نام پژوهشگر: محمدکاظم سوری
صدیقه مردانلو محمدکاظم سوری
فلفل با نام علمیl. capsicum annuum و از خانواده سولاناسه، یکی از مهم ترین سبزیجات میوه ای است که به سبب ارزش بالای تغذیه ای امروزه جایگاه خاصی در رژیم های غذایی مختلف در سراسر دنیا دارد. تغذیه گیاه و نسبت های عناصر غذایی از فاکتورهای مهم و موثر بر عملکرد کمی و کیفی محصولات کشاورزی است. در بین عناصر غذایی پتاسیم یکی از مهمترین عناصر در فیزیولوژی کیفیت محصولات باغی است و مقادیر بالای پتاسیم در محصولات تضمین کننده بسیاری از جنبه های کیفی گیاه و میوه می باشد. لذا در این تحقیق جهت تعیین غلظت بهینه پتاسیم برای دو رقم فلفل دلمه ای و قلمی، اثر غلظت های مختلف پتاسیم در محلول غذایی بر فاکتورهای کمی و کیفی رشد و نمو در شرایط گلخانه ای و کشت هیدورپونیک مورد بررسی قرار گرفت. این آزمایش به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تکرار انجام شد. غلظت های پتاسیم مورد کاربرد شامل غلظت های 150، 235، 300، 400 و 500 میلی گرم بر لیتر از منبع نیترات پتاسیم وسولفات پتاسیم بودند. در این تحقیق غلظت 235 میلی گرم بر لیتر (غلظت محلول هوگلند) به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد که اثرات متقابل رقم و غلظت های مختلف پتاسیم محلول غذایی برای طول دم میوه و طول میوه در سطح 5% و برای شاخص کلروفیل، مواد جامد محلول، ویتامین ث، قطر میوه، تعداد میوه و عملکرد در سطح 1% معنی دار می باشند. اثرات اصلی غلظت های مختلف پتاسیم برای ارتفاع گیاه، قطر ساقه، تعداد برگ، تعداد شاخه های جانبی، طول و وزن دم میوه، پ هاش، اسیدیته قابل تیتر و وزن تک میوه از نظر آماری در سطح 1% معنی دار می باشند و برای وزن خشک میوه در سطح احتمال 5% معنی دار شد.
معین ناییجی محمدکاظم سوری
آلودگیهای زیست محیطی و هم چنین آلودگی های مربوط به تولیدات کشاورزی بدون شک ارتباط زیادی با کاربرد انواع مواد شیمیایی دارد که به نحوی در زنجیره غذایی ظهور می یابند و مشکلات متعدد سلامتی در سطوح مختلف اکوسیستم ایجاد می کنند. در سال های اخیر افزایش بی رویه مصرف کودها و مواد شیمیایی جهت تولید محصولات کشاورزی، سلامت خاک، آب، هوا و نیز محصولات تولیدی را به خطر انداخته و نگرانی های روزافزون را برای محیط زیست جهانی و سلامت بشر به وجود آورده است. لذا طی چند دهه اخیر بحث کشاورزی ارگانیک و توسعه کشاورزی پایدار جهت مقابله با معضلات مذکور در سراسر جهان مطرح شده و اهمیت فزاینده ای یافته است. استفاده از کودهای آلی به دلیل تأثیر مناسب بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک، کاهش عوارض زیست محیطی و رشد بهتر گیاه از جمله اقدامات مناسب در تولید ارگانیک گیاهان سبزی باشد. در همین راستا به منظور ارزیابی صفات کمی و کیفی دو گیاه ریحان (ocimum basilicum) و مرزه (satureja hortensis) تحت تأثیر کودهای آلی، بیولوژیک و شیمیایی آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی به صورت گلدانی با 7 تیمار و 3 تکرار 1392 در دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس انجام شد. تیمارها شامل: ورمی کمپوست در دو سطح (20 و 40 درصد حجم گلدان)، کود دامی در دو سطح (20 و 40 درصد حجم گلدان)، کود بیوفسفات بارور-2 (به صورت بذر مال)، کود شیمیایی npk و تیمار شاهد