نام پژوهشگر: عباسعلی شاهرودی
سیده مهسا باقری امریی عباسعلی شاهرودی
در نظام پولی و بانکی کشور چالش هایی مانند کنترل تورم ، مقررات گذاری، ثبات دارایی ها وجود دارد و کنترل تمام این مسائل باید با انطباق بانک با موازین اسلامی صورت پذیرد و این مهم یکی از دغدغه های اساسی نظام جمهوری اسلامی است. توجه به اصول بانکداری اسلامی در اجرای عملیات بانکی موجب جلب توجه بیشتر مشتریان در کشورهای اسلامی می گردد. پرواضح است که بین سیمای ظاهری و باطن تمامی پدیده های جاندار و بی جان هستی چون انسان، جمودات و آثار معماری ارتباطی قابل درک و منطقی وجود داشته و سیمای برون بر درون تاثیرگذار خواهد بود. چهره و نمای یک اثر نیز بازگو کننده شرایط درونی و عملکرد باطنی آن است و انسجام و پیوستگی بین اثر و درون آن را نمی توان نادیده انگاشت. این در حالی است که متاسفانه در طراحی بانک ها هیچگونه تفاوتی بین سیمای ظاهری بانک های اسلامی و مطابق با شریعت و بانک های غیر اسلامی دیده نمی شود. از طرفی در نظام بانکداری اسلامی نیز پس از پیروی از اصول شریعت، مشتریان و محور اصلی بوده و در فضای رقابتی بین بانکی، بانکهایی موفق ترند که بتوانند وفاداری بیشتر مشتریان را بدست آورند. افزایش احساس تطابق عملکرد موسسات و بانک ها، با اصول بانکداری اسلامی و توجه به نیازهای روانی و ترجیحات احساسی آنان و طراحی بر اساس این نیازها موجب افزایش اعتماد و رضایت مشتریان می گردد. پایان نامه ی پیش رو در دو بخش پژوهش و طراحی تنظیم گردیده است. در بخش پژوهش با استفاده از روش مهندسی کانسی یا طراحی احساس گرا، به استخراج ترجیحات احساسی کاربران و عوامل روانی مطابق با شریعت اسلامی و مهم برای مشتریان بانک های اسلامی پرداخته شد و این ویژگی های روانی در گام بعدی با استفاده از مهندسی کانسی به ویژگی های فیزیکی متناسب برای طراحی بازشوهای نما و سیمای ظاهری بانک اسلامی تبدیل -گردید. بررسی ها از طریق تنظیم پرسشنامه و انجام تحقیقات میدانی پیگیری گشته و در نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این بخش در قالب الگوهایی فیزیکی چون استفاده از بازشوهای مستطیلی با کشیدگی عمودی و بازشوهای سنتی طاقی برای طراحی نمای بانک اسلامی در شهر ساری ارائه گردید. در بخش دوم پس از مطالعه ی مبانی نظری و شناخت بستر طراحی و برنامه فیزیکی پروژه بر اساس نتایج حاصل از تمامی این فصول روند طراحی انجام پذیرفته است.
لیلا حمیدیان عباسعلی شاهرودی
در سال های اخیر با توجه به رشد روزافزون و وسعت تغییرات روش های آموزشی، سازگار نمودن بستر یادگیری با تمامی جوانب نیازهای یادگیرنده به خصوص در مدارس دوره ی دبیرستان در کانون توجه متخصصین آموزشی قرار گرفته است. چرا که محیط فیزیکی به سبب ساختار خود می تواند تعاملات و در پی آن محیط یادگیری را تقویت و یا تضعیف نماید. در این میان طراحی مدارس دبیرستان از جمله مهم ترین ساخت و ساز بناها به شمار می آید، حال آن که در بیشتر موارد توجه به طراحی نمای ساختمان مدارس به خصوص در دوره ی دبیرستان متناسب با نیازهای سنی نوجوانان نادیده گرفته شده است. از این رو توجه به احساس کاربران(دانش آموزان) در انتخاب نمای مدارس امری ضروری و مهم تلقی می گردد. دانش روان شناسی محیطی دانشی است که در این میان به خوبی می تواند پلی میان نیازهای روان شناختی دانش آموزان و فضاهای فیزیکی مورد نیاز آن ها برقرار کند. در این راستا در پژوهش حاضر به معرفی و به کارگیری یکی از شاخه های دانش روانش شناسی محیطی به نام الگوی مهندسی کانسی یا طراحی احساس-گرا برای دست یابی به طراحی معماری متناسب با نیازهای روانی دانش آموزان پرداخته شده است. در این پایان نامه به توضیح مراحل مهندسی کانسی، تکنیک های مختلف مهندسی کانسی، انتخاب واژگان کانسی برای نما، انتخاب نمای ساختمان مورد نظر و نظرسنجی از طریق روش های مختلف برداشت احساس و استخراج احساس کاربران (به روش میدانی و پرسش و پاسخ از طریق پرسشنامه و نشان دادن تصاویر به دانش آموزان)حاصل آمده و سپس تجزیه و تحلیل آن از طریق نرم افزار spssپرداخته شده است. جامعه ی آماری انتخابی در این پژوهش از میان دانش آموزان رشته-های مختلف انسانی، تجربی و ریاضی مدارس هوشمند دولتی و غیر دولتی در شهر بابل انتخاب شده است که حدود 327 نفر می باشند. این پژوهش به منظور ارزیابی دقیق تر توسط دانش آموزان، به طور خاص بر روی فرم بازشوها در نما صورت گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که که بین واژگان کانسی و ویژگی های فیزیکی تصاویر ارتباط معناداری وجود دارد. به این ترتیب که بازشوهای مثلثی و طاقی در نما از نظر دانش آموزان نامناسب ارزیابی شده اند. حال آن که بازشوهای شش ضلعی و شیشه های سراسری نیز در اکثریت واژگان کانسی نظیر باکلاس، زیبا، سبکی و متمایز، مدگرا، خفن، مشوق، خلاق، کنجکاو، آرمانگرا، صمیمی و به یاد ماندنی، از نظر دانش آموزان مناسب ارزیابی شده اند. هم چنین یافته ها حاکی از آن است که میان وضعیت اقتصادی دانش آموزان و نحوه ی انتخاب آن ها در نوع بازشو نیز تفاوت هایی وجود دارد .به این صورت که دانش آموزان با قشر ضعیف بازشوهای متعارف را ترجیح داده حال آنکه دانش آموزان قشر خوب و متوسط خواهان بازشوهای شش ضلعی بودند. هم چنین تفاوت هایی نیز میان دانش آموزان رشته های مختلف در مدارس دولتی و غیر دولتی مشاهده شد. در ادامه در بخش 2 به طراحی دبیرستان مبتنی بر پژوهش های انجام گرفته در بخش 1 پرداخته می شود.