نام پژوهشگر: کبری رستمی زاده
کبری پارساجو کبری رستمی زاده
در پلیمرهای قالب گیری شده مولکولی، قالب یک مولکول الگو که متناسب با اندازه و شکل و ساختار فضایی مولکول الگو می باشد در ماتریس پلیمری قرار می گیرد، شناسایی و تشخیص مولکول الگو در این پلیمرها توسط این مکان ایجاد شده انجام می گیرد. در این تکنیک مولکول الگو در محیطی که مونومرهای عامل دار حضور داشته باشند ایجاد یک کمپلکس اولیه با مونومرها می کند، با استفاده از یک عامل اتصال دهنده عرضی و آغازگر واکنش پلیمریزاسیون شروع می شود و مولکول الگو در بافت پلیمری قرار می گیرد، سپس الگو استخراج شده و شکل قالب آن در بافت پلیمر باقی می ماند. هدف این تحقیق سنتز ذرات پلیمری قالب گیری شده و بررسی عوامل موثر در سنتز این ذرات پلیمری برای داشتن کارایی بهتر آن ها در تشخیص الگو می باشد. گلوکز به عنوان مولکول الگو برگزیده شد, و آغازگر آزوبیس ایزوبوتیرونیتریل برای آغاز واکنش پلیمریزاسیون در 60 درجه سانتی گراد به کار برده شد. تاثیر پارامترهای زیر در سنتز ذرات پلیمری قالب گیری شده مورد بررسی قرار گرفت: مقدار مونومر عامل دار متاکریلیک اسید، مقدار عامل اتصال دهنده عرضی اتیلن گلیکول دی متاکریلات، مقدار آغازگر آزوبیس ایزو بوتیرو نیتریل، مقدار حلال هگزادکان که به عنوان حلال تخلخل دهنده انتخاب شده بود، مقدار حلال دی متیل فرمامید که برای هم فاز کردن اجزا به کار می رود، زمان و دما. طراحی آزمایش یکنواخت برای طراحی این متغیرها در بازه آزمایشی مورد استفاده قرار گرفت. داده های آزمایشگاهی توسط شبکه عصبی مصنوعی آنالیز شد و شرایط بهینه به دست آمد. ذرات قالب گیری شده تحت شرایط بهینه پیش بینی شده توسط شبکه که شامل 6 میلی مول متاکریلیک اسید، 9 میلی مول اتیلن گلیکول دی متاکریلات، 40 میلی گرم آغازگر، 15/0 میلی لیتر هگزا دکان، 9 میلی لیتر دی متیل فرمامید (21میلی لیتر استونیتریل)، دمای 65 درجه سانتی گراد و زمان 4 ساعت بود، به دست آمد. از الگوریتم بهینه سازی چندوجهی برای بهینه سازی و تایید کارایی شبکه عصبی مصنوعی استفاده شد و نتایج مشابهی پیش بینی شد. اتصال مجدد گلوکز به ذرات پلیمری و نیز اثر مزاحمت فروکتوز در این فرایند مورد بررسی قرار گرفت و نتایج انتخابگری خوب ذرات به گلوکز را تایید نمود.
نجات ساداتی بهبهانی کبری رستمی زاده
در این مطالعه از نانوجاذب مغناطیسی جدید مگنتایت اصلاح شده با peg به منظور حذف یون های سرب استفاده شد. در ابتدا نانوذرات مگنتات به روش هم رسوبی سنتز شد و سپس طی دو مرحله ی متوالیaptes و peg به صورت شیمیایی روی آن نشانده شدند. جذب یون های cu2+، cd2+، co2+، ni2+,zn2+ و pb2+ توسط نانوجاذب mnp-peg بررسی شد. نانوجاذب تهیه شده توانست یون های سرب را به صورت گزینشی جذب کند. تاثیر عامل-های مختلف مانند (غلظت، دما، ph، زمان و جاذب با جرم های مختلف peg) به صورت هم-زمان و با استفاده از طراحی آزمایش یکنواخت و شبکه عصبی مصنوعی به دست آمد. نتایج نشان داد که فرآیند سریع و پس از مدت زمان حدود 2 دقیقه به تعادل می رسد. میزان درصد جذب به ph محلول بستگی دارد و بیش ترین جذب سرب در ph برابر 5/5 به دست آمد. داده ها با مدل جذبی لانگ میر مطابقت دارد. مطالعه تاثیر دما نشان داد که با افزایش دما جذب افزایش می یابد. مدل های سینیتیکی مختلفی بررسی شد و نتایج با معادله ها ی شبه درجه دو مطابقت داشتند.
