نام پژوهشگر: حسن اکرمی
شیما قادری زهرا سهیلا سهیلی
هدف: ارزیابی اثر القایی مایع آمنیوتیک انسانی بر رشد و دگرتمایز سلولهای پوششی رنگدانه دار شبکیه به سلولهای گانگلیونی شبکیه و گیرنده های نوری استوانه ای شکل روشها: سلولهای پوششی رنگدانه دار شبکیه از کره چشم اجساد انسانی جنینی و نوزاد زیر یک سال جدا شده و در محیط کشت غنی شده با ده درصد سرم جنینی گوساله کشت داده شدند. پس از پر شدن ظرف کشت، سلولهای کشت داده شده تریپسینه شده مرتبا پاساژ داده شدند و در دو نوع محیط کشت سرم دار و مایع آمنیوتیک دار مورد آزمایش قرار گرفتند.جهت بررسی تاثیر مایع آمنیوتیک بر رشد سلولهای پوششی رنگدانه دار شبکیه تکثیر و مرگ این سلولها به کمک دو کیت الایزای تشخیص تکثیر سلولی و تشخیص آپوپتوز یا مرگ سلولی مطالعه شد.همچنین دگرتمایز سلولهای پوششی رنگدانه دار شبکیه به سلولهای گانگلیونی شبکیه و گیرنده نوری استوانه ای با استفاده از دو تکنیک ایمونوسیتوشیمی و real time pcr بررسی گردید. نتایج: کشت پرایمری سلولهای پوششی رنگدانه دار شبکیه با خلوص بالا تحت محیط های سرم دار و مایع آمنیوتیک دار انجام گردید و منجر به رشد و تکثیر سریع سلولها شد. پس از انتقال سلولهابه محیط در شیشه سلولها شروع به از دست دادن رنگدانه هایشان کردند و پس از چندین پاساژ سلولی کلنی سلولهای بنیادی/ پروژنیتوری و همچنین سلولهای شبه عصبی از نظر مورفولوژی شناسایی شدند. آنالیزایمونوسیتوشیمی بر روی سلولهای کشت داده شده در محیط 30% مایع آمنیوتیک بیان قابل توجه مارکر رودوپسین (30%) را در این سلولها نشان داد که بیانگر دگرتمایز سلول پوششی رنگدانه دار شبکیه به سلول گیرنده نوری استوانه ای شکل می باشد. همچنین نتایج آنالیز real time pcr تاثیر شگفت انگیز فاکتورهای رشد مایع آمنیوتیک را بر بیان پروتئین ویژه و مارکر سلولهای گانگلیونی (thy-1 ) نشان داد و مشخص ساخت که این تاثیربا نسبت مایع آمنیوتیک در محیط کشت رابطه مستقیم و تنگاتنگی دارد و به موازات افزایش غلظت مایع آمنیوتیک بطور چشمگیری افزایش می یابد. نتیجه گیری : مایع آمنیوتیک انسانی منبع غنی بسیار ارزشمندی از انواع فاکتورهای رشد می باشد که تاثیر چشمگیری بر رشد و تمایز سلولهای پوششی رنگدانه دار شبکیه از خود نشان می دهد و می تواند به عنوان یک جایگزین مناسب سرم در محیط های کشت مورد استفاده در تحقیقات بازتولید سلولهای شبکیه به کار گرفته شود.
حسن اکرمی زهرا-سهیلا سهیلی
چکیده استحاله سنی ماکولا (amd) ، شایع ترین علت کاهش بینایی در افراد بالای60 سال، در کشورهای پیشرفته است. اکثر موارد، کاهش شدید بینایی ناشی از amd ، به دلیل تغییرات ترشحی ماکولا روی می دهد. در نوع تر بیماری، نو- رگزایی مشمیه (cnv) و در نتیجه خونریزی زیر شبکیه، باعث از دست دادن بینایی می شود. سلول های اپی تلیال رنگدانه ای شبکیه (rpe) در حفظ ونگهداری و عملکرد طبیعی شبکیه نقش مهمی دارند. با استفاده از روشهای مهندسی بافت، پرده آمنیوتیک، به عنوان بستری برای کشت سلول های rpe و جایگزین کردن آنها با سلولهای rpe آسیب دیده در شبکیه چشم مطرح گردیده است. ما روشی را برای کشت سلول های rpe روی پرده آمنیوتیک استفاده کردیم. الگوی بیان ژن در سطح رونویسی مارکرهای اختصاصی سلولهای rpe، شامل ژن های rpe65 ، cralbp ، cd68 ، tyrosinase ، vegfکه در عملکرد طبیعی سلولهای rpe نقش دارند، با استفاده از روش real-time pcr کمی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بررسی بیان کمی نشان داد که رونویسی ژنهای rpe65، cd68 و vegf در سلولهای rpe کشت شده بر سطح پرده آمنیوتیک نسبت به سلولهای rpe کشت شده بر سطح ظروف کشت پلاستیکی افزایش داشته اند. از