند. پلاسمیدهای pgli8 و pgli7 مورد توالی یابی واقع شدند. نتایج توالی یابی نشان دادند که این دو پیشبر تفاوت اندکی با هم دارند و قطعات پیشبری، اینترون و توالی ترشحی به درستی به هم متصل شده اند.

شناسایی،تعیین تنوع ژنتیکی و بررسی بیماریزایی قارچ رایزوکتونیا، عامل بیماری پوسیدگی ریشه و طوقه و مرگ گیاهچه گوجه فرنگی در استان خراسان رضوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1381
  آتنا پورمهدی   پریسا طاهری

قارچ rhizoctoniasolani از بیمارگرهای مهم نکروتروف خاکزاد است که دارای دامنه ی میزبانی بسیار وسیعی می باشد. این بیمارگر از عوامل مهم ایجاد کننده ی پوسیدگی طوقه، ریشه و مرگ گیاهچه در مزارع گوجه فرنگی است. هدف از این تحقیق شناسایی، تعیین تنوع ژنتیکی و بررسی بیماریزایی جدایه های رایزوکتونیای به دست آمده از مزارع گوجه فرنگی استان خراسان رضوی بود. بدین منظور در سال های زراعی 91-90 ازمناطق عمده کشت گوجه فرنگی در استان نمونه برداری صورت گرفت. 39 جدایه رایزوکتونیای به دست آمده از نظر مشخصات مورفولوژیکی شامل شکل ریسه، نوع دیواره عرضی، تعداد هسته در هر سلول، اندازه ی قطر ریسه، ابعاد سلول های مونیلیوئید و اسکلروت مورد بررسی قرار گرفتند. در این تحقیق 7 جدایه r. solaniبه دست آمده از سیب زمینی نیز مورد بررسی قرار گرفتند. با احتساب جدایه های بدست آمده از سیب زمینی در مجموع 46 جدایه رایزوکتونیا به دست آمد که 41 جدایه متعلق به گونه ی r. solani بود و 5 جدایه به رایزوکتونیاهای دو هسته ای تعلق داشتند. بررسی صفات مورفولوژیکی جدایه ها حاکی از تنوع این صفات در بین جدایه ها بود. برای تشخیص گروه ها و زیرگروه های آناستوموزی این قارچ ابتدا از روش معمول پیوند ریسه بر روی اسلاید استفاده شد. سپس برای شناسایی دقیق تر گروه های آناستوموزی و هم چنین تعیین زیرگروه های آناستوموزی از روشpcr-rflp استفاده گردید. در این روش با استفاده از آغازگرهای اختصاصی گونه ی r. solani شامل rs1/rs4، ناحیه یits1، 5.8s و its2 از dna ریبوزومی تکثیر شد. سپس این قطعه با استفاده از 4 آنزیم برشی mun i، mse i، hinc ii و ava ii مورد هضم آنزیمی قرار گرفت. در نهایت از مقایسه ی باندهای پلی مورفیک به دست آمده با جدایه های استاندارد، گروه ها و زیرگروه های آناستوموزی تشخیص داده شدند. آنالیز pcr-rflp مشخص کرد که جدایه ها مربوط به زیرگروه های آناستوموزی ag2-1، ag3 pt، ag4 hg i و ag4 hg ii می باشند. فراوانی زیرگروه های آناستوموزی ذکر شده به ترتیب 4، 15، 13 و 9 جـدایه بود. به منظور بررسـی تنوع ژنتـیکی درون گونــه ای بین جدایه های r. solani از روشipbs استفاده شد. نتایج حاصل بیانگر قابلیت بالای این روش در تعیین تنوع ژنتیکی و هم چنین توانایی زیاد آن در متمایز نمودن جدایه های مختلف r. solani بر اساس منشأ جغرافیایی بود. سپس آزمون بیماری زایی جدایه ها بر روی رقم موبیل انجام شد. آزمون بیماری زایی، جدایه ها را با توجه به علایم ایجاد شده درگروه های بیماری زایی مختلف قرار داد و ارتباط مستقیمی بین تنوع ژنتیکی و بیماری زایی جدایه ها مشاهده نشد. واژه های کلیدی: پوسیدگی ریشه و طوقه، گروه های تاکسونومیکی، ipbs، pcr-rflp،thanatephoruscucumeris

مدلسازی، شبیه سازی و بهینه سازی راکتورهای بستر متحرک هیدروژن زدایی از ایزوبوتان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده مهندسی شیمی و نفت 1391
  محمد فارسی   محمد رضا رحیم پور

ایزوبوتن به عنوان یکی از ترکیبات غیراشباع است که بعنوان ماده اولیه تولید موادی نظیر متیل ترسیو بوتیل اتر، اتیل ترسیو بوتیل اتر، پلی بوتن و ایزواکتان استفاده می شود. با توجه به وجود مقدار اندک این ماده در فرآورده های پالایش شده نفت خام، ابتدایی ترین راه برای تولید ایزوبوتن جداسازی این ترکیب از فرآورده های پالایشگاهی نظیر محصولات فرایند شکست کاتالیستی است. اما با توجه به نیاز روز افزون به متیلترسیو بوتل اتر، تلاش های بسیاری جهت تولید ایزوبوتن صورت گرفته است. در حال حاضر ایزوبوتن طی فرایند کاتالیستی هیدروژن زدایی از ایزوبوتان تولید می شود. در این تحقیق راکتورهای تولید ایزوبوتن به عنوان بخشی از فرایند تولید متیل ترسیو بوتیل اتر پتروشیمی بندر امام در حالت پایا و پویا مدلسازی و شبیه سازی شده است. این راکتورها از نوع جریان شعاعی بستر متحرک بوده و کاتالیست در راستای محور راکتورها حرکت کرده و پس از عبور از سه راکتور سری به قسمت احیا وارد خواهد شد. کاتالیست احیا شده دوباره به راکتور اول باز خواهد گشت. همچنین در این فرایند با توجه به گرماگیری واکنش های روی داده، از کوره جهت افزایش دمای خوراک استفاده شده است. جهت بررسی دقت و صحت مدل، نتایج پایای فرایند با داده های صنعتی این واحد مورد مقایسه قرار خواهد گرفت. همچنین راکتورهای جریان محوری فرایند کتوفین با در نظر گرفتن احیای پیوسته مدلسازی شده و کارایی غشای پالادیوم-نقره جهت کاهش غلظت هیدروژن در محیط واکنش مورد بررسی قرار گرفت. همچنین شرایط بهینه عملیاتی هر راکتور با در نظر گرفتن تابع هدف مطلوب، توسط روش ژنتیک الگوریتم محاسبه خواهد شد. در این تحقیق رفتار دینامیک راکتورها نسبت به اغتشاشات ناگهانی نظیر تغییرات دما، شدت جریان و غلظت خوراک مورد بررسی و مطالعه قرار خواهد گرفت. همچنین رفتار دینامیک کل فرایند هیدروژن زدایی از ایزوبوتان آنالیز شده و قابلیت کنترل این فرایندتوسط کنترل کننده pid بررسی خواهد شد.

شناسایی و تعیین خصوصیات سودوموناس های ایجاد کننده لکه قهوه ای قارچ خوراکی دکمه ای در مناطق مرکزی و شرقی ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1391
  مهدی اخلاقی   سعید طریقی

بیماری لکه قهوه ای (brown blotch) قارچ خوراکی تکمه ای سفید (agaricus bisporus) در سال های اخیر به عنوان یک بیماری شایع در سالن های پرورش قارچ کشور خسارت فراوانی را وارد نموده است. این بیماری مهمترین بیماری باکتریایی قارچ تکمه ای سفید در ایران و جهان می باشد. بیماری لکه قهوه ای به عنوان یکی از عوامل کاهش کیفیت و کمیت در قارچ خوراکی مطرح است. علایم بیماری به صورت، لکه های کوچک قهوه ای روشن تا تیره و کلاهک های پوسیده که حالت لزج و چسبناکی دارند مشاهده می شود. بیماری لکه قهوه ای ناشی از چندین گونه باکتری است که متعلق به جنس سودوموناس می باشند. باکتری pseudomonas tolaasii به عنوان یکی از عوامل اصلی ایجاد لکه قهوه ای شناخته شده است. اما گونه های دیگری مثل p. reactans و p. fluorescens نیز به عنوان عوامل ایجاد کننده بیماری فوق در قارچ تکمه ای سفید معرفی شده اند. در سال 1390 از استان های خراسان رضوی، البرز، تهران، سمنان، قزوین و گلستان نمونه برداری صورت گرفت. پس از انتقال نمونه ها به آزمایشگاه و خالص سازی بر روی محیط کشتking,s b باکتری های متعلق به جنس pseudomonas از سایر باکتری ها جدا شدند. آزمون اثبات بیماریزایی بر روی کلاهک های قارچ خوراکی مثبت بود. آزمونهای مختلف بیوشیمیایی، فیزیولوژیکی، تغذیه ای و تکثیر یک کیلو بازی از ناحیه s rdna16 با استفاده از آغازگرهای رفت و برگشت ps مشخص نمود که استرین های جدا سازی شده متعلق به جنس سودوموناس هستند و گونه باکتری ها نیز مشخص شدند. بر اساس این آزمونها و همچنین تولید رسوب سفید (white line) گونه p. tolaasii و p. reactans بیشترین فراوانی را در بین جدایه ها داشتند. آزمایش کروماتوگرافی لایه نازک وجود سیگنال های pqs را در جدایه ها مشخص نمود اما هیچ گونه ارتباط مستقیمی بین تولید این سیگنال و فاکتورهای بیماریزایی از قبیل تولید بیوفیلم، مقاومت به h2o2، تحرک و تولید سیدروفور مشاهده نشد. تنوع زیادی در بین جدایه ها از لحاظ بیماریزایی مشاهده شد و بر این اساس استرین ها به پاتوتیپ های مختلفی تقسیم شدند. به منظور تعیین ارتباط ژنتیکی میان جدایه ها از روش rep-pcr و پرایمرهای eric وbox استفاده شد. آنالیز نقوش الکتروفورزی محصولات pcr بر اساس وجود قطعات همسان و غیر همسان در جدایه ها با استفاده از ضریب تشابه جاکارد صورت گرفت. نتایج نشان داد آزمون rep-pcr در گروه بندی و تعیین تنوع سودوموناس های جداسازی شده از قارچ خوراکی دارای کارایی بوده و تنوع بالای درون گونه ای در بین جدایه های مربوط به مناطق مرکزی و شمال شرقی ایران مشاهده شد.

