نام پژوهشگر: مهدی غفاری
محمدرضا اردکانی مهدی غفاری
به منظور بررسی تأثیر گیاهان پوششی بر کنترل علف های هرز، عملکرد، اجزاء عملکرد، خصوصیات رشدی سیب زمینی رقم آگریا و برخی از ویژگی های فیزیکی خاک، آزمایشی در سال زراعی 88-1387 در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا به اجرا در آمد. این آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار و 10 تیمار انجام شد. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از: شاهد (بدون گیاه پوششی و بدون کنترل شیمیایی)، شاهد (بدون گیاه پوششی و با کنترل شیمیایی)، جو، تریتیکاله، کلزا و چاودار هر کدام با دو تراکم کاشت معمول و سه برابر معمول به عنوان گیاه پوششی. وزن خشک گیاهان پوششی و وزن خشک، تراکم و تنوع علف های هرز زمستانه قبل از برگرداندن گیاهان پوششی به خاک، تعیین شد. نمونه برداری از علف های هرز تابستانه در کلیه ی تیمارها از 15 روز پس از سبز شدن سیب زمینی آغاز و هر 30 روز یکبار انجام شد. نمونه برداری از خاک جهت تعیین درصد ماده آلی و وزن مخصوص ظاهری خاک طی 2 مرحله، قبل از کاشت گیاهان پوششی و قبل از برداشت سیب زمینی انجام شد. جهت تعیین دمای خاک، نمونه برداری از روز کاشت تا 90% سبز شدگی کرت ها به صورت روزانه و در زمان معین انجام شد. به منظور بررسی شاخص های رشد گیاه زراعی، نمونه برداری از 15 روز پس از سبز شدن سیب زمینی با فاصله 15 روز یکبار صورت گرفت. نتایج نشان داد که در بین تیمارهای آزمایشی، چاودار و جو با تراکم سه برابر حداکثر و کلزا با تراکم معمول حداقل ماده خشک را در طول دوره رشد تولید کردند. تیمارهای با تراکم کاشت سه برابر در مقایسه با تراکم معمول کنترل بهتری بر علف های هرز زمستانه داشتند که از این بین تیمارهای چاودار و جو با تراکم سه برابر، کمترین آلودگی را به علف های هرز نشان دادند. ترکیب علف های هرز تابستانه موجود در مزرعه شامل 11 گونه بود. گیاهان پوششی بر تعداد بوته و وزن خشک علف های هرز به طور معنی دار اثر گذار بودند، طی 3 مرحله نمونه برداری علف هرز تیمارهای تراکم معمول و سه برابر هر گیاه پوششی اختلاف معنی دار از نظر کنترل علف های هرز نشان ندادند. اما از این بین تیمارهای چاودار با تراکم معمول وسه برابر و جو با تراکم سه برابر در مرحله اول (15 روز پس از سبز شدن)، چاودار و جو با تراکم سه برابر در مرحله دوم (45 روز پس از سبز شدن) و چاودار و کلزا با تراکم معمول 75 روز پس از سبز شدن بیشترین کنترل علف های هرز را دارا بودند. تیمارهای چاودار و جو با تراکم سه برابر به همراه تیمار چاودار تراکم معمول دارای حداکثر ماده آلی و حداقل وزن مخصوص ظاهری خاک بودند. در مورد دمای خاک تیمار چاودار با تراکم سه برابر، بالاترین میزان مجموع دمای موثر خاک را دارا بود. تیمارهای چاودار و جو با تراکم کاشت سه برابر حداکثر سرعت سبز شدن بوته را به خود اختصاص دادند. از نظر ویژگی های رشدی گیاه زراعی، تیمارهای کلزا و چاودار با تراکم کاشت معمول دارای حداکثر شاخص سطح برگ، تجمع ماده خشک کل و سرعت رشد محصول بودند. از نظر سرعت رشد غده نیز تیمارها تفاوت معنی دار نشان دادند. تیمارهای تراکم کاشت معمول و سه برابر هر گیاه پوششی از نظر عملکرد نهایی غده اختلاف معنی دار نشان ندادند. از این بین تیمارهای کلزا و چاودار با تراکم کاشت معمول به ترتیب بیشترین عملکرد نهایی غده را دارا بودند و عملکرد غده را از 5/43 تن در هکتار در تیمار شاهد (بدون کنترل) به 2/67 و3/65 تن در هکتار افزایش دادند. تیمار جو با تراکم سه برابر حداکثر تعداد غده در متر مربع را دارا بود. تیمارهای کلزا و چاودار با تراکم معمول بیشترین میانگین وزن غده را دارا بودند. طی این پژوهش مشخص شد در صورتی که هدف از کاشت گیاه پوششی بهبود شرایط خاک باشد استفاده از تراکم کاشت سه برابر گیاهان پوششی مطلوب تر است. که از بین تیمارها، تیمار چاودار تراکم سه برابر از نظر بهبود شرایط خاک برترین تیمار بود. اما هنگامی که هدف از کاشت گیاهان پوششی کنترل علف های هرز و افزایش عملکرد باشد، استفاده از تراکم کاشت معمول گیاهان پوششی بهتر است، چرا که ضمن کاهش هزینه بذر مصرفی، علف های هرز سیب زمینی را در حد تراکم های سه برابر کنترل کرده و حتی عملکرد بالاتری داشتند. از این نظر در میان تیمارها چاودار وکلزا با تراکم معمول گزینه های مناسب تری به عنوان کشت گیاه پوششی قبل از سیب زمینی می باشند.
