نام پژوهشگر: علیجان آفتابی
مصطفی نژادحداد علیجان آفتابی
کانسارسازی سلستیت در تاقدیس بنگستان شمال غرب بهبهان، خوزستان، بیش از km50 رخنمون دارد. ماده معدنی با سنگ همبر چین خورده است و بین آهک توده ای در زیر و آهک شیلی بالایی از سازند آسماری قرار دارد. سلستیت دانه شکری با شکل های ظاهری سلستیت همراه با ادخال هایی از انیدریت، ژیپس و کلسیت، نشانه جانشینی sr2+ به جای ca2+ در سولفات کلسیم و کربنات کلسیم است. ساخت های زبرا و رگه ای، بلور های موزاییکی سلستیت با زوایای 1200، به دام افتادن بلور های ریز خود شکل درون بلور های بزرگتر و بی شکل، قطع شدگی بلورهای سلستیت نسل اول توسط کلسیت اسپاری و سلستیت؛ اثرات دیاژنز تاخیری و فرایندهای اپیژنتیک را بر سلستیت ها نشان می دهد. نسبت استرانسیوم به کلسیم در نمونه های سلستیتی بیش7500 برابر نسبت به مقدار آب دریا غنی شده است. مقدار sro با مقدار so3 همبستگی بالایی(0/998) دارد. نتایج تجزیه شمیایی عناصر کمیاب نیز تاثیر فرایندهای اپیژنتیک را تایید می کند. مقدار عناصر ba، pb، zn و cu در نمونه های نسل اول به ترتیب 300، 2، 3، 3 پی پی ام و در نمونه های نسل دوم به ترتیب4500، 6، 12، 8 پی پی ام است، که برای جداسازی دو نسل کانی زایی موثر هستند. شوراب های آزادشده از سازند های شیلی و اختلاط ایزوتوپ های استرانسیوم آنها با ایزوتوپ های این بخش از سازند آسماری، موجب جوان شدگی سن سنگ ها در منطقه شده است. به نظر می رسد در چاتین پایانی و آکی تانین آغازی مرکز حوضه(محل کنونی این تاقدیس) بالا می آید. نوسانات سطح آب دریا در این زمان محیط مناسبی برای رشد جلبک های خانواده سیانوفیسس(بین جزر و مد تا بالای جزر و مد) فراهم می کند. ته نشینی ژیپس و انیدریت در این محیط سولفات لازم را تامین کرده است. استرانسیوم آزاد شده از دولومیتی شدن آسماری میانی، موجب اشباع آب نسبت به استرانسیوم و ته نشست سلستیت نسل اول می شود. پیشروی دریای بوردیگالین منجر به پوشیده شدن و محفوظ ماندن سلستیت ها از فرسایش شده است. فاز کوهزایی میوسن میانی موجب دیاژنزمجدد، چین خوردگی و تشکیل سلستیت هایی با ساخت زبرا، اپی ژنتیک، رگه ای و ژئودی نسل دوم شده است.
مجتبی غلامی علیجان آفتابی
کانه زایی آهن رگه ای در مناطق باغین و رفسنجان، کرمان شامل نقاط گزدره، آب ترش، ارجاسب (حدفاصل استخروئیه تا ارجاسب) و کوه گبری در محدوده طول جغرافیایی ??20 ?56 تا ?45 ?56 و عرض جغرافیایی ?15?30 تا ?30 ?30 رخ داده است. محدوده کانسارسازی در یک زون خطی واقع در 50-25 کیلومتری شمال غرب باغین واقع شده اند.کانه زایی در آهک های پالئوزوئیک، شیل و شیست ژوراسیک، شیل، مارن و کنگلومرای کرتاسه و گرانیت بعد از ائوسن را قطع می نماید، بنابراین سن کانی زایی را می توان جوان تر از دوران سوم دانست. این کانه زایی در طول گسل ها و زون های برشی با روند شمال غرب -جنوب شرق صورت گرفته و عرض آن از کمتر از یک متر تا بیش از بیست متر متغیر می باشد. عمده ترین دگرسانی که با این رگه ها مشاهده می شود، دگرسانی کلریتی، دولومیتی و سیلیسی می باشد.کانی شناسی رگه ها ساده بوده و هماتیت و باریت کانی های اصلی و اولیه و گوتیت کانی ثانویه می باشد. مگنتیت، پیریت و گالن نیز به صورت فرعی حضور دارند که عمدتاً توسط هماتیت و گوتیت جانشین شده اند. کانه زایی هماتیت عمدتاً به صورت رگه ای و شکافه پرکن و فقط در موارد معدودی به صورت جانشینی رخ داده است. بر اساس مطالعات بافتی، کانی شناسی و روابط بین آنها، مراحل کانه زایی را می توان به دو مرحله گرمابی و یک مرحله سوپرژن تقسیم کرد. در مرحله اول گرمابی کانه زایی هماتیت و در مرحله دوم کانی زایی هماتیت همراه با باریت رخ داده است. کانه زایی سوپرژن آخرین فاز کانه زایی در منطقه می باشد. رگه های مورد مطالعه از نظر ژئوشیمیایی دارای ویژگی های منحصر به فرد مانند پایین بودن فسفر(120 گرم بر تن) و گوگرد (15/0 درصد)، پایین بودن عناصر ماگما دوست نیکل (62/25 گرم بر تن)، کروم (86/8 گرم بر تن)، کبالت (39/7 گرم بر تن)، وانادیم (26/33 گرم بر تن)، تیتانیوم (473 گرم برتن) و مقادیر بالای منگنز(4194 گرم بر تن) و باریم(1894 گرم بر تن) می باشد. پایین بودن فسفر و گوگرد ارزش اقتصادی این رگه ها را افزایش می دهد. بالا بودن میزان باریم و پایین بودن عناصر ماگما دوست و همچنین شکل رگه ای آنها، این رگه ها را از انواع رسوبی و ماگمایی متمایز می کند و در گروه کانسارهای گرمابی جای می دهد. دمای کانسارسازی را می-توان بین 250-200 درجه سانتیگراد در مرحله گرمابی و نزدیک به کمتر از 100 درجه سانتیگراد در مرحله سوپرژن پیشنهاد کرد.
