نام پژوهشگر: پاکزاد یوسفیان

بررسی متون پاره ای از نشریات ادواری مربوط به زنان بر پایه تحلیل گفتمان انتقادی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  ریحانه نورایی نیا   پاکزاد یوسفیان

تحلیل گفتمان انتقادی رویکردی جدید در پژوهش های کلامی است. این پژوهش سعی دارد تا با ارائه پیشینه ای از مطالعاتی که در این زمینه انجام شده است، تعریف درستی از تحلیل گفتمان انتقادی به دست دهد و پس از آن به معرفی نظریه ای بسیار جدید در این زمینه می پردازد که نارسایی های نظریه های پیشین را ندارد. چارچوب نظریه ای که این پژوهش بر آن استوار است بر پایه زبانشناسی نقشی- نظام بنیاد است که ریشه در آراء هلیدی دارد. از جمله ویژگی های ممتاز زبانشناسی نقشی – نظام بنیاد نسبت به دیگر نظریه ها، کاربردی بودن آن است و بسیار متفاوت از تحلیلهای انتزاعی است. اینچنین ویژگی هایی یکی از عواملی است که این پژوهشها را در جامعه علمی معاصر در جایگاهی بالاتر نسبت به دیگر پژوهشها قرار می دهد. تحلیل گفتمان انتقادی تنها به مشخصه های زبانی در بررسی های خود اکتفا نمی کند بلکه در پژوهش هایی که براساس تحلیل گفتمان انتقادی صورت می گیرد، همیشه مسائل اجتماعی و فرهنگی دخیل هستند؛ بطوریکه نمی توان این پژوهشها را بدون بررسی مسائل اجتماعی و فرهنگی همچون روابط قدرت و میزان صراحت و عدم صراحت به انجام رساند. در این پژوهش نیز مقایسه ای بین پاره ای از مجلات زنان با یکدیگر و مجلات زنان با مجلات مردان بر پایه نظریه تحلیل گفتمان انتقادی بلور و بلور(٢٠٠٧) انجام شده است.در این پژوهش سعی بر این بوده تا تفاوتهای این مجلات در سبک نوشتاری، میزان صراحت و چگونگی روابط قدرت مورد بررسی قرار گیرد. در خلال این بررسی ها به تحلیل گفتمان جلد و محتوای این مجلات نیز پرداخته شده است. پس از انجام بررسی های لازم مشخص شد که سبک نوشتاری این مجلات متفاوت از یکدیگر نیست و دارای سبک نوشتاری رسمی هستند. میزان صراحت مجلات مردان بیشتر از مجلات زنان است و در مورد روابط قدرت می توان گفت که متون نوشتاری به اندازه متون گفتاری نمی توانند روابط قدرت را منعکس کنند چرا که روابط قدرت توسط مشخصه های فرازبانی که در نوشتار گنجانده نمی شوند، بیان می گردند.

بررسی توصیفی ساختواژه گویش بیرجندی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  مریم یوسفی   پاکزاد یوسفیان

تنها زبان ایرانی که روزگاری دراز است در ایران زمین رواج دارد? زبان فارسی است که از دوره های باستان و میانه آن آثاری گرانبها بازمانده است. این زبان دارای گویش هایی است که با رواج زبان فارسی معیار از میان رفته اند و یا تنها آثاری از آنها باقی مانده است. یکی از این گویش ها? گویش بیرجندی است که از گویشهای استان خراسان جنوبی می باشد. با دقت در گفتار گویشوران بیرجندی? می توان به این مساله پی برد که ساختواژه این گویش قابل بررسی است و می توان آن را در قالب ساختواژه تصریفی و اشتقاقی توصیف نمود. هدف از پژوهش حاضر این است که ساختواژه تصریفی و اشتقاقی این گویش را بررسی کند و تعدادی از واژگان قدیمی گویش بیرجندی را با فارسی میانه مقایسه نماید. به منظور بررسی این موارد? تعداد 20 گویشور مسن ( 10 زن و 10 مرد) در گروه های سنی 110-50 سال انتخاب گردیدند و گفتار آنها ضبط و واجنویسی گردید. پس از واجنویسی گفتار گویشوران? ساختواژه تصریفی و اشتقاقی در عناصر زبانی اسم? فعل? صفت? ضمیر? قید و حرف و همچنین مقوله های ساختواژی-نحوی و فرایند های واژه سازی مربوط مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج این بررسی نشان می دهد که در بحث تصریف? در ضمایر گویش بیرجندی مواردی شبیه به فارسی میانه یافت می شود و در بحث اشتقاق این گویش دارای تنوع پیشوندی و پسوندی است و فرایند ساختواژی ترکیب نیز در این گویش متنوع تر از فارسی معیار است و انواعی از واژه های مرکب را می توان یافت که نمونه آنها در فارسی امروز وجود ندارد. دستگاه فعل گویش? از جهت بعضی مفاهیم ساختواژی-نحوی? مانند زمان، متفاوت از فارسی معیار می باشد و شباهت به فارسی میانه دارد. انواع زمان های افعال نیز متنوع تر از فارسی معیار می باشد، به ویژه در مورد نظام آینده تنوع بیشتر از فارسی معیار است. واژگان قدیمی جمع آوری شده نیز حاکی از آن است که این واژه ها آثاری از فارسی میانه هستند و هنوز در گویش بیرجندی کاربرد دارند.

بررسی توزیع متغیر های زبانی فارسی و تهیه اطلس زبانی 184 صورت زبانی در بخش های شهرکی – نارویی و میانکنگی سیستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  حسنعلی کدخدا   پاکزاد یوسفیان