مهدی غفاری مصطفی ولیزاده
در این بررسی از رهیافت پروتئومیک برای شناسایی پروتئین های درگیر در تحمل و حساسیت به خشکی لاین های اینبرد آفتابگردان استفاده شد. با اعمال تنش خشکی در مرحله گلدهی در طی دو سال ارزیابی مزرعه ای از بین 16 لاین آفتابگردان دو لاین rgk 21 و bgk 329 به ترتیب به عنوان حساس ترین و متحمل ترین لاین ها شناسایی شدند. لاین متحمل در مقایسه با لاین حساس از بیشترین طول دوره رویش، ارتفاع بوته، قطر ساقه و طبق، وزن هزار دانه، تعداد دانه در طبق، وزن خشک شاخه و ریشه، طول و قطر ریشه، شاخص برداشت، سطح برگ، میزان رطوبت نسبی، فلورسانس کلروفیل، میزان پرولین، شاخص کلروفیل، تنظیم اسمزی و عملکرد دانه وکمترین دمای برگ و سطح مخصوص برگ برخوردار بود. بیشترین تأثیر خشکی در پتانسیل آب برگ، میزان پرولین، سطح برگ، وزن خشک شاخه، میزان رطوبت نسبی و عملکرد دانه مشاهده شد. خصوصیات ریشه، شاخص برداشت، سطح مخصوص برگ، پتانسیل اسمزی، فلورسانس و شاخص کلروفیل از تنش خشکی متأثر نشدند. نتایج نشان داد که اندام های هوایی آفتابگردان در مقایسه با خصوصیات ریشه به شرایط خشک حساس تر هستند. در لاین های برخوردار از میزان رطوبت نسبی کم و زیاد به ترتیب خسارت بیوشیمیایی به عملکرد کوانتوم و محدودیت روزنه باعث کاهش بیشتر عملکرد در شرایط تنش خشکی شد. نتایج نشان داد که حفظ وضعیت رطوبتی مناسب از طریق حفظ سطح برگ تأثیر اصلی بر تحمل خشکی دارد و این به واسطه برخورداری از ریشه های طویل و توان تنظیم اسمزی بالا صورت می گیرد. با بررسی الگوی تغییرات بیان پروتئین با استفاده از الکتروفورز دو بعدی در مجموع 21 لکه از 347 لکه پروتئینی در لاین حساس و 27 لکه از 363 لکه پروتئینی در لاین متحمل به طور معنی دار از خشکی متأثر شدند که از میان آنها 18 و 24 پروتئین به ترتیب در لاین های حساس و متحمل با استفاده از طیف سنجی جرمی nano-lc ms/ms و مالدی-تاف شناسایی شدند. در لاین حساس81% ولی در لاین متحمل 52% پروتئین های شناسایی شده کاهش بیان داشتند. بیشترین پروتئین های شناسایی شده در گروه پروتئین های سیتوپلاسمی وکلروپلاستی/ متابولیسم و انرژی قرار داشت. در شرایط آبیاری محدود، در لاین حساس یکی از دو لکه پروتئینی گلیسرآلدئید 3- فسفات دهیدروژناز و در لاین متحمل یکی از دو لکه پروتئینی کربنیک آنهیدراز و cu/zn سوپراکسید دیسموتاز به عنوان لکه جدید ظاهر و دهیدراتاز/ اپی مراز وابسته به nad حذف شد. القای دی هیدروفلاوونول ردوکتاز، آلفا توبولین، 6 فسفو گلوکونات دهیدروژناز و گلیسر آلدئید 3 فسفات دهیدروژناز و کاهش لیپوکسی ژناز 19 اس لینولئات دانه، فردوکسین nadp ردوکتاز، oeei، فسفوگلیسرات موتاز، هیدروکسی پیروات ردوکتاز پراکسی زومی و کربنیک آنهیدراز در دو لاین حساس و متحمل حاکی از وجود یک استراتژی مشترک برای کاهش سوخت و ساز سلولی و تقویت ساختار سلولی در مقابله با خشکی بود. به نظر می رسد کاهش سطح oeei و فردوکسین nadp ردوکتاز مکانیسم سازگاری مشترک در جهت محافظت زنجیره انتقال الکترون کلروپلاستی از آسیب های ناشی از گونه های فعال اکسیژن است. افزایش سطح 6-فسفو گلوکونات دهیدروژناز در دو لاین حساس و متحمل به عنوان القاگر مسیر پنتوز فسفات و فعال کردن مسیرهای جایگزین تأمین انرژی برای حفظ فرایندهای حیاتی و مقابله با گونه های فعال اکسیژن در شرایط تنش خشکی به شمار رفت. کاهش سطح انولاز و 3-فسفوگلیسرات کیناز نشانه ای ازآسیب متابولیکی در لاین حساس بود. در لاین متحمل افزایش سطح atp سنتاز میتوکندریایی، گلیسر آلدئید تری فسفات دهیدروژناز و ساکارز سنتاز پاسخ سازگاری برای تأمین انرژی، افزایش متیونین سنتاز و مالیک آنزیم واکنش حفاظتی برای کاهش تلفات رطوبتی و القای cu/zn سوپر اکسید دیسموتاز برای محافظت ماشین فتوسنتزی از آسیب های ناشی از گونه های فعال اکسیژن در شرایط تنش خشکی تشخیص داده شد. بر اساس نتایج حاصل حفظ وضعیت رطوبتی مناسب از طریق تغییرات مورفو- فیزیولوژیکی با حفظ متابولیسم سلولی طبیعی و تغییرات پروتئین های درگیر در متابولیسم انرژی و دفاع ضد اکسیدان از مهمترین عوامل ایجاد سازگاری و تحمل به خشکی آفتابگردان هستند.