سیما پیغمبری حمید احمدی پور
مجموعه مافیک-اولترامافیک ده شیخ تقریبا در 131 کیلومتری بافت و در جنوب استان کرمان (منطقه اسفندقه) و در طول های جغرافیایی خاوری ´17 °56 و ´24 °56 و عرض های جغرافیایی شمالی ´15 °28 و ´22 °28 قرار داشته و از لحاظ زمین شناسی جزئی از کمربند آمیزه رنگین جنوب دولت آباد بافت می باشد. آمیزه رنگین مورد نظر از شمال با سنگ های دگرگونی زون سنندج-سیرجان در تماس بوده و از جنوب به روراندگی زاگرس محدود می شود. اصلی ترین لیتولوژی توده را هارزبورژیت تشکیل داده که در حواشی شمال توده، جای خود را به لرزولیت می دهد. دونیت به صورت اشکال نامنظم، نواری و همین طور به شکل غلاف در اطراف کرومیتیت ها دیده می شود. کرومیتیت ها با بافت های ماگمایی اولیه و بافت های حاصل از دگرشکلی، بصورت توده های عدسی شکل تا لایه ای همراه با غلاف های دونیتی رخنمون داشته و در بسیاری موارد، به دلیل عملکرد گسل های فراوان، رابطه اولیه خود را با هارزبورژیت ها از دست داده اند. پیروکسنیت ها بصورت دایک های متقاطع با سایر لیتولوژی های موجود دیده می شوند. در بخش شمال شرقی توده ده شیخ، رخنمون کوچکی از گابروهای لایه ای وجود دارد که مرز آن با سنگ های اولترامافیک گسله است. هارزبورژیت ها و لرزولیت های مجموعه ده شیخ بافت های دگرشکلی نظیر پروتوگرانولار و پورفیروکلاستیک داشته و حاوی نسل های مختلفی از کانی ها می باشند. شیمی نسل های متفاوت کانی ها، حاکی از مراحل مختلف تکامل سنگ های اولترامافیک مجموعه ده شیخ می باشد. ترکیب شیمیایی کرومیت در دونیت ها و کرومیتیت های مجموعه ده شیخ، در محدوده اسپینل های حاصل از مذاب های بونینیتی قرار گرفته و شیمی کروم اسپینل های نسل دوم موجود در هارزبورژیت ها، نشان از واکنش مذاب بونینیتی با گوشته تهی شده دارد. ژئوشیمی عناصر اصلی و ree سنگ کل پریدوتیت های مجموعه ده شیخ نیز حاکی از عملکرد فرایند واکنش های متاسوماتیسم، بعد از پدیده ذوب بخشی می باشد، به گونه ای که میزان برخی عناصر، بویژه lree بیشتر از مقدار پیش بینی شده پس از فرایند ذوب بخشی است. محاسبات درصد ذوب بخشی، حداقل میزان 5 تا 12 درصد ذوب برای لرزولیت ها و 13 الی 34 درصد ذوب را برای هارزبورژیت ها نشان می دهد. محاسبات دماسنجی کانی های همزیست، دماهای تعادلی در حدود 930 الی c°1080 را برای پریدوتیت ها بدست می دهد که نشانگر تعادل مجدد آنها در حین بالا آمدن است. فوگاسیته اکسیژن محاسبه شده برای سنگ های اولترامافیک ده شیخ، حاکی از قرار گرفتن این سنگ ها در محیط های با اکسیداسیون بالا مانند مناطق بالای فرورانش می باشد. شواهد گوناگون در مقیاس های مختلف نشان می دهد که سنگ های پریدوتیتی ده شیخ، اولین حوادث ثبت شده را در یک فاز کششی (احتمالا حوضه پشت قوسی) پشت سر گذاشته و در همین محیط، گوشته بالایی تحت تأثیر ذوب بخشی واقع شده است. سپس فرایند های منسوب به محیط بالای زون فرورانش بر روی پریدوتیت های فوق نقش بسته است. گوشته مورد نظر که در این زمان ترکیب هارزبورژیتی پیدا نموده، احتمالا مورد هجوم مذاب های بونینیتی حاصل از عملکرد مشترک تیغه فرورو و گوشته واقع می شود. عبور مذاب بونینیتی بصورت جریان انتشاری از فضاهای متخلخل گوشته، سبب آغشتگی هارزبورژیت ها و به دنبال آن افزایش میزان lree و ایجاد الگوی u شکل در فراوانی ree گردیده است. در بعضی نقاط، عبور مذاب در گوشته تهی شده بصورت جریان های کانالی بوده و سبب ایجاد دونیت های نامنظم، نواری و همچنین کرومیتیت های با بافت های ماگمایی شده است. بعد از این متاسوماتیسم گسترده، مذاب های پیروکسنیتی احتمالا در اثر صعود مجدد گوشته ایجاد و در اعماق کمتر، به سایر لیتولوژی ها هجوم آورده و سبب ایجاد دایک های پیروکسنیتی در سنگ های اولترامافیک می گردند. سپس این لیتوسفر اقیانوسی، توسط گسل های تراستی به سمت بالا رانده شده و در این اثنا به صورت آمیزه رنگین در می آید. در این میان، بخشی از سنگ های اولترامافیک آمیزه رنگین، بصورت توده ده شیخ، از قسمت های دیگر جدا می گردد و دگرسانی کمتری را متحمل می شود.