حامد اسعدی القلندیس کبری رستمی زاده
در این کار تحقیقاتی، کوپلیمرهای سه تایی pla-peg-pla با نسبت های مختلف la/eg و نیز فرم اکریله شده آنها سنتز شد و برای تهیه نانوذرات میسل مانند و نانوژل هایی با اندازه های کنترل شده جهت رهش کنترلی داروی ضد مخدر به کار رفت. کوپلیمرهای بدست آمده، نانوذرات میسل مانند و نانوژل های pla-peg-pla بوسیله تکنیک های مختلفی همچون 1hnmr، ft-ir، کروماتوگرافی ژل (gpc)، اسپکترومتری فلورسانس، کالریمتری پویشی تفاضلی (dsc)، اسپکتروسکوپی فوتونی (pcs) ومیکروسکوب الکترونی روبشی مورد ارزیابی قرار گرفتند. شبکه عصبی مصنوعی برای تعیین فاکتورهای تاثیرگذار بر روی اندازه ذرات استفاده شد. در این رابطه، نانوذرات کوپلیمرهای سه تایی pla-peg-pla تحت شرایط مختلف و با روش نانوترسیب تهیه شدند و اندازه ذرات تهیه شده اندازه گیری شد. داده ها به سه مجموعه داده های آموزش، تست و ولید تقسیم شده و توسط شبکه عصبی مصنوعی مدلسازی شدند. مدل بدست آمده مورد بررسی قرار گرفت و کارایی بالای آن مشخص گردید. از مدل بدست آمده برای بررسی تاثیر فاکتورهای فرآیندی شامل غلظت پلیمر، مقدار دارو، نسبت حلال به ضد حلال و سرعت همزدن بر روی اندازه نانوذرات پلیمری استفاده گردید. مشاهده شد که غلظت پلیمر مهمترین فاکتور تاثیر گذار در اندازه نانوذرات می باشد. نتایج، کارایی شبکه عصبی مصنوعی برای مدلسازی و تعیین فاکتورهای اساسی تاثیر گذار بر روی اندازه ذرات را نشان داد. راندمان احاطه سازی دارو در نانوژل ها و نیز پروفایل رهش دارو در محیطvitro بوسیله اسپکتروسکوپی uv مورد اندازه گیری قرار گرفت. برای نانوژل ها راندمان احاطه سازی بالایی در حدود 60% بدست آمد که مکانیسم رهش طولانی مدت و با سرعت ثابتی برای داروی نالترکسون مشاهده شد و همچنین نانوژل ها پایداری طولانی مدتی را از خود نشان دادند. نتایج نشان داد که پروفایل رهش دارو به شدت به غلظت عامل کراس لینک کننده بستگی دارد و نانوژل های دارای داروی نالترکسون قادر به رهش تاخیری نالترکسون به مدت زمانی مختلف تا 35 روز براساس غلظت کراس لینک کننده هستند. نشان داده شد که نانوژل های pla-peg-pla یک حامل کارآمد برای سیستم های دارورسانی رهش کنترل شده می باشند.
