نام پژوهشگر: علیرضا محمودی
علیرضا محمودی زهرا اختیاری
نثر فنّی از انواع نثر آراسته و تزیینی در زبان فارسی است که اغلب نویسندگان این نثر بی آن که از رابط? معنوی کلام بکاهند، جلوه های شاعران? خاصی را در آن ایجاد کرده اند. وجود این جلوه های شاعرانه موجب ایجاد سبک های نوشتاری خاصی گردیده، اسباب شهرت و ماندگاری بیشتر آن ها را فراهم ساخته است. در این پژوهش به بررسی جلوه های شاعرانه و عناصر بیانی نثرهای فنی تاریخی از قرن شش هجری تا پایان قرن هشت پرداخته می شود و شش اثر تاریخی برجسته یعنی راح?الصّدور، نفث?المصدور، تاریخ جهانگشا، جامع التّواریخ، تاریخ وصّاف و ظفرنامه از جهت تخیّل، موسیقی، زبان، عاطفه و ابهام مورد بررسی قرار می گیرند. شیو? کار در این تحقیق مبتنی برروش توصیفی، تحلیلی و سبک شناختی است که برای این کار نمونه های آماری لازم نیز برای هر مبحث فراهم شده است. این رساله در هشت فصل تنظیم گردیده، نتیج? آن بیانگر این مطلب است که نثر ساد? متون تاریخی از قرن ششم تا پایان قرن هشتم هجری متحول شده و در بعضی از این آثار به مراتب بالای شعری و آراستگی رسیده است به گونه ای که برای تعدادی از نویسندگان این کتاب ها می توان قائل به نوعی سبک شخصی شد. سبک هایی که بعضاً بعدها به صورت سبکی اجتماعی درآمده و در دیگر آثار تاریخی نیز تعمیم یافته اند.
فتاح علیپور اسماعیلی اناری احمد سنچولی
طنز و آیرونی از شیوه های بیان غیر مستقیم هستند که در آثار ادبی بازتاب خاصی یافته اند. این دو شگرد ادبی علی رغم همپوشانی ها و شباهت های فراوانی که با هم دارند، در پاره ای از مواقع از یکدیگر متمایز می شوند. با این که هر کدام دارای انواع مختلفی بوده با کارکردهایی متفاوت، در بعضی موارد، از سوی برخی منتقدین یکسان پنداشته شده و به جای هم به کار رفته اند. بدین روی، نقد و بررسی این دو مبحث از جوانب مختلف، سبب روشن تر شدن زوایای تاریک این دو نوع ادبی می گردد. از منظری دیگر این دو صنعت ادبی مانند سایر فنون بلاغی، در بسیاری از آثار ادبی به کار رفته و عاملی در جذابیت و زیبایی آن ها شده-اند. کلیله و دمنه، مرزبان نامه و بهارستان از جمله این آثارند. بدین سبب نقد و بررسی طنز و آیرونی در سه اثر مذکور، از جهت شناساندن توانایی آفرینندگان این آثار در بهره گیری از این دو صنعت و نیز عینیت بخشی به مفاهیم یاد شده، اهمیت می یابد. در این پژوهش توصیفی – تحلیلی می توان عنوان داشت که طنز و آیرونی گرچه نسبت به هم از جامعیت برخوردارند اما در واکاوی متون مذکور، جامعیت طنز نسبت به آیرونی، قابل مشاهده نیست. به عبارتی آیرونی، به عنوان شگرد اصلی طنزپردازی، در همه طنزها مطرح است اما همه طنزها، متضمن آیرونی نیستند. این دو شگرد در آثار مورد نظر پژوهش؛ از دید محتوایی، بیشتر به مسائل اجتماعی پرداخته و از منظر نوعی، بیشتر از نوع موقعیتی می باشند و در راستای به کارگیری این دو صنعت، کلیله و دمنه را می توان اثری موفق تر معرفی نمود.
ملیحه صحرانورد علیرضا محمودی
چکیده حکیم نزاری قهستانی از گویندگان بزرگ اسماعیلی مذهب نیم? دوم سد? هفتم و آغاز قرن هشتم است. از جمل? مهم ترین آثار نزاری، می توان به دیوان اشعار او اشاره کرد. از آن جا که کاربرد روایات دینی و اساطیری نقش مهمّی را در شاعرانه نمودن کلام نزاری ایفا می کنند، در این تحقیق سعی شده بدین موارد پرداخته شود. بدین جهت، ابتدا کلّ دیوان اشعار وی بررسی شده و نمونه های مربوط به کاربرد اساطیر و روایات ملّی، تاریخی و دینی استخراج شده و در نهایت مورد بررسی قرار گرفته اند، تا راز ماندگاری اشعار حکیم نزاری قهستانی بیشتر آشکار گردد. در دیوان او تا حدودی اساطیر ملّی و عناصر تاریخی و بیشتر اساطیر دینی استفاده شده است. واژگان کلیدی: نزاری قهستانی، اسطوره، روایت، دین.
احمد محمدی علیرضا محمودی
چکیده طنز یکی از فنون و شگرد های بیان هنری و موثر در ادبیّات است . شاعران در دوره مشروطه از این نوع ادبی در راه رسیدن به اهداف انقلابی خود بهره جسته اند . سیّد اشرف الدین گیلانی(نسیم شمال ) و میرزاده عشقی از جمله برجسته ترین شاعران دوره قاجاریّه می باشند، که از طنز در اشعار خود استفاده کرده اند. در این پژوهش که با هدف شناخت هر چه بهتر جنبه های طنز در شاعران یاد شده انجام شده، فرض بر این است که بین اشعار سیّد اشرف الّدین گیلانی و میرزاده عشقی از حیث کاربرد طنز تفاوت های فراوانی وجود دارد . در این تحقیق به شیوه توصیفی و تحلیلی تلاش گردید تا در چهار فصل : کلّیّات ، طنز در اشعار نسیم شمال ، طنز در آثار میرزاده عشقی و مقایسه ساختار طنز در آثار سّید اشرف الدین گیلانی و میرزاده عشقی پرداخته شود . نتیجه این تحقیق بیانگر این نکته است که ساختار، محتوا و قالب های شعری طنز در اشعار سیّد اشرف الدین گیلانی در مقایسه با میرزاده عشقی، از تنوّع، گستردگی و حسن تأثیر بیشتری برخوردار بوده و عاملی اساسی در شهرت و ماندگاری این شاعر و آثار شعری او بر شمرده می شود.
کلثوم سپهوند محمد میر
1- 1 - مقدمه: تشبیه از ارکان مهم بلاغی است که در زیبایی آفرینی شعر و حتی نثر تأثیر به سزایی دارد و از جمل? مهم ترین فنون ادبی به شمار می رود. تشبیه در واقع جزء ذاتی ادبیات است که نشان دهند? وسعت و زاوی? دید شاعر است؛ زیرا شاعر به وسیل? تشبیه، میان عناصر و اشیاء مختلف ارتباط برقرار کرده و برای آن ها وجوه شبه قائل می شود. تشبیه به عنوان یکی از عناصر بیانی، سهم به سزایی در تخیل شاعرانه داشته و از این نظر در ادبیات از ارزش والایی برخوردار است. در کتب بلاغی تعاریفی از تشبیه ارائه شده که وجه اشتراک هم? این تعاریف، ذکر «همانند کردن چیزی به چیز دیگر» می باشد (رجایی،244:1353)؛ (هاشمی،12:1388). شمس قیس رازی (قرن هفتم) همین تعریف را با توضیح بیشتر ارائه کرده، می گوید: تشبیه عبارت است از چیزی به چیزی مانند کردن و در این باب از معنی مشترک میان مشبه و مشبهٌ به چاره نبود و چون چند معانی به یکدیگر افتد و تشبیه همه را شامل شود، پسندیده تر و کامل تر بود (رازی،136:1373). تشبیه، مشابهت محض نیست بلکه ادعای همانندی میان دو چیز است؛ و نیز تشبیه مانند کردن چیزی است به چیزی، مشروط بر این-که آن مانندگی مبتنی بر کذب باشد، نه صدق، یعنی ادعایی باشد نه حقیقی.(شمیسا،1381: 67). ادبیات کلام مخیّل است و تشبیه یکی از ابزار خیال آفرینی است تشبیه هست? اصلی و مرکزی اغلب خیال های شاعرانه است. صورت های گوناگون خیال و نیز انواع تشبیه، مایه گرفته از همان شباهتی است که نیروی تخیل شاعر در میان اشیاء کشف می کند (پور نامداریان،214:1381). این ابزار خیال آفرینی بر دو رکن استوار است آن دو رکنی که در حقیقت بنیاد تشبیه بر آن ها استوار است، همان دو رکن مشبه و مشبهٌ به است (شفیعی کدکنی،56:1372). پژوهش حاضر در راستای بحث پیرامون این عنصر ارزشمند بلاغی و شاعرانه در اشعار دو شاعر ارزشمند ادبیات فارسی؛ یعنی منوچهری دامغانی و کمال الدین اسماعیل اصفهانی صورت خواهد گرفت. اولین شاعر مورد بررسی در این تحقیق منوچهری دامغانی می باشد؛ ابوالنجم احمد بن قوص بن احمد منوچهری دامغانی (فوت 432 ه . ق) از جمله شعرای طراز اول ایران در نیم? اول قرن پنجم هجری است بنا بر قول عوفی نیز «اندک عمر بسیار فضل»بود... حدت ذهن و ذکاء بسیار، او را در عنفوان شباب به آموختن ادب عربی و حفظ اشعار شعرای بزرگ تازی گوی و احاطه بر احوال و آثار شاعران پارسی و تازی و اطلاع از علوم دینی و ادبی و طب یاوری کرد (صفا،582:1363). سخن منوچهری ساده و روان است. قدرت این شاعر در وصف ستودنی است. تصاویری که با کمک تشبیه ترسیم می کند، در نوع خود کم نظیر است منوچهری در استعمال بعضی از کلمات و ترکیبات بی پرواست و علاوه بر این در برخی از قصائدش الفاظ بر معانی غلبه دارد؛ اما امری که در اشعار او بیش تر باید مورد دقت قرار گیرد، توجه اوست به تشبیهات بدیع (همان:587). سیّد محمد دبیر سیاقی در مقدم? دیوان منوچهری می نویسد: منوچهری شاعری است لطیف طبع و شیرین سخن به الفاظ و عبارات خشک و بی روح، دم مسیحایی می دهد ترکیباتی می سازد که گویی عصار? زیبایی و کمال قرون و اعصار درآن ها گرد آمده است؛ از این رو برخی از تشبیهات وی هنوز در ادبیات فارسی نظیر نیافته است (منوچهری دامغانی،23:1381) دومین شاعر مورد بررسی در این تحقیق، کمال الدین اسماعیل اصفهانی می باشد. خلّاق المعانی کمال الدین اسماعیل بن جمال الدّین محمد بن عبدالرزّاق اصفهانی، آخرین قصیده سرای بزرگ ایران در اوان حمل? مغول است که در گیر و دار هجوم ها و قتل عام های آن قوم خونخوار از میان رفت. علت اشتهار او را به خلّاق المعانی آن دانسته اند که در شعر او معانی دقیق مضمر است که بعد از چند نوبت که مطالعه کنند، ظاهر می شود (صفا،873:1363).