نام پژوهشگر: محمد پسرکلی
داود اخضری محمد پسرکلی
چکیده: سطح قابل توجهی از اراضی کشور را مراتع شور تشکیل داده است. بخش بسیار زیادی از مراتع استان گلستان نیز تحت تاثیر مشکل شوری قرار دارد. مهمترین اقدامات انجام شده جهت اصلاح اراضی شور در ایران بر مدیریت پوشش گیاهی متمرکز شده است. پوشش گیاهی اراضی مرتعی اینچه برون ضعیف است. سازگاری به شرایط شوری بالا در معدودی از گونه های گیاهی بومی دشت اینچه برون دیده می شود و پوشش گیاهی بسیاری از عرصه های مرتعی این منطقه ضعیف است. به این ترتیب گونه های گیاهی منطقه توان تولید علوفه مورد نیاز برای تعلیف دام های دشت اینچه برون را ندارند. جهت افزایش تولید پوشش گیاهی شناخت گونه های گیاهی شورپسند که توان سازگاری با شرایط منطقه را داشته باشند امری ضروری است. به این ترتیب لیستی شامل 1021 گونه گیاهی شورپسند تهیه شد. پس از به گزینی لیست گونه های شورپسند، در نهایت تعدادی از گونه های گیاهی شورپسند و چند ساله باقی ماندند که بر روی این گونه ها عمل به گزینی اعمال شد. شاخص های در نظر گرفته شده برای به گزینی گونه های شورپسند شامل خوشخوراکی، دمای بهینه رشد، شورپسندی، مقاومت به چرای شدید و دوره رویش چند ساله است. به این ترتیب تعداد 18 گونه شورپسند مناسب جهت افزایش تولید پوشش گیاهی در مراتع اینچه برون از لیست کل گونه های شورپسند استخراج شدند. پس از رایزنی با کارشناسان اداره مرتع در اداره کل منابع طبیعی استان گلستان، گونه های agropyron elongatum، kochia prostrata و puccinellia distans جهت بهبود مراتع اینچه برون انتخاب گردیدند. بذور گونه های مورد مطالعه در 3 سال متوالی در ایستگاه قرق تحقیقات گیاهان شورپسند دشت اینچه برون کشت شدند. نتایج کشت در هر سه سال نشانگر عدم موفقیت در معرفی گونه های فوق الذکر بود. برای تعیین عوامل بروز شکست در معرفی گونه های ذکر شده به مراتع شور اینچه برون ازروش آنالیز ریشه بروز شکست استفاده شد. در این روش علت بروز شکست با بهره گیری از آنالیز گام به گام و جداگانه عوامل تعیین گردید. در نهایت نتایج تحقیق نشان داد که پراکنش بارش، تنش غرقابی و گرادیان شوری عوامل بروز شکست در معرفی گونه های مورد بررسی به مراتع شور دشت اینچه برون هستند. بررسی مقاومت گونه های شورپسند مورد نظر به عوامل اصلی تنش زای موجود در اراضی شور دشت اینچه برون نشان داد که به ترتیب گونه های agropyron elongatum، puccinellia distans و kochia prostrata بهترین گونه ها برای معرفی به اراضی شور دشت اینچه برون هستند.
مهدی صدوقی محمد پسرکلی
امکان استفاده از آب دریای خزر با توجه به اینکه میزان شوری آن نسبت به دیگر دریاهای آزاد کمتر است و برای آبیاری مطلوب به نظر می رسد. هدف از این تحقیق تعیین اثرات آب دریای خزر بر جوانه زنی و عملکرد محصول چغندر قند می باشد. بدین منظور در دو طرح جدا یکی در مزرعه و دیگری در گلخانه آزمایش انجام گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق اثر شوری آب دریا را در مرحله جوانه زنی بیشتر نشان داد.