سیدجابر یوسفی شریک آباد علیجان آفتابی
محدوده معدنی مس چهار گنبد در 110 کیلومتری جنوب باختری کرمان و /560:00 و/560:20 طول خاوری/290:30 و/290:40 عرض شمالی می باشد. به منظور بررسی اثرات زیست محیطی عناصر سنگین پنج واحد سنگی آندزیت، تراکی آندزیت، آندزیت بازالت، توف، پیروکلاستیک و سنگ آهک مورد مطالعه قرار گرفت. مهم ترین کانی ها شامل کوارتز، پلاژیوکلاز، پیریت، کالکوپیریت، کلسیت و اکسیدهای آهن می باشند. نتایج نشان می دهند که غلظت عناصر سمی در چرخه ژئوشیمیایی ترکیبی از منابع طبیعی و انسان زاد را شامل می شوند. در سنگ های کانی زا غلظت متوسط و شدت غنی شدگی برای نقره (ppm 42/0) و 57/10، بیسموت (ppm 76/37) و 48/503، کادمیوم (ppm 09/0) و 27/2، مس ( ppm37/29268) و 39/393، منگنز (ppm 61/2168) و 44/2، مولیبدن (ppm 27/3) 44/5، گوگرد ( ppm64/26355) و 82/702، آنتیموان (ppm 91/2) و 53/14 و سلنیم (ppm 81/7) و 34/208 می باشد. غلظت متوسط و شدت غنی شدگی در نمونه های گوسان برای نقره (ppm 35/0) و 82/8، بیسموت (ppm 01/531) و 19/7080، کادمیوم (ppm 11/0) و 06/3، کروم (ppm 29/27) و 48/2، مس ( ppm7/1154) و 52/15، آهن (ppm 134300) و 78/1، منگنز (ppm 57/9109) و 26/10، مولیبدن (ppm 86/6) 43/11، نیکل (ppm 86/43) و 08/2، گوگرد (00/691) و 43/18، آنتیموان (ppm 04/5) و 21/25، سلنیم (ppm 39/0) و 52/9 و روی (ppm 31/56) و 16/1 می باشد. در خاک های طبیعی غلظت متوسط و شدت غنی شدگی برای نقره (ppm 08/0) و 62/1، بیسموت (ppm 08/1) و 75/10، کادمیوم (ppm 09/0) و 44/2، مس ( ppm08/97) و 19/1، مولیبدن (ppm 95/0) 17/3، گوگرد ( ppm29/216) و 77/5، آنتیموان (ppm 91/1) و 54/9 و سلنیم (ppm 20/0) و 31/5 می باشد. غلظت متوسط و شدت غنی شدگی در رسوبات طبیعی برای نقره (ppm 09/0) و 21/1، بیسموت ( ppm48/0) و 44/6، کادمیوم (ppm22/0) و 15/2، مولیبدن (ppm97/0) 13/4، سرب (ppm82/10) و 26/1، گوگرد ( ppm00/484) و 92/12، آنتیموان (ppm30/1) و 5/6، سلنیم (ppm13/0) و 53/3 و روی (ppm82/90) و 35/1 می باشد. در رسوبات سد باطله غلظت متوسط و شدت غنی شدگی برای نقره (ppm22/0) و 16/3، آرسنیک (ppm 37/28) و 31/1، بیسموت (ppm14/13) و 26/175، کادمیوم (ppm26/0) و 56/2، کبالت (ppm 88/51) و 45/1، مس ( ppm40/1981) و 18/19، آهن (ppm33/81677) و 41/1، منگنز (ppm13/2165) و 71/1، مولیبدن (ppm86/72) 31/364، سرب (ppm 38/191) و 25/22،گوگرد ( ppm17/5593) و 15/149، آنتیموان (ppm75/47) و 77/238 و روی (ppm94/989) و 73/14 می باشد. در محیط آبی غلظت عناصر بسیار پایین و در مرز غیر آلوده می-باشد.
