نام پژوهشگر: عیسی ابراهیمی درچه
علی رضا اسماعیلی افق عیسی ابراهیمی درچه
چکیده تالاب ها با عنوان «کلیه ی زمین» شناخته شده اند و دارای وظایف مختلف اکولوژیکی، محیطی و تولیدی در جنبه های کنترل سیلاب-ها، تنظیم وضعیت آب و هوا، کنترل آلودگی ها، کاهش فرسایش خاک، چشم انداز و حفظ تنوع ژنتیکی و تولید هستند. یوتریفیکاسیون به معنای افزایش تولید اولیه در اکوسیستم های آبی به دلیل افزایش بیش از حد مواد مغذی است. وقوع یوتریفیکاسیون سبب کاهش کیفیت آب و وقوع مکرر شکوفایی جلبکی می شود. از سوی دیگر وقوع یوتریفیکاسیون تاثیر تعیین کننده ای بر تنوع زیستی دارد. با توسعه کشاورزی و افزایش استفاده از کود های شیمیایی و همچنین با افزایش ورود فاضلاب ها به اکوسیستم های آبی، بررسی وضعیت تروفی و احتمال وقوع یوتریفیکاسیون در اکوسیستم های آبی کشور ضروری به نظر می رسد. تالاب چغاخور به دلیل قرار گرفتن در منطقه مرکزی ایران و دارا بودن تنوع زیستی گیاهی و جانوری بالا از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از این مطالعه بررسی وضعیت تروفی و همین طور روند تغییرات آن در طی فصول مختلف سال در تالاب چغاخور بود. نمونه برداری از اردیبهشت تا اسفند 1389 در 8 مرحله به فاصله زمانی هر 45 روز یکبار در 4 فصل انجام شد. به منظور بررسی وضعیت تروفی در تالاب چغاخور پارامترهای فیزیکوشیمیایی (دما، اکسیژن محلول، ph، قلیائیت، عمق، عمق روئیت سشی دیسک و میزان مواد مغذی) و همچنین پارامترهای بیولوژیکی آب (میزان کلروفیل a و درصد پوشش گیاهی) اندازه گیری شد. از سوی دیگر شناسایی وتعیین تراکم فیتوپلانکتون ها به منظور بررسی تاثیر تغییرات تروفی بر ترکیب، تنوع و تراکم فیتوپلانکتون ها در طی فصول مختلف انجام شد. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین پارامترهای کیفی آب در ایستگاه های مختلف وجود ندارد(p>0.05) . با توجه به میزان شاخص redfield و ضریب همبستگی مثبت بالا بین فسفر کل و میزان کلروفیل a، فسفر به عنوان عامل محدود کننده ی تولید در این اکوسیستم می باشد. با توجه به عمق کم، این تالاب در دسته اکوسیستم های آبی کم عمق قرار می گیرد. از سوی دیگر با توجه به میزان همبستگی بین پارامترهای کیفی آب با میزان کلروفیل a، پارامترهای عمق آب، دما، درصد پوشش گیاهی و وقوع لایه بندی حرارتی به عنوان مهم ترین پارامترهای تاثیر گذار بر میزان تغییرات تروفی در این تالاب تعیین شدند. برای تعیین وضعیت تروفی از طبقه بندی ارائه شده توسط oecd برای دریاچه ها در سال 1992 و شاخص های tsi و trix استفاده شد. بر مبنای شاخص tsi و طبقه بندی oecd، تالاب چغاخور در کل سال در وضعیت یوتروف قرار داشت. نتایج نشان داد که شاخص trix، شاخص مناسبی برای بررسی وضعیت تروفی در این تالاب نمی باشد. شناسایی و تعیین تراکم جمعیت های فیتوپلانکتونی نشان داد که در تالاب چغاخور شاخه ی جلبک های سبز (chlorophta) در تمام طول سال از نظر تراکم غالب بود ولی از نظر تنوع شاخه ی دیاتومه ها (bacillariophyta) در تمام طول سال شاخه غالب بود. از سوی دیگر تغییرات شاخص مارگالف در طی فصول مختلف نشان داد که تنوع جمعیت های فیتوپلانکتونی در تالاب چغاخور شاخص مناسبی از تغییرات وضعیت تروفی نمی باشد. کلمات کلیدی: تالاب چغاخور، یوتریفیکاسیون، شاخص tsi ، شاخص trix، شاخص redfield، وضعیت تروفی