مینا حبیبی زاده کبری رستمی زاده
چکیده این مطالعه از سه بخش تشکیل شده است، در بخش اول نانوکامپوزیت مغناطیسی نانولوله های کربنی با اکسید آهن (mwcnt/fe3o4) سنتز شده و کارایی آن به عنوان جاذب برای حذف رنگ crystal violet از محیط های آبی مورد بررسی قرار گرفت، در این قسمت اثر پارامترهای ph محلول، زمان حذف، مقدار جاذب (mwcnt/fe3o4) و اثر قدرت یونی بر روی حذف رنگ مذکور به روش طراحی آزمایش (روش تاگوچی) مورد بررسی قرار گرفت. مقادیر بهینه به ترتیب 9 ph=، زمان حذف min 5، مقدار جاذب (mwcnt/fe3o4) mg 10 و بدون حضور نمک nacl به دست آمد. نتایج نشان داد که از میان حلال های آلی آزمایش شده محلول آبی اتانول با 2 ph= بهترین بازده ی واجذب را دارد. مدل های سینتیکی مختلفی بررسی شد و نتایج با معادله شبه مرتبه ی دوم مطابقت داشتند. ایزوترم جذبی نیز از مدل فرندلیچ پیروی کرده است. در بخش دوم نوع جدیدی از نانوکامپوزیت سوپر مغناطیس پوشیده شده با سورفکتانت ستیل تری آمونیوم برماید (ctab) سنتز و کارایی آن برای حذف رنگ nyloset yellow از محیط های آبی مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه برای تععین مهم ترین پارامترهای موثر بر حذف، از طرح های غربالی استفاده شد و در میان پارامتر های بررسی شده (ph ، زمان، مقدار سورفکتانت ctab ، مقدار جاذب و قدرت یونی) مقدار سورفکتانت و جاذبmwcnt/fe3o4 مهم ترین پارامترها تعیین شدند. برای بهینه کردن این دو پارامتر از روش طراحی مرکب مرکزی (ccd) استفاده شده و مقادیر mg 139/39 سورفکتانت و mg 5 جاذب گزارش شد. همچنین واجذب رنگ از سطح نانوکامپوزیت با استفاده از حلال های مختلف بررسی شد و بیش ترین بازده ی واجذب برای متانول بدست آمد. سینتیک جذب این رنگ نیز به وسیله ی مدل سینتیکی شبه مرتبه ی دوم به بهترین نحو توصیف شد. آنالیز داده های ایزوترم تعادلی نشان داد که برای این آنالیت مدل لانگمیر مطابقت بیش تری را با داده های تجربی دارد و ماکزیمم ظرفیت جذب آنالیت به کمک این مدل mg.g-1 49/88 بدست آمد. در بخش سوم نانولوله کربن mwcnt به عنوان اساس کار در رهش دارویی با تشکیل پیوند های کوالانسی mwcnt با ایپوبروفن (ip) به وسیله ی پلیمر آبدوست پلی اتیلن گلیکول دی آمینه (nh2-peg-nh2) مورد بررسی قرار گرفت. سطح این نانوکامپوزیت ها با گروه های کربوکسیلی عامل دار شد و در ادامه با واکنش آمیدی nh2-peg-nh2 به mwcnt به صورت کوالانسی متصل شد، و (ip) به صورت هم فیزیکی و هم شیمیایی بر سطح این حامل سنتزی بارگیری شدند. درصد بارگیری فیزیکی و شیمیایی به ترتیب %62 و %10 گزارش شد. رهاسازی دارو در7/4 =ph و دمای 37 درجه سانتی گراد ( ph و دمای بدن) مورد بررسی قرار گرفت. واژه های کلیدی: نانوکامپوزیت، طراحی آزمایش، سوپر مغناطیس، طراحی غربالی، طراحی مرکب مرکزی، رهش دارویی، پلی اتیلن گلیکول دی آمینه، واکنش آمیدی.