هادی منگالی صالح آباد علیجان آفتابی
کانسار مس پورفیری نوچون در 4 کیلومتری جنوب غرب معدن مس سرچشمه، 10 کیلومتری شمال شرق پاریز و در موقعیت "4549°55- "0647°55 طول شرق و "557°29- "2855°29 عرض شمالی واقع شده است. ذخیره قطعی معدن 268 میلیون تن کانسنگ با عیار متوسط 43/. درصد مس و ppm 346 مولیبدن تعیین گردیده است. منطقه مورد مطالعه از سنگ های آندزیت، تراکی آندزیت، آگلومرا، توف، توف برشی و آندزیت بازالت با سن نسبی ائوسن تشکیل گردیده است که توسط توده های گرانیتوئیدی با سن الیگومیوسن تا میوسن (دیوریت-گرانودیوریت-گرانیت) دگرگون (هورنفلس) شده اند. دگرسانی های پتاسیک و رسی با گسترش کم در مرکز و جنوب شرق منطقه دیده شده اند. دگرسانی سریسیتی گسترده ترین دگرسانی در محدوده معدنی نوچون می باشد. دگرسانی پروپیلیتیک در حاشیه های شمالی، غرب و جنوبی غربی کانسار مشاهده می گردد. دگرسانی سیلیسی به صورت رگه –رگچه های کوارتزی مشاهده می شود. به منظور بررسی هاله های لیتوژئوشیمیایی تعداد 100 نمونه از رخنمون های سطحی و چاه های معدنی برداشت گردید. متوسط طلا، پلاتین، پالادیم و نقره در گوسن به ترتیب ppb 217، ppb 8/7، ppb 9/3 و ppm 3/4 است که کلید اکتشافی مهمی برای هاله های سطحی است. میانگین عناصر در توده معدنی برای مس ppm1175، مولیبدن ppm 53، طلا ppb 44، نقره ppm 02/1، پلاتین ppb 66/7، رنیم ppm 15/0، تنگستن ppm 7/41، بیسموت ppm 25/2، آرسنیک ppm 6/97، و تالیم ppm 56/3 تعیین گردید. مقادیر مس، مولیبدن و بیسموت در مرکز و عمق ولی سرب، روی، آرسنیک، نقره، آنتیمون، منگنز و باریم در بخشهای حاشیه ای و سطحی کانسار از خود آنومالی نشان می دهند. مقایسه عیار آهن و مس و نسبت هاله های آنها نشان می دهد که اکسیداسیون سولفید ها باعث شسته شدن مس و ته نشین شدن سولفیدهای ثانویه در اعماق 35 تا 70 متری شده است. افزایش مس و آهن در عمق 280 تا 350 متری می تواند دال بر کانی زایی هیپوژن کالکوپیریت و پیریت باشد. با افزایش عمق، عیار مس و نسبت cu/mo افزایش می یاید. نقشه های ژئوشیمیایی عناصر فوق کانساری و تحت کانساری و نسبت هاله های ساده و مرکب بیانگر گسترش کانسار در شمال شرق و جنوب غرب در مرز 500 تا 600 متری می باشد.
علی شاهی علیجان آفتابی
چکیده کانسار مس پورفیری سونگون در 120 کیلومتری شمال شرق تبریز و 25 کیلومتری شمال ورزقان و در طول و عرض جغرافیایی 46 درجه و 43 دقیقه طول شرقی و 38 درجه و 42 دقیقه عرض شمالی قرار دارد. کانسارسازی مس پورفیری در سنگ های گرانودیوریتی به سن الیگومیوسن شکل گرفته و دارای 796 میلیون تن کان سنگ با عیار متوسط 76/0 درصد مس، 01/0 درصد مولیبدن، 2/2 گرم بر تن نقره و 17 میلی گرم بر تن طلا می باشد. به منظور ارزیابی اثرات زیست محیطی عناصر سمی در 700 میلیون تن باطله های سنگی معدن مس سونگون، تعداد 69 نمونه، مورد بررسی های ژئوشیمی سنگی قرار گرفتند. نمونه های باطله ی سنگی معدن مس سونگون، به سنگ های گرانودیوریتی شبیه هستند و از کوارتز، پلاژیوکلاز، پیریت، کالکوپیریت، کالکوسیت، کوولیت، کلسیت و اکسیدهای آهن تشکیل می شوند. میانگین و ضریب غنی شدگی به ترتیب، نقره: ppm 74/0 و 57/10، آرسنیک: ppm 31/48 و 84/26، طلا: ppm 03/0 و 8، بیسموت: ppm 8/1 و 85/13، کادمیوم: ppm 7/0 و 5/3، مس: ppm 10836 و 361، مولیبدن: ppm 104 و 104، سرب: ppm 16/42 و 37/3، رنیم: ppm 41/0 و 820، گوگرد: ppm 37526 و 150، آنتیموان: ppm 58/12 و 9/62، سلنیوم: ppm 34/9 و 8/186، تلوریم: 86/0 و 860، تالیم: ppm 5/1 و 33/3، اورانیوم: ppm 13/8 و 3، تنگستن: ppm 26/7 و 84/4 و روی: ppm 112 و 87/1 می باشد. افزودگی مس، مولیبدن، گوگرد، سلنیم، رنیم، تلوریم، آنتیموان، آرسنیک، نقره، بیسموت و طلا، قابل توجه است. میانگین کل خنثی سازی اسید حاصل از سنگ های آذرین منطقه، معادل حدود 30 کیلوگرم بر تن کربنات کلسیم می-باشد. سنگ های کربناتی که حدود 30 درصد سنگ های بستر باطله های سنگی را به خود اختصاص داده اند، توانایی خنثی سازی معادل 300 کیلوگرم بر تن کربنات کلسیم برای خنثی-سازی اسید را دارند. براساس 700 میلیون تن باطله ی سنگی معدن مس سونگون، می توان احتمالاً 59/7 میلیون تن مس، 73 هزار تن مولیبدن، 82/33 هزار تن آرسنیک، 81/8 هزار تن آنتیموان، 54/6 هزار تن سلنیم، 26/1 هزار تن بیسموت، 602 تن تلوریم، 518 تن نقره، 287 تن رنیم و 21 تن طلا را فرآوری نمود.