سیدحمیدرضا عظیم محمود ترابی انگجی
در این پروژه، آمیزه لاستیکی مقاوم به ترکیبات نفتی بر پایه nbr، با اضافه نمودن pvc و نانو خاک رس به منظور استفاده به عنوان اورینگ و پکینگ در صنعت نفت تهیه شد. در تهیه این آمیزه نانوکامپوزیت، از دو نوع خاک رس اصلاح شده تجاری کلوزیت b30 - اصلاح سطح شده با نمکهای آمونیوم چهار تایی- و بنتونیت طبیعی آبدوست که با یک روش نوین اصلاح سطح گردید استفاده شد. در این روش جدید، اصلاح سطح بنتونیت با استفاده از پرتوهای الکترونی و tmptma در شرایط خاص انجام گرفت. از pvc بدلیل امتزاج پذیری خوب با nbr جهت بالابردن خواص مقاومت ازونی، مقاومت شیمیایی، مقاومت محیطی و استحکام کششی استفاده شد. اثر پارامترهای فرآیند اختلاط شامل دما، زمان و سرعت تیغه چرخنده بر خواص مکانیکی و مورفولوژی محصول نهایی بررسی گردید. پس از آنالیز نتایج این مرحله، بهترین شرایط اختلاط انتخاب و نمونه های نانوکامپوزیت تهیه شده در این شرایط مبنای مطالعات بعدی قرار گرفت. از دو سیستم پخت گوگردی و پرتوهای پر انرژی برای پخت نمونه ها استفاده گردید. به منظور مطالعه مورفولوژی و چگونگی پراکنش و توزیع نانوذرات در ماتریس پلیمری، نمونه های پخت نشده و نمونه های پخت شده با سیستمهای مختلف، تحت آزمونهای xrd و afm قرار گرفتند. برخی خواص مکانیکی نظیر استحکام کششی، تغییر طول در نقطه شکست و مانای فشاری در نمونه ها اندازه گیری و مطالعه شد. در ادامه با توجه به کاربرد نهایی محصول، میزان تورم در محیطهای شیمیایی مختلف شامل بنزین، نفت سفید، نفت گاز، تولوئن و روغن 10 بررسی گردید. نتایج بدست آمده از آزمون xrd نشان داد که نانوذرات بصورت میان لایه و پرپرشده در ماتریس پلیمری توزیع شده است. همچنین تصاویر بدست آمده از آزمون afm نتایج حاصل از xrd را تایید نمود. با افزایش شبکه ای شدن، در تصاویر afm، شاهد تغییر مورفولوژی آلیاژ nbr/pvc بوده که این تغییر موجب توزیع یکنواخت تر نانوخاک رس در ماتریس پلیمر گردید. همچنین زبری سطح آمیزه به عنوان عامل نشان دهنده توزیع نانوخاک رس با استفاده از داده های afm بررسی شد. در آمیزه تهیه شده با کلوزیت b30 قبل از شبکه ای شدن در مقایسه با آمیزه بدون خاک رس، استحکام کششی حدود 40%، تغییر طول در نقطه شکست حدود 200% و مانای فشاری حدود 16% افزایش داشته ولی بعد از شبکه ای شدن در مقایسه با آمیزه بدون خاک رس، استحکام کششی، تغییر طول در نقطه شکست و مانای فشاری تقریبا بدون افزایش بود. در آمیزه تهیه شده با بنتونیت اصلاح شده قبل از شبکه ای شدن در مقایسه با آمیزه بدون خاک رس نیز، استحکام کششی حدود 17%، تغییر طول در نقطه شکست بیش از 200% و مانای فشاری حدود 16% افزایش داشته و بعد از شبکه ای شدن در مقایسه با آمیزه بدون خاک رس، از نظر استحکام کششی، تغییر طول در نقطه شکست و مانای فشاری تقریبا بدون افزایش بود. آمیزه پخت شده با گوگرد با وجود داشتن استحکام کششی مطلوب، از نظر مانای فشار بسیار ضعیف عمل نمود. از نقطه نظر خواص شیمیایی آمیزه بدون خاک رس و آمیزه با مقدار بالاتر pvc، در روغن 10 حل شده ولی در سایر حلالها از خود مقاومت بهتری نشان دادند. سایر آمیزه ها نیز به طور کلی مقاومت تورمی مطلوبی در برابر حلالها داشته و فقط در برابر محیط تولوئن مقاومت تورمی ضعیفی از خود نشان دادند. در نهایت با توجه به نتایج آزمونهای مکانیکی، شیمیایی و مورفولوژی آمیزه های مختلف، استفاده از فرمولاسیون 480 npو 780np جهت تولید اورینگ و پکینگ جهت مصرف در صنعت نفت توصیه می گردد.