پایان نامه حاضر در صدد است تا توزیع جغرافیایی تعدادی از متغیرهای زبانی شامل متغیرهای واجی ، ساختواژی ، واژگانی و نحوی را در گویش سیستانی در دو بخش شهرکی – نارویی و میانکنگی مورد بررسی قرار دهد و با توجه به تفاوت های موجود در گویش سیستانی در این دو بخش اطلس زبانی این متغیرهای زبانی ترسیم گردد و همچنین ، در این راستا ، توزیع جغرافیایی تعدادی از متغیر های زبانی که از فارسی میانه در گویش سیستانی در دو بخش مورد پژوهش باقی مانده اند نشان داده خواهد شد. برای مشخص کردن حوزه ی دقیق هر متغیر زبانی از نقشه و ترسیم خط مرزهای همگویی با استفاده از نرم افزار gis استفاده شده است. برای تعیین متغیر های زبانی راهنما در 28 روستا از یک یا دو نفر از افراد مسن بی سواد یا کم سواد بالای پنجاه سال گفتار آزاد تهیه شد و برای تعیین متغیر های اصلی نیز گفتار آزاد و مصاحبه صورت گرفت. سپس ، پرسشنامه در قالب فهرست واژگان تهیه گردید و به اجرا درآمد. در پایان ، بر اساس داده های بدست آمده ، تفاوت ها و شباهت های موجود در توزیع متغیر های زبانی مربوط و همچنین آثار باقی مانده از فارسی میانه در گویش سیستانی در دو بخش مورد نظر روی نقشه های زبانی نشان داده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از فارسی میانه آثار قابل ملاحظه ای در گویش سیستانی در دو بخش به چشم می خورد که می توان به فرایند کشش واکه ای ، حفظ تعدادی از واکه های دوره ی میانه که در فارسی معیار دچار افراشتگی یا افتادگی شده اند ، حفظ خوشه های همخوانی آغازی اشاره کرد. افزون بر این ، فرایند افراشتگی واکه ای ، افتادگی ، پیشین شدگی ، پسین شدگی واکه ای در این دو بخش به طور قابل ملاحظه ای مشاهده می گردد. همچنین ، بررسی متغیر ها و نقشه ها نشان می دهد که واحد های زبانی در این دو بخش تا حد نسبتا زیادی مشابه هم به کار می روند که این وضعیت در بخش شهرکی - نارویی به لحاظ تراکم جمعیت خیلی بیشتر از بخش میانکنگی به لحاظ پراکندگی جمعیت به چشم می خورد. اما به جهت وجود پاره ای از تفاوت ها در رفتار زبانی گویشوران ، برای گویش سیستانی در این دو منطقه باید لهجه هایی قائل شد که بارزترین آنها لهجه ی بارانی ( با تلفظ محلی bârni ) در بخش میانکنگی می باشد که واحد های زبانی را نزدیکتر به فارسی معیار به کار می برند.

توصیف زبانشناختی گویش جمی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  علی یوسفی   پاکزاد یوسفیان

در این پژوهش، توصیفی زبانشناختی از گویش جمی ارائه شده است که به بررسی آوایی، صرفی و نحوی این گویش می پردازد. این گویش در شهرستان جم در جنوب شرقی استان بوشهر صحبت می شود. بر اساس شواهد موجود این گویش به گویش های ایرانی دسته ی جنوب غربی تعلق دارد. تا آنجایی که اطلاع در دست است تا کنون بر روی این گویش مطالعه ای صورت نگرفته است و همین امر می طلبد که بدان پرداخته شود. شیوه ی پژوهش به صورت انجام مصاحبه، بیان داستان ها و رویدادهای تاریخی و ضبط گفتار آزاد می باشد و جامعه ی مورد مطالعه در این پژوهش را افراد مسن کم سواد یا بی سواد تشکیل می دهند که به صورت تصادفی انتخاب شده اند. در بررسی آواشناسی این گویش واج ها، ساختار هجایی، فرایند های آوایی و واحد های زبر زنجیری بررسی شده اند. عدم استفاده از واج های /?/ (ق) و /?/ (ژ)، کاربرد گونه ی سایشی واج /d/ و کاربرد فرایند آوایی حذف در مقیاس گسترده از ویژگی های بارز آوایی این گویش است. در تحلیل ساختواژی به انواع طبقات واژگانی و نحوه ی ساخت واژه پرداخته شده است. در توضیح ویژگی های صرفی اسم به نشانه های متعدد معرفه که منحصر به این گویش می باشند اشاره شده است. وجود ضمایر منفصل ملکی و پیشوندهای فعلی /vâ/ و /var/، ساخت های متمایز فعل مجهول و عدم کاربرد اعداد ترتیبی با پیشوند/-omin/ (ـُ مین) و زمان آینده از دیگر ویژگی های صرفی این گویش می باشد. در مطالعه ی ساختار نحوی این گویش انواع گروه ها، انواع جملات و بند ها تحلیل شده اند.

بررسی توصیفی ساختواژه گویش سیستانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1396
  منیژه خزاعی اصفهانی   عباسعلی آهنگر

کمی دقت در گفتار گویشوران سیستانی، این مساله را محرز سازد که ساختواژه گویش سیستانی قابل بررسی است و می توان آن را در قالب ساختواژه تصریفی و اشتقاقی توصیف نمود. این پژوهش سعی دارد به بررسی زبانشناختی ساختواژه تصریفی- اشتقاقی گویش سیستانی بپردازد . انجام بخش عملی پژوهش که شامل جمع آوری داده های زبانی است در شهرستان زابل از طریق فهرست واژگان، مصاحبه ، ضبط گفتار آزاد و منابع مکتوب صورت گرفته است. تعداد 30 گویشور از زن و مرد بی سواد(15 زن و 15 مرد) در گروه های سنی 40 تا 102 سال انتخاب شدند و گفتارشان ضبط و واجنویسی گردید. سپس ساختواژه تصریفی و اشتقاقی در عناصر زبانی شامل اسم، فعل، صفت، ضمیر، قید و حرف مورد بررسی قرار گرفتند و مقوله های ساختواژی- نحوی و همچنین فرایندهای واژه سازی مربوط توصیف شدند. تحلیل داده های جمع آوری شده نشان می دهد که در بحث تصریف، به جز چند مورد مانند اعداد، ضمایر شخصی، شناسه های فعلی، پسوندها و پیشوندها و وجود میانوند تفاوت قابل ملاحظه ای نسبت به فارسی معیار وجود ندارد، اما در بحث اشتقاق تنوع پیشوندی و پسوندی درمقوله های اسم ، صفت و فعل مشاهده می گردد و فرایند های واژه سازی ترکیب و اشتقاق بسیار متنوع می باشند.

بررسی توصیفی ساختواژه گویش بشاکردی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  بختیار صدیقی نژاد   علی اصغر رستمی ابوسعیدی

بر اساس فرضیه های این پژوهش گویش بشاکردی خصوصیات ساختواژی خاص به خود دارد که می تواند مورد بررسی زبانشناختی قرار گیرد. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این حقیقت است که گویش بشاکردی از لحاظ خصوصیات ساختواژی تفاوتهای آشکاری با فارسی معیار دارد.