مطالعه تنوع کاریوتایپی در اکوتیپ های سیر بومی (.allium sp) ایران.
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1391
  الهام یعقوبی   سعید ملک زاده شفارودی

گیاه سیر allium sativum یکی از محصولات مهم خانواده آلیوم می باشد. سیر گیاهی است علفی، دائمی و دارای ساقه ای به ارتفاع 20 تا 40 سانتی مترکه قسمت زیر زمینی آن متورم و مرکب از 3 تا 12سیرچه است. یکی از روشهای بررسی تنوع در ارقام و گونههای مختلف گیاهی، انجام مطالعات سیتوژنتیکی و کاریوتایپی است. برای این که دقیقا مرزهای بین گونهای در یک جنس مشخص شود، شمارش تعداد کروموزوم ها و مشاهده تشابهات کروموزومی و تهیه کاریوتایپ، ضرورت پیدا می کند. امروزه تنوع مبنای همه گزینش هاست و انتخاب ژنوتیپی نیز نیازمند تنوع میباشد.کاهش تنوع ژنتیکی علاوه بر اینکه بازدهی، برنامه اصلاحی را کاهش می دهد، باعث ایجاد یکنواختی ژنتیکی در مزارع و آسیب پذیری شدید محصولات کشاورزی در برابر آفات و بیماری ها و تنش های محیطی می گردد. به منظور بررسی تنوع سیتوژنتیکی و کاریوتایپی، تعداد 19 اکوتیپ سیر بومی ایران (بجنورد، شاندیز، طبس، حسام آباد همدان، چنار همدان، گنجتپه همدان، یزد، لالجین همدان، علیآباد همدان، سمنان، گراچنالی همدان، قائنات، بندرانزلی، ساری، خواف، تویسرکان همدان، سبزوار، مریانج همدان و شاهرود ) جمع آوری گردیدند. پس از آماده سازی ریشه ها، رنگ آمیزی و بررسی میکروسکوپی، در اغلب موارد تعداد پنج تکرار از سلول های متافازی مناسب انتخاب و با استفاده از نرم افزار karyotype analysis 1/5 طول بازوهای کوتاه و بلند کروموزوم و طول کل کروموزومها اندازهگیری شد. سایر شاخص های کاریوتایپی در نرم افزار اکسل محاسبه گردید. نتایج نشان داد که عدد پایه کروموزومی در اکوتیپ بجنورد 7=x (14=x2=n2) و در سایر اکوتیپها 8=x (16=x2=n2) می باشد. دادهها در نرمافزار jmp8 در قالب طرح کاملا تصادفی نامتعادل تجزیه و تحلیل شدندکه اختلاف معنی داری را در سطح معنی داری یک درصد بین طول بازوی کوتاه، طول بازوی بلند و طول کل کروموزوم نشان دادند. مقایسه میانگین بین اکوتیپ ها به روش توکی انجام شد. به منظور دسته بندی اکوتیپ ها، تجزیه کلاستر به روش ward انجام شدکه توانست اکوتیپ ها را از نظر تقارن سانترومری و تقارن اندازه ی کروموزومی به دو گروه متقارن و نامتقارن تقسیم کند. کمترین فاصله اقلیدسی را دو اکوتیپ سمنان و طبس نشان دادند. بر اساس تجزیه و تحلیل های صورت گرفته مشخص شد،کوچکترین کروموزوم ها مربوط به اکوتیپ یزد و بزرگترین کروموزوم ها مربوط به اکوتیپ علیآباد است. متقارنترین کاریوتایپ (تقارن سانترومری متاسانتریکی و تقارن اندازه ) اکوتیپ یزد، و نامتقارن ترین کاریوتایپ اکوتیپ خواف بود .

شناسایی، جداسازی، بررسی بیان، انتقال و خاموش سازی ژنهای القا شده در پاسخ به تنش خشکی در گیاه سورگوم sorghum bicolor
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1391
  مهدی شاهسوند   احمد رضا بهرامی

سورگوم پنجمین غله مهم دردنیا می باشدکه به لحاظ مقاومت بالایی که نسبت به شرایط نا مساعد محیطی دارد همواره مورد توجه بسیاری از محققان بوده است. مقاومت به گرما و خشکی، یک مشخصه مهم برای این گیاه محسوب می شود. در این پژوهش با استفاده از روش cdna-aflp بر روی یک رقم مقاوم تجاری سورگوم تعدادی از ژنهای مرتبط با تنش خشکی شناسایی گردید و سپس بیان تعدادی از این ژنها توسط روش rt- pcr نیمه کمی و کمی تحت سطوح مختلف تنش خشکی آزمون گردید. بدین منظور گیاهچه های سورگوم در مرحله 6-5 برگی به محیط کشت هیدروپونیک انتقال یافته وتوسط peg (6000) تحت تیمار تنش خشکی قرار گرفتند و در زمانهای مختلف پس از اعمال تنش (2، 6، 12و 24 ساعت پس از اعمال تنش)، نمونه گیری از بافتهای برگ و ریشه انجام گرفت. سپس با استفاده از تکنیک cdna-aflp ژنهای القا شده در تنش خشکی شناسایی شدند و بیان برخی از آنها با استفاده روش rt- pcr نیمه کمی و کمی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که الگوی بیان ژنهای مرتبط با تنش خشکی کاملا وابسته به نوع بافت و اندام و زمان نمونه گیری می باشد. در ضمن این آزمایش نتایج حاصل از آزمایشات cdna – aflp قبلی راکاملا تایید می کرد. در ادامه یکی از ژنهای شناسایی شده (ژن شماره 39) که در مطالعات بیوانفورماتیک پروتئین فرضی را کد می نمود، در ناقل pbi 121 کلون شد وسپس به منظور بررسی نقش و عمل دقیق آن به گیاه مدل توتون انتقال داده شد و در نهایت بیان این ژن در گیاه توتون تراریخت بررسی شد. نتایج در گیاه توتون نشان داد که گیاه تراریخت نسبت به شاهد از مقاومت به خشکی بالاتری برخوردار بود. همچنین به منظور بررسی ژن شماره 17 که در مراحل بعداز تنش بیانش کاسته شده بود این ژن با استفاده از ناقلهای خاموشی rnai در گیاه سورگوم خاموش شد ولی در نهایت هیچ گیاه سورگومی باززایی نشد

بررسی میزان هتروزیس و قابلیت ترکیب‏ پذیری در لاین‏های گوجه‏ فرنگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1392
  محمود خدیوی بیدگلی   محمد فارسی

چکیده به منظور طراحی و اجرای برنامه های به نژادی، آگاهی ازساختار ژنتیکی گیاه مورد بررسی ضروری است و انتخاب والدین مناسب جهت تولید هیبریدهایی باعملکردبالامیتواندازهدررفت وقت وانرژی درمراحل بعدی جلوگیری کند. امروزه تحقیقات زیادی درزمینه اصلاح گوجه فرنگی برای صفات مرتبط باعملکرد، مقاومت به شرایط نامساعد محیطی وآفات انجام میشود. دربررسی گوجهفرنگی ازنظر ژنتیکی واصلاح آن تلاش میگردد تا از لاینهایی باحداکثر اختلاف درخصوصیات مورفولوژیکو زراعی استفاده گردد . بعنوان مثال بروز نماید. تحقیقی که پیشروست درسالهای 1390 تا 1392 f حداکثر هتروزیس ممکن در هیبریدهای 1 درگلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام گردید. دراین تحقیق قابلیت آنها، با استفاده از تلاقی دایآلل برای f ترکیبپذیری وهتروزیس در 7 لاین گوجه فرنگی و هیبریدهای 1 صفات باارزش زراعی مورد بررسی قرار گرفت. انتخاب والدین و انجام تلاقیها در سال 1390 وکشت و بررسی صفات مورد نظر درسالهای 1391 و 1392 درقالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با f هیبریدهای 1 3 تکرار انجام پذیرفت. صفات مورد مطالعه عبارتنداز: ارتفاع نشا، تعداد برگتا ظهوراولین گلآذین، تعداد روزازجوانه زنی تا گلدهی، تعداد روزازگلدهی تا رسیدن اولین میوه، تعداد میوه دربوته، متوسط وزن میوه، عملکردکل در بوته، تعداد حجره در میوه، قطر ساقه، مقدار بذردرمیوه، تعدادخوشه در بوته. نتایج حاصل از آنالیز واریانس نشان داد که اثرات سیتوپلاسمی و قابلیت ترکیبپذیری خصوصی برای کلیه صفات در سطح احتمال یک درصد معنی دار بودهاند. همچنین آنالیز رگرسیون واریانس-کوواریانس والد- نتاج مشخص نمود که اثرات فوق غالبیت در بیشترمکانهای ژنی کنترل کنندهی صفات تعداد میوه در بوته، تعداد برگدر بوته، ارتفاع نشا، تعداد روز از جوانهزنی تا گلدهی و متوسط وزن میوه هستند. همچنین مشخص شدکه درصفت تعداد خوشه در بوته و تعداد روز از گلدهی تا رسیدن اولین میوه غالبیت ناقصو اپیستازی بیشترین مشاهده شد. باتوجه به تولید p2 * p تاثیر را در کنترل مکانهای ژنی دارند. بیشترین تولید در هیبرید 3 p متوسط بوته و تعداد میوه برروی بوته برای دستیابی به تولیدکافی با میوه هایی باوزن استاندارد لاینهای , 1 پیشنهاد میگردند. p5, p7 کلمات کلیدی :گوجه فرنگی، تلاقی دای آلل، هتروزیس، قابلیت ترکیب پذیری

بررسی قابلیت های بیوسنتزی ریشه های موئین در سنبل الطیب و جداسازی ژن های مسیر بیوسنتز سسکوئی ترپنوئیدها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1392
  علی پاکدین پاریزی   قربانعلی نعمت زاده