کمال الدین اسماعیل اصفهانی دور? وحشتناک حمل? مغول را به تمامی درک کرد و قتل عام مغول را در 633 در اصفهان دیده است. و خود دو سال بعد یعنی در سال 635 به دست مغولی به قتل رسید (صفا،1363: 873). وسعت خیال، خلق معانی بدیع و گستر? فکر، کمال الدین اسماعیل اصفهانی را در میان اقران و معاصران و حتی بسیاری از شاعران دوره بعد سرآمد کرده است. ذهن وقّاد و خلاق شاعر در آوردن معانی نو قابل ستایش است. کمال الدین اسماعیل اصفهانی به استادی در آوردن معانی دقیق شهرت وافر دارد. حسین بحرالعلومی در مقدمه دیوان کمال الدین اسماعیل اصفهانی می نویسد: در اشعار کمال اسماعیل کمتر بیتی است که از زیور مضمون عاری باشد و در یک قصید? چهل بیتی، چهل مضمون و گاهی بیش تر می توان یافت و بسیاری از این مضامین نو است و خود ایجاد کرده و به طرز نوی آن ها را پرورانده است (کمال الدین اصفهانی،67:1348). با توجه به این که کاربرد صور خیال وبه ویژه تشبیه در شاعرانه نمودن اشعار این دو شاعر از اهمیت ویژه ای برخوردار است، در این تحقیق تلاش می شود تا به بررسی اهمیت، کاربرد، ساختار و اشکال تشبیه در دیوان های آن ها پرداخته شود. سوالاتی که در این پژوهش مطرح است، بدین قرار است: 1). جایگاه تشبیه در بلاغت سنتی و جدید چگونه است؟ 2). ساختار و کارکرد تشبیه در شعر هر یک از شاعران مورد بحث چگونه می باشد؟ 3). در شعر کدام یک از شاعران مذکور کاربرد تشبیه دارای خلاقیت و تازگی بیشتری است؟ 2-1 -پیشین? تحقیق: با این که کمال الدین اسماعیل اصفهانی شاعر بزرگ و ارزشمندی است اما در زمان ما کمتر تحقیق اساسی دربار? شعر او انجام شده است. شاید اولین مشکل یافتن دیوان وی باشد؛ دیوان کمال الدین به تصحیح دکتر حسین بحرالعلومی در سال 1348 در هزار نسخه به چاپ رسیده و بعد از آن دیگر تجدید چاپ نشده و بسیار کمیاب است و هیچ گزید? ارزشمندی هم از این کتاب در بازار موجود نمی باشد، بنابراین لازم است تحقیقاتی در دیوان این شاعر بزرگ صورت پذیرد، شاید در زمین? پژوهش های بعدی راهگشا باشد. منوچهری نیز هر چند بسیار بیش تر از کمال الدین اسماعیل مورد توجه واقع شده است، اما می توان بیش از این از دیوان این شاعر بزرگ بهره برد؛ در دیوان این دو شاعر بزرگ نکات بدیع و بکری نهفته است که اگر قدری بیشتر به آن پرداخته شود، باب تازه ای در ادبیات و تحقیقات ادبی گشوده خواهد شد که پژوهشگران را از رفتن به سمت موضوعات تکراری بی نیاز می کند. گرچه این دو شاعر از زمر? نامبردارترین شاعران زبان و ادبیات فارسی می باشند و تحقیقاتی نیز در مورد اشعار آنان صورت پذیرفته است اما متأسفانه این پژوهش ها بسیار اندک و کلّی بوده، و به ویژه در زمین? مورد تحقیق در این پایان نامه؛ یعنی" تشبیه" تا کنون تحقیق مستقلی انجام نپذیرفته است. تنها در دو مورد این موضوع را به صورت گذرا و ضمنی بررسی کرده اند؛ مقال? آقای حکیم آذر (1390) با عنوان تشبیه مرکب در دیوان منوچهری و فرخی سیستانی، و نیز مقال? آقا حسینی (1387) با عنوان تشبیه مرکب در غزل سبک عراقی از آن جمله است. بنابراین ضرورت یک تحقیق جامع و ویژه در باب این موضوع بسیار آشکار است. 3-1 -فرضیه ها: 1). تشبیه در بلاغت سنتی و جدید از جایگاه بالایی برخوردار است. 2). ساختار و کاربرد تشبیه در اشعار منوچهری دامغانی و کمال الدین اسماعیل اصفهانی، متفاوت است. 3). جنب? خلاقیت و تازگی تشبیه در اشعار کمال الدین اسماعیل اصفهانی بیشتر است. 4-1 -اهداف تحقیق: هدف اصلی از انجام این تحقیق، شناخت کارکردهای زیبا شناختی و سبک شناسان? تشبیه در اشعار منوچهری دامغانی و کمال الدین اسماعیل اصفهانی می باشد. از دیگر اهدافی که در این تحقیق دنبال می شود می توان به موارد زیر اشاره کرد: 1). از آن جا که منوچهری دامغانی و کمال الدین اسماعیل اصفهانی، با وجود ارزش ادبی و بلاغی اشعارشان چندان مورد التفات قرار نگرفته اند، سوق دادن محققان به سمت کشف جنبه های ادبی اشعار آنان، از اهداف اصلی این پژوهش می باشد. 2). بررسی وجوه اشتراک و افتراق تشبیه در اشعار این دو شاعر. 3). تعیین بسامد تشبیه در دیوان های شعری دو شاعر مورد بحث. 4). کشف تشبیهات بدیع و مبتکرانه و راز شهرت و ماندگاری اشعار این دو شاعر. 5-1 -کاربرد تحقیق: این تحقیق جزو تحقیق های بنیادی می باشد که در درج? اول کاربرد آن گسترش حوز? علوم انسانی است، اما کارکردهای دیگری نیز می توان برای آن در نظر گرفت از جمله: آشکار کردن جنبه های ادبی آثار ارزشمند ادبیات فارسی که می تواند در تحقیقات بعدی برای پژوهشگران راهگشا باشد و نیز ذکر و یادآوری شاعران بزرگ جهت تحقیقات بیشتر در آثارشان. 6- 1 -روش تحقیق: در این تحقیق که به شیو? توصیفی و تحلیلی انجام می گیرد، ابتدا تشبیهات موجود در دیوان منوچهری دامغانی و کمال الدین اصفهانی، مشخص شده، سپس این تشبیهات به لحاظ انواع و اشکال و نیز بدیع یا مبتذل بودنشان بررسی خواهد شد. همچنین احوال مشبهٌ به و وجه شبه به طور ویژه مورد بحث قرار می گیرد. در کنار مقایس? تشبیهات، وجوه اشتراک و افتراق آن ها نیز ذکر می گردد؛ و در پایان با مشخص کردن بسامد آماری و تجزیه و تحلیل مباحث، نتیجه ارائه می گردد. شیو? ارجاع درون متنی به این شرح است که ابتدا نام نویسنده یا شاعر ذکر می گردد و سپس شمار? بیت و شمار? صفحه عنوان می شود. 7-1 -ساختار پژوهش: این پژوهش در چهار فصل طراحی و تنظیم گردیده است؛ فصل نخست با عنوان مقدمه و کلیات به مبحث تشبیه در سه عنوان تعریف، اهمیت و کارکرد پرداخته است. زندگی نامه و ویژگی-های شعری منوچهری دامغانی و کمال الدین اسماعیل نیز در این فصل شرح داده شده است. در فصل دوم به بررسی تشبیه در 2750 بیت از اشعار هر کدام از شاعران مورد بحث پرداخته شده است که این موضوع در تبیین مباحثی از جمله بسامد آماری، ارکان، طرفین، ساختمان و کارکرد تشبیه اجرا گردیده است؛ مباحث مورد نظر هر یک از شاعران در کنار هم مورد بحث واقع می شود و نتیج? مقدماتی ارائه می گردد. در فصل سوم بخشی از رباعیات و غزلیات کمال الدین به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفته است که از هر کدام 1375بیت شرح و تحلیل گردیده است. در فصل چهارم نتیجه گیری و جداول آماری ارائه گردیده است. 8-1 -زندگی نام? منوچهری دامغانی: تاریخ ولادت منوچهری دامغانی بر کسی آشکار نیست اما مشهور است که ولادت او ظاهراً در اواخر قرن چهارم یا سال های نخستین قرن پنجم اتفاق افتاده است. وفاتش را هم در سال432 نوشته اند و بنابراین نباید ولادت او از تاریخی که گفته ایم زودتر اتفاق افتاده باشد (صفا،1363: 581). تقریباً تمام تاریخ های ادبیات و تذکره ها از اوایل حال منوچهری اظهار بی اطلاعی نموده اند چنان که گفته اند: از اوایل حال منوچهری اطلاعی در دست نیست. حدت ذهن و ذکاء بسیار، او را در عنفوان شباب به آموختن ادب عربی و حفظ اشعار شعرای بزرگ تازی گوی و احاطه بر احوال و آثار شاعران پارسی و تازی و اطلاع از علوم دینی و ادبی و طب یاوری کرد. از کیفیت ارتباط منوچهری با دربار غزنوی نیز اطلاع صریح و دقیقی در دست نیست و گویا این ارتباط اندکی بعد از سال 421 صورت گرفته باشد. منوچهری بر اثر جوانی و حدت ذهن و شیرینی زبان در خدمت مسعود دستگاهی داشت و از این روی محسود اقران بود (همان، 584). منوچهری دامغانی تخلص خود را از فلک المعالی منوچهر بن قابوس گرفته است؛ سید محمد دبیر سیاقی معتقد است که: از آن جا که اسپهبدان طبرستان سلسل? مستقلی بوده اند و ارتباطی با آل زیار نداشته اند و نیز این که ذکر چندانی از منوچهر بن قابوس در قصاید منوچهری نیست، باید در خصوص این مطلب که منوچهری دامغانی تخلص خود را از نام منوچهر بن قابوس گرفته است، تأمل بیش تری شود. اما خود وی نیز این مطلب را دور از ذهن نمی داند و معتقد است که این مسئله را تا حدی کثرت نام مرغان خوش آواز و گل و گیاهی که برخی از آن ها ویژ? نقاط سرسبز شمال است و وصف مناظر زیبایی از آن حدود و کرانه های دریا، که جز به دیدن توصیف پذیر نمی باشد، اثبات می کند (منوچهری دامغانی،1381: 18). در همین خصوص دکتر اسلامی ندوشن نیز به این که منوچهری دامغانیدوران جوانی در منطق? گیلان و مازندران اقامت نموده است، اذعان کرده است.