نام پژوهشگر: علی اکبر انتظامی

تهیه مشتقات جدید 1و1- بیس(سیلیل) آلکنها حاوی گروههای عاملی واکنش پذیر si-h و پیوند دوگانه و بررسی برخی از واکنشهای آنها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده شیمی 1388
  اکبر حسن پور اقدم   کاظم دیندارصفا

وینیل سیلانها حدواسط های سنتزی مهمی در تهیه تر کیبات آلی هستند. بعلت اینکه آنها اغلب با الکتروفیلها بصورت جهت ویژه و فضا ویژه واکنش می دهند، امروزه آنها جایگاه تثبیت شده ای در سنتز تر کیبات متنوع آلی بدست آورده اند. بعلت خواص مشابه 1و1- بیس (سیلیل) آلکنها با وینیل سیلانها، آنها توجه ویژه ای بعنوان حد واسط در سنتز آلی و آلی سیلیسیم جلب کرده اند. کاربرد 1و1- بیس (سیلیل) آلکنها بعنوان پیش ماده هایی برای تهیه کتونها، هچنین بعنوان حدواسط های مهم و متنوع در شیمی آلی سیلیسیم مانند آسیل سیلانها، اپوکسی سیلانها، 1- هالو وینیل سیلانها، سیلیل انول اترها، e-آلکنیل سیلانها، سیلیل انول استاتها و ... علاقه زیادی را برای سنتز آنها برانگیخته است. همچنین مطالعات گسترده و وسیع انجام یافته در کتابخانه و بررسی اطلاعات جمع آوری شده از اینترنت نشان داد که یکی از زمینه های بسیار جالب و بکر برای تحقیق و پژوهش در حیطه شیمی آلی سیلیسیم و شیمی پلیمر ، تهیه و مطالعه خصوصیات پلیمرهای دارای گروههای آلی سیلیسیم می باشد که در سالهای اخیر مطالعات بسیار زیادی در مورد نحوه اتصال گروههای آلی سیلیسیم به پیکره پلیمرها و بررسی اثرات گروههای وارد شونده بر روی خصوصیات پلیمرها صورت گرفته است. مطالعات انجام یافته نشان می دهد که اتصال گروههای آلی سیلیسیم به بدنه پلیمرها بسته به ممانعت فضایی گروه آلی سیلیسیم موجب اصلاح و به عبارتی بهبود برخی خصوصیات فیزیکی پلیمر از جمله اصلاح خصوصیات مکانیکی، گرمایی ، کشش سطحی ، پایداری گرمایی پلیمر ، مقاومت پلیمر در برابر هوا، نفوذپذیری پلیمر در مقابل گازها و ...می گردد. در این پایان نامه پژوهشی، ابتدا پیش ماده (hme2si)3ch را با استفاده از واکنش chbr3 و mgباhme2sicl در حلالthf تهیه کرده سپس (hme2si)3ch را با lda (دی ایزو پروپیل آمین) در دمای اتاق لیتیم دار کرده و به(hme2si)3cli تبدیل می کنیم . این ترکیب لیتیم دار وقتی با آلدهیدهای غیر انولیزه از قبیل بنزآلدهید، 3- کلرو بنزآلدهید، 4- کلرو بنزآلدهید، 4،2- دی کلرو بنزآلدهید، 4- برمو بنزآلدهید، 2- برمو بنزآلدهید، 3- فلوئورو بنزآلدهید، 3- پیریدین آلدهید، 2- تیوفن آلدهید، 5- متیل فورفورال، 2- نفتیل آلدهید، سینمالدهید و ترفتالدهید واکنش دهد، واکنش نوآرایی پترسون رخ داده و مشتقات متنوع 1و1- بیس (سیلیل) آلکنها حاوی گروه si –h را ایجاد کند. در ادامه کار با اتصال گروه عاملی فرمیل ((-cho روی پلیمرهای استایرنی مختلف و واکنش دادن آنها با گروههای حجیم (me3si)3ch، (hme2si)3ch و(phme2si)3ch پلیمرهای عاملدار جدیدی حاوی گروههای si-h و پیوند دوگانه را سنتز کردیم. پلیمر حاوی گروههای بیس(تری متیل سیلیل) اتنیل وقتی با n- برموسوکسینیمید(nbs) و متاکلرو پربنزوئیک اسید (mcpba) واکنش می دهد، بترتیب پلیمرهای حاوی گروههای دی برمو اتنیل و اپوکسی سیلان بوجود می آید. همچنین پلیمر حاوی گروههای بیس(تری متیل سیلیل) اتنیل با انواع آسیل کلریدها از قبیل استیل کلرید، پروپیونیل کلرید، ایزوبوتیریل کلرید، ایزوپنتانوئیل کلرید و هگزانوئیل کلرید در حضور کاتالیزگر alcl3 واکنش فریدل کرافتس انجام داده و پلیمرهای حاوی α- سیلیل انون α وβ- غیر اشباع بدست می آید.

کوپلیمریزاسیون آنیلین با مشتق کایرالی از آنیلین و بررسی نظری کنفورماسیون الیگومـرها و مطالعـه 1h-nmr پویا و اثر پرلین در-n سولفونیل مورفولین ها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده علوم 1388
  حمیراالسادات امیرعزیزی   علیرضا مدرسی عالم

پژوهش های انجام شده در این پایان نامه در سه بخش ارائه می گردد. در بخش اول، پلیمریزاسیون منومر کایرال (±)-2--sec بوتیل آنیلین با سه روش اکسیداسیون شیمیایی، در محلول، بین سطحی و بدون حلال برای اولین بار با موفقیت کامل انجام گرفته است. اندازه ذرات پلی ((±)-2--sec بوتیل آنیلین) تهیه شده به روش بین سطحی در حد نانو است. علاوه بر آن کوپلیمریزاسیون منومر آنیلین و منومر کایرال (±)-2--sec بوتیل آنیلین بروش اکسیداسیون شیمیایی برای اولین بار گزارش می شود. کلیه پلیمرها توسط روشهای طیف سنجی 13c-nmr, 1hnmr, ft-ir, hrms و uv و روش هایdsc, tga, xrd, chn, شناسایی شده اند و ساختمان پرنیگرانیلین برای کلیه پلیمرها به اثبات رسیده است. وزن مولکولی متوسط پلیمرها با gpc تعیین شده است. همگی پلیمرهای تهیه شده هدایت خوبی در حد نیمه رساناها و رساناها از خود نشان می دهند. در بخش دوم، بررسی نظری منــومر تا پنتـامر آنیلین با روش نظری b3lyp و مجمــوعه پایه (d,p)++-31 6 در برنامه gaussiano3 انجام گرفته و ساختارهای بهینه آنها بدست آمده است. کلیه پارامترهای هندسی و الکترونیکی این الیگومرها بررسی و گزارش شده اند. در بخش سوم مطالعات طیف سنجی 1h-nmr پویای وارونگی حلقه در n- سولفونیل مورفولین ها انجام گرفته است. در این بخش تاثیر مزدوج شدن خارج حلقه ای از طریق بر هم کنش اربیتال d-p و یا فوق مزدوج شدن منفی (اثر آنومریک) پیوند n-s بر وارونگی حلقه ترکیبات فوق توسط 1h-nmr در دما و حلال های مختلف و x-ray مطالعه شده است. هم چنین اثر پرلین در دو تا از این ترکیبات با اندازه گیری ثابت کوپلاژ 1jc–h بخوبی اثبات شده است. ساختارهای دقیق مشتقات مورفولین تهیه شده علاوه بر روش های متداول طیف سنجی در چهار نمونه از آنها توسط x-ray بدست آمده است.

رهش طولانی مدت نالترکسون از نانو ترپلیمر حساس حرارتی و خودکراسلینک شده (n- ایزوپروپیل آکریل آمید-آکریل آمید- وینیل پیرولیدون) تهیه شده توسط هیدروژن پراکسید
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده شیمی 1388
  مرضیه فتحی   کاظم دیندار صفا

پلیمرهای حساس حرارتی به دلیل رفتار هوشمند و برگشت پذیر در پاسخ به تغییرات محیطی به ویژه تغییرات دمایی توجه زیادی به خود جلب کرده اند. چنین رفتاری از یک سو اهمیت زیادی در زمینه تحقیقات پایه و تئوری دارد و از سوی دیگر می تواند جهت تشکیل مواد هوشمند با ابعاد نانو یا میکرو مثل ژلها، ذرات، میسل ها و کپسولها ومورد استفاده قرار بگیرند. در این کار پژوهشی نانوهیدروژل های حساس حرارتی خودکراسلینک شده با استفاده از مونومرهای n-ایزوپروپیل آکریل آمید((nipam ، وینیل پیرولیدونvp) (و آکریا آمید(aam )و با استفاده از آغازگر h2o2 تهیه شدند. برای سنتز این نانو هیدروژل ها از روشهای متداول که عمدتا شامل استفاده از عوامل کراسلینک کننده است، استفاده نشد. این نانوهیدروژل ها بر اساس تنظیم شرایط واکنش و استفاده از خصوصیت ساختاری پلیمر سنتز شده ودر شرایط رقت بالا و به دلیل کراسلینک شدن خودبخودی توسط واکنشهای انتقال به زنجیر سنتز شد.ابعاد ذرات با دستگاه tem و dls زیر nm 100 مشخص شد.ساختار پلیمرها توسط اسپکتروسکوپی ir و1h-nmr بررسی شد.دمای ترانزاسیون شیشه ای و ویسکوزیته ی پلیمرها تعیین شد.دمای ژل شدن (lcst)پلیمرها توسط uv و dsc بررسی شد که تقریبا 0c35 می باشد.رهش داروی نالترکسون از نانوهیدروژل ها بررسی شد.سرعت و مقدار رهش در پلیمرها بسته به ساختار پلیمرها متفاوت است ،ولی همه آنها قابلیت رهش دارو را با مقدار قابل قبولی برای بیشتر از سه ماه نشان دادند.

تهیه نانوکامپوزیت هایی بر پایه پلی استایرن و پلی استایرن اصلاح شده با نانو اکسید های فلزی اصلاح شده و بررسی برخی از خواص آنها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده شیمی 1388
  علی پورفرض اله   حسن نمازی

در این کار پژوهشی ابتدا هموپلیمر و کوپلیمری از استایرن و کلرومتیل استایرن (poly (st-co-cms با نسبتهای 3 به 1 به روش پلیمریزاسیون رادیکالی آزاد سنتز و با نوکلئوفیل تریس هیدروکسی متیل آمینومتان (tris-base) اصلاح شد. خواص حرارتی هموپلیمر و کوپلیمری از استایرن و کلرومتیل استایرن اصلاح شده نسبت به خود استایرن به وسیلهdsc و tga بررسی گردید و مشخص شد که بعد از اصلاح شیمیایی خواص حرارتی بهبود یافته است. در مرحله دوم، سطح نانو ذرات sio2و tio2 با تری کلرو¬وینیل سیلان به صورت شیمیایی اصلاح شد و بدین ترتیب پیوند دوگانه بر روی سطح نانوذرات sio2 و tio2 قرار گرفت. و سپس کوپلیمریزاسیون بین نانوذرات حاوی پیوند دوگانه و مونومر استایرن انجام شد و نانو ذرات گرافت شده به پلی استایرن تهیه شد. در مرحله بعد، نانوکامپوزیت هموپلیمر استایرن و کوپلیمر اصلاح شده (poly(st-co-tms با نانوذرات sio2 و tio2 اصلاح شده با استایرن در درصدهای 5 و10 تهیه شد. و بعدا خواص حرارتی نانو کامپوزیت¬های تهیه شده با استایرن مقایسه شد و مشخص شد که خواص حرارتی پلیمرهای تهیه شده بعد از تشکیل نانوکامپوزیت به طور چشمگیری بهبود یافته است. نمونه های تهیه شده با استفاده از تکنیکهای ft-ir، h nmr 1، sem وafm، مورد بررسی قرار گرفت.

تهیه نانو کمپوزیتهای جدیدی از پلی(2- متیل آنیلین) و سیلیکای اسیدی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان 1388
  اسماعیل فرزانه جوبنه   علیرضا مدرسی عالم

در این کار تحقیقاتی موفقیت بزرگی در سنتز نانو کامپوزیتهای جدیدی از نانو سیلیکا سولفوریک اسید و نانو سیلیکا کامفورسولفونیک اسید با پلی(2- متیل-آنیلین) تحت شرایط بدون حلال برای اولین بار بدست آمد. در واقع پلیمریزاسیون و دوپینگ (2- متیل آنیلین) بطور هم زمان با اسیدهای جامد سیلیکا سولفوریک اسید و سیلیکا کامفورسولفونیک اسید در مقیاس نانو و غیر نانو به صورت جداگانه و به حالت بدون حلال انجام و با هم مقایسه شد. کامپوزیتهای سنتز شده با استفاده از طیف های tem ,sem ,tga ,dsc ,ft-ir ,ir،uv-vis ، xrd و afmمورد شناسایی و بررسی قرار گرفته و ساختارهای آنها اثبات شدند. از تصاویر sem، tem و afm مشخص شد کامپوزیتهای سنتز شده در ابعاد 75-35 نانومتر هستند. ورود نانو سیلیکا اسیدها به ساختار پلی (2- متیل آنیلین) سبب تغییر در مورفولوژی و ابعاد پلی (2- متیل آنیلین) می شود. فرایند دوپه شدگی آنها با طیف سنجی ft-ir و uv-vis مورد بررسی قرار گرفت. غلظت مطلوب اسیدها برای بالاترین سطح دوپه شدگی مشخص شد. تاثیر زمان دوپینگ، بر روی کامپوزیتها با اندازه گیری هدایت الکتریکی مورد بررسی قرار گرفت. هدایت الکتریکی نمونه-های سنتز شده با دستگاه چهار نقطه ای اندازه گیری شد. از هدایت های الکتریکی به دست آمده مشخص شد مواد تهیه شده هدایتهای متفاوتی را با توجه به شرایط سنتز در گستره scm-1 6- 10- 1 دارند. برای ایجاد تغییر در ساختار و خواص کامپوزیتها من جمله ابعاد آنها تاثیر عوامل مختلف زیر بر روی تهیه نانو سیلیکاها و یا کمپوزیتها بررسی شده است. تاثیر تغییر غلظتهای مواد اولیه (nh3 , h2o ,clso3h ,c10h16o4s )، تاثیر دمای واکنش در دستگاه فرا صوت و مدت زمان اعمال امواج فراصوت (حین سنتز نانو سیلیکا) در این دستگاه، تاثیر دما و مدت زمان ماندن نانو سیلیکای سنتز شده در کوره و نقش سرعت تزریق مواد اولیه به واکنش پرداخته شد. با تغییر عوامل ذکر شده ابعاد و هدایتهای الکتریکی متفاوت از نانو کامپوزیتها به دست آمد. همچنین با توجه به نتایج به دست آمده معلوم شد با افزایش دمای دستگاه فرا صوت و افزایش مدت زمان اعمال امواج فراصوت در این دستگاه در حین انجام واکنش ابعاد نانو سیلیکاهای سنتز شده و به تبع آن ابعاد نانو کامپوزیتها کمتر می شد. با افزایش غلظت اسید مورد استفاده به عنوان دوپانت هدایت کامپوزیتهای حاصله افزایش یافته و هدایت نانو کامپوزیتها با کاهش اندازه نانو ذرات کاهش می یابد.

پلیمریزاسیون سیندیوتاکتیک استایرن باسیستم کاتالیستی 1- آلیل ایندنیل تری کلروتیتانیوم متصل شده از طریق پیوند کووالانسی برروی دانه های پلی (استایرن– کو- دی وینیل بنزن ) به عنوان یک پایه پلیمری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده شیمی 1389
  سهراب رحمانی   علی اکبر انتظامی

پلی استایرن سیندیوتاکتیک به عنوان یک پلیمر ترموپلاستیک با خواص خیلی خوب می باشد که کاربردهای زیادی درصنایع الکترونیک، اتومبیل سازی وبسته بندی دارد. به دلیل مشکلات ناشی از پلیمریزاسیون هموژن، ازنقطه نظرصنعتی، گسترش سیستم های کاتالیستی هتروژن برای پلیمریزاسیون دوغابی استایرن از اهمیت خاصی برخورداراست. لذا با توجه به اهمیت این موضوع، دربخش اول این رساله، ابتدا کاتالیست 1- آلیل ایندنیل تری کلروتیتانیوم سنتز شد. سپس پلی استایرن کراسلینک بعنوان پایه پلیمری با گروه سیلیل هیدرید عامل دار شد. درمرحله پایانی بااستفاده ازواکنش هیدروسیلاسیون، کاتالیست1- آلیل ایندنیل تری کلروتیتانیوم ازطریق پیوند کووالانسی به پایه پلی استایرن کراسلینک متصل شد و سیستم کاتالیستی حاصل برای پلیمریزاسیون استایرن بکاررفت. پس از شناساسایی و بررسی ساختار پلیمرحاصل ازاین سیستم کاتالیستی با 13c-nmr ، رفتار حرارتی، مورفولوژی آن به ترتیب با استفاده از dsc و sem مورد بررسی قرار گرفت. پلی استایرن سیندیوتاکتیک علیرغم کاربردهای وسیع آن،ازکمبودهایی نظیرچسبنگی ضعیفش به دیگرمواد،شکنندگی ذاتی وسازگاری ضعیف آن بادیگرپلیمرهای عامل دار،رنج می برد. لذا در بخش دوم پروژه، ابتدا کاتالیست سیکلوپنتادی انیل تیتانیوم تری کلرید سنتزشد. سپس درحضوراین کاتالیست ، کوپلیمر سیندیوتاکتیک استایرن- پارمتیل استایرن سنتز شد. نمک لیتیم کوپلیمرحاصل دراثر واکنش با s-buli/tmeda ، تهیه شد ودرمرحله پایانی بااستفاده از هگزامتیل سیکلوتری سیلوکسان وواکنش پلیمریزاسیون حلقه گشای آنیونی، کوپلیمر پیوندی spsms-graft-pdmsسنتز گردید. پس از شناساسایی و بررسی ساختار کوپلیمرحاصل با استفاده از روش های ft-ir ،1h-nmr و 13c-nmr ، رفتار حرارتی آن با استفاده ازdsc مورد بررسی قرار گرفت.

سنتز محصولات بایلیس-هیلمن از طریق واکنش 4-پایرون-2-کربالدهیدها با انواع کتون ها و استرهای مزدوج
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده شیمی 1389
  مینا اشتاد   رضا تیموری مفرد

در این کار پژوهشی سنتز محصولات بایلیس-هیلمن از طریق واکنش 4-پایرون-2-کربالدهیدها با انواع کتون ها بررسی شد.آلکیل وینیل کتون ها و آکریلات ها در این واکنش مورد استفاده قرار گرفت. بررسی نشان داد که حلال مناسب برای واکنش آلکیل وینیل کتون ها thf می باشد در حالیکه برای آکریلات ها حلال مناسب مخلوط 1:1 آب و دی اکسان می باشد. تمام مواد سنتز شده در این کار پژوهشی توسط آنالیز عنصری ،h nmr,c nmr,ir مورد تایید قرار گرفت.

سنتز پلی آنیلین محلول در آب و متانول با روش اصلاح شیمیایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده شیمی 1389
  مرجان قربانی   علی اکبر انتظامی

چکیده: پلی آنیلین به عنوان یکی از پلیمرهای هادی بسیار مهم به دلیل داشتن پایداریت محیطی بالا مورد توجه می باشد. اگرچه فرم هادی این پلیمر به دلیل عدم حلالیت در حلالهای آلی رایج و عدم داشتن نقطه ذوب دارای فرایندپذیری کمی می باشد. به منظور ایجاد حلالیت و نقطه ذوب می توان با وارد کردن استخلافها به زنجیر پلیمری با استفاده از روشهای مختلف می توان فرآیند پذیری این پلیمر را بهبود بخشید. یکی از روشهای جدید انجام فرآیند n-گرافت و ring-گرافت بر روی این زنجیره پلیمری می باشد. در کار پژوهشی حاضر، کوپلیمرهای پلی آنیلین گرافت شده با زنجیره پلیمری n-ایزوپروپیل اکریلامید بوسیله پلیمریزاسیون رادیکالی انتقال اتم(atrp) و با استفاده از ماکروآغازگر پلی آنیلین سنتز شده اند. ماکروآغازگرهای پلی آنیلین-کلرواستیل کلراید و پلی آنیلین کلروپروپیونیل کلراید بوسیله واکنش نیتروژنهای آمین پلی آنیلین با کلرواستیل کلراید و کلروپروپیونیل کلراید بدست آمده اند. ماکروآغازگرها و کوپلیمرهای گرافت شده بوسیله اسپکتروسکوپی ir و nmr شناسایی شدند. ولتامتری چرخه ایی و مطالعات اسپکتروسکوپی uv-vis این دسته از پلیمرها نشان می دهد که کوپلیمرهای سنتز شده الکترواکتیوهستند. تست حلالیت نشان می دهد که کوپلیمرهای سنتز شده محلول در آب و متانول هستند و حلالیت آنها با آغازگرهای pani-cac بیشتراست. تصاویر مطالعات میکروسکوپی نیروی اتمی(afm) و میکروسکوپی روبشی (sem) ،رشد زنجیرهای pnipaam را بر روی بدنه pani نشان می دهد. رفتار حرارتی این دسته از پلیمرها نیز بوسیله آنالیزهای حرارتی dsc وtga نیز مورد بررسی قرار گرفتند.

تهیه پلی آنیلین های هادی و کایرال
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده علوم 1389
  فهیمه موحدی فر   علی اکبر انتظامی

پلیمر راسمیک آنیلین دارای استخلاف کایرال، پلی (±)-2-sec-بوتیل آنیلین، بطریق سنتز شیمیایی از طریق همزدن سریع بدون استفاده از حلال آلی در حضور آغازگر 1و4- بنزن دی آمین و n-فنیل-1و4- فنیلن دی آمین در دو غلظت 5/0 و 16/0 مولار با موفقیت سنتز شد. پلیمر های سنتز شده با استفاده از روش های1hnmr, sem, , xrd, ft-ir, ir, uv-vis chnو 13cnmr,مورد شناسایی و بررسی قرار گرفتند و ساختارهای آنها اثبات شدند. فرایند دوپه شدگی آنها با طیف سنجی ft-ir و uv-vis مورد تایید قرار گرفت. تصاویر میکروسکوپ الکترونی تغییر مورفولوژی از بی شکل و بهم چسبیده به کروی و منظم، با استفاده از آغازگر های ذکر شده را نشان میدهد. هدایت پلیمر های سنتز شده اندازه گیری شده و در محدوده نیم رساناها قرار میگیرد. حلالیت پلیمر تهیه شده نسبت به آنیلین بهبود قابل توجهی یافته است. آنالیز عنصری نیز در توافق با سایر آنالیزها ساختار پرنیگرانیلین را برای پلیمر تهیه شده تایید میکند. همچنین سنتز کامپوزیت و نانو کامپوزیت سیلیکا سولفونیک اسید پلی (±)-2-sec-بوتیل آنیلین در شرایط بدون حلال با موفقیت انجام شد. نوع اکسیدان، نسبت اکسیدان به مونومر و ترتیب افزایش مواد متغییر است. تاثیر افزایش سولفات آهن و آغازگرهای 1و4- بنزن دی آمین و n-فنیل-1و4- فنیلن دی آمین نیز بررسی شده است. طیف سنجی ft-ir و uv-vis تشکیل پلیمر را تایید میکنند. تصاوی میکروسکوپ الکترونی در مورد سیلیکا کامپوزیت ها ساختار بی شکل را نشان میدهد، و در مورد نانو سیلیکا کامپوزیت ها نشان دهنده نانو سیلیکای قرار گرفته بر روی پلیمر کروی در یک فاز غیر پیوسته است.