نظام آوایی گویش بیدهندی در چارچوب واجشناسی چامسکی و هله(1968)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  سارا نوری بیدهندی   پاکزاد یوسفیان

پژوهش حاضر ارائه ی توصیفی است از نظام آوایی گویش بیدهندی که این گویش خاص مردمان روستای بیدهند واقع در استان اصفهان و حوزه شهرستان نطنز می باشد. در این پژوهش که شامل پنج فصل میشود،نگارنده سعی دارد نظام آوایی گویش بیدهندی و قواعد واجی آن در چارچوب انگاره ی زایشی را ارائه دهد. دراین راستا آواهای این گویش در قالب مختصه های زایشی همراه با آوانوشته ی تفصیلی توصیف شده اند. داده ها به روش میدانی و حاصل مصاحبه با گویشوران بیدهندی و ضبط گفتار آنها به شکل دیجیتالی با استفاده از دستگاه آی سی رکوردر می باشد. گونه ی بیدهندی دسته ای از همخوان ها و واکه های خاص خود را دارا میباشد که عبارتند از:. /y/ ، /eu / ، /´/ ، /v /.در گونه ی بیدهندی قواعد واجی از نوع همگونی، ناهمگونی، حذف و درج به فراوانی در جمع واکه ها و همخوان ها و همین طور در محیط های میان همخوان و واکه قابل مشاهده اند و در جمع قواعد گونه ی بیدهندی نظام سلسله مراتبی ویژ های ناظر بر روابط برهمکنشی از نوع زمینه چین، زمینه برچین، عکس زمینه چین و عکس زمینه برچین برقرار است.

گفتمان تلیغات در مجللّات و روزنامه های فارسی بر پایه نظریه وودز(2006)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  فاطمه قایدی   گیتی تاکی

رساله ی حاضر، پژوهشی است در حوزه ی زبانشناسی که به بررسی ابزارهای زبانی در تبلیغات مجلّات و روزنامه های زبان فارسی براساس چارچوب نظری وودز می پردازد. این نظریه نشان می دهد که تبلیغ کنندگان از چه ابزارهای زبانی برای ترغیب مخاطب بهره می گیرند و چگونه آنها را به کار می برند. برای این منظور، تبلیغات مجلّات «موفقیّت، خانواده، خانواده سبز و روزهای زندگی» از هر کدام ده عدد مربوط به سالهای 1390و 1389، تبلیغات روزنامه های «جام وجم، همشهری، کیهان و اطّلاعات» از هر کدام بیست عدد مربوط به 1390، مورد بررسی قرار گرفته است؛ که جمعا چهارصد و پنجاه و عدد تبلیغ، مطالعه و بررسی شده است و این نتایج بدست آمده است که1- از نحو در تبلیغات مجلّات و روزنامه های زبان فارسی مثل: استفاده از «صیغه امری، صفت عالی و جملات سوالی» استفاده می شود، 2- همه ی شیوه های مورد نظر وودز که عبارتند از: صفت عالی و شخصی سازی، صیغه امری، سوال بلاغی، مبالغه، مقایسه، استفاده از صفت«جدید»، صفت جامع بدون استفاده از هیچ دستورخاص، سه قسمتی، سوال بلاغی، مواد تشکیل دهنده ی محصول، قافیه، پیش انگاری، کلمات ضد و نقیض، ریتم، تکرار، لغت اختراعی، استعاره، نوشتن حروف آغازی عبارات، جان بخشی به اشیاء، نماد صوتی، حسن تعبیر، ابهام واژگانی و تشبیه بر تبلیغات مطبوعات ایران منطبق نیست، 3- میزان کاربرد همه شیوه های گفتمان تبلیغات یکسان نیست؛ مثلا «جان بخشی به اشیاء، نماد صوتی، حسن تعبیر، ابهام واژگانی و تشبیه» در تبلیغات مجلّات و روزنامه های فارسی زبان کاربرد ندارند. اما ابزار استفاده از «زمان حال» که در الگوهای وودز نبوده است در تبلیغات مطبوعات ایران کاربرد دارد. در تبلیغات زبان فارسی، 50/18 از «صفت عالی و شخصی سازی»، 89/11از «صیغه امری»، 69/9 از «سه قسمتی»، 03/9 از «صفت جامع بدون استفاده از هیچ دستورخاص»، 81/8 از «زمان حال»، 95/5 از «مبالغه»، 29/5 از «مقایسه»، 52/3 از «استفاده از صفت«جدید»، 86/2 از «سوال بلاغی»، 76/1 از «مواد تشکیل دهنده ی محصول»، 54/1 از «قافیه»، 10/1 از «پیش انگاری»، 44/ از «کلمات ضد و نقیض»، 22/ از «ریتم، تکرار، لغت اختراعی، استعاره و نوشتن حروف آغازی عبارات» و 0/ از «جان بخشی به اشیاء، نماد صوتی، حسن تعبیر، ابهام واژگانی و تشبیه »، استفاده می شود.

بررسی زبان شناختی گونه های هنجارگریزی در اشعار عباس باقری بر اساس الگوی هنجارگریزی لیچ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  محمد سرحدی حقیقی   پاکزاد یوسفیان

هنجارگریزی یکی از موثرترین شیوه های برجسته سازی و آشنایی زدایی در شعر است که بسیاری از شاعران از جمله عباس باقری از آن بهره برده اند . در این پژوهش پس از ارایه ی پیشینه ای از دیدگاه های صورت گرایان و بررسی آرای آنها در مورد زبان و شعر ، بر مبنای الگوی هنجارگریزی لیچ ( 1969 ) به بررسی هشت نوع هنجارگریزی ( واژگانی ، دستوری ، آوایی ، نوشتاری ، معنایی ، گویشی ، سبکی ، زمانی ) در اشعار عباس باقری پرداخته شده و با استفاده از روش های آماری و نمودار ، درصد وقوع هر یک از آنها مشخص گردیده است . در رساله ی حاضر ، سه دفتر شعر باقری مربوط به دهه های زمانی شصت ، هفتاد و هشتاد با عناوین « تبعید در آفتاب » ، « باران تلخ » و « هنوز سطر اول سایه » مورد بررسی قرار گرفته اند که در برگیرنده ی اولین و آخرین اثر وی است. این تحقیق نشان می دهد که بسامد وقوع هنجارگریزی های معنایی(32.58%) ، دستوری (24.37%) ، زمانی (16.23%) و واژگانی (9.64%) در سه دفتر شعری مذکور ، بیش از سایر موارد هنجارگریزی است و هنجارگریزی های نوشتاری (6.67%) ، سبکی (1.28%) ، آوایی (0.66%) و گویشی (0.20%) به ترتیب در جایگاه های بعدی قرار گرفته اند . نتایج پژوهش حاکی از آن است که با گذشت زمان بسامد وقوع بعضی از گونه های هنجارگریزی از جمله هنجارگریزی های دستوری ، زمانی ، گویشی و سبکی در شعر باقری دچار تغییر و تحول شده است . هنجارگریزی گویشی ( گویش سیستانی ) با بسامد کم (0.46%) تنها در اولین اثر شاعر مشاهده گردید و در آثار دهه ی هفتاد و هشتاد ( آخرین اثر ) نمونه ای از این نوع هنجارگریزی یافت نشد . در این تحقیق مشاهده گردید که شاعر از هنجارگریزی سبکی با بسامد (4%) تنها در آخرین اثرش بهره برده و در آثار دهه ی شصت و هفتاد وی این نوع هنجارگریزی کاربرد پیدا نکرده است . از موارد دیگری که با گذشت زمان در شعر عباس باقری دچار تحول شده است پایین آمدن بسامد وقوع هنجارگریزی زمانی (باستان گرایی ) در دفاتر شعری باران تلخ و هنوز سطر اول سایه می باشد ، در حالی که این نوع هنجارگریزی در اولین اثر باقری ، یعنی تبعید در آفتاب از لحاظ میزان بسامد وقوع با (26.84%) در جایگاه دوم قرار دارد . نتایج تحقیق همچنین نشان می دهد که شاعر بتدریج از کاربرد گویش سیستانی در شعرش فاصله گرفته و در آخرین اثرش روی به هنجارگریزی سبکی یا کاربرد زبان عامیانه آورده است .