(اسلامی ندوشن،1383: 186). بنابراین پذیرفتن این مطلب می تواند قابل قبول باشد. منوچهری دامغانی در دور? شاعری خود مداحی پادشاه و سایر ارکان حکومت و مردان بزرگ دربار غزنه را بر عهده داشته است. اما در این میان بیش ترین مدایح در خصوص مسعود بن محمود است لیکن چند تن از رجال درگاه او را نیز ستوده است و از آن جمله اند: ابوالقاسم حسن عنصری... علی بن عبیدالله صادق... خواجه احمد بن عبدالصمد...خواجه طاهر دبیر... ابوسهل زوزنی...علی بن محمد عمرانی (صفا، 1363: 585). ادوارد براون معتقد است که مهم ترین ممدوح او ابوعلی سیمجور، یکی از قربانیان حرص و آز بی پایان سلطان محمود بود (براون، 1386: 221). در خصوص ویژگی ها و صفات وی گفته شده است که عشرت طلب و دوستدار شراب و عیش مدام بود... وفات منوچهری را هدایت به سال 432 نوشته است.(صفا، 1363: 589) در خصوص شهرت شصت کله یا شصت گله که آن را به منوچهری منسوب کرده اند، اختلاف نظرهایی وجود دارد؛ تذکره نویسان در این مورد دو شاعر مختلف را با هم اشتباه کرده اند: یکی همین ابوالنجم احمد منوچهری، که در اوائل قرن یازدهم میلادی( پنج هجری) می زیسته است و دیگری شمس الدین احمد منوچهر، که در اوائل قرن دوازدهم میلادی( ششم هجری) زندگی می-کرده و همان کسی است که در حقیقت لقب شصت گله داشته است (براون، 1386: 223). در این خصوص که منوچهری دامغانی شاگرد ابوالفرج بوده است، براون اعتقاد تام دارد و حتی شاگرد را بر استاد ترجیح داده است(همان، 222). اما سید محمد دبیر سیاقی که به طور ویژه احوال منوچهری دامغانی را مورد بحث و بررسی قرار داده، این مطلب را نقض می کند و همچنین به رد برخی اقوال دیگر تذکره نویسان نیز پرداخته است که دلایل و استناداتش نیز متقن و پذیرفتنی است. این اقوال نادرست عبارتند از بلخی بودن شاعر... ورود شاعر به سلک طریقت... منصب ترخانی داشتن... محمودی بودن شاعر... شاگردی ابوالفرج سگزی... ملقب به شصت کله بودن... شاگرد تعلیمی عنصری بودن( منوچهری دامغانی،1381: 22). ذبیح الله صفا دربار? دیوان اشعار وی می گوید: از دیوان منوچهری با هم? اشتهار و تداول اشعارش نسخ قدیم در دست نیست و غالب نسخ موجود آن از عهد قاجاریه و قدیم ترین آن ها از دور? صفویه است (صفا، 1363: 588). 9-1 -شیو? شاعری منوچهری دامغانی: بارزترین ویژگی شعر منوچهری دامغانی که در نگاه اول به چشم می خورد، وصف طبیعت و عناصر موجود در آن به کمک تشبیه است. در خصوص توصیف گری وی آمده است که وی شاعر وصاف طبیعت است از این جهت در قصاید وی عد? پرشماری از نام های پرندگان و گل ها و گیاهان و پرده های موسیقی ایرانی و اوصاف شراب و طبیعت و معشوق ذکر شده است (کمالی وحدت، 1380: 13). غلامحسین یوسفی نیز در این خصوص می گوید« وی نه تنها به مظاهر طبیعت توجه دارد و از جلوه های آن به وجد می آید، بلکه طبیعت را در هم? احوال آن احساس می کند»(یوسفی، 1373: 62). اکثر کسانی که در خصوص شعر منوچهری سخن گفته اند، اعتقاد دارند که اشعار وی مقام والایی از نظر لحن و بیان و موسیقی وتصویر دارند؛ به عنوان مثال در این باره آمده است که در شعر منوچهری موسیقی و آهنگ ویژه ای وجود دارد؛ موزونی کلام و روانی و سادگی فکر و صراحت منوچهری در سخن و جوانی و شادابی روح وی، شعر او را بی اندازه طربناک و دل انگیز ساخته است (شافعی، 1384: 54). منوچهری دامغانی در بیشتر قصائد خود روی به تکلف و عربی گویی آورده است به طوری که بیشتر ردیف های شعری اش از کلمات مهجور و متکلف حاصل شده اند« و از متکلفات اشعار یکی آن است که در محاورات پارسی گویان غریب باشد یا کلمات فهلوی که در لغت دری مهجور الاستعمال باشد در آن به کار دارند، چنانکه منوچهری گفته است: غرابا مزن بیشتر زین نعیقا که مهجور کردی مرا از عشیقا» (رازی، 1373: 371) از این سخن رازی در می یابیم که اشعار منوچهری در عصر و زمان? خود نیز به متکلف بودن معروف بوده است. اما شفیعی کدکنی معتقد است که درشتی ای که در بیان منوچهری دیده می-شود، حاصل غرابت تشبیهات و صورخیال وی می باشد و هم? آن ها برخاسته از زبان شعری او نیست ( شفیعی کدکنی، 1375: 514). دکتر زرین کوب نیز معتقد است هرچند که سخن منوچهری از الفاظ مهجور و نامأنوس و از تعقیدات لفظی و معنوی خالی نیست معهذا در اکثر موارد مطبوع و لطیف به نظر می رسد (زرین کوب، 1384: 22). برخی دیگر نیز همین اعتقاد را در خصوص منوچهری دامغانی و شعرش دارند و معتقدند که اشعار توصیفی وی از والاترین اشعار توصیفی جهان در ترسیم شاعران? طبیعت است (صبور، 1384: 156). 10-1 -تصویر سازی منوچهری دامغانی: در میان نظریه پردازان شعر منوچهری، تقریباً تمام آنها به تصویرگری او در شعر اشاره و این ویژگی را از خصایص برجست? شعر وی می دانند؛ فتوحی در بلاغت تصویر معتقد است که منوچهری دامغانی نمایند? تصویرهای زند? طبیعی در سبک خراسانی می باشد. وی همچنین برای تصویرهای منوچهری دامغانی چند مشخصه را ذکر می کند و عقیده دارد که در دیوان او تصویر ذهنی و انتزاعی بسیار اندک است. تخیل آینه وار اشیاء و طبیعت را همچنان که هست بی هیچ تصرفی در زبان منعکس می کند. تشبیه های حسی به حسی شعرش را به طبیعت زنده بدل کرده است.( فتوحی، 1389: 408). فتوحی، همچنین عاملی که منوچهری را به عنوان یک شاعر تصویر گرای قوی معرفی می کند، شفافیت و عریانی طبیعت و ابعاد روشن وتند اشیاء، می داند. (همان). در میان معاصران ما، دکتر شفیعی کدکنی، عنایت خاصی به شعر منوچهری دارد و آن را از مناظر مختلف مورد پسند می داند و اعتقاد دارد که منوچهری دامغانی در حقیقت نمایند? برجست? آن شیو? شاعری است که تصویر را به خاطر تصویر خلق می کند بی آن که جنب? ابزاری و ثانوی را در شعر معتقد باشد ( شفیعی کدکنی، 1375: 502). اما سخن شفیعی کدکنی در خصوص اهمیت منوچهری دامغانی در ادب پارسی به همین جا ختم نمی شود بلکه معتقد است که منوچهری از بهترین نمایندگان تصاویر شعری در ایران است؛ هنگامی که در صدد توصیف تصاویر حسی بر می آید، به تمام زوایای وجودی اشیاء دقت و توجهی تام دارد و درحوز? تصویر های حسی و مادی طبیعت، بزرگ ترین شاعر در طول تاریخ ادب پارسی به شمار می آید هر تصویر او از طبیعت چنان است که گویی آینه ای فراروی اشیاء داشته و از هر کدام تصویری در این آیینه- که روشن است و بیکرانه- به وجود آورده است(همان، 501). 11-1 -منوچهری دامغانی و قالب مسمط: منصور رستگار فسایی معتقد است که مسمط های منوچهری دامغانی از سایر شاعرانی که در این شیوه طبع آزمایی کرده اند، برتر است مسمط های منوچهری اکثراً مسدس است و پس از منوچهری که برخی او را مبتکر مسمط شمرده اند، مسمطات قاآنی و وحشی و خواجوی کرمانی از دیگران برتر است (رستگار فسایی،1380: 498). برتلس در خصوص این بیت منوچهری دامغانی که گفته است: طاووس مدیح عنصری خواند دراج مسمط منوچــهری معتقد است که شاعر می خواهد بگوید که اگر عنصری استاد بی همتای قصیده است، او-منوچهری- هم سازند? نغزترین مسمط هاست (برتلس، 1374: 150). وی همچنین در خصوص نقش منوچهری در رشد و تعالی ادب فارسی می گوید« اثرهای منوچهری که ما هم همانند صاحب نظران خاور زمین، نمی توانیم بکر بودن و تازگی آن ها را نپذیریم، گام دیگری است در رشد ادبیات پارسی»( همان، 165). می توان گفت که چون قالب مسمط پیش از منوچهری دامغانی وجود نداشته است، از ابداعات وی می باشد (شافعی، 1384: 54). 12-1 -منوچهری دامغانی و تشبیه: بیش ترین عنصر بلاغی که در شعر منوچهری دامغانی به چشم می خورد تشبیه است که در خدمت توصیف طبیعت می باشد و بدون تردید عوفی نیز به همین دلیل از او با نام آرایند? چهر? بلاغت یاد کرده است ( عوفی، 1389: 432). همچنین استاد بدیع الزمان فروزانفر، اساس شعر منوچهری را بر تشبیه استوار می داند( فروزانفر، 1369: 135). در عصر غزنوی، نه تنها منوچهری دامغانی بلکه اکثر شعرای این دوره تمایل و گرایششان به سمت تشبیه است، مگر در مواردی اندک همچون فردوسی که به سمت استعاره متمایل است، دیگران تشبیه را بر سایر صور خیال ترجیح داده اند؛ در شعر دور? اول فارسی دری در عصر سامانی و غزنوی، تشبیه عنصر مسلط است (فتوحی، 1389: 89). تشبیه گرایی در شعر منوچهری عنصری آشکار و بارز است. اما از میان انواع تشبیه از نظر حسی و عقلی بودن، گرایش وی به سمت تشبیهات مادی و محسوس است که تماماً در خدمت توصیف می باشد. شفیعی کدکنی در این خصوص معتقد است که منوچهری دامغانی از میان صور گوناگون خیال فقط به تشبیه روی آورده است و این خصوصیت در شعر معاصران او کمتر است زیرا تمایل ایشان به صورتهای اغراق آمیز تصویر و یا استعاره های فشرده است (شفیعی کدکنی، 1372: 513). دولتشاه سمرقندی نیز در خصوص اشعار منوچهری اعتقاد دارد که اگرچه در برخی از قصایدش، از استعمال واژگان خاص بی پروا است و لفظ بر معنی غلبه دارد اما امری که در اشعار او بیش تر باید مورد دقت قرار گیرد توجه اوست به تشبیهات بدیع، چنانکه شاعر همواره خواسته است، مطالب خود را از طریق تشبیهات محسوس و گاه عقلی و خیالی زیبا بیان کند (سمرقندی، 1382: 587). از دیگر صفات اشعار منوچهری می توان تازگی و ابتکار را در تشبیهاتش نام برد؛ در سخن منوچهری، ابتکار و تشبیه تازه و بدیع و اندیش? باریک فراوان می یابید (صبور، 1384: 163). دبیر سیاقی نیز به ارزش بلاغی تشبیهات منوچهری دامغانی اشاره می کند؛ بیشتر تشبیهات استاد در نهایت متانت و استواری است و در برخی از آنها تمام شرایط بلاغت ملحوظ گشته است ( منوچهری دامغانی، 1384: 24). 