آذر مرادی پور امیدوار فرهادیان
فیتوپلانکتون ها یک گروه متنوع از ارگانیسم ها هستند که به وسیله اندازه کوچک و شناور بودنشان شناخته می شوند. فیتوپلانکتون ها اولین گروهی هستند که به تغییرات کیفیت آب واکنش نشان می دهند و به همین دلیل می توان از آن ها به عنوان شاخص های مفید استفاده کرد. هدف این تحقیق دستیابی به اطلاعات ارزشمند اکولوژیکی در مورد فراونی و تنوع فیتوپلانکتون ها در برخی از منابع آبی استان یزد در طی چهار فصل می باشد. برای این منظور نمونه برداری طی یک سال از تابستان 1390 تا بهار 1391 از محل های مختلف اکولوژیکی با جمع آوری آب انجام شد. خصوصیات فیزیکوشیمیایی آب نظیر دما، ph، هدایت الکتریکی و میزان اکسیژن محلول در همان محل اندازه گیری شد. نمونه ها با استفاده از فرمالین 4% تثبیت و سپس شناسایی، شمارش و ترکیب آن ها در آزمایشگاه انجام شد. نتایج نشان داد که در مجموع 6 رده و 79 جنس از فیتوپلانکتون ها در منابع آبی مورد بررسی وجود دارد. ترکیب فیتوپلانکتون ها به ترتیب شامل 28 ، 25، 11، 8، 5 و 2 جنس از رده های chlorophyceae، bacilariophyceae، cyanophyceae، conjugatophyceae، dinophyceae و euglenaophyceae بود. فیتوپلانکتونهای غالب از جنس های شامل cosmarium، cyclotella،polycystis در بهار، rhizosolenia، clamydomonas، anacystis در تابستان، rhizosolenia، nitzschia ، pleurococcus در پاییز و cyclotella، cymbella، gyrosigma در زمستان بود. بیشترین میانگین تراکم فیتوپلانکتونی متعلق به رده bacilariophyceae (10712 سلول در میلی لیتر) و کمترین آن به رده euglenaophyceae (15 سلول در میلی لیتر) بود. حجم زیستی فیتوپلانکتون ها بر اساس شکل و اندازه محاسبه شده بدست آمد . بیشترین حجم زیستی در پاییز (3/168میکرومترمکعب بر میلی لیتر) و کمترین آن در زمستان (11/0 میکرومترمکعب بر میلی لیتر) تخمین زده شد. بیشترین تنوع فیتوپلانکتونی در تابستان (6 رده و 32 جنس) و کمترین تنوع در زمستان (4 رده و 11 جنس) بود. بررسی شاخص های تنوع در میان ایستگاه های نمونه برداری و ارتباط آن با تراکم فیتوپلانکتون ها و فاکتورهای فیزیکوشیمیایی نشان داد که استخر ذخیره آب قطرم در فصل تابستان از نظر شاخص تنوع شانون-وینر(65/2)، تنوع سیمپسون (06/0) و شاخص غنای مارگالف(7/5) بالاترین میزان را داشت. نتایج بر اساس کیفیت آب و ترکیب و فراوانی فیتوپلانکتون ها نشان داد که محل های نمونه برداری با منشاء قنات، چاه و چشمه درکلاسه کیفی آب های الیگو ساپروب قرار گرفتند. همچنین فیتوپلانکتون های جمع آوری شده از آب با منشاء استخر های ذخیره آب، دریاچه مصنوعی (و استخر خاکی پرورش ماهی) به ترتیب در کلاسه آب های آلفا مزوساپروب و بتامزوساپروب طبقه بندی شد. مهمترین فاکتورهای کیفی آب که در تغییر ساختار جمعیت فیتوپلانکتون ها نقش داشتند، دما و ec بود. بطور کلی، یافته های این تحقیق مبین این است که منابع آبی استان یزد دارای تنوع بالایی از فیتوپلانکتون های مهم می باشند که می توانند به عنوان شاخص کیفیت آب و همچنین تولید غذای زنده در صنعت آبزی پروری با کشت متراکم، مورد استفاده قرار گیرند.
