نام پژوهشگر: خسرو مقتصد آذر

حذف نویز سریهای زمانی gps با استفاده از آنالیز موجک و کالوکیشن کمترین مربعات بر روی داده های غیر هم فاصله
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده فنی و مهندسی 1390
  مهدی غلام نیا   خسرو مقتصد آذر

بدست آوردن نتایج صحیح از آنالیز سیگنال مربوط به پدیده های ژئودینامیکی با استفاده از سری های زمانی بلند مدت gps، منوط به کاهش اثر نویز از داده ها می باشد. این امر در ژئودزی و ژئوفیزیک توسط روش های مختلفی انجام پذیر بوده و در صورت ناقص بودن مدل سازی داده های سری زمانی gps (جهت کاهش نویز)، تفسیر پدیده های ژئودینامیکی حاصل از آن ها به درستی میسر نخواهد بود. به دلیل غیر هم فاصله بودن سری های زمانی gps از تکنیک کالوکیشن کمترین مربعات و آنالیز موجک برای هم فاصله سازی داده ها استفاده شد. هدف از انجام این پایان نامه استفاده از تکنیک موجک ها برای حذف نویز سری زمانی gpsبا اعمال آستانه گذاری های مختلف می باشد. روش های آستانه گذاری شامل: حد آستانه جریمه، راهکار بیرگه - ماسارت، روش ترکیبی (sureshrink)، روش آستانه گذاری سراسری، روش مینیماکس و روش آستانه گذاری با استفاده از اصل sure (کمینه کردن برآورد نااریب ریسک اشتاین) بودند که برای مقایسه تأثیر آن ها در کاهش نویز از سه مدل آماری برای ترکیب نویزها در سری های زمانی ایستگاه های دائمی gps استفاده شد: الف) مدل شامل نویز سفید (مدل i)، ب) مدل ترکیبی شامل نویز سفید و نویز تصادفی (مدل ii ) ، ج) مدل ترکیبی شامل نویز سفید و نویز لرزان (مدل iii ). برای انجام محاسبات و تحلیل های عددی، به تعداد 264 ایستگاه gps از آرشیو sopac جهت انجام آنالیز و محاسبات انتخاب گردید. این داده ها به صورت خام بوده و هیچ گونه عملیات نویز بری روی آن ها انجام نگرفته بود. نتایج حاصل نشان می دهد که از بین روش های آستانه گذاری، در مدل آماری شامل نویز سفید (مدل i): روش حد آستانه جریمه و روش آستانه گذاری با استفاده از کمینه کردن برآورد نااریب ریسک اشتاین قادر به کاهش فراوانی دامنه های کوچک تر می باشند، در صورتی که روش های مینیماکس و ترکیبی قادر به کاهش فراوانی دامنه های بزرگ تر از نویز سفید را دارند. راهکار بیرگه– ماسارت و روش آستانه گذاری سراسری هم قادر به کاهش فراوانی دامنه های کوچک تر و هم کاهش فراوانی دامنه های بزرگ تر می باشند. در مدل ترکیبی شامل نویز سفید و نویز تصادفی (مدل ii ) و مدل ترکیبی شامل نویز سفید و نویز لرزان (مدل iii )، تمامی روش ها قادر به کاهش فراوانی دامنه های کوچک تر و بزرگ تر از نویز سفید (در هر دو مدل) به یک میزان هستند. این در حالی است که برای نویز تصادفی و نویز لرزان (به ترتیب در هر دو مدل) روش حد آستانه جریمه و روش آستانه گذاری با استفاده از کمینه کردن برآورد نااریب ریسک اشتاین قادر به کاهش فراوانی دامنه های کوچک تر می باشند، در صورتی که روش های مینیماکس و ترکیبی قادر به کاهش فراوانی دامنه های بزرگ تر از نویز رنگی را دارند. راهکار بیرگه– ماسارت و روش آستانه گذاری سراسری قادر به کاهش فراوانی دامنه های کوچک تر و بزرگ تر از نویز رنگی می باشند.

تعیین مولفه های تنسور استرین با استفاده از کالوکیشن کمترین مربعات
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده فنی و مهندسی 1390
  مهدی سیفی   خسرو مقتصد آذر

بررسی تغییرات پوسته زمین مورد توجه محققان مختلفی بوده است. متخصصین علوم زمین با بهره گیری از روشهای مختلف، این تغییرات را مورد بررسی و آنالیز قرار داده اند. استفاده از داده های ایستگاههای دائم gps به عنوان یک منبع اطلاعاتی فرا زمینی، موجب تحول بزرگی در نتایج این آنالیزها بوده است. نتایج حاصل از بررسی داده های سرعت این ایستگاهها برای بیان چگونگی تغییرات پوسته توسط دانشمندان مختلف را می توان ناشی از اهمیت آنالیز داده های ایستگاههای دائم gps دانست. به دلیل پراکنده و محدود بودن تعداد این ایستگاهها، نیاز به استفاده از مدل-های سطحی مناسب برای بیان حرکات پوسته می باشیم. استفاده از مثلث های دلونای، المانهای محدود و ... نیز از جمله این مدل ها می باشد که به صورت گسسته به بیان رفتار حرکات پوسته می پردازد. استفاده از روش کالوکیشن کمترین مربعات امکان بررسی پیوسته تغییرات پوسته زمین را فراهم می کند. کالوکیشن کمترین مربعات قادر به انجام توأمان آنالیز ریاضی و آماری داده ها می باشد. انتخاب تابع کرنلی که متناسب با داده ها باشد از نکات مهم در استفاده از این روش می باشد. در این پایان نامه از دو نوع تابع کرنل ایستا و ناایستا برای بررسی رفتار سرعت ایستگاههای دائم استفاده شده است. همچنین استفاده از توابع مختلف کرنل ایستا را بیان کرده و سپس نتایج را با تابع کرنل نا ایستا بررسی می کنیم.