13-1 -زندگینام? کمال الدین اسماعیل اصفهانی: کمال الدین اسماعیل اصفهانی از بزرگ ترین شاعران قرن هفتم هجری است که در اوج ارزش و هنر و توانایی، به ورط? فراموشی سپرده شده است به طوری که نه تنها در عصر حاضر گرایش ادب پژوهان به سمت این هنرمند بزرگ بسیار اندک است، بلکه در تذکره ها و تاریخ های ادبی نیز چندان ذکری از وی به میان نیامده است. دکتر بحرالعلومی از معدود کسانی بوده که به زنده کردن نام این شاعر بزرگ همت گمارده است و در مقدمه ای که بر دیوان وی نوشته است اطلاعاتی را در اختیار ما گذارده است. اما این اطلاعات نیز چندان کامل نمی باشد به طوری که می نویسد: تاریخ ولادت کمال اسماعیل به درستی معلوم نیست اما با شواهد و قرائنی که در دست است تاریخ تقریبی ولادت وی را می توان تعین کرد... هنگام وفات پدر کمال الدین بیست ساله بوده و اگر تاریخ وفات جمال الدین را چنان که گذشت، حدود سال 588 بدانیم، تاریخ ولادت کمال اسماعیل حدود سال 568 می شود (اصفهانی، 1348: 5). از آن چه که در خصوص کمال الدین اسماعیل اصفهانی گفته اند، فراوانی اطلاعات و معلومات وی در سنین نوجوانی و جوانی در یافته می شود به طوری که در سن 19 و 20 علاوه بر شاعری جوانی فاضل و عالم بوده است. مهارت وی در دقایق زبان و ادب تازی قابل تردید و انکار نیست. و رسال? القوس وی نیز دلیل بارزی است بر رنجی که در فراگرفتن زبان عربی تحمل کرده است. آیات و احادیث و اخباری که در ضمن اشعار خود به آنها اشاره کرده، دلیل تبحر وی در علوم دینی و اصطلاحات علوم مختلف است. گذشته از اصطلاحات پزشکی کتب مهم علمی و فلسفی، یعنی ذخیره و قانون و اشارات و نجات و شفا را نیز نام می برد. در ضمن قصاید و قطعات دیگر نیز مکرر نام ستارگان و اصطلاحات نجومی و ریاضی را ذکر کرده است ( همان، 65). خاندان کمال الدین اسماعیل اصفهانی از جایگاه و پایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. دولتشاه سمرقندی در خصوص اعتبار خاندان وی می گوید: و خاندان ایشان در اصفهان بس محترم بوده است و اکابر صاعدیه به تربیت کمال الدین اسماعیل مشغول شدند و او را در مدیح آن خاندان قصاید غرّاست (سمرقندی، 1382: 149). تورق کوتاهی در دیوان کمال الدین اسماعیل اصفهانی خواننده را به مدیحه گویی این شاعر رهنمون می کند؛ در بیشترین قصاید وی عنصر مدح آشکار است. اما به نقل از بحرالعلومی که فهرست ممدوحان وی را از لابلای اشعارش بیرون کشیده است، مهم ترین ممدوحان وی عبارتند از: سلطان علاء الدین تکش بن ایل ارسلان... جلال الدین منکبرنی، پسر سلطان محمد خوارزمشاه... غیاث الدین پیرشاه... اتابک سعد بن زنگی... اتابک مظفرالدین ابی بکربن سعد زنگی... مظفرالدین محمدبن المبارز... حسام الدوله اردشیر بن حسن... شرف الدین معین الاسلام علی بن فضل و همچنین آل صاعد (همان، 26). به نقل از تذکر? دولتشاه، زمان شهادت کمال الدین اسماعیل اصفهانی در سال 635 هجری بوده است نه در سال 632 که سال حمل? ویرانگر قوم مغول به ایران بوده است. دولتشاه سمرقندی در خصوص چگونگی وفات کمال الدین اسماعیل ، می نویسد« چون لشکر مغول به اصفهان برسید، کمال در خرق? صوفیه و فقرا درآمد... اهل شهر و محلات رخوت و اموال خود را در زاوی? او پنهان کردند و آن جمله در چاهی بود در میان سرای او، یک نوبت مغول بچه ای کمان گروهه ای در دست به زاوی? او درآمد. سنگی بر مرغکی انداخت، زهگیر او از دست بیفتاد و غلطان به چاه افتاد، به طلب زهگیر سر چاه بگشادند و آن اموال را بیافتند و کمال را مطالب? اموال دیگر می کردند تا بنماید تا در شکنجه و عقوبت هلاک شد... قد وقع شهادته فی ثانی جمادی الاولی سنه خمس و ثلثین و ستمائه» (سمرقندی، 1382: 157). 14-1 -شیو? شاعری کمال الدین اسماعیل اصفهانی: کمال الدین اسماعیل اصفهانی از شاعرانی است که در زمانی که قالب قصیده آرام آرام از کارآیی آن کاسته می شود، بخش عمده ای از دیوان خود را به این قالب شعری اختصاص داده است. اما دو قالب غزل و رباعی نیز در دیوان این شاعر نمود چشمگیری دارد به طوری که حتی وی را پیشرو سبک عراقی می دانند، سبکی که می توان قالب عمد? آن را غزل دانست (کمال الدین اسماعیل، 1348: 70). دکتر زرین کوب در خصوص پیشروان و پیروان کمال الدین می گوید « از پیشروان طریق? سعدی است... و از گذشتگان کمال بیشتر به انوری و ظهیر نظر داشته و نسبت به ظهیر ظاهراً خالی از نوعی هم چشمی هم نیست» (زرین کوب، 1375: 348). تمام کسانی که به شعر و شاعری کمال-الدین اسماعیل اصفهانی پرداخته اند، هرچند تعدادشان اندک است، بدون درنگ به اهمیت و ارزش این شاعر در ادبیات پارسی اذعان داشته اند و ویژگی های مثبت فراوانی برای شعر او ذکر کرده اند و حتی نام او را در دور? خود در میان سایر شاعران قابل ذکر دانسته اند ؛ در بین شاعران این عهد لاأقل نام کمال الدین اسماعیل پسر جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی در خور ذکر است که او را خلاق المعانی خوانده اند و تالی خاقانی و ظهیر شمرده اند، با آن که وی غالباً به آوردن معانی نو اهتمام داشته است و مخصوصاً از طریق التزام ردیف های مشکل در صدد تفوق خویش بر معاصران بوده است و این امور خود تا اندازه ای می بایست شعر او را از روانی و خوش پیوندی دور کند، لیکن قدرت او در انتخاب تعبیرات مناسب و اختیار الفاظ عذب و روان این مشکل را از پیش پای برداشته است (همان). بی تردید دیوان کمال الدین اسماعیل اصفهانی در زمان? خود شهرت داشته است به گونه ای که شمس قیس رازی که معاصر وی بوده است، از دیوان وی شواهدی فراوان را به عنوان« استعارت لطیف و ایهامات خوش» آورده است (رازی، 1373: 360). و نیز دولتشاه سمرقندی در خصوص شعر وی گفته است« و دیوان کمال الدین اسماعیل نزد فضلا قدری دارد و کمال او از وصف مستغنی است و شهرت او در آفاق منتشر»(سمرقندی، 1382: 153). کلام کمال الدین اسماعیل اصفهانی با وجود پیراستگی، از متانت و عفت خاصی برخوردار است به طوری که در سرتاسر دیوان عظیم وی از رکاکت لفظ خبری نیست و سخنان تلخ و گزنده در آن نمودی ندارد و بیخود نیست که ادوارد براون دربار? هجوی? وی گفته است : عفیفانه ترین هجوی? شعر فارسی که در زمان حیاتم دیده ام این ابیات کمال الدین است: گر خواجه ز بهر ما بدی گفت ما چهره ز غم نمی خراشیم مـا غیر نکوئیش نگوییــــم تـا هردو دروغ گفته باشیـم (براون، 1386: 116) شعر کمال الدین اسماعیل اصفهانی سرشار از خلاقیت و نوآوری است و علت اشتهار او را به خلاق المعانی آن دانسته اند که در شعر او معانی دقیق مضمر است که بعد از چند نوبت که مطالعه کنند ظاهر می شود (صفا، 1362: 871). سخن کمال الدین اسماعیل اصفهانی، از نظر ارزش بلاغی و ساخت هنری آن بر شعر پدرش ترجیح داده شده است و سلطان سعید الغ بیگ گورکان سخن جمال الدین عبدالرزاق را بر سخن فرزندش کمال الدین اسماعیل تفضیل می نهد و بارها گفتی: عجب دارم که با وجود سخن پدر که پاکیزه تر است و شاعرانه تر، چگونه سخن پسر شهرت زیاده یافته. اما این اعتقاد مکابره است، چه سخن کمال بسیار نازک تر افتاده است (سمرقندی، 1382: 156). همین عقیده را ذبیح الله صفا نیز ذکر کرده است و معتقد است که کمال الدین اسماعیل به استادی و مهارت در آوردن معانی دقیق شهرت وافر دارد و اعتقاد ناقدان سخن بدو تا حدی بود که او را بر پدرش ترجیح نهاده، خلاق المعانی لقب داده اند (صفا، 1363: 874) دقت کمال الدین اسماعیل اصفهانی در انتخاب واژگان و تعبیرات تازه باعث گردیده است که شعر او سرشار از حیات و تازگی و فخامت و استواری باشد که در شعر کمتر کسی این همه مضمون تازه و نو دیده می شود. بدون تردید نبوغ و قریح? شاعر اصل اساسی