بودند. نتایج نشان داده کاربرد کودهای آلی و بیولوژیک تأثیر بسزایی بر رشد و نمو و عملکرد کمی و کیفی این دو گیاه داشته است بطوریکه تیمار ورمی کمپوست 20% تأثیر معنی داری بر اکثر صفات مرفولوژیک و فیزیولوژیک و بیوشیمیایی داشته است. نتایج همچنین نشان داد که کاربرد کودهای آلی زیستی فسفاته نظیر بیوفسفات بارور-2 می تواند تأثیر مثبتی بر رشد و نمو گیاهان داشته باشد. در این آزمایش مشاهده شد که کاربرد کود بیوفسفات بارور-2 بر صفاتی نظیر جوانه زنی، ارتفاع بوته، میزان کلروفیل، غلظت عناصر غذایی و اسانس گیاهان تأثیر معنی داری داشته است. این کودها عمدتاً از طریق بهبود جذب عناصر غذایی به ویژه فسفر و نیتروژن بر این فاکتورها تأثیر گذاشته اند. همچنین نتایج نشان داد که کاربرد کود دامی بر برخی خصوصیات کمی و کیفی دو گیاه ریحان و مرزه تأثیر معنی داری داشت و ضمناً کود دامی 20% به مراتب نتایج بهتری نسبت به کاربرد 40% آن در پی خواهد داشت. کود دامی سبب بهبود صفاتی نظیر طول میانگره، قطر ساقه، غلظت فسفر اندام هوایی، میزان ویتامین ث و میزان اسانس گیاهان شد. طبق نتایج حاصله در این تحقیق، تیمار ورمی کمپوست 20%، تلقیح بذرها با کود بیوفسفات بارور2 و کود دامی 20% شرایط بهتری را نسبت به تیمار شاهد و همچنین تیمار کود شیمیایی npk برای دستیابی به بیش ترین عملکرد کمی و کیفی در گیاهان ریحان و مرزه در یک سیستم زراعی ارگانیک و پایدار فراهم آورده است.
محبوبه رشیدی طغرالجردی محمدکاظم سوری
ریحان با نام علمی ocimum basilicum l. از خانواده نعناعیان و شاهی با نام علمیlepidium sativum l. از خانواده چلیپائیان، جزء مهم ترین سبزیجات برگی هستند که به دلیل ارزش بالای تغذیه ای امروزه جایگاه خاصی در رژیم های غذایی مخصوصاً در ایران دارند. تغذیه گیاه و در دسترس بودن عناصر غذایی از فاکتورهای مهم و موثر در عملکرد کمی و کیفی محصولات کشاورزی است، که در این بین مخصوصاً برای محصولات باغبانی نیتروژن یکی از مهم ترین عناصر غذایی می باشد. استفاده از کودهای نیتروژنی و عمدتاً اوره برای بهبود تولید گیاهان زراعی و باغی در جهان بسیار وسیع است. با توجه به حلالیت بالای کودهای نیتروژنه از جمله اوره و توانایی کم خاک در نگهداری این عنصر غذایی، آن اغلب آبشویی شده و راندمان مصرف کود به شدت کاهش می یابد. این وضعیت همواره منجر به انواع آلودگی های زیست محیطی می گردد که تهدیدی جدی برای اکوسیستم و حیات می باشد. لذا در این تحقیق برای بهبود وضعیت و راندمان کودهای اوره، از کود اوره بصورت پلت شده استفاده شد و پاسخ رشدونمو دو گیاه ریحان و شاهی تحت کاربرد این نوع کود به صورت گلدانی و گلخانه ای مورد مطالعه قرار گرفت. تیمارها در این آزمایش شامل غلظت نیتروژن (اوره درصد وزنی) در دو سطح (35 و 50 % وزن پلت)، میزان فشردگی پلت در دو سطح کم (700-600 کیلوگرم بر متر مکعب) و زیاد (1000-900 کیلوگرم بر متر مکعب) همراه با تیمار بدون کاربرد کود (شاهد) و تیمار کود شیمیایی اوره در 4 تکرار بود. نتایج این تحقیق نشان داد که اثر تیمارها در گیاه شاهی برای ارتفاع گیاه در اواسط و پایان فصل رشد، طول و عرض برگ، تعداد برگ و تعداد گیاهان گلدار، وزن خشک گیاهان، مواد جامد محلول، اسیدیته قابل تیتراسیون، پ هاش و درصد نیتروژن گیاه از نظر آماری در سطح 1% معنی دار می باشند. همچنین در