تهیه کامپوزیت های پلی آنیلین – سلولز رسانای الکتریسیته با ساختارهای میکرو و نانو با استفاده از روشهای شیمیایی و نشان دار کردن آنها با نانو ذرات نقره
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده شیمی 1389
  رقیه جباری   حسن نمازی

چکیده: کار پژوهشی حاضر به دو بخش تقسیم شده است : در بخش اول از کار پژووهشی ابتدا کاغذ سولفونه شده با درجات استخلافی متفاوت تهیه گردید و سپس پلی آنیلین به روش پلیمریزاسیون فاز بخار بر روی این کاغذها و کاغذ فیلتراسیون ساده به عنوان تمپلت سخت، تحت زمان های مختلف پلیمریزاسیون و غلظت های مختلف از اکسید کننده (آمونیوم پر سولفات) تهیه گردید.نتایج به دست آمده نشان داد که هر چه غلظت اکسیدکننده و زمان پلیمریزاسیون بیشتر باشد هدایت نمونه ها افزایش می یابد. و همچنین مشاهده شد که هدایت پلی آنیلین تهیه شده بر روی کاغذ سولفونه شده بیشتر از پلی آنیلین تهیه شده بر روی کاغذ فیلتراسیون ساده می باشد. در مرحله بعدی سلولز میکروکریستالین سولفونه شده و سپس به عنوان تمپلت نرم در پلیمریزاسیون آنیلین مورد استفاده قرار گرفت.و تاثیر پارامترهای مختلف از جمله دما، همزدن، مقدار دوپانت (سلولز سولفونیک اسید) بر روی هدایت الکتریکی و مورفولوژی پلیمرهای به دست آمده مورد بررسی قرار گرفت. در بخش دوم از کار پژوهشی پلی آنیلین های تهیه شده با روشهای تمپلت سخت و نرم را با نانوذرات نقره نشان دارمی کنیم. در این بخش ابتدا کاغذهای سولفونه شده و ساده که با روشهای ذکر شده و تحت شرایط مختلف با پلی آنیلین پوشش داده شده اند، با دو روش، با نانوذرات نقره نشان دار می کنیم و نتایج به دست آمده را ثبت می کنیم. همچنین پلی آنیلین های تهیه شده به روش تمپلت نرم را با غلظت های مختلف از نیترات نقره، نشان دار می کنیم.نتایج به دست آمده حاکی از آن است که هر چه غلظت نیترات نقره بیشتر می شود هدایت نمونه ها افزایش می یابد. خصوصیات و ساختار محصولات تهیه شده به وسیله تکنیک های ft-ir ، cnmr ، uv-vis ،tga، sem ،edx مورد بررسی قرار گرفت.همچنین هدایت الکتریکی نمونه ها با استفاده از هدایت سنجی چهار نقطه ای مورد اندازه گیری قرار گرفته شده است.

سنتز برخی مشتقات کلستریل کریستال مایع و بررسی خواص مخلوطهای دو تایی آنها
thesis دانشگاه تربیت معلم - تبریز - دانشکده علوم پایه 1389
  پریسا تحریریان   معصومه باقری

اخیرا طراحی سیستمهای انتقال دارواز طریق یک غشاء خود تنظیم که پاسخگو به محرکهای خارجی باشد جهت افزایش اثرات دارویی مورد توجه محققین قرار گرفته است.در این میان انتقالات دمایی به یکی از اهداف عمده مصارف دارویی تبدیل شده است که این امر با استفاده از یک غشا حاوی کریستال مایع پاسخگو به دما بطور موفقی توسعه پیدا کرده است. در این مطالعه در ابتدا پنج کریستال مایع ترموتروپیک (tlc) مشتق شده از کلسترول شامل کولستریل ستیل کربنات ccc) )، کولستریل اولئیل کربنات(coc) ، کولستریل استئارات(cs) ،کولستریل پالمیتات(cp) و کولستریل ستیل اتر (cce) سنتز گردید. محصولات بدسط آمده توسط روشهای ft-ir و nmr h1 شناسایی شدند. خواص کریستال مایع این ترکیبات توسط گرماسنجی روبشی تفاضلی (dsc) و میکروسکوپ نوری پلاریزان (pom ( انجام گرفت. برای تهیه غشاء سلولز نیترات (با منافذی با اندازه های 45/0 و2/0 میکرون) حاوی tlc از مخلوطهای دوتایی شامل مخلوط ccc/cs با نسبت مولی ( 70/30 ) وcce/coc ( 30/70 ) استفاده شد. با استفاده از مخلوط دومی موفق به دست یابی به دمایی نزدیک به دمای بدن شدیم. نفوذ دارو از طریق غشاء حاوی مخلوط دوتایی در دماهای بالا و پایین دمای انتقال فاز این مخلوطها انجام گرفت. در این مطالعات فاکتورهای مختلفی از جمله نوع دارو، اندازه منافذ غشاءو نوع کریستال مایع بررسی شد. نتایج نشان داد که با استفاده از این غشاء ها می توان سرعت نفوذ دارو را کنترل نمود.

پوشش نانوذرات اکسیدآهن مغناطیسی با پلیمرهای حساس به دما
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده شیمی 1389
  هانیه خاکسارخیابانی   حسن نمازی

نانوذرات مغناطیسی خواص بی نظیر زیادی مانند خاصیت سوپرپارامغناطیسی و مغناطیس پذیری بالا دارند، که از این میان می توان به مگنتیت (fe3o4) و مگمایت (?- fe2o3) اشاره کرد. همچنین پایداری این ذرات و جلوگیری از تجمع ذرات نیز مورد بحث است. این امر با استفاده از سورفکتانت مناسب امکان پذیر است. در این کار پژوهشی، از سورفکتانت اسیدسیتریک استفاده شده است. اصلاح سطحی این نانوذرات نیز مهم است، زیرا این عوامل می توانند امکان واکنشهای بعدی را فراهم کنند. از این میان عوامل وینیلی بدلیل تشکیل پیوند با نانوذرات از اهمیت زیادی برخوردارند. در این کار پژوهشی، هر دو محصول رسوب و فروفلوید تهیه شده اند ولی بیشترین توجه مربوط به محصول فروفلوید می باشد. اصلاح سطحی توسط وینیل تری اتوکسی سیلان (vtes) انجام شده است و مرحله بعدی که شامل پوشش نانوذرات می باشد، توسط سه منومر n- ایزوپروپیل آکریلامید (nipaam)، آکریلامید (aam)، n- وینیل پیرولیدون (nvp) در نسبتهای مختلف و به روش پلیمریزاسیون رادیکالی ازاد صورت گرفته است. پلیمرهای حساس گرمایی بعلت وجود رفتار خاص شان بعنوان پلیمرهای هوشمند شناخته شده اند. در این کار پژوهشی از سه منومر nipaam، aam و nvpدر نسبتهای مولی مختلف سنتز شده اند. دو منومر nipaam و nvp حساس به دما می باشند و aam جهت افزایش قدرت مکانیکی پلیمر استفاده شده است. در ضمن، هر سه منومر خاصیت زیست سازگاری دارند. آنالیز vsmجهت تعیین مقدار اشباع مغناطیسی صورت گرفته است. اندازه ذرات توسط tem مورد بررسی قرار گرفت و برای نانوذرات اکسیدآهن اصلاح شده با عامل وینیلی nm98و برای نانوذرات پلیمریزه شده nm 150 بدست آمد. برای بررسی دمای lcst دو روش چشمی و uv-vis انجام شد. دمای lcst در محدوده 40-36 درجه سانتیگراد تعیین شد. کلیه محصولات با آنالیزهای ft-ir و tga مورد بررسی قرار گرفتند.

بررسی ویژگی های فیزیکی بیونانوکامپوزیت های نشاسته- پلی وینیل الکل حاوی نانوکریستال سلولز و نانورس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1389
  نوشین نوشیروانی   بابک قنبرزاده

پلاستیک های مورد استفاده در بسته بندی مواد غذایی یکی از عوامل آلاینده محیط زیست به شمار میروند، این ترکیبات به دلیل دارا بودن ماهیت غیر زیست تخریب پذیر در محیط زیست باقی مانده و آلودگی های زیست محیطی را موجب می شوند. برای حل این مشکل، پژوهشگران به فکر استفاده از ترکیبات زیست تخریب پذیر در بسته بندی مواد غذایی افتاده اند. نشاسته یکی از این ترکیبات به شمار می رود که به دلیل دارا بودن قیمت ارزان، تجدید پذیری و فراوانی در طبیعت مورد توجه زیادی قرار دارد. هر چند فیلم خالص نشاسته دارای معایبی مانند خاصیت آبدوستی شدید نشاسته و دارا بودن خواص مکانیکی نسبتاً ضعیف، می باشد که استفاده از آن را از آن را در تولید فیلم های مورد استفاده در بسته بندی محدود می سازد. روش های مختلفی برای بهبود ویژگی های فیلم نشاسته وجود دارد که از آن جمله می توان به استفاده از نرم کننده ها، ترکیب با پلیمرهای سنتزی، ترکیب با نانوپرکننده ها و تولید نانوکامپوزیت ها را می توان نام برد. در این پژوهش برای بهبود ویژگی های فیلم نشاسته از پلی وینیل الکل و همچنین دو نانوذره mmt و ncc استفاده شده است و در نهایت اثرات این ترکیبات بر روی ویژگی های مختلف فیلم های بیونانوکامپوزیت نشاسته مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از آزمون های مختلف نشان داد افزودن pvoh به نشاسته، باعث بهبود ویژگی های مکانیکی و بازدارندگی فیلم نشاسته می شود. افزودن 10% پلی وینیل الکل به فیلم نشاسته باعث کاهش میزان جذب رطوبت، حلالیت، uts فیلم های نشاسته شد. استفاده از نانورس، حلالیت، جذب آب، wvp را کاهش و زاویه تماس را افزایش داد. افزایش غلظت mmt، باعث افزایش uts و کاهش sb شد. نتایج آزمون dsc نشان داد، افزودن غلظت mmt باعث افزایش دمای ذوب و دمای انتقال شیشه ای می شود. نتایج آزمون xrd نشان داد نانوکامپوزیت های نشاسته / pvoh حاوی مقادیر مختلفی از mmt همگی ساختار exfoliated را نشان می دهند. به منظور بهبود ویژگی های فیلم نشاسته از ترکیب nccاستفاده شد. ncc توسط مراحل مختلف از لینتر پنبه استخراج شد و ساختار و اندازه ذرات آن توسط tem و afm مورد بررسی قرار گرفت. نانوکامپوزیت های نشاسته / pvoh حاوی مقادیر مختلفی از ncc، بهبود در میزان جذب رطوبت، wvp، حلالیت و زاویه تماس را نشان دادند. همه این نتایج نشان می دهد که افزودن ncc به نشاسته باعث بهبود ویژگی های بازدارندگی فیلم نشاسته می شود. همچنین با افزودن ncc به نشاسته میزان uts با افزایش غلظت ncc افزایش یافته و بالاترین مقدار uts در غلظت 10% ncc بدست آمد. غلظت های بالاتر ncc (15 و 20%) باعث کاهش میزان uts شد که دلیل آن ممکن است مربوط به توده شدن ncc در غلظت های بالا باشد. همچنین با افزایش غلظت ncc مقدار sb کاهش می یابد که دلیل آن به کاهش انعطاف پذیری زنجیرهای پلیمری با افزایش استحکام شبکه می باشد. افزودن ncc به فیلم بیوکامپوزیت نشاسته / pvoh باعث افزایش ویژگی های بازدارندگی فیلم ها شد. با افزایش غلظت ncc میزان جذب رطوبت، wvp و حلالیت کاهش و درجه زاویه تماس افزایش یافت. افزودن ncc به نشاسته ویژگی های حرارتی فیلم های بدست آمده را تحت تاثیر قرار داده و باعث افزایش دمای ذوب و دمای انتقال شیشه ای شد. مقایسه اثر بخشی دو نانوذره در سه سطح 3، 5 و 7% نشان داد mmt میزان جذب رطوبت، حلالیت، نفوذپذیری نسبت به بخار آب کمتر و uts بالاتری نسبت به ncc نشان داد. تصاویر توپوگرافی، منحنی توزیع فراوانی ارتفاع نقاط و پارامترهای زبری نشان داد که فیلم های بیوکامپوزیت نشاسته / pvoh / ncc سطح نسبتاً صافی را نشان می دهند. در حالیکه فیلم بیونانوکامپوزیت نشاسته / pvoh / mmt سطح زبری را نشان داد. با توجه به نتایج بدست آمده mmt در این سطح مورد مقایسه (3%، 5 و 7%) بهترین نتایج را بدست می دهد. در حالیکه اثربخشی ncc در غلظت های بالاتر از سطح مورد مقایسه و بیشتر در سطح 10% می باشد. با توجه به اینکه فیلم بیونانوکامپوزیت نشاسته / pvoh حاوی 10% mmt فیلم مناسبی را تشکیل نداد، امکان مقایسه در غلظت های بالاتر وجود نداشت.

سنتز پلی استرهای عاملدار شده انتهایی توسط کلسترول و بررسی خواص کریستال مایع آنها
thesis دانشگاه تربیت معلم - تبریز - دانشکده علوم پایه 1389
  محمد هاشم پور   معصومه باقری

سنتز و خواص یک دسته از پلیمر های کریستال مایع حاوی کلسترول برای تهیه مواد زیستی خود تجمعی توضیح داده شده است. این مواد ( (c(la)n شامل یک قسمت پلی (l- لاکتاید) نسبتاً کوتاه و یک مولکول کلسترول می باشد که در مرحله بعد یک گروه کلسترول دوم در انتهای دیگرش جایگزین شده است (c(la)n-c. تهیه (30-10 = n)c(la)n با جرم مولکولی کاملا کنترل شده، از طریق پلیمریزاسیون باز شدن حلقه لاکتاید با استفاده از کلسترول به عنوان آغازگر و sn(oct)2 به عنوان کاتالیزور با نسبت مشخص منومر به آغازگر و با غلظت کاتالیزور mol%1/0 انجام گرفت. اتصال کلسترول دوم به گروه هیدروکسیل انتهایی از طریق اتریفیکاسیون c(la)nبا کولستریل توسیلات انجام شد. ساختار شیمیایی مواد سنتزی با استفاده از ft-ir و 1h nmr تأیید شد. همچنین بررسی خواص کریستال مایع (lc) ترکیبات سنتزی با استفاده از گرماسنجی روبشی تفاضلی (dsc) و میکروسکوپ پلاریزان مجهز به سل گرم شونده (pom) انجام گرفت. ترکیبات حاصل، فازهایlc ترموتروپیک از نوع سمکتیک نشان دادند. برای بررسی کاربرد پلیمرهای lc سنتزی با جرم مولکولی پایین به عنوان یک سیستم آزاد سازی داروی کنترل شده دمایی، غشاهای سلولز نیترات با منافذ میکرو حاوی c(la)30 تهیه شد. استامینوفن به عنوان یک مدل دارویی انتخاب گردید. نفوذ پذیری استامینوفن از طریق c(la)30 نشانده شده بر روی غشا سلولز نیترات در دمای بالاتر و پایین تر از دمای انتقال شیشه (tg) به فاز سمکتیک که برابر ?47 بود مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه کار تجزیه هیدرولیتیک و آنزیماتیک پلیمرهای c(la)n و c(la)n-c با استفاده از ft-ir، dsc و pom مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج حاکی از تجزیه بیشتر روش آنزیماتیک روی پلیمرهای با جرم مولکولی کم و با درصد پایین کلسترول بود.

تهیه نانوکامپوزیت های نشاسته گرافت شده با d,l لاکتیک اسید در حضور کلی و بررسی برخی خواص آنها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده شیمی 1389
  سیمین بلالی   علی اکبر انتظامی

پلیمرهای تجزیه پذیری که می توانیم جایگزین پلیمر های غیر تجزیه پذیر کنیم مانند پلی کاپرولاکتون و پلی لاکتیک اسید هستند ولی اینها قیمت بالا و محدودیتهایی را دارند ونمی توان آنها را جایگزین پلیمرهای تجزیه پذیر متداول کرد. بیو پلیمرهای طبیعی مزایایی را نسبت به پلیمرهای سنتزی تجزیه پذیر دارند مثلاً اینکه تجزیه پذیرند و از مواد خام تجدیدشدنی بدست می آیند نشاسته هم یکی از پلیمرهای زیست تجزیه پذیر طبیعی است .ولی مواد بر پایه نشاسته معایبی مانند خواص مکانیکی ضعیف، حساسیت بالا به رطوبت دارند و کوپل کردن کلی با نشاسته منجر به تولید نانوکامپوزیت ها می شود که نانوکامپوزیت ها به طور چشمگیری در مقایسه با پلیمر تقویت نشده یا کامپوزیت متداول خواص بسیار بهبود یافته تری دارند این بهبود ها شامل مدول های بالا، پایداری گرمایی بالا، و همچنین کاهش جذب یا عبور گاز، آب نشان می دهند. نانو کامپوزیت های بیوپلیمر- کلی مواد هیبریدی هستند که در آنها ذرات یک ترکیب در اندازه های نانومتری در ماتریکس پلیمرآلی پراکنده می شود. به دلیل اینکه این ترکیبات در مقایسه با پلیمر های آزاد برخی خواص مانند استحکام مکانیکی بالا، تیکسوتروپی بالا، کاهش عبورآب و مقاومت گرمایی بالایی را نشان می دهند باعث شده توجه زیادی را به خود جلب کنند.همین خواص خوب نانوکامپوزیت ها باعث شده که کاربردهای متعددی را در در رشته های بایوشیمی-بایو مدیکال و دارو شناسی داشته باشند. استفاده از این نانوکامپوزیت ها برای رهش دارو استراتژی جدیدی است که در آن خواص پلیمر و کلی هر دو بهبود یافته است. در این کار پژوهشی نشاسته با d,lلاکتیک اسید اصلاح می شود تا به صورت هیدروفوب درآید سپس نانو کامپوزیت های آن با درصد های مختلف کلی دردو حلال متفاوت تهیه می شودخواص آنها بررسی خواهد شد. ساختار مواد نهایی با روش هایی مانند ir, 1hnmr ,tga , tem, , xrd و بررسی خواهد شد.

ویژگی های فیزیکوشیمیایی بیونانوکامپوزیت کربوکسی متیل سلولز حاوی نانورس و نانوکریستال سلولز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1389
  لیلا ابوالقاسمی فخری   جلال دهقان نیا

سالانه حدود 200 میلیون تن پلاستیک سنتزی مختلف در جهان تولید می شود که بیشترین بخش این مقدار در تولید مواد بسته بندی مورد استفاده قرار می گیرد. اگر چه پلیمرهای نفتی در انواع مختلف مواد بسته بندی به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرند ولی به دلیل زیست تخریب پذیری بسیار کم، منبع بزرگ زباله بعد از استفاده به حساب می آیند. اثرات محیطی زباله های پلاستیکی مقاوم در برابر تخریب پذیری، باعث نگرانی عمومی شده است و روش های از بین بردن چنین زباله هایی محدودند. سوزاندن آن ها موجب آلودگی هوا می شود. از طرف دیگر فضای کافی برای دفن این مواد وجود نداشته و دفن آن ها باعث آلودگی آب های زیرزمینی می شود و روش های بازیافت نیز هزینه و انرژی زیادی را نیاز دارند. به علاوه، منابع نفتی محدود بوده و در معرض تمام شدن هستند. بدین ترتیب استفاده از منابع تجدید پذیر برای تولید مواد بسته بندی زیست تخریب پذیر یا خوراکی که باعث بقای کیفیت محصول و کاهش مشکلات ناشی از تجزیه زباله می شود، گسترش یافته است. برای این منظور انواعی از بیوپلیمرهای تجدید پذیر نظیر پلی ساکاریدها، پروتئین ها، لیپیدها و ترکیبی از آن ها برای توسعه مواد بسته بندی زیست تخریب پذیر به منظور جایگزینی پلیمرهای نفتی زیست تخریب ناپذیر مورد بررسی قرار گرفته اند. کربوکسی متیل سلولز (cmc)، بیوپلیمری خطی و محلول در آب است. cmc توانایی تشکیل فیلم های مقاوم، شفاف، پیوسته و یکنواخت را دارد. علاوه بر این، فراوانی و در دسترس بودن منابع آن و قیمت مناسب، از دیگر مزایای استفاده از این پلیمر می باشد. با این وجود فیلم های cmc همانند دیگر فیلم های بیوپلیمری، قابل رقابت با پلاستیک های سنتزی نیست. مقاومت مکانیکی و حرارتی کمتر، از جمله مهم ترین معایب فیلم های بیوپلیمری محسوب می شوند. از طرف دیگر، هر چند نفوذ پذیری و حساسیت نسبت به رطوبت فیلم های cmc و دیگر فیلم های حاصل از مشتقات سلولزی در مقایسه با سایر فیلم های بیوپلیمری آب دوست کمتر می باشد، ولی در مقایسه با فیلم های سنتزی بسیار بیشتر است که این ویژگی ها باعث محدود شدن استفاده از این بیوپلیمر در زمینه بسته بندی می شود. راهکارهای مختلفی برای غلبه بر محدودیت های مواد بیوپلیمری پیشنهاد شده است. یکی از این راهکارها تولید فیلم های مخلوط با استفاده از مخلوط کردن بیوپلیمر با پلیمرهای سنتزی است. قابلیت انحلال در آب، غیر سمی بودن و زیست تخریب پذیری از جمله ویژگی هایی است که باعث استفاده گسترده از پلی وینیل الکل (pvoh) در اهداف بسته بندی شده است. یکی از مهم ترین پیشرفت ها در زمینه پلیمر، ورود فناوری نانو در این عرصه می باشد. تولید نانوکامپوزیت های پلیمر - نانورس، یکی از جدیدترین پیشرفت ها در تکنولوژی پلیمر به حساب می آید. افزودن مقادیر کمی نانورس می تواند مقاومت مکانیکی پلیمرها و بیوپلیمرها را افزایش داده و بازدارندگی در برابر بخار آب و گازها و سایر ویژگی های آنها را بهبود بخشد. در طول دهه گذشته، مطالعات گسترده ای در زمینه استفاده از نانوکریستال های پلی ساکاریدی از منابع مختلف با ماتریکس پلیمری و تولید بیونانوکامپوزیت ها از این طریق انجام گرفته است. نانوکریستال های سلولزی با داشتن استحکام مکانیکی و پایداری شیمیایی و حرارتی زیاد، قابلیت تقویت کنندگی و بهبود دهندگی ویژگی های پلیمرها و بیوپلیمرها را حتی در مقادیر کم دارا هستند. فراوانی، قیمت کم، دانسیته کم و دسترسی از منابع تجدید پذیر از دیگر ویژگی های نانوکریستال های سلولزی است که باعث تمرکز مطالعات بر روی استفاده از این نانوذرات در تولید نانوکامپوزیت ها شده است. جایگزینی نانورس با نانوپرکننده های سلولزی، منجر به تولید نانوکامپوزیت های کاملاً زیست تخریب پذیر و تجدید پذیر می گردد. در این مطالعه برای اولین بار به منظور بهبود ویژگی های فیلم cmc، از دو روش اصلاحی ذکر شده و به طور همزمان استفاده شد: تولید فیلم مخلوط با استفاده از پلی وینیل الکل و افزودن نانورس و نانوکریستال سلولز به عنوان پرکننده به فیلم مخلوط حاصل (تولید فیلم بیونانوکامپوزیت). نانوکامپوزیت های cmc-pvoh-cnw با استفاده از سوسپانسیون رقیق نانوویسکرهای سلولزی تهیه شدند. سوسپانسیون نانوویسکر سلولز به وسیله هیدرولیز اسیدی لینتر پنبه با استفاده از اسید سولفوریک تولید شد که حاوی ذرات میله ای شکل با طول میانگین nm 240 و قطر میانگین nm 13 بود. اثر pvoh، نانورس و نانوکریستال سلولز بر روی ویژگی های کاربردی بیونانوکامپوزیت های حاصل مورد بررسی و تأثیر دو نوع نانوپرکننده بر روی ویژگی های فیلم های حاصل مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که افزودن 10% پلی وینیل الکل، باعث بهبود خواص بازدارندگی، ویژگی های مکانیکی، خواص حرارتی و همچنین افزایش ویژگی آب گریزی سطحی فیلم cmc می شود. بررسی ساختار فیلم های نانوکامپوزیت با استفاده از آزمون xrd و afm نشان داد که لایه های نانورس و نانوویسکرهای سلولز به طور کاملاً یکنواخت در ماتریکس بیوپلیمر پخش می شوند. فیلم های بیونانوکامپوزیت حاصل، بهبود قابل توجهی را در ویژگی های بازدارندگی، خواص مکانیکی و حرارتی نشان دادند.