منصور روجبیان کبری رستمی زاده
برای تهیه ی حامل پلیمری با ظرفیت اتصال دارویی بالا، کوپلیمر متناوب پلی اتیلن گلیکول (peg) و l-لیسین (lys) به روش پلیمریزاسیون محلول بین مشتق سوکسین ایمیدیل کربوکسی متیل استر پلی اتیلن گلیکول(scm-peg-scm) و lys سنتز شد به طوریکه هر دو گروه آمینی آمینو اسید جهت برقراری پیوندآمیدی با گروههای گربوکسیلی این مشتق peg مشارکت داشته و گروههای کربوکسیلی قسمتهای لیسینی برای اتصال دارو دست نخورده باقی ماندند. سپس داکسوروبیسین به عنوان یک داروی ضد سرطان از طریق پیوندهای آمیدی به گروههای کربوکسیلی آویزان اسکلت پلیمری متصل شد. سنتز scm-peg-scm و کوپلیمریزاسیون این مشتق peg با l-لیسین بوسیله ی سنجی های تبدیل فوریهی مادون قرمز (ft-ir) و رزونانس مغناطیس هستهای (1h-nmr) تایید گردید. وزن مولکولی (poly(peg-lys) توسط کروماتوگرافی ژل تراوا (gpc) تعیین و مشخص شد میانگین عددی وزن مولکولی(mn) کوپلیمر سنتز شده بیش از 11 کیلودالتون است که این نتییه با در نظر گرفتن جرم مولکیولی pegاولیه مورد استفاده (mn=1500 da) بیانگر سنتز موفق کوپلیمر متناوب (poly(peg-lysاست. ف های ft-ir و 1h-nmr نشان داد که واکنش اتصال مولکولهای داکسوروبیسین به حامل پلیمری با موفقیت انجام شده است. مقدار داکسوروبیسین متصل شده به اسکلت پلیمری بوسیله ی طیف سنجی 1h-nmr تعیین شد و این روش اندازه گیری مشخص کرد که بازده اتصال دارو به کوپلیمر برابر 6.80 درصد است. رفتار حرارتی همه ی محصولات بدست آمده توسط گرماسنج روبشی تفاضلی (dls) بررسی شد. بر اساس نتایج بدست آمده میتوان گفت که نقطه ی ذوب (poly(peg-lys اتصال یافته به دارو کمتر از نقطه ی ذوب پلی اتیلن گلیکول و (poly(peg-lys می باشد. اندازه گیری پراکندگی نوری پویای (dls) در محیط آبی نشان داد که اندازه ی ذرات مبتنی بر میانگین عددی و پتانسیل زتای (poly(peg-lys مزدوج شده به ترتیب 15 نانومتر و 18 میلی ولت است. رهش برون تن داکسوروبیسین از مزدوج در محیط پلاسما مورد بررسی قرار گرفت و منحنی رهش دارو نشان داد رهش آن کنترل شده و ثابت است.
سمیه صدیقیان مهرداد حمیدی
در این تحقیق روش های جدید سنتز نانو حامل های دارویی ارائه شده است. نانو ذرات، به طور وسیع در دارورسانی مورد مطالعه قرار گرفته اند. نانو ذرات معدنی، مانند نانو ذرات مگنتیت، کوانتوم دات ها و نانو ذرات طلا به علت خواص اپتیکی و فیزیکی برای کاربردهای زیستی مورد توجه اند. نانو ذرات معدنی در کارهای تصویر برداری و درمان تومورها به صورت برون تن و درون تن به طور موفقیت آمیز مطالعه شده اند. بررسی های کلینیکی بعضی نمونه ها در حال اجراست. همچنین با استفاده از نانو حامل های هدفمند می توان مقدار بیشتری از دارو را با کمترین مقدار حذف توسط سیستم رتیکولواندوتلیال (res) به سمت تومور هدایت کرد. در این مطالعه سه دسته از نانو ذرات سنتز شدند. داروی دوکسوروبیسین (dox) با ایجاد پیوند کووالانسی به سطح مگنتیت عامل دار شده (fe3o4/sio2) از طریق ایجاد پیوند بار شیف، متصل شد. برای بهبود زیست تخریب پذیری حامل fe3o4/sio2/dox، نانو ذرات به دست آمده با پلیمر کیتوسان پوشش داده شدند. با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem)، برای نانو ذرات fe3o4/sio2/dox/chitosan ساختار کروی با میانگین اندازه ذرات nm 50 به دست آمد. رهایش دارو از این نانو حامل، در دو محیط طبیعی (4/7ph=) و اسیدی (3/5 (ph=مطالعه شد و رهایش بیشتری در ph کمتر مشاهده شد. نتایج تجربی حاکی از این بود که نانو ذرات حاصل نسبت به ph و میدان مغناطیسی خارجی پاسخ گو هستند. سپس، نانو کامپوزیت های بر اساس کیتوسان (نانوژل، نانو ذرات مگنتیت با پوشش کیتوسان-tpp و گلوتارآلدهید) برای دارورسانی دوکسوروبیسین تهیه شدند. در این مطالعه با استفاده از روش هم رسوبی نانو ذرات مگنتیت فراهم شد و از پایدار کننده کیتوسان برای افزایش زیست تخریب پذیری آن ها استفاده شد. رفتار رهایش دارو در دو ph اسیدی و خنثی مورد بررسی قرار گرفت. ظرفیت بالای کیتوسان برای جذب دارو و سایر خصوصیات منحصر به فرد آن، پتانسیل حمل دارویی ویژه ای برای این نانو ذرات فراهم ساخته است. برای اولین بار این نانو ذرات مورد مطالعه سمیت سلولی قرار گرفتند و مطالعات نشان داد که سمیتی برای سلول ندارند. روش ساده و کم هزینه ای برای سنتز نانو کامپوزیت های طلا-اکسید گرافن (go) با استفاده از توئین 20 استفاده شد. کیتوسان نیز برای کاهش نانو ذرات طلا مورد استفاده قرار گرفت. خصوصیات فیزیکی go/tween20/chitosan، نانو کامپوزیت حاصل را به عنوان گزینه مناسب برای حمل داروی کورکومین مطرح کرد. برای شناسایی نانو حامل های سنتز شده از ft-ir، xrd، uv-vis، dls، sem و tem استفاده شد. نتایج تجربی نشان داد که حامل های سنتز شده ظرفیت فوق-العاده ای برای بارگذاری داروهای ضد سرطان دارند.