در آفرینش معانی بکر بوده است. در این خصوص حکایتی قابل باور و خواندنی از شاعری وی نقل کرده اند که از این قرار است« گویند روزی کمال الدین اسماعیل ملقب به خلاق المعانی شاعر معروف اصفهان، به محفلی درآمد که شمع آن جمع شاهدی بود گلعذار و مشکین مو. کمال الدین چو چشمش به وی افتاد، به فکرش رسید که او را مدح کند، پس فوراً بالبدیهه گفت: ای روی تو همچو مشک و موی تو چو خون با گفتن این مصرع ملتفت شد که اشتباه کرده و روی تابان شاهد را به مشک و زلف مشکین را به خون سرخ تشبیه کرده است. اطرافیان همه دهان به خنده و ریشخند گشودند ولی خلاق المعانی خود را نباخته و با گفتن سه مصرع زیر آن اشتباه را به طرز نیکویی جبران کرد: می گویم و می آیمش از عهده برون مشک است ولی نرفته در نافه هنوز خون است ولی آمده از نافه برون حاضران از حدت ذهنی و قریح? انشاء هنرور در تعجب شدند و زبان به تحسین گشودند» (دانش پژوه، 1381: 372). در این که کمال الدین اسماعیل اصفهانی در روزگار شاعری خود به شهرت رسیده است و سخنش در آفاق منتشر گردیده است، جای تردید نیست به طوری که به حالت مفاخره از شهرت خود وشعرش یاد می کند و حتی خود را نبی شاعران می داند و معجزه اش را نیز شعر نیکویش می-داند. وی معتقد است که یگان? روزگار است و در نوع خود بی نظیر است تا جایی که عراق به شعر او تفاخر می کند و مدعی است که سخنش تا حد غرب گسترش یافته است: تــا حــد غــرب گوهـر تیـغ زبان مـن بگرفت و من چو تیغ به بند شکم درم (کمال الدین اسماعیل، 1348: 2211) اگر به شعـر نیکـو افتـخار شـاید کــرد بـه من عراق تفاخر کند تو خود دانی (همان،4161) این یکی هست که اندر همه آفاق امروز دومــی نیست مرا در نمط صنعت مـن (همان، 5689) در جایی دیگر شاعر به دلیل خلق معانی باریک و دقیق خود را نبی شاعران می داند و می گوید: اگر نبوت اهـــل سخــن کنم دعــوی مرا معـــانی باریک بـس بـود اعجـــــاز منم ز اهــل هنـــر یــادگار در عالــم حقیقتست این سخن که می گویم نه مجاز (همان، 4517و 4514) این سخنان کمال الدین اسماعیل اصفهانی همان گونه که خود او نیز گفته است حقیقت است و دیدگاه شخص او نیست، بلکه هنروران و صاحب نظران نیز بر سخن او صحه می گذارند؛ با وجود التزامات دشوار مو و نظر و آوردن ردیف های مشکل از قبیل دست، چشم، سر، نرگس، برف، شکوفه، روشن، پرده و...از حیث لفظ و معنی در حد کمال است (اصفهانی، 1348: 67). اما با تمام این تفاسیر و آگاهی نسبت به ارزش والای این شاعر که حتی معتقدند قبل از سعدی اولین کسی بود که در غزل تحول ایجاد کرد ( شمیسا، 1386: 209)، دامن? تحقیقات و تمایل هنرپژوهان به سمت این شاعر آن گونه که باید، نیست؛ به نظر می رسد دشواری ورود به قصر تخیل و تفکر شاعر و نا-آشنایی با زبان وی، او را مهجور کرده است. در خصوص ویژگی صور خیال و خصوصاٌ تشبیهات وی، کسی از بزرگان و تذکره نویسان اشاره ای نکرده است. اما با نگاهی گذرا به دیوان وی، شاهد تشبیهات بلیغ و زیبای فراوان و وجه شبه های نیکو، هنرمندانه و دوگانه خواهیم بود که در نوع خود کم نظیر است.
مهدی جوان بخت محمد میر
ارسال المثل و تمثیل از جمله صنایع ادبی هستند که در سبک هندی به سبب کاربرد زیاد به صورت ویژگی سبکی در آمده اند، در این بین کلیم کاشانی و حزین لاهیجی از جمله شاعران معروف و مشهور در سبک هندی می باشند که کلیم به عنوان شاعر آغازگر و حزین به عنوان شاعر متأخر در این سبک به شاعری پرداخته اند. این دو شاعر برجسته در اشعار خود کوشیده اند تا با استفاده از عناصر بیانی و به ویژه ارسال المثل و تمثیل بر حسن تاثیر و زیبایی کلام خود بیفزایند. در این پژوهش که به شیوه توصیفی – تحلیلی انجام پذیرفته، سعی بر آن شد تا دو صنعت ادبی ارسال المثل و تمثیل در دیوان اشعار کلیم کاشانی و حزین لاهیجی مورد بررسی و واکاوی قرار گیرد و همچنین مشخص شود که کلیم کاشانی به عنوان شاعر پیشگام در عرصه سبک هندی از این عناصر بلاغی بیشتر استفاده کرده است یا حزین لاهیجی به عنوان شاعر متأخر در این سبک این صنایع ادبی را در دیوان خویش بهتر مورد استفاده قرار داده است. در پایان بر اساس نمونه های آماری جایگاه ارسال المثل و تمثیل در دو اثر به تفکیک نشان داده می شود. نتیجه این پژوهش نشان از آن دارد که کلیم کاشانی در عرصه کاربرد ارسال المثل و تمثیل نسبت به حزین لاهیجی، بیشتر از این صنایع استفاده کرده است.
علیرضا محمودی محمدعلی منصوری بیرجندی
هدف از پایان نامه، نحوه شبیه سازی عملکرد افزاره های فوتونی با استفاده از روش عددی تفاضل محدود در حوزه زمان (fdtd ) بر پایه نرم افزار متلب می باشد. روش fdtd، رایج ترین ابزار تحلیل در بلورهای فوتونی است و سایر روش های تحلیلی یا عددی دیگر را با آن می سنجند. به نحوی که می توان ادعا کرد در حال حاضر، تقریباً هیچ روش دیگری به غیر از fdtd بکار نمی رود. بلورهای فوتونی بدلیل دارا بودن کاربردهای بالقوه از مناسب ترین گزینه ها برای طراحی و ساخت مدارهای مجتمع نوری به شمار می روند. به همین منظور، کلیه مراحل گسسته سازی و نوشتن کدهای متلب برای پیاده سازی این روش، بر روی بلورهای فوتونی درج شده است. برای نمونه، چند ادوات فوتونی پرکاربرد که در مدارهای مجتمع نوری بکار میروند، از جمله موجبر، خم 90 درجه، تقسیم کننده توان، و مالتی پلکسر/ دی مالتی پلکسر سه کاناله شبیه سازی شده اند. ساختار بلور فوتونی در تمام نمونه ها، میله های دی الکتریک در بستر هوا با آرایش استوانه ای شکل از جنس سیلیکون انتخاب شده است. با استفاده از این روش، ساختار نوار باند بلورهای فوتونی نیز استخراج و منحنی های پاشیدگی آن به نمایش گذاشته شده است. در حل مسایل الکترومغناطیسی به روش fdtd در فضای نامحدود، به شرایط مرزی مناسب نیارمندیم، که گسترش فضا تا بی نهایت را شبیه سازی کند. در این پایان نامه از مدل abc با لایه های کاملا تطبیق یافته (pml)، برنجر ، این شرایط را فراهم نموده ایم همچنین از یک منبع به صورت یک پالس زمانی کوتاه جهت انجام شبیه سازی استفاده شده، و برای محاسبه طیف توان خروجی از مجموع بردار پویین تینگ روی دهانه خروجی استفاده کرده ایم و زمان اجرای برنامه 30000 پله زمانی می باشد.
حمیده امیرحاجلو احمد سنچولی
هر داستانی به عنوان یک شکل هنری دارای بخش ها و عناصری است که پیکره آن را به وجود میآورد و از سایر انواع ادبی متمایز می سازد. در باب عناصر داستان تقسیم بندی های متعددی وجود دارد که از جمله مهمترین آن ها می توان به موضوع، زاویه دید، پیرنگ، شخصیت پردازی، گفتگو، لحن، صحنه-پردازی و فضا سازی اشاره کرد. عناصر تشکیل دهنده داستان کوتاه نیز تفاوت چندانی با داستانهای بلند ندارد، تنها تفاوت قابل ذکر آن است که در داستان کوتاه فرصت کافی برای پرداختن به امور جزیی وجود ندارد. در این میان رضا امیرخانی و سید مهدی شجاعی دو تن از نویسندگان برجسته در حوزه داستان کوتاه معاصر می باشند. در این پژوهش که به شیوه توصیفی- تحلیلی صورت می گیرد، قصد بر این است که با تکیه بر عناصر مهم داستانی، چگونگی کاربرد عناصر داستان در دو مجموعه داستان کوتاه «ناصر ارمنی» از رضا امیرخانی و «سانتاماریا» از سید مهدی شجاعی بررسی و مقایسه گردد
زهرا کیچی علیرضا محمودی
آثار ادبی هر قومی در حقیقت جلوه گاه مسایل اجتماعی آن قوم به شمار می رود و مهمترین نقش را در انتقال فرهنگ و دگرگونی آن دارد. تأثیر و تأثر ادبیات و جامعه از یکدیگر امری اجتناب ناپذیر است. از این رو شناخت قوانین و نهادهای اجتماعی، آداب و رسوم در حوزه ادبیات اهمّیّت فراوانی دارد. یکی از گسترده ترین بخش های ادبیات هر ملّتی ادبیات مربوط به کودکان و نوجوانان است که نقش مهمی در آماده سازی آن ها برای ورود به عرصه اجتماع ایفا می کند. در این نوشتار تلاش گردیده است تا به شیوه توصیفی و تحلیلی سیمای جامعه در ادبیات داستانی کودک و نوجوان با انتخاب آثاری از نام آوران این عرصه، ترسیم شود. برای دستیابی به این مهم به شیوه علمی، مبنای این پژوهش بر نظریه جامعه شناسی ادبیات لوسین گلدمن قرار داده شده و با پیروی از نظریه ساختارگرایی کارکردی پارسونز، نهادی های بنیادین جامعه در قالب: نهاد خانواده، نهاد آموزشی، نهاد سیاسی، نهاد اقتصادی و نهاد مذهبی ـ فرهنگی و با ارائه جدول های بسامدی مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که در پیکره ادبیات داستانی کودک و نوجوان همه نهادهای بنیادین موجود در جامعه واقعی، وجود دارد و اهمّیّت ویژه نهاد خانواده وجه اشتراک و مهمترین قسمت این آثار است.