تهیه ساختارهای هسته-پوسته با پلیمریزاسیون آنیلین در سطح نانوذرات دی اکسید تیتانیم و بررسی تاثیر آن بر خواص حرارتی پلی وینیل کلرید
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده شیمی 1390
  سپیده بهبودی خیاوی   علی اولاد

پلی وینیل کلرید (pvc) دومین ترموپلاستیک پرمصرف در جهان بعد از پلی اتیلن است و در چهل سال گذشته نقش کلیدی در توسعه صنعت پلاستیک داشته است. pvc به دلیل دارا بودن ویژگی هایی از قبیل قیمت پایین، قابلیت تغییر فرمولاسیون، استحکام بالا، امکان اصلاح خواص مکانیکی و مقاومت در برابر شعله دارای کاربردهای گسترده ای در لوله ها، کابل های الکتریکی، عایق سازی سیم های مسی، ساخت چارچوب پنجره ها، آجر کف وپوشش های بام، فیلم های بسته بندی و ورقه ها می باشد. pvc از نظر حراتی و نوری ناپایدار است و تحت دماهای بالای مورد نیاز برای فرآورش آن به صورت حرارتی تخریب می گردد. این امر منجر به رنگ زدایی و تضعیف خواص مکانیکی پلیمر می گردد. بمنظور غلبه بر این معایب و بهبود خواص پلیمر، انواع مختلفی از کامپوزیت ها و نانوکامپوزیت ها با استفاده از افزودنی های متفاوت در ماتریس pvc تهیه گردیده است. اکسیدهای فلزی از جمله افزودنی های سازگار با محیط زیست بوده که تاثیر آن ها در خواص حرارتی pvc توسط محققان اثبات گردیده است. هدف کار پژوهشی حاضر بررسی تاثیر نانوذرات دی اکسید تیتانیم در خواص حرارتی pvc می باشد. اما با توجه به این که نانوذرات دی اکسید تیتانیم دارای انرژی سطحی بالایی می باشند و بصورت فاز معدنی وارد ماتریس آلی pvc می گردند، به صورت توده های میکرومتری در ماتریس پلیمری مجتمع می گردند و این امر منجر به کاهش کارآیی نانوافزودنی در ماتریس پلیمری می شود. بنابراین سطح نانوذرات دی اکسید تیتانیم از طریق تشکیل ساختارهای هسته-پوسته با پلیمریزاسیون مونومرآنیلین به وسیله روش پلیمریزاسیون اکسیداسیون شیمیایی در محل اصلاح گردید. تشکیل موفقیت آمیز نانوکامپوزیت هسته-پوسته tio2/پلی آنیلین از طریق تکنیک های ft-ir، uv-vis، xrd، semو tem اثبات گردید. خواص فتوکاتالیزوری نانوکامپوزیت هسته-پوسته tio2/پلی آنیلین بررسی گردید و با خاصیت فتوکاتالیزوری نانوذرات tio2 خالص مقایسه گردید. نتایج حاصل از بررسی خواص فتوکاتالیزوری نشان داد که تشکیل لایه پلی آنیلینی بر سطح نانوذرات tio2 باعث بهبود خواص فتوکاتالیزوری و افزایش پاسخ نوری tio2 در مقابل نور مرئی شده است. سپس نانوذرات tio2 اصلاح نشده و اصلاح شده بصورت نانوکامپوزیت هسته-پوسته tio2/پلی آنیلین بعنوان نانوافزودنی در ماتریس pvc قرار گرفت. بمنظور تشکیل کامپوزیت های pvc/nanotio2 و pvc/nanotio2-pani با درصدهای 5-1% از نانوافزودنی روش اختلاط در محلول به کار برده شد. تشکیل کامپوزیت های pvc/nanotio2 و pvc/nanotio2-pani از طریق تکنیک های ft-ir، uv-vis، xrd و sem اثبات گردید. خواص حرارتی فیلم pvc خالص، کامپوزیت های pvc/nanotio2 و pvc/nanotio2-pani از طریق تکنیک های tga/dtg، dta و dsc بررسی گردید. هم چنین خواص مکانیکی فیلم pvc خالص، کامپوزیت های pvc/nanotio2 و pvc/nanotio2-pani از طریق انجام تست کشش بررسی گردید. بطور کلی نتایج بدست آمده نشان داد که کامپوزیت pvc/nanotio2-pani از نظر حرارتی در مقایسه با pvc خالص و کامپوزیت pvc/nanotio2 پایدارتر است، زیرا پلی آنیلین موجود در سطح نانوکامپوزیت هسته-پوسته tio2/پلی آنیلین باعث ایجاد اتصالات عرضی مابین زنجیرهای pvc گشته و باعث می شود انتقال به فاز مذاب در دمای بالاتری اتفاق افتد. با این وجود کامپوزیت های pvc/nanotio2 استحکام مکانیکی بالاتری نسبت به pvc خالص و کامپوزیت pvc/nanotio2-pani نشان دادند. این امر در اثر وجود اندرکنش ضعیف تری بین نانوذرات tio2 و زنجیرهای pvc در کامپوزیت pvc/nano-tio2 در مقایسه با اندرکنش بین نانوکامپوزیت هسته-پوسته tio2/پلی آنیلین و زنجیرهای pvc در کامپوزیت pvc/nanotio2-pani است. این امر منجر به نیروهای قوی تری مابین زنجیرهای پلیمری pvc می گردد و باعث افزایش استحکام مکانیکی کامپوزیت های pvc/nano-tio2 در مقایسه با pvc خالص و کامپوزیت pvc/nanotio2-pani می شود.

اثر افزودن نانو ذرات معدنی بر روی خواص مکانیکی آلیاژpa/pp
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1390
  سعید منتخبی کلجاهی   کریم شلش نژاد

هدف از این تحقیق، کاهش جذب آب پلی آمید-6 بدون تنزل خواص مکانیکی و فرآیند پذیری آن، توسط مخلوط کردن آن با پلی پروپیلن، سازگارکننده pp-g-mah و نانو ذرات کربنات کلسیم می باشد. پلی-پروپیلن به خاطر خاصیت آب گریزی و شرایط فرآیندی و آسان آن و نانو ذرات کربنات کلسیم با توجه به ساختار شبه کروی، خاصیت جوانه زنی کریستالی و اثر تقویت کنندگی آن انتخاب گردیدند. برای بهبود اثر متقابل پلیمرهای فاز زمینه و همچنین نانو ذرات و پلیمر زمینه از سازگارکننده pp-g-mah استفاده شد. نانو کامپوزیت های پلیمری هیبریدی pa6/pp/caco3 با استفاده از اکسترودر دو مارپیچ و دستگاه قالب گیری تزریق پلاستیک تهیه گردید. پس از مطالعه ریزساختار با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی، جذب آب، خواص مکانیکی و رفتار انقباضی نمونه های تهیه شده مورد آزمایش قرار گرفت. حضور pp، pp-g-mah و نانو ذرات کربنات کلسیم، سبب کاهش میزان جذب آب تا 72% شد. افزودن pp-g-mah باعث 27% افزایش در استحکام کششی و حدود 100% افزایش در میزان ازدیاد طول در نقطه شکست گردید. نتایج آزمایشات تجربی نشان داد که استحکام خمشی و مقاومت به ضربه در حضور pp-g-mah و نانو ذرات کربنات کلسیم افزایش یافت. حداکثر استحکام خمشی با افزودن phr5 نانو ذرات کربنات کلسیم حاصل شده که این مقدار، 16% بیشتر از pa6 خالص است. بالاترین مقاومت ضربه با حضور phr5/7 نانو ذرات و به میزان 29% بالاتر از pa6 خالص بدست آمد. افزودن phr10 نانو ذرات کربنات کلسیم باعث کلوخه ای شدن نانو ذرات و درنتیجه کاهش مقاومت ضربه ای گردید. مطالعه شرایط ابعادی نمونه های قالب گیری شده آشکار نمود که حضور سازگار کننده می تواند انقباض را افزایش دهد، اما افزودن نانو ذرات کربنات کلسیم اثر محسوسی بر انقباض نانوکامپوزت های پلیمری نداشت.

اثر افزودن عامل کراسلینک و نانوذرات معدنی بر مقاومت به ضربه قطعات قالبگیری دورانی پلی اتیلنی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1390
  وحید افتخاری   کریم شلش نژاد

فرآیند قالبگیری دورانی یکی از مهمترین روش ها برای تولید قطعات توخالی و مخازن پلاستیکی با ضخامت یکنواخت می باشد. پلی اتیلن با چگالی متوسط (mdpe) به طور گسترده ای برای تولید محصولات به روش قالبگیری دورانی استفاده می شود. از معایب قطعات تولید شده به روش قالبگیری دورانی، محدودیت در خواص مکانیکی و بازیابی حرارتی می باشد. در این پژوهش، اثر افزودن نانوذرات معدنی کربنات کلسیم و عامل کراسلینک (پروکساید) بر خواص خمشی، ضربه و حافظه داری محصولات قالبگیری دورانی از mdpe با هدف ارتفای خواص مکانیکی و حافظه داری، مورد آزمایش قرار گرفت. در این تحقیق یک دستگاه قالبگیری دورانی در مقیاس پایلوت طراحی و ساخته شد. آمیزه های مختلف حاوی 5/0 درصد وزنی از کربنات کلسیم و به ترتیب صفر، 5/0، 75/0 و 1 درصد وزنی از پروکساید آماده و قالبگیری شد. آزمون های استاندارد خمش، ضربه و آزمون حافظه داری بر روی نمونه های مختلف انجام شد و ریزساختار نمونه های مختلف با استفاده از میکروسکوپ الکترونی پویشی (sem) مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج آزمایشات نشان داد که حضور عامل کراسلینک منجر به ارتقای حدود صد در صد در مقاومت به ضربه، و افزودن نانوذرات کربنات کلسیم باعث افزایش حدود دویست درصد در مقاومت خمشی می شود. نتایج آزمون های حافظه داری نشان داد که افزودن عامل کراسلینک – پروکساید- باعث ایجاد خواص حافظه داری ولی حضور نانوذرات کربنات کلسیم منجر به تأخیر در بازیابی نمونه ها می گردد. نتایج آزمون های میکروسکوپی نشان داد که حضور مستقل هرکدام از افزودنی ها، شامل نانوذرات کربنات کلسیم و پروکساید، اثر حباب زایی در نمونه ها داشته، ولی حضور همزمان آن افزودنی ها، اثر هم افزایی در ایجاد حباب در نمونه های قالبگیری شده دارد.

سنتز کوپلیمردو دسته ای پلی آنیلین– پلی اتیلن گلیکول مونو متیل اتر و بررسی برخی خواص آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده شیمی 1390
  هیلا کاشفی فهیمیان   علی اکبر انتظامی

در میان پلیمرهای رسانا پلی آنیلین توجه زیادی را به خود جلب کرده است که ناشی از هدایت بالا، پایداری شیمیایی و خواص الکتروشیمیایی آن است. اخیراً نیز پلی آنیلین به علت موارد کاربردی آن در وسایل الکتریکی از نقطه نظر پژوهشی و صنعتی مورد توجه قرار گرفته است. اما پلی آنیلین حلالیت کمی در حلالهای آلی داشته، غیر قابل ذوب بوده و در نتیجه تقریباً فرآیند ناپذیر است. کوششهای فراوانی برای اصلاح فرآیند پذیری پلیمرهای هادی شامل اصلاح پلیمرها با ایجاد استخلاف روی آنها، انجام کوپلیمریزاسیون روی این پلیمرها و روشهای متنوعی بکار رفته است.در کار پژوهشی حاضر، کوپلیمر دو دسته ای پلی آنیلین-پلی اتیلن گلیکول مونومتیل اتر سنتز شد. برای تهیه این کوپلیمردودسته ای، ابتدا گروه آمینی پارا آمینوبنزوئیک اسید با انیدرید فتالیک حفاظت شده و آن را با پلی اتیلن گلیکول مونو متیل اتر(2000(mw= کوپل کردیم. سپس با استفاده از فنیل هیدرازین گروه آمینی را رفع حفاظت کردیم. در مرحله بعدی پلی اتیلن گلیکول با انتهای آمینی بدست آمده با مونومر آنیلین وارد واکنش شده و کوپلیمر دو دسته ای پلی اتیلن گلیکول – پلی آنیلین تهیه می شود. کوپلیمر دو دسته ای حاصل و هموپلیمر آنیلین تشکیل یافته در این مرحله را می توان با استفاده از تفاوت در حلالیت از هم جدا کرد. کوپلیمرهای دودسته ای بوسیله اسپکتروسکوپی ir و nmrو آنالیز عنصری شناسایی شدند. ولتامتری چرخه ایی این دسته از پلیمرها نشان می دهد که کوپلیمرهای سنتز شده الکترواکتیو هستند. رفتار حرارتی این دسته از پلیمرها نیز بوسیله آنالیزهای حرارتی dsc وtga نیز مورد بررسی قرار گرفتند.

سنتزکوپلیمرهای ستاره ای شکل برپایه ی nipam با استفاده ازهسته ی مرکزی گلوکز و بررسی خواص آنها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده شیمی 1390
  لاله صالح قدیمی   علی اکبر انتظامی

پلیمرهای حساس حرارتی به دلیل رفتار هوشمند و برگشت پذیر در پاسخ به تغییرات محیطی به ویژه تغییرات دمایی توجه زیادی به خود جلب کرده اند.از این رودر این پروژه سنتز پلیمرهای ستاره ای - n ایزوپروپیل اکریلامید با کومنومر ایتاکونیک اسید و همچنین سنتز پلیمرهای ستاره ای - n ایزوپروپیل اکریلامید با کومنومر2-هیدروکسی اتیل متاکریلات با هسته ی گلوکزبه روش atrp برای اولین بار انجام می شود.برای این منظور ابتدا آغازگر 5 بازویی بر پایه ی گلوکز سنتز شدو از آنجایی که ایتاکونیک اسید به طور مستقیم در واکنش atrp شرکت نمی کند، این منومر برای اولین بار سیلیله شده و سپس واکنش های پلیمریزاسیون اجرا شدند. آنالیز این ژل ها از نظر رفتار حرارتی، وضعیت ساختاری و قابلیت آنها دربارگذاری و رهش دارو مورد بررسی و مقایسه قرارخواهد گرفت. نتایج تغییر ph محیط و درصد ایتاکونیک اسید در ساختمان پلیمر و روی lcst کوپلیمرها با اندازه گیری نقطه ابری مطالعه می شود.. در ادامه ی این کار، با استفاده از کوپلیمر poly(nipaam-co-hema) به عنوان ماکروآغازگر، طی واکنش باز شدن حلقه ی لاکتاید روی این ماکروآغازگر، کوپلیمر ستاره ای (p(nipaam-co-hema)-g-pla) با هسته ی گلوکز سنتز می شود که دارای بازوهای آبدوست و آبگریز بوده و در حلال آب به شکل میسل درمی آید.میزان پایداری این میسل(cmc) نیزبررسی شد.

تهیه پلی آنیلین سیلیسیم دار در حضور fe3o4 و بررسی برخی خصوصیات آنها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده شیمی 1390
  حامد تقی الهی   علی اکبر انتظامی

پلی آنیلین به عنوان یکی از پلیمرهای هادی بسیار مهم به دلیل داشتن پایداریت محیطی بالا مورد توجه می باشد. اگرچه فرم هادی این پلیمر به دلیل عدم حلالیت در حلالهای آلی رایج و عدم داشتن نقطه ذوب دارای فرایندپذیری کمی می باشد. به منظور ایجاد حلالیت و نقطه ذوب می توان با وارد کردن استخلافها به زنجیر پلیمری با استفاده از روشهای مختلف می توان فرآیند پذیری این پلیمر را بهبود بخشید. ، در کار پژوهشی حاضر سعی شده است که با انجام فرایند گرافت بر روی پلی آنیلین حلالیت این پلیمر را در حلالهای آلی مثل تولوئن بهبود داده شود. چون پلی آنیلین در حلالهای آلی غیر قطبی قابل حل نیست. در این پروژه فرایند سیلیلاسیون پلی آنیلین در حضور نانو ذرات اکسید آهن مغناطیسی در شرایط سهل و در دمای اتاق انجام شده ودر ضمن اینکه پلی آنیلین استخلاف شده الکترو اکتیوی خود را حفظ کرده است، حلالیت قابل توجهی نیز در حلالهای غیر قطبی مثل تولوئن از خود نشان داده است. در ضمن این پلیمرها نانو ذره بودن خودشان را بعد از سیلیلاسیون نیز حفط کرده اند. در ادامه کار پژوهشی مونومر آنیلین را نیز در حضورنانو ذرات اکسید آهن مغناطیسی سیلیله کردیم و نقش این نانو ذرات را در این واکنش با آنالیز gc مورد بررسی قرار دادیم و اثبات شد که oh های روی این نانو ذرات نقش مهمی در فرایند سیلیلاسیون دارند. ضمن اینکه انجام فرایند گرافت بر روی زنجیر پلی آنیلین و تغییرات در خواص الکتریکی، رفتار حرارتی و همچنین مورفولوژی سطح نمونه ها با آنالیزهای , ir ,cv ,dsc ,xrd ,uv ,sem... مورد مطالعه قرار گرفته اند.

جداسازی انانتیومرهای (±)-2-sec بوتیل آنیلین و تهیه نانو پلیمر کایرالی از آنها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان 1390
  نیما پناهی لرکی   علیرضا مدرسی عالم

نانو پلیمر ها و نانو کامپوزیت های کایرال جدیدی از پلی ] - sec - 2 - (+)بوتیل آنیلین[دوپه شده با کامفور سولفونیک اسید برای اولین بار در محلول برای تولید نانو پلیمر و در حضور نانو سیلیکا برای تولید نانو کامپوزیت سنتز شده اند. با استفاده از روش پلیمریزاسیون شیمیایی اکسیداسیونی در محلول با استفاده از نمک غیر راسمیک - 2 -(+) - secبوتیل آنیلینیوم کامفور سولفونات به عنوان مونومر در حضور آمونیوم پر اکسی دی سولفات به عنوان اکسید کننده تهیه شده است. برای جداسازی انانتیومرهای مونومر ] (±)-2-(sec-بوتیل) آنیلین [ از روش تفکیک با استفاده از حلال-های مختلف تلاش های فراوانی انجام گرفت. ولی در تمامی موارد دو نمک دیاستومری] (±)-2-(sec-بوتیل) آنیلینیوم تارتارات [ با نسبت های نا معادل جداسازی گردید. نانو پلیمر ها و نانو کامپوزیت های سنتز شده به کمک طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه (ft-ir)، ماوراء بنفش-مرئی (uv-vis) شناسایی و مورفولوژی و اندازه ذرات آنها نیز با استفاده از تصاویر میکروسکوپ الکترونی پویشی (sem) و عبوری (tem) مورد مطالعه قرار گرفت. تشکیل و دوپینگ پلیمر توسط طیف-سنجی ft-ir ثابت شد. سپس با کمک طیف های uv-vis اثر تغییر پارامتر های بیان شده بررسی می شود. تصاویر میکروسکوپ الکترونی نیز نشان می دهند که متوسط اندازه ذرات این نانو پلیمر ها و نانو کامپوزیت ها به ترتیب 9/1 میکرومتر و 3/58 نانو متر بوده و ذرات آنها به ترتیب خوشه ای و سوزنی شکل و بدون شکل به هم پیوسته و منظم هستند. اما از تصاویر tem نیز چنین مشخص شد که ذرات این نانو پلیمر ها و نانو کامپوزیت ها نسبتاً کروی بوده و به ترتیب شامل ذراتی با متوسط اندازه ی 3/34 و 64/24 نانومتر هستند.

اصلاح شیمیایی سلولز و برخی مشتقات آن با استفاده از گرافت پلیمرها به روش atrp
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده علوم 1390
  امیررضا فارغی   علی اکبر انتظامی

عامل دار کردن سطح سلولز و نشاسته با استفاده از کلرواستیل کلراید و برومواستیل بروماید و تبدیل این بیوپلیمرها به ماکروآغازگرهای واکنش atrp با موفقیت انجام گرفت. در ادامه کار، مونومرهای استایرن و آکریلامید در حضور کاتالیزور مس(i) و به روش atrp بر روی سطح این ماکروآغازگرها پلیمریزه گردیدند. با توجه به اعمال شرایط خاص جهت جلوگیری از انحلال ماکروآغازگرها که به تشکیل دیسپرسیون در محیط واکنش انجامید، پلیمریزاسیون صرفاً روی سطوح خارجی ماکروآغازگرها و گروه های هالوژن دار انجام گرفت. بنابراین زنجیرهای پلیمری به صورت یک لایه نازک بر روی سطح ماکروآغازگرها قرار گرفتند. لذا برطبق نتایج بدست آمده، پلیمریزاسیون atrp در شرایط هتروژن را می توان یکی از روش های تهیه تک لایه ها (monolayers) به شمار آورد که امروزه تحقیقات زیادی در این زمینه و گسترش کاربرد این دسته از مواد در حال انجام است. از دیگر کاربردهای مهم سلولز و نشاسته اصلاح شده با پلیمرهای سنتزی، می توان تولید پلاستیک های زیست تخریب پذیر را عنوان کرد که از اهداف دیگر این پروژه به شمار می آید. استفاده از این مواد به جای پلاستیک های سنتزی، نقش بسیار مهمی در جلوگیری از آلودگی محیط زیست و اثرات مخرب آن درپی خواهد داشت. امروزه تلاش های بسیاری در زمینه تولید و جایگزینی این دسته از مواد در جوامع پیشرفته صنعتی به چشم می خورد. در کار حاضر، نمونه های سنتز شده با استفاده از متدهای طیف سنجی ft-ir، کالریمتری روبش تفاضلی (dsc)، آنالیز وزن سنجی حرارتی (tga) و همچنین تکنیک میکروسکوپ نیروی اتمی (afm) مورد آنالیز قرار گرفتند که متد اخیر، رشد زنجیرهای پلیمری را بر روی سطح ماکروآغازگرها به خوبی نشان می دهد.

