نام پژوهشگر: معصومه مازندرانی
سیده معصومه دیف رخش حسین بارانی
چکیده دانش بومی را می توان بخشی از فرهنگ منحصر به فرد هر سرزمین دانست که آن دانش یافته هایی است در جهت سازگاری با شرایط محیطی خاص زیست بوم، از طریق تجربه حاصل شده و به مرور به بخشی از فرهنگ اجتماعی و تولیدی آن جامعه تبدیل شده است. اتنوبوتانی و اتنواکولوژی شاخه هایی از دانش بومی هستند که به مطالعه گیاهان و محیط اطراف آنها می پردازند. اتنواکولوژی یک مطالعه میان رشته ای پویا بین انسان، محیط و گیاهان و جانوران یک منطقه است و اتنوبوتانی شامل شناخت چند مردمان محلی از گیاهان، کاربرد و بوم شناسی آنهاست. این علوم امروزه مورد توجه روزافزون قرار گرفته اند. این مطالعه در منطقه دلی کما شهرستان دهدشت در استان کهگیلویه و بویراحمد و نزد عشایر ایل طیبی به شیوه مصاحبه و حضورهای مستمر در طی سال های 89 و 90 انجام گرفته است. این مطالعه یک تحقیق کیفی جهت شناسایی و گردآوری دانش بومی مهمترین گونه های غیرعلوفه ای منطقه دلی کما است. نمونه گیری و شناسایی گیاهان براساس نظر خبرگان محلی انجام گرفته است. در نهایت اطلاعات موجود به روش فیش نویسی دسته بندی و تجزیه و تحلیل شدند. عشایر ایل طیبی عرصه ها را براساس عوامل متعددی به بیش از ده نوع طبقه-بندی تقسیم می نمودند، خاک ها دارای چهار دسته و زمان را بر اساس شبانه روز و سال از هم تفکیک می نمودند. در نهایت گیاهان را بر اساس نوع رویشگاه، فرم رویشی، طبع یا خاصیت و... به دسته های مجزایی تفکیک می کردند. به طور کلی نتایج این تحقیق حاکی از آن است که مردم محلی به واسطه ارتباط تنگاتنگ خود با محیط اطراف خود به آن محیط اشراف کامل داشته و برای هر قسمت از عرصه و گیاهان نام، توضیح و پیشینه کاربردی و مشخصی داشتند که در اثر نیاز و ارتباط آنها با آن محیط شکل گرفته است. این یافته ها در مواردی بسیار کاربردی تر از طبقه بندی های رسمی نزد دانشمندان است. لذا باید این دانش گردآوری و در تکوین دانش رسمی مورد استفاده و کاربرد قرار گیرد.
زینب زینلی خدایار همتی
باریجه با نام علمی ferula gummosa boiss. از تیره ی apiaceae (چتریان) و بومی ایران، چندساله، مونوکارپیک و یکی از ارزشمندترین گیاهان دارویی و صنعتی نواحی کوهستانی و ارتفاعات ایران محسوب می شود. در این تحقیق اندام های مختلف باریجه (برگ، گل، ریشه) از دو رویشگاه در استان خراسان رضوی برداشت و با حلال های مختلف (استون 80%، اتانول80%، متانول80% و آب مقطر) عصاره گیری شد. آزمایش بر اساس طرح فاکتوریل بر پایه ی کاملاَ تصادفی در سه تکرار انجام شد. متغیرهای اندازه گیری شده شامل: آنتوسیانین، فنل کل، فلاونوئید کل، فعالیت آنتی اکسیدانی، فرولیک اسید، پی کوماریک اسید، کلروژنیک اسید و کافئیک اسید بودند. اندازه گیری اسیدهای فنولی با استفاده از دستگاه hplc و سایر متغیرهای شیمیایی با روش های اسپکتروفتومتری انجام شد. استخراج اسانس ریشه باریجه از هر دو رویشگاه توسط کلونجر و به روش تقطیر با آب انجام شد و با دستگاه کروماتوگرافی گازی با کارایی بالا ترکیبات آن شناسایی شد. در آنالیز اسانس ریشه ی باریجه در هر رویشگاه حدود 39 ترکیب شناسایی شد که بیشترین اجزای اسانس را