بررسی ساختواژه و نحو گویش کوهسرخی از دیدگاه رده شناسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  وحید محمدی   عباسعلی آهنگر

رده شناسی عبارت است از مطالعه الگوهایی که بصورت نظام مند در زبانها روی می دهد کرافت (2003). بر این اساس می توان ساختواژه و نحو زبانها و گویش های مختلف را در چارچوب مطالعات رده شناختی مورد بررسی قرار داد و الگوها و ویژگی های رده شناختی آنها را در این حوزه ها تبیین و توصیف نمود.پژوهش حاضر سعی دارد تا با بررسی رده شناختی از ساختواژه تصریفی، ساختواژه اشتقاقی، گروههای نحوی و ساختمان جمله در گویش کوهسرخی،به عنوان گونه ای از زبان فارسی مشخص سازد که این گویش می تواند بر اساس ملاحظات رده شناختی توصیف گردد. برای انجام چنین هدفی، پژوهشگر طی یک تحقیق میدانی به ضبط داستانها، خاطرات و مکالمه آزاد 18 گویشور مرد و 12 گویشور زن بالای 55 سال که همگی بی سواد و با پیش زمینه های اجتماعی گوناگون بوده اند پرداخته است و سپس داده های زبانی حاصل را بر اساس منابع رده شناختی تجزیه و تحلیل کرده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که ساختواژه تصریفی و اشتقاقی ، گروههای نحوی و ساختمان جمله در گویش کوهسرخی بر اساس ملاحظات رده شناختی قابل توصیف است چنانکه اسمها برخی تصریف ها مانند شمار، حالت،معرفگی، نکرگی ونشانه اضافی را می پذیرند.ضمایر بصورت آزاد و واژه بستی هستند فعل ها نشانه تصریفی زمان ، نمود ،وجه ، و جهت (voice) می پذیرند صفتها از نوع شبه اسم و غیر شبه فعل و غیرشبه اسم، وحروف اضافه از نوع پیشین هستند. فرایندهای واژه سازی در این گویش از نوع وندافزایی و ترکیب است.گروه اسمی به دو شکل ساده و مرکب در این گویش وجود دارد گروهای فعلی بر اساس متممی که می پذیرند شامل فعلهای اولیه و ثانویه می گردند. گویش هم دارای ساخت های هسته نشاندار (head-marking) مانند تصریف های جمع و هم وابسته نشاندار (dependent marking) مانند تصریف معرفگی است .ترتیب واژگانی غیر نشاندار گویش بصورت svo، دارای ساختمان جمله ای ساده ، مرکب همپایه و مرکب ناهمپایه است و جمله ها بر اساس کاربرد شامل جملات خبری ، امری،پرسشی و سایر انوع جمله می گردند.

بررسی ترجمه ی نقش نماهای گفتمانی در رمان هری پاتر و یادگاران مرگ ، نوشته ی: جی. کی. رولینگ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  مریم السادات احمدی   پاکزاد یوسفیان

ترجمه یکی از شاخه های مهم علم زبانشناسی می باشد، در روند جریان ترجمه مترجم به مواردی بر می خورد که ممکن است او را دچار مشکلاتی نماید و ترجمه ی بدست آمده رنگ و بوی زبان مبدأ را بخود بگیرد، یکی از این موارد ترجمه ی نقش نماهای گفتمانی می باشد.در این پژوهش سعی برآن شد تا تصویری روشن از این عبارات در زبان فارسی و انگلیسی ارائه گردد و کاربردهای آنان نیز به تصویر کشیده شود.این بررسی و تحقیق بر اساس آراء صاحب نظرانی چون شفرین (1987)، بلیک مور (1989)، و همچنین تقسیم بندی هلیدی و حسن (1976)، صورت گرفته است. در مرحله ی بعد ی که مهمترین هدف این پایان نامه می باشد به بررسی این عناصر در رمان هری پاتر ویادگاران مرگ اثر: جی. کی. رولینگ (2008) و ترجمه ی آن که توسط ویدا اسلامیه(1387)صورت گرفته، پرداخته شده است. از دیگر اهداف این پژوهش بررسی انطباق یا عدم انطباق این عبارات یا کلمات بر یکدیگر در هردو زبان مبدأ و مقصد می باشد. انتخاب این رمان به جهت لحن محاوره ای آن بوده است که مسلماً دقت نظر بیشتری را برای یک مترجم به همراه دارد. از نتایج بدست آمده از این پژوهش، این می باشد که در یک ترجمه ی سالم همیشه این معنای واژگانی یک کلمه نیست که می تواند جایگزین کلمه ی اصلی در زبان مبدأ گردد بلکه انسجام بافت و موضوع حاکم بر گفتمان نیزاز عناصر تصمیم گیرنده در انتخاب معادل صحیح که همان معنای کاربردی (pragmatic) آن کلمه هستند، می باشد. کاربرد این پژوهش در زمینه ی ترجمه و رابطه ی آن با زبانشناسی می باشد، که مورد توجه مترجمین قرار خواهد گرفت.