فاطمه باقری علیرضا محمودی
علامه اقبال لاهوری از جمله بزرگترین شاعران فارسی¬گوی شبه قاره هند است که از اهمیت و جایگاه ویژه¬ای در بین مردم شبه قاره هند و همچنین ایرانیان برخوردار است. او در بیان افکار آزادیخواهانه و وحدت طلبانه خود از زبان شعری فارسی مدد بسیار جسته و بدین¬وسیله کوشیده است تا به بیان افکار و اندیشه¬های خود بپردازد. وی در بیان این افکار و اندیشه¬ها، آن هم با زبانی شاعرانه، از صور خیال که پایه¬های اصلی آن مبتنی بر: تشبیه، استعاره، کنایه و مجاز می باشد، استفاده فراوانی برده که در این بین کنایه به عنوان عنصری خیال¬انگیز و تصویرساز، ابزاری مهم و تأثیرگذار در این امر می¬باشد. علی رغم این¬که زبان مادری اقبال، فارسی نبوده ، اما موارد متنوع و مصادیق پرشمار از سخنان کنایی در اشعار وی، نشان از عمق آگاهی و شناخت اقبال از ادب و زبان فارسی و دقایق و ظرائف آن دارد. در این پژوهش تلاش می شود تا با کاربرد شیوه توصیفی- تحلیلی، ظرافت-های کنایی موجود در اشعار اقبال لاهوری و توجه و عنایت وی به انواع کنایات با ارائه نمودارهای آماری، نشان داده شود. همچنین تلاش شده تا برخی کنایاتی که به ظن بسیار، از نوآوری¬ها و ابداعات اقبال لاهوری می¬باشند، مشخص و تبیین گردد. نتیجه این پژوهش حاکی از آن است که اقبال لاهوری در بیان افکار آزادی¬خواهانه و وحدت طلبانه خود از عنصر بلاغی کنایه بهره فراوان برده است.
کبری حیدریان ریگانی علیرضا محمودی
جنگ تحمیلی هشت ساله عراق علیه ایران تأثیرات مختلفی را بر جامعه ما داشته که از جمله این آثار می توان به نمود جنگ و پیامدهای آن در آثار ادبی (ادبیات پایداری) اشاره کرد. در آثار مربوط به ادبیات پایداری، از جنگ به عنوان یک واقعه تلخ ، آموزنده و در عین حال اثر گذار یاد شده که بر وقایع اجتماعی تأثیر مستقیم داشته است. در این پژوهش که با هدف بررسی جامعه انعکاس یافته در آثار داستانی مربوط به ادبیات پایداری صورت می گیرد، با فرض بر این که جنگ تحمیلی موجب گردیده تا بسیاری از وقایع اجتماعی تحت الشعاع این پدیده قرار گرفته و در آثار ادبی نمود یابند،. آثار برگزید? سه تن از نویسندگان برجست? این حوزه یعنی: مصطفی مستور، رضا امیر خانی و احمد آقایی به شیو? توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار می گیرد. لذا این موضوع در سه بخش: بررسی عناصر اجتماعی در آثار نویسندگان مذکور، نوع جامعه انعکاس یافته در داستان ها و رمان های مورد بحث، و چگونگی بازتاب حیات اجتماعی در این آثار بررسی می شود. بررسی جامعه در داستان ها و رمان های نویسندگان حوز? ادبیات پایداری حاکی از آن است که جامعه و عناصر اجتماعی در این داستان ها از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و بیشتر مبتنی بر بیان واقعیات اجتماعی می باشند.
حسن گلی علیرضا محمودی
مثنوی لیلی و مجنون نظامی از شاهکارهای منظومه پردازی عاشقانه در ادب فارسی است که بارها مورد تتبع و تقلید دیگر شاعران قرار گرفته است. از جملۀ نکاتی که در آثار این مقلدان می¬توان مشاهده کرد، سیمای زن است. از آن جایی که مثنوی لیلی و مجنون نظامی دومین مثنوی مشهور اوست و شاعران زیادی از آن تقلید کرده¬اند و اساس داستان زن و معشوق می باشد، ضروری است سیمای زن در لیلی و مجنون نظامی و مقلدان او مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد تا جایگاه و منزلت او، مشخص شود، لذا هدف این پژوهش بررسی سیمای زن در لیلی و مجنون نظامی و مقلدان مشهور او می¬باشد. بدین لحاظ در این پایان نامه در چهار فصل به شیوۀ توصیفی – تحلیلی به این مسأله پرداخته و سیمای زن در مثنوی¬های لیلی و مجنون نظامی، امیر خسرو دهلوی، جامی، مکتبی شیرازی و هاتفی خرجردی بررسی شده است. بر اساس نتایج به دست آمده از این تحقیق می¬توان گفت: از میان مقلدان مشهور نظامی، امیر خسرو دهلوی، جامی و مکتبی در نمایاندن سیمای زن موفق¬تر عمل نمودند. و نیز زن درمثنوی¬های لیلی و مجنون نظامی و مقلدان مشهور او از جایگاه و منزلت والایی بر خوردار است، زنان در این مثنوی¬ها دارای ویژگی¬های چون: جمال، شجاعت و بی باکی، عفاف و پاک دامنی، شرم و آزرم، تعقل، وفاداری و به کمال رساننده مرد هستند.
مهدی سراجی حیدرعلی دهمرده
میرزا محمدعلی متخلص به «سروش» یکی از شاعران بزرگ دوره قاجار و از پیروان سبک خراسانی است. سروش در پیروی از سبک خراسانی استعداد خاصی داشته و طبع خود را درسرودن انواع قالبهای شعری اعم از قصیده ، غزل و مثنوی آزمود و اشعاری بدیع خلق کرده است. دراین پژوهش سعی براین است عوامل گوناگون موثّر در ایجاد موسیقی بیرونی، درونی، کناری و معنوی شعر سروش اصفهانی مورد بررسی قرارگیرد. پژوهش حاضر به بررسی جنبه های چهارگانه موسیقی شعر قصاید سروش اصفهانی پرداخته وتجزیه وتحلیل لازم را پیرامون اطلاعات بدست آمده، ارائه می دهد. به منظور رسیدن به این هدف مطالب مورد نیاز در پنج فصل تنظیم شده است: فصل اول، تحت عنوان کلیات، شامل مقدمه، بیان مسأله، سوالات تحقیق، ضرورت تحقیق، پیشینه تحقیق، فرضیه های تحقیق، اهداف تحقیق، روش انجام تحقیق و تجزیه و تحلیل اطلاعات، تعاریف و مختصری از شرح احوال و آثار سروش اصفهانی می باشد. در فصل دوم، موسیقی بیرونی (عروض) قصاید سروش اصفهانی مورد بررسی قرار گرفته و اطلاعات آماری مربوط به بسامد اوزان مختلف همراه با شواهد مثال استخراج شده به تجزیه و تحلیل اوزان و بحور پرداخته شده است. در فصل سوم موسیقی کناری شعر (قافیه و ردیف) قصاید سروش مورد بررسی قرار گرفته است. فصل چهارم، به تجزیه وتحلیل موسیقی درونی (بدیع لفظی) قصاید سروش اختصاص دارد. برای وصول به این هدف تناسبات لفظی میان حروف واژه های ابیات بدقت مورد کنکاش قرار گرفته است. و در فصل پنجم دیدگاه شاعر در حوزه موسیقی معنوی (بدیع معنوی) مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است. روش انجام این تحقیق به شیوه توصیفی و تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات به شیوه اسنادی و کتابخانه ای می باشد.
اسما کیخا محمد میر
چکیده از بررسی و تحلیل مضامین شعری، میتوان به خطوط ذهنی و اندیشه¬های هر شاعر پی برد. شناخت و کشف این مهم، در اشعار دو شاعر)آنا آخماتووا و فروغ فرخ زاد ( و بررسی مشابهت¬ها و تفاوتهای شعر آنها از این جهت و تبیین علل اصلی این اختلاف و اشتراکها حائز اهمیت است. در میان شاعران زن ایرانی در دوره معاصر، فروغ فرخ¬زاد به واسطه روح زنانه اشعارش و نیز شکستن مرزهای استبدادی ادبیات مردانه، فصل تازهای محسوب می¬شود. از این منظر آنا آخماتووا نیز در میان شاعران معاصر روس جایگاه ویژهای دارد. او از بنیانگذاران یکی از سبکهای پرنفوذ ادبی روسیه، یعنی آکمه¬ایسم است که سرنوشت شعر روسی را تغییر می¬دهد. به رغم اختلافات عقیدتی، سیاسی و جامعه¬شناختی آخماتووا و فروغ فرخ¬زاد، درونمایه¬های مشترکی در حوزه¬های مضامین عاشقانه، زنانه، اجتماعی و ...در اشعار این دو شاعر یافت می¬شود. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی -تطبیقی، ابتدا زندگی و حیات ادبی دو شاعر بررسی شده، و سپس مهمترین بن¬مایه¬های شعر آنها استخراج و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در بخش پایانی نیز، وجوه اشتراک و افتراق بن¬مایه¬های شعری فروغ و آنا تبیین گردیده است. کلید واژه: فروغ فرخ¬زاد، آنا آخماتووا، ادبیات معاصر، ادبیات تطبیقی، بن¬مایه
عاطفه خسروی محمد میر
داستانهای قرآن کریم از دیر باز در فرهنگ و ادب مسلمانان تاثیرگذار بوده است، از جمله این داستان¬ها که تاثیر بسیار زیادی را در شعر و ادب فارسی برجای نهاده، داستان حضرت یوسف(ع) می¬باشد. داستان حضرت یوسف(ع) از جمله داستان¬هایی است که از بن مایه¬های قرآنی - دینی سرچشمه گرفته و در دوره¬های مختلف، مورد استقبال شاعران قرار گرفته است. حضرت یوسف(ع)، حضرت یعقوب(ع)، زلیخا، حسادت و نیرنگ برادران، به چاه افتادن یوسف(ع)، گرگ و پیراهن خونین یوسف(ع)، زنان دربار و ترنج، به زندان افتادن یوسف(ع) کلبه احزان، مهم¬ترین عناصر و مضامینی می¬باشد که از زندگی و شخصیت حضرت یوسف(ع) مورد توجه شاعران فارسی زبان قرار گرفته است. با توجه به فرهنگ ایرانی- اسلامی شاعران سبک عراقی، داستان قرآنی حضرت یوسف(ع) تأثیرات قابل توجهی بر شعر این شعرا داشته است و آنان با توجه به رویکرد عرفانی دوره خویش، از این داستان، بیشترین بهره معنوی – عرفانی را برده¬اند. جستار حاضر به بررسی مضامین و عناصر داستان قرآنی حضرت یوسف(ع) به کمک نمونه¬ها و تصاویر بدیع شعری در غزلیات هفت تن از شاعران سبک عراقی پرداخته و در سه فصل تنظیم شده، در فصل اول، تحت عنوان کلیات، فصل دوم، سیمای حضرت یوسف(ع) در قرآن و ادب فارسی مورد بررسی قرار گرفته است و در فصل سوم بازتاب داستان حضرت یوسف(ع) در غزلیات هفت تن از شاعران سبک عراقی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. و در آخر، نتیجه و بسامد تاثیر¬پذیری ذکر گردیده است.
