نام پژوهشگر: هوشنگ جباری
امین نادری رمضان آباد هوشنگ جباری
با رسمی شدن مذهب تشیع دوازده امامی توسط صفویان می بایستی این مذهب در سراسر قلمرو پهناور دولت صفوی گسترش یافته و اصول عقاید و آموزه های این آیین نیز در میان مردمان این سامان نشر و توسعه یابد. فرمانروایان صفوی ابتدا برای نیل به این هدف وسیله زور و استفاده از قدرت نظامی را بکار گرفتند، که اگرچه در تغییر آیین مردم تأثیر گذار بود اما این اهرم نمی توانست به صورت پایدار اعتقادات مردم را تحت کنترل بگیرد، از اینروی فرمانروایان صفوی برای رفع این مشکل با توجه به مقتضیات تاریخی و سیاسی آن روزگار و با بینش خاص سیاسی خود، علمایی را از ناحیه جبل عامل واقع در جنوب لبنان، به ایران فراخواندند. این علما با ورود به ایران توانستند با تلاش و کوششهای خود بصورت فعالیتهای علمی و آموزشی، بسیاری از اصول مدون و فقاهتی تشیع دوازده امامی را برای مردم تشریح و باعث رواج فرهنگ شیعی در جامعه ایران روزگار صفوی گردند.هم چنین علمای جبل عاملی با بدست آوردن پستهای مهم دینی و سیاسی هم به نفوذ بالایی در جامعه دست پیدا کردند و هم اینکه مشروعیت و مقبولیت صفویان را که خواست سیاسی فرمانروایان این سلسله بود را برای آنان به ارمغان آوردند.
مریم لطیفی محمدرضا علم
نشریات استان خوزستان در عصر پهلوی دوم از جمله منابع مطالعاتی این عصر می باشند که بخشی از اخبار و حوادث سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خوزستان را در این مقطع در خود جای داده اند و با بررسی آنها می توان به نگارش تاریخ خوزستان در عصر پهلوی دوم پرداخت. از این رو رساله ی حاضر درصدد پاسخگویی به این سوال عمده است که: بازتاب تحولات سیاسی ـ اجتماعی خوزستان در عصر محمدرضاشاه در نشریات استان چگونه بوده است؟ روش پژوهشی بکار رفته در این رساله مبتنی بر تحلیل اطلاعات است که پس از مطالعات لازم درمی یابیم که انتشار حوادث سیاسی ـ اجتماعی استان با توجه به مسئله ی ممیزی و خودممیزی حاکم بر مطبوعات این عصر به صورت گزیده گویی و تابع شرایط موجود بوده است. بنابراین با مطالعه ی نشریات استان نمی توان به تمام حقیقت تاریخی سیاسی ـ اجتماعی خوزستان پی برد و لازم است در کنار آن ها از سایر منابع نیز جهت تکمیل تاریخ سیاسی ـ اجتماعی خوزستان در عصر پهلوی دوم استفاده شود .
احمدعلی زارعی هوشنگ جباری
پیشینه درخشان فرهنگ و تمدن ایرانیان در طول سده های تاریخی بر هیچ ملتی پوشیده نبوده است، شواهد تاریخی نشان داده است که دولت ها و اقوام مهاجم بعد از غلبه بر ایران بعد از مدتی تحت تأثیر فرهنگ و تمدن بسیار غنی ایرانیان قرارگرفته و در درون آن هضم و جذب شده اند. با ورود اسلام به ایران و تسلط اعراب مسلمان بر این سرزمین نیز به دلیل عدم برخورداری آنان از فرهنگ و تمدنی غنی، پس از مدتی تحت تأثیر فرهنگ ایرانی قرار گرفته و مجذوب آن شدند و در بسیاری از موارد به تقلید و اقتباس از آن پرداختند. با روی کارآمدن عباسیان که ایرانیان نقش اساسی در پیروزی آن ایفا نمودند، گستره ی نفوذ فرهنگ ایرانی در دستگاه خلافت عباسیان ابعاد تازه ای به خود گرفت یافته های این پژوهش نشان می دهد که خلافت عباسی مخصوصا در زمان منصور تا پایان خلافت مامون در زمینه های مختلف از الگوهای ایرانی تأثیرپذیرفته است، در این راستا عوامل متعددی همچون وزیران، معماری، موسیقی، جشن ها و اعیاد، آداب و سنت ها، خاندان های قدیمی، تشکیلات سیاسی، اجتماعی، اداری، فعالیت های علمی و ترجمه متون و مکتب علمی و پزشکی جندی شاپور و بسیاری عوامل باعث گردید که آداب و رسوم، سنت ها و علوم مختلف ایرانیان در دستگاه خلافت عباسیان رسوخ یابد. همچنین با آغاز جنبش علمی که در اواخر قرن دوم هجری در جهان اسلام با مرکزیت بغداد ایجاد شده بود ایرانیان نقش بسیار عظیم و قابل ملاحظه ای در اعتلای فرهنگ و تمدن اسلامی ایجاد کردند و به تلاش همه جانبه ای دست زدند و تقریباً در همه حوزه ها و علوم مختلف آثار ارزشمندی از خود به یادگار گذاشتند.
