نام پژوهشگر: عباس عالم زاده
لیلا راستگو عباس عالم زاده
این تحقیق در راستای جداسازی ایزوفرم های جدید ژن رمز کننده پمپ های انتقال دهنده فلزات سنگین از گیاه aeluropus littoralis و بررسی اثر فلزات سنگین مختلف روی این گیاه به منظور مطالعه ارتباط بین سمیت فلزات، تنش اکسیداتیو و پاسخ سم زدایی گیاه انجام شد. با استفاده از آغازگرهای دجنره ی طراحی شده برای نواحی حفاظت شده این ژن در سایر گیاهان یک قطعه 850 جفت بازی از ژنوم گیاه a.littoralis تکثیر، جداسازی، همسانه سازی و توالی یابی شد. توالی قطعه موردنظر مربوط به یک ایزوفرم رمز کننده پمپ p1b- atpase انتقال دهنده فلز مس بود. براساس ژن های جدا شده از آرابیدوپسیس و برنج نیز یک جفت آغازگر طراحی گردید که با استفاده از آن یک قطعه 403 جفت بازی از ژنوم a.littoralis تکثیر، جداسازی، همسانه سازی و توالی یابی گردید. این قطعه مربوط به یک ایزوفرم رمز کننده پمپ p1b- atpase انتقال دهنده فلز روی بود. به منظور بررسی اثر فلزات روی گیاه a.littoralis، گیاهچه های یک ماهه به مدت یک هفته با غلظت های مختلف فلزات سنگین تیمار شدند و میزان رنگدانه های فتوسنتزی، ترکیبات فنلی، پرولین، پروتیین های محلول و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانت (سوپراکسید دیسموتاز و گوایکول پراکسیداز) به عنوان نشانگرهایی از تنش اکسیداتیو مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج این بررسی به ترتیب نمایانگر افزایش چشمگیری در ترکیبات آنتی اکسیدانتی غیرآنزیمی (فنل و پرولین) در همه تیمارها و کاهش معنی داری در رنگدانه های فتوسنتزی در اکثر تیمارهای فلزی بود. به علاوه القای تجمع پروتیین های محلول و فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز به ترتیب به عنوان پاسخ اولیه و ثانویه گیاهان به سمیت فلزات تلقی شد و نشان دهنده توانایی بالای گیاه a.littoralis برای تجمع و مقاومت به مقادیر بالای فلزات بود. در مجموع تفاوت پاسخی گیاهان کنترل و گیاهان تیمار داده شده نشان دهنده القای تنش اکسیداتیو و سمیت در گیاهان در اثر تجمع گونه های اکسیژن فعال بود.
سارا هاشمی عباس عالم زاده
نام خانوادگی: هاشمی نام: سارا شماره دانشجویی: 8736803 عنوان پایان نامه: شناسایی و جداسازی سومین ایزوفرم رمز کننده پمپ پروتونی غشای پلاسمایی از aeluropus littoralis استاد / اساتید راهنما: دکتر محمد رضا سیاهپوش- دکتر عباس عالم زاده استاد / اساتید مشاور: دکتر رضا مامقانی درجه تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته: مهندسی کشاورزی گرایش: اصلاح نباتات دانشگاه: شهید چمران دانشکده: کشاورزی گروه: زراعت و اصلاح نباتات تاریخ فارغ التحصیلی: 15/12/1390 تعداد صفحات: 106 کلید واژ ه ها: پمپ پروتونی غشای پلاسمایی- aeluropus littoralis- h+-atpase- جداسازی ژن با استفاده از تکنیک پیسیآر قطعاتی از دو ایزوفرم جدید رمز کننده پمپ پروتونی غشای پلاسمائی از گیاه هالوفیت aeluropus littoralis جداسازی، همسانهسازی و توالییابی شد. با استفاده از توالی نوکلئوتیدی ژنهای رمز کننده h+-atpase غشای پلاسمایی در سایر گیاهان یک جفت آغازگر دجنره برای جداسازی ایزوفرم دوم رمز کننده پمپ پروتونی غشای پلاسمایی از ژنوم گیاه مذکور طراحی شد. آغازگرها برای نواحی حفاظت شده توالی پمپهای پروتونی طراحی شدند و با استفاده از آنها یک قطعه 1261 جفت بازی، f10r10، از ایزوفرم دوم، از ژنوم a. littorali جداسازی، همسانهسازی و توالییابی شد. با آنالیزهای بیوانفورماتیکی مشخص شد این ایزوفرم حدود 8/71 درصد با توالی ایزوفرم اول، alha1، شباهت دارد. با استفاده از یک آغازگر ثابت بر اساس توالی ژن رمز کننده پمپ پروتونی در گندم و یک آغازگر دجنره برای دامنه حفاظت شده mtgdgvnd یک قطعه حدود 1300 جفت بازی، pmhh74، از ژنوم a. littorali جداسازی، همسانهسازی و توالییابی شد که پس از توالی یابی مشخص شد متعلق به ایزوفرم سوم رمز کننده پمپ پروتونی غشای پلاسمائی است. این قطعه با توالی متناظر در alha1 حدود 94 درصد شباهت داشت که نشان میدهد این دو ایزوفرم در ابتدا یک ایزوفرم بودهاند و به مرور در اثر مضاعف شدن ایزوفرم اولیه و یا در اثر جدایی جغرافیایی و سپس رخ دادن جهشهای مختلف در آنها از هم متفاوت شدهاند و انتظار میرود در آینده این دو ایزوفرم بیشتر از هم متمایز شوند.
