نام پژوهشگر: مهرداد نغزگوی کهن

بررسی رابطه سن و جنس با گونه های مختلف زبانی در گویشوران تهرانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1387
  سلیمه قدرتی   امید طبیب زاده

فرض بر این است که با زیاد شدن سن گویشوران تهرانی تفاوتهای زبانی براساس جنسیت افزایش می یابد. تفاوت در به کارگیری گونه های مختلف زبانی را در سه گروه سنی 20-25 سال و 40-45 سال و 60-65 سال در چند حوزه شامل تغییرات واجی و قلب و اتباع و پس خوراند کلامی و عبارت احتیاط آمیز و پرسش تاییدی مورد بررسی قرار دادیم. تفاوت در گروه 20-25 سال و 60-65 سال ناچیز و در گروه 40-45 سال تفاوت قابل ملاحظه ای را شاهد بودیم.

بررسی ساختار و معنای صورتهای دوگانساخته در گویشهای سواحل جنوبی دریای خزر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  شهناز ثامنی   مهرداد نغزگوی کهن

فرایند دوگانسازی در این دو زبان تابع قواعد و قوانین جهانی می باشد و جهانی های صوری و معنایی در آنها صدق مینماید.یعنی همواره در تکرار کل یا بخشی از صورت زبانی خصوصیت همخوان و واکه بودن در نظر گرفته میشود.در این فرایند که فرایندی وندافزاست،اصل همسانی با پایه همواره رعایت میگردد و تعداد تکرارها در هر زبان مشخص می باشد. دوگانسازی انواع مختلفی دارد بر اساس جایگاه وند دوگانی و دوگانوند داده های این دو زبان دسته بندی شده اند. صورتهای زبانی دوگانساخته در این دو زبان از نظر معنایی نیز تحلیل گردیده اند. محدویتهای مهم معنایی از جمله رابطه شمول معنایی بین صورت دوگانساخته و صورت پایه مطرح گردیده اند. در باره تغییرات معنایی حاصل از دوگانسازی از جمله افزایش کمیت،افزایش شدت،تحقیر، تحبیب، مفهوم جمع، پراکندگی و ..، بحث شده است.

بررسی تصریف در گویش کردی سنندجی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده زبانهای خارجی 1388
  سارا سهرابی   مهرداد نغزگوی کهن

در پژوهش حاضر به استخراج و توصیف وندهای تصریفی در زبان کردی سنه ای(گویش مردم سنندج، مرکز استان کردستان)پرداخته ایم.روش تحقیق در این پژوهش روش میدانی است و جامعه آماری ما متشکل از 5 نفر زن و 5 نفر مرد با میانگین سنی30 تا 40 سال است. این رساله از 6 فصل تشکیل شده است. در فصل اول به بررسی مواردی چون بیان مسئله،اهمیت تحقیق،پیشینه تحقیق،روش تحقیق ومحدودیتهای تحقیق پرداخته ایم. فصل دوم به بررسی مبانی نظری اختصاص دارد. در این راستا ضمنِ توصیف صرف و مولفه های آن، معیارهای دوازده گانه ی تمایز اشتقاق از تصریف را به دست داده ایم. در آخر این فصل انواع سه رویکرد رایج صرفی در زمینه تصریف و اشتقاق مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل سوم، هر یک از وندهای تصریفی فعل،اسم و صفت را با توجه به ملاکهای عینی دوازده گانه استخراج کرده ایم و تصریفی بودن انها را با این معیارها محک زده ایم. با توجه به شواهد موجود، همانطور که در رویکرد طیفی مطرح شده است، این معیارها نسبی هستند. بدان معنا که بعضی از وندهای تصریفی با بعضی از این ملاکها بیشتر تطابق دارند. ما در اینجا با پیروی از رویکرد طیفی، تصریفی یا اشتقاقی بودن وندها را امری قطعی نمی دانیم. از این جهت بعضی از وندهای تصریفی به سمت تصریفی طیف نزدیکتر هستند و بعضی دیگر به سمت اشتقاقی طیف. در فصل چهارم به بررسی مطابقه های احتمالی بین فاعل با فعل، صفت با موصوف و مضاف با مضاف الیه پرداخته ایم و از نظر وجود این مطابقه ها، زبان کردی سنه ای را با زبان فارسی مقایسه کرده ایم. در فصل پنجم، به تحلیل صرفی و محاسبه بسامد وقوع هر کدام از وندهای تصریفی موجود در داستانی که به زبان کردی است توجه کرده ایم و با رسم نمودار بسامد وقوع هر کدام از وندهای تصریفی در داستان را نشان داده ایم. فصل ششم این تحقیق به جمعبندی و نتیجه گیری مطالب مورد بحث در این پژوهش و ارائه ی پیشنهاد جدید برای تحقیق بیشتر در زبان کردی سنه ای اختصاص دارد.