رضا دهبندی علیجان آفتابی
شهر کرمان با مختصات جغرافیایی 57 درجه تا 57 درجه و 7 دقیقه طول شرقی و 30 درجه و 14 دقیقه تا 30 درجه و 19 دقیقه عرض شمالی در جنوب شرقی ایران واقع شده و دارای آب و هوای خشک تا نیمه خشک می باشد. از نظر سنگ شناسی، سنگ های غالب منطقه شامل آهک و ماسه سنگ پالیوزوبیک، آهک های کرتاسه و کنگلومرای پالیوسن می باشند. واحدهای اصلی خاک های منطقه شامل خاک های اسکلتی برجا، خاک های آبرفتی و تپه های ماسه ای می باشد. مطالعات کانی شناسی مقاطع نازک خاک ها، رسوبات بادی و غبارها نشان دهنده حضور کلسیت، کوارتز، مگنتیت، هماتیت، پلاژیوکلاز، اپیدوت، فلدسپار پتاسیم، اولیوین، پیروکسین، آمفیبول، زیرکن، انیدریت و آپاتیت در آنها می باشد. برای بررسی ژیوشیمیایی عناصر از روش های مختلف آماری شامل ضریب همبستگی، شاخص آلودگی (زمین انباشتگی)، نمودارهای پراکنش و روشهای آماری چند متغیره استفاده شد. خاک های آلوده مقادیر بالایی از سرب (941/55 ppm) ، مس (174/38 ppm) ، آنتیموان (23/49 oom) ، مولیبدن (3/73 ppm) ، قلع (354 ppm) و گوگرد (1/3 )% را نشان می دهند. بالاترین مقدار عناصر در غبارهای داخلی (داخل محیط ساختمان) شامل گوگرد (76/0%) ، روی (363/5 ppm) ، سرب (117/8 ppm)، آرسنیک (25 ppm) ، کادمیم (0/97 ppm) ، آنتیموان (4/49 ppm) ، قلع (7/7 ppm) ، بیسموت (1/17 ppm) و نقره (0/35 oom) می باشد. همچنین غبارهای خیابانی حاوی مقادیر بالایی از گوگرد (42/0%)، روی (237/5 ppm) ، مس (172/5 ppm) ، سرب (211 ppm)، آرسنیک (16 ppm) ، آنتیموان (6/6 ppm)، قلع (17/2 ppm) و نقره (1/37 ppm) می باشند. این مقادیر عناصر، بیشتر از عیار عادی آنها در خاک و پوسته قاره ای می باشند و منشا آنها انسانزاد می باشد. بر اساس نمودارهای تفکیکی-پراکندگی تیتانیم-زیرکنیم، سریم-ایتریم و کلسیم-استرانسیم، پتاسیم –باریم، پتاسیم-روبیدیم و al2o3 در برابر sio2، سنگ های آذربین کمربند ارومیه-بزمان ، سنگ های افیولیتی و سنگ های دگرگونی منطقه سیرجان منشا اصلی رسوبات بادی در محدوده شهری کرمان می باشند.