از ریشه های گیاه سنبل الطیب (valeriana officinalis) بطور گسترده برای تسکین درد، استرس، اضطراب و همچنین القای خواب استفاده می شود. حضور گروهی از ترکیبات ترپنی (والرنیک اسید ومشتقات آن) در ریشه های گیاه مسبب خصوصیات دارویی آن می گردد. سنتز شیمیایی این ترکیب مشکل و پیچیده بوده و همچنین تامین آن از منابع طبیعی بدلیل محدودیت مزارع با مشکل روبرو است. استفاده از قابلیت های بیوسنتزی ریشه های موئین این گیاه، یک روش موثر برای تولید ترکیبات دارویی است. شناسایی ژن های دخیل در مسیر بیوسنتز والرنیک اسید امکان دستورزی مسیر بیوسنتزی و بیان ژن ها و در نتیجه بهبود سنتز این ترکیب را فراهم می سازد. در تحقیق حاضر ریشه های موئین سنبل الطیب توسط القا با چندین سویه باکتری آگروباکتریوم رایزوژنز تولید شده و قابلیت های بیوسنتزی کلون های مختلف این ریشه ها در تولید والرنیک اسید با استفاده از hplc سنجیده شد. نقش محیط کشت های پایه موراشیک و اسکوگ (ms)، لنسمیر و اسکوگ (ls)، گمبورگ (b5) و غلظت نمکی نیمه این محیط های کشت و همچنین نسبت ترکیبات محیط کشت بر رشد و تولید والرنیک اسید در ریشه های موئین بررسی گردید. علاوه براین تاثیر محرک های سالیسیلیک اسید و متیل جاسمونات نیز بر رشد ریشه های موئین و قابلیت های سنتزی آنها مورد سنجش قرار گرفت. ژن های دخیل در بیوسنتز ترکیبات ترپنی سنبل الطیب با استفاده از تکنیک race و آغازگرهای طراحی شده براساس نواحی محافظت شده این ژن ها در سایر گیاهان جداسازی شدند. برخی کلون های ریشه موئین سنبل الطیب قابلیت بیوسنتزی مشابه با ریشه گیاه طبیعی نشان دادند. ترکیب محیط کشت ریشه های موئین تاثیر زیادی بر رشد ریشه ها و تولید والرنیک اسید داشت. بهترین نتایج در محیط کشت b5 مشاهده شد. تاثیر محرک های متیل جاسمونات و سالیسیلیک اسید بر رشد و تولید والرنیک اسید نیز معنی دار بود. غلظت 100 میکرومولار این ترکیبات بیشترین تاثیر را بر تولید والرنیک اسید نشان داد. چهار ژن ترپن سنتاز با طول 1689، 1476، 1692 و 1776 جفت باز جداسازی شد. با انجام جستجوی شباهت مشخص شد که هر 4 ژن به زیر گروه tpsa ترپنوئیدها تعلق دارند. ترپن سنتازهای 1 و 3 سنبل الطیب شباهت بسیاری به سایر سسکوئی ترپن های گیاهی نشان دادند، در حالیکه ترپن سنتازهای 2 و4 با مونوترپن ها مشابه بودند.

ارزیابی اثرات کائولین بر برخی خصوصیات فیزیولوژیک و مورفولوژیک ارقام پسته (pistacia vera l.)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1392
  مینا نورزاده نامقی   غلام حسین داوری نژاد

کائولین ماده ای است طبیعی که اخیرا استفاده از آن گسترش یافته است. به همین منظور، دو آزمایش جداگانه، در گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد، ایران، در سال 1392 انجام گرفت. آزمایش اول روی دانهال های پسته بادامی زرند به صورت کرت های خرد شده در زمان بر پایه طرح کاملا تصادفی با پنج تکرار انجام شد. غلظت کائولین در چهار سطح (0، 5، 10 و 15 درصد) و نوبت پاشش در سه سطح (یک نوبت، دو نوبت و سه نوبت) به صورت فاکتوریل 4×3 به عنوان فاکتور اصلی و پنج زمان نمونه برداری به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شد. آزمایش دوم نیز به صورت کرت های خرد شده در زمان بر پایه طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار انجام شد. غلظت کائولین در دو سطح (0 و 5 درصد) روی ارقام 15 ساله پسته (اکبری، اوحدی و سفید) به صورت فاکتوریل به عنوان فاکتور اصلی و پنج زمان نمونه برداری به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شد. نتایج آزمایش اول نشان داد که اثر ساده غلظت کائولین بر تمامی صفات فیزیولوژیک بجز شاخص سبزینگی پسته معنی-دار (01/0p?) بود؛ بطوریکه بیشترین مقدار فتوسنتز، تعرق، هدایت روزنه ای و co 2 درون سلولی از غلظت 5% کائولین بدست آمد، اما با افزایش غلظت کائولین به دلیل اختلال در فعالیت روزنه ها این صفات کاهش نشان دادند. اثر ساده نوبت پاشش بر فتوسنتز، هدایت روزنه ای و تعرق معنی دار (05/0p?) بود؛ بطوریکه افزایش پاشش بیش از دو نوبت باعث کاهش معنی دار این صفات شد. همچنین اثر متقابل غلظت کائولین و نوبت پاشش نشان داد که تیمار 5% کائولین و دو نوبت پاشش با 4/79 میلی مول co 2 در متر مربع بر ثانیه بیشترین مقدار هدایت روزنه ای را دارا بود، اما در غلظت های بالا (15 و 10 درصد) افزایش بیش از یک نوبت پاشش به دلیل بسته شدن روزنه ها هدایت روزنه ای را کاهش داد. دما طی آزمایش اول با افزایش غلظت کائولین کاهش پیدا کرد؛ بطوریکه بالاترین دما با 17/33 درجه سانتی گراد برای شاهد و کمترین دما با 95/31 درجه سانتی گراد به تیمار 15% کائولین اختصاص داشتند. اثر ساده غلظت کائولین از نظر عملکرد کوانتومی اختلاف معنی داری را نشان داد (01/0p?). بیشترین و کمترین عملکرد کوانتومی به ترتیب با 89/0 و 87/0 برای شاهد و غلظت 15% کائولین حاصل شد که این امر بیان کننده کاهش جذب نور در غلظت های بالای کائولین است. اثر ساده و متقابل فاکتور های آزمایش بر میزان کربوهیدارت کل و صفات مورفولوژیک پسته بادامی زرند معنی دار نبود. نتایج آزمایش دوم نشان داد که تنها هدایت روزنه ای در ارقام پسته اکبری، اوحدی و سفید تحت تاثیر غلظت 5% کائولین قرار گرفت؛ به گونه ای که این تیمار باعث افزایش 7 درصدی هدایت روزنه ای در مقایسه با شاهد شد. بین ارقام و کلیه اثر متقابل تیمارها اختلاف معنی داری مشاهده نشد. بطور کلی، با توجه به نتایج بدست آمده غلظت 5% کائولین با یک نوبت پاشش بهترین تیمار جهت دستیابی به عملکرد مطلوب درختان پسته در مناطق گرمسیری در راستای کاهش مصرف سموم شیمیایی و کشاورزی ارگانیک می باشد.

تحلیل مصرف انرژی و اقتصادی تولید قارچ خوراکی در استان خراسان رضوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1392
  مسعود سعیدی   مهدی خجسته پور

در این تحقیق میزان انرژی مصرفی تولید قارچ دکمه ای در استان خراسان رضوی محاسبه شده است. اطلاعات از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری با 13 واحد تولید قارچ دکمه ای به دست آمد. واحدها، در سه سطح مساحتی بستر کشت سالیانه کم تر از 7000 مترمربع، 20000-7000 مترمربع و بیش تر از 20000 مترمربع مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد، میانگین انرژی ورودی برای تولید قارچ دکمه ای 86/2480 مگاژول بر مترمربع است. نهاده های سوخت، کاه و کلش گندم و ماشین آلات به ترتیب با 76/79، 40/12 و 59/5 درصد، پرمصرف ترین نهاده های انرژی در تولید قارچ دکمه ای بودند. نسبت منفعت به هزینه 36/1 محاسبه شد و نهاده نیروی انسانی با سهم 46 درصد از کل هزینه های ورودی بیش ترین هزینه ورودی را در تولید داشت. نتایج استفاده از تابع کاب داگلاس نشان داد که اثر نهاده های انرژی بذر گندم و کود مرغی در بین سایر نهاده ها بیش ترین ضریب رگرسیونی را به ترتیب (30/1) و (77/0) بر روی عملکرد (قارچ دکمه ای و کمپوست تولیدی) داشت و تأثیر نهاده کود مرغی بر عملکرد قارچ دکمه ای در سطح پنج درصد معنی دار شد. واحدهایی با مساحت بستر کشت سالیانه 20000-7000 مترمربع از انرژی مصرفی کم تر و کارایی انرژی بالاتری برای تولید قارچ و کمپوست بر واحد سطح برخوردار بودند.

بررسی تنوع سیتوژنتیکی و بیوشیمیایی چند گونه نعناع و امکان سنجی انگیزش پلی پلوئیدی و تاثیر آن بر خصوصیات مورفولوژیک و بیوشیمیایی پونه کوهی mentha mozaffarianii jamzad.
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1392
  عسکر غنی   مجید عزیزی