طرفی کشت سلولهای rpe بر سطح پرده آمنیوتیک تأثیری بر بیان ژن های cralbp و تیروزیناز ندارد. این نتایج نشان می دهد که پرده آمنوتیک مانع از تمایززدایی سلول های rpe می شوند. تعدادی فاکتور مهم در مسیر آبشاری رگزایی وجود دارند. با وجود این، نقش اصلی vegf، در شروع نو- رگزایی و بیماری های ترشحی چشم مشخص شده است. مهار طویل مدت vegf عوارض منفی از قبیل افزایش فشار خون و ترمبوزیس را در بیماران ایجاد می کند. میانکنش vegf با vegfr-1 به واسطه plgf القا می شود، به همین جهت plgf به عنوان ژن کاندید برای مهار نو- رگزایی در مشمیه مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق نشان داده شد که مهار plgf در سلولهای rpe اثری بر تکثیر سلولی و مرگ برنامه ریزی شده سلولی ندارد. همچنین اختلاف محسوسی در بیان ژنهای rpe65, cralbp and tyrosinase در سلولهای rpe تیمار شده با sirna علیه ژن plgf، در مقایسه با سلولهای rpe تیمار شده با scrambled-sirna و سلولهای rpe بدون تیمار، مشاهده نشد. مهار بیان ژن plgf در سلول های rpe موجب کاهش چشم گیری در رگزایی در in vitro بوسیله سلول های huvecs شد. همچنین مطالعه بیان کمی رونویسی 84 ژن کلیدی درگیر در رگزایی حاکی از تغییر بیان 20 ژن پس از فرونشانی بیان ژن plgf در سلولهای rpe دارد که در بین آنها 12 ژن افزایش و 8 ژن (علاوه بر ژن plgf) کاهش بیان را نشان می دادند.
فاطمه صنیع جهرمی زهرا سهیلا سهیلی
هدف: به منظور دستیابی به سلول های پروژنیتوری-عصبی شبکیه، کشت سلول های اپیتلیوم رنگدانه دار شبکیه (rpe) انجام شد و سپس این کشت تحت تاثیر مایع آمنیوتیک انسانی (af) قرار گرفت. روش ها: سلول های rpe جداسازی شده از کره های چشم اجساد انسانی در سنین جنینی تا نوزادی (که بیش از 24 ساعت از زمان مرگ آنها نگذشته بود) از بانک چشم جمهوری اسلامی ایران تهیه شد و در محیط dmem/f12 غنی شده با 10% سرم جنینی گوساله (fbs) کشت شدند. در پاساژهای مشخص، سلول ها تریپسینه شدند و تحت تاثیر محیط حاوی af (گرفته شده از خانم های باردار با سن بارداری حدود ??-?? هفتگی) کشت داده شدند. قدرت تحریک af بر تکثیر و مرگ سلول های rpe در پاساژهای 5-2، با استفاده از تکنیک elisa مورد سنجش قرار گرفت. همچنین بیان هسته ای پروتئین های مارکر پروژنیتوری شبکیه (pax6 , chx10 ) با استفاده از روش ایمونوسیتوشیمی (icc) در سلول های rpe کشت شده در محیط af 30% در مقایسه با محیط های fbs 10% و dmem/f12 بررسی شد. در ادامه، استخراج rna، ساخت cdna و real-time pcr نیز جهت تائید داده های قبلی انجام شد. نتایج: سنجش elisa، افزایش رشد سلول های rpe را در محیط کشت af 30% در مقایسه با محیط بدون af نشان داد، در حالیکه میزان رشد و تقسیم سلول ها در محیط af 30% و محیط fbs 10% تقریبا به یک میزان بود. بررسی های ایمونوسیتوشیمی از مارکرهای پروژنیتوری-عصبی شبکیه نشان داد که پروتئین های پروژنیتوری در سلول های تحت تاثیر محیط af30%، نسبت به سلول های کشت شده در محیط fbs 10% تا ? برابر افزایش یافته اند. بررسی کمی بیان ژن های پروژنیتوری با استفاده از آزمون real-time pcr نیز نتایج قبلی را مورد تائید قرار داد و توانایی af را برای افزایش سلول های پروژنیتوری در کشت rpe به اثبات رساند. نتیجه گیری: داده های ارائه شده در این تحقیق، نشان داد که af توانایی خوبی برای تحریک تکثیر سلول های rpe و جهت دهی آنها به مسیر تولید سلول های پروژنیتوری-عصبی شبکیه دارد. سلول های پروژنیتوری-عصبی شبکیه بدست آمده از این طریق می توانند یک مدل مناسب جهت انجام مطالعات پایه ای و حتی یک منبع سلولی مناسب برای درمان های جایگزینی سلولی در بیماری های شبکیه باشند.