پیمان کریمی هوشنگ جباری
پژوهش حاضر بر آن است که به ساختار نظامی و جایگاه آن در هرم قدرت حکومت صفوی پرداخته و ناکارآمدی نظامیان را در زوال و سقوط حکومت صفوی روشن نماید. یافته های این پژوهش نشان می دهد، که قبایل ترک قزلباش آناتولی به عنوان بدنه اصلی ساختار نظامی صفویان از آغاز حرکت سیاسی- نظامی آنها برای به دست گرفتن قدرت و تشکیل حکومت وتوسعه آن تا آغاز پادشاهی شاه عباس اول، در تشکیل و توسعه دولت صفوی نقش بسزایی داشتند و بعد از آن نیز، با وجود تغییر و تحولاتی که در ساختار نظامی به ویژه سازمان ، مناصب و درجات در حکومت صفوی به ضرر قزلباشان وکم رنگ شدن نقش آنان ایجاد گردید ، امّا آنان هم چنان در تشکیلات نظامی حکومت صفوی جایگاه خود را داشته ،ودر هرم قدرت از نفوذ زیادی برخوردار بودند . با وصف این، ناکارآمدی آنان( نظامیان) یکی از مباحثی است که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته که نتایج آن نشان داد که تضاد، اختلافات درونی و دودستگی میان عناصر قدیم و جدید نظامی حکومت صفوی ،هم چنین بی تدبیری و عدم لیاقت و کاردانی تعدادی از پادشاهان این سلسله در زوال و سقوط آن حکومت نقش بسزایی داشته، تا جایی که توانایی مقابله با افغان ها را از دست داده، و با سرعت غیر قابل تصوری راه سقوط پیمود .
فاطمه مختلف هوشنگ جباری
با تشکیل دولت صفوی، ایران توانست مجدداً استقلال خودرا به دست آورده و موقیعت گذشته خودرا درمیان ملل جهان پیدا نماید.براین اساس با نگاهی تاریخی به جامعه عصرصفوی درمی یابیم که بعضی ازگروه های اجتماعی اگرچه تاحدی درگمنامی به سرمی بردند،اما درمجد وشکوفایی این سرزمین سهم بسزایی داشته و لذا تاثیرگذاری غیرقابل انکاری درابعاد مختلف جامعه ایرانی نظیر آفرینش هنرهای زیبا ازخود نشان داده اند.دراین میان سهم زنان علیرغم اختلافات فاحش با یکدیگر از نظر،نوع آموزش،موقیعت های خانوادگی و نقش کارفرمایان هنری قابل توجه است.چنانچه زنان دراین دوره درزمینه هنرموسیقی به عنوان موسیقیدانان ورامشگران موسیقی بزمی،درنقاشی به صورت نقاشان فعال درایران و هند،درشعرو شاعری به صورت شاعره های فعال در قالب هایی نظیر غزل،رباعی،قصیده ودر زمینه ی هنر معماری به صورت کارفرمایان هنری آثار زیبا معماری با توجه به ذوق هنری خود سهم غیرقابل انکاری را درزمینه آفرینش هنرهای زیبا داشته اند. بنابراین سعی پژوهشگرحاضر براین است تا با نگاهی تاریخی وجامعه شناختی به جایگاه زنان در عصرصفوی،به بررسی و تبیین چگونگی نقش وتاثیرگذاری آنان درزمینه ی آفرینش هنرهای زیبا این دوره پرداخته و زوایای تاریک فعالیتهای آنان را روشن سازد