مهدی غفاری مصطفی ملکوتیان
در جامعه ایران پس از ورود اسلام و بسط تشیع ، روحانیت و بویژه مرجعیت شیعه یکی از پر نفوذترین و تاثیرگذارترین اقشار اجتماعی بوده است و در بیشتر جریانهای سیاسی،اجتماعی و فرهنگی نفش مهمی ایفا نموده است . این تحقیق به طور فشرده به نقش و تاثیر اندیشمندان مذهبی و به طور خاص مرجعیت شیعه در راستای حرکت پیامبران و ائمه و بعد از غیبت کبری می پردازد.به دلیل اینکه اولین حکومت شیعی در ایران به طور رسمی از زمان صفویه تشکیل شد به این بخش بیشتر پرداخته شده است نقش بزرگانی همچون محقق کرکی و محمد باقر مجلسی در زمان صفویه و علمای عالیقدری چون آخوند خراسانی و نائینی در زمان قاجار برجسته تر از دیگران به نظر می رسد لیکن ما در این جستجو به این حقیقت تاریخی رسیدیم که این بزرگان گاه در نقش مرجعیت مانند میرزای شیرازی و ملاعلی کنی در زمان قاجار جلو مستعمره شدن ایران را میگیرند وگاه درنقش آیت الله مدرس وارد مجلس می شود و جلو انحرافات رضاخانی می ایستد، گاه همچون آیت الله کاشانی با مصدق همراه میشود وگاه به دلایل مذهبی دست از حمایت او برمیدارد لیکن نقطه اصلی همیشه روشن و مشخص است .بدون ذره ای تردید نقطه اصلی مذهب تشیع و راه راستین پیامبران بوده است ..چنانکه این برنامه ریشه دار فرهنگی و این استراتژی عمیق و دقیق،نهایتا ما را به شکوهمندانقلاب اسلامی رساند. ما ادراین تحقیق کوشیده ایم نقش اندیشمندان مذهبی و به طور خاص مرجعیت شیعه، در بیدار کردن مردم و سمت و سو دادن به این تحول عمیق فرهنگی را نشان دهیم جستجو و کاوش دراین باره ما را بدانجا رهنمون کرد که این خط الهی با اولین پیامبر آغاز گشته و تاکنون ادامه یافته است.
مهدی غفاری حسینعلی خنکدار
یکی از بهترین راههای حفاظت از فلزات در برابر خوردگی استفاده از پوششهای پلیمری است. بنا به دلایل زیست محیطی محققین به دنبال جایگزینی رنگدانه های کروماته و عوامل پخت دارای حلالهای فرار هستند. رنگدانه نانو پرک شیشه و عامل پخت پلی آمین آمید می توانند جایگزین های مناسبی برای رنگدانه های کروماته و عوامل پخت سنتی آمینی باشند. اولین مرحله در استفاده از یک سامانه کامپوزیتی جدید کسب دانش در ارتباط با چگونگی واکنش پخت آن است. مطالعه سینتیک پخت سامانه اپوکسی/پلی آمین آمید و بررسی اثر حضور نانو پرک شیشه بر سینتیک واکنش پخت این سامانه با استفاده از روش dsc انجام گردید. سینتیک واکنش پخت و مدلسازی آن با استفاده از دیدگاههای هم تبدیل و استفاده از مدل در روش هم دما انجام شد. پارامترهای سینتیک پخت در روش غیر هم دما نیز از روشهای هم تبدیل، مدل اوزاوا، مدل بورچارت و دانیلز بدست آمد. در هر دو روش هم دما و غیر هم دما با ارائه روشی جدید، سینتیک پخت با مدلسازی همزمان همه اطلاعات انجام گردید. از آنجا که در روش ارائه شده از کلیه اطلاعات بدست آمده از آزمون dsc بطور همزمان استفاده می شود لذا نتایج حاصل از این مدل تطابق بهتری را با نتایج تجربی بدست آمده نشان داد. نتایج کلیه روشها تائید کرد که سینتیک پخت سامانه اپوکسی/پلی آمین آمید از مرتبه اول پیروی می کند و هیچ گونه شیشه ای شدن در طی واکنش پخت رخ نمی دهد. همچنین اگرچه نانو پرک شیشه انرژی فعالسازی واکنش پخت را کاهش می دهد اما مدل سینتیکی آن را تغییر نمی دهد. در مرحله بعد تاثیر شیوه های اختلاط مکانیکی و فراصوت در توزیع نانو پرک با هدف یافتن بهترین روش اختلاط از نقطه نظرات میکروسکوپیک و ماکروسکوپیک توسط روشهایsem ،edx mapping و رئومتری انجام شد. همچنین برای یافتن آستانه های تجمعی از دیدگاه رئولوژیکی خواص رئولوژیکی رزین اپوکسی نظیر مدول ذخیره، مدول اتلاف و گرانروی در درصدهای مختلف نانو پرک شیشه یررسی گردید. بر اساس نتایج رئولوژی تشکیل شبکه های منطقه ای و پیوستن آنها بهم در محدوده 1 تا 2 