شهرام خلیلی مبرهن حمید احمدی پور
آتشفشان بیدخوان یک استراتوولکان از نوع آندزیتی- داسیتی به سن میوسن است که در جنوب شرق ایران ، بین طول های جغرافیایی ً30 َ52 ْ056 تا ً50 َ09 56 شرقی وعرضهای جغرافیاییً10 َ49 ْ029 تا ً00 َ27 ْ 29 شمالی و در 40 کیلومتری جنوب شهرستان بردسیر (استان کرمان) واقع شده است. این آتشفشان مساحتی بالغ بر 400 کیلومترمربع را اشغال نموده واز لحاظ زمین شناسی، در نوار آتشفشانی ایران مرکزی (کمربند دهج – ساردوئیه) قرار گرفته است. ساختمان این آتشفشان از انوع گدازه های آندزیتی و داسیتی، انواع نهشته های آذراواری خیزابی ، ریزشی و جریانی و انواع نهشته های اپی کلاستیک تشکیل شده است. از دیگر محصولات موجود در آتشفشان بیدخوان می توان انواع دایک های حلقوی و شعاعی، پلاگ های داسیتی و توده ی نفوذی گرانیتوئیدی کم عمق و دگرسان شده ی درون کالدرا را نام برد. مطالعه ی ایزوتوپی و ستون های فورانی نشان می دهد که حد اقل 3 فوران اصلی در آتشفشان بیدخوان رخ داده است. اولین فوران بیدخوان مربوط به قبل از سراوالین بوده و با یک فوران فراتوماگماتیک و تشکیل آذر آواری های خیزابی آغاز شده است. پس از مدتی توقف در فعالیت، در12/3±87/12 میلیون سال پیش، فوران های عظیم پلینین آغاز گردیده و باعث شد تا مقادیر زیادی مواد آذرآواری (انواع ریزشی و جریانی) و گدازه از این فوران ها به وجود آید. این فوران ها تا 76/1±12/10میلیون سال پیش ادامه پیدا کرد و سپس آخرین فعالیت ماگمایی آتشفشان بیدخوان منجر به تشکیل دایک های حلقوی و شعاعی در 69/0 ± 17/10 میلون سال پیش شده و با نفوذ پلاگ بزرگ شرق بیدخوان در88/2 ± 49/9 میلیون سال پیش (تورتونین) به اتمام رسید وسپس نفوذ توده ی گرانیتوئیدی شکل گرفته است. ساختمان آتشفشان بیدخوان را می توان به 4 رخساره مرکزی ، نزدیک ، متوسط و دور تقسیم نمود. آندزیت ها و داسیت ها دو گروه اصلی سنگ های شناخته شده در بیدخوان هستند که پلاژیوکلاز، انواع پیروکسن ، آمفیبول (هورنبلند) ، میکا (بیوتیت) و آلکالی فلدسپار ( سانیدین ) به همراه اندکی کوارتز (در داسیت ها) کانی شناسی آن ها را تشکیل می دهند. در هر دو نوع سنگ، انواع بافت های تعادلی و نا تعادلی (غربالی و غباری ) در پلاژیوکلازها دیده می شود. بدین ترتیب می توان گفت که تحولات ماگمایی از جمله کاهش فشار ، تغییرات فشار بخار آب و اختلاط ماگمایی در ماگما های تولید کننده ی محصولات بیدخوان عمل کرده است. مطالعه ی شیمی پلاژیوکلازها و پیروکسن ها در سنگ های بیدخوان نشان می دهد که منطقه بندی های عادی ، معکوس ، نوسانی عادی و نوسانی معکوس در آنها دیده می شود . می توان گاهی حتی در یک نمونه سنگی پلاژیوکلاز هایی را با ترکیب متفاوت و انواع منطقه بندی مشاهده نمود که حاکی از عملکرد پدیده ی اختلاط ماگمایی و یا هضم باشد. درصد مولی آنورتیت در مرکز پلاژیوکلاز های آندزیتی 56-50 و در داسیت ها 49-41 است ، اگرچه در آندزیت ها گاهی این عدد به 75 نیز می رسد. مطالعات حاصل از شیمی سنگ کل نشان می دهد که ماگماهای بیدخوان ، کالکوآلکالن- آداکیتی و غنی از پتاسیم هستند که در یک طیف کوتاهی از آندزیت تا داسیت تفریق حاصل نموده اند. نتایج حاصل از بررسی عناصر اصلی و فرعی و همچنین مطالعات ایزوتوپی نشان می دهد که آلودگی و هضم مواد پوسته ای تاثیر به سزایی در تحول ماگما های سازنده ی بیدخوان داشته اند. مطالعات حاضر نشان می دهد که ماگما ی اولیه ی سازنده ی بیدخوان ، احتمالا" از یک گوشته ی متاسوماتیزه ی بالای زون فرورانش حاصل شده است. این ماگما احتمالا مدتی در پوسته ی زیرین متوقف شده و پس از تفریق و تبلور ، بخشی از پوسته ی زیرین را ذوب نموده ویا در طی تفریق با مذاب های پوسته ای اختلاط حاصل کرده و به سمت بالا حرکت نموده است. همچنین بررسی محیط تکتونیکی سنگ های بید خوان نشان می دهد که آتشفشان بیدخوان را می توان محصول فعالیت های ماگمایی در یک محیط فرو رانش قاره ای دانست.
