نام پژوهشگر: ناصر علیزاده خیاط

موسیقی شعر در دیوان هوشنگ ابتهاج
thesis دانشگاه تربیت معلم - تبریز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  مینا اسداللهی   ناصر علیزاده خیاط

هوشنگ ابتهاج به عنوان شاعری متعهد و آگاه به ظرایف موسیقی کلام، کوشیده است شعر خود را با زبانی شیوا و بیانی متناسب با موسیقی عرضه نماید. موسیقی شعر که از مباحث جدید و اساسی شعر فارسی است؛ عبارت است از: نظم خاصی که درمحور افقی وعمودی شعر، توسط هماهنگی میان واژه ها و آرایه های زیباشناختی و بدیعی در بافت شعر شکل گرفته و باعث نظم و انتظام آن میگردد. بنابراین تعریف موسیقی شعر توسط دکترشفیعی کدکنی به 4 دسته: موسیقی بیرونی، موسیقی کناری، موسیقی درونی، موسیقی معنوی تقسیم می شود. 1ـ بررسی شعر سایه در عرصه موسیقی بیرونی بیانگر گزینش بجای اوزان شعری او مطابق به عاطفه کلام است. یعنی شاعر با توجه به روحیه و لحن کلام، وزن منطبق با آن را می گزیند. بحور مجتث و مضارع اوزان مورد علاقه سایه اند که خاصیت نرم و جویباری آنها مجال بیشتری را برای شاعر در هنرنمایی داده و اوزان تند و ضربی (مفتعلن) نیز مطابق با روحیه شاد و هیجان زده شاعر، دست به دست هم داده و انتقال حالت روحی شاعر را به مخاطب میسر نموده اند و این مهم فقط در سایه انتخاب وزن درست و مطابق با حال و هوای کلام ممکن گردیده است. 2ـ موسیقی کناری شعر سایه، زیباترین قسمت شعر اوست. سایه در گزینش تک تک کلمات وسواس خاصی دارد. مخصوصا در گزینش کلمات قافیه و ردیف، سعی نموده کلماتی زیبا و گوشنواز را برگزیده و باعث انسجام کلام گردد؛ قافیه هایی که جوهر کلام را در خود دارند. ردیف در شاعر سایه از جایگاه ویژه ای برخوردار است. ردیفها در شعر او تنوع بسیاردارند و البته غالب آنها از نوع ردیفهای فعلی می باشند. سایه در شعر از ردیف برای کمک به القای بار معنایی قافیه و به عنوان مکمل معنا و موسیقی آن استفاده می نماید. البته تنوع معنایی حاصل از تکرار ردیف در کنار قافیه را نباید فراموش کرد که البته هنر سایه در استفاده از ردیف را نشان می دهد. 3ـ پرتنوع ترین جنبه موسیقی شعر سایه، موسیقی لفظی است. تک تک کلمات سایه آگاهانه و از روی حسابگری گزینش شده اند تا بتوانند علاوه بر زیبایی کلام، آهنگ گوشنوازی را ایجاد کرده و خواننده را نیز در سطح لفظ، با شعر همگام سازند و او را با آرایه هایی چون تکرار و جناس و ... به بازی با کلمات شعر وا دارند و بدین وسیله در خاطر مخاطب خود باقی بمانند. 4ـ و اما موسیقی معنوی، مهمترین و گسترده ترین قسمت شعر سایه است که البته پیوندی ناگسستنی با موسیقی لفظی دارد؛ چراکه معنا از لفظ می زاید. سایه با استفاده از گنجینه اطلاعات اساطیری، تاریخی، داستانی و ... در قالب واژگانی اندک، معانی گسترده ای را بیان نموده و در پرتو تقابلی که این اطلاعات با محفوظات خواننده ایجاد نموده، ارتباط برقرار کرده. و در این راستا ا ز عناصر مهمی چون تلمیح، مراعات نظیر و... بسیار بهره گرفته است. بدین وسیله در پرتو تسلط بر کلام و ظرایف موسیقایی آن شعری زیبا و رستاخیزی هویدا را از او مشاهده می نماییم. سایه با استفاده از فن بیان حافظ و آمیزش مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی روز با شعر خود در قالب کلماتی اهورایی و از جنس زمان خود، شیرینی کلام حافظ را فراخاطر می آورد.

