نام پژوهشگر: محمود جعفری دهقی
شیما جعفری دهقی زهره زرشناس
چکیده نامه نگاری از دیرباز یکی از ابزارهای ارتباط انسانها بوده است. نخستین شواهد موجود از نامه نگاری در ایران متعلق به دوره هخامنشیان است. از این دوره حدود سیزده نامه کامل و چند قطعه آسیب دیده بر روی چرم در مصر به دست آمده و به «نامه های ارشام» مشهور است. پس از عصر هخامنشی نیز نامه نگاری و سازمان پستی گسترش یافت چنانکه امروزه نامه های بسیاری به زبانهای ایرانی میانه باقی مانده است. از دوره اشکانی، کتیبه اردوان سوم، آثار نسا و نامه های میترادس دوم موجود است. همچنین در آثاری چون یادگار زریران و ویس و رامین می توان الگوی نامه نگاری دوره اشکانی را مشاهده نمود. دوره ساسانی را می توان اوج شکوفایی ادبیات میانه و از جمله فن نامه نگاری دانست. اهمیت نامه نگاری در این دوره تا آن اندازه بود که رساله ای با عنوان «آیین نامه نویسی» نوشته شد و در آن الگوی نگارش آغاز و پایان نامه ها به دبیران یادآوری شد. گزارشهای مورخان، در دوره ساسانی نامه ها بدست «دبیران» و به خطی ویژه به نام «frawardag- dib?r?h» نوشته می شد. شرح بسیاری از نامه های شاهان ساسانی (مثلاً نامه شاپور دوم به کُنْستانْتین، امپراتور روم و یا نامه خسرو اول به فرمانروای روم، ژوستینین) در آثار مورخان ذکر شده. نامه های بسیاری به دیگر زبانهای ایرانی میانه همچون سغدی، بلخی و خُتنی نیز در دست است. این مجموعه شامل پنج نامه کامل و تکه هایی از چند نامه دیگر است.. از جمله دیگر نامه هایی که به زبان سغدی در دست است، مجموعه ای است که در خرابه های دژی در کوه مغ، در نزدیکی پنجکنت، در تاجیکستان یافت شده. اسناد کوه مغ که تعدادشان به بیش از هفتاد و شش می رسد و با مرکب چین بر کاغذ، چرم، ابریشم و چوب نوشته شده اند، به ربع نخست سده هشتم میلادی باز می گردند. گروه دیگر نامه های ایرانی میانه، از متون زبان بلخی و مجموعه اسنادی است که نخستین بار در سال 1991 بوسیله پرفسور سیمز ویلیامز کشف و معرفی شد. اکنون، مجموعه اسناد بلخی که می توان آنها را از جمله نامه ها دسته بندی کرد به حدود یکصد رسیده است... بسیاری از آنها به صورت نامه اند، پاره ای از آنها هنوز مهر و موم اند و بنابراین بسیار خوب باقی مانده اند. تعدادی مکاتبات شخصی نیز در مجموعه آثار بازمانده به زبان ختنی است. بیشتر این آثار متون بودایی و ترجمه آثار سنسکریت یا پراکریت هستند با این حال، تعدادی نامه منظوم نیز به زبان ختنی باقی مانده است. برای بررسی آیین نامه نگاری در زبانهای ایرانی میانه نمی توان به آثاری که به زبان فارسی در نخستین سده های دوره اسلامی نگارش شده اند بی توجه بود. به عنوان مثال قدیمی ترین نامه به زبان فارسی یهودی، نامه دندان اویلیق است که بدون شک بررسی آن ما را یاری خواهد داد تا برخی الگوهای متداول نگارش را در مرحله انتقال زبان از فارسی میانه به فارسی نو بازشناسیم. آثاری همچون نامه های مذکور در شاهنامه و نقل قولها و گزارشهای مورخان عرب نیز درخور توجه اند. چه شرح بسیاری از نامه های دوره ساسانی که هم اکنون در دست نیست، در آثار مورخان عرب آمده است. بررسی نامه ها و آیین نگارش آنها می تواند آگاهی هایی از جنبه های زبان شناختی، تاریخی، فرهنگی و مردم شناسی برای محققان، دانشجویان و پژوهشگران فراهم سازد. امید است که این تحقیق بخشی از این خویشکاری را انجام داده باشد.