سنتز پلی متاکریلات های حاوی کلسترول به روش پلیمریزاسیون رادیکالی انتقال اتم از هیدروکسی پروپیل سلولز
thesis دانشگاه تربیت معلم - تبریز - دانشکده علوم پایه 1390
  لیلا پورمیرزایی سعدآباد   معصومه باقری

چکیده: در سال های اخیر، استفاده از مشتقات دوگانه دوست پلی ساکاریدها رشد قابل توجهی داشته است که به دلیل ساختار شیمیایی ویژه ی آنها، زنجیرهای پلی ساکارید آب دوست با گروه های آب گریز تمایل به تشکیل پیوند و ایجاد نانو تجمعات و پلیمر های خود تجمع در محلول های آبی دارند. بنابراین مشتقات دوگانه دوست پلی ساکاریدها نوع جدیدی از مواد زیست پزشکی را به ویژه به عنوان حاملین برای سیستم های کنترل شده رهش دارو تشکیل می دهند. هیدروکسی پروپیل سلولز یکی از مهمترین مشتقات شیمیایی سلولز به دلیل رفتار ویژه، آب دوستی، تهیه آسان، زیست سازگاری و زیست تخریب پذیری با رهیزموکر می باشد. گروه های کلسترول به عنوان بخش حجیم، زیست سازگار، دارا بودن پتانسیل لازم برای برهم کنش با گیرنده های سطح سلولی و توانایی زیاد برای ایجاد خود تجمعی کاندیدای مناسبی می باشند. پیوند کلسترول آب گریز به مولکول آب دوست hpc می تواند کوپلیمر های دوگانه دوست را به صورت نانو ذرات خودتجمع در محلول-های آبی ایجاد کند. در این مطالعه، هیدروکسی پروپیل سلولز به عنوان اسکلت برای پلیمریزاسیون grafting from تحت شرایط واکنش پلیمریزاسیون رادیکال انتقال اتم برای تهیه کوپلیمرهای دوگانه دوست حاوی کلسترول به عنوان نانو حاملین زیست سازگار جدید به ویژه برای سیستم رهش دارو مورد بررسی قرار گرفت. بر این اساس ابتدا هیدروکسی پروپیل سلولز با 2 برومو ایزوبوتیریل بروماید استری شده و ماکروآغازگر عامل دار انتهاییhpc-l به عنوان ماکروآغازگر برای atrp متیل متاکریلات و کلستریل متاکریلات با نسبت های مختلفhpc-l/m و نسبت های مختلف mma/cma استفاده شده است.کوپلیمر های گرفت شده با تکنیک های h nmr, ft-ir, dsc, tga, gpc1 مورد شناسایی قرار گرفته است. این پلیمرهای گرفت قابل انحلال در حلال های آلی مثل اتیل استات می باشد که توانایی تشکیل نانوذرات در اتیل استات/آب را دارند که با استفاده از تکنیک امولسیون/دیفوزیون با پلی وینیل الکل به عنوان امولسیون فایر نانو ذرات تهیه شده ونتایج اولیه با آنالیز پراش نور دینامیک( dls ) در مورد اندازه سایز نانوذرات نشان می دهد که مشتقات hpc اصلاح شده ی آبگریز پتانسیل لازم برای نانو حاملین زیست سازگار و زیست-تخریب پذیر دارند.

آریل دار شدن کوجیک اسید در حضور پالادیوم کلراید و نمک دی بوتیل بنزایمیدازولیوم برماید
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده شیمی 1390
  فاطمه پورحسین مجارشین   زرین قاسمی

این کار پژوهشی در دو بخش انجام شد: بخش اول: در قسمت اول آریل دار شدن مستقیم کوجیک اسید را در حضور پالادیوم کلراید یا پالادیوم استات و نمک دی بوتیل بنزایمیدازولیوم برماید با انواع آریل هالیدها گزارش می شود. آریل دار شدن کوجیک اسید با آریل هالیدها و 1- و یا 2- برمو نفتالین به سنتز دو سری محصول منتهی شد. 1- کوجیک اسید که در محل 6 آریل دار شد . 2- بی آریل حاصل از تراکم دو آریل هالید بدست آمد. جهت افزایش بهره واکنش و سنتز محصول مورد نظر تعدادی از پارامترها از جمله طبیعت استخلاف آریل هالید، حلال و کاتالیست مورد بررسی قرار گرفت. بهترین کاتالیست استفاده شده پالادیوم استات و بهترین لیگند استفاده شده دی بوتیل بنزایمیدازولیوم برمایدبود. قسمت دوم: در قسمت دوم n-آریلاسیون 3،5-دی برومو-2،6-دی آریل-h4-پیران-4-اون پایرون در حضور مس یداید (کاتالیست)، 1،10-فنانترولین (لیگند) و یا پالادیوم استات (کاتالیست)، n,n-دی بوتیل بنزایمیدازولیوم برماید(لیگند) را با دسته ای از هتروسیکل های حاوی نیتروژن گزارش کردیم. محصولات n-آریلاسیون و c-آریلاسیون مشاهده شد. تاثیر برخی پارامترها از جمله مقدار هتروسیکل حاوی نیتروژن مصرفی، باز مصرفی و نوع کاتالیست بر نسبت محصولات n-آریلاسیون و c-آریلاسیون مورد بررسی قرار گرفت. زمانی که از پالادیوم استات بعنوان کاتالیست استفاده شد، بهره کلی واکنش n-آریلاسیون و c-آریلاسیون افزایش یافت. اما نسبت محصولات n-آریلاسیون و c-آریلاسیون در حضور هر دو کاتالیست ثابت بود.

سنتز کوپلیمرهای دسته ای peg-b-pmma حاوی گروه انتهایی کومارین به روش atrp و بررسی مایسل های حاصل از آنها در تهیه نانو ذرات پاسخده به نور
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده شیمی 1391
  شهروز رجبی   رضا نجار

پلیمریزاسیون رادیکالی انتقال اتم روشی مناسب برای تهیه پلیمرهایی با جرم مولکولی کنترل شده و پلی دیسپرسیتی نزدیک به یک می باشد. در این روش می توان پلیمرهایی نظیر پلی اتیلن گلیکول را با قرار دادن گروه انتهایی مناسب مانند هالوژن که قابلیت آغاز واکنش atrp را دارند، به ماکروآغازگر مربوطه تبدیل نموده و مورد استفاده قرار داد. محصول واکنش atrp به صورت بالقوه به عنوان آغازگر برای واکنش بعدی می تواند مورد استفاده قرار گیرد، زیرا گروه هالوژن همچنان در انتهای در حال رشد زنجیر پلیمری باقی می ماند که امکان استفاده از انتهای فعال زنجیر پلیمری را به عنوان ماکروآغازگر در واکنش پلیمریزاسیون دوم فراهم می آورد و atrp را برای سنتز کو پلیمرهای دسته ای مناسب می سازد. در کار حاضر از این ویژگی واکنش atrp بهره جسته شده و ابتدا با استفاده از ماکروآغازگر peg-cl کوپلیمرهای دسته ای mpeg-b-pmma به عنوان ماکروآغازگر واکنش بعدی تهیه شده و سپس به تهیه کوپلیمر دسته ای mpeg-b-pmma-b-pcma اقدام شده است. با استفاده از آنالیزهای 1hnmr، ft-ir و آنالیز حرارتی dsc تشکیل هر دو کوپلیمردسته ای بررسی و مورد تایید قرار داده شده است، آنالیزهای uv-vis و فلورسانس نیز اتصال واحدهای حاوی کومارین را به انتهای کوپلیمردسته-ای mpeg-b-pmma تایید شده است. جرم مولکولی محصول کوپلیمرهای دسته ای در هر مرحله از روی نسبت های سطح زیر پیک های طیف 1h-nmr و مقایسه آنها با پیکهای مربوط به واحدهای پلی اتیلن گلیکول محاسبه شده که نشان دهنده تشکیل کوپلیمر peg115-b-mma15-b-pcma5 می-باشد. با استفاده از ویژگی خودتراکمی این گونه از کوپلیمرهای دسته ای در حلال های انتخابی مانند مخلوط آب و دی متیل فرمامید، مایسل های با پوسته آبگریز pmma-b-pcma تشکیل گردید که در انتهای زنجیر آبگریز دارای واحدهای کومارین می باشد، این واحدها از طریق تابش دهی با نور uv با طول موج بیشتر از nm 310 واکنش حلقه زایی (?2+?2) انجام داده و دیمر می گردند ودر نتیجه در پوسته مایسل از این طریق اتصالات عرضی ایجاد می گردد که باعث پایداری مایسل های تشکیل شده می شود.

تهیه و مطالعه جوهرهای رسانا بر پایه نانوکامپوزیت های گرافن- پلیمر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده شیمی 1391
  وحید شیرازی خانمیری   ناصر ارسلانی

گرافن یک نانو پرکننده کربنی دوبعدی است که اتم های کربن با هیبرید sp2 به هم متصل شده و صفحه ای با ضخامت یک اتم تشکیل می دهند. گرافن، حتی در مقادیر بسیار کم پرکننده، بهبود قابل توجهی در خواص ایجاد می کند. نانوکامپوزیت های گرافن/پلیمر خواص مکانیکی، گرمایی و الکتریکی برتری در مقایسه با پلیمر خالص نشان می دهند. جوهرهای رسانا بر پایه گرافن و نانوکامپوزیت های گرافن/پلیمر می توانند به عنوان جایگزین ارزانتر برای جوهرهای بر پایه نقره استفاده شوند. دربخش اول این کار پژوهشی، اکسید گرافیت با استفاده از روش اصلاح شده هومر از گرافیت تهیه شد. سوسپانسیون های آبی نانو صفحات گرافن با استفاده از هم زن مغناطیسی و التراسونیک تهیه شد. سپس گرافن از احیا اکسید گرافن با سدیم بور هیدرید تهیه شد. در بخش دوم از کار پژوهشی، نانوکامپوزیت پلی آنیلین/گرافن به روش پلیمریزاسیون درجا، در حضور آنیلین و سوسپانسیون گرافن، با استفاده آمونیوم پرسولفات به عنوان اکسنده و در شرایط مختلف پلیمریزاسیون از جمله دما، زمان، نسبت مولی اکسنده به مونومر و نسبت مونومر به گرافن تهیه شد. نانوکامپوزیت پلی آنیلین/گرافن پتانسیل کاربردهای گوناگون مانند نانوالکتریک، باطری های قابل شارژ و جوهرهای رسانا را دارد. خواص جوهر با افزایش سورفکتانت هایی مانند sdbs و حلال هایی مانند dmso افزایش یافت. در بخش سوم از کار پژوهشی، نانوکامپوزیت پلی تیوفن/گرافنبه روش پلیمریزاسیون درجا، در حضور تیوفن و سوسپانسیون گرافن، با استفاده fecl3به عنوان اکسنده تهیه شد. خصوصیات و ساختار نانوکامپوزیت، گرافن و اکسیدگرافن تهیه شده با استفاده از تکنیک هایی مانند ft-ir, xrd, uv-vis, sem ,tga مورد بررسی قرار گرفت. همچنین الکترو اکتیویته نمونه ها با استفاده از ولتامتری چرخه ای و هدایت نمونه ها با استفاده از هدایت سنج چهار نقطه ای اندازه گیری شد. ویسکوزیته جوهرها با استفاده از ویسکوزمترubbelohde اندازه گیری شد.

سنتز و شناسایی کوپلیمرهای کراسلینک شده نانو کریستالهای نشاسته با n-ایزوپروپیل آکریل آمید
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده شیمی 1391
  کریم پورجمال   علی اکبر انتظامی

pnipaam یک مقدار lcst در حدود c° 32 را در محلول های آبی نشان می دهد. lcst معرف یک دمای فوق بحرانی است. در دماهای فوق بحرانی منفی که در دماهای کمتر از آن (t<lcst) هیدروژل بصورت محلول در می آید و در دماهای بالاتر از آن (lcst<t) هیدروژل بصورت ژل مانند در می آید.و در دماهای فوق بحرانی مثبت،در دماهای (t<lcst) هیدروژل بصورت ژل مانند و در دماهای (t>lcst) هیدروژل محلول می شود. در کار پژوهشی حاضر pnipaam را با ia بصورت کوپلیمر در آوردیم تا خصلت زیست تخریب پذیری و قابلیت swelling بهتر را کسب کند. سپس در حضورaps به عنوان آغاز گر و با استفاده از حرارت، رادیکالهای آزاد تولید می شود که ذرات نشاسته در حضور این رادیکالها به کوپلیمر چسبیده و هیدروژل هایی مناسب جهت رهایش دارو تولید شد. ابعاد نانو هیدروژل های سنتزی با دستگاه dls اندازه گیری شده و ذرات بدست آمده زیر nm 100 بدست آمد. ساختار پلیمرها توسط اسپکتروسکوپی ir بررسی شد. دمای ژل شدن (lcst) پلیمرها توسط dsc بررسی شد که با اعمال روش های مختلف کراسلینک فیزیکی روی این نانو هیدروژل ها، این میزان به دماهای بالاتر و تقریبا تا c° 35انتقال می یابد. میزان جذب آب در شرایط مختلف بررسی گردید و در آخر رهش داروی نالترکسون از این نانو هیدروژل ها نیز مورد بررسی قرار گرفت که نتایج قابل قبولی بدست آمد.

بررسی خواص آهنرباهای کامپوزیتی سخت بر پایه nd-fe-b از پودرهای همسانگرد و ناهمسانگرد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده مهندسی مکانیک 1391
  میلاد احمدی   عباس کیان وش

یکی از مهمترین پیشرفت ها در مواد مغناطیسی پیدایش آهنرباهای کامپوزیتی با زمینه پلیمری است که دنیای جدیدی از کاربردهای مواد مغناطیسی را پیش رو قرار داده است.در این میان مواد کامپوزیتی زمینه پلیمری nd-fe-b مجموعه بسیار عالی از قدرت مغناطیسی به همراه خواص مکانیکی مطلوب در شرایط ایستا و پویا را ارائه داده است. برای ساخت این آهنرباها معمولاًَ از دو نوع پودر همسانگرد و ناهمسانگرد استفاده می شود که این دو نوع پودر اساس کل صنعت آهنرباهای پلیمر چسب را تشکیل می دهند.در نوع پودر همسانگرد،پودر از ذوب آلیاژ اولیه و کوئنچ فوق العاده سریع آن حاصل می شود . این پودر دارای یک ریز ساختار با اندازه ی کریستالیت های در حد نانو،بسیار پایدار،از لحاظ مغناطیسی سخت و به دلیل ماهیت فرایند کوئنچ کردن از لحاظ خواص مغناطیسی به صورت همسانگرد است.نوع دیگر پودر که اخیراًَ برای ساخت آهنرباهای پلیمر چسب معمول شده است پودر ناهمسانگرد می باشد که از طریق فرایند هیدروژنه کردن،تجزیه،گاز زدایی و ترکیب مجدد یا فرآیند hddr ساخته می شود. در تحقیق حاضر با استفاده از هر دو نوع پودر و استفاده از پلیمرهای مختلف به عنوان چسب و استفاده از روش قالب گیری فشاری در حضور یک میدان مغناطیسی به تولید و بررسی خواص مغناطیسی، مکانیکی و پایداری حرارتی این نوع آهنرباهای کامپوزیتی پرداخته خواهد شد.در این پژوهش برای بررسی پارامترها و اهداف ذکر شده از پرماگراف برای اندازه گیری خواص مغناطیسی سخت نمونه ها،xrd برای آنالیز فازی، دستگاه تست کشش برای تعیین استحکام،sem برای بررسی اندازه و مورفولوژی ذرات پودری و از tem برای مشاهده کریستالیت های نانو استفاده خواهد شد. با بررسی پارامترهای موثر در تولید آهنرباهای نانو کریستالی پلیمر چسب nd-fe-b مشخص گردید که خواص مغناطیسی این آهنرباها با کاهش زمان آسیاب و همچنین میزان پلیمر بهبود می یابند. همچنین میزان روانساز مورد استفاده، فشار پرس، دما و زمان کیورینگ نمونه ها به صورت بهینه تعیین شد. بالاترین خواص مغناطیسی این آهنرباها در شرایط بهینه عبارت بود از: kg85/7=br، koe 1/9= hcj و mgoe 5/11= (bh)max. همچنین آهنرباهای رینگی شکل با استحکام شکست بالاتر از mpa 36 با یکنواختی شار مغناطیسی کمتر از g 40 نیز تولید شدند. در نهایت مشخص شد که با استفاده از رز ین های اپوکسی پودری و به ویژه رز ین های آروماتیکی می توان به بالاترین سطح از پایداری حرارتی در آهنرباهای پلیمر چسب nd-fe-b دست یافت.

مدل سازی جذب رطوبت و نفوذ پذیری بخار آب در نانوکامپوزیت های نشاسنه، حاوی نانوکریستال های سلولز و نانورس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1391
  روناک غلامی   جلال دهفان نیا

نشاسته پس از سلولز، فراوان ترین و در دسترس ترین پلی ساکارید بوده و به علت داشتن ماهیت پلیمری، قابلیت فیلم سازی خوبی دارد؛ اما به دلیل دارا بودن برخی معایب، فیلم های حاصل از آن خواص کاربردی مطلوبی ندارند. خاصیت آبدوستی شدید نشاسته و مقاومت ضعیف فیلم های حاصل از آن در برابر رطوبت و همچنین خواص مکانیکی ضعیف آن در مقایسه با پلیمرهای سنتزی، مهمترین معایب فیلم های حاصل از نشاسته می باشند که باعث محدود شدن استفاده از این بیوپلیمر در زمینه ی بسته بندی می شود. راهکارهای مختلفی برای غلبه بر این محدودیت ها پیشنهاد شده است. یکی از مهمترین پیشرفت ها در زمینه ی پلیمر، ورود فناوری نانو در این عرصه می باشد. تولید نانوکامپوزیت ها یکی از جدیدترین پیشرفت ها در تکنولوژی پلیمر به حساب می آید. افزودن نانوذرات می تواند مقاومت مکانیکی پلیمرها و بیوپلیمرها را افزایش داده و بازدارندگی در برابر بخار آب و گازها و سایر ویژگی های آنها را بهبود دهد. در این تحقیق، از نانورس و نانوکریستال سلولز برای بهبود خواص فیزیکی فیلم های حاصل از نشاسته استفاده شد. غلظت های مختلف از این نانوذرات (3، 5، 7 و 9% وزن نشاسته) به نشاسته اضافه گردید. مهمترین نتایج حاصل از این تحقیق را می توان به صورت زیر خلاصه نمود: 1. نانورس و نانوکریستال سلولز، حلالیت در آب، میزان جذب رطوبت و نفوذپذیری نسبت به بخار آب فیلم های نشاسته ای را کاهش می دهند. ? 2. نانورس و نانوکریستال سلولز، در همه ی غلظت ها، استحکام کششی فیلم ها را افزایش داده و انعطاف پذیری آنها را کاهش می دهند که بروز این خواص به ویژگی های ساختاری و برقراری پیوندهای هیدروژنی نانوپرکننده ها با زنجیرهای نشاسته، نسبت داده شد. ? 3. نتایج آزمون dsc نشان داد که اتصال نانورس با زنجیرهای نشاسته باعث افزایش نظم یافتگی در نواحی آمورف و گسترش و تکامل نواحی کریستالی می شود. افزایش دمای ذوب و دمای انتقال شیشه ای با افزایش غلظت نانورس، دلیلی برای توجیه این مسئله بود. ? 4. نتایج آزمون dsc نشان داد که اضافه کردن نانوکریستال سلولز به فیلم نشاسته، باعث افزایش دمای ذوب می گردد؛ اما دمای انتقال شیشه ای با افزایش غلظت این نانوفیبرها کاهش می یابد که علت این مسئله، احتمالاً افزایش تقریبی فاصله زنجیره ها و فضاهای خالی در ناحیه ی آمورف و خروج پلاستی سایزر از ناحیه ی کریستالی نشاسته می باشد. 5. برای بررسی دقیق تر نحوه ی پخش نانورس در ماتریکس نشاسته ای، از آزمون xrd استفاده شد. نتایج نشان دادند که نحوه ی پخش نانوذرات در ماتریکس پلیمر، به صورت ورقه ای می باشد. علت این مسئله، سازگاری نانوذرات اضافه شده با ماتریکس پلیمر و برقراری پیوندهای بین سطحی با آن می باشد. مهم ترین هدف از کاربرد فیلم ها و پوشش ها، جلوگیری از انتقال جرم و نفوذ آب یا سایر ترکیبات مانند دی اکسید کربن و یا ترکیبات فرار بین محصول و محیط اطراف و یا بین لایه های مختلف از محصول می باشد. برای بسیاری از مواد غذایی با محتوای رطوبتی پائین، آب می تواند به عنوان پلاستی سایزر عمل کرده و باعث آسیب های بافتی شود؛ بنابراین کنترل میزان جذب رطوبت در طول نگهداری این غذاها بسیار ضروری می باشد. مدل سازی انتقال جرم و نفوذ رطوبت در فیلم های خوراکی، می تواند در پیش بینی خواص فیلم و محصول بسته بندی شده در طول مدت نگهداری موثر باشد. به طور مثال می توان پیش بینی کرد که در دما، رطوبت نسبی و زمان مشخص، بسته بندی چه مقدار رطوبت جذب خواهد کرد و چه مقدار از آن به ماده ی بسته بندی شده منتقل خواهد شد. در این تحقیق، میزان جذب رطوبت و نفوذپذیری نسبت به بخار آب، در نانوکامپوزیت های نشاسته-mmt/ncc بررسی شد. سینیتیک جذب رطوبت نمونه های نانوکامپوزیت، در دمایc ° 23 و رطوبت نسبی 75% بررسی و از قانون دوم فیک وچهار معادله ی تجربی برای پیش بینی جذب رطوبت فیلم ها در طول زمان استفاده شد. برازش داده های تجربی با این مدل ها با استفاده از نرم افزارهای محاسباتی matlab r2011a وmaple 14 انجام شد. در ادامه ی این تحقیق، تأثیر غلظت گلیسرول بر میزان نفوذپذیری نسبت به بخار آب فیلم ها، در دمای c°25 و شیب رطوبتی 99-0% (داخل و خارج ویال) بررسی شد. داده های تجربی نفوذپذیری نسبت به بخارآب، با یک رابطه ی نمایی برازش شدند. مهمترین نتایج حاصل از این تحقیق را می توان به صورت زیر خلاصه نمود: ? 1. قانون فیک مراحل اولیه ی جذب رطوبت را به خوبی توصیف می کند اما در مراحل نهایی جذب، رفتار پلیمر از قانون فیک منحرف می شود. ? 2. گرادیان غلظت تنها مکانیسم حاکم بر انتقال جرم نیست و عواملی مانند سست شدن پلیمر هم باید در نظر گرفته شوند. ? 3. ضریب انتشار رطوبت در فیلم های نانوکامپوزیت، با افزایش غلظت نانوذرات افزایش می یابد. ? 4. انحلال پذیری بیشترین تأثیر را بر میزان نفوذپذیری نسبت به بخار آب دارد. ? تغییرات نفوذپذیری نسبت به بخار آب، به عنوان تابعی از غلظت پلاستی سایزر، از یک رابطه ی نمایی پیروی می کند.

تهیه نانو کامپوزیت های جدیدی از دوپینگ پلی آنیلین به فرم بازی با نانو سیلیکا سولفوریک اسید و نانو سیلیکا-ساپورت سولفوریک اسید
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده علوم پایه 1391
  سوفیا طاهری   علی رضا مدرسی عالم

کامپوزیت ها و نانو کامپوزیت های جدیدی از دوپینگ پلی آنیلین بازی در حضور دوپانت های سیلیکا سولفوریک اسید و سیلیکا ساپورت سولفوریک اسید برای اولین بار تحت شرایط بدون حلال سنتز شدند. ابتدا پلی آنیلین به روش پلیمریزاسیون شیمیایی منومر آنیلین هیدروکلراید به روش هم زدن سریع سنتز شد، در مرحله بعد فرم بازی این پلیمر توسط محلول nh4oh 1/0 مولار تهیه گردید. پلی آنیلین بازی با اسیدهای ذکر شده در بالا در هاون و بدون حلال ترکیب شدند. کامپوزیت ها و نانو کامپوزیت های سنتز شده به کمک طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه (ft-ir) و ماوراء بنفش-مرئی (uv-vis) و داده های آنالیز عنصری chns شناسایی شدند. تشکیل کامپوزیت ها و دوپینگ پلیمربا اسیدهای جامد استفاده شده توسط طیف سنجی ft-ir و uv-vis ثابت شدند. مورفولوژی و اندازه ذرات آنها نیز با استفاده از تصاویر میکروسکوپ الکترونی پویشی (sem) و عبوری (tem) مورد مطالعه قرار گرفت، با توجه به تصاویر sem ثبت شده کامپوزیت های پلی آنیلین سیلیکاساپورت سولفوریک اسید نانو و غیر نانو دارای متوسط اندازه زیر 100 نانومتر بودند، تصاویر tem نیز موید این مطلب بود.