بررسی ممیزات ادبیات کودک و نقد سی داستان بعد از مشروطه
thesis دانشگاه تربیت معلم - تبریز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  رباب سحری   ناصر علیزاده خیاط

این مجموعه پژوهشی کوتاه پیرامون ادبیات کودک و ممیزات آن است منظور از ممیزات ملاک ها و معیارهایی است که باعث می شود ادبیات کودک و نوجوان از ادبیات بزرگسال جدا شود البته نقدسی داستان بخش دوم عنوان پایان نامه است. در بخش نخست ابتدا نیم نگاهی به تاریخچه ادبیات کودکان ایران بعد از دوره مشروطه شده است تعاریف کلمات کلیدی پایان نامه نظیر ادبیات وکودک در بخش دیگر مجموعه گرد آوری شده و سپس جهت استفاده بهتر از معیارهای ممیزه و نیز نقد بهتر داستان ها به کارکردها و اهداف ادبیات کودک اشاره ای شده است. و بعد ممیزات ادبیات کودک به طور کامل مورد بررسی قرار گرفته است و هر کدام با یک یا چند مثال شرح داده شده است .بخش پایانی نقد سی کتاب کودک و نوجوان است و علاوه بر نقد تکنیک و محتوا به کارکردها و ممیزات آنها نیز اشاره ای شده است . کلمات کلیدی :ادبیات , کودک , ادبیات کودک , مشروطه

تحلیل و نقد روانشناختی شخصیت های پهلوانی - اساطیری شاهنامه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید مدنی آذربایجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  عاطفه جنگلی   یدالله نصرالهی

مطالعه و بررسی متون کهن با بهره مندی از دیدگاههای تلفیقی و بینارشته ای ، روشی نوبنیاد در حوزه نقد ادبی است که سعی دارد با ارائه تعبیر و نفسیری نو از این متون ، گرد و غبار کهولت و فرسودگی را از چهره این آثار گرانقدر بزداید و آنها را از مرگ ارزشی که در عصر حاضر دامنگیر متون کهن و اساطیری گشته است ، رهایی بخشد . این پژوهش نیز با ترکیب سه علم نقدادبی ، اسطوره شناسی و روانشناسی و تحلیل و نقد روانشناختی شخصیت های پهلوانی _ اساطیری شاهنامه در مسیر تحقق این هدف عظیم گام برداشته است . در این پژوهش ، شخصیت پهلوانان از سه بعد متفاوت مطالعه و بررسی می گردد . در بعد نخست ، پهلوان به عنوان یک انسان واقعی که رفتاری متناسب با زندگی روزمره انسانی دارد مورد روانکاوی قرار می گیرد . در این مرحله روان او از لحاظ تسلط خرد یا نفس ( « خود » و « نهاد » ) و یا دارا بودن عقده های روانی که رفتارها و منش هایی چون پرخاشگری ، کنش عجولانه ، خساست ، آزمندی ، ترس و ... را بر شخصیت آدمی تحمیل می نمایند ، بررسی می شود ، در سطح دوم ، بعد اساطیری شخصیت پهلوان مورد توجه قرار می گیرد که در این مرحله خارق العادگی های وجود قهرمان از دیدگاه علم روانشناسی شرح داده می شود . در سطح سوم ، شخصیت پهلوان با توجه به رنگ و نقوش درفش وی بررسی می گردد. به کارگیری این شیوه در تحلیل شخصیت پهلوانان روشی نوین و ابتکاری است که می تواند همسان روش تحلیل رویا که اصول کار زیگموند فروید و کارل گوستاو یونگ به شمار می رفت ، تلقی گردد. این تحقیق ، به روش تطبیقی ، مقایسه ای و تحلیلی صورت حصول یافته است ، که در آن آراء و نظریات علمای روانشناسی با استناد به شواهد و مثالهایی از شاهنامه فردوسی ، ارائه شده است .