آزمایشات در چهار بخش اصلی شامل آزمایشات بیوشیمیایی، بررسی های سیتوژنتیکی، آزمایشات انگیزش تتراپلوئیدی و مقایسه خصوصیات رشدی و مواد موثره گیاهان تتراپلوئید و دیپلوئید پونه کوهی انجام شد. به منظور بررسی تنوع بیوشیمیایی عصاره جمعیت های نعناع، آزمایشی بر پایه طرح کاملا تصادفی با 52 تیمار (شامل جمعیت های مختلف مربوط به چهار گونه: نعناع خوراکی m. spicata، پونه وحشی m. longifolia، پونه آبی m. aquatica و پونه کوهی m. mozaffarianii) و 3 تکرار به اجرا درآمد. مهمترین صفات بیوشیمیایی عصاره شامل: میزان کلروفیل (b,a و کل)، کارتنوئید، فلاون و فلاونول، فلاونوئید کل، میزان ترکیبات فنلی کل، میزان فعالیت آنتی اکسیدانی و میزان کربوهیدرات کل اندازه گیری شد. همچنین جمعیت ها از نظر صفات فوق مورد تجزیه خوشه ای قرار گرفتند و همبستگی بین صفات بیوشیمیایی عصاره در جمعیت های هر گونه مورد بررسی قرار گرفت. در بخش دوم، جمعیت های مربوط به چهار گونه فوق از نظر سطح پلوئیدی توسط دستگاه فلوسایتومتری مورد آنالیز قرار گرفتند و سپس شمارش کروموزمی از چندین سیتوتایپ هر گونه انجام شد. در بخش سوم، به منظور انگیزش تتراپلوئیدی در دو جمعیت پونه کوهی، سه آزمایش مختلف طراحی شد. آزمایش اول، تاثیر غلظت های مختلف کلشیسین و زمان خیساندن بر دو جمعیت پونه کوهی (با استفاده از نمونه ریزوم) به صورت فاکتوریل با آرایش 2×2×5 (غلظت کلشیسین، زمان خیساندن و جمعیت)در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شد. آزمایش دوم، تاثیر غلظت های مختلف کلشیسین بر انگیزش تتراپلوئیدی در دو جمعیت پونه کوهی (تیمار مریسم انتهایی) بررسی شد. در آزمایش سوم، تاثیر غلظت های مختلف کلشیسین به صورت کاربرد همراه با آب آبیاری بر انگیزش تتراپلوئیدی در دو جمعیت پونه کوهی بررسی شد. در بخش پایانی، مقایسه ای از نظر خصوصیات رشدی و میزان مواد موثره گیاهان تتراپلوئید و دیپلوئید پونه کوهی انجام شد. نتایج آزمایشات بیوشیمیایی نشان داد که بین جمعیت ها تفاوت معنی داری از نظر صفات اندازه گیری شده وجود دارد و در هر گونه جمعیت های برتر از نظر هر صفت شناسایی شدند. نتایج آزمایش دوم نشان داد که در گونه نعناع خوراکی و پونه وحشی تنوع سیتوژنتیکی وجود دارد. در گونه نعناع خوراکی سیتوتایپ های دیپلوئید، تریپلوئید، تتراپلوئید و پنتاپلوئید شناسایی شدند. در پونه وحشی نیز سیتوتایپ های دیپلوئید و تریپلوئید شناسایی شدند. جمعیت های پونه آبی همگی اکتاپلوئید و دو جمعیت پونه کوهی نیز دیپلوئید بودند. در آزمایشات انگیزش تتراپلوئیدی، در تیمار ریزوم، با غلظت 025/0 درصد کلشیسین و مدت زمان 6 ساعت خیساندن، تنها در جمعیت کمارج 66/12 درصد گیاهان تتراپلوئید شناسایی شدند و در سایر تیمارها هیچ گیاه تتراپلوئیدی شناسایی نشد. نتایج بررسی های بخش پایانی نشان داد که تغییر سطح پلوئیدی تاثیر معنی داری بر بسیاری از خصوصیات رشدی و مورفولوژیک و مواد موثره پونه کوهی داشت. برخی از خصوصیات رشدی مانند ارتفاع بوته، فاصله میانگره، میانگین وزن تر و خشک برگ، تعداد استولون و همچنین بسیاری از خصوصیات بیوشیمیایی مانند میزان کاروتنوئید، میزان فلاونوئید کل، میزان ترکیبات فنلی، کربوهیدرات کل، درصد اسانس، عملکرد اسانس و اجزای اسانس تحت تاثیر سطح پلوئیدی قرار گرفتند.

مطالعه توارث چند صفت زراعی مهم در پنج رقم گندم نان با استفاده از تلاقی دای آلل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1392
  قاسم یارخواه سماغچه   محمد فارسی

آگاهی از پارامترهای ژنتیکی کنترل کننده ی صفات از جمله وراثت پذیری و نوع عمل ژن ها در انتخاب روش اصلاحی و مدیریت آن بسیار مهم است. بدین منظور یک آزمایش دای آلل کامل در پنج رقم گندم نان اجرا شد. 20 هیبرید بدست آمده در پاییز 1391 به همراه والدین تلاقی ها در غالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در مزرعه پژوهشکده علوم گیاهی دانشگاه فردوسی مشهد کشت شدند جهت انجام تجزیه دای آلل از دو روش گریفینگ و هیمن- جینکز استفاده گردید. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که بجز صفت تعداد روز تا رسیدگی فیزیولوژیکی اختلاف معنی داری بین ژنوتیپ ها وجود دارد. مقدار وراثت پذیری خصوصی صفات بین 5 تا 51 درصد بدست آمد که به ترتیب مربوط به طول دوره پرشدن دانه و طول برگ پرچم بود. در صفات ارتفاع بوته، تعداد سنبلچه در سنبله و طول پدانکل وراثت پذیری متوسط به بالا و در صفات شاخص برداشت، طول ریشک، وزن هکتولیتر و تعداد پنجه بارور وراثت پذیری پایینی مشاهده شد. سهم اثر افزایشی ژن ها در کنترل صفات تعداد روز تا سنبله دهی، طول دوره پرشدن دانه، ارتفاع بوته، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه و وزن هکتولیتر بیش از سهم اثر غیر افزایشی ژن ها بود و در دو صفت تعداد سنبلچه در سنبله و طول پدانکل اثر افزایشی ژن ها عامل اصلی کنترل کننده ی این صفات بود. در صفات طول برگ پرچم، شاخص برداشت و طول ریشک سهم اثر غیر افزایشی ژن ها در کنترل آن ها بیش از سهم اثر افزایشی بود. همچنین برای صفات طول سنبله و طول برگ پرچم اثر فوق غالبیت و برای طول ریشک اثر غالبیت کامل مشاهده شد. بنابراین توصیه میشود برای اصلاح صفات طول دوره پرشدن دانه، تعداد سنبلچه در سنبله، طول پدانکل و ارتفاع بوته از روشهای گزینش انفرادی یا توده ای، برای صفات شاخص برداشت، طول برگ پرچم و طول ریشک از روش های مبتنی بر دورگ گیری، وبرای سایر صفات از روشهای گزینش در نسل های در حال تفکیک استفاده شود.

بررسی امکان انتقال cdna ژن منگنز پراکسیداز(mnp) از قارچ خوراکی صدفی (pleurotus ostreatus) به قارچ خوراکی دکمه ای سفید (agaricus bisporus)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1392
  مژگان پروندی   محمد فارسی

یکی از مشکلات موجود در صنعت پرورش قارچ خوراکی دکمه ای سفید، کاهش و یا توقف تولید بعد از برداشت سوم است که به نظر می رسد عامل اصلی این مشکل، اتمام مواد غذایی برای مصرف این قارچ و عدم توان استفاده بهینه از کمپوست باشد. پس از اتمام فرآیند کمپوست سازی، اساساً کمپوست شامل دو ترکیب اصلی غذایی، لیگنوسلولز و بیوماس میکروبی می باشد. اما این بیوماس میکروبی که با بالا رفتن دما در انتهای مراحل اول تهیه کمپوست (فازi) افزایش می یابند، تنها 10 درصد نیاز غذایی قارچ دکمه ای را تأمین می کنند (ملوی، 2004). مطالعات محققان نشان داده است که در قارچ خوراکی دکمه ای سفید (agaricus bisporus) و قارچ خوراکی صدفی (pleurotus ostreatus) آنزیم های مختلفی از ابتدای رشد میسلیومی تا انتهای دوره میوه دهی، تجزیه ترکیبات لیگنینی را در محیط کمپوست بر عهده دارند (ملوی، 2004). محتوی لیگنوسلولز شامل لیگنین، سلولز و همی سلولز با نسبت 3:3:1 است. در نتیجه استفاده از کمپوست نیازمند توانایی تولید مجموعه ای از آنزیم های تجزیه کننده ترکیبات لیگنینی در قارچ a. bisporus می باشد (ملوی و همکاران، 2004). تأثیر آنزیم های لاکاز ، منگنز پراکسیداز ، لیگنین پراکسیداز و گلی اکسال اکسیدازها در فرآیند تجزیه ترکیبات لیگنینی در قارچ های تجزیه کننده ترکیبات لیگنینی توسط محققان مختلف اثبات شده است که البته فعالیت این آنزیم ها بستگی به نوع قارچ مورد مطالعه دارد (کامیتسوجی و همکاران، 2004). آنزیم منگنز پراکسیداز (ec .1.11.1.13) یک آنزیم تجزیه کننده لیگنین، خارج سلولی و دارای یک هسته مرکزی پراکسیداز است. درصورت تخریب شدن این هسته ی مرکزی، به یون mn+2 نیاز پیدا می کند. آنزیم منگنز پراکسیداز، mn+2 را به mn+3 اکسید می کند و mn+3 نیز به نوبه خود ساختارهای فنولیک را به رادیکال های فنوکسیل اکسید می نماید (گلد و همکاران، 1989). mn+3 ایجاد شده، بسیار فعال است و با کلات کردن اسیدهای آلی مانند اکسالات یا مالات که بوسیله قارچ ها تولید می شوند، کمپلکس تشکیل می دهد (ماکلا و همکاران، 2002). با کمک این کلات ها، یون های mn+3 پایدار شده و می توانند به درون موادی مانند چوب نفوذ کنند. عدم استفاده ی بهینه کمپوست، قدرت پایین قارچ خوراکی دکمه ای سفید در رقابت با دیگر قارچ های رقیب، کمبود عملکرد در واحد سطح با توجه به هزینه های تولید، آفات و بیماری ها، سازگاری و انعطاف پذیری پایین این قارچ با تغییر شرایط محیطی از جمله مشکلاتی هستند که اصلاحگران قارچ خوراکی با آن روبرو می باشند. برخلاف تلاش های زیاد صورت گرفته توسط محققین، تکنیک های متداول اصلاح نژاد در قارچ a. bisporus تنها منجر به تولید انگشت شماری نژاد جدید گشته است. بنابراین امروزه روش های سنتی اصلاح در قارچ های خوراکی با مشکلاتی همراه می باشد، از جمله می توان به مواردی همچون نیاز به تهیه جدایه های دارای ویژگی مد نظر، انجام آزمون های عملکرد به شیوه سنتی و پایین بودن شانس موفقیت در انتقال خصوصیات مهم زراعی از قبیل عملکرد و مقاومت به بیماری ها اشاره کرد. لذا روش های سنتی تقریباً جایگاه خود را به روش های نوین زیست فن آوری سپرده است. از جمله این روش ها، اقدام به دستورزی و انتقال خصوصیت مورد نظر برای اهداف خاص در این میکرواورگانیسم می باشد که در طی سال های اخیر مورد توجه و بررسی ویژه ای در محافل علمی گرفته است. در این تحقیق به منظور افزایش بهبود کارایی تجزیه ترکیبات لیگنینی، ژن منگنز پراکسیداز (mnp) از قارچ p. ostreatus جداسازی و در سازه اختصاصی قارچ دکمه ای سفید حامل پروموتور gpdii همسانه سازی شده و انتقال آن به قارچa. bisporus (نژاد 737) از طریق روش استفاده از آگروباکتریوم (amt) مورد بررسی قرار گرفت.

