نام پژوهشگر: هما حجتی

مبانی اخلاق در مثنوی مولوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1370
  هما حجتی   غلامحسین یوسفی

دراین رساله سعی شده است با دید اخلاقی با مسائل برخورد شود نه با تقسیم بندی عرفانی . قالب کار صرفا نه قالبهای اخلاقی کتابهایی چون اخلاق ناصری بوده است و نه قالب کتابهایی چون رساله قشیریه و دیگر کتب عرفانی، بلکه آنچه ازنظر مولا از لحاظ اخلاقی مهم است ، مبنای کار قرار گرفته است و فضیلت های اصلی بشمارآم است . سایر صفات خوب و بد اخلاقی که در نظر مولانا اهمیت دارد و تقریبا همه د سطح مطرح شده اند، درقالب مبانی اخلاق کتابهای اخلاقی زمان وی گنجانده شده است . اما آنچه دراین رساله مهم است سخن مولانا و محتوای کار اوست و ذکر این نکته ک وی چگونه به بیان آنها پرداخته است . دراین رساله ضمن آوردن مبانی اخلاق، یک روش عملی و سیر و سلوک مورد نظر قرار گرفته است تا راهی باشد برای کمال . ای روش ، اول شناخت حق است و سپس پاک شدن از بدیها و توبه کردن و با عشق و اخ قدم درراه کسب فضایل نهادن . به این ترتیب که دراین رساله بعد از بیان اخلاق قرن هشتم و اوضاع اجتماعی آن از لحاظ اخلاقی، هدف مثنوی روشن شده است . سپس به مهمترین فضیلت ها از دیدگاه مولانا که معرفت حق است پرداخته شده است آنگاه دین وانبیاء و صفات انسان کامل و متعالی نوشته شده است و سپس فضیلت اعتدال آ است که اصل و اساس همه فضیلت هاست و انحراف از اعتدال است که باعث افر تفریط می شود که پایه ومبنای همه بدیهاست . آنگاه نویسنده لزوم راهنما و همنشی خوب را مطرح میکند، زیرا داشتن راهنمای آگاه در زندگی، بخصوص در سیر و سلوک عرفانی و تهذیب نفس از ضروریات است . وجود راهنما و همنشین خوب نیز جزو مب تعلیم و ارشاد می باشد . سپس فضیلت آزادگی و وارستگی آمده است که در سراسر مثنوی موج می زند و راه وصول به آن از طریق تهذیب نفس و صیقل دادن دل و رهایی از همه بدیهاست . پس از آنها، صفات دیگری را که مولانا نکوهش می کند و پایه تهذیب نفس است در قالب تقسیمات علم اخلاق آمده است مانند جهل، خشم، حرص وآنچه که از صفات بد در ذیل آنها قرار می گیرد . لازمه این تهذیب نفس توبه است و مرکب این راه، عشق و محبت است و اخلاص . تا بتوان در راه کسب فضایل گام برداشت . عشقی که ازنظر مولانا از عشق به خدا آغا میشود و تا عشق به همه مخلوقات گسترش می یابد . سپس سایر فضایل اخلاقی که مولا انسان را به کسب آنها دعوت میکند در تقسیمات اخلاقی آمده است مانند حکمت ، شجاعت ، عفت ، عدالت و آنچه که از صفات پسندیده در ذیل آنها می آید. درنهایت باوجود آنکه درتمام این رساله ترکیب مبانی اخلاق با عرفان موج می زند باز هم بخشی کوتاه با عنوان گذری بر ارتباط عرفان و اخلاق در مثنوی آمده است که می تواند در حقیقت همان تسامح در نظرگاهها را از دید مولانا بیان کند . به این معنی که در هر راهی باید خوبیها را دید و باهم تلفیق کرد و در راه کمال وتعالی ازآن استفاده نمود . در این صورت اختلافها رنگ می بازد و ازبین میرود و همه در نهایت به وحدت خواهند رسید . دراین رساله اساس کار، مثنوی مولوی تصحیح رینو ا. نیکلسون بوده است و هر شش دفتر مثنوی که شامل بر 26000 بیت است مورد بر و ارزیابی اخلاقی قرار گرفته است . در پایان رساله، علاوه بر فهرست منابع و ماخذ که مشتمل بر 92 کتاب بوده است ، فهرستی از داستانهای مثنوی باتوجه به کاربرد آنها در رساله آمده است .