ملیحه داوری زهرا-سهیلا سهیلی
مقدمه: سلول های اپی تلیومی پیگمانته شبکیه واقع در خارجی ترین لایه شبکیه قادرند تحت تاثیر فاکتورهای رشد مختلف بازگشت تمایز یافته و سپس به نورون های شبکیه دگرتمایز پیدا کنند. بررسی های پروتئومیکس نشان دادند که مایع آمنیوتیک حاوی فاکتورهای رشد گوناگونی نظیر egf,igf,ngf,fgf می باشد که در تکامل جنین نقش حیاتی دارند. در این مطالعه اثر مایع آمنیوتیک انسانی برالقای بازگشت تمایز و دگر تمایز سلول هایrpe مورد مطالعه قرار گرفت. مواد و روش ها: سلول های rpe از کره های چشم نوزادان زیر یک سال جدا و در محیط dmem/f12 حاوی 10% fbs کشت داده شدند و سپس سلول های rpe به مدت بیش از 30 روز تحت تاثیر af کشت داده شده و تغییرات مورفولوژیکی آن ها بررسی شد. همچنین با استفاده از روش ایمنوسیتوشیمی وجود مارکرهای پروژنیتوری و تمایزی نورون های شبکیه در کشت های تیمار بررسی و میزان بیان ژن های مربوطه در سطح مولکولی ارزیابی شد. نتایج: کشت های rpe تحت تاثیر af تشکیل کلنی های سلولی دادند که اکثریت سلول های آن nestin را به عنوان مارکر سلول های پروژنیتوری عصبی بیان می کردند. همچنین در کشت های تیمار بیان مارکرهای تمایزی pkc? برای سلول های دوقطبی و crabpi برای سلول های آماکراین شبکیه نیز مشخص گردید. بحث: نتایج نشان دادند که مایع آمنیوتیک به دلیل دارا بودن فاکتورهای رشد متعدد تاثیر قابل توجهی بر تمایز سلول های rpe به نورون های شبکیه دارد و سلول های rpe توانایی دگرتمایز به سایر سلول های عصبی شبکیه را تحت شرایط مناسب دارا می باشند. بنابراین می توان آن ها را به عنوان منبع سلولی مناسبی جهت مطالعات مربوط به تولید انواع نورون های شبکیه که در درمان بیماری های دژنراتیو شبکیه مورد نظر هستند، مورد ارزیابی بیشتر قرار داد.
آرزو ربزیا مهری آزاد بخت
آپوپتوز، یک شکل تنظیم شده ژنتیکی مرگ سلولی است که وقتی سلول در معرض تحریکات فیزیولوژیکی، آسیب زا یا سیتوتوکسیک قرار میگیرد، رخ میدهد. داروهای اپیوئیدی مانند مورفین، با اتصال به گیرنده های خود و تحریک این گیرنده ها وابسته به دوز مصرفی و مدت زمان استفاده، اثرات متفاوتی را القاء مینمایند. به طوری که مقایسه دوزهای پایین و بالای مورفین در محیط آزمایشگاه، اثرات دوگانه وابسته به غلظت، یعنی اثرات میتوژنی در غلظت های پایین و مهار رشد یا آپوپتوز را در غلظت های بالاتر تائید کرده اند. شواهد متعدد نشان داده اند که اپیوئیدها، میتوانند آپوپتوز را در سلول های عصبی و سایر سلول ها، مانند سلول های ایمنی، سلول های سرطانی و رده های سلولی کشت داده شده نورونی مانند رده سلولی 12pc القاء نمایند.2+ca یکی از تنظیم کننده های کلیدی بقای سلولی است، که در پاسخ به طیف وسیعی از شرایط آسیب زا، قادر به القای آپوپتوز می باشد. دراین مطالعه، تغییر در میزان بقای سلولی، آپوپتوز و بیان ژن پیش آپوپتوزی bax و ژن ضدآپوپتوزی bcl-2 به دنبال تیمار حاد با غلظت های مختلف مورفین همراه با غلظت های مختلف یون کلسیم خارج سلولی در رده سلولی 12 pcبررسی شد.سلول های pc12در محیط کشت rpmi1640حاوی 10% سرم جنین گاو و غلظت های مختلف مورفین (1 و 100 میکرومولار) همراه با غلظت های مختلف 2+ca خارج سلولی (0.7، 0.6، 0.5، 0.4، 0.3، 0.2 و 0.0 میلی مولار) به مدت 6، 12 و 24 ساعت کشت داده شدند. در این مطالعه، میزان بقای سلولی توسط روش رنگ آمیزی حیاتی نوترال رد مورد بررسی قرار گرفت. رنگ آمیزی افتراقی بیس بنزآمید و پروپیدیوم یدید و میکروسکوپی فلورسنس برای نشان دادن مرگ سلولی استفاده شد. با به کار بردن واکنش real time rt- pcr کمی، میزان بیان ژن های bax و bcl-2 مورد تحقیق قرار گرفت. نتایج آزمون رنگ آمیزی حیاتی توسط نوترال رد نشان داد که میزان بقای سلول های pc12 در حضور غلظت 100میکرومولار مورفین همراه با بالاترین غلظت یون کلسیم خارج سلولی یعنی 0.7 میلی مولاردر مقایسه با گروه کنترل کاهش یافت) 0.05. (p< رنگ آمیزی هسته ای بیس بنزآمید و پروپیدیوم یدید نشان داد غلظت 100میکرومولار مورفین همراه با بالاترین غلظت یون کلسیم خارج سلولی یعنی 0.7 در این مطالعه، نتایج real time rt-pcr کمی نشان داد که غلظت مورفین 100 میکرومولار در حضور 0.7 میلی مولار یون کلسیم خارج سلولی بیان ژن پیش آپوپتوزی bax را افزایش و بیان ژن ضد آپوپتوزی 2-bcl را کاهش میدهد) 0.05(p<. می توان نتیجه گرفت که، آپوپتوز القاء شده توسط مورفین وابسته به حضور یون کلسیم است.