ابراهیم خواجوی پور هومن راضی
رابطه نزدیک فیلوژنتیکی بین آرابیدوپسیس و جنس براسیکا، امکان استفاده از توالی ژن های آرابیدوپسیس را برای شناسایی و جداسازی ژن های ارتولوگ در کلزا (brassica napus) فراهم آورده است. ژن abf4 یک عامل رونویسی کلیدی را در یک مسیر وابسته به هورمون اسید آبسیزیک در گیاه آرابیدوپسیس رمز می کند. بیان این ژن در شرایط تنش رطوبتی القا می شود. این پژوهش با هدف جداسازی ژن abf4 در کلزا (bnabf4) و بررسی تغییرات بیان این ژن در پاسخ به تنش رطوبتی انجام شد. با استفاده از آغازگرهای اختصاصی طراحی شده از اگزون های شماره 1 و 2 ژن abf4 در گیاه آرابیدوپسیس (atabf4)، یک قطعه از cdna ژن abf4 در کلزا رقم sml046 به طول bp 689 جداسازی، همسانه سازی و سپس توالی یابی شد. پس از تایید همولوژی قطعه توالی یابی شده با ژن atabf4، با استفاده از آغازگرهای جدید و تکنیک race، نواحی انتهایی 5 و 3 از cdna ژن bnabf4 جداسازی و توالی یابی شد که نتیجه این مرحله، جداسازی یک قطعه با طول bp 569 در انتهای 5 و سه قطعه با طول های bp 520، bp 425 و bp 384 در انتهای 3 بود. پس از برهم گذاری قطعات توالی یابی شده مرتبط، نسخه هایی کامل از cdna ژن bnabf4 به طول bp 1600، bp 1505 و bp 1464 جداسازی گردید که به ترتیب 2/79، 6/79 و 6/78% با نواحی رمزگردان ژن atabf4 شباهت نشان دادند. آنالیزهای بیوانفورماتیکی بر روی این توالی ها وجود دامنه bzip و آبدوست بودن پروتئین های رمز شده را آشکار کرد. بررسی کمّی بیان ژن bnabf4 در دو شرایط تنش رطوبتی و بدون تنش رطوبتی در اندام های برگ، ساقه و ریشه نشان دهنده افزایش بیان این ژن در اندام های برگ و ریشه و کاهش بیان آن در ساقه در شرایط تنش رطوبتی بود. بیان ژن bnabf4 در شرایط تنش رطوبتی در ریشه بیش از چهار برابر بیان آن در شرایط عدم تنش رطوبتی بود.
گل آفرین قریشی عباس عالم زاده
این پژوهش به منظور جداسازی باکتری های موثر در زیست پالایی آلودگی های نفتی، برای پاکسازی زمین های کشاورزی آلوده به نفت صورت گرفته است. به همین منظور، از یک نمونه نفت سفید، 3 نمونه خاک آلوده به نفت خام، گازوئیل یا نفت کوره و 2 نمونه خاک اطراف پالایشگاه شیراز که آلودگی ظاهری در آن وجود نداشت جهت جداسازی باکتری های تجزیه کننده نفت استفاده شد. از این نمونه ها 138 کلونی باکتری جداسازی شد که30 کلونی از میان آنها انتخاب شده و در محیط حداقل m9 و ssm که به ترتیب منبع کربن، منبع گوگرد یا منبع نیتروژن حذف و نفت سفید جایگزین آن شده بود رشد داده شدند. در کنار آن کلونی های جدا شده در محیط های m9 و ssm کامل به عنوان شاهد مثبت و محیطm9 و ssm که منبع کربن، گوگرد یا نیتروژن از آن حذف شد و نفت سفید نیز اضافه نشده بود به عنوان شاهد منفی کشت شدند. پس از بررسی آماری و مقایسه میانگین میزان رشد باکتری ها در محیط های ذکر شده، مشخص شد که کلونی های جداسازی شده از نفت سفید، نفت خام و خاک اطراف پالایشگاه از منطقه 1، بیشترین رشد و کلونی هایی که از خاک آلوده به نفت کوره و گازوئیل جداسازی شده بودند کمترین رشد را داشتند. در مجموع کلونی si2، c4 و k2 مناسب ترین کلونی ها برای زیست پالایی معرفی شدند که هر سه باکتری های گرم منفی و بی هوازی اختیاری هستند. نفت سفیدی که 6 روز با کلونی c4 در محیط ssm بدون منبع کربن قرار گرفته بود، با کروماتوگرافی گازی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و پس از مقایسه با شاهد مشخص شد که بیش از 40 درصد از نفت سفید را تجزیه کرده است.
لیلا سرمدی عباس عالم زاده
پژوهش حاضر به منظور بررسی وضعیت تراریختگی دانه های سویای وارداتی به کشور با استفاده از راهکار های مولکولی صورت گرفته است. به همین منظور 5 نمونه سویای وارداتی به نام های m.v. renuar و m.v. anastasia از کشور کانادا، m.v.clio وm.v erato از کشور ایالت متحده امریکا و نمونه ای از کشور پاراگوئه که در نیمه اول سال 1389 وارد کشور شده بود، از بندر امام خمینی در ماهشهر از گمرک کشور دریافت شد. همچنین 2 نمونه سویای غیر تراریخته داخلی به عنوان شاهد از موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج تهیه شد. با استفاده از آغازگر های اختصاصی برای نواحی تنظیمی پیشبر 35s camv و پایان دهنده nos و ژن epsps طی واکنش پی سی آر وضعیت تراریخته بودن یا نبودن نمونه های مذکور مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق از ژن لکتین که در ژنوم تمام ارقام سویا وجود دارد به عنوان کنترل داخلی استفاده شد. نتایج نشان داد که دانه های سویای وارداتی از کشور های کانادا و پاراگوئه تراریخته هستند و در ژنوم خود تراژن epsps که سبب مقاومت به علف کش گلایفوسیت می شود و نواحی تنظیمی camv 35s و nos را دارند در حالی که از ژنوم سویا های وارداتی از امریکا و نمونه های داخلی هیچ قطعه ای با آغازگر های استفاده شده تکثیر نشد. این موضوع نشان می دهد که نمونه های وارداتی از امریکا حاوی ژن epsps و عناصر ژنتیکی ذکر شده نیستند. با توجه به پیوستن ایران به پروتکل ایمنی زیستی کارتاهنا، باید در برگه ثبت مشخصات مواد گیاهی وارداتی وضعیت تراریختگی آنها مشخص شود اما در اسناد همراه با دانه های وارداتی هیچ گونه اظهاری در مورد تراریخته بودن این دانه ها در برگه های ثبت مشخصات آنها وجود نداشت.
