نام پژوهشگر: سید سعید الرضا اسلامی
محمد مهرانفر سید سعید الرضا اسلامی
منطقه مورد مطالعه مابین روستای دیزین تا روستای نساء در طول گسل طالقان، در دامن? جنوبی البرز مرکزی و در شمال استان تهران واقع شده است. هدف مطالعه انجام شده در این منطقه بر روی گسل طالقان که هم به لحاظ ساختاری و هم به لحاظ لرزه خیزی یکی از گسل های مهم از دامن? جنوبی البرز مرکزی محسوب می شود بررسی گسل طالقان از نظر هندسی و جنبشی بوده است و همچنین ساختارهای پیرامون آن نیز از این بررسی خارج نبوده اند. به منظور تحقق اهداف مد نظر در این مطالعه چند برش مورد بررسی قرار گرفته است که اطلاعات حاصل از برداشت های صورت گرفته در این برش ها حاکی است که گسل طالقان در محدوده مورد مطالعه دارای شیب زیاد به سمت جنوب غرب می باشد و سازوکار جنبشی آن شیب لغز معکوس با مولف? امتدادلغزی چپگرد است. توجه به چگونگی پراکندگی سازندهای مختلف مخصوصاً سازندهای مربوط به زمان ترشیری در فرادیواره و فرودیواره گسل طالقان و نیز بررسی های ساختاری صورت گرفته بر روی این گسل و توجه به این مسئله که حاصل فعالیت گسل طالقان دو ساختار بالاآمده می باشد و شیب زیاد گسل و وجود تاقدیس و ناودیس های فرادیواره و فرودیواره ای تمامی این موارد حاکی از تاثیر یک زمین ساخت وارون بروی این گسل می باشند بدین ترتیب که گسل طالقان در زمان کرتاسه دارای سازوکار جنبشی نرمال بوده و طی کوهزایی لارامید تحت تاثیر یک فاز فشارشی قرار گرفته و به عبارتی تحت زمین ساخت وارون قرار می گیرد و جهت حرکت شیب لغز نرمال آن به معکوس بدل می شود. از دیگر نتایج این مطالعه می توان بیان نمود که در محدوده مورد مطالعه در نقش? 1:100000 مرزن آباد گسل گاجره و نساء و ناودیس گاجره معرفی نشده بودند که اطلاعات حاصل از برداشت های صورت گرفته وجود این ساختار ها را محرز نموده است که در نقشه ساختاری تهیه شده از منطقه هندسه و سازوکار جنبشی آن ها نشان داده شده است.
سعید جمشیدی سید سعید الرضا اسلامی
چکیده تحلیل ساختاری رشته کوه کلمرد – جنوب حلوان بوسیله: سعید جمشیدی پهنه کلمرد بخشی کوچک از ایران مرکزی است که با دو گسل پی سنگی کلمرد در خاور و گسل پوشیده نائینی در باختر با فاصله حدود 21 کیلومتر مرز بندی شده است. منطقه مورد مطالعه در این تحقیق یعنی رشته کوه کلمرد، تقریباً در قسمت شمالی زیر پهنه ساختاری کلمرد در 90 کیلومتری غرب شهرستان طبس, بین عرضهای جغرافیایی" 0 24 °33 و " 0 45 °33 شمالی و طول های جغرافیایی " 0 4 °56 و" 0 20 °56 شرقی واقع شده است.بررسی ساختارهای منطقه و ارتباط آنها با یکدیگر هدف اصلی در این تحقیق است.به این ترتیب در این تحقیق با پیگیری روشی پذیرفتنی (سنجش از دور , عملیات صحرایی , شبیه سازی آزمایشگاهی ) داده های لازم جمع آوری گردید و پس از پردازش داده ها ورسم نقشه ها و مقاطع ساختاری الگوی شکستگی ها و چین خوردگی ها به همراه ارتباط هندسی آنها (هندسه سطحی )با گسلهای پی سنگی مرزی بررسی گردید. الگوی دگر شکلی این پهنه در مقیاس ماکروسکوپی با هدف دستیابی به علت دگر شکلی رخداده مورد تحلیل قرار گرفت. براساس نتایج حاصله , شدت دگرشکلی در شرق پهنه نسبت به غرب بیشتر است واز طرفی ارتباط مکانی و هندسی شکستگیها با گسل های مرزی کاملاً محتمل است. به این ترتیب وبا تأیید شواهد آزمایشگاهی می توان تاثیر پذیری دگر شکلی پهنه کلمرد از فعالیت گسلهای مرزی با سازوکار راستگرد را پذیرفت بطوریکه تفاوت شدت دگر شکلی را نیز می توان ناشی از تفاوت فعالیت گسل کلمرد (در شرق) نسبت به گسل نائینی (در غرب ) دانست.
مهدی ذبیحی فدافن سید سعید الرضا اسلامی
پهنه تکنار در استان خراسان رضوی و در محدوده شمال غرب شهرستان کاشمر قرار گرفته است که در جنوب به گسل فعال درونه و در شمال به گسل تکنار محدود می شود. این دو گسل در غرب با اتصال به هم، ظاهر گوه ای شکل منطقه تکنار را بوجود می آورند. درک ارتباط بین ساختارها در پهنه تکنار، بخصوص گسلها، هدف اصلی این مطالعه قرار گرفته است. به منظور دستیابی به این مهم و بر اساس نقشه ساختاری تهیه شده از منطقه و نیز اطلاعات حاصل از شواهد صحرایی، سه نیمرخ رسم گردید. ساختار رانده چین خورده در جنوب شرق منطقه شامل یک چین پلانج دار به سمت جنوب غرب است. تفسیر نیمرخ سیر در این ناحیه، چین خوردگی را به عنوان عامل اصلی دگرشکلی معرفی می کند که در ادامه با شکل گیری گسلهای معکوس در امتداد لایه بندی همراه بوده است. دو نیمرخ کاسف و زروقت بر روی گسل تکنار ترسیم شدند. نیمرخ کاسف نشان داد گسلهای امتداد لغز پهنه تکنار با راستای غرب شمال غرب- شرق جنوب شرق فعالیت راستگرد دارند که با جابجایی تمامی واحدهای پرکامبرین تا سنوزوئیک همراه هستند و به نظر می رسد ارتباط تنگاتنگی با جنبش راستگرد رخ داده در امتداد سیستم گسلی تکنار داشته باشند بنحوی که می توان گسلهای امتداد لغز را شاخه های گسلی شعاعی(reidel) جدا شده از سیستم گسلی تکنار بر شمرد. ساختار گل مثبت احتمالی در ناحیه زروقت و نیمرخ مربوط به آن که از جمله ساختارهای خاص مرتبط با پهنه های امتداد لغز می باشند، نتایج بدست آمده از نیمرخ کاسف مربوط به تئوری انتشار گسلهای شعاعی را تقویت می کند. بنابراین تفسیر نیمرخ های کاسف و زروقت که بر روی گسل تکنار ترسیم شده اند، نشان می دهد آخرین فعالیت رخ داده در امتداد این سیستم گسلی بصورت راستگرد قابل تصور است.