درصد نانوپرک شیشه رخ می دهد. در ادامه جهت مطالعه اثر نانو پرک بر خواص خوردگی سامانه اپوکسی/پلی آمین آمید، پوششهایی با ترکیب درصد های مختلف نانو پرک تهیه گردید. نمونه ها در محلول خورنده 5% نمک کلرید سدیم در آب قرار گرفتند و در زمانهای مختلف، پوشش با روش eis مطالعه و نمودارهای باد و نایکوئیست آنها رسم شد، سپس نتایج بدست آمده با انتخاب مدار معادل و با استفاده از نرم افزار zview مدل شد. نتایج نشان می دهد که نمونه حاوی 0.5% نانوپرک بالاترین کارائی حفاظتی را دارد. جهت افزایش استحکام پوشش به فلز و درنتیجه افزایش کارائی حفاظتی سامانه، خصوصیات فیزیکی و شیمیایی لایه اکسید سطح فولاد کربنی با استفاده از محلولهای اسیدی و بازی تغییر و مورد مطالعه قرار گرفت. زبری و خواص شیمیایی سطح نمونه های آماده سازی شده و نشده با روش xps و afm اندازه گیری شد. آنالیز نتایج xps نشان می دهد که آلودگی های کربنی در سطح فلز پس از اصلاح شیمیایی کاهش، ولی درصد گروه هیدروکسیل در نمونه های اصلاح شده با اسید و باز به ترتیب کاهش و افزایش می یابد. همچنین برای مطالعه فصل مشترک در مقیاس مولکولی، نمونه های فولاد کربنی که سطح آنها با روشهای شیمیایی آماده سازی شده بود با سامانه اپوکسی/پلی آمین آمید پوشش داده شد. برای رسیدن به فصل مشترک برای اولین بار از روشی ابتکاری از ترکیب pull-off و edx استفاده شد. استحکام پوشش در نمونه های مختلف اندازه گیری و خصوصیات شیمیایی سطوح فلز و پوشش پس از جدایش در آزمون pull-off مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که سطح آماده سازی شده با اسید برهم کنش بیشتری با عوامل آمیدی دارد درحالیکه سطح آماده سازی شده با محلول بازی برهم کنش بیشتری با عوامل آمینی نشان می دهد. ویژگیهای فصل مشترک از دیدگاه ماکروسکوپیک با ایجاد شکاف در پوشش و قرار دادن آن در محلول 5% نمک و عکس برداری توسط میکروسکوپ نوری در زمانهای مختلف و نیز استفاده از روش eis انجام شد. نتایج بدست آمده تائید می کند که آماده سازی اسیدی سطح فولاد کربنی با افزایش استحکام فصل مشترک و مقاومت در برابر جدایش لایه ای کاتدی، مقاومت پوشش در برابر خوردگی را افزایش می دهد.
مهدی غفاری عبدعلی ناصری
برای طراحی سیستم های آبیاری قطره ای لازم است افت بار ناشی از جریان آب در بخش فیلتراسیون تعیین گردد. داشتن دیدگاهی صحیح از چگونگی رفتار و اجزا مختلف صافی های هیدروسیکلون امکان طراحی دقیق را فراهم می سازد لذا شناخت صحیح از هیدرولیک جریان در این صافی ها منجر به طراحی دقیق ابعاد هیدروسیکلون با توجه به مشخصات جریان و به حداقل رساندن افت بار هیدرولیکی در آنها می گردد. به این منظور در تحقیق حاضر هیدروسیکلون های 20 و 12 و 8 اینچی انتخاب گردید و شبیه سازی عددی بر روی این هیدروسیکلون ها انجام گرفت. نتایج شبیه سازی عددی با مدل فیزیکی و نتایج تجربی اخذ شده از آزمایش هیدروسیکلون های 20 و 12 و 8 اینچی مورد مقایسه و اعتبارسنجی قرار گرفت. سپس به دلیل اندازه کوچکتر و حساسیت بالاتر به تغییرات اقدام به انتخاب هیدروسیکلون 8 اینچ شد و به بررسی اثر تغییر ابعاد هندسی این هیدروسیکلون نظیر قطر داخلی لوله ورودی و خروجی، قطر راس قسمت مخروطی، طول بخش استوانه ای فیلتر، طول قسمت مخروطی بدنه فیلتر و طول قسمت داخلی لوله خروجی بر میزان هد تلفات در هیدروسیکلون و علت ایجاد آن پرداخته شد. پس از انجام بررسی ها نتایج نشان داد با افزایش دبی در یک هیدروسیکلون با ابعاد و هندسه ثابت، افت انرژی افزایش پیدا می کند. در دبی ثابت با افزایش ارتفاع سیلندر فوقانی و قطر داخلی لوله ی ورودی تلفات کاهش می یابد. همچنین در دبی ثابت با افزایش ارتفاع مخروط ناقص تحتانی، افزایش قطر راس قسمت مخروطی و کاهش طول بخش داخلی لوله خروجی هد تلفات کاهش جزئی می یابد.