بررسی رابطه بین زبان و جنسیت در بلاگ های فارسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  داوود شهیدی   محمد راسخ مهند

پژوهش پیش رو تحقیقی است در بررسی رابطه بین زبان و جنسیت و نمود این رابطه در بلاگ های فارسی زبان. با توجه به کمبود مطالعاتی ای که در زمینه بررسی زبانشناختی محتوای اینترنت وجود دارد بر آن شدیم تا بلاگ های فارسی زبان را محل این پژوهش قرار دهیم. برای این کار از بین بلاگ های فارسی زبان موجود در سرویس دهنده بلاگفا، 40 بلاگ به صورت تصادفی انتخاب شدند که 20 مورد آنها متعلق به خانم ها بودند و 20 مورد دیگر متعلق به آقایان. در انتخاب بلاگ ها که به روش تصادفی صورت گرفت، تنها بلاگ هایی انتخاب شدند که در گروه بلاگ های شخصی، یعنی بلاگ هایی حاوی نوشته ها و شرح حال ها و دل مشغولیات شخصی افراد، قرار داشتند. سپس داده های حاصل از این بلاگ ها بر اساس نظریات کریستال، خصوصا نظریه زبان نِت او مورد بررسی قرار گرفتند تا میزان نمود این نظریه ها در بلاگ های فارسی زبان مشخص شود. در مرحله بعد این بلاگ ها از منظر نظریات لیکاف مورد بررسی قرار گرفتند تا مشخص شود که مفاد نظریه لیکاف از جمله مهمترین آن «زبان زنان»، تا چه حد در این بلاگ ها نمود پیدا می کند. در قدم بعدی بلاگ ها از دیدگاه صوری و فنی و کیفیت و کمیت کاربرد نشانه های احساسی (خندانک ها) مورد بررسی قرار گرفتند. پس از این بررسی ها مشخص شد نظریات کریستال و لیکاف تا حد زیادی در بلاگ های فارسی زبان صادق هستند و در این بلاگ ها به خوبی نمود پیدا می کنند خصوصا نظریات لیکاف که به روشنی مبنای جنسیتی تفاوت ها را مشخص می کرد. به لحاظ فنی تفاوت جنسیتی خاصی مشاهده نشد، اما به لحاظ صوری، خصوصا در کاربرد تصاویر در بلاگ ها تفاوت هایی مشاهده شد. در کاربرد خندانک ها نیز تفاوت های کمی مشهود بود که نمی توانست مبنای محکمی برای تفاوت های جنسیتی باشد

سیر تحول اشتقاق در زبان فارسی نو
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  حامد نقاشیان یزدی   راسخ مهند

این پژوهش به بررسی سیر تحول اشتقاق در زبان فارسی نو می پردازد. با مطالعه گزیده ای از متون منثور قرون چهار تا چهارده هجری سیر تحول اشتقاق را مورد بررسی قرار دادیم0 سعی بر آن بوده نسخ کتب منتخب حاوی کمترین اصلاحات و تنظیمات بوده و تقریبا برابر اصل باشند. توضیحاتی نیز در خصوص هر وند آورده شده است. فصل اول را به چارچوب پژوهش اختصاص دادیم. میزان زایش و در واقع توانایی زبان فارسی در خلق توده لغات خاصه لغات علمی که مورد غفلت واقع شده اند و سایر ملاحضات نظری فصل دوم را تشکیل داده است. از هر قرن سه کتاب و از هر کتاب دو هزار واژه به طور تصادفی و پیوسته انتخاب شدند0 در فصل سوم از ضبط وندهایی که زایا نبوده اند و اساساً تشخیص آنها امروزه دشوار و گاهی غیرممکن است خودداری کرده ایم0 گو اینکه در خلال مطالعه با برخی وندهای سترون هم این چنین برخورد کرده ایم؛ منهای زمانیکه این ها برای عموم گویشوران قابل تمیز بوده و احیاناً کاربردی خیلی محدود دارند0 پس از استخراج کلمات اشتقاقی، بسامد وقوع وندها را نسبت به کل واژگان محاسبه کردیم0 ضمناً میزان کاربرد وندها را در گذر زمان مطالعه کردیم. بعضاً کاربرد وندهایی در گذر زمان دستخوش نوساناتی هستند که به روشنی در نمودارها نمایش داده شده اند که شاید بتواند دریچه ای در جهت پژوهشی نو گشوده باشد. انتهای همین فصل گفتنی است نمودارهای مرتبط با میزان کاربرد وندها را ترسیم کرده ایم و به قیاسشان پرداختیم. تقدم ترسیم نمودارها نشانگر فزونی کاربرد آنها در طی قرون مورد بررسی است. مثال هایی هم در جوار نمودارها از استعمال عینی ایشان آورده شده است و در پایان، نتیجه گیری پژوهش به ایجاز در قالب فصل چهارم آورده شد

بررسی صرف در گویش لری شهرستان دورود (لرستان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  سید محمد حسینی   مهرداد نغزگوی کهن