هاجر ابراهیمی دستگردی عیسی ابراهیمی درچه
چکیده رودخانه ها به عنوان یکی از مهم ترین منابع آبی، نسبت به دخالت های انسانی بسیار آسیب پذیر هستند. ایجاد مخازن و سدها یکی از قدیمی ترین اشکال دخالت انسان در اکوسیستم های آبی است. سدها با وجود مزایای زیاد (تولید انرژی برق آبی، کنترل سیلاب و تنظیم سطح آب) پتانسیل تغییر جمعیت موجودات آبزی را نیز دارند. احداث سدها تغییرات مهمی را در رژیم جریان، حمل و انتقال ذرات معلق، مورفولوژی رودخانه، درجه حرارت آب و شرایط شیمیایی به خصوص در پایین دست رودخانه ها ایجاد می کنند. موجودات آبزی نیز به نوبه خود نسبت به تغییر خصوصیات فیزیکی زیستگاه و کیفیت آب عکس العمل نشان می دهند. درشت بی-مهرگان کفزی از جمله موجودات آبزی هستند که با تغییرات ایجاد شده در زیستگاه تحت تأثیر قرار می گیرند. اثر سدها بر جوامع بی-مهرگان کفزی به خاطر نقشی که در عملکرد اکوسیستم رودخانه ای ایفا می کنند، بسیار مهم است. رودخانه زاینده رود یکی از بزرگ ترین رودخانه های ایران و مهم ترین رودخانه جاری در فلات مرکزی ایران است که رژیم جریان آن تحت تأثیر سد زاینده رود قرار دارد. به منظور ارزیابی اثر اکولوژیکی ناشی از احداث سد زاینده رود بر جوامع زیستی و کیفیت آب رودخانه زاینده رود، تعداد 6 ایستگاه (ایستگاه های خرسونک و اورگان قبل از سد، ایستگاه چادگان درفاصله نزدیک زیردست سد و ایستگاه های حجت آباد، مارکده و هوره در پایین دست سد) انتخاب و وضعیت کیفی آب و کفزیان رودخانه به روش کمی از تیر ماه 1392 تا خرداد 1393 مورد بررسی قرار گرفت. نمونه برداری از آب و کفزیان رودخانه در هر ایستگاه با 3 تکرار و در تناوب های زمانی 45 روزه ( هر فصل دو بار) انجام شد. پارامترهای دما، اکسیژن محلول، نیترات، فسفات، bod5، cod، ecو ph نمونه های آب به روش استاندارد اندازه گیری شد. شاخص های زیستی شامل غنای تاکسونی،bmwp و aspt و همچنین شاخص های تنوع شانون، سیمپسون و مارگالف برای جوامع کفزی محاسبه شد. نتایج حاصل در مجموع نشان داد که خصوصیات فیزیکی وشیمیایی آب رودخانه (به جز دما) بین مناطق بالا دست و پایین دست تحت تأثیر ساختار سد نبوده و بیشتر متأثر از تغییرات فصلی است. همچنین شاخص های جمعیتی شامل غناء، شاخص های تنوع شانون، مارگالف و سیمپسون کاهش معنی داری را به خصوص در ایستگاه سد چادگان و کاهش قابل توجهی را در ایستگاه های پایین دست سد نشان داد که می تواند تحت تأثیر تغییرات فیزیکوشیمیایی آب به خصوص دما، شرعت جریان و تغییر ترکیب و ساختار بستر جریان به دلیل احداث سد باشد. تراکم بسیاری از آرایه ها در ایستگاه سد کاهش قابل توجهی را نشان داد. در ایستگاه های پایین دست سد نیز علاوه بر کاهش تراکم، نوع آرایه ها نیز تغییر کرده و با نمونه های سازگار با شرایط جدید جایگزین شدند. همچنین شاخص های زیستی bmwp و aspt به ترتیب وضعیت کیفی آب را در ایستگاه زیر دست سد مشابه آب های آلوده و مشکوک به آلودگی تا آلودگی متوسط احتمالی نشان داد. بدیهی است که این افت کیفیت با توجه به ارزیابی سایر پارامترها ناشی از آلودگی های آلی نبوده و تنها به دلیل تأثیر پذیری این شاخص ها از تراکم و تنوع خانواده های کفزیان حاصل شده که به صورت کاهش در مقدار عددی شاخص های مذکور نمایان گردیده است.