بررسی توزیع جغرافیایی 178 متغیر زبان فارسی و رسم اطلس زبانی شهرستان سیرجان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  الهام عباسلو   پاکزاد یوسفیان

هدف از انجام این تحقیق، بررسی توزیع جغرافیایی برخی از متغیرهای زبانی، شامل متغیرهای واجی، ساختواژی، واژگانی و نحوی در شهرستان سیرجان و تهیه ی اطلس زبانی این منطقه است. با تهیه ی نقشه های زبانی، می توان تنوعات گویشی مناطق مورد بررسی را مشاهده کرده و اطلاعات گویشی را در اختیار مخاطب قرار داد. این پژوهش، به بررسی و مقایسه ی 178 صورت زبانی در 27 منطقه از شهرستان سیرجان می پردازد. برای تعیین متغیرهای زبانی از گویشوران زن و مرد مسن، کم سواد یا بی سواد گفتار آزاد تهیه شده و داده های جمع آوری شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. سپس، پرسشنامه ای با 178 پرسش تهیه گردیده و در پایان، بر اساس داده های به دست آمده، تفاوت ها و شباهت های گویش های منطقه نشان داده شده است. بعضی از معادل های فارسی میانه ی متغیرهای زبانی نیز در نقشه ها به نمایش گذاشته شده است. مهمترین فرایندهای واجی شناسایی شده در گونه های زبانی رایج در منطقه، عبارتند از: افراشتگی واکه ای، افتادگی، پیشین شدگی و پسین شدگی واکه ای، حذف، افزایش و کشش جبرانی. بررسی های انجام شده، نشان می دهد که متغیرهای ساختواژی، واژگانی و نحوی تا حد نسبتاً زیادی مشابه هم به کار می روند. اما به دلیل وجود برخی از تفاوت ها در رفتار زبانی گویشوران، می توان برای گویش سیرجانی، لهجه های متمایزی در نظر گرفت که بارزترین آن ها لهجه ی به کار رفته در منطقه ی خانه سرخ (لهجه ی گداری) می باشد. در این پژوهش، به گویش غیرسیرجانی کولیان ساکن در سیرجان نیز اشاره شده است. این کولیان به هر دو گونه ی زبانی سیرجانی و کولی صحبت می کنند.

بررسی رباعیات خیام بر اساس طرحواره های تصوری جانسون (1987) در چارچوب نظریه معنی شناسی شناختی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  رضا نظامی   پاکزاد یوسفیان

در این تحقیق، رباعیات خیام مطابق با نسخه محمدعلی فروغی(1388) براساس طرحواره های تصوری جانسون (1987) در چارچوب نظریه معنی شناسی شناختی، بررسی شده است.پرداختن به مباحث زبان شناسی شناختی که از نوین ترین ایده های زبان شناختی است از اهم موارد در این پژوهش است. پژوهش اخیر در پنج فصل تدوین شده است که فصل اول مقدمه پژوهش را در برمی-گیرد که شامل مسئله تحقیق، سوالات و فرضیه ها، ضروت انجام تحقیق، اهداف، کاربردها، استفاده کنندگان و نوآوری در طرح می شود و نهایتاً به توضیح شیوه انجام تحقیق و روش گردآوری اطلاعات پرداخته می شود. در فصل دوم به پیشینه مطالعات و در فصل سوم به مبانی نظری پژوهش از جمله اصول بنیادی زبان شناسی شناختی و دستور شناختی اشاره شده است. فصل چهارم که پیکره اصلی این تحقیق است، شامل بررسی تمامی رباعیات خیام با الگوی طرحواره های تصوری جانسون(1987)است که در طول این بررسی،فراوانی طرحواره ها و طرحواره های تصوری جدیدی از جمله؛طرحواره های تصوری ساخت،بها،تخریب و...معرفی شده اند و در ادامه به بررسی تأثیر یا عدم تأثیر شخصیت علمی خیام بر کاربرد نوع یا انواع خاصی از طرحواره ها پرداخته شده است و فصل پنجم نیز فصل جمع بندی و نتیجه گیری از داده های فصل چهارم است،که در این فصل به یافته های ذیل نیز اشاره شده است: 1- چون انسان در جریان روابط طبیعی و مستقیم، توانائی کسب بی نهایت تجربه گوناگون را دارد بنابراین بی نهایت طرحواره می تواند در ذهن خود تشکیل دهد. 2- دقیقاً نمی توان مرز مشخصی میان طرحواره ها در نظر گرفت. صحت مطلب فوق، همپوشانی برخی طرحواره ها در بعضی از رباعیات است. 3- وجود نوعی تضاد را در ماهیت برخی طرحواره ها می توان عیناً مشاهده نمود. 4- طرحواره حرکت، بخش عمده ای از تجربیات فیزیکی را شامل می شود و نتیجتاً موجب توزیع فراوان طرحواره ای در مراودات زبانی می شود. کلید واژه ها: زبان شناسی شناختی، معنی شناسی شناختی، طرحواره های تصوری، استعاره، رباعی.

بررسی توزیع جغرافیایی 117 متغیر زبان بلوچی در بخش های میانکنگی و شهرکی- نارویی شهرستان زابل وتهیه اطلس زبانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  سیمین میشکار   پاکزاد یوسفیان

هدف از انجام این پژوهش، بررسی توزیع جغرافیایی برخی از متغیرهای زبان بلوچی، شامل متغیرهای واجی، ساختواژی، واژگانی و نحوی زبان بلوچی در بخش های میانکنگی و شهرکی-ناروئی شهرستان زابل و تهیه ی اطلس زبانی این منطقه است. با تهیه ی نقشه های زبانی، می توان تنوعات گویشی مناطق مورد بررسی را مشاهده کرده و اطلاعات گویشی را در اختیار مخاطب قرار داد. این پژوهش، به بررسی و مقایسه ی 117 صورت زبان بلوچی در 14 روستا از هر بخش، و دو شهر زهک و دوست محمد و در مجموع در 30 منطقه می پردازد. برای تعیین متغیرهای زبانی از گویشوران زن و مرد مسن کم سواد یا بی سواد گفتار آزاد تهیه شده و داده های جمع آوری شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. سپس پرسشنامه ای متشکل از 117 پرسش تهیه گردید و بر اساس داده های به دست آمده، تفاوت ها و شباهت های گویش های منطقه نشان داده شده است. بعضی از معادل های فارسی میانه ی متغیرهای زبانی نیز در نقشه ها به نمایش گذاشته شده است. مهمترین فرایندهای واجی شناسایی شده در گونه های زبانی رایج در منطقه، عبارتند از: افراشتگی واکه ای، افتادگی، پیشین شدگی و پسین شدگی واکه ای، حذف، افزایش، کشش جبرانی و قلب. بررسی های انجام شده، نشان می دهد که متغیرهای ساختواژی، واژگانی و نحوی تا حد نسبتاً زیادی مشابه هم به کار می روند.