رقیه قرایی سیروس قبادی
سابقه و هدف: باریجه (ferula gummosa boiss) گیاه بومی ایران است که در نواحی کوهستانی شمالی می روید. در طب سنتی ایران صمغ حاصل از بخش های هوایی آن جهت درمان دردهای معده، التیام زخم و... مورد استفاده قرار می گرفته است. در این مطالعه برای نخستین بار اثرات ضد تکثیری و القای آپوپتوز عصاره-های برگ وگل باریجه مورد سنجش قرار گرفت. مواد و روش ها: به منظور بررسی خواص ضد تکثیری و القای آپوپتوز عصاره های اتانولی برگ و گل باریجه، غلظت های µg/ml 70- 10 آنها بر علیه رده ی سلولی ags مورد استفاده قرار گرفت. فعالیت ضد تکثیری توسط تست-های نوترال رد و تریپان بلو مورد سنجش قرار گرفت و قطعه قطعه شدن dna و تست های فلوسیتومتری و میکروسکوپی رنگ آمیزی annexinv-pi جهت تایید وقوع آپوپتوز به کار گرفته شدند. نتایج: عصاره های برگ و گل باریجه در رفتاری وابسته به غلظت تکثیر سلول های رده ی ags ، با µg/ml 47/37 = ic50 برای عصاره ی گل و µg/ml 99/32 برای عصاره ی برگ، کاهش دادند. همانطور که نتایج حاصل از تست های مربوط به قطعه قطعه شدن dna و انتقال فسفاتیدیل سرین غشایی، نشان دادند عصاره های باریجه مرگ سلولی آپوپتوز را در رده ی سلولی ags القا نمودند. بحث: عصاره های باریجه خواص ضد تکثیری و همچنین القای آپوپتوز را نشان دادند. مطالعات بیشتری جهت شناسایی ترکیبات فعال و همچنین عملکردهای بیوشیمیایی و بیولوژیکی آنها نیاز است
زهرا قمبرعلی باغنی علی بیدمشکی پور
آنژیوژنز یا رگزایی، به معنی تشکیل مویرگ های جدید از عروق اولیه است. رگزایی در حالات مختلف پاتولوژیک از قبیل رشد تومور و متاستاز، آرتریت، رتینوپاتی دیابتی و هم چنین در فرآیند های فیزیولوژیک مانند رشد و نمو اندام، ترمیم زخم و رشد و نمو جنین دخیل می باشد. مهار رگزایی در حالات مختلف پاتولوژیک امری ضروری است، به عنوان مثال گسترش تومور وابسته به ایجاد عروق جدید است و مهار ایجاد رگ به طرف آن می تواند رشد تومور را متوقف کند. از این رو بسیاری از محققان اثرات فاکتورهای تحریک کننده و مهار کننده رگزایی را به دلیل اهمیت آن ها در جلوگیری از بروز و درمان این نوع از بیماری ها، در انواعی از مدل های آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار داده اند. گیاهان حاوی ترکیبات فعالی هستند که در میان آن ها ترکیباتی با ویژگی های موثر بر روی رگزایی وجود دارند. در این تحقیق اثر عصاره آبی-الکلی برگ انجیر ficus carica بر روی مراحل کلیدی رگزایی بررسی شد. جهت بررسی اثر عصاره بر روی این مراحل که شامل تکثیر، مهاجرت و تشکیل تیوب توسط سلول های اندوتلیال می باشد به ترتیب از روش های رنگ آمیزی حیاتی نوترال رد، scratch wound assay و کشت سلول ها بر روی ماتریژل استفاده شد. هم چنین جهت تعیین مکانیسم های ملکولی که عصاره آبی-الکلی برگ انجیر توسط آن ها در رگزایی مداخله ایجاد می کند، تغییرات بیان mrna دو ژن کلیدی vegfو ?3 integrin با استفاده از روش relative real-time quantitative r-t pcr مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادند که عصاره آبی-الکلی برگ انجیر در حالت وابسته به دوز از تکثیر، مهاجرت و تشکیل تیوب توسط سلول های اندوتلیال ممانعت می کند و هم چنین بیان mrna ژن های vegf و ?3 integrin را کاهش می دهد. این یافته ها این گیاه را به عنوان کاندیدی مناسب در مصارف غذایی و دارویی برای مقابله با پیشرفت مراحل رگزایی معرفی می کند و جداشدن جز یا اجزای موثر آن نقطه شروعی برای توسعه دارویی جدید است.