آزاده اسمعیلی زهرا حسینی سیسی
این پژوهش به منظور بررسی تاثیر کود سولفات آمونیوم با دز کاهش یافته علفکش رانداپ، آپیروس و دز کاهش یافته اولتیما بر رشد و عملکرد گوجه فرنگی رقم کل جی و کنترل گیاه انگلی گل جالیز در منطقه ظفرآباد فارس اجرا گردید. نتایج نشان داد که علفکش آپیروس و اولتیما (نسبت به رانداپ) کمتر برای گیاه گوجه فرنگی سمی هستند. سطوح مختلف سولفات آمونیوم بر رشد و عملکرد گوجه فرنگی بهطور معنیداری موثر بود. استفاده از سولفات آمونیوم در هفتهی هشتم پس از مصرف علفکشهای اولتیما و رانداپ، تمام گوجهفرنگیهای تولید شده در هفتههای پیشین را از بین برد. اثر سطوح کود سولفات آمونیوم بر میزان تولید گوجه فرنگی های تیمار شده با علفکش آپیروس کمتر بود. رشد گلجالیز در تیمار علفکش اولتیما، بهطور معنیداری از تیمارهای دیگر کمتر بود. ارتفاع گل جالیز در سطح 200 کیلوگرم در هکتار سولفات آمونیوم نسبت به دیگر سطوح سولفات آمونیوم، بهطور معنیداری کمتر بود. نتایج این آزمایش نشان داد که، افزودن سطح سولفات آمونیوم، اثرگذاری علفکشهای رانداپ و اولتیما را بر رشد گل جالیز به طور معنی داری افزایش می دهد و باعث کاهش ارتفاع و وزن خشک گل جالیز می شود در حالی که، چنین افزایش اثری در خصوص علف کش آپیروس مشاهده نشد.
زینب هوشمندپناه عباس عالم زاده
به منظور اصلاح موتاسیونی گندم نان رقم شیراز، آزمایشی در منطقه باجگاه، شیراز طی سال های 89-1388 انجام شد. به این منظور بذرهای رقم شیراز توسط دزهای مختلف gy50، gy100، gy150، gy200، gy250، gy300،gy350 و gy400 اشعه گاما تیمار شدند. اثر دزهای مختلف اشعه گاما بر صفات عملکرد دانه، اجزا عملکرد دانه و تحمل به خشکی، نسبت به شاهد بررسی شدند. پژوهش در غالب چهار آزمایش مختلف انجام شد: 1) آزمون جوانه زنی، 2) بررسی سبزکرد و روند رشد در گلخانه، 3) بررسی سبزکرد، روند رشد، عملکرد و اجزا عملکرد دانه در مزرعه، 4) انتخاب تک بوته های جهش یافته با عملکرد بهتر نسبت به شاهد در شرایط تنش خشکی در مزرعه. تخمین عملکرد بر اساس برداشت تک سنبله از هر بوته صورت گرفت. در آزمایش مزرعه ای، 120 سنبله انتخاب و اندازه گیری ها و ارزیابی های لازم برای کشت جهش یافته های مناسب در نسل بعد انجام شد. هیچ تفاوت معنی داری در سرعت روند رشد در واحدهای آزمایشی تحت اثر تیمارهای مختلف در آزمون جوانه زنی، کشت گلخانه و مزرعه مشاهده نشد. اثر تیمارها بر صفات سبزکرد، تراکم بوته در واحد سطح، تعداد سنبلچه در سنبله، عملکرد بیولوژیک و عملکـرد دانه معنی دار بود. در مزرعـه با شـرایط رطوبتـی مطلوب، تحت اثر دزهـای gy400 و 150، سنبلچه هایی با 4 و 5 گلچه بارور مشاهده شد. در دزهای gy400 و 200 به ترتیب تا 8 و 9 عدد بذر در سنبلچه نیز مشاهده شد. همچنین در دز gy400 جهش یافته هایی که تا 111 عدد بذر در سنبله تولید کردند نیز مشاهده شد. در مجموع دز gy200 علاوه بر ایجاد تغییرات، مفیدترین اثرات را بر اجزا عملکرد داشت و این در حالی بود که دزهای gy400 و 350 و 300 کشنده ترین دزها شناخته شدند و طیف وسیع تری از ناهمگنی صفات را بوجود آوردند.
محمد فاضل سلطانی گیشینی عباس عالم زاده
چکیده مقایسه اثر کودهای فسفاته زیستی با کودهای شیمیایی بر عملکرد گندم و الگوی بیان ژن رمز کننده فسفات ترانسپورتر بوسیله ی: محمد فاضل سلطانی به منظور بررسی و مقایسه اثر کودهای فسفاته زیستی با کودهای شیمیایی بر عملکرد گندم و الگوی بیان ژن رمز کننده فسفات ترانسپورتر در ارقام مختلف گندم در سالهای زراعی 90-1389 و 1391-1390 این تحقیق در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز واقع در منطقه باجگاه اجرا شد. این آزمایش در قالب فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در منطقه باجگاه شیراز انجام شد. فاکتور اول در پنج سطح کودی (شاهد، کود شیمیایی سوپر فسفات تریپل به میزان kg/ha 50 و kg/ha 100 کود زیستی فسفاته باکتریایی بارور 2 و 3 هر کدام به میزان g/ha 100) و فاکتور دوم شامل سه رقم گندم (شیراز، مرودشت و بهار) بود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد کاربرد کودهای زیستی به صورت موثری میتواند جذب فسفر در گیاه را ترغیب کند و از این نظر تاثیر مثبت و معنیداری بر عملکرد داشته باشد. کاربرد کودهای شیمیایی فسفاته به خصوص کود سوپر فسفات تریپل باعث باقیماندن فسفر بیش از حد در خاک و بدنبال آن تاثیر بر آلودگی آبهای زیر زمینی خواهد شد. از طرفی بررسی بیان ژن رمز کننده فسفات ترانسپورتر در ارقام مورد بررسی در این پژوهش نشان داد که کودهای زیستی مورد آزمایش بیش از دیگر کودها در جذب فسفر از طریق ترغیب گیاه به جذب آن نقش دارند. بر اساس نتایج حاصله می توان نتیجه گرفت که کودهای زیستی فسفره می توانند جایگزین مناسبی برای کودهای شیمیایی در مزارع گندم باشند.
شهرزاد گمرک عباس عالم زاده
به منظور جداسازی ژن رمز کننده نوکلئوزید مونوفسفات کیناز از گیاه هالوفیتaeluropus littoralis، rnaی کل از ریشه، ساقه و برگ گیاه استخراج و از روی آن cdnas ساخته شد. با استفاده از آغازگرهای اختصاصی برای ژن مورد نظر، cdnasی تهیه شده از rnaی ریشه، cdnaی ژن رمز کننده ی نوکلئوزید مونوفسفات کیناز (alak) توسط تکنیک race جداسازی شد. این قطعه 874 جفت بازی شامل یک چهارچوب خوانش باز (orf) به طول 579 جفت باز می باشد که دارای یک ناحیه ی بالادستی 4 جفت بازی و یک ناحیه ی پایین دستی 288 جفت بازی است. این ژن یک پروتئین 192 آمینو اسیدی را رمز می کند که حاوی دامنه اختصاصی برای آدنیلیت کیناز می باشد. با تجزیه و تحلیل قطعه ژنی تکثیر شده، شباهت آن با سایر گیاهان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادند که ژن جداسازی شده بیشترین شباهت را با ژن رمز کننده ump/cmp کیناز در گیاهان مختلف دارد. به منظور بررسی الگوی بیان این ژن یک واکنش زنجیره ای پلی مراز با آغازگرهای اختصاصی و cdnaهای تهیه شده از rnaهای ریشه، ساقه و برگ گیاه انجام گرفت. نتایج نشان دادند که ژن رمز کننده آدنیلیت کیناز در ساقه بیان نمی شود و میزان بیان آن در ریشه 13/1 برابر برگ می باشد.