امید نریمانی کبری رستمی زاده
چکیده در کار اول مایع یونی جدید 1- متیل3((3-اکتیل آمینو) پروپیل) ایمیدازولیوم بیس (تری فلورو متان سولفونیل ایمید) ([oapmim][ntf2]) سنتز و توسط طیف 1h-nmr ساختار آن شناسایی شد. نانو لوله های کربنی چند دیواره توسط دی اتیل آمین عامل دار شده، و در این مایع یونی پخش گردید. سپس این محلول ژل مانند بر روی سیم استیل ضد زنگ نشانده می شود تا به عنوان یک فیبر جدید میکرو استخراج فاز جامد (spme) عمل کند. این فیبر برای استخراج / پیش تغلیظ متامفتامین (map) و افدرین (ep) قبل از اندازه گیری آنها با طیف سنجی کروماتوگرافی گازی (gc) به کار برده شد. توانایی استخراج پوشش فیبر برای استخراج متامفتامین و افدرین با 1-اکتیل،3-متیل ایمیدازولیوم بیس (تری فلورو متان سولفونیل) ایمید (([omim][ntf2] ، n-اکتیل پیریدینیوم هگزا فلورو فسفات ([opy][pf6]) و نانو لوله های کربنی عامل دار نشده با خواص و قطبیت های متفاوت مقایسه شد. بالاترین کارایی و مطلوبترین نتایج برای ([oapmim][ntf2]-fmwcnt به عنوان پوشش فیبر بدست آمد. منحنی کالیبراسیون در محدوده ی 1 تا 150 و 5/0 تا 250 میکروگرم بر لیتر (µgl-1) بترتیب برای map و ep خطی بود. حد تشخیص ها (lods) بترتیب 1/0 و µgl-1 7 /0 برای map و ep بدست آمد. روش توسعه داده شده به صورت موفقیت آمیزی برای تعیین map و ep در نمونه های ادرار به کار برده شد و درصد بازیابی برابر با (0/5±) 0/99 ? در غلظت اضافه شده µg ml-11/0 بدست آمد. در کار دوم نانو ذرات fe3o4 پوشانده شده با مایع یونی با استفاده از تکنولوژی سل ژل به عنوان جاذب برای پیش تغلیظ و تعیین 2-کلرو اتیل اتیل سولفید (2-cees) در نمونه های بمب شیمیایی مورد بررسی قرار گرفت. نانو ذرات fe3o4 به 1-متیل 3(3-پروپیل تری اتوکسی سیلان) ایمیدازولیوم کلراید (mnp-il) اتصال یافتند و در داخل محلول sol-gel پخش شدند، سپس برای تهیه ی پوشش بر روی یک فیبر آهنی به کار رفتند. در طول تشکیل پوشش بر روی فیبر، یک آهن ربای قوی خارجی برای کنترل ضخامت و ارتقای کیفیت پوشش استفاده گردید. فیبر mnp-il/sol-gel توانایی استخراج بالا و مطلوبی را برای 2-cees نشان داد. برای تعیین بهتر فاکتورهای تاثیر گذار بر استخراج و بهینه کردن مقدار آن ها از روش طراحی آزمایش فاکتوریال به روش ریز استخراج فاز جامد فضای فوقانی در مرحله ی پیش تغلیظ استفاده شد. این فیبر جدید دارای تکرارپذیری، پایداری دمایی و دوام بالایی بود. محدوده ی خطی با 997/0r2 = از 5 تا µg l-12000 بدست آمد. حد تشخیص µg l-11/1 بود. روش کار حاضر به صورت موفقیت آمیزی برای نمونه های آبی حاوی ترکش بمب گاز خردل به کار رفت و بازیابی (0/4±) 0/99 در سطح اضافه شده ی µg ml-11 برای آن بدست آمد. کار سوم یک روش جدید اندازه گیری متادون با استفاده از مایع یونی بر اساس ریزاستخراج فاز جامد درجا (in situ spme) قبل از تزریق به طیف سنج کروماتوگرافی گازی با دتکتور یونیزاسیون شعله ای را توضیح می دهد. در این روش ابتدا نانوذرات fe3o4 به مایع یونی 1-متیل 3(3-پروپیل تری اتوکسی