فرشاد فرشباف ابریشمی محمود جعفری دهقی
چکیده از آنجایی که فرهنگ و معماری در هر تمدنی بیانگر مظاهر آن تمدن است و وابستگی بسیاری با شیوه ی نگرش، اوضاع اجتماعی، رشد جوامع و هنر هر قوم دارد، لذا در این پژوهش سعی می شود با بررسی آثار فرهنگی دوره تاریخی هخامنشیان، با تاکید برتمدن و فرهنگ وهمچنین آثار معماری (بطور کلی آثار ملموس و غیر ملموس) به نوعی با شیوه های ابداعی و اقتباسی هنر و فرهنگ هخامنشیان آشنایی حاصل گردد. در این میان بررسی مناطق جغرافیایی و حدود شهرب ها بر اساس کتیبه داریوش هخامنشی در بیستون و روایت هرودوت در تقسیمات مالیاتی در مقایسه با تقسیمات دنیای امروز ما را با تاثیرات و ویژگی های فرهنگی این سلسله تاریخی آشنا می سازد. بررسی خط و زبان، نظام اداری و قوانین قضایی به همراه کنکاش در مذهب و دین و تنوع قومیتی در پهنه امپراتوری از موارد این کاوش است. همچنین آثار ملموسی چون سکه ها وآثار معماری باقی مانده از آن دوران نیز با تصاویر و سفر های گوناگون پژوهشگر و تحقیقات میدانی مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل سوم هم سعی شده تا با مقایسه نقشه های تاریخی از دیرباز تاکنون موقعیت های فعلی هر کشور را تعیین نمود تا بهتر بتوان با تنوع و گستردگی این امپراتوری ارتباط برقرار کرد و تاثیرات فرهنگی آن را در دوره های دیگر تاریخی و سلسله های بعدی مورد ارزیابی قرار داد.
قیصور باقری نادر میرسعیدی مجدآبادی
پس از سرآمدن روزگار مادها، هخامنشیان جای آنان را گرفتند، پارس ها همزمان با مادها در ایران استقرار یافتند. پارس ها بر سر خوانی که مادها گسترده بودند نشستند و آن را تکامل و توسعه دادند و سرانجام توانستند اولین شاهنشاهی جهان را به معنی واقعی کلمه برقرار کنند. برای اولین بار سراسر بین النهرین با حکومت های بسیار مهم و کهن خود تحت تابعیت ایران درآمد و سپس شرق و غرب رویاروی یکدیگر قرار گرفتند. شاهنشاهی هخامنشی یکی از تأثیر گذارترین حکومت های حیات بشری بوده است که به رغم برخورداری از سابقه ای دویست و سی ساله به دست سرداری جوان و کم تجربه منقرض شد. تأسیس این شاهنشاهی که اقوام، زبان ها و فرهنگ های گوناگون و متنوعی را در بر می گرفت، ابتکاری بزرگ در تاریخ جهان بود، دولتی واحد و متمرکز که تا سالها بعد، فقط امپراطوری روم توانست با آن برابری کند، و این شاهنشاهی با این حد از قدرت و عظمت و گستردگی قلمرو به مرور زمان از درون فروپاشید. در واقع هدف از این نگارش بررسی نقش اختلافات و شورش ها و چگونگی تأثیرآنها در روند تضعیف شاهنشاهی هخامنشی است. در این پژوهش چنین فرض شده است، که اختلافات داخلی و توطئه های درونی دربار و شورشهای ممالک تابعه بخصوص شورش های مکررمصر و قیام ساتراپ-های آسیای صغیر موجب تسریع فروپاشی این تمدن شده است. بررسی سوابق تاریخی نیز موید این پیش فرض است که. اختلافات و شورشها از جمله مهمترین عوامل فروپاشی درونی و تدریجی این حکومت بوده است. این پژوهش تلاش اندکی است در جهت بررسی نقش اختلافات داخلی و شورش های ممالک تابعه در تضعیف شاهنشاهی هخامنشی از آغاز حکومت کوروش دوم(530– 550 ق.م) تاپایان حکومت داریوش سوم(330-336 ق.م) که در پنج فصل نگاشته شده است. واژگان کلیدی: شاهنشاهی، اختلافات داخلی، تضعیف، شورش های ممالک تابعه، هخامنشیان
سیده ایلناز امامی ده چشمه محمود جعفری دهقی