بررسی تنوع ژنتیکی ایزوله های مختلف قارچ خوراکی دکمه ای سفید با استفاده از تکنیک cdna-aflp
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان البرز - دانشکده کشاورزی 1392
  محبوبه هاشمی نیا   محمد فارسی

افزایش روز افزون جمعیت و نیاز به مواد غذایی متنوع و جدید با کیفیت غذایی بالا سبب شده تا تولید محصولاتی که دارای پروتئین و املاح مناسبی هستند و امکان افزایش تولید آنها در کشور وجود دارد، مورد توجه بیشتری قرار بگیرند. قارچ های خوراکی یکی از ارزشمندترین و ارزان ترین منابع سرشار پروتئینی محسوب می شوند و در جهان از اهمیت فراوانی برخوردار می باشند. قارچ خوراکی دکمه ای سفید agaricus bisporus یکی از قارچ های رشته ای با اهمیت اقتصادی بالاست. تولید بهینه و رسیدن به کیفیت بالای این قارچ نیاز به تحقیقات گسترده در زمینه شناخت ساختار ژنتیکی و اصلاح این گونه را در پی دارد. در این مطالعه، از نشانگر aflp برای انگشت نگاری ژنتیکی به حقوق مالکیت معنوی آنها کاربرد داشته باشد. با استفاده از 4 ترکیب آغازگری (msei/ecori)، 263 باند قابل امتیازدهی ایجاد شد. شباهت ژنتیکی جفت نمونه ها بین 42% تا 93% متغیر بود و دندوگرام ترسیم شده با استفاده از روش upgma و نرم افزار jmp4 و ntsys، سه گروه اصلی را بین 19 نژاد قارچ دکمه ای مشخص کرد. سرعت رشد ایزوله های مورد مطالعه در مراحل مختلف رشدی شامل سرعت رشد شعاعی پرگنه در محیط کشت جامد، سرعت پرکردن اسپاون، سرعت پرکردن کمپوست و خاک پوششی و در نهایت میزان عملکرد با یکدیگر مقایسه گردید و جدول همبستگی آنها به منظور پیدا کردن رابطه معنی دار بین این صفات رسم شد. در نهایت رابطه معنی داری با ضریب همبستگی 99% بین سرعت رشد در محیط کشت جامد و سرعت رشد در اسپاون و نیز رابطه معنی داری با ضریب 90% بین سرعت رشد در محیط کشت جامد وعملکرد بدست آمد. در بعضی موارد مشاهده شد ایزوله هایی با اسامی تجاری یکسان مشخصات ژنتیکی و میزان عملکرد متفاوتی را نشان دادند و بالعکس.

بررسی تاثیر محیط کشت های تکمیل شده با ضایعات مختلف کشاورزی در تولید قارچ دارویی گانودرما (ganoderma lucidum)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  مسعود عظیمی   مجید عزیزی

قارچ گانودرما لوسیدوم ganoderma lucidum (fr.) karst یک گونه از شاخهbasidiomycetes متعلق به راسته aphyllophorales و از خانواده ployporaceae می باشد. از 20 سال گذشته تحقیقات جدی روی خواص دارویی این قارچ دارویی در دنیا شروع شده است. این قارچ برای درمان سرطان معده، هپاتیتa ، b و c، آرتروز، دردهای عصبی، بیخوابی، برونشیت، آسم، زخم معده، فشار خون، کلسترول بالا استفاده می شود. این تحقیق در قالب 3 آزمایش مجزا شامل: 1- بررسی تاثیر ضایعات مختلف کشاورزی و دما بر سرعت رشد، وزن خشک و میزان پلی ساکارید های خارج و درون سلولی میسلیوم دو نژاد قارچ گانودرما. (ضایعات کشاورزی شامل: تفاله سیاه دانه، تفاله چای، تفاله فندق، تفاله نارگیل، تفاله بادام، تفاله کنجد و ملاس چغندر قند در دو دمای 1± 25 و 1±30 درجه سانتیگراد بود) 2- بررسی تاًثیر ضایعات مختلف کشاورزی و دما بر کیفیت و سرعت رشد میسلیوم در اسپاون خاک اره ی دو نژاد قارچ دارویی گانودرما. (ضایعات کشاورزی شامل خاک اره، خاک اره + سبوس، تفاله چای، تفاله کنجد و تفاله سیاه دانه در دو دمای 1± 25 و 1±30 درجه سانتیگراد بود) 3- بررسی تاثیر ضایعات مختلف کشاورزی بر برخی فاکتورهای فیزیولوژیکی و پلی ساکارید میوه ی قارچ دارویی گانودرما. (ضایعات کشاورزی شامل تفاله سیاه دانه، تفاله چای، تفاله فندق، تفاله نارگیل، تفاله بادام و تفاله کنجد بودند و با دو نوع سبوس گندم و برنج بود). تمامی آزمایش ها به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار اجرا شد. نتایج آزمایش اول نشان داد که تیمار تفاله بادام بهترین سرعت رشد و وزن خشک میسلیوم و تیمار ملاس چغندرقند بالاترین پلی ساکارید خارج و درون سلولی را تولید کرد و دمای30 درجه سانتیگراد بهترین دما تشخیص داده شد. در آزمایش دوم بهترین کیفیت اسپاون در تفاله‎ ی کنجد مشاهده شد. از بین دو تیمار دمایی استفاده شده، دمای 30 درجه سانتیگراد، هم از نظر سرعت رشد میسلیوم و هم از نظر کیفیت اسپاون نسبت به دمای 25 درجه سانتیگراد برتری داشت. از بین دو نژاد قارچ گانودرما، نژاد fum1 بیشترین سرعت رشد میسلیوم و نژاد akitama-shiki بهترین کیفیت اسپاون را داشت. در آزمایش سوم سبوس برنج برای کشت قارچ گانودرما مناسب تشخیص داده شد و از بین ضایعات کشاورزی مورد استفاده در این آزمایش تفاله بادام مناسب ترین مکمل بستر کشت از لحاظ فاکتور های اندازه گیری شده تشخیص داده شد. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که استفاده از ضایعات کشاورزی می تواند جایگزین استفاده از محیط های کشت های گران قیمت شود. با توجه به این که یک ترکیب را نمی توان به عنوان بهترین ترکیب در تمامی فاکتور های اندازه گیری شده (سرعت رشد میسلیوم، وزن خشک میسلیوم، میزان پلی ساکارید های خارج و درون سلولی) معرفی کرد باید با توجه به هدف از تولید بهترین ترکیب را انتخاب کرد.

شناسایی mirna ها و ژن های هدف آنها در گیاه برنج در پاسخ به تنش خشکی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  احسان محسنی فرد   قاسم حسینی سالکده

mirnaها مولکول¬های کوچک تنظیمی هستند که در بسیاری از فرایندهای مرتبط با تکثیر، رشد و نمو و پاسخ گیاه به تنش¬های زیستی و غیرزیستی نقش دارند. تنش خشکی یکی از مهم ترین تنش های غیرزیستی تأثیرگذار بر کاهش سطح زیرکشت و عملکرد برنج (oryza sativa) می¬باشد. هدف این مطالعه شناسایی mirnaهای دخیل در تنش خشکی، سیگنالینگ تنش خشکی و سیگنالینگ حضور آب با استفاده از ریشه های تقسیم شده بود. به همین منظور سه تیمار مختلف شاهد، تنش خشکی و تنش خشکی همراه با حضور نسبی آب تهیه شد. شناسایی mirnaهای جدید و بررسی تغیر بیان mirnaهای شناخته شده با استفاده از روش توالی¬یابی با کارایی بالا انجام گرفت. در مجموع در این مطالعه 209 mirna جدید شناسایی شد. همچنین بررسی تغییر بیان mirnaها در دو تیمار نسبت به تیمار شاهد تغییر بیان 159 mirna را نشان داد که 83، 44 و 32 mirna به ترتیب در هردو تیمار، تیمار خشکی و تیمار توأم خشکی و آب تغییر بیان نشان دادند. بررسی عملکرد ژن های هدف شناسایی شده برای mirnaهایی که تغییر بیان نشان داده بودند مشخص کرد که این ژن ها عمدتاً فاکتورهای رونویسی تأثیرگذار در رشد و نمو، مرفولوژی برگ، تنظیم هموستازی هورمونی و پاسخ به تنش هستند. نتایج نشان داد که تنظیم میزان هورمون های اکسین، سیتوکنین، ابسزیک اسید و جاسمونیک اسید و همچنین تنظیم میزان فتوسنتز و هموستازی فسفر از مهم¬ترین تفاوت¬های مشاهده¬شده در دو تیمار خشکی و خشکی توأم با آب بود. در مجموع در تیمار توأم خشکی و آب نسبت به تیمار خشکی تغییر بیان متفاوتی برای mirnaها مشاهده-شد و این تغییر بیان به گونه¬ای بود که موجب تعدیل شرایط گیاه و القای شرایط نرمال می¬شد. مکانیسم-های تنظیم هموستازی هورمونی و تولید و مصرف انرژی، به ¬عنوان مهم¬ترین مسیرهای نشان¬دهنده تفاوت این دو تیمار مشخص شدند.