طیبه عبداله زاده علی نیازی
ترکیبات نفتی از جمله مهم ترین آلاینده های آلی زیست محیطی هستند. تکنولوژی نوظهور گیاه پالایی یک روش مبتکرانه جهت استفاده از گیاهان برای کاهش بسیاری از آلودگی های آلی و غیرآلی است. گیاه سالیکورنیا (salicornia iranica & salicornia persica) به علت ویژگی های منحصر به فرد خود توانسته است سطوح تنش نفتی را تا 2% تحمل نماید. به منظور بررسی اثر کوتاه مدت تنش بر روی بیان ژن psy در سالیکورنیا ایرانیکا به محیط کشت گیاهان 100 روزه به میزان 0/2% و 2% نفت اضافه شده و نمونه گیری در زمان های0و1و10 ساعت پس از اضافه شدن نفت صورت گرفت. از گیاهان 100 روزه ای که از ابتدا در خاک آلوده با 0/2% و 2% نفت رشد کرده بودند به عنوان تنش بلند مدت نمونه برداری شد. بررسی بیان این ژن به وسیله روش real-time pcrصورت گرفت. همچنین مقدار کلروفیل، پرولین و کارتنوئید اندازه گیری شد. این گیاه توانست با عمل گیاه پالایی میزان هیدروکربن (tph) خاک را در سطح 0/2% به میزان 30-40% و در سطح 2% به میزان 60% کاهش دهد و به عنوان پالاینده خاک عمل کند. بررسی بیان ژن psy پاسخ دهی این ژن در سطوح پایین تنش نفت (0/2%) را نشان داد. میزان کلروفیل a و کلروفیل کل در هر دو سطح تنش کاهش یافت، در حالی که کلروفیل b تنها در سطح 2% نفت کاهش نشان داد. همچنین میزان پرولین طی تنش نفت افزایش یافت. میزان کارتنوئید روندی مشابه با بیان ژن psy داشت و در سطح0/2% افزایش نشان داد. با توجه به این نتایج و وجود موتیف های پاسخ دهنده به aba در پروموتر این ژن، می توان گفت این مکانیسم در ایجاد تحمل در گیاه در سطوح پایین موثر بوده است.
زهرا زکی پور عباس عالم زاده
در این پژوهش برای بررسی بیان ژن رمز کننده tanadp-me1 در گندم نان و خویشاوندان آن از 4 گونه شامل: aegilops crassa، triticum boeticum، triticum turgidum و triticum aestivum استفاده شد. بذر گیاهان مذکور در تابستان سال 1392 در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در گلدان¬های دوکیلو گرمی در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز کشت شدند. یک جفت آغازگر اختصاصی بر اساس توالی ژن tanadp-me1 و یک جفت آغازگر اختصاصی بر اساس توالی ژن رمز کننده اکتین طراحی شد. از برگ هر چهار گونه گیاهی آران¬ا و دی¬ان¬ا استخراج و سپس با استفاده از آران¬ا، سی¬دی¬ان¬ا تهیه شد. بعد از هم ¬غلظت کردن سی¬دی¬ان¬اهای تهیه شده، با استفاده از روش نیمه کمی بیان ژن مذکور در گونه های ذکر شده بررسی¬شد. باندهای بدست آمده با نرم افزار totallab شدت سنجی شد داده های حاصل با نرم افزار sas مورد تجزیه تحلیل آماری قرار گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده از استخراج دی¬ان¬ا، تعداد نسخه¬های این ژن در ژنوم t. aestivum (aabbdd) و a. crassa (ddmm) با هم برابر و از t. turgidum (aabb) بیشتر است و تعداد نسخه¬های این ژن در t. boeticum (aa) از سه گونه دیگر کمتر است. بر اساس این نتایج هر سه ژنوم aa، bb و dd هرکدام تنها یک نسخه از این ژن را دارند در حالیکه احتمالا روی ژنوم mm دو نسخه از این ژن وجود دارد. براساس نتایج بدست آمده از سی¬دی¬ان¬ا تهیه شده، ژن tanadp-me1 از بیان بیشتری نسبت به اکتین در بافت برگ برخوردار است. این ژن در چهار گیاه مورد بررسی تقریبا به یک نسبت بیان می¬شود که شاید این مساله به دلیل نحوه تنظیم بیان این ژن در گونه¬های مختلف باشد.. بررسی بیان ژن tanadp-me1 در بافت برگ، ریشه و ساقه¬ی گندم نان و گندم دوروم نشان داد که میزان بیان این ژن در بافت برگ بیشتر از ریشه و ساقه است. نتایج حاصل از مقایسه میانگین نشان داد که بیان این ژن در بافت برگ با تفاوت معنی¬داری از بافت ریشه بیشتر است.