گویش ها و لهجه های پیرامون هر زبان، از کارآمدترین مشخصه ها در بررسی و احیای زبان و فرهنگ هستند، که به دلیل ویژگی های منحصر به فرد کمتر دستخوش تغییر و دگرگونی می شوند. در واقع گویش ها به عنوان یکی از گونه های زبانی، دارای ویژگی های منحصربه فردی هستند که گویشوران آنها، به آن اشراف دارند. آنچه که اهمیت بررسی گویش ها را نشان می دهد، برجسته و مکتوب کردن این ویژگی هاست تا در گذر زمان از نابودی آنها جلوگیری شود. در این پایان نامه نیز با همین رویکرد به بررسی صرف در گویش لری شهرستان دورود (لرستان) پرداخته ایم. تحقیق پیش رو شامل شش فصل است. در فصل اول با عنوان مقدمه، پس از ارائه نکاتی در گویش لری به بیان روش پژوهش و نیز پیشینه تحقیقاتی گویش لری پرداخته-ایم. سپس در فصل دوم به مبحث ملاحظات نظری و چارچوب کاری در صرف پرداخته ایم. به طورکلی در صرف به مطالعه تصریف و واژه سازی (مشتمل بر اشتقاق و ترکیب) می پردازیم؛ ما نیز در فصل های 3، 4 و 5 به ترتیب به این موضوعات پرداخته و در هر مبحث مقایسه های لازم با فارسی معیار انجام شده است. فصل سوم را به صورت تفصیلی به مبحث امکانات تصریف فعل، اسم و صفت در گویش لری اختصاص داده ایم. فصل چهارم به موضوع اشتقاق و یا به عبارت دیگر به وندهای اسم ساز، صفت ساز و قیدساز می پردازد و در حدود چهل وند پرکاربرد مختلف را معرفی می کند. فصل پنجم نیز به موضوع الگوهای ترکیب اسم، صفت و قید مربوط می شود؛ در این فصل عمده ترین الگوها از پرکاربردترین تا کم کاربردترین آنها معرفی و مقایسه شده اند. نکته شایان ذکر در این فصل وجود تشابه کاربردی زیاد در برخی الگوها بین فارسی و گویش لری، و نیز تفاوت بارز در برخی از دیگر الگوهاست. در فصل ششم نیز به جمع بندی و پاسخ به فرضیات پرداخته ایم. نتیجه کلی حاصل شده اینکه، صرف نظر از چند مورد خاص، وندهای اشتقاقی و تصریفی در گویش لری به لحاظ نقش و نوع همچون فارسی عمل می کنند؛ و در خصوص الگوهای ترکیب باید گفت در مقایسه الگوهای گویش لری با فارسی معیار، تفاوت نسبتاً زیادی دیده می شود، که این موضوع قابل توجه است.

بررسی دستگاه دستگاه صرف گویش فیلی(کردی ایلامی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  الهام شفیعزاده   مهرداد نغزگوی کهن

چکیده این تحقیق به بررسی ساختار درونی واژه ها و چگونگی ترکیب تکواژ ها برای ساخت واژه در گویش فیلی می پردازد. این گویش، از زیر شاخه های کردی کلهری یا کردی جنوبی است. روش انجام این تحقیق توصیفی است و شیوه جمع آوری اطلاعات میدانی با استفاده از مصاحبه خواهد بود. هدف از انجام این تحقیق، استخراج وندهای تصریفی، اشتقاقی و الگوهای ترکیب در این گویش است. بنابراین براساس داده های جمع آوری شده از گویشوران این اهداف دنبال شده است. بدین ترتیب که، تصادفی تعدادی گویشور مرد و زن را که سن آنها 40 سال به بالا بوده است، انتخاب کرده و از آنها مصاحبه هایی به عمل آمده است؛ سپس از آنها درخواست شد تا به نقل خاطرات خود و یا حکایات بپردازند. پس از واج -نویسی متون ضبط شده و تهیه ی فهرست هایی از اسم،صفت،فعل،قید و وندهای موجود در این گویش، به بررسی پیکره ی موجود پرداختیم. برای بررسی آماری میزان رخداد وند ها و الگو های مذکور، نگارنده تصادفاً یکی از مصاحبه ها را برگزید و سپس میزان واژه های موجود در آن را محاسبه نمود. سپس از بین این واژه ها که تعداد آنها 1700 واژه بود، واژه هایی را که این وند ها و الگو ها در آنها وجود داشت، جدا کرده و درصد کاربردشان را محاسبه نموده است. در این پژوهش فرض ما بر این بود که، وندهای تصریفی و اشتقاقی و الگوهای ترکیب در گویش فیلی از نظر نوع، تعداد و کاربرد مانند زبان فارسی است. پس از بررسی داه ها به این نتیجه رسیدیم که، علی رغم تمایزات آوایی، زبان فارسی و گویش فیلی از نظر تعداد وندهای تصریفی تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند، اما از نظر کاربرد تا اندازه ای با یکدیگر متفاوت هستند. پس از استخراج وند های اشتقاقی و الگو های ترکیب موجود در گویش فیلی نیز دریافتیم، زبان فارسی و گویش فیلی علی رغم تمایزات آوایی، از نظر نوع و کاربرد وند ها و الگو های ترکیب مشابه یکدیگر عمل می کنند و تفاوت آنها بیشتر در تعداد این دو است.