بازتاب ایدئولوژی در رمان دل تاریکی ترجمه صالح حسینی بر اساس مدل حتیم و میسن (1990، 1991 و 1997)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  عماد خلیلی   پاکزاد یوسفیان

ایدئولوژی در زندگی ما نقش مهمی ایفا می کند. زبان و ترجمه از عرصه هایی هستند که می توانند به صورت چالشی در مقابل ایدئولوژی قرار بگیرند. ترجمه توسط ایدئولوژی حاکم بر هر جامعه ای به تصویر کشیده می شود. اگر به نظریه ترجمه و ایدئولوژی نظری بیفکنیم، سرنخ هایی از تاثیر تفاوتها و کشمکش های فرهنگی در آنها به دست می آید. در این پژوهش سعی شده است که با بهره گیری از مدل حتیم و میسن (1990، 1991 و 1997) به بررسی ایدئولوژیهای نهفته در رمان دل تاریکی به قلم صالح حسینی (1389) پرداخته شود. فرایندهای ایدئولوژیک مدل حتیم و میسن شامل تفصیل متن، تقلیل متن، عینی سازی متن، تبدیل معلوم به مجهول یا بالعکس، اسمی شدگی، تکرار و تغییر عاملیت می شوند. این پژوهش قصد دارد در گام اول به کاربردی بودن مدل حتیم و میسن در تحلیل ترجمه بپردازد، در گام دوم مشخص سازد که آیا ایدئولوژی مترجم رمان در ترجمه رمان دل تاریکی تاثیرگذار بوده است یا خیر و در گام سوم میزان بهره گیری مترجم از فرایندهای ایدئولوژیک در ترجمه رمان دل تاریکی مشخص شود. روش انجام این پژوهش به صورت توصیفی - تحلیلی می باشد. ابتدا با استفاده از مدل حتیم و میسن (1990، 1991 و 1997)، فرایندهای رمان دل تاریکی ترجمه صالح حسینی (1389) مشخص و دسته بندی خواهد شد. پس از توصیف فرایندهای دستوری و تحلیل آنها از جهت تاثیر ایدئولوژی مترجم، میزان وقوع هر یک از این فرایندها بررسی می گردد. در پایان نیز این نتایج حاصل شد: 1) مدل حتیم و میسن، مدلی مناسب در جهت ارزیابی ایدئولوژی های مترجم می باشد اما این مدل با همه مزایایی که دارد، برخی نمودهای آشکار ایدئولوژی در ترجمه را پوشش نمی دهد. 2) در مورد پی بردن به ایدئولوژیهای مترجم، ایدئولوژیهای فردی و اجتماعی وی بررسی شد. رمان دل تاریکی حاوی مفاهیم ضد استعماری و ضد امپریالیسم می باشد که این مفاهیم با ایدئولوژیهای فرهنگ مقصد در تضاد نیستند. پس مترجم تغییرات زیادی را اعمال نکرده است. از لحاظ ایدئولوژیهای فردی مترجم نیز راهکارهای سبکی و فردی وی بررسی و مشاهده شد که وی تمایل بسیاری به استفاده از جهانی های ترجمه دارد. 3) بیشترین بسامد از آن فرایند تفصیل (حدود 42%) بود و در جایگاه اول قرار گرفت که نشان می دهد ترجمه ادبی میل به گسترش متن دارد. عینی سازی (16.58%) سومین بسامد را داشت که نشان دهنده راهکارهای سبکی و فردی مترجم می باشد. از این رو که ایدئولوژی های رمان با ایدئولوژیهای فرهنگ ما در تضاد نیست و مترجم قصد نداشته تغییرات عمده ای در متن ایجاد کند، کم بسامد بودن دو فرایند تغییر عاملیت (4.66%) تبدیل معلوم به مجهول یا بالعکس (8.81%) ثابت شد. سه فرایند تقلیل (حدود 18%) در جایگاه دوم، اسمی شدگی (5.69%) در جایگاه پنجم و تکرار (4.14%) در جایگاه آخر یعنی هفتم نیز چندان معنا دار نبوده و قابل توجیه نمی باشند، فقط نشان دهنده حرکت مترجم در مسیری مخالف ایدئولوژیهای حاکم بر متن مبدا می باشد.

بررسی طرحواره های تصوری جانسون(1987) در چارچوب نظریه معناشناسی شناختی در پاره ای از اشعار نوجوانان (گروه سنی د و ه ) و مطابقت آن با نظریه رشد شناختی ژان پیاژه ( 1973)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  حسنیه ارباب   یحیی کیخایی

چکیده: امروزه توجه زبان شنان شناختی به رابطه ی نزدیک تجربه، زبان و شناخت توانسته زمینه مناسب برای تحلیل های ادبی از نقطه نظر شناختی فراهم کند. با توجه به اهمیت رشد شناختی در دوران کودکی و نوجوانی، در این پژوهش عملکرد طرحواره های تصوری جانسون (1987) در قالب معنی شناسی شناختی و میزان کاربرد آنها در پاره ای از اشعار نوجوانان گروه های سنی" د" و "ه"، و همچنین مطابقت آن ها با مراحل رشد شناختی نوجوانان در این گروه های سنی که پیاژه ( 1973) معرفی کرده است، مورد بررسی قرار گرفته است. روش انجام دادن این پژوهش توصیفی _ تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات آن به صورت کتابخانه ای است. پژوهشگر پس از انتخاب دو هزار بیت از سی و یک کتاب شعر نوجوانان که بین سال های 1390-1370، منتشر یا تجدید چاپ شده اند، آنها را به دقت بررسی و فراوانی و درصد کاربرد هر کدام از طرحواره ها را مشخص کرده است و به تحلیل طرحواره های استخراج شده و مطابقت آنها با نظریه ژان پیاژه (1973) پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهند که تعداد طرحواره های استخراج شده از پیکره نسبت به کل ابیات (2000)، درصد قابل توجهی (83 %) را نشان می دهند. علاوه بر این بررسی طرحواره های استخراج شده با توجه به نظریه پیاژه (1973) نشان داد که شاعران منتخب برای رشد خلاقیت و تفکر انتزاعی، جاندارپنداری مفاهیم انتزاعی، اندیشیدن درباره ی فرضیات و ایده های ذهنی، کاربرد مفاهیم عدد، طول، مایع، ماده، سطح، توده و وزن درباره ی امور انتزاعی که از ویژگی های خاص دوره ی نوجوانی است با استفاده از طرحواره های تصوری اشعاری متناسب با ویژگی های فکری این مقطع سنی سروده اند. همچنین فراوانی بالای طرحواره هایی مانند توانایی و اعضای بدن نسبت به سایر طرحواره ها در اشعاری مربوط به این گروه سنی، تمایل شاعران را به سرودن اشعاری که جاندارپنداری و شخصیت بخشی به مفاهیم انتزاعی را در نوجوانان تقویت کند، نشان می دهد. نامحدود بودن تعداد طرحواره ها و همپوشانی بعضی از طرحواره ها از دیگر یافته های این پژوهش است. علاوه بر آن مشخص شد بیشتر طرحواره ها به تجاربی که از حس بینایی و لامسه مشتق می شوند، مربوطند.