: بررسی مهاجرت استرهای فتالات و آدیپات از پلی اتیلن ترفتالات به سیستم مدل آبلیمو
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  لادن رحیمی   جلال دهقان نیا

پلی اتیلن ترفتالات (pet) از جمله پلاستیک هایی می باشد که به صورت گسترده در بسته بندی مواد غذایی بخصوص نوشیدنی ها و روغن های خوراکی کاربرد دارد. در این پژوهش مهاجرت استرهای فتالات و آدیپات شامل دی متیل فتالات (dmp)، دی اتیل فتالات (dep)، دی هگزیل فتالات (dehp)، دی ایزو بوتیل فتالات (dibp)، دی نورمو بوتیل فتالات (dnbp) و دی اتیل هگزیل آدیپات (deha) از pet به آبلیمو بررسی می شود. طبق قوانین اتحادیه اروپا می توان اسید استیک (w/v) 3% را به عنوان سیمولانت آبلیمو انتخاب کرد. سیمولانت تهیه شده در دماهای 5، 25 و ?40 به مدت 3 ماه نگهداری شد و در بازه های زمانی 10، 30، 60 و 90 روز با دستگاه کروماتوگرافی gc مورد آنالیز قرار گرفتند. با افزایش دما و زمان نگهداری، مقدار مهاجرت این مواد افزایش می یابد. ضریب نفوذ مهاجرت این مواد، به داخل pet با استفاده از قانون فیک محاسبه شد. ضریب نفوذ بدست آمده برای dehp در دماهای 5، 25 و ?40 عبارت بود از 084/0، 109/0 و 159/0. ضریب نفوذ بدست آمده برای deha در دماهای 5، 25 و ?40 عبارت بود از 109/0، 088/0 و092/0. ضریب نفوذ بدست آمده برای dnbp در دماهای 5، 25 و ?40 عبارت بود از 084/0، 105/0 و 138/0. ضریب نفوذ بدست آمده برای dibp در دماهای 25 و ?40 عبارت بود از 177/0 و 125/0 و در دمای?5 بعد از گذشت 90 روز مهاجرتی نشان نداد. dep بعد از گذشت 90 روز تشخیص داده نشده و dmp بعد از گذشت 90 روز مقادیر بسیار جزئی نشان داد که در دماهای 5، 25 و c°40 به ترتیب عبارت بود از: 2، 5 و µg/l 7. وابستگی دما و ضریب نفوذ با استفاده از قانون آرنیوس محاسبه شد که مقدار انرژی فعالسازی محاسبه شده برای dibp، dnbp، deha و dehp به ترتیب عبارتند از: 82/2، 14/8، 9/29 و j mol-141/1.

بررسی روش نوین سنتز بیس2،1- (4-آریل-2-آلکیل-h1-ایندن-1-ایل)اتان بعنوان لیگاند قابل استفاده در ساختکاتالیست پلیمریزاسیون اولفین ها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده شیمی 1391
  حامد فرضی خواجه   علی اکبر انتظامی

از جمله کاتالیست های پیشرفته و نوین در زمینه پلیمریزاسیون اولفین ها ، کاتالیست های متالوسنی می باشند که براساس گزارشات موجود انواع این کاتالیست ها که دارای ساختار لیگاند ایندنیلی پل دار می باشد، قابلیت فوق العاده زیادتر و فضا گزینی بهتر و انتخابگری بالاتری را دارا هستند که باعث شده شرکت های پتروشیمی بزرگ در سطح جهان بتوانند گرید های پلی اولفینی جدیدی را بر مبنای استفاده از این نوع کاتالیست های متالوسنی تولید نمایند. اهمیت ساختار لیگاند های مورد استفاده در تهیه این نوع کاتالیست ها باعث شده که برای سنتز لیگاند این نوع کاتالیست روشهای مختلفی ارائه گردد. اهمیت کاربرد صنعتی این لیگاند باعث می گردد که کوتاه کردن مسیر سنتز آن بعنوان یک پارامتر مهم در تولید صنعتی در نظر گرفته شود. در این پروژه تحقیقاتی تلاش شدهبا ارائه روش نوین نسبت به سنتزترکیب بیس1،2- (4- فنیل-2- -متیل- h1- ایندن -1- ایل) اتان به عنوان لیگاند اقدام گردد. که مواد میانی کلیدی مانند 2- متیل-4- فنیل -h1-ایندن و 2- متیل- 4–فنیل ایندان-1–اون برای سنتز این لیگاند می باشند. ما موفق شدیم روش های سنتز جدیدی برای این ترکیبات کلیدی ارایه نمائیم. در روش اول، متیل آکریلو نیتریل تحت کاتالیست پالادیوم استات در حلال nmpجانشین گروه برم ترکیب 1-برمو-2-کلرو بنزن می شود که محصول 3-(2-کلروفنیل)-2-متیل- پروپن نیتریل بدست می آید و در ادامه با پودر منیزیم پیوند دوگانه احیا میگردد و سپس گروه نیتریل هیدرولیز و تحت تاثیر پلی فسفریک اسید ترکیب 4–کلرو-2-متیل– 1 –ایندانونبدستمیآید.در روش نوینبعدی برای کوتاه کردن مسیر واکنش از پروپان نیتریل استفاده کردیم که با ldaدر محیط خنثی به کربانیون تبدیل می گردد و طبق واکنش جانشینی نوکلئوفیلی با برمو بنزیل بروماید محصول 3-(2-برمو فنیل)-2-متیل پروپان نیتریل بدست می آید و سپس گروه نیتریل هیدرولیز می شود و توسط پلی فسفریک اسید حلقه ایندانون حاصل می شودودر ادامهاز تاثیر سدیم بور هیدرید به ترکیب4-هالو-2- متیل-1-ایندانون ، ترکیب 2-متیل-4-هالو-h?-ایندن-1-ال بدست می آید. سپس توسط پارا تولوئن سولفونیک اسید،محصول 4–هالو-2- -متیل-1h–ایندن حاصل می شود.و از واکنش سوزوکی با سیستم کاتالیستی متفاوت برای آریل دار کردن ترکیبات،3- (2- کلرو فنیل ) -2- متیل پروپان نیتریل ، 3- (2- برمو فنیل ) -2- متیل پروپان نیتریل ،ترکیب 4– برمو– 2 – متیل– 1– ایندانون، ترکیب 4– کلرو– 2 – متیل-1- ایندانون و ترکیب4–کلرو– 2–متیل -1h–ایندن برای رسیدن به مواد میانی کلیدی استفاده کردیمو محصولات حاصل از طریق بررسی خصوصیات طیفی مورد بررسی قرار گرفته اند.

بررسی روش نوین سنتز لیگاند بیس(4-آریل-2-متیل-h?-ایندن-?-ایل)(دی متیل) سیلان به عنوان لیگاند قابل استفاده در ساخت کاتالیست پلیمریزاسیون الفین ها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده شیمی 1391
  رامین فرازمند   علی اکبر انتظامی

چکیده: در پلیمریزاسیون الفین ها، متالوسن ها و مشتقات متالوسنی نقش بسیار مهمی را ایفا می کنند. پلیمریزاسیون الفین ها به وسیله متالوسن ها (بعنوان کاتالیست) و متیل آلومینوکسان (mao) (به عنوان کوکاتالیست) در اوایل دهه 1980 توسط کامینسکی، باعث انقلاب در این حیطه گردید. پلیمریزاسیون توسط متالوسن انقلاب بزرگی را نیز در صنعت پلاستیک ها ایجاد نموده است. این کاتالیست ها همچنین برای ساخت پلیمرهای با تاکتیسیته فضایی بالا هم به کار می روند. متالوسن ها طیف وسیعی از کاربردها را نشان می دهند و کمپلکس های متالوسنی عمدتاً به عنوان کاتالیست، کاربرد دارند. فضاگزینی در تشکیل پلیمرهای حاصله، نتیجه محیط اطراف مرکز فعال فلز واسطه می باشد. طراحی لیگاند و جهت گیری آن اثر بسیار زیادی بر روی سرعت واکنش و فضاویژگی پلیمرهای حاصله دارد. کاتالیست های متالوسنی که جزء کاتالیست های تک موقعیتی هستند، تکنولوژی مهم و پیشرفته ای برای صنعت پلیمر جهان محسوب می شوند. پیشرفت های حاصل شده کئوردیناسیون کاتالیست های زیگلر-ناتا در طی 40 سال گذشته باعث رشد تولید پلاستیک های پلی الفینی شده است. کاتالیست های متالوسنی به خاطر فعال تر بودن شان نسبت به کاتالیست زیگلر-ناتا و تک مرکزی بودن شان که می تواند دسترسی به پلیمرهای با جرم مولکولی باریک را امکان پذیر نماید، مزیت مناسبی جهت جایگزینی با کاتالیست های مرسوم زیگلر-ناتا دارند. افزایش فعالیت با تغییر در ساختار لیگاند و فلز مرکزی هم میسر می باشد. در این کار تلاش شده است تا از طریق بررسی روش های قدیمی و بررسی روش های سنتزی نوین، روش ساخت کاتالیست نهایی هموارتر گردد. در اولین روش نوین ترکیب اتیل 3-(2-کلروفنیل) -2-متیل پروپنوات از طریق واکنش هک سنتز گردید، سپس پیوند دوگانه مزدوج با حلقه بنزن احیاء شده و با استفاده از پلی فسفریک اسید، ترکیب ایندانونی، که پیش ماده ساخت کاتالیست می باشد، سنتز گردید. در روش بعدی نیز از واکنش هک استفاده شده و این بار از ماده اولیه دی برمو بنزن استفاده شده و به صورت تک ظرفی با انجام واکنش سوزوکی در ادامه واکنش اول، سری ترکیبات جدید (e)-اتیل 3-(2-آریل فنیل)-2-متیل پروپنوات سنتز و در ادامه با کاهش پیوند دوگانه و حلقه زایی ترکیبات ایندانونی مربوطه سنتز گردید. در روش سوم نیز از واکنش هک روی 2-برمو-1،?-بی فنیل، برای سنتز (e)-اتیل 3-](1،?-بی فنیل)-2-ایل[-2-متیل پروپنوات استفاده شده است. در روش چهارم از واکنش بایلیش-هیلمن جهت تهیه این ماده استفاده شده و در نهایت در روش پنجم از واکنش تراکمی بین مشتق آلدهید آروماتیک و استرهای پروپیونیک اسید، استرهای 3-(2-آریل فنیل)-2-متیل پروپنویک اسید بدست آمد.

مقایسه ویژگیهای فیزیکی بیونانوکامپوزیت های نشاسته اصلاح شده-پلی وینیل الکل، حاوی نانوکریستال های سلولز و نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم توسط روش سطح پاسخ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1391
  نسرین جمشیدی کلجاهی   جلال دهقان نیا

پلاستیک های مورد استفاده در بسته بندی مواد غذایی یکی از عوامل آلاینده محیط زیست به شمار می روند، این ترکیبات به دلیل دارا بودن ماهیت غیر زیست تخریب پذیر در محیط زیست باقی مانده و آلودگی های زیست محیطی را موجب می شوند. برای حل این مشکل، پژوهشگران به فکر استفاده از پلیمرهای زیست تخریب پذیر در بسته بندی مواد غذایی افتاده اند. نشاسته یکی از این ترکیبات به شمار می رود که به دلیل دارا بودن قیمت ارزان، تجدید پذیری و فراوانی در طبیعت مورد توجه زیادی قرار دارد. هر چند فیلم خالص نشاسته دارای معایبی مانند خاصیت آبدوستی شدید نشاسته و دارا بودن خواص مکانیکی نسبتاً ضعیف، می باشد که استفاده از آن را در تولید فیلم های مورد استفاده در بسته بندی محدود می سازد. روش های مختلفی برای بهبود ویژگی های فیلم نشاسته وجود دارد که از آن جمله می-توان استفاده از نرم کننده ها، اصلاح شیمیایی نشاسته، ترکیب با پلیمرهای سنتزی، ترکیب با نانوپرکننده ها و تولید نانوکامپوزیت ها را نام برد. در این پژوهش برای بهبود ویژگی های فیلم نشاسته از میزان ثابت 10% اسید سیتریک و 10% پلی وینیل الکل و همچنین مقادیر مختلف دو نانوذره نانوکریستال سلولز(cnw) و tio2 بصورت توام استفاده شده است. مقادیر مختلف گلیسرول نیز مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت اثرات این ترکیبات بر روی ویژگی های مختلف فیلم های بیونانوکامپوزیت نشاسته مورد بررسی و مقادیر بهینه آنها با طرح مرکب مرکزی توسط روش سطح پاسخ (rsm) تعیین گردید. به منظور بهبود ویژگی های فیلم نشاسته که از cnw استفاده شد، توسط مراحل مختلف از کرک پنبه استخراج شد و ساختار و اندازه ذرات آن توسط tem مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمون dsc نشان داد که افزودن cnw موجب افزایش دمای ذوب و انتقال شیشه ای و افزودن سطح بالای tio2 موجب کاهش دمای ذوب و افزایش دمای انتقال شیشه ای بیونانوکامپوزیت ها گردید. نتایج آزمون xrd نشان داد که افزودن مقادیر کم tio2 و cnw بدلیل پخش یکنواخت در دیفراکتوگرام پیک پراشی مشاهده نمی گردد اما با افزودن مقادیر بالای tio2 و cnwپیک مشاهده می شود که ممکن است مربوط به تجمع نانوذرات باشد. طیف سنجی ftir نشان داد که افزودن cnw موجب جابه جا نمودن محل پیک باند هیدروژنی و جذب بیشتر امواج ir در 1-cm 2000-400 و افزودن tio2 موجب جابه جا نمودن محل پیک باند هیدروژنی و افزایش شدت جذب در 1-cm 800-400 می گردد که به ارتعاش باندهای ti-o-ti نسبت داده می شود. نتایج حاصل از بهینه سازی فرمولاسیون بیونانوکامپوزیت نشاسته-pvoh نشان داد که غلظت tio2 بصورت درجه دوم و غلظت cnw و gly بصورت خطی و درجه دوم بر میزان جذب رطوبت معنی دار می باشد و مقادیر بهینه متغیرهای tio2، cnw و gly به ترتیب 118/0، 30/0 گرم و 36/1 میلی لیتر بود. غلظت tio2 و cnw بصورت درجه دوم، غلظت gly بصورت خطی و درجه دوم و تاثیر متقابل cnw و gly بر نفوذپذیری نسبت به بخارآب (wvp) معنی دار بود و مقادیر بهینه متغیرهای tio2، cnw و gly به ترتیب 118/0، 30/0 گرم و 06/1 میلی لیتر بود. غلظت cnw بصورت درجه دوم و گلیسرول بصورت خطی بر میزان حلالیت در آب معنی دار بود و مقادیر بهینه متغیرهای tio2، cnw و gly به ترتیب 235/0، 30/0 گرم و 36/1 میلی لیتر بود. غلظت tio2 بصورت خطی و درجه دوم بر زاویه تماس بیونانوکامپوزیت معنی دار و مقادیر بهینه متغیرهای tio2، cnw و gly به ترتیب 112/0، 299/0 گرم و 06/1 میلی لیتر بود. غلظت cnw و gly بصورت خطی و تاثیر متقابل tio2، cnw و tio2، gly بر میزان استحکام کشش نهایی (uts) بیونانوکامپوزیت معنی دار و مقادیر بهینه متغیرهای tio2، cnw و gly به ترتیب 118/0، 6/0 گرم و 06/1 میلی لیتر بود. غلظت cnw بصورت خطی و درجه دوم و تاثیر متقابل tio2 و gly بر میزان اندیس زردی بیونانوکامپوزیت معنی دار و مقادیر بهینه متغیرهای tio2، cnw و gly به ترتیب 235/0، 0 گرم و 06/1 میلی لیتر بود. برای میزان عبور نور بیونانوکامپوزیت نشاسته-pvoh در ناحیه nm 600-200 ، غلظت tio2 بصورت خطی و درجه دوم معنی دار بود. بنابراین در حالت کلی می توان نتیجه گرفت که نانوذرات و پلاستی سایزر بایستی در مقادیر مشخص به بیونانوکامپوزیت اضافه گردد تا موجب بهبود خصوصیات مکانیکی و بازدارندگی فیلم نشاسته-pvoh گردد.

مطالعه تجربی بازدارنده های سینتیکی هیدرات گاز طبیعی و شبیه سازی آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده مهندسی 1391
  محمد مشمولی   اکبر شاهسوند

تشکیل هیدرات در خطوط لوله انتقال گاز به دلیل وجود مقادیری آب همراه گاز و نیز مساعد بودن دما و فشار باعث کاهش سطح مقطع داخلی لوله و همچنین منجر به انسداد خط انتقال گاز می شود. برای جلوگیری از تشکیل هیدرات های گازی راهکارهای مختلفی از جمله افزایش دما، کاهش فشار و رطوبت زدایی می توان اشاره کرد. استفاده از بازدارنده ها هم روش دیگری جهت جلوگیری از تشکیل هیدرات می باشد. بازدارنده ها به دو دسته تقسیم می شوند: 1- بازدارنده های ترمودینامیکی 2- بازدارنده های سینتیکی. بازدارنده های ترمودینامیکی با تأثیر بر روی اکتیویته ی آب، نمودار تعادل فازی را جابجا می کنند و به این ترتیب ناحیه تشکیل هیدرات را تغییر می دهند. بازدارنده های سینتیکی با جذب سطحی روی مولکول های آب جلوی انتقال جرم مولکولهای گازی به درون بلورهای آب را می گیرند و به این ترتیب از هسته سازی و رشد کریستال هیدرات جلوگیری می کنند و زمان تشکیل هیدرات را به تأخیر می اندازند. در این پروژه دستگاهی تحت عنوان تست هیدرات های گازی طراحی و ساخته شده است که توانایی تست انواع بازدارنده ها، تسریع کننده ها و پایدار کننده ها را دارد و در ادامه از پلیمرpolyethylenimine با جرم مولکولی 25000 به عنوان بازدارنده ی سینتیکی با درصدهای وزنی مختلف برای هیدرات گاز متان استفاده شد و مشاهده گردید که زمان تأخیر با افزایش درصد وزنی بازدارنده افزایش می یابد طوری که در دمای 5 درجه سانتی گراد و فشار شروع 64 بار برای گاز متان زمان تأخیر در حضور 25/0 درصد وزنی از بازدارنده نزدیک 42 روز می باشد و در حضور 05/0 درصد وزنی بازدارنده زمان تأخیر تقریباً 18 روز می باشد.

بررسی پارامترهای موثر بر میزان چسبندگی کامپوزیت زمینه اپوکسی تقویت شده با الیاف شیشه بر روی سطح یک فولاد سازه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده مهندسی مکانیک 1391
  سینا آریایی   عباس کیان وش

محققان همواره در تلاش بوده و هستند که بتوانند روشهای ترمیمی کم هزینه ای را در مورد تعمیر و بازسازی لوله های انتقال سیالات مختلف همچون نفت و آب ابداع کرده و گسترش دهند. به همین علت، استفاده از مواد ترمیم کننده ی کامپوزیتی پایه پلیمری (pmc) در دهه های اخیر مطرح وجایگزین روشهای بازسازی سنتی، با استفاده از بستهای فولادی، قرار گرفته اند. عمده ترین مزایای استفاده از این مواد پیشرفته، عدم نیاز به صرف زمان، نیروی کار و هزینه زیاد به خاطردرجابودن تعمیرات و کاهش آهنگ خوردگی بعدی خطوط است. در پژوهش حاضر، با انتخاب رویکرد بازسازی خطوط لوله انتقال آب با استفاده از وصله های کامپوزیتی پایه اپوکسی تقویت شده با الیاف شیشه، بهینه سازی چسبندگی وصله های کامپوزیتی بر سطح فولاد( به علت نقش کلیدی آن در موفقیت آمیز بودن بازسازی) مورد مطالعه قرار گرفت. ابتدا آزمون های سنجش چسبندگی کامپوزیت بر سطح فولاد در دو حالت بارگذاری کششی وبرشی با سه چسب پایه سیانوکریلات، متاکریلات واپوکسی، انجام شد. چسب پایه متاکریلات با استحکام چسبندگی به ترتیب 75/19 mpa در حالت بارگذاری کششی و 79 / 10 mpa در حالت بارگذاری برشی و جابجایی های متناظر 25/0 mm و 91/0 mm بعنوان پلیمر واسط(چسب) تعیین گردید. سپس، با بهره گیری از روش طراحی آزمایش مرکب مرکزی، تاثیر دو پیش عملیات سطحی اکسیداسیون گرمایی و سیلان کاری سطح فولاد و همچنین نحوه چگالش پلیمر، بر استحکام چسبندگی و جابجایی متناظر نمونه های sls بررسی گردید. با انجام پیش عملیات اکسیداسیون گرمایی برروی سطح فولاد( پولیش شده)، در دمای c°250به مدت زمان 45 دقیقه، زبری متوسط سطح از 7/8 nmبه4/46 nm و استحکام چسبندگی sls آن از 79 / 10 mpa به 85/21mpa افزایش یافتند. با بهینه سازی نحوه چگالش پلیمر واسط در c°40در مدت زمان 180 دقیقه، استحکام چسبندگی و جابجایی متناظر به ترتیب به 98/23mpa و 70/1mm افزایش یافتند. با سیلان کاری سطح فولاد با محلول حاوی 5/1% مولکول 3-متاکریلوکسی پروپیل تری متوکسی سیلان هیدرولیز شده به مدت زمان15دقیقه و خشک شده در دمایc°85 ، استحکام چسبندگی به 66/27mpa افزایش یافت. برای حصول اطمینان از نتایج حاصل، آزمون هیدروستاتیک درجا بر روی هریک از سیستم های بازسازی اجرا شد و طی مراحل مختلف بهینه سازی، حد تحمل سیستم های بازسازی از 13 به 48bar افزایش یافت.