طیبه مشکانی عباس عالم زاده
به منظور بررسی بیان ژن nac2a در برگ¬های گندم نان و سه گونه خویشاوند آن بذر گونه¬هایtriticum aestivum، triticum turgidum، triticum boeticum و aegilops crass در گلدان¬های 2 کیلویی کشت شده و گلدان¬ها در قالب یک طرح کاملاً تصادفی چیده شدند. از برگ¬ها دیانای ژنومی و آران¬ای کل استخراج و سپس cdnas ساخته شد. با استفاده از نانودراپ غلظت¬های cdna¬ها و دیاناها تعیین شد. آغازگرهای اختصاصی به ترتیب برای تکثیر قطعهای از ژنهای رمز کننده اکتین (شماره دسترسی: ab181991)، به عنوان ژن مرجع، و nac2a (شماره دسترسی:hm027577.1 ) در گندم نان طراحی شد. با استفاده از نرم افزار totallab شدت باندهای تکثیر شده کمی شده و با هم مقایسه شدند. داده¬ها با استفاده از نرم افزار sas مورد تجزیه تحلیل آماری قرار گرفتند. قطعات 480 و 167 جفت بازی از ژنهای رمز کننده اکتین و nac2a از ژنوم چهار گونه تکثیر شد. نتایج نشان دادند که ایزوفرم nac2a در هر چهار ژنوم a، b، d و m وجود دارد و تعداد نسخه¬های این ژن در ژنوم t. aestivum (aabbdd) و a. crassa (ddmm) با هم برابر و ازt. turgidum (aabb) بیشتر است و تعداد نسخه¬های این ژن در t. boeticum (aa) از سه گونه دیگر کمتر است. با وجود تفاوت در تعداد نسخهها، میزان بیان این ژن در بین چهار گونه تفاوت معنیداری نداشت که نشان¬دهنده وجود مکانیزمهای خاصی برای تعدیل میزان بیان این ژن در چهار گونه می¬باشد. همچنین در ادامه¬ی پژوهش بیان ژن nac2a در برگ، ریشه و ساقه گندم نان (t. aestivum) و گندم دوروم (t. turgidum) بررسی شد. بر اساس مقایسه میانگین انجام شده میزان بیان این ژن در هر سه بافت برگ، ریشه، ساقه تفاوت معنی¬داری وجود دارد که میزان بیان این ژن در هر دو گونه، در بافت برگ بیشتر از ساقه و در ساقه بیشتر از ریشه است. واژه¬های کلیدی: گندم، بیان ژن، nac2a
حدیثه باقری عباس عالم زاده
با استفاده از تکنیک پی¬سی¬آر یک ایزوفرم جدید رمز کننده عامل رونویسی انگشت روی از گیاه هالوفیت aeluropus littoralis جداسازی، همسانه سازی و توالی یابی شد. برای این منظور با استفاده از یک جفت آغازگر که بر اساس توالی ژن alsap1 طراحی شده بود اقدام به جداسازی ناحیه رمز شونده ژن alsap2 شد. طی واکنش پیسیآر یک قطعه حدود 530 جفت بازی از ژنوم گیاه aeluropus littoralis تکثیر شد. قطعه تکثیر شده همسانه سازی و توالی یابی شد. نتایج نشان داد که قطعه تکثیر شده شامل ناحیه رمز شونده یک ژن zfp میباشد. نتایج همچنین مشخص کردند که این ژن دارای یک چهارچوب خوانش باز 480 جفت بازی میباشد که یک پروتئین 159 اسید آمینهای را رمز میکند.همچنین بررسی الگوی بیان ژن پروتئین انگشت روی در آلوروپوس لیتورالیس تحت شرایط تنش فلزات سنگین انجام شد. نتایج نشان داد که فلزات سنگین مختلف تاثیر متفاوتی روی رشد گیاه و میزان بیان ژن alsap2 دارند. بررسی بیان ژن رمز کننده پروتئین انگشت روی نشان داد که در سطح µm 50 بیشترین میزان بیان ژن مربوط به سرب در زمان 72 ساعت و کمترین میزان بیان آن مربوط به شاهد بود. همچنین مشاهده شد که مقدار فلزات در گیاه بدون تاثیر بر رشد گیاه افزایش یافت. این نتایج نشان می¬دهد که این گیاه ممکن است فلزات سنگین را به خوبی در خود نگه داشته و در این میان ژن alsap2 نقش مهمی بازی می کند. به طور کلی می توان گفت که میزان بیان ژن در گیاه تحت تاثیر نوع فلز، غلظت فلز، اندام مورد نظر، زمان تنش و شرایط تنش تغییر می کند.
فریبا پیرویان کازرونی عباس عالم زاده
در این پژوهش روشی جدید برای انتقال ژن به جو به واسطه اگروباکتریوم و بدون نیاز به کشت بافت مورد بررسی قرار گرفت. به همین منظور جوهای شش ردیفه رقم ریحان و دو ردیفه رقم ارس در گلخانه کشت شد و ارقام شش ردیفه aydanhanim،maris otter و maris trojan کشت شده در مزرعه برای انتقال ژن انتخاب شدند. با استفاده از سرنگ های بسیار نازک انسولین، باکتری های آگروباکتریوم حاوی پلاسمید pbi121 دارای ژن gus به ناحیه تخمدان گیاه جو تزریق شد. عملیات تزریق در چهار مرحله انجام گرفت که عبارت بودند از مرحله (1) زمانی که سنبله به طور کامل در غلاف برگی قرار داشت، مرحله (2) زمانی که یک سوم از ریشک ها از غلاف برگی خارج شده بودند، مرحله (3) زمانی که دو سوم ریشک ها از غلاف برگی خارج شده بودند و مرحله (4) زمانی که سنبله به طور کامل از غلاف برگی خارج شده بود. پس از پایان دوره پرشدگی بذرها، بذرها کشت شدند و با رسیدن گیاهچه جو به مرحله دو تا سه برگی، استخراج دی ان ای از بافت برگ صورت گرفت. با استفاده از واکنش زنجیره ای پی سی آر برای ژن gus، وجود یا عدم وجود این ژن در گیاهان نسل اول بررسی شد. پس از کاشت بذرهای تراریخته نسل اول، تمامی مراحل بالا جهت بررسی انتقال ژن به نسل دوم نیز انجام شد که در این تحقیق 36 نمونه نسل اول و 10 نمونه نسل دوم مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تمامی بذرهای به دست آمده از گیاهانی که در آنها تزریق انجام شده بود تراریخته هستند. تحقیق انجام شده در این پژوهش منتج به معرفی روشی سریع و آسان برای انتقال ژن به جو بدون نیاز به کشت بافت و با کارآیی انتقال ژن بسیار زیاد شد. مشخص شد که این روش هیچ محدودیتی در ژنوتیپ های مختلف جو ندارد و فراوانی انتقال ژن در تمام ارقام استفاده شده برابر بود.