شفق حیدری حمید مهدیونی
پیشینه و هدف تحقیق: چویل (ferulago angulata) گیاهی پایا به طول 60 تا 150 سانتی متر می باشد و در شرق ترکیه، شمال عراق و ایران پراکنش دارد. در کشورهای مختلف مطالعات متعددی جهت بررسی اثرات ضد سرطانی گیاهان بومی انجام گردیده و اثر ترکیبات گیاهی بر انواع رده های سلول های سرطانی مورد ارزیابی قرار گرفته است. هدف این تحقیق تشخیص خواص ضد سرطانی این گیاه از طریق بررسی تأثیر کشندگی و ضد تکثیری عصاره های برگ و گل گیاه چویل بر رده سلولی آدنوکارسینومای معده (ags) و القای آپوپتوز در این سلول ها، می باشد. روش تحقیق: گیاه چویل از کوه های شاهو و نواکوه در استان کرمانشاه، غرب ایران، جمع آوری شد. به منظور تعیین کشندگی غلظت های مختلف عصاره های اتانولی برگ و گل گیاه چویل بر روی رده سلولی ags، از تست های تریپان بلو و نوترال رد استفاده شد. جهت ارزیابی وقوع آپوپتوز، تکنیک های تشخیص الگوی نردبانی dna و بررسی میکروسکوپی و فلوسیتومتری رنگ آمیزی آنکسین-v نشان دار شده با فلورسین، مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج: نتایج تست های تریپان بلو و نوترال رد نشان داد عصاره چویل در رفتاری وابسته به غلظت و زمان سبب مرگ سلول های ags می گردد (t-test, pvalue<0.05). بر اساس این نتایج، سلول های ags به عصاره اتانولی برگ چویل (نسبت به گل) حساس تر می باشند(two-way anova, pvalue<0.05). تأثیر عصاره اتانولی برگ و گل در بروز الگوی نردبانی dna به صورت وابسته به غلظت بود به طوریکه پس از گذشت زمان انکوباسیون 48 ساعت، در الکتروفورز ژل آگارز نمونه های تحت تیمار با غلظت های 160، 200 و 240 میکروگرم بر میلی لیتر عصاره گل چویل و در غلظت های 120، 160 و 200 میکروگرم بر میلی لیتر عصاره برگ چویل، الگوی نردبانی dna مشاهده شد. براساس نتایج رنگ آمیزی آنکسین-v نشان دار شده با فلورسین، در نمونه های تحت تیمار با غلظت های 40، 80 و 120 میکروگرم بر میلی لیتر عصاره گل و برگ بیشتر سلول ها در مراحل اولیه آپوپتوز قرار داشتند. در نمونه های تحت تیمار با غلظت های 160 میکروگرم بر میلی لیتر عصاره گل و برگ بیشتر سلول ها در مراحل انتهایی آپوپتوز قرار داشتند. همچنین براساس نتایج حاصل از فلوسیتومتری، در گروه های تحت تیمار با غلظت ای 80 و 160 میکروگرم بر میلی لیتر عصاره اتانولی برگ و گل گیاه چویل، با افزایش غلظت عصاره افزایش قابل ملاحظه ای در میزان سلول های آپوپتوزی در مراحل اولیه و انتهایی در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد. بحث: در این تحقیق برای نخستین بار تأثیرات قابل ملاحظه ی کشندگی و القای آپوپتوز توسط عصاره های اتانولی برگ و گل گیاه چویل بر روی رده سلولی ags، گزارش شد. بنابراین، با توجه به اهمیت القای آپوپتوز در سلول های سرطانی، عصاره چویل گزینه مناسبی به عنوان ترکیب گیاهی با خواص بالقوه ضد سرطانی برای تحقیقات آتی می باشد. مطالعات بیش تری جهت شناسایی ترکیبات فعال و بررسی مکانیسم اثر عصاره بر مسیرهای سیگنالی آپوپتوز، مورد نیاز است.
