نام پژوهشگر: محمدمهدی واحدی لنگرودی
مرضیه سمیعی محمدمهدی واحدی لنگرودی
چکیده ندارد.
فرانک رنگین کمان ارسلان گلفام
چکیده ندارد.
غلامرضا غفاریان جمعه پور محمدمهدی واحدی لنگرودی
چکیده ندارد.
کیوان زاهدی محمد دبیرمقدم
رساله حاضر برآنست تا با مروری بر بررسی های اخیر انجام گرفته بر ساخت فعل مرکب در زبان فارسی با استفاده از چارچوب نظری کمینه گرایی اشتقاقی چامسکیایی و همچنین طرح کلی ارائه شده توسط باورز (1993) تحلیلی جدید از این ساخت در زبان فارسی ارائه نماید.
حسن افنگچی محمدمهدی واحدی لنگرودی
در سالهای اخیر ، فعل مرکب زبان فارسی کانون توجه تعدادی از زبانشناسان ایرانی و غیرایرانی قرار گرفته است . ما در پژوهش حاضر ، واژگان مرکبی همبافتی ( فعلی ) را براساس مقاله فعل مرکب دبیرمقدم (1376) بررسی و مطالعه کرده ایم. دبیرمقدم معتقد است که فرآیند انضمام در زبان فارسی تنها به انضمام مفعول صریح و تعداد نادری از گروههای حرف اضافه ای محدود است و از همین رو تنها ترکیباتی مانند داستان نویسی و روزنامه نویسی را حاصل عملکرد فرآیند های ساختواژی بر برونداد فرآیند انضمام می داند. ما دراین پژوهش با کمک همان شواهد و استدلالاتی که دبیرمقدم در اثبات وجود فرآیند انضمام در زبان فارسی آورده است ، به اضافه برخی شواهد ساختواژی دیگر، نشان داده ایم که ترکیبات همبافتی دیگری نظیر رونویسی ، دیوارنویسی و تندنویسی نیز حاصل عملکرد فرآیندهای مشابه اند. با بررسی و دسته بندی داده های زبان فارسی نشان داده ایم که در صورت قائل شدن به وجود فرآیند انضمام ، اولا باید دایره ای وسیعتر را برای آن در نظر گرفت که انضمام قید، مفعول حرف اضافه و و ابسته های اسمی را نیز در بر می گیرد و ثانیا با کمک فرآیند انضمام می توان ساخت بخشی از واژگان مرکب همبافتی را توجبه کرد. در پایان کارکرد نظریه لیبر ( 1983) را در مورد داده های فارسی بررسی کرده ایم.
شیرین ممسنی محمدمهدی واحدی لنگرودی
ضمایر شخصی متصل در گویش دلواری که شامل ((-م،-ت،-ش،-مو،-تو،-شو)) می شوند در چهار جایگاه نحوی ظاهر می گردند که عبارتند از: جایگاههای فاعلی، مفعول مستقیم، مفعول غیرمستقیم و در ساختهای اضافی به عنوان ضمیر ملکی، این نوع واژه بست ها از نوع پی بست های ضمیری ویژه اند، یا به عبارت دیگر پسوندهای تصریفی عبارتهای ترکیبی که از معادلهای غیرواژه بستی و مستقل خود از نظر واجی، ساختواژی و برخی مواقع نحوی (بویژه در آرایش خطی) متفاوتند. پی بست های ضمیری به عنصر سمت راست عبارت ترکیبی که حوزه عملکرد آنهاست متصل می شوند حوزه عملکرد io2,op2,sp2 بند با (s) است که در آن این عناصر واژه بستی قادرند به هر عنصری به صورت نسبتا آزادانه متصل شوند البته تا جائیکه ظهور همزمان این عناصر ترتیب ارایش آنها را محدود نکند و باعث ایجاد تحریف نحوی یا معنایی نگردد. ضمایر ملکی در حوزه عبارتهای اسمی ظاهر می گردند. در گویش دلواری ضمایر واژه بستی فاعلی، (sp2) فاعل هایی منطقی و اجباری جمله های گذشته متعددی هستند که نقش مطابقه را در آن جملات انجام می دهند. در سایر جملات پسوندهای تصریفی (sp1) فاعل جمله اند. چنین پدیده ای یکی از ویژگیهای نظام ارگیتو در لهجه های ایرانی نو است که از نظام ارگیتو زبان فارسی میانه به جا مانده است. گویش دلواری با داشتن ساخت ارگتیو گسسته در سیستم ضمایر جملات گذشته متعددی به شاخه جنوبی از گروه غربی زبانهای ایرانی نو تعلق دارد.
فرحناز حیدرپور محمدمهدی واحدی لنگرودی
ساختهای مصدری در زبان فارسی شامل حاصل مصدر، اسم مصدر و مصدر است. حاصل مصدر از الحاق وند به ستاک های غیر فعلی و اسم مصدر و مصدر از الحاق وند به ستاک های فعلی ساخته می شوند. حاصل مصدر ساختی است که از تنوع ساختاری زیادی برخوردار است و فرآیند ساخت آن دارای ویژگی های منحصربفردی است که نمی توان آنها را به دقت پیش بینی کرد. اسم مصدر نیز در زبان فارسی دارای بسامد و کاربرد زیادی است و حاصل یک نوع وند افزایی واژگانی است . این وند افزایی دارای ویژگیهای منحصربفرد است و پیش بینی آنکه کدام وند به کدام ستاک فعلی ملحق می شود و اسم مصدر می سازد ممکن نیست. از سوی دیگر مصدر که حاصل وند افزایی نحوی است، باری بر واژگان ندارد و به صورت زایا و شفاف از تمام ستاک های فعلی، چه ساده و چه مرکب ، ساخته می شود. پژوهش حاضر پس از مطالعه دیدگاه های تعدادی از زبانشناسان در مورد ساخت اسم فعل درانگلیسی، با قبول دیدگاه بیکر(1985) به تحلیل داده های فارسی براساس این دیدگاه پرداخته و پس از مقایسه اسم فعل انگلیسی و مصدر فارسی و نیز مقایسه مصدر و اسم مصدر فارسی پاسخ فرضیه های این پژوهش را ارائه می کند. تجزیه و تحلیل داده های فارسی نشان می دهد که اولا مصدر فارسی به اسم فعل انگلیسی نزدیک است و مشابهت های قابل توجهی بین این دو ساخت وجود دارد و ثانیا ساختهای مصدر و اسم مصدر در زبان فارسی دارای تمایزات نحوی و معنایی هستند که به نحوه اشتقاق و جایگاه تولید آنها مربوط می باشد. به علاوه دراین پژوهش نشان داده شد که مصدر برخی وابسته های اسمی را می پذیرد و نیز وابسته های فعلی بی تردید می توانند با مصدر به کار روند. اسم مصدر نیز همواره می تواند با وابسته های اسمی به کار رود و برخی از وابسته های فعلی نیز با آن همراه می شوند. در پایان نیز به پیامدهای نظری یافته های پژوهش اشاره شده است.
محمدمهدی واحدی لنگرودی
چکیده ندارد.