مهدی غفاری محمدرضا بسمی
امروزه، برای ارائه ی خدمات به مصرف کننده، دیدگاه ها و نیازهای مصرف کننده باید نقش بیشتری را به خود اختصاص دهندو دیگر این مفهوم که برای رضایت مشتری افزایش سطح سرویس کافی خواهد بود در حال منسوخ شدن است. مشتری، محورتشکیلات وفلسفه ی وجودی سازمان هاست اوست که کیفیت را تعریف می کندو سازمان چاره ای جز این ندارد که کیفیت را ازدریچه ی دید مشتری بنگرند. امروزه دیگر کیفیت به مفهوم انطباق با استانداردها نیست بلکه می توان آنرا انطباق با خواست مشتری تعریف کرد. بنابراین باید به دنبال راهکارهایی برای شناسایی نیازها و خواسته های مصرف کننده بود تا براساس آن کیفیت ومشخصه های موجود در یک محصول رامعین نمود. یکی از موارد مهم در صنعت برق کیفیت وقابلیت اطمینانی است که مصرف کننده دریافت می کند. امروزه کیفیت و قابلیت اطمینان دریافتی مصرف کننده براساس خواست او، بیش از گذشته احساس می گردد. این پژوهش برای شناسایی نیازهای مصرف کننده ها استفاده از مدل کانو را پیشنهاد می کندو در ادامه برای اینکه این خواسته ها برای شرکت های توزیع برق و ارائه کنندگان سرویس قابل فهم تر باشداین خواسته ها را برای نصب تجهیزات فنی در شبکه تبدیل می کندو از طریق بهینه سازی این خواسته ها و دیدگاه ارائه دهندگان سرویس و هزینه ها، سطح ارائه نیازهای مصرف کننده های مختلف به نصب تجهیزات مختلف بیان می شود.
مهدی غفاری محمد حسین نوید فامیلی
از آنجا که هدف از تولید محصول در هر فرآیندی از جمله قالبگیری تزریقی، رسیدن به کیفیت مطلوب است، کنترل فرآیند امری الزامی است. بنابراین متغیری از فرآیند که بیشترین تأثیر را بر روی کیفیت قطع? نهایی دارد باید تحت کنترل باشد. شدت جریان پلیمر، به عنوان مهمترین متغیر فرآیند محسوب می گردد، اگرچه اندازه گیری مستقیم آن امکان پذیر نبوده و باید از روش های دیگری که اکثراً شامل اندازه گیری فشار قالب و یا سرعت تزریق است، کنترل شود. در این تحقیق پارامتر دمای مذاب به کمک کنترلر pid با ضرایب خود تنظیم کنترل شد همچنین برای کنترل فشار هیدرولیک، کنترلری با یک جزء پیش خور به همراه کنترلر pid با ضرایب خود تنظیم طراحی شد و در نهایت برای کنترل شدت جریان ورودی به قالب از تئوری پیشنهادی توسط تیم فایملی و بر اساس ورودی فشار هیدرولیک و سرعت تزریق انجام گرفت. نتایج نشان داد که کنترل فشار به درستی توانست نقطه تنظیم را رهگیری نماید و از سرعت و پایداری مناسبی برخوردار بود و از طرفی تئوری ارائه شده توسط تیم فامیلی نیز توانست رهگیری مناسبی از شدت جریان ورودی به قالب دنبال کند.