چکیده تمدن ایلام از لحاظ جغرافیایی، منطقه جنوب غرب ایران را شامل می شود. این تمدن همواره در کنار ملل متمدن بین النهرین به حیات خود ادامه داده است و در آخر به دست آشوریان و فرمانروای مقتدر آنها آشور بنی پال شکست خورده و برای همیشه از صحنه ی سیاسی محو شد. هرگز نمی توان به تحقیق و بررسی در خصوص فرهنگ و تمدن ایلام بپردازیم بدون آنکه از تمدن و هنر بین النهرین سخنی یه میان آوریم. تمدن و هنر ایلام وام دار تمدن و هنر بین النهرین در تمامی ادوار حیات خویش و در عین حال دارای ویژگی های خاص ایلامی است؛ که برگرفته از ذکاوت، هنر بومی و منطقه ای و نوع نگرش ایلامیان به محیط پیرامون خود بوده است. دین ایلامیان نیز با خدایان و آداب و سنن مشترک با بین النهرین چیزیست مستقل و جدا؛ که رازهای خود را به تمامی آشکار نساخته است. در این پژوهش که به روش تحقیقی و توصیفی بیان شده است، تمدن ایلام و بین النهرین به صورت جدا و مستقل مورد بررسی قرار گرفت و در آخر به تاثیر گذاری این دو تمدن بر یکدیگر پرداخته شد. لازم به ذکر است که بسیاری از تأثیرات و منشاء آنها در خلل توضیحات فصل دوم و سوم آورده شده، و از تکرار دوباره ی آنها در فصل آخر اجتناب به عمل آورده شده است. کلید واژه: ایران باستان، ایلام، بین النهرین، هنر، تمدن، فرهنگ
ندا فاتح نادر میر سعیدی
ایران و مصر و بین النهرین به عنوان 3تمدن اصلی شرق از دیرباز با یکدیگر ارتباط داشته اند و در پیشبرد تاریخ و تمدن بشری نقش بسیار تعیین کننده ایفا کرده اند.آغاز این روابط به زمانهای بسیار دور بازمیگردد.زمانی که این سرزمینها "گاهواره ی تمدن" بودند.در طول تاریخ اگرچه روابط آنها به چالش کشیده می شد اما مردمان این سرزمین ها همواره در ارتباط و همکاری و تبادل فرهنگ و علم و دستاوردهای یکدیگر بودند.حدود 2500سال از روابط سیاسی ایران و سرزمین مصر میگذشت اما مناسبات فرهنگی و تجاری میان آنها بیش از این زمان بود.همانطور هم بین النهرین.با مطالعه ی آثار و منابع این دوره درمی یابیم که شاهان هخامنشی برای ایجاد تسلط و اداره ی ممالک فتح شده و افزایش قدرت شاهنشاهی خود روشهای یکسانی را در برقراری ارتباط با این ممالک نداشتند.گاه با روشهای مسالمت آمیز و انجام اقدامات و اصلاحات سازنده آنچنان در میان مردمان مصر و بین النهرین نفوذ میکرند که القاب و عناوین بالا مرتبه ای از سوی مصری ها و بین النهرینی ها به آنها داده می شدو گاه نیز با توسل به قوه ی قهریه و برخوردهای نظامی شدید سیمای زشتی را از خود در اذهان مردمان آنها ترسیم می کردند و اینگونه اقدامات سبب آشوب و شورش می گردید که در برخی موارد موجب جدایی این ممالک از قلمرو هخامنشی می گردید.البته این طبیعی نیست که ملتهایی که از حیث دین و زبان و اخلاق و سنن با یکدیگر اختلاف دارند مدت درازی به یکدیگر پیوسته بمانند و وحدت خود را حفظ کنند.همچنین باید خاطرنشان کرد که هخامنشی ها در دوره ی شاهنشاهی خود آنچنان کاری نکردند که از تباین و اختلاف میان ملتهای زیر فرمانشان بکاهند و یا از تاًثیر بد نیروهای گریز از مرکز که سبب از هم پاشیدن شاهنشاهی بود جلوگیری کنند و به این قانع بودند که برآمیخته ای از ملت ها حکومت کنند.این امر به طمع و جراُت فرمانروایان محلی افزود و کسانی را که از جانب شاه برای اشتراک در حکوت به ولایات فرستاده شده بودند؛ یا با ترساندن بنده و مطیع خود ساختند، یا با زر و سیم فریفتند.سرانجام این اغتشاشها و شورشهای متعدد سبب از بین رفتن مردان زنده ی پارس شد و مردانی ترسو بر جای ماندند که این امر رفته رفته سبب جدایی این سرزمینها از قلمرو شاهنشاهی هخامنشیان و تصرف آنها به دست فاتحانی دیگر همچون اسکندر گردید.
بلال شانوازلو محمود جعفری دهقی
چکیده ندارد.
مریم پیرحیاتی محمود جعفری دهقی
چکیده ندارد.
غلام علی باقری هاشم آباد محمود جعفری دهقی
چکیده ندارد.
زهرا آذرنیوش کتایون مزداپور
چکیده ندارد.