بررسی صرفی کتاب کنزالاسرار مازندرانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  fعبدالعلی فاضل هریکنده یی   مهرداد نغزگوی کهن

چکیده فارسی کتاب کنزالاسرار مازندرانی شامل مجموعه داستان های عامیانه مازندرانی و نیز ترجمه چند داستان از گلستان سعدی است. این کتاب به زبان مازندرانی نوشته شده است. این کتاب را برنهارد دورن -شرق شناس آلمانی تبار روسی- با کمک میرزا محمد شفیع مازندرانی جمع آوری کرده است. در این رساله، به بررسی صرفی متن منثور این کتاب پرداخته ایم. «صرف» یکی از شاخه های عمده زبانشناسی است که به مطالعه و بررسی ساختار درونی واژه ها می پردازد. با بررسی صرفی زبان، کلیه امکانات واژه سازی، تغییرات صوری در سطح واژه، تغییرات وام-واژه ها یا واژه های قرضی مورد ارزیابی قرار می گیرد. دو مقوله «تصریف» و «واژه سازی» از زیر مجموعه های صرف می باشد. واژه سازی شامل ترکیب و اشتقاق است. تحقیق حاضر نشان می دهد در زبان مازندرانی تکواژهای تصریفی و اشتقاقی مختلفی در ساخت صورت های مختلف واژه ها و ساخت انواع واژه ها استفاده می کند. در این پژوهش، تصریف اسم، صفت و فعل با ذکرمثال ها و نمونه واژه هایی از کتاب کنزالاسرار مورد بررسی قرار می گیرد. وند های تصریفی و وندهای اشتقاقی و تفاوت آن ها بیان شده و کاربرد هر یک را در ساختمان واژه، بررسی می شود. با بررسی میزان کلمات مرکّب نسبت به کلمات تصریفی و اشتقاقی، ثابت می شود که الگوهای ترکیب در این زبان بیشتر از سایر موارد است. میزان ترکیب کلماتی چون اسم، صفت و فعل و تشکیل کلمات مرکّب از موارد تصریفی بکار رفته در کتاب کنزالاسرار، بیشتر است. در تصریف اسم، صفت و فعل، وندهای تصریفی مانند پسوند جمع « ون/-un/ » ، «ها hâ/-/» و « ا / â-/ »و پسوند برتری «تر / ter-/ » و برترین «ترین/ terin-/ » و نیز ابعاد مختلف تصریف فعل، مانند انواع شناسه ها و پی بست ها مورد مطالعه قرار می گیرد. در اشتقاق، وندهای اشتقاقی اسم ساز ،صفت ساز مانند پسوند «کر /k?r-/» ، «ی/-i/» و پسوند « گیری /-giri/ » با ذکر مثال هایی آمده است.

بررسی کلان جاینام های استان گیلان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  مریم الیانی   بختیاری بختیاری

دانشگاه بوعلی سینا مشخصات رساله/پایان نامه تحصیلی عنوان: برسی کلان جاینام ها ی استان گیلان نام نویسنده: مریم آلیانی نام استاد/اساتید راهنما: دکتر رحمان بختیاری نام استاد/اساتیدمشاور: دکتر مهرداد نغزگوی کهن دانشکده ادبیات و علوم انسانی گروه آموزشی: فرهنگ و زبان های باستانی رشته تحصیلی: فرهنگ وزبان های باستانی گرایش تحصیلی: مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد تاریخ تصویب : 24/8/88 تاریخ دفاع: 26/6/90 تعداد صفحات: 70 چکیده: نام های جغرافیایی مجموعه بزرگی از واژگان هستند که در طول قرنها برای نامیدن یک مکان پدید آمده اند. این نامها جاینام(toponym) نامیده می شوند. هر نام جغرافیایی دارای سه نوع ویژگی مکان، پیشینه تاریخی و ساختار است. از این رو می توان گفت جاینام شناسی یا توپونیمی علمی است که در مرکز سه راهی جغرافیا ، تاریخ و زبان شناسی قرار گرفته است. مطالعه در زمانی جاینام ها، موضوع علم زبان شناسی تاریخی است و ریشه شناسی بخش مهمی از جاینام شناسی را تشکیل می دهد. این پایان نامه پس از بیان مقدمه ای در فصل اول،در فصل دوم تعریفی از جاینام و جاینام شناسی و طرحی برای برسی جاینام ارائه می دهد.فصل سوم نگاهی به استان گیلان دارد و سپس کلان کده نام های استان را از لحاظ جغرافیایی، تاریخی و زبانشناختی مورد برسی قرار می دهد. در اینجا کوشش شده برای تعدادی از آنها رشه شناسی علمی ارائه شود و در پایان واژه نامه ای شاملواژه های اوستایی، فارسی میانه، پهلوی اشکانی و جاینام نامه تهیه شده است. واژه های کلیدی: جاینام شناسی ،زبان شناسی تاریخی ، ریشه شناسی ، گیلان، نامهای جغرافیایی

بررسی رده شناسی وزن شعر فارسی بر اساس نظریه وزنی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  پریسا حسینی   امید طبیب زاده