سیلان) ایمیدازولیوم کلراید (mnp-il) اتصال داده شد و در نمونه پخش شدند. در طی زمان به هم زدن این مایع یونی مغناطیسی متادون را جذب می کنند و سپس به کمک یک آهنربای خارجی بر روی فیبر تجمع می یابند. فاکتورهای مختلف، موثر بر کارایی استخراج مانند مقدار mnp-il، زمان قرارگیری فیبر در محلول، phمحلول آبی و اثر نمک بهینه شدند و حد تشخیصµgl-1 05/0 با ضریب تغلیظ بسیار خوب 666 بدست آمد. در نهایت روش به صورت موفقیت آمیزی برای اندازه گیری متادون در پلاسما به کار برده شد. در کار چهارم یک روش با کارایی بالا برای تعیین آمی تریپتیلین با استفاده از sba-5 اصلاح شده با tio2 و 1 متیل-3-(3 پروپیل تری اتوکسی سیلان) ایمیدازولیوم کلراید به عنوان پوشش جدید در spme به کار رفت. آنالیت بر روی فیبر استخراج شد و سپس در داخل انژکتور gc واجذب دمایی شد. روش طراحی آزمایش برای بهینه کردن فاکتورهای موثر در استخراج در مرحله ی پیش تغلیظ به کار گرفته شد. در شرایط بهینه بدست آمده روش حد تشخیص پایین (µg l-13/0) و محدوده ی خطی خوب، بین 1 تا µg l-1800 را نشان داد. انحراف استاندارد نسبی روش پایین تر از 45% بدست آمد. روش پیشنهاد شده با موفقیت برای استخراج آمی تریپتیلین در نمونه های در نمونه های پلاسمای خون به کار رفت.
سارا بزرگی کبری رستمی زاده
هدف از این مطالعه سنتز پلیمرهای قالب مولکولی(mip) با ظرفیت جذب بالا برای مولکول هدف است. داروی نالتروکسون به عنوان مولکول هدف مورد استفاده قرار گرفت و از روش های کامپیوتری بر اساس انرژی پیوند (e?) ،برای اندازه گیری برهم کنش بین مولکول هدف و مونومرهای بنیادی استفاده شد ومونومری که برهم کنش بیشتری با مولکول هدف دارد به عنوان بهترین مونومر مورد استفاده قرار گرفت. تمام محاسبات با استفاده از نرم افزار گوسین 2003 انجام و انرژی الکترونی از طریق تئوری (hf) محاسبه شد. ساختارهرکدام از مونومرها شامل آکریلیک اسیدaa))، متاکریلیک اسید (maa)، tfmaa(triflouromethylmethaacrylic acid) ، methylmethacrylate,آکریل آمید (aam)، آلیل آمین و داروی نالتروکسون در سطح 3-21+g بهینه شد. e? حاصل از برهم کنش هرکدام از مونومرها با داروی نالتروکسون محاسبه گردید. با توجه محاسبات انجام گرفته مونومرآکریلیک اسید و مونومر آلیل آمین به ترتیبب بیشترین و کمترین e? را نشان دادند. برای تایید نتایج کامپیوتری، mip هایی با استفاده از مونومرهایaa و maa سنتز شد و ظرفیت جذب و انتخاب پذیری آنها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمایشگاهی نشان دادند که mip سنتز شده با استفاده از مونومر (mip-aa) aaدر مقایسه با mip-maa بیشترین ظرفیت جذب را نسبت به داروی نالتروکسون نشان می دهد که نتایج بدست آمده تاییدی بر نتایج پیش بینی شده بروش طراحی کامپیوتری می باشد. در آزمایشگاه سینتیک رهش دارو مورد بررسی قرار گرفت. از نتایج بدست آمده می توان نتیجه گیری کرد که روش طراحی کامپیوتری می تواند به عنوان روشی مستدل برای طراحی mipsبا کارایی بالا با هدف ارایه سیستم های دارورسانی نوین مورد استفاده قرار گیرد.