بررسی قابلیت آندروژنز با تاکید بر کشت بساک در ارقام مختلف گوجه فرنگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  رسول نجیب   محمد فارسی

تولید لاین های خالص بوسیله القاء آندروژنز یک راه حل امیدبخش و جایگزین برای برنامه های اصلاح کلاسیک می باشد. این تکنولوژی در گوجه فرنگی به توسعه و اصلاح روش ها نیازمند است. ژنوتیپ و مرحله توسعه میکروسپور از مهمترین عوامل موفقیت القاء آندروژنز در گوجه فرنگی می باشند. به منظور بررسی پاسخ به آندروژنز و القاء کالوس و نیز بررسی سیتولوژیکی مراحل مختلف نمو طبیعی میکروسپورها و دانه های گرده در گوجه فرنگی، چهار رقم موبیل هلند، بیکر، u. s. agriseed و خرم انتخاب شدند. جهت تعیین مرحله مناسب توسعه میکروسپور برای کشت بساک بررسی های سیتولوژیکی در اندازه های مختلف طولی 9/7-2 میلی متری جوانه های گل انجام شد. برای بررسی سیتولوژیکی نمو میکروسپورها نیز از پیش تیمار سرمایی oc 4 به مدت 15 دقیقه و محلول رنگی استوکارمن چهار درصد استفاده شد. برای پیش تیمار بساک ها جهت کشت از کلشی سین 025/0 درصد در دمای oc 4 به مدت 48 ساعت استفاده شد. سپس بساک ها در محیط کشت ms حاوی 2 میلی گرم بر لیتر iaa و 1 میلی گرم بر لیتر 2ip کشت شدند. نتایج بررسی ارتباط بین طول جوانه گل و طول بساک نشان داد که همبستگی بین این دو متغیر معنی دار است (0001/0 p <). برمبنای مطالعات سیتولوژیکی در هر چهار رقم مورد آزمایش، جوانه های گل با اندازه طولی 9/4-4 میلی متر بدلیل داشتن بالاترین فراوانی میکروسپورهای مرحله میوز تا اواسط مرحله تک هسته ای، جهت کشت انتخاب شدند تا با اعمال پیش تیمار مطلوب در زمان مناسب بتوان میکروسپورها را از میسر نمو طبیعی منحرف کرد و آنها را در مسیر اسپوروفیتی قرار داد. روند تغییرات در فراوانی القاء کالوس و ضخامت کالوس ها در طی هشت هفته ثبت شد. نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که ژنوتیپ های مورد مطالعه از نظر فراوانی نسبی القاء کالوس با هم اختلاف معنی داری دارند (0001/0 p <). دو رقم موبیل هلند و خرم پتانسیل بالایی برای پاسخ به آندروژنز از طریق کشت بساک نشان دادند. به نظر می رسد با بهبود شرایط فیزیولوژیکی جهت رشد گیاه مادری و بهینه سازی ترکیبات محیط کشت در آزمایشات بعدی بتوان در زمینه تولید گیاهان هاپلوئید در این دو رقم گوجه فرنگی به پیشرفت هایی دست پیدا کرد.

بررسی امکان تهیه هیبرید با روش تک اسپور در چند ایزوله از قارچ صدفیpleurotus florida
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  اسماء اسیوند   محمد فارسی

قارچ صدفی فلوریدا با نام علمی pleurotus florida جزو قارچ های بازیدیومایست است. این قارچ غیر از مصارف خوراکی دارای ارزش دارویی در درمان بیماری های قلبی و عروقی، کنترل سرطان و کاهش کلسترول بوده و از خصوصیات آللوپاتی و لیگنینوسلولزی آن در تجارت و صنعت استفاده می شود. امروزه این قارچ در پژوهش های زیست پالایی به علت خاصیت جذب بالای فلزات سنگین مطرح گردیده است. برای استفاده از هر یک از این خصوصیات پر ارزش قارچ صدفی فلوریدا، تهیه هیبرید با عملکرد بالا و یا اصلاح با اهداف خاص، نیاز است. در این پژوهش از میوه قارچ با روش نوین اسپورگیری مستقیم، کشت ایزوله تک اسپور انجام شد. dna ژنومی آن از بافت میسلیوم اولیه استخراج گردید و به وسیله آغازگرهای issr که مبتنی بر pcr هستند، چندشکلی بین توالی های ساده تکراری ژنوم تک اسپورها مورد بررسی قرار گرفت. این بررسی که با نرم افزار ntsys آنالیز شد، منجر به شناسایی تک اسپورهای دور ازهم گردید. این تک اسپورها به عنوان والدین انتخاب شدند و در تلاقی شرکت کردند. با وجود دو لوکوس ناسازگاری در این قارچ، نتایج بررسی های ملکولی و فنوتیپی و همچنین نسبت تعداد تلاقی های موفق به تلاقی های ناموفق، نشان داد که امکان تهیه هیبرید در سنجش و انتخاب والدین با آغازگر issr و روش تک اسپور موفقیت آمیز و قابل تکرار خواهد بود.

شناسایی و بررسی میکرو rnaهای پاسخ دهنده به سرما در گیاه گوجه فرنگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  احسان ولی الهی   محمد فارسی

میکرو rnaها (micrornas) مولکول های rna تک رشته ای بطول تقریبی 23-21 نوکلئوتید هستند که از برش ساختمان های سنجاق سری ایجاد شده توسط rna های غیر کد شونده بوجود می آیند. این مولکول ها در فرایندهای مختلف سلولی نظیر نمو، انتقال سیگنال، تخریب پروتئین، پاسخ به تهاجم بیمارگرها و تنش های محیطی نقش دارند. ازجمله تنش های محیطی که نقش موثری در توزیع و پراکنش گیاهان در مناطق مختلف دارد، تنش دمایی است. مطالعه الگوی بیان میکرو rnaها و بررسی ژن های هدف آنها، درک جامع تری را از شبکه های کنترل کننده پاسخ به تنش فراهم می کند. در این پژوهش برای اولین بار مطالعه الگوی بیان میکرو rna ها در شرایط تنش سرمایی در گیاه گوجه فرنگی انجام شد. برای شناسایی و تعیین ترادف smallrnaهای موجود در بافت برگ، از تکنیک illumina (solexa) sequencing استفاده شد. با آنالیز کتابخانه های تهیه شده از small rnaهای بافت برگ 28 خانواده حفاظت شده mirna و حدود 50 میکرو rna که تا کنون گزارشی از آنها در پایگاه mirbase برای گیاه گوجه فرنگی ارائه نشده است، شناسایی شد. براساس آنالیز کتابخانه degradom مشخص شد که بیشتر میکرو rnaهای بافت برگ، در کنترل فاکتور های رونویسی محافظت شده مانند spl، arf وmyb نقش دارند. در نهایت به منظور بررسی اثر تنش سرما بر بیان میکروrna ها، تغییرات بیان 14 میکروrna در شرایط تنش سرما با استفاده از تکنیسک stem-loop qpcr مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که میکرو rnaهای پاسخ دهنده به سرما از طریق کنترل ژن های مرتبط با رشد و نمو، پاسخ به تنش، القاء زمان گلدهی و فتوسنتز در فرآیند پاسخ به تنش در گیاه گوجه فرنگی نقش ایفاء می کنند.

سنتز، مشخصه نگاری و کاربرد نقاط کوانتومی کلوئیدی آلائیده شده به عنوان نانو فوتوکاتالیست های جدید برای حذف آلاینده های رنگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یاسوج - دانشکده علوم پایه 1393
  محمد فارسی   حمید رضا رجبی

در این تحقیق، نقاط کوانتومی سولفید روی خالص و آلائیده شده با یون های فلزی واسطه مختلف در محیط آبی و در حضور عوامل مهارکننده های مختلف شامل: 2-مرکاپتواتانول ، تیواوره و l-سیستین در دمای اتاق و بدون استفاده از هر گونه حلال آلی تهیه شد. تاثیر حضور یون های فلزی واسطه شامل (fe3+، mn2+، ni2+ و co2+) به عنوان آلائیده کننده در درصد های وزنی (1، 3، 5 و %7) و همچنین اثر عامل مهار کننده بر خصوصیات رنگی، ویژگی-های طیف نوری، و ساختاری سولفید روی مطالعه گردید. اندازه نقاط کوانتومی با روش میکروسکوپ الکترونی عبوری (tem) بررسی شد. آنالیز tem میانگین اندازه ذرات را در محدوده 3-5/0 نانومتر تخمین زد. آنالیز پراش اشعه ایکس (xrd)، وجود سه پیک مجزا را در موقعیت (1 1 1)، (0 2 2) و (1 1 3) و وجود ساختار کریستالی مکعب مربوط به نانوذرات سولفید روی خالص و آلائیده شده را نشان می دهد. علاوه بر این بررسی های اسپکتروفتومتری uv-vis نقاط کوانتومی سولفید روی خالص و آلائیده شده یک باند پهن جذبی uv در محدوده (270-310 نانومتر) نشان داد. در ادامه برای مطالعه ویژگی فوتوکاتالیستی نقاط کوانتومی سولفید روی خالص تهیه شده در حضور مهارکننده های 2-مرکاپتواتانول، تیواوره و l-سیستین، سه رنگ آلاینده به عنوان مولکول الگو به کار گرفته شد. تخریب نوری رنگ آنیونی تیمول بلو (tb) و رنگ های کاتیونی شامل متیل ویولت (mv) و کریستال ویولت (cv) تحت تابش لامپ uv با استفاده از نقاط کوانتومی خالص و آلائیده شده به طور مقایسه ای مطالعه گردید. تاثیر پارامتر های عملی شامل مقدار و نوع نانو فوتوکاتالیست، زمان تابش، ph نمونه ها و اثر الکترولیت بر بازده رنگ زدایی رنگ های آلی بررسی گردید. بررسی استفاده مجدد از نانوذرات نشان داد که می توان حداقل چهار مرتبه از آن ها در فرآیند تخریب رنگ نوری استفاده کرد. در نهایت، سینتیک و مکانیسم تخریب نوری رنگ ها مطالعه و بحث گردید.