فاطمه جهانگیر علی بنده حق
برای بررسی اثر تنش کم آبی و تیمار خارجی پرولین بر فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان سوپراکسید دیسموتاز (sod)، کاتالاز (cat) و پراکسیداز (pox)، تیمار کم آبی ناشی از پلی اتیلن گلیکول در سه سطح صفر، 4- و 8- بار و پرولین در سه سطح صفر، 5 و 10 میلی مولار, در مرحله گیاهچه ای آفتابگردان مورد مطالعه قرار گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل با طرح پایه کاملا تصادفی بر روی 10 ژنوتیپ آفتابگردان متعلق به دو گروه حساس و متحمل انجام گرفت و الگوی نواری آنزیم ها با الکتروفورز در ژل های افقی آکریل آمید 5/7 درصد بررسی شد. در کل برای cat، sod، و pox به ترتیب یک، دو و چهار ایزوفرم قابل تکرار مشاهده شد. ارزیابی کمی فعالیت دنسیتومتریک هفت ایزوزیم مشاهده شده بکمک نرم افزار mcid و تجزیه های آماری داده ها نشان داد که بین ژنوتیپ های مورد مطالعه از نظر فعالیت چهار ایزوزیم sod1، sod2، cat1 و pox1 تفاوت معنی دار وجود دارد. ایزوزیم sod1 با افزایش میزان تنش و تیمار پرولین تغییر معنی دار نشان نداد. اثر متقابل ژنوتیپ × تنش و ژنوتیپ × پرولین برای sod2 معنی دار شد. تنش کم آبی و اثر متقابل تنش × ژنوتیپ روی فعالیت ایزوزیم cat1 اثر معنی دار گذاشت. در حالی که فعالیت ایزوزیم pox1 در سطوح تنش و پرولین غیر معنی دار بود، اثر متقابل ژنوتیپ × پرولین و تنش × پرولین و اثر سه جانبه تنش × پرولین × ژنوتیپ معنی دار شد. فعالیت ایزوزیم sod2 تا حد زیادی تحت تاثیر ژنوتیپ قرار گرفت به طوری که در سطوح مختلف تنش و پرولین، برخی ژنوتیپ ها افزایش فعالیت نشان دادند و برخی دیگر واکنش نشان ندادند. با افزایش میزان تنش فعالیت ایزوزیم cat1 و pox1 افزایش یافت. تیمار خارجی 5 میلی مولار پرولین باعث کاهش فعالیت ایزوزیم pox1و cat1 در حضور تنش شد. تجزیه داده ها بر اساس دو گروه حساس و متحمل آفتابگردان در برابر تنش کم آبی نشان داد که تنها فعالیت pox1 بین دو گروه فوق اختلاف معنی دار دارد و لذا در صورت تایید این نتیجه می توان از این ایزوزیم در تشخیص ژنوتیپ های متحمل به کم آبی در مرحله گیاهچه ای استفاده کرد.
ناصر دلایی میلان مصطفی ولیزاده
اصلاح و معرفی ارقام متحمل به خشکی در مرحله گیاهچه¬ای از اهمیت روز افزونی برخوردار است. یکی از راه¬های تشخیص ارقام متحمل، می¬تواند استفاده از نشانگر¬های آنزیمی به خصوص آنزیم¬های آنتی¬اکسیدان باشد. به منظور ارزیابی میزان فعالیت آنزیم¬های آنتی¬اکسیدان کاتالاز (cat) پراکسیداز (pox)و سوپراکسید ¬دیسموتاز (sod) در پنج رقم آفتابگردان روغنی و پنج رقم آفتابگردان آجیلی در شرایط عادی و تنش در مرحله گیاهچه¬ای، آزمایشی در سال 1392-1393 پیاده گردید. آزمایش در قالب فاکتوریل با طرح پایه کاملا تصادفی در سه تکرار انجام شد. در این آزمایش فاکتور¬های آزمایش عبارت بودند از ارقام آفتابگردان (در دو گروه روغنی و آجیلی)، تنش اسمزی ایجاد شده توسط پلی¬اتیلن¬گلیکول در سه سطح (صفر ، 5- بار و 10- بار) و تیمار پرولین در سه سطح (صفر، 6 و 12 میلی¬مولار). آنزیم¬ها توسط ژل پلی-آکریل¬آمید افقی 8% مورد جداسازی و رنگ¬آمیزی قرار گرفتند و فعالیت ایزوزیمی با استفاده از نرم¬افزار mcid، به¬صورت کمی درآمد. تجزیه واریانس داده¬های کمی¬شده کاتالاز نشان داد که در بین ارقام آفتابگردان اختلاف معنی¬داری در سطح احتمال 1% وجود دارد. در مورد ایزوزیم pox1 بین ژنوتیپ¬ها (ارقام) اختلاف معنی¬دار در سطح احتمال 1% درصد، اثر تنش اسمزی در سطح احتمال 5% و هم¬چنین اثر متقابل ژنوتیپ × تنش اسمزی در سطح احتمال 5% معنی¬دار گردید. اثر پرولین بر میزان فعالیت ایزوزیم pox1 در سطح احتمال 1% درصد معنی¬دار گردید به¬طوری¬که با افزایش غلظت پرولین اعمال شده، از شدت فعالیت ایزوزیم pox1 کاسته شده و مشاهده گردید که پرولین به¬عنوان ضدتنش عمل کرده است. در بررسی ایزوزیم pox2 بین ارقام و هم¬چنین اثر متقابل ژنوتیپ × تنش اسمزی اختلاف معنی¬دار در سطح احتمال 1% مشاهده شد. در بررسی¬ مقایسات گروهی (اورتوگونال) در دو تیپ روغنی و آجیلی آفتابگردان مشاهده گردید که فقط اثر متقابل تیپ آفتابگردان × تنش اسمزی برای ایزوزیم pox2 در سطح احتمال 1% درصد معنی¬دار گردید. به¬طوری¬که با افزایش شدت تنش اسمزی به 5- و 10- بار در تیپ روغنی از شدت فعالیت ایزوزیم pox2 کاسته شد ولی در تیپ آجیلی با افزایش شدت تنش اسمزی فعالیت این ایزویم افزایش یافت. در مطالعه¬ی فعالیت ایزوزیم¬های مربوط به sod، در هر دو ایزوزیم sod1 و sod2 در بین ژنوتیپ¬ها اختلاف معنی¬دار در سطح احتمال 1% مشاهده گردید ولی اثر متقابل¬ها معنی¬دار بدست نیامدند.