گلنار کرنوکر هوشنگ جباری
نام خانوادگی: کرنوکر نام: گلنار عنوان رساله: تجارت ابریشم و نقش آن در توسعه و آبادنی بنادر و جزایر خلیج فارس در دوره صفویه اساتید راهنما: دکتر علی بحرانی پور ، دکتر هوشنگ جباری استاد مشاور:دکترقیم درجه تحصیلی:کارشناسی ارشد رشته: تاریخ گرایش: تاریخ مطالعات خلیج فارس دانشگاه: شهید چمران، دانشکده ادبیات و علوم انسانی تاریخ فارغ التحصیلی: تعداد صفحات 112 کلید واژه ها: تجارت ابریشم، صفویه، شاه عباس، خلیج-فارس، بندرعباسی چکیده:در دوره صفویه، به ویژه فرمانروایی شاه عباس اول، عوامل مهمی در صحنه سیاسی بویژه تجاری و بازرگانی خلیج فارس دارای جایگاه خاصی بودند که از جمله آن ها می توان به سهم تجارت ابریشم اشاره کرد. امتیاز خاص تجارت ابریشم در خلیج فارس در این دوره به دنبال احیاء تسلط و کنترل ایران بر خلیج فارس منجر به گسترش فعالیت های تجاری شد. بدین معنی که حکومت صفوی به تجارت این نوع محصول از طریق خلیج-فارس توجه اساسی نمود.از این رهگذر تجارت ابریشم آغاز فعالیت های کمپانی های بزرگ در خلیج فارس بود که بنادر و جزایر خلیج فارس بالاخص بندرعباسی بر اثر چنین تحول عظیمی چندین دهه شاهد رونق و توسعه بود.هدف از این پژوهش،به بررسی وارزیابی سهم تجارت ابریشم در توسعه وابادانی بنادر وجزایر خلیج فارس در دوره صفویه بپردازد.
فاطمه حیدری هوشنگ جباری
چکیده: خلیج فارس به واسطه موقعیت ممتاز جغرافیایی خود، از جمله عمده ترین مناطق ارتباطی و سوق الجیشی جهان می باشد که بخش های مهمی از ارتباطات شرق و غرب را تامین می نماید. همزمان با عصر صفویه، پرتغالی ها به صحنه خلیج فارس وارد شدند و جزیره هرموز را تصرف نمودند، دهکده ی کوچک گمبرون مقابل هرموز را بعنوان نخستین لنگرگاه دریایی در ساحل تسخیر، و قلعه ای نظامی درآنجا برپا نمودند. شاه عباس اول با همکاری انگلیسی ها توانست پرتغالی ها را از جزیره هرموز بیرون براند. او درصدد این بود بندرگاه بزرگی در ساحل ایجاد نماید و برای این مقصود دهکده ی کوچک گمبرون را به مناسبت اسم خود بندرعباسی نامید، استقرار سه کمپانی بزرگ انگلیسی، هلندی و فرانسوی در بندرعباسی موجب رونق تجاری و مرکز اصلی تبادلات بین المللی شد. اما با سقوط صفویه بندرعباسی نیز از رونق افتاد و به تدریج رو به زوال نهاد. بنابراین پژوهش حاضر بر آن است که به بررسی جغرافیای تاریخی بندرعباسی و تحولات سیاسی و تجاری آن بندر از زمان سلطنت شاه عباس اول تا اواخر صفویه بپردازد.