تحلیل ساختاری و محتوایی نثنوی های معروف عطار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید مدنی آذربایجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  فاطمه بختیاری   ناصر علیزاده خیاط

امروزه تحلیل ساختاری و محتوایی به عنوان زیر بنای نقد ادبی ، دو بعد جسمانی و روحانی آثار تلقی می شود که با توجه همزمان به این دو مسأله در آثار عرفانی ، ضمن شناخت هر چه بهتر شکل و ساختار هر اثر به محتوای آن و پیوند ناگسستنی اش با ساختار پی می بریم . در این میان مثنوی های مشهور الهی نامه ، مصیبت نامه ، منطق الطیر و اسرارنامه ی عطار به دلیل قابلیت های لازم ، اطلاعات منحصر به فردی در زمینه تحلیل ساختار داستانی و محتوایی به دست می دهد . در بررسی ساختار داستانی این آثار علاوه بر شناخت دقیق اجزای تشکیل دهنده هر حکایت و کلان پیرنگ به مشترکاتی دست می یابیم که منجر به طبقه بندی آن ها بر اساس شخصیت ها و موقعیت های قراردادی می شود که نقش اساسی را در آن ، کنش ها بازی می کنند . در تحلیل محتوایی با پیوندهای میان برخی مفاهیم که حاصل توجه به ساختار است ، روبرو می شویم که از مهم ترین آن ها ، مثلث زیبایی ، عشق و مرگ در حکایات عاشقانه ی عطار جلوه ای ویژه یافته است . منازعه ی نهاد و فراخود در الهی نامه و منطق الطیر بر اساس نظریات فروید درباره ی ساختار شخصیت آدمی صورت گرفته است و در کنار بررسی ادراکات فراحسی در مثنوی های عطار که توجهی ویژه به خواب ها و برخی قابلیت های روحی انسان دارد ، تحلیلی روانشناختی از این آثار به دست داده و دریچه ای نو در تحلیل ها گشوده است .

بازتاب تاثیر کودتای 28 مرداد 1332 در ادبیات داستانی ایران
thesis دانشگاه تربیت معلم - تبریز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1387
  ناظمه فرشباف زیوری   باقر صدری نیا

کودتای 28 مرداد 1332 و سرنگونی حکومت قانونی دکتر مصدق، نقطه عطفی در تاریخ کشور ما به شمار می آید. این واقعه تلخ تاریخی علاوه بر حوزه سیاست، در زمینه های مختلف اجتماعی از جمله فرهنگ و ادبیات نیز تأثیر گذار بوده است. هدف ما در این پژوهش نشان دادن بازتاب تأثیر کودتا در ادبیات داستانی است. بدین منظور آثار دو نویسنده (بزرگ علوی و جلال آل احمد) را مورد بررسی قرار دادیم. نتایجی که به دست آمده، نشانگر این مطلب است که کودتای 28 مرداد، تأثیر چشمگیری بر درونمایه و ساختار ادبیات این دوره گذاشته است که تأثیر محتوایی آن را در شکست و سرخوردگی قهرمانان داستانها و ترس و تردید و واقع گریزی آنان، و همچنین در فضاسازی داستان ها می توان دید. تأثیر کودتا بر ساختار آثار داستانی از جمله در بهره گیری نویسندگان از تک گویی درونی و گرایش به رمان های تمثیلی تاریخ گرا و مستندنگاری نمود می یابد که در این رساله به آنها پرداخته شده است.