نام پژوهشگر: شهلا البرزی

بررسی کمال گرایی و رضایت از زندگی در دانش آموزان مدارس تیزهوشان و مدارس عادی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1387
  اکرم کوهگرد   شهلا البرزی

پژوهش حاضر با هدف بررسی کمال گرایی و رضایت از زندگی در دانش آموزان دختر و پسر مدارس تیزهوشان و مدارس عادی صورت پذیرفت. نمونه این پژوهش را 670 دانش آموز (349 دختر و 321 پسر) تشکیل دادند. دانش آموزان شرکت کننده در پژوهش حاضر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از بین دبیرستان های ناحیه 2 شهر شیراز انتخاب گردیدند. جهت اندازه گیری متغیرها، پرسشنامه رضایت از زندگی (هیوبنر، 2001) و کمال گرایی (اسلنی، موبلی، تراپا، اش بای و جانسون، 1997) مورد استفاده قرار گرفت. برای محاسبه پایایی مقیاس رضایت از زندگی و کمال گرایی از ضریب آلفای کرونباخ و باز آزمایی استفاده گردید که ضرایب بدست آمده حاکی از پایایی مطلوب این ابزارها می باشند. برای محاسبه روائی هر دو مقیاس از همسانی درونی استفاده گردید که ضرایب بدست آمده حاکی از روائی مطلوب این ابزارها می باشند. نتایج بدست آمده از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که همبستگی مثبت و معنا داری میان ابعاد انطباقی کمال گرایی (معیارها و نظم و ترتیب) با رضایت از زندگی و ابعاد آن (خانواده، مدرسه، دوستان، محل زندگی و خود) وجود دارد. همچنین، همبستگی منفی و معنا داری میان بعد غیرانطباقی کمال گرایی (ناهمخوانی) با رضایت از زندگی کلی (و ابعاد آن) بدست آمد. نتایج تحلیل واریانس دوطرفه در رابطه با متغیر رضایت از زندگی نشان داد که دانش آموزان دختر در مقایسه با دانش آموزان پسر دارای نمرات بالاتری در رضایت از زندگی کلی (و ابعاد آن) می باشند (0/01>p). همچنین، دانش آموزان مدارس عادی در مقایسه با دانش آموزان مدارس تیزهوشان دارای میانگین نمرات رضایت از زندگی کلی بالاتری بودند (0/03>p). نتایج تحلیل واریانس دوطرفه در رابطه با متغیر کمال گرایی نشان داد که دانش آموزان دختر در مقایسه با دانش آموزان پسر دارای نمرات بالاتری در ابعاد انطباقی و غیرانطباقی کمال گرایی می باشند (0/001>p). همچنین، میانگین نمرات دانش آموزان مدارس عادی در مقایسه با دانش آموزان مدارس تیزهوشان در ابعاد مختلف کمال گرایی بالاتر بود (0/001>p). تعامل جنسیت و نوع گروه (دانش آموزان مدارس تیزهوشان و مدارس عادی) در ابعاد مختلف کمال گرایی نیز معنادار بود (0/01>p). نتایج آزمون مجذور خی در رابطه با وضعیت کمال گرایی (کمال گرای انطباقی، کمال گرای غیرانطباقی و غیرکمال گرا) نشان داد که فراوانی کمال گرایی غیر انطباقی در دختران بیشتر از پسران می باشد. همچنین، دانش آموزان مدارس عادی در مقایسه با دانش آموزان مدارس تیزهوشان کمال گرایی غیرانطباقی بیشتری نشان دادند. اما، در رابطه با فراوانی کمال گرایی انطباقی و غیر کمال گرایی تفاوت ها معنادار نبود. نتایج پژوهش مورد بحث و بررسی قرار گرفت و محدودیت ها و پیشنهادات تحقیقاتی ارائه گردید.