عبدالرضا نظری حمید مهدیونی
رادیکال آزاد گونه ی اتمی یا مولکولی است که بتواند به صورت مستقل وجود داشته باشد و حاوی الکترون منفرد در یکی از اربیتال های مولکولی خود باشد. رادیکال های آزاد موجود در بدن شامل گونه های فعال اکسیژن دار (ros) و گونه های فعال نیتروژن دار (rns) می باشند. تنش اکسایشی عبارت است از شرایطی که در آن تولید گونه های فعال اکسیژن ) ros ( بیشتر ازآنتی اکسیدان های دفاعی است و منجر به صدمات اکسایشی مولکول های سلول می شود. رادیکال های آزاد باعث پراکسیداسیون لیپیدها، اکسیداسیون پروتئین ها و صدمات به dna می شوند و در نهایت منجر به مرگ سلولی می گردند. ازجمله بیماری هایی که توسط ros ایجاد می شوند می توان به سرطان، پارکینسون و آلزایمر اشاره کرد. گیاهان، سیستم بسیار کارآمد و بهینه ای را برای برداشت ros دارا می باشند. ترکیبات آنتی اکسیدانی گیاهان شامل انواعی از مولکول ها )فنول ها،کاروتنوئیدها و ویتامین ها( چکیده پایان نامه های دانشگاه رازی کرمانشاه دانشکده : علوم و آنزیم ها )سوپراکسید دیسموتاز،کاتالاز وگلوتاتیون پراکسیداز( می باشد. از جمله گیاهانی که می تواند کاندیدای مناسبی برای مطالعات آنتی اکسیدانی باشد، گیاه باریجه (ferula gummosa boiss) است. گیاه باریجه، گیاهی است که عموماً درکوهستان ها و ارتفاعات مناطق زنجان، تهران، دماوند و چهارمحال و بختیاری رویش دارد. برخی از ترکیبات شیمیایی مربوط به میوه این گیاه شناسایی شده اند که از آن جمله می توان به ترکیبات فنولی و فلاوونوئیدی اشاره کرد. در این پژوهش، با توجه به محتوای شیمیایی گیاه باریجه، خاصیت آنتی اکسیدانی عصاره های آبی وآلی و همچنین اسانس آن با روش های frap ، dpph ، orac و caa مورد بررسی قرار گرفت. داده های به دست آمده از سنجش frap نشان داد که عصاره ی 5 % متانولی برگ باریجه بیشترین فعالیت آنتی اکسیدانی را دارد. بعد از آن، عصاره ی 5 % متانولی گل باریجه و عصاره ی ??? % اتانولی برگ باریجه بیشترین میزان فعالیت آنتی اکسیدانی را داشتند. عصاره ی اتانولی 5 % گل باریجه کمترین میزان فعالیت آنتی اکسیدانی را دارا بود. سنجش frap برای اسانس گل و برگ گیاه باریجه به دلیل مشکل حلالیت اسانس ها انجام پذیر نبود. داده های به دست آمده از سنجش fc نیز نتایج مشابه با سنجش frap را نشان داد. اما این آزمون، به دلایل مشابه با آنچه در مورد آزمایش frap وجود داشت، روی اسانس گیاه انجام نگرفت. تست dpph به صورت سینتیکی و غیر سینتیکی روی عصاره ها و اسانس گل و برگ گیاه باریجه انجام شد. نتایج این تست نیز مشابه با نتایج به دست آمده از تست frap بود. تست orac نیز به صورت سینتیکی روی عصاره های متانولی و اتانولی برگ و گل گیاه باریجه انجام شد. محاسبه ی ضریب همبستگی بین روش ها نشان داد که روش های frap ، dpph و fc بیشترین میزان همبستگی را با یکدیگر دارند. ارتباط بسیار پایینی بین روش های frap ، dpph و fc با روش orac وجود دارد. علت این امر می تواند به این دلیل باشد که روش orac به صورت سینتیکی عمل آنتی اکسیدان ها را مورد بررسی قرار داده و مکانیسم آن نیز مبتنی بر انتقال هیدروژن می باشد. در این پژوهش، روش caa که برای اندازه گیری فعالیت آنتی اکسیدانی در محیط سلولی به کار می رود، برای اندازه گیری فعالیت آنتی اکسیدانی عصاره ی متانولی 5 % گل باریجه روی سلول های k562 انجام شد. داده ها حاکی از آن بود که احتمالاً ترکیبات فعال عصاره یا در غشای سلولی نفوذ کرده و واکنش های زنجیری رادیکال در سطوح غشا را قطع کرده است، یا اینکه به گونه ای توسط سلول جذب شده اند و با رادیکال های فعال اکسیژن در درون سلول واکنش داده اند. در نهایت می توان این گونه نتیجه گیری نمود که ارزیابی فعالیت آنتی اکسیدانی یک ترکیب )یا عصاره یک گیاه( با استفاده از یک روش به منظور معرفی آن به عنوان یک آنتی اکسیدان نامناسب است. همچنین هیچ یک از روش ه ای شیمیایی مرسوم، فعالیت ترکیبات آنتی اکسیدانی در in vivo و پیچیدگی های متابولیسمی آن ها را در نظر نمی گیرد. از این رو، روش caa با لحاظ کردن برخی از پیچیدگی های متابولیسمی )از قبیل نفوذ ترکیب فعال به درون سلول و در امان ماندن از سیستم دفاعی سلول( می تواند روش مفیدتری برای ارزیابی و تعیین کمی فعالیت آنتی اکسیدانی ترکیبات کاندیدا باشد.
