نام پژوهشگر: صفر قایدرحمتی
زهرا محمدزاده صفر قایدرحمتی
با هدف مقابله با پیامدهای منفی شهرنشینی سریع، رویکرد توجه به شهرهای کوچک در کشور ما مورد توجه قرار گرفت و بر این اساس از سال 1355 شاهد افزایش روزافزون تعداد این شهرها در کشور هستیم. هدف این تحقیق شناخت تحولات جمعیتی شهرهای کوچک (زیر 100 هزار نفر ایران) می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری، کلیه شهرهای کوچک ایران طی 5 دوره سرشماری از سال 1335 تا 1385 است. یافته های پژوهش بیانگر آنست که تعداد شهرهای کوچک در کشور ما طی دوره مورد مطالعه 5/5 برابر شده است. محاسبه ضریب کشش پذیری نشان می دهد که؛ شهرهای کوچک در استان های مختلف از روند یکسانی در جذب جمعیت پیروی نکرده است، اما از نظر شاخص ضریب آنتروپی مقایسه این ضریب با احتساب شهرهای کوچک و بدون آن ها، نشان داد که ؛ وجودشهرهای کوچک نقش مهمی در افزایش ضریب آنتروپی و جلوگیری از تمرکزگرایی در شبکه شهری ایران دارد. مقایسه جمعیت پیش بینی شده و جمعیت تحقق یافته نیز نشان دهنده این است که شهرهای کوچک تا سال 1365 از روند مشخصی در جذب جمعیت برخوردار نیستند اما از سال 1375رقم پیش بینی شده با جمعیت موجود تفاوت چندانی ندارد وشهرهای کوچک از این نظر به سمت تعادل میل پیدا کرده اند . بکارگیری مدل های رایج در بررسی شبکه و سلسله مراتب شهری ایران (ضریب جینی، منحنی لورنز، حد اختلاف طبقه ای، مدل رتبه-اندازه تعدیلی )طی سال های 1335 تا 1385 نشان دهند? ناهماهنگی در توزیع جمعیت شهری کشور می باشد. همچنین از لحاظ پراکندگی فضایی شهرهای کوچک توزیع یکنواختی در کشور نداشته و درنیمه غربی متراکم تر و بیشتر هستند.
صدیقه جمشیدی صفر قایدرحمتی
کیفیت زندگی به عنوان مفهومی برای نشان دادن میزان رضایت فرد از زندگی و به عبارتی معیاری برای تعیین رضایت و عدم رضایت افراد و گروه ها از ابعاد مختلف زندگی است. این ابعاد می تواند زمینه های تغذیه ای، آموزشی، بهداشت، امنیت و اوقات فراغت را شامل شود، از طرف دیگر امروزه در ادبیات برنامه ریزی توسعه مباحث کیفیت زندگی به عنوان یک اصل اساسی پیوسته مورد نظر برنامه ریزان و مدیران امر توسعه است. با این توصیف، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کیفیت زندگی در روستاهای ادغام شده در شهر یزد و بررسی ارتباط بین شاخص های عینی و ذهنی کیفیت زندگی در روستاهای ادغام شده در شهر یزد، در صدد پاسخگویی به این پرسش هاست که میزان کیفیت زندگی از نظر جامعه نمونه در دو محله خیرآباد و عیش آباد چگونه است، و آیا بین شاخص های عینی و ذهنی کیفیت زندگی در دو محله مورد مطالعه رابطه وجود دارد یا نه. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است و به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه و فرم برداشت میدانی از دو روش آمار توصیفی و استنباطی (آزمون t، آزمون u مان ویتنی و آزمون خی دو) در نرم افزار spss استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش دو روستای ادغام شده در شهر یزد (خیرآباد و عیش آباد) با جمعیت 11054 نفر می باشد که در این بین 370 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شده اند. نتایج نشان می دهد که بر اساس دیدگاه جامعه نمونه، به طور کلی میزان رضایت در همه ابعاد مورد بررسی کیفیت زندگی (اجتماعی، اقتصادی، محیطی و کالبدی) پایین تر از حد متوسط ارزیابی شده است و تنها در تعدادی از گویه ها از جمله امنیت اماکن عمومی، مدت زمان وقت آزاد، تسهیلات مناسب منزل و وضعیت زیرساخت ها، میزان رضایت ساکنان تا حدودی بالاتر از حد متوسط ارزیابی شده است. همچنین براساس نتایج آزمون کای اسکویر بین شاخص های ذهنی و عینی کیفیت زندگی در روستاهای ادغام شده در شهر یزد رابطه وجود ندارد.
مهین حاضری صفر قایدرحمتی
چکیده ندارد.