مینا سیفایی عباس عالم زاده
این تحقیق به منظور بررسی و مقایسه اثر کودهای شیمیایی و زیستی بر عملکرد و برخی صفات مورفولوژیک دو رقم ذرت در سال های زراعی 91-90 و 92-91 در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز واقع در منطقه باجگاه انجام شد. این آزمایش در قالب یک آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوک کاملا تصادفی انجام شد. آزمایش در سال اول با 5 تیمار: دو سطح کود شیمیایی سوپرفسفات تریپل (kg/ha 100 و kg/ha 200) و دو سطح کود زیستی بارور 2 و بارور 3 (g/ha 100 به صورت بذرمال) و یک شاهد (بدون کود) در 3 بلوک، هرکدام شامل 10 کرت و در سال دوم روش کشت با حذف یک سطح کود زیستی (بارور 3) و به تبع آن حذف 6 کرت در کل آزمایش و داشتن 8 کرت در هر بلوک، انجام شد. همچنین برای بررسی اثر کود زیستی بارور2 بر بیان ژن رمز کننده فسفات ترانسپورتر در ذرت، آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی در گلخانه بخش زراعت و اصلاح نباتات دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز انجام شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد استفاده از کودهای زیستی فسفاته در گیاه ذرت می تواند جایگزینی مناسب برای کودهای شیمیایی فسفاته در تامین فسفر خاک باشد. در مقابل کودهای شیمیایی فسفاته به خصوص کود سوپر فسفات تریپل علاوه بر باقی گذاشتن فسفر بیش از حد در خاک و ایجاد آلودگی های زیست محیطی هزینه های زیادی نیز در بر خواهد داشت. همچنین نتایج نشان داد که با اعمال تیمارهای کودی فسفره شیمیایی و زیستی علاوه بر تفاوت در صفات زراعی در گیاه ذرت در بیان ژن رمز کننده ی فسفات ترانسپورتر که جزء ژن های موثر در جذب فسفر در این گیاه نیز اثر دارد. تحت تاثیر این کودها، مشخص شد که بیان این ژن تحت تاثیر تیمارهای کودی قرار گرفته است به طوری که با حضور باکتری های حل کننده فسفات بیان آن نسبت به تیمارهای کود شیمیایی کاهش پیدا کرده است. از نتایج حاصله می توان نتیجه گرفت که کودهای زیستی فسفره می توانند جایگزین مناسبی برای کودهای شیمیایی در مزارع ذرت باشند.
زهرا زینتی عباس عالم زاده
شوری خاک یکی از عوامل مهم محیطی است که منجر به کاهش عملکرد گیاهان زراعی می شود. شناخت مکانیسم های مقاومت گیاهان در برابر تنش ها می تواند به شناسایی ژن های مقاومت و کاربرد آن ها در اصلاح گیاهان و افزایش محدوده کشت گیاهان منجر شود. روش آنالیز expressed sequence tag (est) و داده های ریزآرایه راهی سریع و منطقی برای شناسایی ژن های نامزد جدید برای مقاومت به تنش ها می باشد. در این تحقیق تعداد 2 کتابخانه est شاهد و تنش شوری گندم شامل 25314 توالی est مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که 193 کانتیگ در تنش شوری، افزایش و 78 کانتیگ، کاهش بیان داشتند. چندین ژن جدید پاسخ دهنده به شوری از جمله ژن های رمز کننده whgrp-1 (u32310)، mikc-type mads-box transcription factor wm20 (am502886)، triticum aestivum alternative splicing regulator (srp30a) (dq019639)، bax inhibitor 1-like protein (adk66978)، thioredoxin (aal24517) نیز برای اولین بار در گندم گزارش شد. همچنین چهار mirna پاسخ دهنده به شوری در گندم و چندین ژن به عنوان ژن های هدف آن ها با استفاده از آنالیز کتابخانه های est پیش بینی شد. بر اساس نتایج بیوانفورماتیک، ژن های رمز کنندهbax inhibitor 1-like protein و h+-atpase غشای پلاسمایی برای بررسی بیشتر انتخاب شدند. به منظور تایید نقش آن ها، بررسی روی داده های آزمایش های مختلف ریزآرایه و پروموتر آن ها صورت پذیرفت. همچنین بیان نسبی این ژن ها در ریشه و شاخساره تحت تنش شوری در ارقام حساس (الموت) و مقاوم به شوری (ارگ) و نیز خویشاوند وحشی aegilops crassa با استفاده از روش نیمه کمی اندازه گیری شد. نمونه گیری از شاخساره و ریشه، در زمان های صفر، 12 ساعت و 3 هفته پس از اعمال تنش انجام شد. نتایج به دست آمده نقش bax inhibitor 1-like protein و h+-atpase غشای پلاسمایی را در القای مقاومت به شوری نشان داد. آنالیز آماری همبستگی بین دو ژن رمز کننده h+-atpase و bax inhibitor 1-like protein را در رقم مقاوم به شوری ارگ نشان داد. بررسی شبکه ژنی نشان داد که احتمالاً غشای پلاسمایی h+-atpaseبه طور غیرمسقیم از طریق تأثیر روی ost1 (calcium-idependent aba-activated protein kinase) می تواند در بیوژنز سایر mirnaها وta-sirnaها نقش داشته باشد. با توجه به نتایج احتمالاًbax inhibitor 1-like protein در بالادست مسیر سیگنالینگ sos عمل می-کند. همچنین افزایش بیان ژن رمز کننده bax inhibitor 1-like protein در خویشاوند وحشی گندم aegilops crassa مشاهده شد. بر خلاف الگوی بیان ژن رمز کنندهh+-atpase غشای پلاسمایی، الگوی بیان ژن bax inhibitor 1-like protein در ریشه و شاخساره متفاوت بود. همچنین مدل های داده کاوی به منظور کشف نشانگرهای بیوشیمیایی در تحمل به شوری استفاده شد. نتایج انتخاب مشخصه و درخت های تصمیم گیری نشان دادند که پرولین، سوپراکسیددیسموتاز و آسکوربات پراکسیداز می توانند به عنوان نشانگرهای بیوشیمیایی برای انتخاب ژنوتیپ متحمل به تنش شوری استفاده گردند. بررسی درخت های تصمیم گیری نشان داد دو درخت تصمیم گیری دارای بیشترین کارایی در پیش بینی ژنوتیپ حساس و متحمل بودند. این درخت های تصمیم گیری عبارت از مدل ratio dt parallel gain که روی پایگاه داده ای ratio info gain ران شد و مدل dt gain ratio که روی پایگاه داده ای rule ران شد، می باشند. استفاده از روش های جدید داده کاوی نگرش جدیدی برای دست ورزی ژنتیکی گیاهان ایجاد می کند. در مجموع، نتایج حاصله بیانگر آن بود که تلفیق مطالعات بیوانفورماتیک و آزمایشگاهی می تواند منجر به شناسایی مسیرهای مرتبط با تنش شوری و فهم بهتر مکانیسم های مختلف کنترل کننده تحمل به تنش شود.