طاهره بزی علیرضا محمودی
این پژوهش که به روش کتابخانه¬ای و با استفاده از برگه¬نویسی انجام پذیرفته، چهره معشوق را در شعر علی باباچاهی مورد بررسی قرار می¬دهد. پایان¬نامه در یک مقدمه و فصل شکل گرفته است:1- کلیات و مباحث نظری پژوهش، 2- شرح احوال و آثار علی باباچاهی 3- بررسی دوره¬های چهارگانه شاعری باباچاهی، 4 بررسی سیمای معشوق در شعر علی باباچاهی به تفکیک دوره¬های شاعری او. سیمای معشوق در شعر باباچاهی و سیر تحول آن، همبسته تغییر و تحولات صوری و معنایی در شعر باباچاهی است. چرا که با تغییرات فرمی و محتوایی، سیمای معشوق نیز در شعر باباچاهی متحول می¬شود. بنابراین به تبع مراحل چهارگانه شاعری باباچاهی، سیمای معشوق نیز به تفکیک در هر یک از این مراحل مورد بررسی قرار گرفته و با توجه به یافته¬های پژوهش می¬توان گفت؛ شعر باباچاهی در مجموع در همه دوره¬ها، اقبال چندانی به توصیف جسمانی معشوق نشان نمی¬دهد. معشوق در دوره نخست، همان معشوق شعر نیمایی است. در دوره دوم، بیشتر با چهره اجتماعی معشوق روبرو هستیم. مهم¬ترین شاخصه دوره سوم، توصیف معشوق و مناسبات عاشقانه از نگاه شخصیت تیمارستانی شعر است و دوره چهارم، در حضور معشوقی بینامتنی شکل می¬گیرد که مهم¬ترین شاخصه¬اش، چهره چندوجهی او است.
ابوالفضل شکیبا احمد سنچولی
چکیده رمان های بوف کورِ صادق هدایت، آینه های دردارِ هوشنگ گلشیری، پیکر فرهاد عباس معروفی و نوشدارو اثر علی مؤذّنی از جملۀ مؤفّق ترین رمان های معاصر فارسی می باشند. در این پژوهش که با هدف نمایاندن ارزش¬ رمان های بوف کور، آینه های دردار، پیکر فرهاد و نوشدارو صورت پذیرفته، مسألۀ سرعت روایت به عنوان عاملی مؤثّر در شهرت و ماندگاری این رمان ها مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی سرعت روایت برای آن است که نشان داده شود در یک اثر ادبی، کنش¬ها و رویدادها در طول چه مدتی از زمان رخ داده¬ و در سنجش هر یک از برهه های زمانی چه حجمی از کتاب به آن¬ها اختصاص یافته است. لذا بدین منظور در این رمان ها بر اساس نظریۀ روایت¬شناسی ژرار ژنت، به شیوة توصیفی – تحلیلی بررسی شد و به عوامل افزاینده و کاهش¬دهندة سرعت روایی در مباحثی نظیر: گزینش و حذف، زمان¬پریشی، بسامد، توصیف، دیالوگ، افزودن اپیزود، نظریه پردازی نویسنده، بیان عمل ذهنی، نمایاندن زمان خیالی و روانی – عاطفی، حدیث نفس و نقل قول پرداخته شد. نتیجۀ این بررسی نشان از آن دارد که سرعت روایت در هر چهار رمان یادشده کند است. با توجّه به حجم این رمان¬ها، استفادة حداکثری از عوامل کاهندة سرعت در رمان¬های بوف کور، آینه های دردار و پیکر فرهاد به عنوان یک حسن و باعث شهرت و ماندگاری این آثار ادبی به شمار می آید، امّا در رمان نوشدارو کاربرد زیاد و گاهی نابهنگام عوامل کاهش سرعت روایت باعث عدم روانی متن و کاهش محبوبیت این رمان شده است. واژگان کلیدی: سرعت روایت، نظریّۀ ژنت، رمان معاصر، زمان روایی.
ابوالفضل شهرکی احمد سنچولی
ادبیات بازتابی عینی از واقعیّات و تحوّلات اجتماعی و فرهنگی جامعه است که با جمع¬آوری، تنظیم، توصیف و تحلیل آن¬ها، می¬توان سیمایی جامع را از حیات اجتماعی نویسنده به¬دست آورد. از سوی دیگر، درک آثار و تألیفات، بدون آشنایی با محیط و اجتماعی که در آن پدید آمده-اند ، امری دشوار است. حمید مصدق از برجسته¬ترین شاعران دوره معاصراست که اشعار او را می-توان در قالب ادبیات متعهد جای داد. او با بهره¬گیری از زبان شعر و با درک درست از شرایط اجتماعی و آرزوهای جمعی کوشیده است تا با زبانی ساده، نمادین، حماسی و در عین حال اسطوره¬ای به بیان مسائل و مشکلات جامعه ایران به ویژه در دوره قبل از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران بپردازد. در این پژوهش که به شیوه توصیفی – تحلیلی و برروی تمام اشعارحمیدمصدق انجام گردیده ، تلاش شده است جامعه در شعر حمید مصدق در چهار مبحث: سیاست، فرهنگ، اجتماع و اقتصاد و به شیو? علمی که مبنای این پژوهش بر نظری? جامعه شناسی ادبیات لوسین گلدمن و با پیروی از پیش بینی های تالکوت پارسونز در جامعه شناسی ادبی می باشد، مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه این پژوهش نشان از آن دارد که مصدق به مسائل اجتماعی و فرهنگی جامعه خویش توجه بسیاری دارد.
سامره شاه گلی احمد سنچولی
بدیع از دیدگاه زیبایی شناسی، دانشی است که با آن راه های زیبایی سخن آشکار می شود و علم آرایش کلام است که زبان معمولی را به شعر تبدیل می کند. فیاض لاهیجی (ف 1071ه.ق)، از جمله شاعران سبک هندی است که در بیان افکار و اندیشه ها، با زبانی شاعرانه از دانش بدیع که پایه های اصلی آن مبتنی بر صناعات لفظی و معنوی می باشد، استفاده فراوانی برده است. در این پژوهش که به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام می شود، دیوان اشعار فیاض لاهیجی از دیدگاه نقد زیبایی شناسی، مخصوصاً دانش بدیع، مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته و عوامل زیبایی آفرین بدیعی شعر او، هم از لحاظ نوع و هم از لحاظ میزان کاربرد، بررسی و تجزیه و تحلیل می شود. فیاض لاهیجی به منظور بیان افکار و تجربه های عرفانی خویش، از صنایع معنوی مخصوصاً تلمیح و مراعات النظیر، نسبت به سایر شگردهای بلاغی بیشتر بهره برده است.
شهریار شهزکی احمد سنچولی
یکی از عواملی که موجبات زیبایی و شهرت غزلیات کلیم کاشانی را فراهم ساخته، موسیقی کلام و آهنگ زبان اوست. موسیقی شعر، از مولفههای اصلی زبان شاعرانه است و بر توالی، نظم و ترتیب واژگان شعری جهت بیان هرچه بهتر احساسات، عواطف و مضامین شاعرانه دلالت دارد. در این پژوهش که با هدف بررسی جنبههای زیباشناختی شعر کلیم کاشانی صورت میگیرد، تلاش می-گردد تا به شیوه توصیفی – تحلیلی عنصر موسیقی در غزلیات کلیم کاشانی مورد بررسی قرارگیرد، لذا موسیقی اشعار کلیم کاشانی در چهار مبحث موسیقی: درونی، بیرونی، کناری و معنوی بررسی میشود. نتیج? این پژوهش نشان از آن دارد که یکی از عواملی که در حسن شهرت کلیم کاشانی و غزلیات او سهم مهمی دارد، موسیقی شعری اوست که بیشتر متکی بر موسیقی معنوی و بیرونی میباشد.
وحید شمشیری علیرضا محمودی
زمان از عناصر مهم روایت به شمار می¬آید و در ساختارشکنی¬هایی که ممکن است نویسنده یا راوی در سیر حوادث داستان صورت دهد، اهمیتی ویژه دارد. در میان روایت¬شناسان ژرار ژنت جامع ترین مباحث را در باب مولفه زمان، ذیل ناهمخوانی میان زمان داستان و زمان متن مطرح کرده، و معتقد به سه نوع رابطه زمانی میان زمان داستان و زمان متن است: 1- نظم و ترتیب، 2- تداوم، 3- بسامد. در این پژوهش که با هدف شناخت هر چه بهتر مولفه¬های روایی رمان¬های معاصر فارسی صورت پذیرفته، چهار رمان موفق فارسی یعنی: سال بلوا اثر عباس معروفی، سنگ صبورِ صادق چوبک، عزاداران بَیلِ غلامحسین ساعدی و شب هول اثر هرمز شهدادی از منظر زمان روایی مورد بررسی قرار گرفته است. روش انجام این تحقیق به شیوه توصیفی – تحلیلی می¬باشد و تلاش گردیده تا زمان روایی در مسیر حرکت داستان از زمان تقویمی به زمان روایی بر اساس نظریه ژرار ژنت بررسی گردد.
پروانه بهنیا علیرضا محمودی
ادبیات معاصر ایران، جلوه¬گاه ابداعات و تحولاتی ژرف در حوزه¬های لفظ و معنا است. این تحولات گاه در توانمندی اندیشه¬ورزان ریشه دارد و گاه در اقتباس مستقیم و غیر مستقیم از ادبیات جهان و طاهره صفارزاده و سیمین بهبهانی ، نماینده آن دسته از شاعرانی هستند که با فاصله گرفتن از نگرش سنتی، رویکرد دیگری را در پیش گرفته¬اند و در این مسیر نیم¬نگاهی هم به ادبیات اروپایی داشته¬انددر این جستار، جلوه های نوستالژی در ده اثر طاهره صفارزاده و مجموعه اشعار سیمین بهبهانی که به روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده است. مطالب این پایان نامه در مباحثی با عناوین: نوستالژی فردی (خاطرات دوره کودکی، جوانی و پیری، یاد معشوق، احساس گرایی، حزن و اندوه، غربت) و نوستالژی اجتماعی (همدلی با محرومان و رنج هایشان، فمنیسم)، شور انقلابی (ستیز با استبداد پهلوی، آزادی، آرمان گرایی، اساطیری و گریز از فخامت های سنتی) دسته بندی شده است. نتایج این تحقیق نشان از آن دارد که مولفه های نوستالژی در اشعار طاهره صفارزاده و سیمین بهبهانی کاربرد دارد. کاربرد این نوستالژی که بر مبنای رمانتیسم است، در اشعار هر دو شاعر بر مبنای نوستالژی فردی بوده و نوستالژی اجتماعی کاربرد کمتری دارد.