بهینه سازی دیود نورگسیل پلیمری تک لایه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - پژوهشکده فیزیک 1391
  افشین شاهعلی زاد نمین   سهراب احمدی کندجانی

چکیده: مواد آلی به دلیل کاربرد های فراوان و آماده سازی آسان، طی چند دهه ی گذشته مورد توجه دانشمندان بسیاری قرار گرفته است. مزایای این مواد باعث شده است که از آنها در ادوات الکترونیکی و الکتریکی همچون ترانزیستورها، فوتودیودها و دیودهای نور گسیل استفاده شود. در یک دیود نور گسیل آلی (oled) دو نوع ماده آلی بعنوان ماده فعال مورد استفاده قرار می گیرد که عبارتند از ملکول های کوچک و پلیمرهای نیم رسانا. با این وجود چون ساخت دیودهای نورگسیل با فیلم های پلیمری آسانتر است، این مواد مورد توجه بیشتری قرار گرفته اند. یک دیود نورگسیل پلیمری (pled) تجاری چند لایه ایده آل از لایه های بسیار نازکی از فیلم های پلیمری مختلف که بین دو الکترود ساندویچ شده اند تشکیل شده است. این فیلم های پلیمری در ضخامت های چند نانومتری روی یکدیگر لایه نشانی می گردند. هر یک از این لایه ها بر حسب نحوه قرارگیری و نوع پلیمر مورد استفاده، نقش های مختلفی مانند انتقال دهندگی حاملین بار(الکترون ها و حفره ها) و یا بلوکه نمودن آنها را بر عهده دارند. یک oled بر اساس الکترولومینسانس، که پدیده ی نوردهی با استفاده از تحریک الکتریکی است، عمل می کند که در آن با تزریق حاملین بار از الکترود های متناظر و سپس بازترکیب نوری آن ها نور گسیل می شود. به مجموعه کارهایی که به منظور بهبود عملکرد یک دیود نور گسیل آلی می تواند صورت گیرد، بهینه سازی گفته می شود. بهینه سازی میتواند شامل افزودن موادی مانند نانو ذرات فلزی یا اکسید فلزی و یا پلیمری، نمک های آلی، ملکول های کوچک آلی، استفاده از کمپلکس ها، انتخاب مناسب ضخامت لایه ها، ترکیب کردن مواد آلی به منظور بهبود رسانندگی وتنظیم رنگ نور تابشی، و غیره باشد. در این پایان نامه طراحی و سنتز یک کوپلیمر از خانواده پلی تیوفن) (copt برای ساخت دیود نورگسیل آلی پلیمری (pled) با و بهینه سازی این دیود با استفاده از روش های مناسب مد نظر بوده است. بهینه سازی این دیود هم شامل بهینه سازی ساختار پلیمر سنتز شده و هم بهینه سازی مهندسی ساختار دیود است. برای بهینه سازی ساختار دیود از دو روش استفاده شده است. نخست: ترکیب نمودن پلیمر سنتز شده با پلیمر پلی وینیل کربازول pvk (با نسبت های وزنی مناسب) به منظور تنظیم رنگ نور تابشی و نیز بهبود خواص الکتریکی دیود. دوم: استفاده از یک لایه انتقال دهنده حفره (pedot:pss) برای بهبود رسانندگی دیود که در مجموع باعث می شود ساختار دیود ساخته شده یک ساختار دولایه باشد.

سنتز کو پلی استرهای زیست تخریب پذیر با ساختار نانو با قابلیت رهش داروهای ضد سرطان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده شیمی 1392
  هما غیبی   علی اکبر انتظامی

در میان انواع سیستمهای پلیمری رهش دارو، نانوساختارهای میسلی بر پایه پلی استرهای زیست تخریب پذیر زمینه تحقیقاتی جذابی را به روی محققین گشوده است. میسلهای پلیمری زیست تخریب پذیر به علت عدم سمیت و امکان جذب و تجزیه در بدن به عنوان حاملهای زیست تخریب پذیر دارو مطرح شده اند. مهندسی خصوصیات فیزیکوشیمیایی و مکانیکی این پلیمرها با تغییر در اوزان مولکولی، کوپلیمریزه کردن و عاملدار کردن به صورت کنترل شده ای امکان پذیر بوده که منجر به گستردگی زمینه های کاربردی آنها در انواع سیستمهای رهش دارو گردیده است. داروهای ضد سرطان که مصرف پزشکی گسترده ای دارند به اثرات جانبی زیادی منجر می شوند. بهبود رهش کنترل شده ترکیبات ضد سرطان ممکن است به کاهش اثرات جانبی و دست یابی به اثربخشی بهتر در دوزهای پایین تر منجر شود و در این راستا روشهایی برپایه استفاده از سیستمهای پلیمری رهش دارو برای داروهای ضد سرطان مورد بررسی قرار گرفته اند. در کار پژوهشی حاضر جهت سنتز نانوساختارهای میسلی بر مبنای کوپلیمرهای دسته ای دوگانه دوست pca-pla-pca و pca-pcl-pca از نوع aba، منومرهای لاکتاید و کاپرولاکتون با استفاده از روش پلیمریزاسیون حلقه گشا و با جرمهای مولکولی کنترل شده ، با استفاده از آغازگر دو عاملی، پلیمریزه می شوند. سپس پلی لاکتاید و پلی کاپرولاکتون حاوی دو انتهای هیدروکسیلی با استفاده از واکنشهای تراکمی با سیتریک اسید بوسیله گروههای کربوکسیلیک اسید عاملدار میشوند به صورتی که در ساختار کوپلیمر، بلوک b شامل پلی لاکتاید یا پلی کاپرولاکتون آبگریز با جرم مولکولی کنترل شده و بلوک a از مولکولهای سیتریک اسید آبدوست حاوی گروههای عاملی کربوکسیلیک اسید تشکیل یافته است. ساختار پلیمرهای حاصل بوسیله h-nmr, ft-ir, dls, tga, dsc مورد تایید قرار گرفت. طیفهای ft-ir وجود گروههای کربوکسیلیک اسید در ساختار کوپلیمرهای pca-pla-pca و pca-pcl-pca را نشان می دهد که موید وجود واحدهای سیتریک اسید در ساختار کوپلیمرهاست. مطالعات 1h nmr در حلالهای مختلف (cdcl3, dmso, d2o) حلالیت انتخابی کوپلیمرها و رفتار میسلی را اثبات می کنند. به گونه ای که بعلت عدم حلالیت کامل کوپلیمرها در حلال کلروفرم، پروتونهای گروههای آبدوست سیتریک اسید شدت واقعی خود را در این حلال نشان نمیدهند. از سوی دیگر شدت ناشی از پروتونهای بلوکهای آبگریزدرحلال d2o کاهش چشمگیری نشان میدهد که به کاهش تحرک مولکولی بلوکهای آبگریز در حلال d2o نسبت داده میشود. مطالعات رفتار حرارتی با آنالیز tga تخریب دو مرحله ای کوپلیمرهای حاصل را نشان می دهد که وجود واحدهای سیتریک اسید در ساختار کوپلیمرها را اثبات میکند. مطالعات dsc تغییرات نقطه ذوب و tg ناشی از اتصال واحدهای سیتریک اسید را نشان میدهد. در مرحله بعد تاثیر نسبت وزنی بلوکهای آبدوست و آبگریز بر رفتار میسلی کوپلیمرها بررسی شد. نتایج dls و tem نشان دادند که تعادل در نسبت بلوک آبگریز و آبدوست در ساختار کوپلیمر به ایجاد تعادل در نیروهای جاذبه آبگریز و نیروهای دافعه، که مانع رشد میسلها به فاز ماکروسکوپیک میشوند، منجر شده و اندازه ذرات میسلی را به زیر 100 نانومتر می رساند. به گونه ای که برای نمونه های حاوی حدود %w 50 بلوک آبدوست سیتریک اسید dls اندازه ذرات را 79 نانومتر برای کوپلیمر pca-pla-pca، و 83 نانومتر برای کوپلیمر pca-pcl-pca نشان میدهد. تصاویر tem مورفولوژی کروی ذرات با اندازه ای کوچکتر از داده های dls را نشان میدهد که به خشک کردن نمونه در تصویربرداری tem نسبت داده میشود. مطالعات cmc با استفاده از پروب پایرن نیز تاثیر نسبت بلوکهای آبگریز و آبدوست بر غلظت بحرانی میسل شدن را اثبات میکند. در ادامه جهت بررسیهای دارویی، کمپلکس داروی ضد سرطان سیس- پلاتین و کوپلیمر pca-pcl-pca تهیه گردید. به منظور تعیین درصد وزنی دارو در ساختار کمپلکس از آنالیز icp استفاده شد که نتایج حاکی از وجود %w 44 دارو در کمپلکس دارو- پلیمر است. مطالعات رهش دارو در pbs با ph=7/4 و دمای °c 37 رهش تدریجی و طولانی برای دارو را نشان میدهد. آنالیز اندازه ذرات با استفاده از dls، tem و afm انجام گرفت. مطالعات dls نشان میدهد که با کمپلکس شدن دارو به پلیمر اندازه ذرات به حدود 200 نانومتر میرسد که به کمپلکس شدن برخی واحدهای سیس- پلاتین بصورت پل coo-pt-ooc بین دو واحد میسلی نسبت داده میشود. نتایج tem اندازه حدود 45 نانومتری برای ذرات با مورفولوژی کروی را نشان میدهد و afm نیز مورفولوژی کروی با اندازه 100 نانومتر را نشان میدهد. بررسی سمیت کوپلیمر pca-pcl-pca خالص بر سلولهای نرمال ae نشان میدهد که کوپلیمر ذکر شده سمیتی بر سلولهای سالم ندارد. بررسی اثر ضد سرطانی کمپلکس pca-pcl-pca-pt بر سلولهای سرطانی hela سمیت بالاتر این سیستم در مقایسه با داروی خالص را نشان میدهد به گونه ای که غلظت µg/ml 100 از کمپلکس دارو- پلیمر، حاوی %w 44 دارو، در مقایسه با µg/ml 100 داروی خالص، سمیت بیشتری نسبت یه سلولهای سرطانی hela نشان میدهد. این نتیجه به ورود بیشتر کمپلکس پلاتین- میسل به سلولهای سرطانی در مقایسه با سیس پلاتین آزاد نسبت داده شد که ناشی از وجود سیتریک اسید در ساختار کمپلکس و تمایل بیشتر سلولهای سرطانی برای چنین منابع انرژی در طول انکوبه شدن است.

بررسی روش نوین سنتز برخی مشتقات آریل دار 2-متیل-h1-ایندن به عنوان پیش ماده در ساخت کاتالیست پلیمریزاسیون اولفین ها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده شیمی 1392
  مهدی رحیمی حسین اباد   رضا تیموری مفرد

امروزه تنوع وسیعی از متالوسن ها برای پلیمریزاسیون الفین ها بکار برده می شود که از جمله کاتالیست های پیشرفته و جدیدی در این زمینه به شمار می روند. این ترکیبات از دو لیگاند حلقوی پیوند خورده به یک فلز مرکزی به وجود می آیند. متالوسن ها به تنهایی در پلیمریزاسیون شرکت نمی کنند بلکه معمولا از یک کوکاتالیست برای فعال کردن متالوسن ها استفاده می شود. به عنوان مثال متیل آلومینوکسان یا ترکیبات بورات برای فعال کردن متالوسن ها بکار برده می شوند. از جمله مزیت های این کاتالیست ها می توان به فعال تر بودن کاتالیست نسبت به کاتالیست زیگلر ناتا و تک مرکزی بودن کاتالیزورهای متالوسنی که می تواند دسترسی به پلیمرهای با توزیع جرم مولکولی باریک را امکان پذیر نماید، اشاره نمود. مضافا با تغییر در ساختار لیگاند هم می توان فعالیت کاتالیست را افزایش داد که موارد روبرو از این جمله اند: 1- بهره وری بالای کاتالیست 2- توریع کومونومر بهتر 3- کنترل اندازه ذرات پلیمری. درنتیجه لیگاند های مورد استفاده در این کاتالیست ها نیز از اهمیت خاصی برخوردارند. اهمیت ساختار لیگاندهای مورد استفاده در تهیه کاتالیست متالوسن باعث شده که برای سنتز این پیش ماده روشهای مختلفی ارائه گردد. بنابراین حلقه های ایندنی که گروه آلکیل در موقعیت دو و گروه های آریل در قسمت آروماتیک خود دارند یکی از مناسب ترین پیش ماده ها برای سنتز کاتالیست های پلیمریزاسیون الفین ها بشمار می روند. در این کار پژوهشی تلاش شده است تا از طریق بررسی روش های قدیمی و بررسی روش های سنتزی نوین روش ساخت پیش ماده مورد نیاز برای ساخت کاتالیست پلیمریزاسیون الفین ها هموارتر گردد. در روش نوین اول ترکیب ایندانونی طی یک مرحله در حضور آلومینیوم کلرید، هالوبنزن و متیل سیکلوپروپان کربوکسیلات سنتز گردید. در روش نوین بعدی از تراکم آلدولی هالو بنزآلدهید های مختلف و پروپان نیتریل و سپس احیا پیوند دوگانه توسط منیزیم و در ادامه هیدرولیز گروه نیتریل و حلقه زایی توسط پلی فسفریک اسید ترکیبات ایندانونی سنتز گردید. در نهایت ترکیب های ایندنی از کاهش ترکیبات ایندانونی توسط سدیم بور هیدرید سنتز گردیدند.

سنتز و شناسائی پلیمرهای آمفی فیلی برای تهیه میسل و لیپوزوم بعنوان نانو حاملین داروئی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید مدنی آذربایجان - دانشکده علوم پایه 1392
  ژاله پورموذن   علی اکبر انتظامی

پلیمرهای آمفی فیل قادرند از طریق خودتجمعی در محلولهای آبی تشکیل نانو ذراتی مانند میسل دهند که قابلیت منحصر بفردی در سیستمهای دارورسانی ایفاء میکنند. بنابراین سنتز پلیمرهای آمفی فیل زیست سازگار موضوع بحث بسیاری از محققان است. در کار پژوهشی حاضر، ابتدا کوپلیمرهای زیست سازگار و آمفی فیل حساس به ph، بر مبنای پلی (مونو متیل ایتاکونات) ((pmmi که پلیمری هیدروفیل است سنتز شدند. این کوپلیمرها شامل pmmi عاملدار شده با درصدهای متفاوتی از مشتق کلسترول لیپوفیلی (cholc6) (pmmi-cholc6)، پلیمرهای pmmi-cholc6 اصلاح شده با زنجیرهای peg هیدروفیل (peg-pmmi-cholc6)، کوپلیمرهای سنتز شده از منومر دی متیل آمینو اتیل متاکریلات(dmaema) حساس به ph (pmmi-co-pdmaema) و نوع عاملدار شده آن با کلسترول ((pmmicholc6-co-pdmaema و نهایتا سری کوپلیمرهای سنتز شده از منومر الیگو اتیلن گلیکول متاکریلات (oegma) حساس به دما p(mmi-co-oegma) هستند. این کوپلیمرها به روش پلیمریزاسیون رادیکالی آزاد در شرایط توده و محلول سنتز شدند. کلیه ترکیبات سنتزی با استفاده از تکنیک-های 1h nmr، ft-ir، dsc، gpc، میکروسکوپ پلاریزان و ویسکوزیمتری شناسایی شدند. برای تعیین ترکیب کوپلیمرها و درصدهای اتصال عوامل مختلف از روشهایی نظیر 1h nmr و تیتراسیون هدایت سنجی استفاده شده است. در قسمت بعدی کار، قابلیت پلیمرهای سنتزی در تشکیل میسل های در مقیاس نانو و حساس به محرکهای محیطی ارزیابی شدند. تهیه میسل های پلیمری در محلول آبی با استفاده از کوپلیمرهای آمفی فیل به روش های دیالیز و تبخیر حلال انجام گرفته است. خود تجمعی نانو ذرات و مشخصات آنها در محیط آبی توسط اسپکتروسکوپی فلورسانس، uv-vis،tem ، dls و زتا- پتانسیل مورد بررسی قرار گرفته اند. در نهایت با استفاده از داروهای مدل هیدروفوب (ناپروکسن و پیروکسیکام) میسل های بارگذاری شده با دارو تهیه و رهش دارو در محلولهای بافری با ph و دماهای موردنظر در آزمایشگاه مطالعه شدند. نتایج حاصل از بررسی رهش دارو و تستهای سمیت، حاکی از دستیابی به نانو حاملین دارویی مناسب برای کاربرد در سیستم های دارورسانی هدفمند می باشد. در بخش بعدی کار، به منظور تهیه نانو ذرات لیپوزومی پایدارشده با پلیمر، ابتدا لیپوزومهای تک لایه با فسفولیپید لسیتین بروش تزریق اتانول تهیه شدند. سپس منومر متاکریلات سنتزی حاوی کلسترول انتهائی، به تنهائی یا بهمراه منومر پلی اتیلن گلیکول دی متاکریلات در تهیه لیپوزومهای منومری استفاده شدند و متعاقبا پلیمریزاسیون در محلولهای آبی انجام شد. ساختار لیپوزومهای تهیه شده مادر، منومری و پلیمریزه شده با روشهای 1h nmr، ft-ir وdsc شناسائی شده و اثرات پایدار کننده این پلیمرها در لیپوزومها با مطالعات کدورت سنجی و مکانیسم رهش دارو اثبات شد. برای شناسایی نانو ذرات لیپوزومی از روشهای tem و dls استفاده شده است

سنتز نانوکوپلیمر پیوندی پلی (n-ایزوپروپیل آکریل آمید بر روی ماکروآغازگر پلی (e-کاپرولاکتون-کو-a-برمو-e-کاپرولاکتون) و بررسی برخی خواص
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان آذرباییجان شرقی - دانشکده علوم 1390
  ثمین حمیدی   علی اکبر انتظامی

پلیمرهای پاسخ ده به محرک از اهمیت مهمی در طراحی مواد هوشمند برخوردار هستند. در این کار پژوهشی کوپلیمرهای پیوندی پاسخ ده به دما با بلاک های آبدوست پلی (-nایزو سیل آکریل آمید) که بلاک مرکزی پلی (3-کاپرولاکتون) را در برگرفته است. از طریق پلیمریزاسیون رادیکالی انتقال اتم (atrp) سنتز شد. کوپلیمر پیوندی از –nایزوپروپیل آکریل آمید که حساس به دما و ph است. سنتز شد. 3- کاپرولاکتون استخلاف شده ، -?برمو-? کاپرولاکتون از –? برموکاپرولاکتون از طریق واکنش بایر-ویلیگر و با استفاده از 3-کلروپراکسی بنزوییک اسید تهیه شد. کوپلیمریزاسیون حلقه گشای این مونومر با ?-کاپرولاکتون با استفاده از آلومینیم ایزوپروپوکساید به عنوان آغازگر منجر به تهیه کوپلیمر پلی (? –کاپرولاکتون –کو – ?-برمو- ?-کاپرولاکتون) می شود. این کوپلیمر به عنوان ماکرو آغازگر برای پلیمریزاسیون رادیکالی انتقال اتم (atrp) با –n ایزوپروپیل اکریل آمید برای سنتز پلی ) ?-کاپرولاکتون)-گرفت –پلی –n ایزوپروپیل اکریل آمید استفاده می شود. نانو ذرات را از این کوپلیمر پیوندی تهیه شد و رهش نالترکسون از این ذرات به عنوان داروی مدل بررسی گردید. درصد بارگذاری دارو بالای 13 درصد بود و رهش دارو 50 ساعت طول کشید. ویژگی های میسلی شدن این کوپلیمر های پیوندی دوگانه دوست توسط تکنیک فلورسانس سنجی با پایرن، dls و tem مطالعه شد. ساختار نانو ذرات و تمام ترکیبات به وسیله ft-ir, 1 h nmr و xrd مشخص گردید. رفتار حرارتی نمونه ها با dsc و tga بررسی شد.

تهیه و شناسایی نانوکامپوزیت های هالوسیت-پلی پیرول و مطالعه ی قابلیت آنها در جذب و حذف نیکوتین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم پایه 1392
  نینا راوندی   علی اکبر انتظامی

نانولوله های هالوسیت (hnts)دارای فرمول شیمیایی al2si2o5(oh)4.nh2o هستند. این ترکیب که به عنوان آلومینوسیلیکات دولایه ای شناخته شده است و از لحاظ شیمیایی مشابه کائولینیت می باشد , عمدتا ساختار لوله ای توخالی در حدود میکرومتر دارد و کاندیدای مناسب برای کاربردهای مختلف مثل جذب مولکولی , انبار و انتقال , کاتالیست , نانوقالب و ... است.از طرفی ,پلیمر های رسانا (cp) گروهی از مواد پلیمری هستند که به علت ویژگی های منحصر به فرد الکتریکی , شیمیایی و بیوشیمیایی توجه زیادی را به خود جلب کرده اند.پلی پیرول به عنوان پلیمر هادی توجه زیادی را به خود جلب کرده است که این به دلیل هدایت بالا , پایداری بالا می باشد. ما در این کار پژوهشی به کاربرد هالوسیت در تهیه ی نانوکامپوزیت های آن و نیز کاربرد آن در جذب نیکوتین به عنوان آلاینده می پردازیم.نانوکامپوزیت ها به علت ویژگی های منحصر به فرد و کاربردهای وسیع در دستگاه های نوری , الکترونیکی و مغناطیسی به طور وسیعی مورد بررسی قرار گرفته اند.در این کار پژوهشی به تهیه ی نانوکامپوزیت های هالوسیت-پلی پیرول پرداخته ایم . در این آزمایش که به صورت روش سبز , بدون حضور حلال, انجام گرفت , پلیمریزه شدن از طریق تماس بخارات پیرول با هالوسیت بالمیلینگ شده در حضور اکسید کننده ی فریک کلرید انجام گرفت . صحت انجام پلیمریزاسیون روی هالوسیت و تشکیل نانوکامپوزیت ها توسط آنالیزهای sem, edx,xrd, ft-ir مورد بررسی قرار گرفت. سپس با اضافه کردن این نانوکامپوزیت ها به محلول های حاوی نیکوتین با ph های متفاوت , میزان جذب نیکوتین توسط این نانوکامپوزیت ها با استفاده از طیف های uv بررسی شدند.طبق بررسی های انجام گرفته , نانوکامپوزیت های هالوسیت – پلی پیرول h1بهترین جاذب و محلول نیکوتین با ph= 11 مناسب ترین محلول در حذف نیکوتین توسط این نانوکامپوزیت می باشد.

سنتز نانو کامپوزیت های نقره – پلی آنیلین در حضور پایدارکننده 4-آمینوتیوفنول و بررسی رفتار الکتروکاتالیستی و آنتی باکتریایی آنها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور مرکز - دانشکده علوم پایه 1392
  صغرا فتحعلی پور   عبدالحسین مسعودی

سنتز، شناسایی و بررسی کاربردهای نانو کامپوزیت های جدید بر پایه پلی آنیلین، نانو ذرات فلزی نقره و طلا انجام شدند. نانوکامپوزیت های نقره-پلی آنیلین نسبتا کروی و لوله ای شکل به روش پلیمریزاسیون شیمیایی در حضور نانو ذرات نقره کلوئیدی با کلاهک 4-آمینو تیوفنول تهیه شدند. نانوکامپوزیت های سه جزئی نقره-پلی آنیلین-طلا از طریق جاذبه الکتروستاتیکی بین نانو ذرات طلای باردار شده و نانوکامپوزیت نقره-پلی آنیلین لوله ای شکل تهیه شدند. در مقایسه با نانو کامپوزیت های سنتزی، نانوساختارهای پلی آنیلین و نانو کامپوزیت های پلی آنیلین-طلا به روش مشابه تهیه شدند. نانوکامپوزیت های نقره-پلی آنیلین در حضور پلیمر زیست سازگار پلی وینیل الکل نیز تهیه شده و فاکتورهایی از قبیل اثر ph و نوع اسید بررسی شدند. در نانوکامپوزیت سنتز شده در حضور اسید کلریدریک، تمام نانو ذرات نقره با یون کلرید پوشش داده شده و کامپوزیت کپسولی شکل کلرید نقره-پلی آنیلین-پلی وینیل الکل تهیه گردید. ساختار و مورفولوژی نانوکامپوزیت های سنتز شده با تکنیک های مختلفی مثل ft-ir، uv-vis، xrd، sem-edx و tem شناسایی شدند. در نهایت کاربرد الکتروکاتالیتیکی و آنتی باکتریایی نانوکامپوزیت های سنتز شده بررسی شدند. نتایج بیانگر خاصیت الکتروکاتالیتیکی بالای نانو ساختار پلی آنیلین، نانوکامپوزیت های نقره-پلی آنیلین و کلرید نقره-پلی آنیلین-پلی وینیل الکل در جهت اکسایش دوپامین و تایروسین می باشند. نانوکامپوزیت نقره-پلی آنیلین-طلا نیز خاصیت الکتروکاتالیتیکی در جهت احیای هیدروژن پراکسید ازخود نشان داد. همچنین نتایج نشان دهنده خاصیت آنتی باکتریایی بالای نانو ذرات نقره کلوئیدی و نانو کامپوزیت نسبتا کروی نقره-پلی آنیلین در مقایسه با نانو کامپوزیت های نقره-پلی آنیلین – طلا و کلرید نقره – پلی آنیلین – پلی وینیل الکل در مقابل باکتریهای گرم منفی سودوموناس آرئوژینوس می باشند.