سعدیه آقاویسی عباس عالم زاده
در این پژوهش اثر قارچ میکوریزاـ آربوسکولار (glomus etunicatum) بر اجزای رشد و ویژگی های فیزیولوژیک و بیوشیمیایی گیاه سویا (رقم ویلیامز) در شرایط تنش خشکی بررسی شد. این پزوهش شامل دو آزمایش (آزمایش اول روی گیاهان نرمال با ریشه طبیعی و آزمایش دوم روی گیاهان تراریخته دارای ریشه موئین انجام شد) هر آزمایش با یک تیمار در دو سطح و 5 تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز اجرا شد. نتایج نشان داد که استفاده از قارچ، تحمل گیاه به تنش خشکی را در هر دو حالت تلقیح و عدم تلقیح با agrobacterium بهبود داده است. طول ریشه، وزن تر و خشک ریشه و برگ، وزن تر اندام هوایی و شاخص سطح برگ به طور معنی داری تحت تاثیر میکوریزا قرار گرفت اما وزن خشک اندام هوایی و ارتفاع ساقه در مقایسه با گیاهان شاهد اختلاف معنی داری نداشتند. قارچ در وزن تر و خشک اندام هوایی در گیاهان آلوده با اگروباکتریوم تغییر قابل توجهی ایجاد نکرد. همچنین نتایج نشان داد که قارچ اثری بر جذب سدیم نداشته است اما محتوای پتاسیم و فسفر برگ را در هر دو گیاه تراریخته و عیر تراریخته افزایش داده است. محتوای کلروفیل a و پرولین برگ در گیاهان تحت تنش خشکی در اثر استفاده از قارچ افزایش یافت اما محتوای کلروفیل b و کاروتنوئید برگ در گیاهان تیمار شده اختلاف معنی داری با گیاهان تیمار نشده نداشت. در نهایت، می توان نتیجه گرفت که میکوریزا می تواند تحمل سویا به تنش خشکی را بهبود دهد که این اثر مستقل از آگروباکتریوم است.
محسن جم عباس عالم زاده
به منظور بررسی الگوی بیان ژن h+- atpase غشای پلاسمایی در aeluropus littoralis تحت شرایط تنش فلزات سنگین بذور این گیاه پس از جمع آوری از منطقه پل فسا واقع در جنوب شهر شیراز در گلخانه بخش زراعت و اصلاح نباتات داشکده کشاورزی دانشگاه شیراز کشت شدند. این آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. پس از گذشت دو ماه تیمارهای سرب، جیوه، نقره و کلرید سدیم هر کدام در دو سطح اعمال شدند. سپس در چهار بازه زمانی 0، 6، 48 و 72 ساعت پس از تنش نمونه برداری انجام و سریعا نمونهها در نیتروژن مایع قرار داده و سپس تا زمان انجام آزمایش در فریزر 80- نگهداری شدند. نتایج نشان داد که فلزات سنگین مختلف تأثیر متفاوتی روی رشد گیاه و میزان بیان ژن alha1 دارند. بررسی بیان ژن رمز کننده پمپ پروتونی غشای پلاسمایی نشان داد که در سطح µm50 بیشترین میزان بیان ژن مربوط به نقره زمان 72 ساعت و کمترین آن مربوط به سرب در زمان 6 ساعت پس از اعمال تنش بود. همچنین در سطح µm 100 بیشترین میزان بیان ژن مربوط به تیمار نقره در زمان 72 ساعت و کمترین آن مربوط به سرب در زمان 72 ساعت پس از اعمال تنش بود. همچنین بیان ژن تحت تأثیر کلرید سدیم در دو غلظت mm 200 و mm 400 در همه زمانها افزایش یافت. همچنین مشاهده شد که مقدار فلزات در گیاه بدون تأثیر بر رشد گیاه افزایش یافت. این نتایج نشان میدهد که این گیاه ممکن است فلزات سنگین را بخوبی در خود نگه داشته و در این میان ژن alha1 نقش مهمی بازی میکند. به طور کلی میتوان گفت که میزان بیان ژن در گیاه تحت تأثیر نوع فلز، غلظت فلز، اندام مورد نظر، زمان تنش و شرایط تنش تغییر میکند.
سارا اسماعیلی تزنگی عباس عالم زاده
در این تحقیق اثر فلزات سنگین روی رشد گیاه littoralis aeluropus و الگوی بیان ژنهای رمز کننده na+/h+ آنتی پورتر غشای پلاسمایی و واکوئلی در این گیاه مورد بررسی قرار گرفت. به همین منظور گیاهچهها به صورت جداگانه تحت تنش فلزات سنگین سرب ، نقره و جیوه و شوری قرار گرفتند. صفات وزن ریشه، وزن ساقه، وزن کل، طول ریشه، طول ساقه، طول کل گیاه و میزان تجمع فلزات ذکر شده در گیاه اندازهگیری شد و تغییرات بیان دو ژن رمز کننده na+/h+ آنتی پورتر غشای پلاسمایی و واکوئلی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادند که فلزات سنگین به طور معنیداری تمام صفات مورفولوژیک بجز طول ساقه را تحت تاثیر قرار دادند. نتایج بررسی الگوی بیان ژن نشان داد که از میان فلزات، نقره بیشترین اثر را روی بیان هر دو ژن رمز کننده na+/h+ آنتی پورتر غشای پلاسمایی و واکوئلی داشته است. همچنین مشخص شد که بیان این دو ژن 6 ساعت پس از اعمال تنش به حداکثر میزان خود میرسد و سپس کم میشود. در نهایت بر اساس نتایج این تحقیق میتوان عنوان کرد که گیاه littoralis .a میتواند به عنوان یک گیاه انباشتگر فلزات سنگین در نظر گرفته شود.
زهرا سامی علی دادخدایی
به منظور جداسازی ژن رمز کننده na+/h+ آنتی پورتر واکوئلی از گیاه هالوفیتaeluropus littoralis، rnaی کل از ریشه، ساقه و برگ گیاه استخراج و از روی آن cdnas ساخته شد. با استفاده از آغازگرهای اختصاصی برای ژن مورد نظر ازcdnasی تهیه شده از rnaی ریشه، ناحیه رمزشونده ژن رمز کننده ی na+/h+ آنتی پورتر واکوئلی(alnhx2) توسط تکنیک race جداسازی شد. قطعه جدا شده 1538 جفت باز بوده و شامل یک چهارچوب خوانش باز (orf) به طول 1314 جفت باز می باشد که دارای یک ناحیه ی بالادستی 187 جفت بازی و یک ناحیه 27 جفت بازی در پایین دست آن است. این ژن یک پروتئین 437 آمینو اسیدی را رمز می کند که حاوی دامنه اختصاصی برای na+/h+ آنتی پورتر واکوئلی می باشد. با تجزیه و تحلیل قطعه ژنی تکثیر شده، شباهت آن با سایر گیاهان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادند که ژن جداسازی شده بیشترین شباهت را با ژن sbnhx1 در گیاه sorghum bicolor دارد. به منظور بررسی الگوی بیان این ژن در اندام های مختلف گیاه آلروپوس یک واکنش زنجیره ای پلی مراز با آغازگرهای اختصاصی و cdnaهای تهیه شده از rnaهای ریشه، ساقه و برگ گیاه انجام شد. نتایج نشان دادند که ژن رمز کننده na+/h+ آنتی پورتر واکوئلی در همه اندام ها بیان می شود. میزان بیان ژن در برگ 767/1 برابر میزان بیان در ساقه و 269/1 برابر میزان بیان در ریشه می باشد.