منصور امین زاده حسن اکرمی
پیشینه: داروهای ضدالتهاب غیراستروئیدی اساسا به عنوان کاهش دهنده ی درد جهت تسکین درد و کنترل التهاب استفاده می شوند. مطالعات متعدد اپیدمیولوژی، کلینیکی و آزمایشگاهی اشاره دارند به اینکه داروهای nsaid از قبیل ایبوپروفن پیشرفت و گسترش تعدادی از تومورها را مهار می کنند. استفاده ی طولانی مدت از ایبوپروفن و دیگر داروهای nsaid با کاهش خطر سرطان های پروستات، کولون، پستان و ریه همراه بوده است. در مطالعه حاضر اثر ایبوپروفن را بر آپوپتوز و رگ زایی در رده ی سلولی ags بررسی نمودیم. روش ها: سلول هایags مربوط به آدنوکارسینومای معده ی انسان با غلظت های مختلف ایبوپروفن تیمار داده شدند. در شرایط in vitro و با استفاده از دو روش تریپان بلو و نوترال رد سایتوتوکسیسیتی بررسی شد. برای سنجش آپوپتوز از دو روش annexin–v–fluos و الگوی نردبانی dna استفاده شد. با استفاده از روش ماتریژل در شرایط in vitro رگ زایی مورد ارزیابی قرار گرفت.
ریحانه طیبی علی بیدمشکی پور
سرطان، جمعیتی از سلول ها هستند که کنترل طبیعی خود را در رشد و تمایز از دست می دهند و بدون کنترل تکثیر می شوند. سرطان معده اولین و بیشترین فراوانی تومورهای بدخیم را در کشورهای آسیای شرقی دارد. متاستاز فرایندی هست که سلول های تومور مکان اولیه تومور را ترک می کنند و از طریق گردش خون به مکان های دور مهاجرت می کنند و یک تومور ثانویه را ایجاد می کنند. مهار متاستاز در حالات مختلف پاتولوژیک امری ضروری است،گسترش تومور وابسته به ایجاد متاستاز است و مهار متاستاز می تواند رشد تومور را متوقف کند. از این رو بسیاری از محققان اثرات فاکتورهای تحریک کننده و مهار کننده متاستاز را به دلیل اهمیت آن ها در جلوگیری از بروز و درمان این نوع از بیماری ها، در انواعی از مدل های آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار داده اند. گیاهان حاوی ترکیبات فعالی هستند که در میان آن ها ترکیباتی با ویژگی های موثر بر روی متاستاز وجود دارند. ficus carica یا انجیر گونه ای از خانواده moraceae است. میوه، ریشه، برگ و شیره این گیاه به عنوان یک داروی سنتی برای درمان انواعی از بیماری ها مثل بیماری های تنفسی، بیماری های قلبی- عروقی، التهاب و سرطان مورد استفاده قرار می گیرد. ماتریکس متالوپروتئینازها خانواده ای از پروتئازهای حاوی عنصر روی (zn) هستند که با شکستن باند های پپتیدی، پروتئین ها را دگرده می کنند و در بسیاری از فرایندهای فیزیولوژیک و پاتولوژیک که نیازمند تخریب ماتریکس خارج سلولی هستند از جمله رشد تومور، تهاجم و متاستاز نقش دارند، و بیان آن ها در سلول های سرطانی افزایش می یابد. به علاوه یکی از مولکول های اتصالی که درفرآیند متاستاز دخیل می باشد integrin ?3 است که در مهاجرت سلول های سرطان معده نقش دارد. در این مطالعه اثر ضد متاستاز برگ انجیر بر سلول های سرطان معده ags )) با روش رنگ آمیزی ldh,mtt,nr مورد بررسی قرارگرفت، هم چنین، برای بررسی مهاجرت و تهاجم سلول ها به ترتیب از روش های ترمیم زخم وترانس ول استفاده گردید، بیان ژن های mmp9,mmp2 و integrin ?3 به عنوان سه ژن موثر در فرآیند متاستاز با روش real-time pcr مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که عصاره آبی- الکلی برگ انجیر اثرات ضد متاستاز قابل توجهی دارد. عصاره در حالت وابسته به دوز مانع مهاجرت سلول های ags شد و هم چنین بیان ژن mmp9 را کاهش داد. این یافته ها این گیاه را به عنوان کاندیدی مناسب در مصارف غذایی و دارویی برای مقابله با پیشرفت مراحل متاستاز معرفی می کند.