در پژوهش حاضر به بررسی اوزان متحدالارکان در غزلیات حافظ بر اساس نظریه عروض نجفی و نظریهء وزنی بروس هیز پرداخته ایم. در فصل اول ابتدا به بیان کلیات پرداخته ایم. در فصل دوم پیشینه مطالعاتی این پژوهش بیان شده است. در این فصل به پیشینه مطالعاتی این رساله از دو منظر مطالعات عروضی صرف و نیز مطالعات وزن شناختی از منظر زبانشناختی به تفصیل پرداخته شده است. سپس در فصل سوم چارچوب نظری پژوهش شرح و توضیح داده-شده است. در این فصل کلیت نظریه عروضابوالحسن نجفی را پر توضیح داده ایم وسپس به تفصیل، به بیان آن قسمت از نظریه وزنی بروس هیز که مرتبط با وزن شعر می باشد پرداختیم. در فصل چهارم به معرفی اوزان متحد الارکان به کار رفته در اشعار حافظ پرداخته ایم و سپس برای هرکدام از اوزان متحدالارکان به کار رفته در اشعار حافظ، بر روی نمودار توضیحات و توصیفات وزنی و همچنین قواعد مطابقه را که همان ضرورت ها و اختیارات شاعری در نظریه نجفی هستند، آورده ایم. سلسله مراتب وزنی در شعر عروضی فارسی عبارتند از : مصراع، پاره، شطر، پایه و هجا. ساختار پایه در کلمات زبان فارسی از نوع راستگرا است و بر روی نمودارهای وزنی می بینیم که دیگر اجزای سلسله مراتبی در وزن عروضی فارسی نیز راستگرا هستند. بدین ترتیب که اجزای ضعیف وزنی در سمت چپ و اجزای قوی در سمت راست قرار می-گیرند. در فصل پنجم، نیز نتیجه گیری کلی از بحث ارائه شده است. اوزان متحدالارکان در شعر عروضی فارسی به راحتی قابل توصیف در نظریه وزنی می-باشند. در واقع می توان گفت قواعدی که در عروض نجفی تحت عنوان ضرورت های وزنی و اختیارات شاعری عنوان شده است همان قواعد مطابقه در نظریه وزنی هستند که میزان موزون بودن شعر را توصیف می کنند.

بررسی دین یشت ( متن اوستایی، آوا نویسی، ترجمه، توضیحات و واژه نامه)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  جریره اکبرزاده   رحمان بختیاری

دین یشت یا چیستا، شانزدهمین یشت از یشتهای اوستا است. این یشت یکی از یشت های متأخر است و در توصیف و ستایش ایزدبانو چیستا، ایزدبانوی علم و فرزانگی، است. رساله حاضر که به بررسی این یشت اختصاص دارد از 4 بخش تشکیل می یابد . 1- کلیاتی درباره اوستا ، زبان اوستایی ، یشت ها ، دین یشت 2- متن اوستایی دین یشت ، آوانویسی متن اوستایی و ترجمه آن به فارسی 3- تهیه یاداشتهایی در خصوص ساخت و معنی واژه های دشوار اوستایی و اسطوه آن 4- تهیه و تدوین واژه نامه بسامدی دین یشت . با توجه به اینکه از زمان ترجمه اوستا به زبان فارسی بیشتر از نیم قرن گذشته است و از آن زمان تا کنون تحقیقات گسترده ای درباره متون اوستایی ، تصحیح و ترجمه آن به عمل آمده است، و همه این تحقیقات به زبانهای اروپایی انجام گرفته، بنابراین جمع آوری و ارزیابی و ارائه آن در یکجا برای پژوهشگران زبانهای ایرانی از اهمیت خاصی برخوردار است . به پیروی از همین ضرورت جهت ارائه دقیق و منطبق با متن اوستایی کوشش شده است تا همه این تحقیقات جمع آوری و با دید انتقادی بررسی شود.

بررسی توصیفی- درزمانی دستگاه واجی و صرف اسم و فعل در گویش تنگسیری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  محبوبه خلیلی   رحمان بختیاری

گویش تنگسیری یکی از گویش های منطقه جنوب غرب ایران است که تا کنون پژوهش و بررسی زبانی مستقلی در خصوص آن انجام نشده است. هدف از این تحقیق، بررسی درزمانی دستگاه واجی و صرف اسم وفعل در گویش تنگسیری است.شیوه تحقیق توصیفی- تحلیلی و شیوه جمع آوری داده ها میدانی-کتابخانه ای است.مناطق منتخب برای جمع آوری داده ها عبارتند از: روستاهای بوالخیر، خورسهاب، گاهی و عامری.در این پژوهش گویش تنگسیری از دیدگاه نظام آوایی، فرایند های واجی و ساختار فعل و اسم تجزیه و تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نظام آوایی گویش تنگسیری شباهت زیادی به فارسی میعار داردبا این تفاوت که این گویش دارای 23 همخوان است و تنها تفاوت انها با یکدیگر تفاوت واج گونه ای است. ممشخص ترین فرایندهای واجی در گویش تنگسیری را می توان فرایند های چون همگونی، ناهمگونی، حذف،افزایش،قلب، تبدیل،کشش جبرانی و خیشومی برشمرد. همچنین در این پژوهش مباحثی مانند ساخت ماده های مضارع و ماضی، ساخت مصدر و صفت مفعولی،ادات فعلی، انواع فعل از نطر وجه، نمود،ساخت فعل مجهول، صرف فعل های خاص و به صرف اسم پرداخته می شود.