محدثه غفاری مصطفی حیدری
به منظور بررسی اثرات عناصر سنگین سرب و کادمیم در غلظت¬های مختلف شوری بر خصوصیات شیمیایی خاک و چگونگی رشد در گیاه اسفناج، آزمایشی گلدانی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح پایه بلوک¬های کامل تصادفی با سه تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه شاهرود در سال 1392 انجام گردید. تیمارهای آزمایش شامل چهار سطح عنصر سنگین: صفر (شاهد یا عدم استفاده از عنصر سنگین)، سرب به میزان 20 میلی¬گرم در کیلوگرم خاک از منبع نیترات سرب، کادمیم به میزان20 میلی¬گرم در کیلوگرم خاک از منبع نیترات کادمیم و ترکیب سرب و کادمیم هرکدام به میزان 10 میلی¬گرم در کیلوگرم خاک به عنوان فاکتور اول و سه سطح شوری شامل شاهد (صفر)، 4 و 8 دسی¬زیمنس بر متر به عنوان فاکتور دوم لحاظ گردید. اعمال تنش شوری از مرحله دو برگی با استفاده از نمک nacl بر گیاه اعمال گردید. نتایج نشان داد در مراحل 4 و 12 برگی تأثیر شوری و فلزات سنگین بر رنگدانه¬های کارتنوئید، فلاونوئید و آنتوسیانین معنی¬دار بود. بالاترین میزان آنتوسیانین را در مرحله اول نمونه¬برداری تیمار کادمیم به خود اختصاص داد. در مرحله 12 برگی با افزایش سطوح شوری، میزان رنگیزه¬های کارتنوئید، فلاونوئید و آنتوسیانین در تیمار سرب کاهش و در کادمیم افزایش یافت. تجمع مقادیر کلروفیل a وb تحت تأثیر اثرات متقابل شوری و فلزات سنگین قرار گرفت. به طوری¬که با افزایش سطوح شوری، بیشترین میزان کلروفیل a و bدر تیمار کادمیم حاصل شد. بیشترین میزان کربوهیدرات محلول در مرحله اول نمونه¬برداری مربوط به تیمار ترکیب سرب و کادمیم در سطح شوری 8 دسی¬زیمنس بر متر بود. در مرحله دوم مشاهده شده که افزایش شوری میزان کربوهیدرات محلول را افزایش داد به طوری که بالاترین میزان کربوهیدرات محلول را تیمارهای ترکیب سرب و کادمیم در سطح شوری 4 دسی¬زیمنس بر متر و سرب و کادمیم در سطح شوری 8 دسی¬زیمنس بر متر دارا بودند. در هر دو مرحله نمونه¬برداری افزایش سطوح شوری به طور معنی¬داری منجر به افزایش میزان na در اندام هوایی اسفناج گردید. افزایش شوری سبب افزایش غلظت na در ریشه اسفناج نیز شد. اثر شوری میزان اسیدیته خاک را در مقایسه با تیمار شاهد (شوری صفر) به طور معنی¬داری افزایش داد. هدایت الکتریکی خاک تحت تأثیر اثرات متقابل شوری و فلزات سنگین قرار گرفت.
نسرین ارفع نیا مصطفی ولیزاده
خشکی از جمله تنش های فیزیکی است که به عنوان یکی از مهم ترین عوامل محدود کننده رشد و تولید گیاهان زراعی در اکثر نقاط جهان و ایران شناخته شده است. لذا شناسایی مکانیسم تحمل ارقام زراع? به تنش خشک? از د?دگاه بـه نـژادی همـواره مورد توجه بوده است. با توجه به شرایط اقلیم خشک و نیمه خشک کشور و محدودیت آب، تهیه ارقامی که در شرایط تنش کم آبی بتوانند عملکرد قابل قبول و پایداری داشته باشند ضرورت دارد. در این راستا، اثر تنش اسمزی ایجاد شده با پلی اتیلن گلیکول (peg) (در سه سطح صفر، 4- و 8- بار) و تیمار با پرولین (در سه سطح صفر، 5 و 10 میلی مولار) بر الگوی نوار بندی آنزیم های آنتی اکسیدان کاتالاز (cat)، پراکسیداز(pox) و سوپراکسید دیسموتاز(sod) در 11 ژنوتیپ آفتابگردان شامل دو گروه حساس و متحمل به خشکی و یک ژنوتیپ شاهد در مرحله گیاهچهای در بافت ریشه مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل با طرح پایه کاملاً تصادفی در سه تکرار اجرا شد. پس از استخراج آنزیمها، الکتروفورز با استفاده از ژل پلی آکریلامید 5/7 درصد افقی انجام و تصاویر حاصله توسط نرم افزار mcid ارزیابی کمی شدند.
زهراالسادات میرباقری غضنفر میرجلیلی
چکیده ندارد.
سهیلا احمدپور جلال صبا
چکیده ندارد.