سنتز نانوهیدروژل های حساس حرارتی بر پایه پلیمرهای زیست تخریب پذیر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده شیمی 1392
  مرضیه فتحی   علی اکبر انتظامی

چکیده: نانوهیدروژل ها بدلیل داشتن سطح زیاد دارای خصوصیات جالبی بوده و به عنوان ابزار های جدید می توانند برای توسعه سیستم های رهش داروی هدفمند به منظور غلبه بر کاستی های داروهای ضد سرطان، از جمله عوارض جانبی شدید و اثر درمانی کم بکارگرفته شوند. پلیمرهای "هوشمند" با ابعاد نانو قادر به انجام عملکرد فوق العاده ای در پاسخ به محرک های داخلی یا خارجی مانند ph، دما، آنزیم ها، نور، مغناطیس، یا اولتراسوند هستند. این دسته از مواد می توانند در شکل های گوناگون قابلیت های بارگذاری و رهش هوشمند داروها را تحت تغییرات محرک های درونی و بیرونی نشان دهند. بعلاوه، کپسوله کردن نانوذرات مغناطیسی با حامل های هوشمند که توانایی رهش دارو و تشخیص آن در محل را توسط تصویربرداری ترکیب می کند، ویژگی جدید جالبی در زمینه رهش دارو است. هیدروژل های pnipaam، متداول ترین پلیمر حساس حرارتی است که انتقال فاز برگشت پذیری در محلول (lcst) حدود c°32 نشان می دهد که نزدیک به دمای بدن است. با این وجود، سرعت پایین پاسخ دهی ژل های متداول pnipaam، پایین بودن قدرت مکانیکی و زیست تخریب پذیر نبودن، کاربرد آن را محدود می کند. در ضمن، سنتز نانوهیدروژل های کراسلینک شده pnipaam، عمدتاً با استفاده از عوامل کراسیلنک کننده صورت می پذیرند که این عوامل علاوه بر سمیت می توانند موجب ایجاد ناهماهنگی در ساختار پلیمر شوند. در این کار تحقیقاتی سعی شده است که بدون استفاده از مواد معمول برای سنتز نانوهیدروژل ها مثل سورفاکتانت ها و عوامل کراسلینک کننده که معمولاً سمی هستند و باید از ساختار نانوهیدروژل نهایی حذف شوند، روش های سنتزی آسان، سریع و سالم برای تهیه نانوهیدروژل ها بر پایه پلیمرهای زیست تخریب پذیر و زیست سازگار ارائه شود. در بخش اول این کار پژوهشی از یک روش تابشی اصلاح شده برای سنتز نانوهیدروژل های pva-g-nipaam استفاده شده است. در روش بکار گرفته شده، پلیمریزاسیون پیوندی nipaam روی pva در محلول آبی رقیق با دوز تابشی پایین gy (20-1) در حضور 2o2h و آنتی اکسیدان thpc و بدون استفاده از عوامل کراسلینک کننده انجام می شود. تاثیر دوز تابشی، مقادیر pva و 2o2h بر خصوصیات تورم مانند وابستگی دما و ph نسبت تورم و واتورم بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که نانوهیدروژل ها دارای نسبت تورم تعادلی بالا و زمان پاسخ دهی بسیار سریعی هستند. پارامترهای ساختاری نانوهیدروژل های بدست آمده شامل وزن مولکولی متوسط بین نقاط کراسلینک (mc) و دانسیته کراسلینک شدن (?x) با استفاده از نتایج تورم توسط تئوری فلوری محاسبه شده اند. ساختار و ترکیب نانوهیدروژل ها توسط ft-ir، آنالیز عنصری، tga، dsc، رئومتری و سایز ذرات توسط dls بررسی شده اند. همچنین مطالعات سمیت، زیست سازگاری مناسبی را برای نانوهیدروژل های سنتز شده نشان داد. در بخش دیگر، نانوهیدروژل های pva-g-nipaam بدون استفاده از عوامل کراسلینک کننده شیمیایی، با کراسلینک شدن درون مولکولی توسط پلیمریزاسیون شیمیایی رادیکال آزاد در محلول آبی رقیق در دمای بالا با استفاده از 2o2h بعنوان آغازگر ستنز شدند. تجزیه 2o2h در دمای بالا به رادیکال های هیدروکسیل، موجب جداکردن هیدروژن از زنجیرهای pva شده و منجر به پلیمریزاسیون پیوندی nipaam می شود. مکانیسم واکنش با محاسبات مکانیک کوانتومی نیز بررسی شده است. آنالیزهای ft-ir و tga پلیمریزاسیون گرفت را تائید می کند. بررسی سینتیک تورم/واتورم و تورم متناوب نشان می دهد که نانوهیدروژل ها دارای نسبت تورمی بالا و پاسخ دهی سریع به دما، ph و برگشت پذیری سریع هستند. بررسی رئولوژیکی نانوهیدروژل های متورم نشان می دهد که آنها بصورت جامدات ویسکوالاستیک عمل می کنند و همچنین، زیست سازگاری نانوهیدروژل ها با استفاده از تست سمیت سلولی تائید شد. در ادامه، برای سنتز نانوهیدروژل های مغناطیسی هوشمند، ابتدا نانوذرات مغناطیسی 4o3fe با پلیمرهای زیست سازگار اصلاح شده و سپس بعنوان عامل کراسلینک کننده برای سنتز نانوهیدروژل ها مورد استفاده قرار می گیرد. نانوذرات مغناطیسی هسته-پوسته 4o3fe از طریق تشکیل کمپلکس بین گروه های کربوکسیلیک اسید پلیمرهای pva، peg و نشاسته اصلاح شده با انیدرید مالئیک، فروفلوئیدهای پایداری تشکیل می دهند. نانوذرات تشکیل شده با ft-ir، xrd، tem و vsm شناسایی می شوند. نهایتاً، با توجه به پایداری مناسب و زیست سازگاری و زیست تخریب پذیری نشاسته بعنوان پلیمر طبیعی، فروفلوئید پایدار mnps-مالئات-نشاسته برای سنتز نانوهیدروژل های حساس به دما/ph/مغناطیس مورد استفاده قرار گرفت. در واقع فروفلوئید بدست آمده بعنوان یک عامل کراسلینک کننده زیست سازگار برای پلیمریزاسیون nipaam و ia بکار گرفته شد. نانوهیدروژل pnipaam-g-(starch-mnps) و (pnipaam-co-ia)-g-(starch-mnps) توسط tem، ft-ir، dls، xrd، tga، dsc و vsm شناسایی شده اند. همچنین، حساس بودن به دما و ph نانوهیدروژل های مغناطیسی و نهایتاً سمیت و بارگذاری داروی ضدسرطان میتوکسانترون بررسی شده اند. نتایج حاصل سمیت پایین و اثر تسریع یافته ضدسرطان نانوهیدروژل بارگذاری شده با میتوکسانترون را نشان می دهد.

تهیه کامپوزیت های هالوسیت- پلی تیوفن: شناسایی و مطالعه کابرد آن ها در جذب و حذف نیکوتین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده شیمی 1392
  گلشن سامع   علی اکبر انتظامی

هالوسیت با فرمول شیمیایی al2si2o5(oh)4.nh2o ماده ای معدنی است که به سهولت و به شکل نانو لوله های با ساختار دو لایه ای آلومینو سیلیکاتی در طبیعت قابل دسترس می باشد. این مواد مشابه بنتونیت و کائولینیت دارای قدرت جذب یکسری از ترکیبات آلی و معدنی می باشند که در این میان هالوسیت به دلیل فرم ویژه آن ( سطح تماس و سطح فعال بیشتر ) قدرت جذب بالاتری نسبت به سایرین دارد. از سوی دیگر بررسی ها نشان می دهد که پلیمر های رسانا نیز دارای قدرت جذب یکسری از آلاینده ها می باشند. که از آن جمله می توان به جذب رنگ ها و فلزات سنگین توسط پلی آنیلین، پلی پیرول، پلی تیوفن و غیره اشاره کرد. در این پژوهش از پلی تیوفن به منظور تهیه نانو کامپوزیت هالوسیت- پلی تیوفن استفاده شده است. هدف در این پژوهش تهیه نانو کامپوزیت های هالوسیت- پلی تیوفن و بررسی امکان جذب نیکوتین و حذف آن توسط نانوکامپوزیت تهیه شده، از سیستم آبی می باشد. برای تهیه نانو کامپوزیت hnt- پلی تیوفن از روش شیمی سبز ( آسیاب توپی) ، در غیاب حلال و در محیط گازی استفاده می شود در آنالیز این نانو کامپوزیت روش های هدایت سنجی، ir ، sem،tga/dta و xrd به کار می رود. در مرحله بعد قدرت نانو کامپوزیت در جذب نیکوتین ( در فاز مایع) بررسی می شود. که آنالیز این اسپکتروفوتومتری uv صورت می گیرد. مطالعات نشان داد نانوکامپوزیت های تهیه در جذب نیکوتین موفق عمل می کنند. بهترین ph برای عملکرد این جاذب ها 10= ph می باشد.

سنتز پلی آنیلین با دو انتهای نفتالن و نانو ذره zno
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده شیمی 1392
  محی الدین قلیزاده قلعه عزیز   رضا نجار

در سه دهه اخیر پلیمرهای مزدوج اهمیت علمی و صنعتی زیادی پیدا کرده اند. در سال 1992 وینبرگ و همکارانش مفهوم دهنده و گیرنده در پلیمرها را معرفی کردند. در سالهای اخیر با تلاش های انجام گرفته برای کم کردن پهنای باند گپ این سیستمها، به طور گسترده از پلیمرهای دارای عامل های گیرنده و دهنده استفاده می کنند.مکانیسم انتقال الکترون در این پلیمرها بدین صورت است که با غیر مستقر شدن سیستم ? الکترون از محل غنی الکترون به محل با کمبود الکترون و با نزدیک شدن سطح اربیتال های lumo و homo انتقال اتفاق می افتد که،باند گپها با توجه به قوی وضعیف بودن مولکول های دهنده و گیرنده می توانند کم و زیاد باشند که این امر علت رسانایی این پلیمرها می باشد. در این پروژه ما با متصل کردن یک انتهای زنجیرهای پلی انیلین توسط نفتالن که یک مولکول آروماتیک مسطح غنی از الکترون می باشد،به عنوان دهنده، و در طرف دیگر با استفاده از نانو ذرات zno که یک مولکول نیمه رسانا است در طرف دیگر به عنوان گیرنده الکترون و با زیاد کردن طول زنجیر مزدوج شدگی باعث افزایش رسانایی پلی آنیلین می شویم. در این تحقیق ما تاثیر نانو ذره بر روی باند گپها و نیز چگونگی تاثیر بر رسانایی پلیمر سنتز شده که کار جدید و پر کاربردی است ونحوه قرار گیری منومر ها در پلیمر، که در مقیاس 1 تا 100 نانومتر میباشد را مطالعه می کنیم و خصوصیات مواد تهیه شده از نظر الکتریکی با استفاده از روش ولتامتری چرخه ای (cv) مورد بررسی قرار داده خواهد شد. و این پلیمر تهیه شده در oled و فیلم های نازک ترانزیستورها و از همه مهم تر در سلول های خورشیدی کاربرد دارد. نانو ذرات تهیه شده با استفاده از روش های مناسبی از جمله میکروسکوپ الکترونی (sem)، میکروسکوپ الکترونی عبوری(tem)، روش های طیف سنجی مانند uv-vis ، ft-ir ، drs و پراش الکترونی ، یا خصوصیات حرارتی پلیمر مورد بررسی قرار گرفته وساختارشان مورد تایید قرار می گیرد. همچنین رفتار الکتریکی پلیمرهای حاصل با استفاده از روش ولتامتری چرخه ای بررسی می شود.

سنتز فروسن های حاوی گروه si-h و بررسی واکنش های آن ها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده شیمی 1392
  حسن عباسی   رضا تیموری مفرد

فروسن برای اولین بار در سال 1951 کشف شده است و از این تاریخ انواع مشتقات آن سنتز و مورد استفاده قرار گرفته است و تحقیق در مورد آنها همچنان ادامه دارد. ترکیبات فروسنی که دارای یک جزء پاسخ دهی شیمیایی باشند، دارای جذابیت های فراوانی هستند. این ترکیبات در زمینه های شیمی، متالورژی و پزشکی، در زمینه های تشخیص و ادراک مولکولی، انتقال آنیون یا کاتیونها در طول غشاء، الکترونیک مولکولی و ترکیبات نوری غیر خطی، فرایند شیمیایی و کاتالیستی و فعالیت های ضد توموری حضور دارند. ترکیبات فروسن به عنوان کاتالیزورهای تسریع کننده سرعت سوزش مورد استفاده قرار گرفته اند که از میان آنها انواع مایع دارای مزایائی نسبت به سایرین می باشد. چون خاصیت شکل پذیری بالایی دارند که بخاطر حالت مایع کاتالیزور است. از بین ترکیبات ارگانوسیلیکونی هیدروسیلان ها از اهمیت ویژهای برخوردار هستند. این ترکیبات چون در ساختار خود پیوند واکنش پذیر si-h را دارند ترکیباتی عامل دار محسوب می شوند . پیوند si-h همانند پیوند c-h یک پیوند پایدار است اما تفاوت عمده ای که این پیوند با پیوند c-h دارد این است که می تواند در انواع واکنش های آلی وارد شود. گروه های سیلانی می توانند از پیش ماده های هالوژنی سنتز شوند. واکنش های شیمیایی متفاوتی برروی پیوند si-h انجام میگیرد مانند واکنشهای دهیدروکوپلینگ، هیدروسیلیل دار کردن، واکنش های الکولیز و تیولیز. ایجاد پیوند بین سیلیسیم و اتم های دیگر از اهمیت ویژه ای در سنتز های آلی برخورداراست. راه های زیادی برای ایجاد ایجاد پیوند بین کربن و سیلیکون وجود دارد یکی از این روش ها واکنش هیدروسیلیلاسیون بین پیوند دوگانه و پیوند si-h می باشد. سیلیل اترها دسته ای از الکل های محافظت شده هستند که در تهیه ستون های ;کروماتوگرافی جهت جداسازی و شیمی تجزیه کاربرد دارند. سیلیل اترهای حاوی گروه های فروسنی از طریق واکنش الکولیز بین (4- فروسنیل بوتیل)دی متیل سیلان و الکل های متفاوت تهیه شدند. برای این کار ابتدا ترکیبات هالوالکیل فروسن ازواکنش فریدل کرافتس 4-کلروبوتانوئیل کلراید و 3-کلروپروپانوئیل کلراید در حلال دی کلرومتان خشک با فروسن با کاتالیزور آلومینیوم تری کلراید در دمای صفر درجه سانتی گراد سنتز شدند، ترکیبات کربونیل دار بدست آمده با محلول سدیم بورهیدرید در دی گلایم به 3-کلروپروپیل فروسن و4-کلروبوتیل با راندمان بالا تبدیل شدند. (4- فروسنیل بوتیل)دی متیل سیلان از واکنش گرینیارد بین کلرودی متیل سیلان 4-کلروبوتیل فروسن تهیه گردید. بوتاسن از واکنش بین (4- فروسنیل بوتیل)دی متیل سیلان و htpb (هیدروکس پلی بوتادی ان با هیدروکسی انتهایی) در حلال هگزان رفلاکس شده و با کاتالیست اسپیر تهیه گردید. سیلیل اترهای فروسنی جدید از واکنش (4- فروسنیل بوتیل)دی متیل سیلان در حلال thf با الکل-های مختلف و کاتالیست کارستد با راندمان های خوب سنتز شدند در ادامه با استفاده از کاتالیست کارستد (4- فروسنیل بوتیل)دی متیل سیلان به بدنه پلیمر سلولزاستات بوتیرات وارد گردید و سلولزاستات بوتیرات استخلاف شده با گروه های فروسن تهیه شد. خواص الکتروشیمیایی سلیل اترهای تهیه شده نیز بررسی گردید. ترکیبات فروسنی دارای گروه های حجیم سیلانی3-]تریس (تری متیل سیلیل)متیل[ پروپیل فروسن، 4-]تریس(تری متیل سیلیل)متیل[ بوتیل فروسن، 3-]تریس (دی متیل سیلیل)متیل[ پروپیل فروسن و 4-]تریس(دی متیل سیلیل)متیل[ بوتیل فروسن با استفاده از واکنش (hme2si)3cli و (me3si)3cli با 4-بروموبوتیل فروسن و 3-برومو پروپیل فروسن در حلالthf و دمای صفر درجه تهیه شدند. واکنش الکل های آلیفاتیک و بنزیلی مختلف با 3-]تریس (دی متیل سیلیل)متیل[ پروپیل فروسن و 4-]تریس(دی متیل سیلیل)متیل[ بوتیل فروسن تحت کاتالیزور کارستد در دمای oc 80-60 ]تریس(الکوکسی دی متیل سیلیل)متیل[آلکیل فروسن ها با سه استخاف سیلیل اتـــری را بدست می دهد. مشتقات فروسنی با دو گروه حجیم از واکنش (hme2si)3cli و (me3si)3cli با 1،´1-دی(4-بروموپروپیل) فروسن و 1،´1-دی(3- بروموپروپیل) فروسن در thf و دمای صفر درجه مشتقات حجیم 1،´1-بیس]4-(تریس(تری متیل سیلیل)متیل)بوتیل[ فروسن، 1،´1- بیس]3-(تریس(تری-متیل سیلیل)متیل)پروپیل[ فروسن و ترکیبات دارای شش پیوند si-h 1،´1-بیس]4-(تریس(دی-متیل سیلیل)متیل)بوتیل[فروسن و 1،´1- بیس]3-(تریس(دی متیل سیلیل)متیل)پروپیل[فروسن تهیه شدند. از واکنش الکولیز 1،´1-بیس]4-(تریس(دی متیل سیلیل)متیل)بوتیل[فروسن و 1،´1- بیس]3-(تریس(دی متیل سیلیل)متیل)پروپیل[فروسن با الکل های آلیفاتیک و بنزیلی مختلف تحت کاتالیست کارستد ماکرومولکول های سیلیل اتری شش شاخه ای 1،´1-بیس]4-(تریس(الکوکسی دی-متیل سیلیل)متیل)آلکیل[فروسنی با یک هسته فروسنی سنتز شدند.

سنتز دندریمرهای سیتریک اسید حاوی گروههای انتهایی فروسن و بررسی الکترواکتیویته آنها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده شیمی 1392
  سمانه هاشمی پور   حسن نمازی

در این کار پژوهشی، دندریمرهای سیتریک اسید با گروههای انتهائی اسیدی و هسته پلی اتیلن گلیکول به عنوان ترکیب زیست سازگار سنتز شد و گروههای عاملی این دندریمرها با فروسن متانول اصلاح شد. بدلیل اینکه فروسن دارای ویژگی ایده ال از قبیل قیمت ارزان، پایداری حرارتی، پایداری در مقابل رطوبت اکسیژن و هم چنین در واکنش های الکتروفیلی به عنوان ترکیبات غنی از الکترون عمل می کند، استفاده کرده ایم. و ساختارهای دندریمرهای مذکور از روی طیف های 1hnmr, ft-ir بررسی گردید.سپس ولتاموگرام های مربوط به دندریمرهای سنتز شده توسط دستگاه ولتامتری چرخه ای برای هرسه نسل از دندریمرهای سیتریک اسید سنتز شده رسم گردید. عبارت ولتامتری چرخه ای (cyclic voltammetry) روش متفاوتی را بیان می کند که در آن پتانسیل در بین دوحد به طرف جلو و عقب روبیده می شود و تفاوت عمده ای که این روش با انواع مختلف پلاروگرافی دارد این است که نتایج اندازه گیری در آن تابع سرعت روبش منطقه ای پتانسیل می باشد. با توجه به رسم ولتاموگرام ها در سرعت روبش مختلف، سعی در بررسی های لازم جهت آنالیز پیک های مربوطه انجام شده است. و نشان داده شده که با افزایش سرعت روبش در محدوده پتانسیل ثابت، شدت جریانها افزایش یافته و هم چنین مقدار δe پیک ها نیز افزایش می یابد. همچنین ولتاموگرام های نسل اول دندریمر مربوطه را در حلال دیگر از جمله dmso رسم کرده و مشاهدات به عنوان یک فاکتور مؤثر مورد بررسی قرار گرفت.سپس با رسم ولتاموگرام مربوط به نسل اول دندریمر با غلظت های مختلف از واحد فروسن، این حقیقت نیز آشکار شد که با افزایش غلظت واحد فروسن، مقدار بار تولید شده و شدت جریان افزایش می یابد و بررسی های لازم به وضوح در نمودارهای رسم شده،نشان داده شده است.