بتاپینن، آلفاپینن، بتا میرسن، گوایل، شیبونون، بتا فلاندرن، آلفا ترپینل استات بود. بیشترین فنل کل و فلاونوئید کل در عصاره متانولی ریشه نیشابور(پناهگاه حیات وحش حیدری) به ترتیب 16/18 میلی گرم بر گرم گالیک اسید و 26/15 میلی گرم بر گرم کوئرستین به دست آمد. بیشترین فعالیت آنتی اکسیدانی مربوط به عصاره ی متانولی گل باریجه با 7/85 درصد مهار رادیکال های آزاد بود. بیشترین میزان فرولیک اسید در عصاره ی استونی برگ باریجه ی نیشابور با 27/30 میلی گرم بر گرم و کمترین مقدار آن در عصاره ی آبی برگ باریجه ی قوچان مشاهده شد و همین طور بیشترین میزان پی کوماریک اسید در عصاره ی استونی برگ باریجه ی نیشابور با 61/7 میلی گرم برگرم و کمترین مقدار آن 26/0 میلی گرم بر گرم در عصاره ی آبی برگ باریجه ی نیشابور مشاهده شد. میزان آنتوسیانین در برگ باریجه (988/0 میلی مولار بر وزن تر) بیشتر از گل باریجه (643/0 میلی مولار بر وزن تر) مشاهده شد. حداکثر میزان کلروژنیک اسید در ریشه باریجه رویشگاه نیشابور(72/78 میلی گرم بر گرم) و کمترین مقدار آن در گل باریجه نیشابور (76/0 میلی گرم بر گرم) بدست آمده است. حداکثر میزان کافئیک اسید در ریشه باریجه رویشگاه نیشابور (55/3 میلی گرم بر گرم) و کمترین مقدار آن در برگ باریجه قوچان (73/2 میلی گرم بر گرم) مشاهده شد.
زهره محمودزاده تیلمی علی ستاریان
رشد و تولید گیاهان در اکوسیتم ها و رویشگاه های طبیعی، تحت تاثیر عوامل مختلف محیطی ازجمله ارتفاع از سطح دریا قراردارد. فراسیون) marrubium vulgarel. ) یکی از گونه های با ارزش دارویی و صنعتی موجود در مراتع ایران و متعلق به خانواده نعناعیان است. این تحقیق به منظور بررسی اثر عوامل اکولوژیک بر کمیت و کیفیت اسانس گیاه دارویی فراسیون در مراتع چهارباغ واقع در استان گلستان انجام شد. ابتدا با روش پیمایش صحرایی رویشگاه های گیاه مورد مطالعه در منطقه شناسایی شدند و مراحل مختلف حیاتی گیاه دارویی فراسیون در مراتع چهارباغ تعیین گردید. نمونه برداری از اندام های هوایی گیاه مورد نظر به منظور اندازه گیری کمیت و کیفیت اسانس و نیز نمونه برداری از خاک در محل رویش گیاه برای اندازه گیری پارامترهای فیزیکی و شیمیایی خاک در زمان گلدهی کامل گیاه و در اواخر خرداد ماه در چهار نقطه ارتفاعی منطقه صورت گرفت. نمونه های گیاهی پس از خشک شدن در هوای آزاد، به روش تقطیر با بخار آب و با استفاده از تجهیزات کلونجر اسانس گیری شدند و سپس درصد بازده روغن اسانس بر اساس روش استاندارد محاسبه شد. جهت شناسایی ترکیبات اسانس از دستگاه gc-ms استفاده شد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان بازده اسانس متعلق به ارتفاع 1674متر و برابر با 33/3 درصد و کمترین کمیت آن به ارتفاع 2328 متری و به میزان 83/0 درصد تعلق داشت. از طرفی بیشترین مقدار ترکیبات اسانس به ارتفاع2328 متر، ترانس کاریوفیلن (64/18 درصد ) وکمترین آن به 1674 متر (51/0درصد) تعلق داشت. بررسی های آماری نشان می دهد که بین ارتفاع از سطح دریا و بازده اسانس گیاه فراسیون همبستگی منفی و معنی دار وجود دارد. همچنین همبستگی منفی و معنی داری بین اسیدیته ، فسفر، رطوبت و درجه حرارت خاک با درصد مواد موثره دارویی وجود دارد