بررسی رده شناختی ساخت فعل از رهگذر وام گیری در زبان های فارسی ، کردی و ترکی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  علی عبدالملکی   مهرداد نغزگوی کهن

این پژوهش، به بررسی رده شناختی ساخت افعال دخیل در زبان های فارسی معیار، کردی سنندجی و ترکی آذری اختصاص دارد و آنرا بر اساس راه کارهای هولگ موس(2009) انجام داده ایم. در فصل اول این پژوهش، به بیان کلیات مربوط به تحقیق پرداخته ایم. فصل دوم، به پیشینه ی تحقیق و ذکر خلاصه ای از کارهای انجام شده تا زمان آغاز این کار، اختصاص دارد. در فصل سوم که مباحث نظری پژوهش می باشد، به موارد و نکات نظری که در کار پژوهش باید بر اساس آن عمل کرد، اشاره شده است. از جمله ی این موارد، راه کارهای اصلی است که هولگ موس(2009) برای برخورد با انواع وام فعل ها در هر زبانی ارائه و طبقه بندی کرده است. در این فصل، به راه کارهای فرعی و دیگر ریزموارد مربوط به بحث وام گیری نیز اشاره شده است. در فصل چهارم، به معرفی اجمالی و کلی سه زبان مورد پژوهش، دست زده ایم. در فصل پنجم، به تجزیه، تحلیل و توصیف داده-های گردآوری شده بر اساس نظریات هولگ موس(2009) در سه زبان مورد نظر پرداخته ایم و میزان کاربرد راه کارهای اصلیِ درج مستقیم، درج غیرمستقیم، درج صیغگان و راه کار همکرد و دیگر ریزراه کارهای نام برده شده در فصل قبل، از جمله ترجمه ی قرضی (گرته برداری) را در این زبان ها با ارائه نمونه هایی از هر قسمت و در هر زبان به صورت منفک، مورد بررسی -قرار داده ایم. موارد جدید جدای از آنچه که در مبانی نظری کار به آنها اشاره شده است را در پایان هر بخش مربوط به هر زبان، بیان کرده ایم. فصل ششم، به نتایج پژوهش اشاره دارد که همان نوع برخورد و استفاده ی از راه کارها در هر زبان هنگام ساخت فعل از واژه های بیگانه و مقایسه ی آنها با هم در آن زبان ها می باشند. بر پایه ی تحلیل داده ها، در زبان های فارسی و ترکی به ترتیب راه کارهای اصلی همکرد و درج غیر مستقیم، بیشترین کاربرد را دارند، اما این توالی در زبان کردی به ترتیب، راه-کارهای اصلی همکرد و درج مستقیم هستند.

روشهای کاربرد عناصر باستانی ومیانه زبانهای ایرانی در واژه گزینی فارسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  زهره فرهنگیان   رحمن بختیاری

تاکنون یک شیوه نامه ساده روان برای بررسی (و یا پذیرفتن زبانهای باستانی) به عنوان یک زمینه سودمند در واژه گزینیِ زبان فارسی نداشته ایم. با این تحقیق که بررسیِ روش هایِ کاربرد عناصر باستانی و میانه زبانهای ایرانی در واژه گزینی فارسی است، روشهای واژه سازی از دوران باستانِ زبان فارسی تا فارسی کنونی آورده و بررسی می شوند. شیوه پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها کتابخانه ای است. هدف از واژه گزینی در زبان فارسی کمک به بالندگی و غنایِ زبان علمی فارسی است. این تحقیق در پنج فصل ارائه شده است که فصل های دوم، سوم و چهارم، شیوه های واژه سازی را در فارسی کنونی، ایرانی باستان (فارسی باستان و اوستایی) و زبانهای ایرانیِ میانه غربی بررسی می کنند. در بخش پایانی، همه روش های واژه سازی نهادینه شده در فرهنگستان زبان و ادب فارسی و همچنین روشهای پیشنهادی برخی صاحبنظران که بطور ویژه به بکاربریِ زبانهای باستانی متوجه بوده اند، برای دستیابی به یک شیوه نامه کلی کارآمد ویژه کاربرد زبانهای باستانی در واژه-گزینی فارسی ارائه می شود. در این راستا روند دگرگونی عناصر زبانی چون دستوری شدگی، دگرگونی های آوایی (واکه، نیم-واکه و همخوان ها) در جدول هایی ارائه می شود. سپس یک جدول کلی این دگرگونی ها و تأثیر آن بر روند ساده شدن عناصر زبانی از ایرانی باستان تا فارسی دری و رسیدن به واژه هایی ساده و کارآمد در چند واژه بررسی می شود.

توصیف دستگاه فعل در گویش هورامی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  حسین سلگی   رحمان بختیاری

هورامی یک گویش گورانی و زیر مجموعه ی شاخه ی زبانی گورانی- زازا است و یکی از گویش های ایرانی شمال غربی به شمار می آید. هورامی گویشی محافظه کار است و ویژگی های آوایی و صرفی کهن را حفظ کرده است، از این رو بررسی ریشه-شناختی این گویش مارا به نکات مهمی در شناخت دقیق تر زبان های ایرانی رهنمون می شود. در این رساله دستگاه فعلی گویش هورامی مورد بررسی قرار گرفته است؛ این بررسی عبارت است از توصیف همزمانی و درزمانی-تطبیقی دستگاه فعلی گویش هورامی، به این ترتیب که در فصل دوم و سوم فرایند صرف و نحو مقوله ی فعل در هورامی توضیح داده شده است و در فصل چهارم فهرست ماده های بسیط فعلی هورامی همراه با داده های ریشه شناختی مورد بررسی قرار گرفته و صورت دوره ی میانه ی گویشی و صورت ایرانی آغازین این ماده ها بازسازی شده است. مواد گویشی این پژوهش از میان گویشوران هورامان لهون جمع آوری شده است.