مریم رخشانی پور علیرضا محمودی
ظهور مدرنیسم در قرن بیستم و سیطرۀ آن بر حوزه های علم بشری از جمله ادبیات داستانی، رغبت نویسندگان را در بکارگیری شیوه های نوین روایی برانگیخت. یکی از شیوه های نوین روایت «جریان سیّال ذهن» نام دارد که نویسندگان این سبک با گرفتن مفاهیم «ناخودآگاه» و«زمان ذهنی» از دیدگاه روان شناسان و فلاسفه، داستان¬هایی خلق کردند که در آن¬ها، افکار شخصیت های داستانی بدون نظم و ترتیب و با بر هم زدن توالی زمانی ارائه می شود. تکنیک جریان سیّال ذهن با دارا بودن ویژگی های متعددی چون: زاویۀ دید درونی، پرش های زمانی، حاکم بودن فضای وهمی و ذهنی، بر هم زدن قواعد دستوری زبان و نظایر آن در آثار رمان نویسان مطرح قرن بیستم نمود یافت و با آشنایی نویسندگان ایرانی، این شیوه به ادبیات منثور ایران وارد شد. اگر چه عدَه¬ای آن را مختص رمان دانسته اند، امّا؛ ردّپای آن در داستان های کوتاه فارسی نیز به چشم می خورد. در این پژوهش که با هدف شناخت هرچه بهتر ویژگی های داستان های کوتاه ادبیات فارسی و به شیوة توصیفی- تحلیلی صورت گرفته، به بررسی مؤلفه های جریان سیّال ذهن در شش داستان کوتاه: فردا (صادق هدایت)، بعد از ظهرآخر پاییز (صادق چوبک)، شب شک (هوشنگ گلشیری)، آرامش قشنگ (عباس معروفی)، سوترا (سیمین دانشور) و خمیازه در آینه (شهریار مندنی پور) پرداخته شده است. نتیجۀ این پژوهش حاکی از نمود یافتن ویژگی جریان سیّال ذهن در داستان های کوتاه فارسی است، تا جایی که حتی در برخی از این داستان ها با پیوند واقعیت و تخیل نشانه هایی از رئالیسم جادویی به چشم می خورد.
فاطمه تقدمی غفاریان احمد سنچولی
چکیده هایکو، کوتاه ترین نوع شعری در جهان است که توسط ژاپنی ها به ادبیّات جهان معرّفی شده است و امروزه اغلب مردم جهان، شعر ژاپن را با هایکو می شناسند. هایکو شعری است هفده هجایی که در سه سطر نوشته می شود. هایکو نه وزن دارد و نه قافیه و آرایه های کلامی در آن به ندرت به کار می رود. این نوع ادبی در دور? معاصر در بین برخی از شعرای کشورمان نیز طرفداران بسیاری پیدا نموده ولی مطابق با سنن ادبی و ذوقی ایرانیان، تغییراتی در آن راه یافته است. در این پژوهش که با هدف شناخت هر چه بیشتر ویژگی های هایکوهای ایرانی انجام گردیده، تلاش شده است تا به شیو? توصیفی _ تحلیلی به بررسی هایکوهای چهار تن از مشهورترین هایکوسرایان ایرانی یعنی: سیروس نوذری، علی اصغر بیک وردی، کاوه گوهرین و قدسی قاضی نور پرداخته شود. بدین منظور هایکوهای شاعران ایرانی مورد مطالعه، در سه سطح: زبانی، بلاغی و محتوایی بر اساس اصول هایکو نویسی ژاپنی مورد بررسی قرار گرفت. یافته های این پژوهش، نشانگر آن است که هایکوهای شاعران ایرانی ضمن این که متأثر از هایکوهای ژاپنی می باشند، دچار تغییرات و دگرگونی های فراوان زبانی، بلاغی و محتوایی گردیده، با هایکوهای ژاپنی تفاوت دارند.
مرضیه داودی احمد سنچولی
سجع از جمله آرایه های لفظی است که به دلیل همانند سازی واژه های پایانی دو یا چند جمله از نظر وزن (متوازن) یا حرف آخر کلمه (مطرّف) و یا هر دو (متوازی)، آهنگ خاصّی به کلام می بخشد؛ هم از این روست که در زیبایی شناسی آوایی نثر، جایگاهی ممتاز دارد. سجع از مؤلفه های محوری در برخی از متون کهن فارسی است. بهارستان عبدالرّحمن جامی و التّفاصیل فریدون توللی از جملۀ این متون هستند که نثر آن ها به واسطۀ استفادۀ وسیع و گسترده از این آرایۀ لفظی، مسجّع نامیده می شود. در این تحقیق که به شیوۀ توصیفی - تحلیلی صورت می گیرد، ویژگی های زیبایی شناسانۀ سجع پردازی در این دو اثر بر مبنای نوع سجع پردازی، چگونگی به کار گیری انواع سجع، سجع و موسیقی و چگونگی گزینش واژگان سجع تحلیل، تفسیر و مقایسه می شود. در پایان مشخص می شود که سجع هم در بهارستان و هم در التّفاصیل در زیبایی کلام نقش مؤثری دارد. به نظر می رسد در بهارستان کاربرد سجع متوازی و موازنه و ترصیع بیشتر است و در التّفاصیل تضمین المزدوج و سجع متوازن.
آرزو شهرکی میرزایی علیرضا محمودی
تلمیح یکی از شگردهای ادبی است که شاعران بدان وسیله می کوشند تا بر ظرفیت تصویری و معنایی کلام خود بیفزایند. شاعر در این شیوه، با اشار? مختصری به واقعه ای تاریخی، اسطوره ای یا دینی، ذهن مخاطب را متوجه لایه های دیگر سخن نموده، نوعی تداعی افکار به وجود می آورد. امیرمعزّی که از شاعران معروف قرن پنج هجری است، به کاربرد تلمیح در اشعار خود عنایت ویژه ای نشان داده است. در این تحقیق که به شیو? توصیفی و تحلیلی و با هدف شناخت بیشتر ترفندهای ادبی به کار گرفته شده در اشعار امیر معزّی نیشابوری انجام می شود
صدیقه گزمه علیرضا محمودی
تلمیح از آرایه های برجست? شعری است که شاعران و نویسندگان ادبی همواره به کاربرد آن در زیبایی و خیال انگیزی آثار ادبی توجّه داشته اند. در این بین نویسندگان آثار منثور فنّی فارسی به کاربرد تلمیح در آثار خود پرداخته اند. ازجمله مهم ترین آثار منثور فنّی فارسی می توان به کلیله ودمنه، مرزبان نامه و نفثه المصدور اشاره کرد. در این پژوهش که باهدف شناخت هرچه بهتر ویژگی های آثار نثر فنّی فارسی صورت پذیرفته، تلاش گردیده تا به شیو? توصیفی_تحلیلی چگونگی کاربرد تلمیح از جهت انواع: حماسی، دینی و تاریخی مورد بررسی قرار گیرد.
مینا سرابندی احمد سنچولی
نقد فنی یکی از شاخه های نقد ادبی و مهم ترین گونهء آن به شمار می آید که در آن مسائل بلاغی، اعم از بدیع، بیان و معانی در اثر ادبی مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرد و ارزش و اهمیّت آن تعیین می گردد و در نهایت میزان خلاقیّت شاعر یا نویسنده مشخص می شود. سلمان ساوجی یکی از شاعران بزرگ قرن هشتم هجری است که در سرودن قصیده و غزل مقامی ارجمند دارد. قصاید او بیشتر در مدح و رثای خاندان جلایری است و غزلیات او به پیروی از سعدی و حافظ و مولوی سروده شده است
علیرضا محمودی علی غفاری
فرض کنیم a یک جبر باناخ باشدو **a دوگان دوم a با ضرب آرنز اول.همچنین فرض کنیم d از a به **a یک اشتقاق پیوسته باشد.در این پایان نامه تلاش میکنیم نشان دهیم که اگر دوگان چهارم a را به عنوان یک **a-دو مدول باناخ با ساختمان طبیعی مدولی در نظر بگیریم الحاق دوم d نیز اشتقاق است. همچنین تلاش میکنیم دریابیم که چه زمانی میانگین پذیری ضعیف **a, میانگین پذیری ضعیف a را نتیجه میدهد.
علیرضا محمودی عادل سپهری
چکیده ندارد.
علیرضا محمودی مهرو وجدانی
چکیده ندارد.
علیرضا محمودی محمود مدرس هاشمی
انتشار چند مسیره از مهمترین عوامل محدود کننده ارسال اطلاعات با نرخ بیت بالا می باشد. ارسال نرخ بیت بالا در فرکانسهای محدوده گیگا هرتز مقدور می باشد که بزرگترین مشکل در این باند فرکانسی انتشار چند مسیره است. تکنیک ofdm با تقسیم سمبلهاهای ارسالی بین چندین زیر حامل و ارسال همزمان آنها در مقابله با اثرات نامطلوب چند مسیره بسیار مقاوم و کارا می باشد. با رشد روز افزون سیستمهای پر ظرفیت کاربردهای این تکنیک روز به روز افزایش می یابد.کدینگ کانال نقش بسیار مهمی در بهبود بازدهی ofdm ایفا می کند. به علت ساختار خاص ofdm بکارگیری کدینگ کانال در آن نسبت به سیستمهای تک حاملی ویژگیهای خاصی دارد که باعث افزایش بازدهی سیستم می شود. از این رو به این سیستم ofdm کد شده یا cofdm نیز اطلاق می شود. کدینگ کانال با استفاده از صحت اطلاعات مربوط به زیر حاملهای قوی اطلاعات مربوط به زیر حاملهای ضعیف را در صورتی که با خطا دریافت شده باشند تصحیح می کند. به این ترتیب فیدینگ فرکانس گزین را که به عنوان یک مشکل برای سیستم مطرح است تبدیل به یک مزیت می کند و باعث می شود سیستم بتواند از درایو رسیتی فرکانسی کانال استفاده کند. همچنین بکارگیری ویژگیهایی مانند استفاده از اطلاعات حالت کانال در کدبرداری نرم می تواند احتمال خطای سیستم را بهبود بخشد. منظور از اطلاعات حالت کانال نسبت سیگنال به نویز و یا مجذور پاسخ فرکانس کانال در حاملهای مختلف می باشد که بوسیله سمبلهای آموزش قابل حصول می باشد. در این پایان نامه ضمن مطالعه و شبیه سازی تکنیک ofdm به بررسی اثرات کدینگ کانال در کاهش احتمال خطای بیت و کاهش نسبت ماکزیمم به متوسط توان در سیگنال ofdm پرداخته می شود و تکنیکهایی مانند کدبرداری نرم و بکارگیری اطلاعات کانال در کدبرداری مورد بررسی قرار خواهد گرفت. همچنین بازدهی کدهای کانولشن و توربوکد با یکدیگر مقایسه خواهد شد.