بررسی واژه های فرهنگی در چهار ترجمه ی فارسی رمان هکلبری فین بر اساس دیدگاه نیومارک (1988)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  فاطمه بهرامی   پاکزاد یوسفیان

واژه¬های فرهنگی در ترجمه، مربوط به جنبه¬هایی از زندگی می¬باشند که برای هر فرهنگی نامأنوس هستند و مترجمان را با مشکل مواجه می¬سازند. از جمله¬¬¬ی این واژه¬ها می¬توان به: انواع گیاهان، جانوران، موادّ غذایی، پوشاک، مسکن و شهرها، وسایل نقلیّه، فرهنگ اجتماعی، فعّالیّت¬ها، انواع بازی¬ها و سرگرمی¬ها، نهادها، آداب و رسوم، حرکت گفتاری، ژست، عادات و غیره اشاره کرد. شناخت عناصر و واژه¬های فرهنگی موجود در متن به بهبود روابط معنایی و واژگانی موجود در ترجمه کمک شایانی می¬کند و این رویکرد هدف عمده¬ی توسعه¬ی دامنه¬ی مطالعات ترجمه بوده است؛ اینچارالد (2001) و عبدالحافظ (2004) در این زمینه تحقیقاتی انجام داده¬اند. با این همه، تاکنون پژوهشی پیرامون بررسی ترجمه¬ی واژه¬های فرهنگی در آثار ترجمه شده¬ی فارسی از رمان هکلبری فین صورت نگرفته ¬است، در این پژوهش توصیفی- تحلیلی به بررسی واژه¬های فرهنگی در چهار اثر ترجمه شده¬ از رمان انگلیسی به فارسی هکلبری فین نوشته¬ی مارک تواین (1976) پرداخته می¬شود. توصیف و تحلیل واژه¬هایِ فرهنگی، بر اساس فرایند¬های نیومارک (1988) می¬باشند. همچنین، این پژوهش به بررسی تأثیر زمان در استفاده¬ی بیشتر مترجمان از فرایندی خاص و نیز تأثیر آن، بر ترجمه¬ی واژه¬های فرهنگی می¬پردازد. علاوه بر این، میزان بسامد فرایند¬های مورد استفاده¬ی مترجمان برای بررسی یکسان بودن این فرایند¬ها، نیز مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت. بدین منظور، 80 واژه¬ی فرهنگی از رمان هکلبری فین همراه با معادل¬های فارسی آن¬ها طیّ 4 دهه (قبل و بعد از انقلاب)، جمع آوری گردیده ¬است و سپس داده¬ها از لحاظ آماری مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته¬اند. نتایج بدست آمده حاکی از آن بودند که زمان، تأثیری در استفاده-ی بیشتر مترجمان از فرایندی خاص ندارد ولی تأثیر آن بر روی ترجمه¬ی واژگان فرهنگیِ مذهبی، آداب، رسوم و سنت¬ها، نمایان بوده¬است. بدین معنا که در طول زمان، مترجمان معنای واژگان را بیشتر به سمت جنبه¬ی مثبت معنایی و مذهبی سوق داده¬اند. به¬علاوه، نتایج حاکی از یکسان نبودن پانزده فرایند نیومارک (1988) نیز بوده¬ است. بدین صورت که فرایند¬های معادل کارکردی (نقشی) (¬%85=m)، معادل فرهنگی (% 67.5=m) و انتقال (%62.5=m) بیشترین کاربرد را داشته¬اند و فرایند¬های تحلیل محتوا (%7.5=m)، دگرگفت (% 3.75 =m) و ترجمه¬ی موقّت (% 0=m)، کمترین بسامد را به خود اختصاص داده¬اند.

بررسی و تحلیل اخبار سه شبکه ی تلویزیون ایران بر اساس نظریه ی آمیزه ی مفهومی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  نرجس ندیمی   عباسعلی آهنگر

استعاره در سرتاسر زندگی روزمره، جریان دارد و نظام مفهومی ما، ماهیتی اساساً مبتنی بر استعاره دارد. علاوه بر این، نویسندگان خبری نیز از استعاره برای جالب کردن خبر و جذب مخاطب بهره می گیرند. از این رو در این پژوهش، اخبار سه شبکه ی تلویزیون ایران بر اساس نظریه ی آمیزه ی مفهومی conceptual blending theory (cbt) بررسی گردید. این نظریه که یکی از جدیدترین نظریه ها درباره ی استعاره است، در سال 2002 توسط فوکونیه و ترنر مطرح گردید. آنها بر این باورند که این نظریه در زمان فهم یک موضوع، رخ می دهد و از طریق راه های موجود تفکر، معانی جدیدی ایجاد می کند. بر اساس فوکونیه و ترنر (2002)، در نظریه ی آمیزه ی مفهومی چهار نوع شبکه ی تلفیقی وجود دارد که عبارتند از: شبکه ی ساده، شبکه ی آینه ای، شبکه ی تک گستره و شبکه ی دوگستره. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی بسامد و توصیف و تحلیل استفاده از نظریه ی آمیزه ی مفهومی در انواع خبر سه شبکه ی یک، دو و سه تلویزیون ایران است. در این راستا، بسامد استفاده از حوزه های مفهومی و شبکه های تلفیقی در انواع خبر شبکه های مذکور بررسی گردید و با ذکر مثال، به توصیف و تحلیل آنها پرداخته شد. برای انجام این پژوهش، اخبار ساعت 20:30 شبکه ی دو، اخبار ساعت 21 شبکه ی یک و اخبار ساعت 22 شبکه ی سه به مدت سه ماه ضبط شد. سپس خبرهایی که در آن-ها از نظریه ی آمیزه ی مفهومی استفاده شده بود، استخراج گردید و حوزه های مفهومی و شبکه های تلفیقی آن ها تعیین شد. پس از آن، بسامد استفاده از حوزه های مفهومی و شبکه های تلفیقی در انواع خبر شبکه های موردنظر با استفاده از آزمون خی2 در نرم افزار spss تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که بسامد استفاده از نظریه ی آمیزه ی مفهومی در انواع خبر شبکه ی یک، دو و سه متفاوت است. از دیگر یافته های پژوهش، این است که بسامد استفاده از حوزه های مفهومی در خبرهای ورزشی شبکه ی یک و سه متفاوت است اما در شبکه ی دو متفاوت نیست. بسامد این حوزه ها در خبرهای اقتصادی و سیاسی شبکه ی یک و دو نیز متفاوت نیست. علاوه بر این، بسامد استفاده از شبکه های تلفیقی در خبرهای ورزشی شبکه ی یک، دو و سه متفاوت است اما این بسامد در خبرهای اقتصادی شبکه های موردنظر متفاوت نیست. همچنین بسامد استفاده از شبکه های تلفیقی در خبرهای سیاسی شبکه ی یک متفاوت نیست اما در شبکه ی دو متفاوت است.