محمد صالحی تینونی علیجان آفتابی
کانسار رگه ای مس- طلای چهارگنبد در فاصله 110 کیلومتری جنوب باختر کرمان و در مختصات 56 درجه تا 56 درجه و 20 دقیقه طول خاوری و 29 درجه و 30 دقیقه تا 29 درجه و 34 دقیقه عرض شمالی قرار دارد. کانسار در توف آندزیتی، سنگ پیروکلاست آندزیتی، تراکی آندزیتی و سنگ های داسیت-ریوداسیت (ائوسن بالایی- الیگوسن زیرین) که توسط توده های گرانیتوئیدی میوسن قطع می شوند، قرار دارد. ذخیره معدن حدود 3017419 تن کانسنگ با عیار متوسط 67/1 درصد مس است. به منظور بررسی هاله های لیتوژئوشیمیایی تعداد 53 نمونه مورد بررسی قرار گرفت. رگه ها از نوع کوارتزی- سولفیدی، کربناتی- سولفیدی و سولفیدی است. دگرسانی ها شامل: کربناتی، سیلیسی، سریسیتی، رسی حدواسط، کلریتی، تورمالینی و پروپیلیتیک می باشند. مهمترین کانی های فلزی شامل: پیریت، کلکوپیریت، بیسموتینیت، اسفالریت، کالکوسیت، کوولین و بورنیت می باشند.
صادق محسنی بابعبدانی علیجان آفتابی
چکیده ندارد.
الهام خورشیدی علیجان آفتابی
چکیده ندارد.
وحید شجاعی علیجان آفتابی
چکیده ندارد.
محمدحسن ابراهیمی علیجان آفتابی
کانسار انگوران در 125 کیلومتری غرب زنجان و در زون سنندج- سیرجان واقع شده است. این کانسار در سنگهای دگرگونی شیست و مرمر با سن پروتروزوئیک واقع شده است. ذخیره کانسار حدود 4/7 میلیون تن کانسنگ سولفیدﯼ با عیار 27/7 درصد روﯼ و 2/4 درصد سرب و 110 گرم در تن نقره و حدود 14/6 میلیون تن کانسنگ غیرسولفیدﯼ با عیار 22 درصد روی و 6/4 درصد سرب برآورد شده است. کانسار انگوران در اثر کافتی شدن منطقه و فعالیت سیالات گرمابی در کف حوضه و تشکیل کانیهای اسفالریت و گالن همزمان با شیل و کربنات در زمان پروتروزوئیک بوجود آمده است. بعد از آن کانسار بهمراه سنگ همبر در رخساره شیست سبز دگرگون شده است. کانسار سوپرژن انگوران نیز در نتیجه اکسیداسیون کانیهای سولفیدی در کواترنری (دوره چهارم)، بوجود آمده است. شواهد ساختی، بافتی، کانی شناسی و ژئوشیمیایی، مثل: بافت لایه ای سولفیدها با شیست و مرمر، کشیدگی لایه های سولفیدی (پیریت و اسفالریت)، بالا بودن عیار روی (28 درصد)، کم بودن عیار مس (0/014 درصد) و نبود ساخت و بافت های رگه ای، پر کننده فضای خالی و.. نشان می دهد که این کانسار به کانسار های متصاعدی- رسوبی (sedex)، بیشتر از کانسار سولفید توده ای (vms) و دره می سی سی پی (mvt) شباهت دارد.
جلال جامعی علیجان آفتابی
در این بررسی که نخستین مطالعه توده های گرانیتوئیدی استان از دید پتانسیل معدنی است ، تعداد 11 توده گرانیتوئیدی از دید ویژگیهای اقتصادی و پترولوژیکی - ژئوشیمیایی و برای 9 عنصر اصلی و 21 عنصر فرعی و کمیاب مورد ارزیابی قرار گرفتند. مهمترین نتایج این بررسیها عبارتند از: 1 - اکثر توده ها از گرانیتوئیدهای نوع i و در قلمرو سنگهای کالکوآلکالن هستند. 2 - از نظر شرایط تکتونو- ماگمایی بیشتر از نوع کوهزایی هستند گرچه انواع دیگر نیز مشاهده می شود. 3 - از نظر درجه اشباع آلومین بیشتر متاآلومینوس (اشباع ) بوده و ویژگیهای ژئوشیمیایی - پترولوژیکی عناصر کمیاب و فرعی سنگها با معیارهای پذیرفته شده جهانی مطابقت دارند. 4 - گر چه اکثر توده ها عیار عادی عناصر را نشان می دهند ولی تنگستن ، مس ، مولیبدن و عناصر خاکهای نادر در برخی توده ها عیارشان غیرعادی است . 5 - بنظر میرسد که با پیگیری مطالعات تکمیلی روی هر توده می توان به پتانسیل معدنی توده ها (بخصوص توده گرانیت - گنیس سیرجان و توده ده سیاهان ) امیدوار بود.
زهرا قدرتی علیجان آفتابی
بطورکلی منطقه زورآباد عمدتا" از واحدهای کرتاسه تشکیل شده است که شامل سنگهای رسوبی - آتشفشانی کرتاسه پایین، واحدهای افیولیتی با سن کرتاسه بالا(هارزبورژیت ، دونیت ، سنگهای متاگابرویی، آمفیبولیتی، شیستی، سنگهای آتشفشانی بازیک از نوع متابازالت و متادیاباز، سنگهای رسوبی آتشفشانی از نوع متافلیش و متاتوف ، آهکهای پلاژیک ، چرت و رادیولاریت ) و آهکهای نومولیت دار ائوسن می باشند که به علت خاصیت ملانژی، ترتیب واحدها بهم خورده است . سنگهای سری افیولیتی تحت تاثیر دگرگونی کف اقیانوسی و ناحیه ای قرار گرفته اند. دو زون کانی زائی در این منطقه مورد مطالعه قرار گرفته است که شامل زون کانی زائی شمال قزل داش پایین و شمال علی شیخ می باشد. کانی زائی در هر دو منطقه در واحد گدازه های متابازالتی اسپلیتی شده روی داده است .