گیاه ریحان ارتفاع گیاهان در زمان برداشت، وزن تر و خشک گیاهان، عملکرد، مواد جامد محلول، اسیدیته قابل تیتراسیون، ویتامین ث و پ هاش عصاره برگی، درصد نیتروژن گیاهان، درصد وزنی اسانس، تعداد گیاهان در هر گلدان و طول میانگره در سطح 1% معنی دار بودند. همچنین نتایج نشان داد که در گیاه شاهی فاکتور وزن تر و در گیاه ریحان فاکتورهای ارتفاع گیاهان در اواسط فصل رشد، طول و عرض برگ در سطح 5% تفاوت معنی داری بین تیمارها نشان می دهد. در هر دو گیاه ریحان و شاهی اثر تیمارهای کود پلت بر شاخص کلروفیل برگ تاثیر معنی داری نداشت. همچنین در گیاه ریحان تیمارها بر تعداد شاخه گل دهنده، قطر ساقه، متوسط وزن تر یک گیاه و عملکرد اسانس تاثیر معنی داری نداشتند. بطور کلی در این تحقیق بهترین عملکرد را پلت های با فشردگی کم داشته و بهترین تیمار استفاده شده، پلت دارای فشردگی کم و 35% وزنی اوره بود. در بین دو گیاه پاسخ گیاه شاهی نسبت به ریحان به کاربرد سطوح مختلف کود پلت بهتر بود. به هر حال در گیاه ریحان گیاهان شاهد رشد ونمو و عملکرد بهتری از تیمارهای کودی مخصوصاً تیمارهای کود پلت داشتند. و در بین تیمارهای پلت تیمار دارای فشردگی کم و 35% وزنی اوره بهتر از بقیه تیمارها بود. لذا در این تحقیق گیاه شاهی یک گیاه مناسب و ریحان گیاهی نسبتاً حساس به کاربرد اوره به صورت پلت بود.
فرزانه یعقوبی سورکی محمدکاظم سوری
فلفل و خیار از مهم ترین محصولات باغبانی و گلخانه ای در سراسر دنیا می باشند که همواره جایگاه خاصی در رژیم های غذایی و سلامت انسان دارند. رسیدن به اپتیمم عملکرد کمی و کیفی در این محصولات از اهمیت بالایی برخوردار است که تغذیه گیاه یکی از ابزارهای اصلی در این مورد می-باشد. در بین عناصر ضروری مورد نیاز گیاه نیتروژن از جایگاه ویژه ای در تغذیه گیاهی برخوردار است. امروزه در کشاورزی کاربرد کودهای نیتروژنی حدود بیش از 70 درصد مصرف کودها را شامل می شود. در سیستم های مختلف تولید از جمله خاک و هیدروپونیـک، نیتـرات و آمونیـوم به ترتیب مهم ترین فـرم های جذب نیتـروژن برای گیاه هستند. از نظـر راندمـان کاربرد و همچنین کاهش آلودگی محیط زیست، شکل آمونیومی نیتروژن بر شکل نیتراتی آن ارجحیت دارد. بیشتر کودهای نیتروژنه را می توان بدون مشکلی همانند کاربرد خاکی جهت تغذیه برگی نیز بکار برد. تغذیه برگی از بهترین، سریع ترین و ارزان ترین روش های تغذیه است که همواره بایستی با تغذیه از طریق سیستم ریشه ای توأم باشد. این پژوهش به منظور بررسی اثرات محلول پاشی غلظت های مختلف سولفات آمونیوم بر ویژگی های کمی و کیفی گیاه فلفل قلمی تحت سیستم کشت هیدروپونیک و خیار گلخانه ای تحت سیستم کشت خاکی طی سال 1392-1393 انجام شد. این تحقیق به صورت دو آزمایش جداگانه در قالب طرح کاملاً تصادفی با 6 سطح غلظت سولفات آمونیوم 0 (شاهد)، 25، 50، 75، 100 و 150 میلی مولار در چهار تکرار و در شرایط گلخانه ای به صورت محلول پاشی انجام گرفت. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که محلول پاشی سولفات آمونیوم در گیاه فلفل برای صفات وزن تر ریشه، قطر میوه، غلظت کاروتنوئیدها، تعداد کل میوه و کل عملکرد در سطح 1% و برای صفات طول شاخه اصلی، طول میوه، فنل کل، tss و phدر سطح 5% معنی دار بوده و در گیاه خیار گلخانه ای برای صفات شاخص کلروفیل، تعداد شاخه جانبی، درصد وزن خشک برگ، درصد ماده خشک میوه، سفتی بافت میوه، ph عصاره میوه، ویتامین ث، تعداد میوه، عملکرد و کاهش وزن میوه (آب از دست دهی) بعد از 24، 48 و 72 ساعت از لحاظ آماری در سطح 1% معنی دار شده است. نتایج مقایسه میانگین ها نیز در گیاه فلفل قلمی نشان داد که بسیاری از ویژگی ها از جمله ارتفاع گیاه، متوسط وزن میوه، تعداد میوه و عملکرد در محلول پاشی غلظت های بالای سولفات آمونیوم کاهش یافت در حالی که درصد وزن خشک برگ و ph عصاره میوه افزایش نشان دادند. بیشترین طول و قطر میوه و همچنین مواد جامد محلول میوه در تیمار محلول پاشی غلظت های 25 و 50 میلی مولار بدست آمد. تعداد میوه و عملکرد نیز در تیمارهای محلول پاشی تا غلظت 75 میلی مولار نسبت به شاهد افزایش نشان داد ولی در تیمارهای 100 و 150 میلی مولار کاهش یافت. در گیاه خیار نیز با افزایش غلظت سولفات آمونیوم تعداد شاخه های جانبی در گیاه کاهش و درصد وزن خشک برگ افزایش یافت. شاخص کلروفیل به جز در تیمارهای 25 و 50 میلی مولار که افزایش نشان دادند، تحت تأثیر سایر تیمارهای محلول پاشی کاهش یافت. میزان ph آب میوه با افزایش غلظت سولفات آمونیوم افزایش یافت. درصد ماده خشک میوه، سفتی بافت میوه، تعداد میوه کل و عملکرد به جز تیمار 25 میلی مولار در اثر تیمارهای محلول پاشی سولفات آمونیوم نسبت به شاهد کاهش یافتند. تیمارهای محلول پاشی سولفات آمونیوم، جدا از غلظت کاربردی، باعث افزایش آب از دست دهی میوه ها در نگهداری در دمای معمولی اتاق نسبت به شاهد گردیدند. به طور کلی نتایج نشان داد که گیاه فلفل تحمل بیشتری به محلول پاشی سولفات آمونیوم نسبت به گیاه خیار دارد. غلظت های بالا در گیاه خیار منجر به لکه های کلروزه و نکروزه زیادی در برگ گردید درحالی که در روی گیاه تنها غلظت 150 میلی مولار باعث لکه های خفیف کلروزه گردید
شهره زیودار محمدکاظم سوری
عملکرد و کیفیت میوه و روغن در مناطق غیر بومی کاشت زیتون مانند منطقه اهواز در استان خوزستان معمولاً پایین می باشد، بنابراین اتخاذ روش های مناسب جهت رسیدن به کیفیت و کمیت مطلوب میوه از اهمیت خاصی برخوردار است. در این راستا اعمال روش های تغذیه با کارایی بالا از راهکارهای ممکن می باشد. تغذیه برگی، عناصر غذایی را مستقیم و به سرعت در اختیار گیاه قرار می دهد و روشی مناسب جهت تغذیه گیاهان است. پتاسیم از مهم ترین عناصر غذایی است که علاوه بر وظایف فیزیولوژیکی مهم، در بهبود کیفیت محصولات کشاورزی نیز جایگاه ویژه ای دارد. به این منظور برای ارزیابی اثرات محلولپاشی سولفات پتاسیم بر برخی صفات کمی و کیفی سه رقم زیتون، آزمایشی طی سال های 1391 و 1392 در باغ زیتون گروه باغبانی دانشگاه شهید چمران اهواز به صورت کرت های خرد شده با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. ارقام زیتون با 3 سطح (میشن، کرونایکی و دزفولی) و محلولپاشی سولفات پتاسیم با سه سطح (0 ، 1 و 2 گرم در لیتر) به ترتیب به عنوان فاکتور اصلی و فرعی بودند. در این پژوهش شاخص های وزن میوه، وزن تر و خشک گوشت میوه، وزن هسته، نسبت گوشت به هسته، درصد روغن و ترکیب اسیدهای چرب روغن میوه، میزان کلروفیل، کربوهیدرات های محلول و برخی عناصر معدنی برگ و میوه، آنتوسیانین میوه، پتانسیل آب ساقه، محتوای نسبی آب برگ و هدایت روزنه ای برگ مورد اندازه گیری قرار گرفت.