استعاره در گفتمان سیاسی: تحقیقی بر اساس سخنرانی های دکتر محمود احمدی نژاد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  الهه ترابی   پاکزاد یوسفیان

زبان سیاست مساَله ای پیچیده است شامل بسیاری از فنون زبانی که برای تأثیرگذاری بر گوینده در جهت دستیابی به فکر یا گرایش مورد نظر استفاده می شود. کاربرد فنون زبان به هدف گوینده بستگی دارد. یکی از این فنون، استعاره است. به کارگیری استعاره در گفتمان سیاسی سبب می شود که سخنران بتواند منظور خود را بهتر به مخاطبان القا نماید و به بازخوردی که از آن ها انتظار دارد برسد. لیکاف و جانسون اولین کسانی بوده اند که استعاره را از نگاهی نو بررسی و نظریه ی استعاره مفهومی) (conceptual metaphorرا برای اولین بار در کتاب استعاره هایی که با آن ها زندگی می کنیم (1980) (metaphors we live by) مطرح کردند. آن ها استعاره ی مفهومی را به سه دسته اصلی استعاره های جهتی (orientational metaphors)، استعاره های هستی شناختی (ontological metaphors) و استعاره های ساختاری (stractural metaphors) تقسیم می کنند. هدف از انجام این پژوهش بررسی استعاره در گفتمان سیاسی دکتر احمدی نژاد بر اساس نظریه ی استعاره مفهومی لیکاف و جانسون (1980) است. برای این منظور، تعداد 38 سخنرانی دکتر احمدی نژاد که بین سال های 1384 تا 1392 ایراد گردیده اند، انتخاب شدند و این نظریه بر روی آن ها مورد بررسی قرار گرفت. سپس تمام نمونه همگن 27 تایی از این سخنرانی ها انتخاب شد و پس از استخراج استعاره های آن ها, جداول و نمودارهای آماری برای آن ها رسم گردیدند. نتایج این پژوهش نشان می دهند که از بین سه نوع استعاره های یاد شده، استعاره های جهتی با 63.92 درصد، بیش ترین میزان کاربرد در سخنرانی ها را داشته اند. پس از آن، استعاره های هستی شناختی با 32.16 درصد قرار می گیرند و در نهایت استعاره ی ساختاری با 3.92 درصد، کمترین میزان بهره گیری را به خود اختصاص می دهند. در بین سخنرانی ها، سخنرانی ای که در جمع حامیان دولت اسلامی بوده است، با 16.47 درصد، بیش ترین میزان استعاره را به خود اختصاص داده است که دلیل آن می تواند احساس صمیمیت بیشتر دکتر احمدی نژاد در میان این گروه باشد. کمترین میزان بهره گیری از استعاره ها نیز به صورت برابر مربوط به سخنرانی های ایراد شده در سازمان ملل و اجلاس خارجی و سخنرانی های خارج از کشور به اندازه ی 7.84 درصد بوده اند.

شناسایی مشکلات آموزش زبان فارسی به کودکان بلوچ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشگاه پیام نور مرکز تهران - دانشکده علوم انسانی 1386
  ناصر زورقی   پاکزاد یوسفیان

چکیده ندارد.

بررسی متغیرهای اجتماعی زبان فارسی در نهبندان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان 1386
  محبوبه شاهسوار   عباسعلی آهنگر

چکیده ندارد.

مطالعه واژه ها و تصاویر روی جلد مجلات خبری ایران با رویکردی مبتنی بر تجزیه و تحلیل گفتمان چندوجهی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان 1386
  محمد نوری   پاکزاد یوسفیان

چکیده ندارد.

بررسی آکوستیکی برخی عناصر زبرزنجیری فارسی منطقه ی تایباد در مقایسه با فارسی معیار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان 1386
  الهه شخصی دستگاهیان   نادر جهانگیری

چکیده ندارد.

بررسی رفتارهای غیرکلامی دانش آموزان دختر دبیرستانی مشهد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1387
  مینا نورشهرکی   پاکزاد یوسفیان

چکیده ندارد.

وجه اقتصادی - اجتماعی و راهکردهای ادب دانش آموزان دبیرستانی شهر کرمان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1387
  علی ترک زاده ماهانی   پاکزاد یوسفیان

چکیده ندارد.

بررسی راهبردهای نوبت گیری و ادب به کار گرفته شده توسط دختران دبیرستانی بیرجندی در موقعیت های ارتباطی مختلف
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان 1387
  بتول اشرفی   عباسعلی آهنگر

چکیده ندارد.

بررسی ساختاری گویش بوچیری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان 1387
  علی رشیدی   پاکزاد یوسفیان

چکیده ندارد.

بررسی تاثیر جنسیت بر پاره ای از رفتارهای کلامی دانشجویان سیرجانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان 1388
  بتول آزادی پورقهستانی   عباسعلی آهنگر

چکیده ندارد.

بررسی فرایندهای ساختواژی و اصطلاح شناسی در ساخت اصطلاحات تخصصی علم شیمی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1387
  بهار پورشاهیان   بهروز محمودی بختیاری

چکیده ندارد.

بررسی توزیع متغیرهای زبان فارسی در بستر جغرافیایی و تعیین مرزهای همگویی و تهیه اطلس زبانی 128 صورت زبانی در شهرستان طبس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1387
  زینت مرتضوی یک   پاکزاد یوسفیان

چکیده ندارد.