سید حسن بینا محمد رضا علم
عربستان سعودی از حیث ژئوپلیتیک و ژئواکونومی کشوری کم نظیر در برهه زمانی جهان معاصر بوده که با قرار داشتن بین موقعیت ارتباطی آسیا، آفریقا و قلب خاورمیانه، در تولید و ترانزیت نفت در سطح بین المللی مشارکتی فعال دارد. مضاف بر این شرایط جغرافیایی و اقتصادی، مرکز معنوی جهان اسلام و خاستگاه این دین بوده و با در اختیار داشتن دو شهر مقدس مسلمین( مکه و مدینه) از بی نظیرترین دارایی ارزشمند معنوی در بین کشورهای جهان اسلام برخوردار می باشد. همین سه ویژگی دست به دست هم در تبدیل شدن این کشور به یکی از مراکز مهم جهانی و وزنه ای در محاسبات راهبردی منطقه جنوب غرب آسیا و همچنین صاحب نفوذ در تصمیم سازی های بین المللی و منطقه ای کمک شایانی می کند. همسایگی این کشور با ایران و برخورداری ایران نیز به صورت متقابل از برخی چنین ویژگی های منحصر به فرد، به همراه سابقه تمدنی چند هزار ساله و قطب جهان تشیع بودن آن و در ضمن دارنده کم نظیرترین منابع عظیم انرژی و مواد معدنی، موقعیت ترانزیتی و جمعیتی و...، فرصت های عظیم و متنوعی را از حیث تأمین منافع ملی در اختیار ایران قرار داده است. قطعاً در صورت هم افزایی صحیح این توانایی ها و با عبور از موانع سیاسی و مذهبی و در عوض تحکیم پیوندهای مشترک، افقی جدید و پربار برای منافع هر دو کشور ایران و عربستان سعودی تضمین گشته و تضادهای تاریخی و مشکلات موجود در کلیه عرصه های فراروی منطقه ای و جهان اسلام تا بالاترین درصد ها رفع گشته و بدین نحو منافع دو کشور نیز بالطبع، تأمین خواهد شد. در این بین افزایش آگاهی مسئولین زیربط هر دو کشور از چنین فرصت هایی و عدم اجازه به برخی سوء استفاده های جریانات داخلی ناآگاه و یا مغرض خارجی، اولین مرحله از پیمایش این راه بوده که ناگزیر به لحاظ واقعیات موجود باید فوراً در دستور کار مقامات سیاسی و تا حدودی مذهبی هر دو کشور قرار گیرد. با این اقدامات، شکوفایی اقتصادی منطقه در فضای امنیت پایدار و در عین حال تقویت مواضع کشورهای اسلامی جهت گسترش نقش بین المللی ایشان عملی می گردد. درغیر این صورت علاوه بر ایجاد تهدیدات به جای سیاست استفاده بهینه از فرصت ها ، دست اجانب فرا منطقه ای که سنخیتی با اهداف سیاسی و مذهبی این دو کشور اسلامی نداشته، باز شده و تامین منافع ملی هر دو کشور با کمترین درصدهای بازدهی ، همواره در معرض هجوم برنامه های تجزیه طلبانه و جنگها و برنامه های تسلیحاتی و با دیدی خوشبینانه، خنثی سازی توطئه ها قرار می گیرد. قطعاً از این رهگذر حیاتی ترین موجوی های هویتی سیاسی و اقتصادی دو کشور در معرض دخالت و حتی استثمار قدرت های فرا منطقه ای بوده و یا در جهت تامین اهداف بلند مدتشان، قرار خواهد گرفت. در این راستا منطقه شرق عربستان سعودی با داشتن عمده ترین منابع عظیم نفتی و نوار ساحلی در خلیج فارس، به همراه فرهنگ تاریخی تشیع در بین اکثریت ساکنین این منطقه، به عنوان یک مرکز استراتژیک اقتصادی و سیاسی کانون توجه سیاست مداران هر دو کشور ایران و عربستان بوده و استفاده بهینه و راهبردی از این فرصت، بسته به نحوه عملکرد و صرف دقت در سیاست های کلی و جزئی داشته که کاربرد این سیاست ها چه در عرصه اهداف اقتصادی ، سیاسی و یا مذهبی باید با راهبرد تامین منافع ملی هر دو کشور سازگار باشد. در غیر این صورت هیچ یک از این دو کشور طرفی نبسته و سود عرصه های مذکور برای دیگران تأمین و تهدیدات آنها نیز همواره دامن گیر منطقه خواهد شد.