احسان رئوفی حمید ابطحی
زمینه و هدف: هلیکوباکتر پیلوری شایع ترین باکتری است که جوامع انسانی را در بعد جهانی مبتلا به عفونت ساخته است. ژن ureb از مهمترین شاخص های بیماری زایی این باکتری می باشد. اوره آزیک آنزیم مولتی مر با وزن مولکولی بالا می باشد (kda 530 )و به دو زیر واحد ،? (kda 26.5 ) و ? (kda 61.7 )تقسیم شده است و این دو زیر واحد اصلی یکی از اختلافات مهم اوره آز هلیکوباکتر پیلوری با آنزیم های اوره آزسایر باکتری ها می باشد. در بررسی های ایمیونوژنیسیته ای که بر روی آنزیم اوره آز انجام شده است، نشان می دهند که آنتی بادی های مونوکلونال که با اپی توپ هایی از اوره آز b و aطراحی شده اند و فعالیت اتصالی بالایی با اوره آز در محیط آزمایشگاهی دارند، آنتی ژنیسیته ی زیر واحد b غالب تر و حفاظت شده تر است در مقایسه با زیر واحد a . هدف از این مطالعه بیان و بررسی خواص آنتی ژنیک پروتئین نوترکیب ureb هلیکوباکتر پیلوری در سرم انسان با هدف طراحی واکسن علیه هلیکوباکتر پیلوری در آینده است. مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، قطعه حاوی ناحیه دارای بالاترین خاصیت آنتی ژنیک ژن ureb به طول 603 جفت باز براساس نرم افزارهای بیوانفورماتیکی در زمینه epitope mapping بدست آمد، پس از تکثیر ناحیه مورد نظر با استفاده از روش pcr، در ناقل پلاسمیدیpbsk کلون شد و سپس به منظور تولید پروتئین نوترکیب در ناقل پلاسمیدی pet32a بیان شد. پس از خالص سازی پروتئین نوترکیب به وسیله کیت ni-nta، آنتی ژنیسیته آن به روش وسترن بلات با سرم افراد آلوده به عفونت فعال هلیکوباکتر پیلوری بررسی شد. یافته ها: نتایج pcr و تعیین توالی نشان داد که ژن هدف به درستی در ناقل مورد نظر کلون شده است. بیان پروتئین با استفاده از iptg القا شد. پروتئین بیان شده تخلیص و سپس دیالیز گردید و با آنتی بادی های استفاده شده در وسترن بلات واکنش داد. پروتئین نوترکیب با وزن ملکولی 42 کیلو دالتون بدست آمد. نتیجه گیری: پروتئین نوترکیب ureb دارای خاصیت آنتی ژنیک و ایمنوژنیک می باشد. بنابراین می توان از آن به عنوان کاندید مناسبی برای طراحی کیت های تشخیصی و واکسن هلیکوباکتر پیلوری استفاده نمود.
فاطمه محمودی سرتنگی حسن اکرمی
سرطان معده یکی از کشنده ترین و رایج ترین سرطان ها در تمام دنیا است. سرطان معده معمولا در مراحل پیشرفته تشخیص داده می شود و علی رغم مداخلات درمانی انجام شده افراد مبتلا جان خود را در اثر این بیماری از دست می دهند.در حال حاضر? به خوبی می دانیم که جمعیتی متمایز ونادر از سلول ها به نام سلول های بنیادی سرطانی یا سلول های شروع کننده تومور در بین سایر سلول های توموری وجود دارند که در هر تومور بدخیم باعث رشد تومور? تهاجم موضعی ومتاستاز به بافت های دور دست می شوند.در این مطالعه تاثیر مهار بیان ژنplgfبر ویژگی های سلول های بنیادی سرطان معده بررسی شد.
زهرا سادات یادگاری حسن اکرمی
سرطان معده یکی از مهم ترین انواع سرطان ها و دومین سرطان کشنده پس از سرطان ریه به خصوص در کشورهای آسیای شرقی است. بروز سرطان معده حاصل برهم کنش فاکتورهای محیطی ( وفاکتورهای ژنتیکی است . آلودگی با هلیکوباکترپیلوری به عنوان یک عامل اصلی در نموسرطان شناخته شده است. البته فقط تعداد کمی از افراد مبتلا به این عفونت به سرطان معده مبتلا می شوند و بر این اساس حدس می زنند که فاکتورهای ژنتیکی خود فرد نیز در استعداد ابتلا به سرطان معده تاثیر داشته باشد mirna ها حدود 3/1 از ژن های انسانی را که بسیاری ازآن ها ژن های اساسی مرتبط با سرطان هستند را کنترل می کنند مطالعات اخیر نشان داده است که mirna ها نقش مهمی را در پروسه های کلیدی سلول شامل تمایز, تکثیر وآپوپتوز بازی می کنند و می توانند به عنوان انکوژن یا مهار کننده تومور عمل کنند]8 [. شواهد زیادی وجود دارد که نشان می دهد snp های روی داده در توالی ژن های کدکننده ی mirna یا توالی های هدف mirna می تواند بر روی بیوژنز و کار mirna اثر بگذارد. بسیاری از پلی مورفیسم ها در mirna در ارتباط با بیماری ها هستند. این snp ها می تواند باعث فعالیت بیش از حد mirna شده که در این حالت بیش از حد به ژن هدف متصل می شود و در صورتی که ژن هدف آن یک مهارکننده تومور باشد دیگر بیان نمی شود یا ممکن است اثر snp به صورت از دست رفتن فعالیت mirna باشد در نتیجه به ژن هدف متصل نشده و اثر مهاری آن از بین می رود و اگر ژنهدف یک انکوژن باشد شاهد بیان بیش از حد آن خواهیم بود ] 8. [ یکی از mirnaهای مهم در این رابطه mir-146a می باشد. آنالیزهای آماری نشان داده است که تغییرات در ژن این mirna ارتباط قوی با متاستاز سرطان معده به گره های لنفاوی دارد و ژنوتیپ تغییر یافته آن در نمونه های سرطانی به طور بامعنایی بیشتر از نمونه های سالم است
حسن اکرمی هوشنگ کوکلان
چکیده ندارد.