تهیه کوپلیمرهایی بر پایه پلی آنیلین، و مخلوط این کوپلیمرها با پلی کاپرولاکتون ها برای تهیه نانو الیاف با روش الکتروریسندگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده شیمی 1393
  لیلا شادی دیزناب   کاظم دیندار صفا

مهندسی بافت با اینکه از شروع آن کمتر از پنجاه سال می گذرد، علاقه مندی فراوانی را به خود جلب کرده است. مهندسی بافت به ترکیبی از سلولها، مواد مورد استفاده در داربست ها و پپتیدهای فعال بیولوژیکی اشاره دارد که برای بازسازی یا شکل گیری بافت های آسیب دیده استفاده می شود. در این میان، پلی استرهای زیست تخریب پذیر و زیست سازگار تحقیقات جذابی را به روی محققین گشوده است. پلیمرهای زیست تخریب پذیر به علت عدم سمیت و امکان جذب و تجزیه در بدن به عنوان داربست در مهندسی بافت مطرح شده اند. استفاده از این پلیمرها برای تهیه نانو الیاف پلیمری با خواص و ویژگی های مختلف و متنوع با استفاده از روش الکتروریسی بسیار گسترش یافته است. طراحی پلیمرها با ساختارهای مناسب و جرم های مولکولی کنترل شده به منظور بهبود خواص الیاف حاصل از تکنیک الکتروریسی، می تواند منجر به تهیه داربست ها با خصوصیات بهبود یافته و اثر بخشی بهتر گردد. در این راستا تهیه نانو الیاف پلیمری با روش الکتروریسی مورد بررسی قرار گرفته است. در کار پژوهشی حاضر، کوپلیمرهای دو و سه دسته ای شامل پلی اتیلن گلیکول و پلی آنیلین با روشی دو مرحله ای سنتز شد. ابتدا با استفاده از 4- آمینو بنزئیک اسید و واکنش استری شدن پلی اتیلن گلیکول با جرم های مولکولی 20000،6000،2000 گرم بر مول در حضور پارا تولوئن سولفونیک اسید، پلی اتیلن گلیکول با عامل انتهایی آمین سنتز گردید. سپس پلی اتیلن گلیکول های استری و آنیلین به روش بین فازی برای سنتز کوپلیمرهای دو و سه دسته ای مورد استفاده قرار گرفت. ساختار و جرم های مولکولی پلیمرهای سنتزی با آنالیزهای ftir، 1hnmr مورد بررسی قرار گرفت. رفتار حرارتی و خواص الکتروشیمیایی کوپلیمرهای سنتزی نیز توسط آنالیزهای tga، uv-vis و cv مورد مطالعه قرار گرفت. سپس مخلوط کوپلیمرهای دو و سه دسته ای با پلی کاپرولاکتن خطی در سیستم حلال (کلروفرم/2-کلرو اتانول) تهیه گردید و توسط فرآیند الکتروریسی به الیاف تبدیل شدند. نانو الیاف بدست آمده از مخلوط کوپلیمرهای سه دسته ای با جرم های مولکولی 93000، 28000 گرم بر مول/پلی کاپرولاکتن، به علت وجود پلیمر رسانای پلی آنیلین در ساختار کوپلیمر، ساختاری یکنواخت و بدون گره و قطر الیافی در حدود 200-150 نانومتر را دارا می باشند. نانو الیاف بدست آمده از نظر داشتن ساختار همگن و داشتن قطر الیاف نانومتری و الکترواکتیویته الیاف، پتانسیل استفاده به عنوان داربست در مهندسی بافت را دارا می باشد. به منظور بررسی اثر کوپلیمر با جرم مولکولی پایین روی نانو الیاف پلی کاپرولاکتن، کوپلیمر دو دسته ای با جرم مولکولی 6200 گرم بر مول به صورت مخلوط با پلی کاپرولاکتن خطی در دستگاه الکتروریسی تزریق گردید. نتایج نشان داد که الیاف بدست آمده از این مخلوط دارای قطری در محدوده میکرومتری می باشند که احتمالا از جرم مولکولی پایین کوپلیمر دودسته ای پلی آنیلین نشات گرفته است. در ادامه ساختارهای ستاره ای با چهار و پنج بازو از پلی کاپرولاکتن با استفاده از پلیمریزاسیون باز شدن حلقه کاپرولاکتن در توده منومر با استفاده از کاتالیزور اکتانوات قلع و آغازگرهای پنتااریتریتول و گلوکز سنتز گردید. سپس توسط آنالیز 1h nmr، جرم مولکولی پلی کاپرولاکتن های چهار و پنج بازو تخمین زده شد. سپس پلی کاپرولاکتن های شاخه ای به صورت مخلوط با پلی آنیلین (سنتز شده به روش کلاسیک) در مخلوط حلال (کلروفرم/دی متیل فرم آمید) برای تهیه الیاف توسط تکنیک الکتروریسی آماده گردید. آنالیز sem نشان داد که نانو الیاف بدست آمده از پلی کاپرولاکتن های ستاره ای با چهار و پنج بازو هر دو دارای گره در ساختار خود بودند. سپس تاثیر افزایش پلی آنیلین روی مورفولوژی الیاف بدست آمده مورد بررسی قرار گرفت. الیاف بدست آمده در مخلوط های پلی کاپرولاکتن ستاره ای/پلی آنیلین دارای ساختار همگن، یکنواخت، بدون گره و قطر الیاف زیر 100 نانومتر بودند. بدست آمدن چنین نتایجی از آنالیز sem، از تاثیرات استفاده از پلی آنیلین می باشد که به علت رسانایی الکتریکی و افزایش دانسیته بار در سطح قطره در حال الکتروریسی، موجب سهولت حرکت جت و بدست آمدن نانو الیاف مناسب گردیده است. این نانو الیاف فعال الکتریکی می توانند کاندیدای مناسبی برای کار در زمینه مهندسی بافت باشند. همچنین، کوپلیمر ستاره ای ab2، که دارای یک شاخه پلی اتیلن گلیکول 2000، و دو شاخه پلی کاپرولاکتن بود سنتز گردید. که ابتدا تهیه پلی اتیلن گلیکول با عامل انتهایی اپوکسید و سپس باز کردن حلقه اپوکسید و تبدیل آن به گروه هیدروکسیل و سپس پلیمریزاسیون کاپرولاکتن از دو انتهای هیدروکسیل در توده منومر و بدون حلال در حضور کاتالیزور اکتانوات را شامل گردید. نتایج بررسی محلولهای الکتروریسی شده این کوپلیمر سه شاخه با پلی آنیلین نشان داد که این کوپلیمر با وجود داشتن جرم مولکولی مشابه پلیمرهای ستاره ای چهار و پنج بازو، به علت جرم مولکولی پایین پلی اتیلن گلیکول در مقایسه با دو شاخه پلی کاپرولاکتن، الیاف مناسبی را بدست نمیدهد.

تهیه و شناسایی هیدروژلهای هوشمند حاوی نانوذرات مغناطیسی و بکارگیری آنها در سیستمهای دارورسانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده شیمی 1393
  امیرمحمد گوگانیان   ناصر ارسلانی

هیدروژل¬ها شبکه های پلیمری سه بعدی هستند که در آنها زنجیره¬های پلیمری توسط اتصالات عرضی شیمیایی یا فیزیکی در عرض بهم متصل شده و قادرند آب و محلول¬های آبی را به داخل حفرات شبکه خود جذب کنند، در حالی¬که در آب نامحلولند. از بین این هیدروژلها، هیدروژل¬های هوشمند یا هیدروژلهای پاسخگو به محرک¬ها، پلیمرهای شبکه¬ای سه¬بعدی متشکل از زنجیرهای آبدوست پلیمری هستند، که قادرند در برابر محرک-های محیطی مانند دما¬، ph، قدرت یونی، نور، میدان الکتریکی، مغناطیسی و... عکس¬العمل نشان دهند. آن دسته از هیدروژلهایی که در اثر وارد شدن نانوذرات اکسید آهن به داخل شبکه پلیمری، خاصیت مغناطیسی پیدا کرده و پاسخگو به میدان مغناطیسی خارجی باشند، فروژل نامیده می¬شوند. در این کار، با استفاده از منومرهای n,n-دی متیل آمینو اتیل متاکریلات (dmaema)، 2-هیدروکسی اتیل متاکریلات (hema) و آکریلامید (aam) با نسبتهای مولی برابر، هیدروژل¬ها و فروژلهای پلی (dmaema-co-aam) و پلی(dmaema-co-hema) با درجه تخلخل و قابلیت تورم بالا در حضور امواج مایکروویو و امواج التراسونیک در شرایط بدون حلالهای مضر شیمیایی سنتز گردیدند. این پلیمرها با از استفاده از مقادیر متفاوت از اتصال دهنده عرضی و نانوذرات اکسید آهن و نیز زمانهای تابش متفاوت مورد تهیه قرار گرفته که به دلیل وجود گروه آمینی آویزان (ناشی از حضور مونومر dmaema) حساس به ph هستند. تمای محصولات تهیه شده توسط آنالیزهای مختلفی مانند طیف¬سنجی ft-ir، پراش اشعه ایکس (xrd)، آنالیز حرارتی (tga)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem)، میکروسکوپ الکترونی عبوری (tem)، و بررسی رفتار مغناطیسی (vsm) مورد شناسایی و بررسی قرار گرفتند. رفتارهای تورمی، بارگذاری و رهش داروی مدل مترونیدازول(در شرایط شبیه سازی شده محیط معده) و نیز پدیده سولواتوکرومی به روش مقایسه¬ای سولواتوکرومی کاملت-ابود-تافت با استفاده از سه پارامتر چکیده: هیدروژل¬ها شبکه های پلیمری سه بعدی هستند که در آنها زنجیره¬های پلیمری توسط اتصالات عرضی شیمیایی یا فیزیکی در عرض بهم متصل شده و قادرند آب و محلول¬های آبی را به داخل حفرات شبکه خود جذب کنند، در حالی¬که در آب نامحلولند. از بین این هیدروژلها، هیدروژل¬های هوشمند یا هیدروژلهای پاسخگو به محرک¬ها، پلیمرهای شبکه¬ای سه¬بعدی متشکل از زنجیرهای آبدوست پلیمری هستند، که قادرند در برابر محرک-های محیطی مانند دما¬، ph، قدرت یونی، نور، میدان الکتریکی، مغناطیسی و... عکس¬العمل نشان دهند. آن دسته از هیدروژلهایی که در اثر وارد شدن نانوذرات اکسید آهن به داخل شبکه پلیمری، خاصیت مغناطیسی پیدا کرده و پاسخگو به میدان مغناطیسی خارجی باشند، فروژل نامیده می¬شوند. در این کار، با استفاده از منومرهای n,n-دی متیل آمینو اتیل متاکریلات (dmaema)، 2-هیدروکسی اتیل متاکریلات (hema) و آکریلامید (aam) با نسبتهای مولی برابر، هیدروژل¬ها و فروژلهای پلی (dmaema-co-aam) و پلی(dmaema-co-hema) با درجه تخلخل و قابلیت تورم بالا در حضور امواج مایکروویو و امواج التراسونیک در شرایط بدون حلالهای مضر شیمیایی سنتز گردیدند. این پلیمرها با از استفاده از مقادیر متفاوت از اتصال دهنده عرضی و نانوذرات اکسید آهن و نیز زمانهای تابش متفاوت مورد تهیه قرار گرفته که به دلیل وجود گروه آمینی آویزان (ناشی از حضور مونومر dmaema) حساس به ph هستند. تمای محصولات تهیه شده توسط آنالیزهای مختلفی مانند طیف¬سنجی ft-ir، پراش اشعه ایکس (xrd)، آنالیز حرارتی (tga)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem)، میکروسکوپ الکترونی عبوری (tem)، و بررسی رفتار مغناطیسی (vsm) مورد شناسایی و بررسی قرار گرفتند. رفتارهای تورمی، بارگذاری و رهش داروی مدل مترونیدازول(در شرایط شبیه سازی شده محیط معده) و نیز پدیده سولواتوکرومی به روش مقایسه¬ای سولواتوکرومی کاملت-ابود-تافت با استفاده از سه پارامتر ، ? و ?? حلال-ها (به ترتیب دهندگی پیوند هیدروژنی، گیرندگی پیوند هیدروژنی و همچنین دوقطبیدگی/قطبش پذیری) برای تعدادی از محصولات مورد مطالعه قرار گرفتند?، ? و ?? حلال-ها (به ترتیب دهندگی پیوند هیدروژنی، گیرندگی پیوند هیدروژنی و همچنین دوقطبیدگی/قطبش پذیری) برای تعدادی از محصولات مورد مطالعه قرار گرفتند.

سنتز، شناسائی و بررسی خواص هیدروژلهای رسانا برپایه پلی 2- هیدروکسی اتیل متا کریلات کراسلینک شده- پلی آنیلین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده شیمی 1393
  الهام مدنی خواجه   علی اکبر انتظامی

هیدروژلهای پلیمری که با پیوندهای شیمیایی یا به شکل فیزیکی به یکدیگر متصل شده اند، دارای شبکه پلیمری سه بعدی آبدوست می باشند، که قادر به جذب آب فراوانی هستند. هیدروژلها به این دلیل که سازگاری خوبی با محیط زیست دارند، در دهه گذشته، محدوده وسیعی از کاربردهای پزشکی، داروئی و اعضای مصنوعی برای این دسته از مواد، پیشنهاد شده است. اکثر مونومرهای رایج مورد استفاده برای سنتز هیدروژلها، متاکریلات ها و مشتقاتشان هستند. با افزودن پلیمرهای رسانا به هیدروژلها می توان هیدروژلهای رسانای الکتریکی تهیه نمود. هیدروژلهای رسانا، به این دلیل که دارای خواص مکانیکی و جذب آب مربوط به هیدروژلها می باشند، و علاوه برآن دارای خواص رسانایی مربوط به پلیمرهای رسانا می باشند، توجه زیادی را به خود جلب کرده اند. در این پروژه تحقیقاتی ابتدا هیدروژلهایی از 2-هیدروکسی اتیل متا کریلات با نسبتهای مولی متفاوت مونومر به عامل کراسلینک کننده تهیه شد و سپس با اضافه کردن مونومر آنیلین، هیدروژلهای رسانای حاوی پلی آنیلین سنتز شد. هیدروژلهای رسانای الکتریسیته در زمینه های پزشکی و سنسورهای حساس به مواد بیولوژیکی و اعضای مصنوعی به کار می روند. همچنین با افزودن نانو ذرات اکسید آهن به هیدروژل 2-هیدروکسی اتیل متا کریلات، هیدروژل مغناطیسی تهیه شد، که دارای خاصیت مغناطیسی می باشد. این هیدروژلها نیز در عکسبرداری های پزشکی کاربرد دارند. این دو نوع هیدروژل سنتز شده، با آنالیزهای ir، dsc، sem، swelling، سنجش رسانایی و vsm مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتند.

مطالعه تجربی رفتار مکانیکی و شکل شناسی نانوکامپوزیت های هیبریدی pa6/abs/scf/caco3
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده مهندسی مکانیک 1393
  یعقوب ملک زاده   کریم شلش نژاد

هدف این تحقیق، مطالعه تجربی اثر به کارگیری نانوذرات کلسیم کربنات (2 تا 8 درصد وزنی) و الیاف کوتاه کربن (10 درصد وزنی) بر رفتار مکانیکی و شکل شناسی آمیخته pa6/abs (40/60 وزنی) می باشد. از سازگارکننده poe-gr-mah (3 درصد وزنی) در آمیخته pa6/abs استفاده شد. به منظور بهبود چسبندگی الیاف کربن با پلیمر زمینه، عملیات اصلاح سطحی توسط نیتریک اسید 65 درصد روی الیاف کربن انجام شد. آمیخته های مختلف به روش اختلاط ذوبی توسط دستگاه اکسترودر دوپیچه ناهمسوگرد آماده شد و نیز نمونه های استاندارد آزمونهای خواص مکانیکی به روش قالبگیری تزریقی تولید شدند. برای بررسی وجود نانوذرات و الیاف کربن و همچنین نحوه پخش آنها در زمینه پلیمری، مقاطع شکست نمونه های آزمون ضربه و کشش، توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی مطالعه شد. به کارگیری نانوذرات کلسیم کربنات اثر قابل توجهی بر پخش و ریزتر شدن ذرات abs در زمینه pa6 داشت. آزمون های شکل شناسی، شرایط پخش مختلف نانوذرات بر حسب درصدهای وزنی آنها در زمینه پلیمری و نیز چسبندگی خوب الیاف کربن به زمینه پلیمری را نشان می دهد. نتایج آزمون های مکانیکی نشان داد، حضور 10 درصد وزنی الیاف کوتاه کربن در آمیخته pa6/abs باعث بهبود استحکام کششی، مدول کششی، استحکام خمشی، مدول خمشی و مقاومت به ضربه به ترتیب تا 165، 202، 188، 197 و 24 درصد می شود. افزون براین، به کارگیری نانوذرات کلسیم کربنات در حضور الیاف کوتاه کربن باعث بهبود قابل توجه در استحکام کششی، مدول کششی، استحکام خمشی، مدول خمشی و مقاومت به ضربه به ترتیب تا 232، 335، 258، 343 و 46 درصد در مقایسه با pa6/abs خالص می شود. اصلاح سطحی الیاف کربن، پخش یکنواخت نانوذرات و ذرات abs عواملی مهم در بهبود خواص مکانیکی محسوب می شوند.

بهینه سازی استحکام اتصالات کامپوزیت پایه اپوکسی تقویت شده با الیاف شیشه- فولاد سازه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده مهندسی مکانیک 1394
  ابوالفضل توتونچی   عباس کیان وش

بروز ترکیدگی و نشتی در لوله های انتقال سیال در کشور امری رایج است. ترکیدگی در لوله ها بسته به جنس لوله و شرایط محیطی ممکن است ناشی از یک شکست ترد یا جوانه زنی ترک ها و رشد بعدی آنها بوده و یا بعلت خوردگی و تنش های اعمالی و همچنین صدمات مکانیکی باشد. در پژوهش حاضر با رویکرد بازسازی خطوط لوله انتقال آب با استفاده از وصله های کامپوزیتی پایه اپوکسی تقویت شده با الیاف شیشه، بهینه سازی چسبندگی وصله های کامپوزیتی بر سطح فولاد (به علت نقش کلیدی آن در موفقیت آمیز بودن بازسازی) مورد مطالعه قرار گرفت. ابتدا آزمون های سنجش چسبندگی کامپوزیت بر سطح فولاد در دو حالت بارگذاری کششی و برشی با سه نوع چسب با پایه سیانواکریلات، متااکریلات و اپوکسی به عنوان پلیمر واسط انجام شد. چسب پایه متااکریلاتی با استحکام چسبندگی بالا به عنوان پلیمر واسط انتخاب شد. برای بررسی تاثیر زبری سطح و نوع تمیز کننده، چهار نوع زبری با مش های 100، 220، 500 و پولیش به همراه دو نوع تمیز کننده استون و محلول finish مورد آزمایش استحکام چسبندگی قرار گرفتند. سطح پولیش با محلول finish به علت استحکام بالا انتخاب شد. با بهره گیری از روش تاگوچی بررسی رفتار پخت پلیمر واسط (چسب) در دماهای متفاوت و همچنین تاثیر پیش عملیات سیلان کاری روی سطح فولاد با سنجش استحکام چسبندگی انجام شد و شرایط بهینه هریک تعیین گردید. تاثیر افزودن نانوذرات al2o3، sio2 و tio2 بر استحکام چسبندگی و همچنین میزان خیس کنندگی سطوح مرزی توسط پلیمر واسط به ترتیب با آزمون های sls، tensile، t-peel و اندازه گیری زاویه تماس قطره آب بررسی شد. نتایج بهینه استحکام برشی و کششی به ازای 5/1 % نانوذرات al2o3 و sio2 و 3% نانو ذرات tio2 نشان داد که استحکام نهایی در برش به ترتیب 43 %، 47 % و 29 % و در کشش نیز به ترتیب 62 %، 59 % و 30 % افزایش می یابد. در حالیکه استحکام t-peel با افزایش میزان نانو ذرات کاهش یافت، تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی نشان داد که افزایش نانو ذرات منجر به تغییر مورفولوژی مقطع شکست ازحالت نرم به حالت زبر شده است. با اعمال پیش عملیات سیلان کاری روی سطح فولاد و افزودن نانو ذرات با مقدار بهینه al2o3، tio2 و sio2 به پلیمر واسط استحکام نهایی چسبندگی sls، به ترتیب 11800 نیوتن، 12100 نیوتن و 10700 نیوتن حاصل شد که نسبت به حالت اعمال چسب با روش آماده سازی معمول و بدون بهینه سازی دما و زمان پخت و همچنین عدم حضور نانو ذره به ترتیب 223%، 231% و 193% افزایش داشته است. در نهایت با انجام آزمون هیدروستاتیک طی مراحل مختلف بهینه سازی استحکام چسبندگی، حد تحمل فشار آب سیستم های بازسازی از bar 18 به bar 62 افزایش یافت.

تهیه آلیاژی از پلی (2-آمینو بای فنیل) هادی با پلی استایرن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان 1386
  حامد نهاوندی   علیرضا مدرسی عالم

چکیده ندارد.

سنتز لاتکس پلی پیرول و بررسی خواص آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشکده علوم پایه 1384
  المیرا کاشانی   علی اکبر انتظامی

چکیده ندارد.

تهیه پلیمر لاتکس (آنیزیدین-وینیل استات-بوتیل متاکریلات) و بررسی خواص رسانایی، ساختمانی و الکتروشیمیایی آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان آذرباییجان شرقی - دانشگاه پیام نور مرکز تبریز - دانشکده علوم 1389
  فریبا جمشیدنژاد   علی اکبر انتظامی

چکیده ندارد.

بررسی اثر کاتالیزوری پیرول بر الکتروپلیمریزاسیون و پلیمریزاسیون شیمیایی مونومرهای n- پنتیل و n- دودسیل پیرول
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان آذرباییجان شرقی - دانشگاه پیام نور مرکز تبریز - دانشکده علوم پایه 1388
  حوریه لسانی   علی اکبر انتظامی

چکیده ندارد.

سنتز و شناسایی کوپلیمرهای آنیلین با n-فنیل آنیلین و 2-آنیلینواتانول
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور 1387
  شیلا نجفیان   علی اکبر انتظامی

چکیده ندارد.

سنتز و بررسی عوامل موثر در الکتروکوپلیمریزاسیون و کوپلیمریزاسیون آنیلین با آلفا نفتیل آمین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور 1387
  حکیمه عقیلی   علی اکبر انتظامی

چکیده ندارد.

سنتز مشتقاتی بر پایه تیوفن و پیرول، بررسی پلیمریزاسیون شیمیایی و الکتروشیمیایی آن ها و تهیه نانوپلیمرهای این مشتقات
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده شیمی 1387
  غلامرضا کیانی   علی اکبر انتظامی

چکیده ندارد.

تولید و بررسی برخی خواص فیلم بیونانوکامپوزیت نشاسته -cmc-نانورس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1388
  هادی الماسی   بابک قنبرزاده

چکیده ندارد.

سنتز برخی کوپلیمرهای پیوندی کنترل شده ‏‎sbr‎‏ (استایرن-بوتادین-رابر)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1381
  مجتبی عباسیان   علی اکبر انتظامی

اصلاح شیمیایی کوپلیمرها( از جمله استایرن-بوتادین-رابر) یکی از تلاشها و چالشهای علوم بوده است. این مساله بخاطر اینکه مسیری را برای گسترش کاربردهای ‏‎sbr‎‏ فراهم می آورد ، بنابراین در صنعت اصلاح شیمیایی کوپلیمرها مساله ای مهم به حساب می آید. شاید یکی از مهمترین راهها برای اصلاح شیمیایی کوپلیمرها پیوند زدن کنترل شده برخی منومرها، بر روی آنها است. پیوند نمودن کوپلیمرها با روش های مختلفی انجام شده است از آنجمله می توان به موارد زیر اشاره کرد: الف-استفاده از ماکرو مونومرها. ب-متصل شدن پلیمرهای مختلف با استفاده از واکنشهای کوپل شدن . ج-پلیمریزاسیون مونومرها از طریق محلهای فعال ایجادشده بر روی بدنه پلیمر. در کاری کا در رساله مزبور انجام گرفته ، از پلیمریزاسیون زنده رادیکالی کنترل شده برای سنتز کوپلیمر ‏‎s br‎‏ پیوند زده شده با پلی استایرن استفاده نموده و برای این منظور ، ابتدا ‏‎bz-tempo‎‏ سنتز شده است و سپس با استفاده از هیدرولیز ساده این ماده به مشتق هیدروکسیل دار خود تبدیل می گردد ، سپس نیتروکسیل عامل دار با ‏‎sbr‎‏ برومه شده کوپل شده و ایجاد ماکرو آغازگر ‏‎sbr_tempo‎‏ را می نماید. این ماکرو آغازگر می تواند در حضور استایرن و در دمای 120 سانتیگراد پلیمریزاسیون پیوندی کنترل شده را بر روی ‏‎sbr‎‏ انجام دهد.

بوزدایی از ‏‎fuel oil deodorization of fuel oil‎‏
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1381
  کبری رستمی زاده سردرود   داریوش سالاری

مطالعات و بررسی های انجام گرفته نشان می دهد ترکیبات بودار موجود در ‏‎fuel oil‎‏ عمدتا ترکیبات سولفوردار سخت مثل تیوفن، دی متیل بنزوتیوفن و ... بوده و روشهای بوزدایی همچون استخراج با حلالهای اسیدی و بازی ، رقیق کاری با گازولین ، ماسکینگ با بوتیل استات نتایج چندان مطلوبی در بوزدایی از آن نشان نمی دهند.همچنین روش جذب سطحی برای بوزدایی ‏‎fuel oil‎‏ تنها با استفاده از جاذب هایی همچون بنتونیت و توفیت موثر می باشد که در این موارد نیز بعلت اشباع سریع آنها و نیاز به تعویض مکرر جاذب و نیز زمان ماند بالای ‏‎fuel oil‎‏ در ستون روش چندان مناسبی به نظر نمی رسد.براساس آزمایشات انجام یافته روش اکسیداسیون شیمیایی و بعبارتی دسولفوراسیون اکسایشی روش موثری برای بوزدایی از ‏‎fuel oil‎‏ می باشد که طی آن ترکیبات سولفوردار به ترکیبات سولفوردار اکسید شده مثل ترکیبات سولفونی و سولفوکسیدی تبدیل شده و با استفاده از حلال آب از ‏‎fuel oil‎‏ استخراج حذف می گردند.