سمیره دزفولی هوشنگ جباری
شاه تهاسب اول تا پیش از صلح آماسیه با عثمانی 962 ه.. مدام مشغول دفع حملات ازبکان و ترکان عثمانی از مرزهای شرقی و غربی ایران بود و این در حالی بود که در داخل کشور نیزقبایل قزلباش، دو تن از برادران شاه تهماسب (سام میرزا، القاس میرزا) برخی از حکمرانان داخلی و افراد قدرتمند محلی، برای بدست آوردن قدرت بیشتر، در این شرایط بحرانی بر علیه شاه دست به شورش زدند و مشکلات عمده ای به خصوص از لحاظ سیاسی و اقتصادی ، برای دولت صفوی در آن برهه از زمان به وجود آوردند. شاه تهماسب تا صلح آماسیه عموماً در جنگ با مخالفان به سر برد و موفق شد اکثر آنها را سرکوب کند، اما پس از آن فارغ از امور کشور داری به خوشگذرانی پرداخت، این رفتار شاه تهماسب باعث نابه سامانی اوضاع کشور شد به طوریکه مردم، شهرهای گیلان و تبریر بر علیه شاه دست به قیام های خونینی زدند.
ماندانا کولیوند هوشنگ جباری
پایان نامه حاضر با عنوان بررسی وضعیت سیاسی و اجتماعی زنان در عصر صفوی، در چارچوب نوعی روش تحقیق جامعه شناسی تاریخی، در صدد برآمده است، با استفاده از مواد خام تاریخی بر جای مانده، در چارچوب مستندات مکتوب عصر صفوی، و مطالعات و تفاسیر صورت گرفته در سالیان اخیر، زوایای مغفول و فراموش شده ی حیات سیاسی و اجتماعی زنان این عصر را روشن تر نماید. بررسی های به عمل آمده بیانگر یک واقعیت تاریخی غیرقابل انکار است، که زنان جایگاه تبعی در حیات سیاسی و اجتماعی آن دوران داشته اند، اما خصلت مردسالارانه ی حیات سیاسی- اجتماعی، باعث شده است، تا در این دوران زنان نتوانند نقشی شایسته و فراخور جمعیت خود، به عنوان بخشی قابل توجه از جمعیت جامعه، ایفا نمایند. البته در این بین زنانی به ویژه از طبقات بالای جامعه، با توجه به فرصت های پیش آمده، که بیشتر ناشی از جایگاه و امکانات آنان به عنوان زنان درباری بوده است، توانسته اند نقشی از خود بر صفحه ی تاریخ این دوران ثبت نمایند، که در حوزه های موضوعی مورد مطالعه در این رساله، به آنها اشاره شده است. زنان سایر طبقات جامعه، با توجه به ساختارهای سیاسی و اجتماعی حاکم، نقش چندان برجسته ای در تحولات آن دوران نداشته، یا اینکه حداقل در منابع تاریخی موجود به آنها اشاره نشده است.
شیخه شنبدی نیا عبدالحسین میلانی
درایران باستان و پیش از ورود اسلام به ایران، ادیان و مذهب زردشتی، مانوی و مزدکی، پا به عرصه ی وجود نهادند و هرکدام سعی کردند با توجه به مقتضیات زمان و خصوصیات آن روز جامعه ی ایرانی، تعالیمی را نشر دهند تا بتوانند از پیروان بیشتری برخوردار شوند، خصوصاً دین زردشتی که از دوران پیشدایان تا ساسانیان به عنوان دین و آئینی مهم و بزرگ همواره دارای پیروان بیشماری بوده است. اما با ورود اسلام به ایران و مواجه شدن با این دین محکم و استوار، کم کم این ادیان( زردتشتی، مانوی و مزدکی) نتوانستند در برابر تعالیم محکم آن پایداری کنند و اگرچه برای حفظ خود از راه های فراوانی چه مسلحانه و چه فرهنگی و عقیدتی استفاده کردند ولی تا دو یا سه قرن بیشتر نتوانستند پیروان خود را حفظ کرده و سرانجام این اسلام بود که با تکیه بر تعالیم واصول و فرهنگ الهی مقتدر خود بر تمامی رقبای دینی و مذهبی خود فایق آید و همچنان استوار و پا بر جا باقی بماند.