بررسی سبک های دلبستگی و تاب آوری در دانش آموزان مدارس تیز هوشان و عادی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1389
  لیلا اعتبار حهرمی   شهلا البرزی

چکیده بررسی سبک های دلبستگی و تاب آوری در دانش آموزان مدارس تیزهوشان و عادی به کوشش لیلا اعتبارجهرمی پژوهش حاضر با هدف بررسی سبک دلبستگی و تاب آوری دانش آموزان دختر و پسر مدارس تیزهوشان و عادی صورت پذیرفت. نمونه این پژوهش را 496 دانش آموز ( 246 دختر و 250 پسر) تشکیل دادند. دانش آموزان شرکت کننده در پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از شهر شیراز انتخاب گردیدند. جهت اندازه گیری متغیرها از (پرسشنامه سبک دلبستگی (کولینز و رید، 1990) و تاب آوری (فرایبورگ و همکاران، 2003) استفاده شد. برای محاسبه پایایی هر دو پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. هر دو مقیاس دارای روایی و پایایی قابل قبولی بود. نتایج نشان داد که رابطه ی مثبت و معناداری بین سبک دلبستگی و تاب آوری وجود دارد. نتایج تحلیل واریانس دو طرفه نشان داد تفاوت معناداری با توجه به جنسیت در سبک دلبستگی نزدیکی عاطفی وجود دارد. بدین معنا که دختران در مقایسه با پسران احساس نزدیکی عاطفی بیشتری داشتند. و در رابطه با نوع گروه، دانش آموزان مدارس عادی در مقایسه با دانش آموزان مدارس تیزهوشان نمرات دلبستگی اضطرابی بیشتری نشان داند. نتایج تحلیل واریانس دوطرفه نشان داد. تفاوت های معناداری با توجه به جنسیت و نوع گروه و تعامل این دو با یکدیگر در رابطه با متغیر تاب آوری وجود دارد. بدین معنا که دختران در مقایسه با پسران و دانش آموزان مدارس عادی در مقایسه با دانش آموزان مدارس تیزهوشان میانگین نمرات تاب آوری بالاتری داشتند. نتایج مورد بحث و بررسی قرار گرفت و محدودیت ها و پیشنهادات پژوهشی ارائه گردید.

پیش بینی خودشکوفایی بر مبنای ویژگی های شخصیتی و خودآگاهی در میان دانش آموزان تیزهوش
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  مدینه رفعت پناه   دیبا سیف

پیش بینی خودشکوفایی بر مبنای ویژگی های شخصیتی و خودآگاهی در میان دانش آموزان تیزهوش هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه ی ویژگی های شخصیت، ابعاد خودآگاهی و خودشکوفایی و همچنین پیش بینی خودشکوفایی بر مبنای ویژگی های شخصیتی و ابعاد خودآگاهی در میان دانش آموزان تیزهوش بود. شرکت کنندگان پژوهش مشتمل بر 236 دانش آموز تیزهوش (118 پسر و 118 دختر) در مقطع دبیرستان شهر شیراز بود که به شیوه ی هدفمند انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسش نامه ی 46 گویه ای پنج عامل بزرگ شخصیت (گلدبرگ،1999)، مقیاس 23 گویه ای خودآگاهی (ریلو و الیک، 1998) و مقیاس 27 گویه ای شکوفایی توانایی (لفرانکویس و دیگران، 1997) استفاده گردید. روایی این ابزارها با محاسبه ی ضریب همبستگی نمره هر گویه با عامل مربوط به آن برای پرسش نامه ی پنج عامل بزرگ شخصیت (گلدبرگ، 1999) و تحلیل عاملی برای مقیاس خودآگاهی (ریلو و الیک، 1998) و مقیاس شکوفایی توانایی (لفرانکویس و دیگران، 1997) و پایایی این ابزارها با محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ به دست آمد. نتایج حاکی از روایی و پایایی قابل قبول این ابزارها بود. برای تحلیل یافته های پژوهش از روش آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش هم زمان استفاده شد. نتایج نشان داد که میان ویژگی های شخصیت (برون گرایی، وظیفه مداری، توافق پذیری، گشودگی به تجربه و روان رنجوری)، ابعاد خودآگاهی (خودآگاهی خصوصی، خودآگاهی عمومی و اضطراب اجتماعی) و ابعاد خودشکوفایی (خود ارجاعی و گشودگی به تجربه) و خودشکوفایی کل رابطه وجود دارد. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که از میان ویژگی های شخصیتی، عامل توافق پذیری و وظیفه مداری به طور مثبت و عامل روان رنجوری به طور منفی ابعاد خودشکوفایی و خودشکوفایی کل را پیش بینی نمودند. از میان ابعاد خودآگاهی نیز خودآگاهی خصوصی به طور مثبت ابعاد خودشکوفایی و خودشکوفایی کل را پیش بینی کرد. یافته ها با توجه به تحقیقات پیشین به بحث گذاشته شد و در پایان پیشنهاداتی برای انجام پژوهش های بعدی مطرح و کاربردها و محدودیت های پژوهش نیز بیان گردید.