مطالعه ساختار پدیده های آشوبناک و کاربرد آن در پدیده های ژئودینامیک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده مهندسی 1392
  ایوب سلیمی   خسرو مقتصد آذر

نظری‎?‎ آشوب برای تحلیل سیستم های دینامیکی غیر خطی مورد استفاده قرار می گیرد و بدلیل نوآوری و قابلیت های آن‏، اخیراً توجه زیادی را به خود جلب نموده است. هدف از این تحقیق آشنایی با سیستم های آشوبناک و بررسی نحوه تعیین آشوبناک بودن یک سیستم بر اساس سری زمانی حاصل از آن سیستم می باشد. به همین منظور از روش بازسازی فضای فاز و تعیین بُعد همبستگی استفاده شده است. بازسازی فضای فاز یک سیستم دینامیکی مبتنی بر انتخاب مناسب دو پارامترِ زمان تاخیر و بُعد محاط است که از تابع اطلاعات متقابل میانگین و تابع خودهمبستگی برای تعیین زمان تاخیر و روش شمارش نزدیک ترین همسایگی های کاذب برای تعیین بُعد محاط استفاده شده است. نتایج حاصل از اعمال این روش بر روی داده های بارش 60 ساله ایستگاه تبریز‏، زمان تاخیر 3 و بُعد محاط 12 را نتیجه داده است و در نهایت با تعیین بُعد همبستگی‏، عدم آشوبناک بودن این سیستم نتیجه گیری شده است.

مروری بر مدل سازی تغییر شکل لیتوسفر زمین بر اساس مدل غشای نازک و ویسکوز آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده عمران 1393
  افشین لطفی مرادلو   خسرو مقتصد آذر

مدل های غشای نازک برای توصیف و مطالعه تغییر شکل تکتونیک لیتوسفر صفحات قاره ای در حدود 3 دهه قبل توسط انگلند و مکنزی معرفی شدند. مدل های غشای نازک بر پایه معادلات حاکم بر مکانیک محیط پیوسته می باشند. در این مدل لیتوسفر تحت جابجایی های افقی مجاز به ضخیم شدن و یا نازک شدن است، اما جابجایی بردارهای افقی در راستای ضخامت لیتوسفر ثابت فرض شده است. در فرمول بندی مدل غشای نازک میانگین رئولوژی عمودی در قالب دو پارامتر بدون بُعد ar و n ارائه شده است. در این پایان نامه ما مدل غشای نازک را برای تحقیق تغییر شکل فلات ایران که نتیجه همگرائی صفحه عربستان و اورآسیا است، استفاده کرده ایم و نقش فرآیندهای بیرونی از قبیل توسعه نیروهای شناور و حضور بلوک های ناهمگن جانبی در لیتوسفر، برروی تکتونیک فلات مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج آزمایش های عددی نشان می دهد که تغییر شکل فلات ایران ابتدا توسط همگرائی شمال صفحه ی عربستان و سپس توسط ناهمگن جانبی در مقاومت لیتوسفر کنترل می شود. تغییر شکل های ایجاد شده توسط مدل ها منطبق بر ضخامت پوسته واقعی (توپوگرافی) در ایران است. بطور کلی تغییر شکل پوسته با پارامترهای n=3.5 ar=3.5به واقعیت نزدیک تر است.

طراحی و پیاده سازی سیستمی هوشمند جهت کنترل حرکت سازه های بزرگ با استفاده از فتوگرامتری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده عمران 1394
  علی رزقی   فرشید فرنود احمدی

سازه ها نقش مهمی در توسعه کشوردارند بنابراین حفظ پایداری آنها از اهمیت بالایی برخوردار می باشد.زلزله، رانش، نشست در حفاری های زیر زمینی ، فشار های وارده به بدنه سازه ازعوامل تاثیر گذار در پایداری سازه ها محسوب می شوند. بنابراین اولین مسئله در مدیریت اثرات این عوامل، پایش دائمی حرکت و تغییر شکل سازه ها و آگاهی از شرایط واقعی آنهاست. روش های ارائه شده در علوم ژئودزی از روشهای متداول در پایش حرکت و تغییرشکل سازه ها می باشند که اغلب برای انجام کنترل هایی در زمان های معین مناسب می باشد.باتوجه به قابلیت هایی نظیر : امکان انجام اندازه گیری دقیق در فضای پیوسته، صرفه اقتصادی برای انجام پایش دائمی و سرعت و اندازه گیری در فرآیند اندازه گیری که فتوگرامتری در اختیار کاربران می دهد، می توان در طراحی سیستم هوشمند حرکت سازه ها بهره برد.این سیستم در کنترل جابه جایی و تغییر شکل سازه ها بکار خواهد رفت.