محمدعلی جودکی هوشنگ جباری
پژوهش حاضر برآن است به آسیب شناسی اجتماعی جامعه ایران در عصر صفوی پرداخته و سهم این آسیب ها را در سقوط حکومت صفوی روشن نماید. یافته های این بررسی نشان می دهد، علیرغم اینکه جامعه ایران در عصر صفوی صبغه ای مذهبی داشته، اما با آسیب ها و انحرافات اجتماعی زیادی نظیر، خرافه گرایی، رشوه خواری، انحرافات جنسی، تکدی گری، اعتیاد، کشاکش های قومی – مذهبی و غیره روبرو بوده است. تغییرات اجتماعی و فرهنگی ایران در عصر صفوی و دگرگونی در ساختار اجتماعی جامعه ایران در ایندوره، زمینه ساز بروز برخی از انحرافات اجتماعی بوده است. نارسایی در ساخت و کارکرد نظام اجتماعی این عصر، در حوزه های مختلف سهم بسزایی در بروز و گسترش آسیب های اجتماعی داشته است. در حوزه ی اجتماعی و فرهنگی، تنوع گروههای قومی و مذهبی، خاص گرایی اجتماعی، ضعف اخلاق عمومی و احساس محرومیت نسبی برخی از گروههای اجتماعی ایندوره، در حوزه ی سیاسی، سلطه ی عنصر سیاسی بر سایر عناصر جامعه و استبداد و زورمداری و نابرابری در توزیع فرصت ها، بیکاری و غیره در حوزه ی اقتصادی نقشی تعیین کننده در بروز و گسترش آسیب های اجتماعی در جامعه عصر صفوی داشته است.گسترش آسیب ها و انحرافات اجتماعی بویژه در ثلث آخر حکومت صفوی، سقوط اخلاقی بی سابقه ای را در جامعه بوجود آورد. فساد اداری و رشوه خواری در میان درباریان و صاحب منصبان حکومت صفوی، زمینه ی ناکارآمدی و عدم شایسته سالاری را در دیوانسالاری و سایر نهادهای اجرایی دولت صفوی فراهم نمود. تعارضات و کشاکش های قومی – مذهبی و روحیه فرقه گرایی و حس رقابت به حسن اداره ی امور کشور، موجبات ناکامی و سقوط صفویان را در برابر هجوم افاغنه فراهم نمود.
محمد افسری راد محمدرضا علم
انقلاب مشروطه پدیده ای مهم در تاریخ تحولات ایران به شمار می رود. اهمیت این رخداد از آنجا مشخص می شود که بسیاری از محققین تاریخ ایران، مشروطه را سرآغاز عصر جدید تاریخ ایران می دانند. این اهمیت باعث شده است که پژوهشهای متعددی در قالب کتاب، مقاله، رساله و غیره با محور تاریخ مشروطه صورت گیرد. تنوع، تعدد و پراکندگی این منابع امکان مطالعه و دسترسی آسان به آنها را با مشکل مواجه می سازد. تهیه و تدوین چکیده مقاله های مشروطه شناسی مندرج در شش جلد فهرست مقالات فارسی تألیف ایرج افشار که اساس پژوهش حاضر بر آن قرار دارد، با هدف رفع نسبی مشکلات یاد شده صورت گرفته است. همچنین در این روند جنبه های مختلف تاریخ مشروطه که در مقالات مشروطه شناسی به آنها پرداخته شده است، مورد بررسی قرار گرفته اند. یافته های این بررسی نشان می دهد که انقلاب مشروطه بیشتر به عنوان یک پدیده سیاسی مورد توجه محققین بوده است.