روح الله شاملو دشت پاگردی اسماعیل ابراهیمی
تنش های خشکی و شوری از مهم ترین عوامل افت عملکرد گیاهان زراعی در سراسر جهان می باشند. تولید گیاهانی با پتانسیل و پایداری عملکرد بیشتر در شرایط نامساعد محیطی از رهیافت های اصلی مقابله با این تنش هاست. درک مبانی مولکولی چگونگی پاسخ گیاه به تنش، امکان دست ورزی ژنتیکی هدف مند و کارآمد گیاهان زراعی جهت بهبود تحمل به تنش را فراهم می آورد. در این پژوهش با بررسی ترانسکریپتوم گیاه زراعی کلزا (brassica napus) و گونه های خویشاوند آن در پاسخ به تنش های خشکی و شوری، از طریق تجزیه و تحلیل داده هایest و ریزآرایه ها، یک شبکه ی ژنی پاسخ به تنش پیش بینی گردید. به علاوه میکرو آر ان آ های با بیان افتراقی و ژن-های هدف آن ها در شبکه ی ژنی شناسایی شدند. بر اساس شبکه ی ژنی به دست آمده سه ژن به نام هایabi1، myb44 و vip1، انتخاب و توالی ناحیه رمزشونده آن ها از گیاه کلزا جداسازی و همسانه سازی شد. جهت بررسی مولکولی ژن های انتخابی و تعیین نقش های احتمالی آن ها در تحمل به تنش در گیاه کلزا، یک رقم متحمل به تنش به نام slm046 و یک رقم حساس به تنش به نام زرفام در دو آزمایش جداگانه ی تنش خشکی و تنش شوری مورد ارزیابی قرار گرفتند. شاخص های فیزیولژیک و صفات بیوشیمیایی مرتبط با تحمل به تنش و الگوی بیان ژن های منتخب در پاسخ به تنش های خشکی و شوری در برگ و ریشه ی ارقام مورد مطالعه تعیین شد. همچنین، با استفاده از تجزیه و تحلیل داده های مربوط به همه ی پروموتورهای ژن های موجود در ژنوم گیاه آرابیدوپسیس، برای اولین بار یک روش آماری مقایسه ی جفتی بین پروموتورها برای تعیین تفاوت معنی دار بین آن ها از نظر تعداد دفعات تکرار هر یک از موتیف های پروموتوری ارائه و از این روش جهت بررسی ارتباط بین موتیف های پروموتوری ژن های منتخب و الگوی بیان آن ها در پاسخ به تنش استفاده شد. نتایج مطالعه ی ترانسکریپتوم پاسخ به تنش نشان داد که بیان طیف گسترده ای از ژن ها به خصوص ژن های تنظیمی مانند عوامل رونویسی، پروتئین کینازها و پروتئین فسفاتازها، تحت تاثیر تنش تغییر می یابد. همچنین هشت میکرو آر ان آ پاسخ دهنده به تنش شناسایی شدند. شبکه ی ژنی پیش بینی شده دربرگیرنده ی 59 ژن و میکرو آر ان آ شناسایی شده در این پژوهش بود و ژن abi1 از نقاط مرکزی این شبکه بود. جداسازی و همسانه سازی ژن هایbnabi1، bnmyb4 و bnvip1 نشان داد که این ژن ها هم در سطح نوکلئوتیدی و هم در سطح پروتئینی شباهت زیادی با هومولوگ های خود در گونه های گیاهی brassica rapa و آرابیدوپسیس دارند. ارزیابی صفات فیزیولوژیک و بیوشیمیایی در تنش خشکی نشان داد که رقم slm046 به شکل معنی داری محتوای آب برگ، پایداری غشای سلولی و سنتز پرولین بیشتری نسبت به رقم زرفام دارد. همچنین، مشخص شد که الگوی بیان ژن های منتخب در تنش خشکی نیز بین دو رقم تفاوت معنی داری دارد. بر این اساس و با توجه به ارتباط این ژ ن ها با هم و با دیگر ژن های شبکه ی ژنی، به نظر می رسد ژن هایbnabi1، bnmyb4 و bnvip1 با تاثیر بر فرآیندهای سنتز هورمون aba، تنظیم وضعیت آبی گیاه (از طریق کنترل باز و بسته شدن روزنه ها، تنظیم فشار اسمزی و تغییر در الگوبندی ریشه ی گیاه) و مقابله با تنش اکسیداتیو در پاسخ گیاه کلزا به تنش خشکی و تحمل نسبت به آن مشارکت دارند. آزمایش تنش شوری نیز مشخص نمود که هم ایستایی یونی دو رقم به شکل معنی داری با هم تفاوت دارد. رقم slm046 در تنش شوری هم ایستایی بیشتری نسبت به رقم زرفام نشان داد. الگوی بیان ژن های منتخب در تنش شوری نیز بین دو رقم اختلاف معنی داری داشت. به نظر می رسد ژن هایbnabi1، bnmyb44 و bnvip1 با همکاری با هم و دیگر ژن های شبکه ی ژنی نقش مهمی در ایجاد هم ایستایی یونی در سلول و تحمل تنش شوری ایفا می نمایند. بعلاوه، با مقایسه ها ی جفتی بین پروموتور ژن های منتخب در مجموع هجده موتیف پروموتوری معنی دار شناسایی شد و ارتباط آن ها با الگوی بیان ژن ها مورد بحث قرار گرفت. در مجموع چنین نتیجه گیری می شود که ژن های بررسی شده در این پژوهش می توانند در ایجاد تحمل به تنش های خشکی و شوری در کلزا نقش داشته باشند و هر یک از آنها می تواند جهت دست ورزی ژنتیکی با هدف بهبود تحمل به تنش های غیرزیستی در کلزا و دیگر گیاهان زراعی مورد استفاده قرار گیرند.