محسن کشفی علیجان آفتابی
کانسار باریت آبترش در 45 کیلومتری شمال شرقی رفسنجان قرار دارد. واحدهای زمین شناسی منطقه شامل دوران اول(اسلیت ، کوارتزیت ، مرمرهای آهکی - دولومیتی)، دوران دوم(اسلیت و شیست های ژوراسیک و سنگهای آهکی - مارنی کرتاسه) ، دوران سوم ( توده گرانیتوئیدی کوه ریگ و هاله اسکارن - هورنفلس ) و رسوبات آبرفتی دوران چهارم می باشد. کانسارسازی بیشتر در گسل های بالارونده و معکوس و در مرز تکتونیکی سنگهای دوران اول و دوم مشاهده می شود. در بعضی موارد رگه های جوانتر در گسلهای امتداد لغز نیز مشاهده می شوند. با توجه به جایگزینی اکثر رگه ها در گسلهای معکوس و امتداد لغز کانسارسازی بیشتر به صورت رگه ای و اپیژنتیک می باشد. علیرغم اینکه سنگهای همبر دگرگونی ناحیه ای ضعیفی(اسلیت ) را متحمل شده اند تاکنون اثری از دگرگونی در رگه ها و مناطق کانسارسازی مشاهده نگردیده است . جایگزینی رگه ها در هاله هورنفلس و سنگهای کرتاسه نشان می دهد که سن نسبی رگه ها باید احتمالا" جوانتر از فعالیت های توده گرانیتوئیدی(الیگومیوسن)باشد. پاراژنز و مرحله اصلی کانسارسازی سبب تشکیل باریت ، فلئوریت ، کوارتز، گالن، کالکوپیریت و پیریت می باشد، که بعدا" در اثر پدیده های سوپرژن به کانیهای گوتیت ، هماتیت ، مالاکیت و کریزوکولا تبدیل گردیده است . ساخت و بافت نواری ندرتا" بین باریت و گالن دیده می شود. گالن اکثرا" فضاهای بین بلورهای باریت و بعضا" فلئوریت را پر می نماید. درصد باریت و گالن بشدت متغیر می باشد، ولی بیشتر از 70 درصد کانسار را باریت تشکیل می دهد که در بعضی مناطق به 90 درصد نیز می رسد. مطالعات ژئوشیمیائی بر روی نمونه های مختلف رگه ها نشان می دهد که رگه حاوی گالن حداکثر دارای 13 درصد سرب ، 291 پی پی ام کادمیم می باشند. پاراژنز وسیع باریت فلئوریت و درصد بالای نقره، بیسموت و جیوه کانسار را در محدوده کانسارهای اپیترمال قرار می دهد. برای پی بردن به منشاکانسار احتیاج به مطالعات ایزوتوپی است با وجود این رگه ها می توانند حاصل برخورد سیستم های ماگمائی توده های گرانیتوئیدی منطقه به درون سنگهای دوران اول و دوم باشند که در طی آن سیستم های ماگمائی به عنوان ماشین حرارتی و کانسارسازی و سنگهای همبر به عنوان منشا عناصر نقش مهمی را ایفا نموده اند.
سعید سلیمانی علیجان آفتابی
گوسانها بخشهای هوازده و غنی از اکسیدها و هیدروکسیدهای آهن و منگنز بر روی ذخایر معدنی سولفیدی هستند، که اغلب به رنگ زرد مایل به قهوه ای دیده می شوند.گوسانها و کلاهکها همواره به عنوان یکی از کلیدهای اکتشافی و کانسنگ عناصر طلا ونقره مورد استفاده قرار گرفته اند. هدف از این مطالعه بررسی ویژگیهای صحرایی ، ساختی ، بافتی و ژئوشیمیایی و بیوژئوشیمیایی گوسانها و کلاهکهای ذخایر سولفیدی استان کرمان است. ذخایری ا زنوع ذخایر مس پورفیری ، مس مشبک ، رگه های مس ، مس - سرب -روی ، سرب - روی وآهن ، ذخایر کروم ماگمائی و سرب - روی لایگون ، در این استان گزارش شده است. رخنمونهای هوازده ذخایر فلزی را نیز می توان به سه گروه سنگ آهنها، گوسانها( و کلاهکها) و لاتریتها تقسیم کرد. دراین رساله گوسانها و کلاهکهای سرچشمه ، دره زار ، میدوک ، ایژو، گود کولواری ، پانگی ، دهسیاهان ، چاه باغ، شمالغرب بم، بن کوه ، شیخ علی و تاجکوه مورد مطالعه قرار گرفتند. دراین مطالعه کانی شناسی و ژئوشیمی عناصر آهن ، منگنز، مس، سرب ، روی ، نیکل و باریم در 88 نمونه گوسان و 11 نمونه گیاهی ( درمنه) مورد بررسی قرار گرفت.