مریم خلخالی کبری رستمی زاده
تشخیص زود هنگام بیماری های سرطانی یکی از عوامل مهم در درمان موثر آنهاست چرا که تشخیص تومورهای بدخیم در مراحل اولیه، شانس درمان را افزایش می دهد. تصویربرداری تشدید مغناطیسی (mri) بر پایه ی پدیده ی تشدید مغناطیسی هسته، امکان شناسایی زود هنگام تومورهای سرطانی را به کمک عوامل کنتراست مناسب، میسر نموده است. از این جهت محققین، با چالش های گسترده ای برای دست یابی به مواد مغناطیسی به عنوان عوامل کنتراست کارآمد، جهت نیل به هدف فوق، مواجه هستند. در سال های اخیر نانوذرات ابر پارامغناطیس اکسید آهن، پتانسیل کاربردی بالقوه ای را در حوزه های گوناگون زیستی مانند رهایش کنترل شده ی دارو، جداسازی سلولی، ترمیم بافت، از بین بردن سلول های سرطانی از طریق فرایند هایپرترمیا و عوامل کنتراست در (mri) داشته اند. یکی از پارامترهای مهم در mri که مورد توجه محققین این حوزه است افزایش نرخ واهلش پذیری پروتون های بافت (1/t2)، توسط عوامل کنتراست است. از میان انواع گوناگون نانوذرات ابر پارامغناطیس اکسید آهن، مگنتیت (4o3fe) به علت دارا بودن ویژگی های فیزیکی و شیمیایی منحصر به فرد، بویژه میزان مغناطش اشباع (ms) بالا، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. با این وجود یون های 2+fe در ساختار 8 وجهی اسپینل معکوس تمایل زیادی به اکسید شدن در حضور اکسیژن هوا و تبدیل شدن به یون های 3+fe را دارند که این عامل می تواند در کاربرد این نانوذره ایجاد محدودیت نماید. برای حل این مشکل یکی از راهکارها پوشش سطحی نانوذرات مگنتیت با پوشش های محافظ مانند انواع پلیمرها است. در این کار پژوهشی شاره های مغناطیسی زیست سازگاری بر پایه ی نانوذرات مگنتیت پوشش داده شده با انواع گوناگون پوشش های پلیمری مانند دکستران، کیتوسان و پلی اتیلن گلیکول-پلی کاپرولاکتون با روش همرسوبی از نمک های فریک و فروس در محیط قلیایی تهیه شدند. طیف بینی تبدیل فوریه ی مادون قرمز (ft-ir) سنتز نانوذرات مگنتیت پوشش داده شده با پلیمر را اثبات نمود، قطر هیدرودینامیک متوسط نانوذرات با روش پراکندگی دینامیکی نور (dls)، بسته به نوع پوشش پلیمری بین nm 130 تا nm 189 و پتانسیل زتای سطح نانوذرات در محدوده ی 31mv+ تا 24mv - اندازه گیری گردید. تصاویر حاصل از میکروسکوپ الکترونی گسیل میدانی (fe-sem) ساختار شبه کروی نانوذرات با قطر میانگین کمتر از nm 50 را برای هر سه نمونه نشان داد، مغناطیس سنج نمونه ی مرتعش (vsm) رفتار ابر پارامغناطیس نانوذرات سنتز شده را تایید کرده میزان مغناطش اشباع آن ها را به ترتیب معادل emu/g 70/572، 29/085 و 11/690 برای نانوذرات مگنتیت با پوسته ی دکستران، نانوذرات مگنتیت با پوسته ی کیتوسان و نانوذرات میسل مگنتیت-(peg-pcl) تعیین نمود. آزمایش پراش پرتو x (xrd) ساختار کریستالی اسپینل معکوس نانوذرات مگنتیت را نشان داد. در پایان برای بررسی اثر نانوذرات سنتز شده در میزان شدت سیگنال mri ثبت شده، تصاویر وزن