بررسی مقولات تصریفی فعل در آشوری نو
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  مژگان شجاعی   محمد راسخ مهند

هدف رساله حاضر توصیف مقولات تصریفی فعل شامل زمان، نمود، وجه و مطابقه در زبان آشوری نو (گویش ارومیه) و بررسی نحوه تعامل این مقولات با همگانی های رده شناختی زبان هاست، آشوری یا آرامی به شاخه شمال شرقی زبان های سامی تعلق دارد که تا پیش از فتوحات اعراب در قرن هشتم میلادی برای بیش از یک هزار سال در مقیاس وسیعی در مقام زبان میانجی در خاورمیانه تکلم می شد. با این وجود، این زبان، به رغم پهنه جغرافیایی وسیعی که در دوره های ابتدایی داشت، امروزه تنها در برخی مناطق نظیر جنوب شرق ترکیه، شمال عراق، غرب ایران و شمال شرق سوریه توسط گروه های پراکنده مسیحی، یهودی و مندایی تکلم می شود. گویش های آرامی نو بسته به مکان جغرافیایی همواره در تماس با زبان های دیگر- به عنوان مثال، عربی، ترکی، کردی و فارسی- بوده اند و از زبان های حاکم در منطقه کمابیش تأثیر پذیرفته اند. اما تأثیری که زبان های ایرانی، خصوصاً کردی، بر گویش های آرامی نو بر جا نهاده بسیار وسیع تر و عمیق تر از سایر زبان ها بوده است، به نحوی که در گویش های آرامی نو ویژگی های بیشماری یافت می شود که نظیر آنها را می توان در زبان های ایرانی پیدا کرد. پژوهش حاضر مبتنی بر داده هایی است که عمدتاً از مصاحبه با یک گویشور آشوری ساکن همدان گردآوری شده است، و مشتمل بر پنج فصل است. فصل اول به معرفی زبان آرامی(آشوری نو)، طرح پرسش ها و فرضیه ها و توصیف ساختار رساله اختصاص دارد. در فصل دوم به عنوان پیشینه مطالعات به ارائه پژوهش های انجام شده در باب گویش های آشوری نو (آرامی نو) پرداخته می شود. فصل سوم به شرح نظام خطی، نظام واجی، مقوله های دستوری ضمیر، اسم، صفت، عدد، قید، حروف اضافه، پیوندها، فعل و توالی کلمه در گویش ارومیه تخصیص یافته است. در فصل چهارم به تحلیل رده شناختی نشانه های تصریفی در مقولات زمان، نمود، وجه و مطابقه پرداخته می شود. مقولات تصریفی زمان، نمود بر مبنای بررسی رده شناختی دال(1985) بررسی می شود. فصل پنج به ارائه یافته ها و نتایج پژوهش اختصاص دارد. فرضیه مطرح شده در رساله این بود که ویژگی های مقولات تصریفی فعل در گویش ارومیه در راستای همگانی های رده شناختی زبان هاست. برآیند توصیفی داده ها حاکی از آن بود که برخلاف گرایش کلی در زبان ها، که پسوندافزایی رایج تر از پیشوندافزایی است، گویش ارومیه با توالی vo بیشتر از پیشوندافزایی در نشان دادن مقولات زمان، نمود و وجه بهره می گیرد و تنها در یک مورد استفاده از پسوندافزایی مشاهده شد. با این وجود، مسیر دستوری شدگی مقولات زمان و نمود همگام با سه مسیر تکوینی مطرح شده از سوی بایبی و دال است. نشانه های مطابقه مشتمل بر نشانه های مطابقه فاعلی و مفعولی است که به صورت پسوند تجلی می یابند. حضور مطابقه فاعلی در همه بافت های نحوی اجباری است، اما مطابقه مفعولی حساس به معرفگی است و فعل تنها با مفعول معرفه ارجاع متقابل دارد.