کاظم ساعدی عادل سپهری
این پژوهش، به منظور اندازه گیری ویژگی های ریخت شناختی و ذخایر کربوهیدراتهای محلول و نیتروژن سه گونه کلیدی مرتعی bromus tomentellus، cephalaria kotschyi و ferula haussknechtii در سامان زردوان و دو گونه b. tomentellus و f. haussknechtii در سامان بهارستان واقع در منطقه سارال کردستان انجام شد. به منظور ارزیابی آثار چرای دام، در دو فصل رویشی 1389 و 1390 اقدام به نمونه برداری در چندین مرحله فنولوژیکی شد. برای اندازه گیری این ترکیبها از روشهای شیمیایی و دستگاه طیف سنج مادون قرمز نزدیک استفاده شد. برای تجزیه آماری دادهها از تجزیه مرکب با طرح پایه کاملاً تصادفی نامتعادل استفاده شد. در سیستم شگلداری در گونه f. haussknekhtii دو ویژگی میانگین قطر تاج و ارتفاع این گونه نسبت به شرایط سال و چرای دام تغییر کردند و میانگین قطر یقه نسبت به شرایط چرایی تحت تأثیر قرار گرفت. در سیستم چرای آزاد هر سه ویژگی ریختشناختی مورد مطالعه گونه f. haussknechtii قویاً تحت تأثیر چرای دام قرار گرفتند. به لحاظ ویژگی های ریخت شناختی دو گونه b. tomentellus و c. kotschyi در برابر چرای دام مقاومتر از گونه f. haussknechtii بودند. چرای دام در سیستم شگلداری باعث افزایش غلظت کربوهیدراتهای محلول در اندام ذخیره کننده در گونه f. haussknechtii و همچنین باعث افزایش غلظت n در همه گونه ها شد. در سیستم چرای آزاد غلظت کربوهیدراتهای در گونه b. tomentellus و غلظت ازت در گونه f. haussknechtii کاهش یافت. این مطالعه نشان داد که واکنش گیاه در برابر چرای دام در سالهای بعد از برداشت اندام هوایی به گونه ای است که باعث افزایش اختصاص منابع به اندامهای ذخیره کننده به منظور جبران ذخایر تحلیل رفته در هر دو سیستم چرایی شده است به طوری که زمان استراحت، به خوبی باعث تقویت بنیه گیاه میشود. نتایج حاکی از این است که با وجود هدایت گله توسط چوپان سیستم چرای تناوبی نیازی نیست و به دلیل کوتاه بودن فصل رویشی، سیستم چرای تأخیری نیز تناسبی با شرایط منطقه ندارد. بنابراین، سیستم چرای استراحتی مناسبترین شیوه بهره برداری و مناسبترین شیوه اصلاح مرتع در منطقه سارال است. همچنین زمان ورود دام در شیوه شگلداری زمان مناسبی است.
یزدان رضایی سمنگانی علی نیکبخت
چمن "زویسیا" از چمن های گرمسیری نسبتا مقاوم به سرما و خشکی بوده که در مناطق معتدله قابل کشت می باشد. منابع آب قابل دسترس برای آبیاری چمن ها در سال های اخیر به طور فزاینده ای در حال کاهش است. روش های مختلفی برای حفظ آب در مدیریت چمن استفاده شده است. که از جمله استفاده از تنظیم کننده های رشد گیاهی است.
حمزه احمدی محمد پسرکلی
در قرن حاضر چندین موضوع عمده محیط زیستی شامل تخریب زمین، بیابان زایی، تهدید تنوع زیستی، تضعیف منابع آب، از بین رفتن جنگلها و مراتع و در آخر تغییر اقلیم از چالش¬های مهم در توسعه پایدار و فقرزدایی به شمار میروند. تغییر اقلیم و افزایش گرمای جهانی به عقیده بسیاری از محققان ناشی از افزایش غلظت گازهای گلخانه¬ای در اتمسفر است. از طرفی کربن مهم¬ترین گاز گلخانه¬ای است. بنابراین به منظور کاهش 2co اتمسفری و ایجاد تعادل در محتوای گازهای گلخانه¬ای، کربن موجود در اتمسفر میبایست جذب و در فرم یا فرم¬های متعدد ترسیب شود. این فرایند منجر به بهبود کیفیت هوا میشود. این مطالعه با هدف مقایسه میزان ترسیب کربن در جنگلهای تاغ و علفزارهای بیابانی جهت مدیریت اراضی ماسه¬ای در جنوب دریاچه نمک(کویرمرنجاب) انجام شد. ابتدا گونه¬های مورد مطالعه ( تاغ (haloxylon aphyllum) و سوف (stipagrostis plumosa)) به صورت تفکیک اندام (ساقه اصلی، ساقه فرعی، ریشه، برگ و لاشبرگ برای گونه تاغ) و (بخش هوایی و بخش زیرزمینی برای گونه سوف)، قطع گردید. همچنین نمونه¬برداری از خاک در زیر تاج پوشش و بیرون تاج پوشش گونه¬ها در دو عمق تعریف شده اول و دوم برداشت گردید. سپس نمونه¬های گیاهی و خاک به آزمایشگاه منتقل و کربن آلی اندام¬ها به روش احتراق و کربن آلی خاک به روش والکی-بلک محاسبه شد. نتایج مقایسه میانگین داده¬ها در قسمت خاک، نشان داد که بین خاک دو گونه در سطح 1% اختلاف معنی¬دار وجود دارد و زیر تاج پوشش گونه تاغ در عمق اول بیشترین مقدار ترسیب کربن را دارا بود. مقایسه کربن ترسیب شده در اندام¬های گونه تاغ نشان داد که بیشترین مقدار کربن ترسیب شده در لاشبرگ و کمترین مقدار در ساقه فرعی بود. همچنین مقایسه دو گونه نشان داد که ترسیب کربن در گونه تاغ بیشتر از گونه سوف بوده است. در نهایت مقایسه میزان ترسیب کربن کل (خاک و سایر اندام¬ها) در دو گونه بیانگر این بود که بیشترین مقدار کربن ترسیب شده در خاک منطقه ریشه دو گونه وجود دارد.