t1 و t2 به وسیله ی دستگاه mri بالینی t 1/5برای غلظت های گوناگونی از شاره ی مغناطیسی پایدار به دست آمد. تصاویر وزن t2، تغییر قابل توجه شدت سیگنال با افزایش غلظت آهن در نمونه ها را نشان داد. مقادیر r2، r1 و r2/r1 برای این نمونه ها محاسبه شدند. مقادیرحاصل برای r2 به ترتیب 220/20، 91/44 s-1-1mm و 86/46 و نسبت r2/r1 به ترتیب 17/21، 19/42 و 20/71 برای نانوذرات مگنتیت با پوسته ی دکستران، نانوذرات مگنتیت با پوسته ی کیتوسان و نانوذرات میسل مگنتیت-(peg-pcl) به دست آمد. نتایج نشان داد که نانوذرات مگنتیت با پوشش های پلیمری پتانسیل بالقوه ی بالایی به عنوان عامل کنتراست در mri دارند و با کاهش زمان واهلش t2 می توانند به عنوان عامل کنتراست منفی در تصویربرداری تشدید مغناطیسی عمل نمایند.
نسترن امانلو کبری رستمی زاده
پژوهش پیش رو شامل سه بخش است. در بخش اول نقاط کوانتومی طلا با پوشش پلیمری کیتوسان سنتز و مشخصه یابی شده اند. در بخش دوم کارآیی نانوساختار به دست آمده در سیستم های دارورسانی مورد بررسی قرار گرفته و نهایتا در بخش سوم مطالعات مربوط به سمیت سلولی انجام شده است. برای نیل به اهداف فوق از روش کاهش نمک طلا توسط پلیمر کیتوسان برای سنتز نقاط کوانتومی استفاده شده است. نانوذرات به دست آمده توسط آنالیزهای uv-vis، dls، xrd، sem، tem و ft-ir مشخصه یابی شده اند. نتایج به دست آمده از آنالیزxrd ساختار بلوری طلا را تایید می کند. آنالیز uv-vis یک جذب قوی در ناحیه 530 نانومتر که مربوط به نانوذرات طلا می باشد، را نشان می دهد. مورفولوژی نانو ذرات حاصل توسط آنالیزهای sem و tem بررسی و سایز ذرات در حدود 25 نانومتر به دست آمد. آنالیز ft-ir سنتز نانوذرات طلا با پوشش پلیمری کیتوسان را تایید می کند. در بخش دوم برای بررسی کارآیی نانوساختار به دست آمده، داروی ضد سرطان کورکومین در داخل نانو حامل به دست آمده بارگذاری گردید. درصد موثر انکپسوله شدن و درصد بارگذاری دارو محاسبه و به ترتیب مقادیر 87% و 26% به دست آمد. مطالعات رهایش دارو نشان داد بیشترین میزان رهایش دارو در محیط شبیه سازی شده سلول های سرطانی با 3/5ph= پس از 72 ساعت برابر با 78% و در محیط شبیه سازی شده سلول های طبیعی بدن با 4/7 ph= پس از 24 ساعت برابر 30% حاصل شد. علاوه بر این، نتایج حاصل از آنالیز توزین حرارتی نشان داد، 42.66% وزن نمونه مربوط به پلیمر کیتوسان، 9.34% وزن نمونه مربوط به کورکومین و 42.63% وزن نمونه مربوط به نانوذرات طلا است. همچنین خاصیت فلورسانسی نقاط کوانتومی طلا قبل و بعد از اضافه کردن دارو اندازه گیری شد. در بخش سوم مطالعه اثرات سمیت سلولی نانوکامپوزیت به دست آمده، بر روی رده سلولی سرطانی کبد انسانی (huh7) و مقایسه این اثر با کورکومین آزاد، تاثیر سمیت سلولی این ترکیب را در دوز کمتر، و نیز حفظ این اثرات برای مدت طولانی تر را تایید کرد.
کبری رستمی زاده عبدالرضا میرمحسنی
چکیده ندارد.
زهرا بسطامی حسن کرمی
چکیده ندارد.