جداسازی و شناسایی قارچ های اندوفیت تولید کننده تاکسول از سرخدار بومی ایران (taxus baccata) بر مبنای pcr
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1394
  سعید فرخی   محمد فارسی

ترکیبات تولید شده توسط میکروارگانیسم ها در ارائه فرصت هایی برای نوآوری در کشف دارو و پیشرفت، سابقه ای طولانی دارند. میکروارگانیسم های اندوفیت توجه زیادی را به عنوان منابعی از داروهای جدید، به خود معطوف کرده اند. در این تحقیق، نمونه هایی از taxus baccata (سرخدار بومی ایران) از جنگل های دره-زرین در علی آباد کتول جمع آوری شد. dna ژنومی نمونه ها استخراج گردید و حضور ژن های کدکننده ی 10- داستیل باکاتین استیل ترانسفراز (dbat) و فنیل پروپانوئید استیل ترانسفراز (bapt)، دو ژن کلیدی در مسیر بیوسنتز تاکسول، با استفاده از واکنش زنجیره ای پلیمراز (pcr) بررسی شد. سپس ایزوله ها برای فعالیت ضد میکروبی شان غربالگری و ارزیابی شدند. فعالیت ضد میکروبی عصاره خام اتیل استاتی ایزوله ها با روش نشت دیسک-آگار در برابر 12 میکروارگانیسم مورد بررسی قرار گرفت. شصت و سه ایزوله اندوفیت قارچی از سرخدار بومی ایران جداسازی شد. حضور ژن dbat در 23 ایزوله اندوفیت قارچی مشاهده شد. تمام عصاره های قارچ های اندوفیت روی حداقل 7 میکروارگانیسم فعالیت ضد میکروبی نشان دادند. در طی این آزمایش میانگین محدوده بازدارندگی از 2 تا 25 میلی متر تغییر کرد. حداکثر میزان محدوده بازدارندگی 25 میلی متر در برابر قارچ پاتوژن alternaria alternata بود. از طرفی حداکثر میزان محدوده بازدارندگی در بین باکتری ها مربوط به باکتری پاتوژن انسانی bacillus subtilis بود که به میزان 1/10 میلی متر رسید. مقایسه میانگین محدوده بازدارندگی عصاره های به دست آمده با اتیل استات و اثرشان بر روی رشد گروه های متفاوت از میکروارگانیسم ها نشان داد که عصاره های pezicula sp.5، cryptosporiopsis sp.2و cryptosporiopsis sp.4 موثرتر بودند و فعالیت با طیف وسیعی را، روی گروه های متفاوت از میکروارگانیسم ها (قارچ ها، باکتری های گرم مثبت و گرم منفی)، از خود به نمایش گذاشتند.

بررسی تنوع ملکولی با استفاده از روش rapd در ارقام مختلف گوجه فرنگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1382
  حسن گوهررخی   محمد فارسی

چکیده ندارد.

امکان سنجی استفاده از ضایعات کشاورزی در مراحل مختلف کشت قارچ shi-ta-ke
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1388
  لیلا رازقی یدک   مجید عزیزی

قارچ شی تاکه ) lentinula edodes(berk) singer/pegler (از لحاظ تولید رتبه دوم را در میان قارچ های خوراکی مهم دنیا به خود اختصاص داده است. این قارچ به خاطر طعم و مزه بی نظیر و همچنین خواص دارویی مدتهای مدیدی است که مورد توجه ویژه قرار گرفته است. این تحقیق به منظور بهینه سازی شرایط محیطی برای تولید قارچ "شی تاکه" به اجرا در آمد و کلیه آزمایشات به 3 بخش تقسیم شد. در بخش اول بهینه سازی شرایط برای رشد میسلیوم با طراحی دو آزمایش مجزا مورد بررسی قرار گرفت. در آزمایش اول اثر نوع محیط کشت (در چهار سطح)، ph ( در سه سطح) و دما (در دو سطح) و تاثیر متقابل آنها بر رشد شعاعی میسیلیوم در محیط کشت جامد بررسی شد. در آزمایش دوم تاثیر نوع محیط کشت و ph بر وزن میسلیوم در محیط کشت مایع و دمای 25 درجه مورد ارزیابی قرار گرفت. در بخش دوم بهینه سازی تولید اسپاون با استفاده از 5 نوع بذر غلات ( گندم، جو، ارزن، سورگوم غله ایی و سورگوم جارویی) با دو روش آماده سازی ( پختن و خیساندن) و همچنین چهار فرمول خاک اره غنی شده مورد بررسی قرار گرفت و در بخش 3 تاثیر فرمول های مختلف سوبسترا بر عملکرد، عملکرد بیولوژیکی، میانگین وزن و تعداد قارچ بررسی شد. نتایج آزمایشات بخش اول نشان داد که در محیط جامد اثر نوع محیط کشت، ph و دما برسرعت رشد میسلیوم و اثر متقابل بین محیط کشت و ph ، دما و محیط کشت و بین ph و دما نیز در سطح 1 درصد معنی دار است. مقایسه سرعت رشد میسلیوم در محیط های کشت جامد نشان داد که بیشترین سرعت رشد (8/54 میلی متر در روز) در محیط های دست ساز بدست آمد و کمترین سرعت رشد (6/20 میلی متر در روز) در محیط کشت دست ساز 3 (m3) مشاهده شد. افزایش دما از 25 به 27 درجه منجر به کاهش معنی داری در سرعت رشد گردید. افزایش ph از 4/5به 6/5 نیز منجر به کاهش رشد گردید و بیشترین سرعت رشد در 4/5=ph مشاهده شد. در محیط کشت مایع نیز تاثیر نوع محیط کشت و ph در سطح 5 درصد معنی دار بود. بیشترین وزن میسلیوم در محیط مایع متعلق به محیط های دست ساز بود و برعکس آزمایش اول، بهترین عملکرد میسلیوم در 5/5 ph= بدست آمد. نتایج آزمایشات بخش دوم نشان داد که نوع غلات، روش آماده سازی و اثر این دو بر سرعت رشد میسلیوم در سطح 5 درصد معنی دار است و روش پختن بر روش خیساندن برتری دارد. بالاترین سرعت رشد با روش پختن و در سورگوم دانه ایی مشاهده شد در حالیکه بهترین نمره کیفیت اسپاون از جو بدست آمد. در آزمایش اسپان خاک اره نتایج نشان داد که فرمول 1 ( اضافه نمودن سبوس گندم و تفاله چای به ترتیب 15 و 20 درصد) و فرمول 4 ( اضافه نمودن ارزن و سبوس گندم هر کدام 10 درصد) از هر نظر برتر بودند. در نتایج بخش 3 فرمول سوبسترای 1 سبب تولید زودتر میوه نسبت به بقیه (58 روز از تلقیح تا تولید میوه) گردید. همچنین این فرمول سبب بیشترین عملکرد ( g/log112/3) و عملکرد بیولوژیکی (035/9%) در بین سایر فرمول های سوبسترای مورد بررسی داشت. تعداد قارچ نیز در فرمول سوبسترای 1 بیشترین مقدار ( 16/7 n/log) بود لازم به ذکر است که بین فرمول های سوبسترای 1 و 2 از لحاظ خصوصیات اندازه گیری شده، اختلاف معنی داری وجود نداشت. بیشترین میانگین وزن قارچ تعلق به فرمول سوبسترای 4 با 14/33گرم قارچ داشت.

بررسی کارایی نشانگرهای مولکولی aflp در شناسایی بهترین والدین هیبرید f1 گوجه فرنگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1388
  مریم نبی پور   محمد فارسی

گوجه فرنگی به دلیل ارزش غذایی بسیار بالا و موارد مصرفی گسترده، یکی از مهم ترین محصولات کشاورزی از نظر سطح زیر کشت و اهمیت اقتصادی می باشد. تولید بذر هیبرید یکی از پر سودترین تجارت های جهانی است که به دلیل قیمت بالای آن، یکی از مشکلات کشور در فقدان عملکرد مطلوب گوجه فرنگی می باشد. شناخت ترکیبات والدینی برتر یکی از مهم ترین مراحل در برنامه های اصلاحی تولید بذر هیبرید است. ارزیابی لاین ها با استفاده از روش های مرسوم، پر هزینه، وقت گیر و نیازمند آزمایشات مزرعه ای وسیع می باشد. پیشرفت های اخیر در زمینه بررسی ژنوم، امید های قابل توجهی در تخمین عملکرد هیبرید ها و شناسایی تلاقی های برتر با استفاده از نشانگر های مولکولی در برنامه های اصلاحی فراهم آورده است. در طول دو دهه گذشته مطالعات مختلفی وجود همبستگی بین فاصله ژنتیکی بر اساس نشانگر های مولکولی مختلف با عملکرد هیبرید را تأیید نموده است. در این مطالعه به منظور بررسی روابط لاین ها، فاصله ژنتیکی و در نهایت انتخاب والدین مناسب جهت تولید هیبرید از نشانگر aflp استفاده شد. استخراج dna از مرحله گیاهچه ای لاین های مود نظر انجام گرفت. بعد از انجام مراحل مختلف آزمایشات aflp، در نهایت 4 ترکیب آغاز گری برای انجام آنالیز های مربوطه انتخاب شد. نتایج نشان داد با وجودی که نشانگر مولکولی aflp در تشخیص چندشکلی و فاصله ژنتیکی میان لاین های گوجه فرنگی کارآمد می باشد، رابطه معنی داری میان فاصله ژنتیکی مبتنی بر نشانگر و کارایی هیبرید نمونه های مورد نظر مشاهده نشد.