میثم صاحب محمدرضا علم
انقلاب اسلامی ایران یکی از حوادث مهم جهان و ایران بود که اقشار مختلف مردم از تمام نقاط کشور در آن نقش داشتند یکی از این مناطق که به دلیل اهمیت تاریخی – صنعتی نقش بسیار موثری در پیروزی انقلاب داشت استان خوزستان بود. و یکی از مهمترین اقشاری که نقش بسیار موثری در پیروزی انقلاب دراین استان داشت قشر دانشجو و جنبش دانشجوئی بود که اولین فعالیت های خود را درسال 40 شروع کرد این در حالی بود که دانشگاه جندی شاپور در سال 1335 تأسیس شده بود. پس از این فعالیتها جنبش دانشجویی در دانشگاه جندی شاپور به طور پیوسته ادامه داشت ولی آنچه در این سالها بیشتر موجب اعتراضات دانشجویان می شد خواستهای صنفی بود از اواخر دهه 40 و اوایل دهه 50 اعتراضات شدیدتر شد در این برهه جو غالب فکری سیاسی متعلق به دانشجویان مارکسیستی – توده ای بود اما از نیمه های دهه 50 به بعد با گسترش افکار شریعتی دراین دانشگاه و ورود نسلی از دانشجویان که توسط انجمن های مذهبی – سیاسی فعال در استان تربیت شده بودند جو دانشگاه به نفع نیروهای مذهبی چرخش پیدا کرد به گونه ای که از سال 55 به بعد دانشجویان مذهبی با کشاندن اعتراضات به سطح شهر اهواز و دیگر شهرهای خوزستان با اقشار مختلف مردم نظیر روحانیون، بازاریان ارتباط برقرار کرده باعث عمومی شدن روند انقلاب اسلامی و پیروزی آن در خوزستان شدند.
حیدر استوی عبدالحسین میلانی
سلسلــه تیموری یکی از حکومتهای معروفی بود که در قرن هشتم هجری قمری در شمال شرقی ایران که در آن زمان جزء پیکره ی این مملکت به حساب می آمد ، تأسیس شد . بنیانگذار این سلسله ؛ «تیمور گورکانی » بود . تیمور بخاطر طبع خشنی که داشت ، هر منطقه ای را که فتح می کرد ، علما ، صنعتگران و ارباب حِرَف را به سمرقند می فرستــــاد و بقیه را از دم تیـــغ می گذراند . یعنی ؛ علیرغم طبع خشنی که داشت ، با دانشمندان ، صنعتگران و ... با احترام رفتار می کرد که دلیل این اقدام ، علاقه ی وی به علم و دانش بود و دیگر اینکه می خواست بر زیبایی و رونق شهر سمرقند بیفزاید . جانشینان تیمور کمتر به کشتــار و خونریزی پرداختند و با فراهم آوردن محیطــــی امن بر تشویــق ارباب حِرَف دست زدند و تحولی را ایجاد نمودند کــه مــورخـــان آن را « رنسانس هنری » نام نهادند . با مرگ تیمور و روی کار آمدن شاهرخ ، پایتخت تیموریان به هرات منتقل شد . وی به تشویق علما، شعرا ، صنعتگران و ... پرداخت و شهر هرات را به صورت یکی از مراکز مهم علمی ، ادبی و هنری جهان در آورد . پس از شاهرخ ، فرزندان وی مانند : الغ بیگ ، بایسنقر و ... نیز به حمایت از شعرا ، عرفا و هنرمندان پرداختند . با این حال اوج این حرکت فرهنگــی در عصر « سلطان حسیـــن بایقرا » بـــود که بدلیل علاقه ای که به فرهنگ و تمدّن ایرانی داشته و خصوصاً بواسطه ی تشویق وزیر دانشمند ، هنرمند و هنر پرورش امیر علیشیر نوایی ، توانست گامهای موثری در جهت احیای فرهنگی ایران بردارد ، بطوریکه باعث حیرت و شگفتی همگان شد . تلاش خاندان تیموری در احیای فرهنگی ایران باعث شد که کشتارها و قتل عامهای تیمور اگر نگوییم به فراموشی سپرده شود حداقل کم رنگتر شود و نقش این خاندان در پیشبرد و توسعه ی مسائل فرهنگی همواره بسان چراغی ، تاریخ ایران در این دوره را روشن نماید .
هوشنگ جباری
چکیده ندارد.