بررسی هتروزیس و توانایی ترکیب پذیری لاینهای گوجه فرنگی برای صفات با ارزش زراعی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1388
  حامد کاوه   حسین نعمتی

امروزه تحقیقات زیادی در زمینه اصلاح گوجه فرنگی برای صفات مرتبط با عملکرد ، مقاومت به شرایط نامساعد محیطی و آفات انجام می شود.در بررسی گوجه فرنگی از نظر ژنتیکی و اصلاح آن تلاش می گردد تا از لاینهایی با حداکثر اختلاف در خصوصیات مورفولوژیک و زراعی استفاده گردد تا نتایج بهتری حاصل گردد.بعنوان مثال حداکثر هتروزیس ممکن در هیبریدهای f1 بروز نماید.تحقیقی که پیش روست در سالهای 1386 تا 1388 در گلخانه تحقیقاتی و آزمایشگاه گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام گردید. در این تحقیق قابلیت ترکیب پذیری و هتروزیس در 7 لاین گوجه فرنگی و هیبریدهای f1 آنها ، با استفاده از تلاقی دای آلل برای صفات با ارزش زراعی مورد بررسی قرار گرفت. انتخاب والدین و انجام تلاقی ها در سال 1386 و کشت هیبریدهای f1 و بررسی صفات مورد نظر در سال 1387 و 1388 در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 4 تکرار انجام پذیرفت.صفات مورد مطالعه عبارتند از متوسط تولید بوته ، تعداد میوه در بوته ، وزن متوسط میوه ، درصد جوانه زنی بذر و سرعت و درصد ظهور گیاهچه در شرایط استرس شوری.نتایج حاصل از آنالیز واریانس نشان داد که اثرات سیتوپلاسمی و قابلیت ترکیب پذیری خصوصی برای کلیه صفات در سطح احتمال یک درصد معنی دار بوده اند.همچینین آنالیز رگرسیون واریانس- کوواریانس والد- نتاج مشخص نمود که اثرات فوق غالبیت در بیشتر مکان های ژنی کنترل کننده صفات تولید متوسط بوته ، درصد جوانه زنی بذر و سرعت و درصد ظهور گیاهچه در شرایط شوری هستند.همچنین مشخص شد که در صفت تعداد میوه روی بوته غالبیت ناقص و اثرات افزایشی و صفت وزن متوسط میوه غالبیت ناقص و اپیستازی بیشترین تاثیر را در کنترل مکان های ژنی دارند.بیشترین تولید در هیبرید fla × ct6 مشاهده شد. با توجه به تولید متوسط بوته و تعداد میوه بر روی بوته برای دستیابی به تولید کافی با میوه هایی با وزن استاندارد لاینهای ct6 ، la3770 و fla پیشنهاد می گردند. بهترین لاین برای مقاومت به شوری در دوره نونهالی r205 بوده است که بیشترین قابلیت ترکیب پذیری را در هر سه صفت مورد بررسی مرتبط با مقاومت به شوری داشته است.

بررسی امکان جداسازی و همسانه سازی cdna ژن منگنز پراکسیداز (mnp) از قارچ خوراکی دکمه ای (agaricus bisporus)، مقدمه ای برای دستورزی ژنتیکی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1388
  جواد حسن جانپور   محمد فارسی

تولید و پرورش قارچ خوراکی یکی از کاربردهای جاری فن آوری های میکروبی به منظور تبدیل زیستی ضایعات بخش کشاورزی به فرآورده های با ارزش غذایی است. در قارچ خوراکی دکمه ای (agaricus bisporus) آنزیم های مختلفی از ابتدای رشد میسلیومی تا انتهای دوره میوه دهی تجزیه ترکیبات لیگنینی را در محیط کمپوست برعهده دارند. یکی از مهمترین این آنزیم ها، آنزیم منگنز پراکسیداز است که سهم عمده ای در تجزیه ترکیبات لیگنینی دارد. به منظور انجام مطالعات ملکولی بر روی آنزیم منگنز پراکسیداز در قارچ خوراکی دکمه ای سفید نژاد im008 وآماده نمودن زمینه برای افزایش تولید این آنزیم در قارچ خوراکی دکمه ای اقدام به جداسازی و همسانه سازی cdna ژن کدکننده آنزیم منگنز پراکسیداز گردید. برای این منظور استخراج rna از میسلیوم های رشدیافته قارچ خوراکی بر روی محیط کشت مایع عصاره کمپوست انجام شد و cdna آن بوسیله آنزیم رونوشت بردار معکوس ساخته شد. پس از تکثیر قطعه مورد نظر بوسیله واکنش زنجیره ای پلیمراز، قطعه تکثیرشده در ناقل ptz57r/t قرار گرفت و سپس به باکتری e.coli سویه dh5αمنتقل گشت. پس از استخراج پلاسمید از باکتری های تراریخته، پلاسمید استخراج شده مورد هضم آنزیمی قرار گرفت و در مرحله آخر قطعه تکثیر شده تعیین توالی شد. در نتایج بلاست توالی نوکلئوتیدی در مکان¬های بازهای نوکلئوتیدی با شماره های 657 و 850 با توالی ژن mnp1 موجود در بانک اطلاعاتی ncbi تفاوت داشت که به ترتیب سبب تغییر اسید آمینه ایزولوسین به والین و اسید آمینه سرین به آلانین در توالی اسیدآمینه قطعه cdna همسانه شده، می شود.

بررسی روابط شوری، پوشش گیاهی و خصوصیات خاک منطقه نیشابور با استفاده از rs و gis
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1388
  مرجان قائمی   حسین ثنایی نژاد

با بهره گیری از ابزارها و روش های جدید سنجش از دور می توان به مطالعه تغییر پذیری پوشش گیاهی و خصوصیات خاک در مقیاس جهانی و ناحیه ای پرداخت. بر این اساس تحقیق حاضر به منظور بررسی روابط پوشش گیاهی، شوری و خصوصیات خاک با استفاده از rs و gis و نیز بررسی کارایی این سیستم ها برای مطالعه ی پدیده های زمینی صورت گرفت. ابتدا تصاویر ماهواره ای لندست etm+ تهیه شدند و پس از انجام عملیات میدانی، آنالیزهای آزمایشگاهی برای اندازه گیری پارامترهایی از قبیل اسیدیته، شوری، ظرفیت تبادل کاتیونی، کربن آلی و بافت خاک انجام شد. در این راستا تحلیل های مختلفی با هدف معرفی بهترین شاخص ترکیبی و شناسایی مناسبترین مولفه اصلی و باندهای حاصل از تبدیل تسلدکپ و نیز بررسی نقش و تاثیر فیلترهای مختلف بر روی تصاویر ماهواره ای+etm منطقه نیشابور اعمال گردید. روابط پارامترهای مختلف از طریق تجزیه و تحلیل رقومی ارزش های طیفی تصویر بررسی شدند و میزان صحت مدل های حاصل با استفاده از روابط رگرسیونی و ضرایب تبیین متغیرهای مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برای پوشش گیاهی دو سری (40 و 72 نمونه) و برای ظرفیت تبادل کاتیونی خاک یک سری (40 نمونه) از ارزش های طیفی با خصوصیات مشترک در منطقه تفکیک شدند. نتایج حاصل نشان داد که شاخص های مختلف در فیلتر 3×3 بیشترین همگنی را دارند. استفاده از پردازش های مختلف ضرایب تبیین را افزایش می دهند. همچنین زمانی که داده ها به نمونه ها با خصوصیات محیطی همگن محدود می گردند ضرایب به میزان قابل توجهی افزایش می یابند. به طورکلی بر اساس نتایج حاصله می توان گفت که مدل های حاصل در مواردی که برآورد تقریبی این پدیده ها مورد نیاز باشد، برای خاک های منطقه مورد مطالعه از قابلیت ارزیابی بالایی برخوردارند.

آسیب پذیری زعفران از سرمای زمستان در استان خراسان رضوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1388
  مریم سلاجقه تذرجی   محمد موسوی بایگی

زعفران یکی از عمده ترین گیاهان اقتصادی برای کشاوزران استان خراسان رضوی محسوب می شود. بیش از 90 درصد زعفران ایران از استان های خراسان تولید می شود. در این مطالعه آسیب پذیری زعفران از سرمای زمستان مورد بررسی قرار گرفته است. مقایسه عملکرد زعفران در دوره 2008-1992 نشان داد که بارندگی تابستان باعث کاهش عملکرد می شود. هر چند این گیاه مقاوم به سرما می باشد، اما سرمای شدید باعث کاهش عملکرد آن می گردد (دمای 18- و پائین تر). نتایج حاصل از تحلیل داده های یخبندان خاک در دوره کشت زعفران نشان داد که کمترین دمای روزانه و در نتیجه شدیدترین یخبندان در سطح و عمق خاک در ماههای ژانویه و فوریه و در مناطقی که دارای ارتفاع بالاتر و اقلیم سردتری بوده اند اتفاق افتاده است که بیشتر مربوط به مناطق شمالی و مرکزی می باشد و با نزدیک شدن به جنوب و غرب استان، از شدت آن کاسته می شود. همچنین مقدار afi (شاخص یخبندان هوا) به دست آمده از روش آمریکایی نسبت به روش نروژی و روش فنلاندی بیشتر می باشد. همچنین بیشتراختلاف بین روش های آمریکائی، نروژی و فنلاندی مربوط به اقلیم های گرم و درصد اختلاف کمتر آنها مربوط به اقلیم های سرد می باشد. ضریب همبستگی(6/0= r) به دست آمده نشان می دهد که روش فنلاندی مناسب ترین روش تخمین عمق یخبندان در منطقه می باشد.

کاربرد روش مولکولی نشانگر rapd/scar در تشخیص تقلبات مربوط به افزودن گلرنگ به زعفران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1388
  نجمه جوانمردی   عبدالرضا باقری

زعفران یکی از گرانبهاترین گیاهان زراعی جهان و بومی ایران است. از کلاله این گیاه به عنوان یکی از مهمترین طعم دهندهها و رنگهای طبیعی در فراوردههای غذایی و دارویی استفاده میشود. با توجه به ارزش فراوان تجاری زعفران، گاهی تقلباتی در فرآیند تولید آن صورت میگیرد. یکی از این تقلبات افزودن گلبرگهای گلرنگ به کلالههای زعفران میباشد. از آنجا که تعیین خلوص و کیفیت زعفران توسط روشهای سنتی و بیوشیمیایی مشکل بوده و از حساسیت پایینی برخوردار است، استفاده از روشهای مولکولی نظیر نشانگر /scar rapd برای تشخیص این تقلبات اهمیت خاصی دارد. لذا در این بررسی استخراج dna از کلاله خشک تودههای مختلف زعفران و گلبرگ های خشک 7 رقم گلرنگ انجام شد. واکنش rapd با 10 آغازگر تصادفی 15 نوکلئوتیدی منجر به شناسایی دو باند اختصاصی مونومورف 500 و 700 جفت بازی برای گلرنگ گردید. قطعات اختصاصی بدست آمده از گلرنگ در وکتور مناسب کلون شده و توالی یابی گردید. نتایج pcr با آغازگرهای اختصاصی scar منجر به تکثیر دو باند اختصاصی 414 و 589 جفت بازی در ارقام گلرنگ شد. با توجه به کارایی این روش در تشخیص درصدهای پایین مخلوط گلبرگ گلرنگ در کلالههای زعفران (1 درصد) ، می توان از آن به عنوان یک تکنیک کاربردی برای تشخیص و شناسایی تقلبات مربوط به افزودن گلبرگ های گلرنگ به زعفران تجاری حتی در مقادیر بسیار کم بهره برد.