بررسی ساختهای همپایه در زبانهای فارسی، ترکی و کردی از دیدگاه رده شناسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  جلال احمدخانی   مهرداد نغزگوی کهن

این پژوهش، به بررسی ساختهای همپایه در زبان های فارسی معیار، کردی سنندجی و ترکی آذری از نظر رده شناسی و بر اساس دیدگاه هسپل مت(2004) اختصاص دارد. در فصل اوّل این پژوهش، به بیان کلیات مربوط به تحقیق پرداخته ایم. فصل دوم، به پیشینه ی تحقیق و ذکر خلاصه ای از کارهای انجام شده، اختصاص دارد. فصل سوم شامل فهرست همپایه سازها، انواع ساخت های همپایه، جایگاه همپایه سازها و شباهت ها و تفاوت های بین این سه زبان در ساختهای همپایه است. در فصل چهارم، پس از ارائه توضیحی مختصر از زبان های مورد پژوهش، به تجزیه و تحلیل و توصیف داده های جمع آوری شده پرداختیم تا به رایج ترین نوع همپایگی، جایگاه همپایه سازها و انواع همپایه سازها در این زبان ها دست یابیم. درفصل آخر با توجّه به داده ها ، به مقایسه ی ساختهای همپایه و شباهت ها و تفاوت های آنها پرداخته شده است. از این رهگذر رایج ترین همپایه سازها و راهکارهای همپایگی در سه زبان معرفی شده است. به طور خلاصه، به ترتیب –o و –u رایج ترین همپایه ساز عطفی در فارسی و کردی است و در زبان ترکی نیز همجواری غالب ترین راهکار همپایگی می باشد. مهمترین همپایه سازهای تقابلی مورد استفاده در زبان های فارسی و کردی و ترکی هم به ترتیب عبارتند از: «امّا»، «wale» و «a:mma:». مهمترین همپایه ساز انفصالی در هر سه زبان «یا» می باشد. دیگر ساختار همپایگی موجود در این زبانها همپایگی «علّی» است. زبان های مورد بررسی علاوه برهمپایه سازهای یگانه، از همپایه سازهای دوگانه نیز استفاده می کنند، که تقریباً به صورت یکسان دراین زبان ها کاربرد دارند.

بررسی پیکره بنیاد روابط معنایی در اسامی مرکب فارسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  اعظم عبدالملکی   مهرداد نغزگوی کهن

این پژوهش، به بررسی پیکره بنیاد روابط معنایی در اسامی مرکب فارسی اختصاص دارد و آن را بر اساس راه کارهای گنیه و شابن(1997) انجام داده ایم. در فصل اول این پژوهش، به بیان طرح پژوهشی پرداخته ایم. فصل دوم، به پیشینه ی تحقیق و ذکر خلاصه ای از کارهای انجام شده تا زمان آغاز این کار، اختصاص دارد. در فصل سوم که مباحث نظری پژوهش می باشد، به موارد و نکات نظری ای که در کار پژوهش باید بر اساس آن عمل کرد، اشاره شده است. از جمله ی این موارد، روش کاری است که گنیه و شابن(1997) برای برخورد با انواع اسامی مرکب ارائه و طبقه بندی کرده است. در این فصل، به تعریف واژه های اصلی و ملاک های تشخیص کلمه ی مرکب نیز اشاره شده است. در فصل چهارم، به تجزیه، تحلیل و توصیف داده های گردآوری شده بر اساس نظریات گنیه و شابن(1997) در زبان فارسی پرداخته شده و نمونه های اسامی مرکب اسم- اسم ، صفت- اسم و اسم- صفت در انواع هسته آغاز و هسته پایان در پیکره ی فرهنگ روز سخن در مورد زبان فارسی ارائه شده است . فصل پنجم، به نتایج پژوهش اشاره دارد و در آن میزان کاربرد انواعِ روابط معنایی درج شده و آن را با زبان انگلیسی که نتیجه ی کارِ گنیه و شابن بود، مورد مقایسه قرار داده ایم. روابط معنایی مشترک و نیز موارد خاصٌ هر یک از زبان های فارسی و انگلیسی را بیان کرده و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که اگرچه در زبان فارسی تنوع روابط معنایی بیشتری میان اجزای اسم مرکب دیده می شود امّا در کل هم پوشانی بالایی از نظر بسامد روابط مشترک در زبان فارسی با زبان انگلیسی وجود دارد.

بررسی سلسله مراتب نشانداری در زبانهای ایرانی نو شمال غربی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  مسعود محمدی راد   محمد راسخ مهند

سلسله مراتب نشانداری درجات قراردادی شدن بسامد کنش عناصری را نشان می دهد که حوزه های معنایی و یا دستوری یکسان دارند. به عنوان مثال در حوزه ی شمار، اسامی مفرد بسامد بیشتری نسبت به اسامی جمع و اسامی جمع بسامد بیشتری نسبت به اسامی مثنی دارند، در سلسله مراتب حالت، حالت فاعلی بسامد بیشتری نسبت به حالت رایی و برایی دارد و در سلسله مراتب جنس، بسته به زبان، یا جنس مذکر بی نشان است یا جنس مونث. حال، اگر ترکیبی از ویژگی های صرفیِ جنس و حالت را در سلسله مراتب شمار در نظر بگیریم، انتظار می رود شمار مفرد تمایزهای صرفی بیشتری را در سطح زبان ها در خود حفظ کرده باشد. به عنوان مثال، ضمایرفاعلی سوم شخصِ زبان انگلیسی در شمار مفرد (he, she, it) تمایز جنس را در خود دارند، اما در شمار جمع (they) تمایز جنس را نشان نمی دهند. هدف پایان نامه حاضر بررسی سلسله مراتب نشانداری در صرف اسم و ضمیر زبان های ایرانی نو شمال غربی شامل کردی سورانی، کرمانجی، تالشی، تاتی، گیلکی، هورامی، مازندرانی ، بلوچی و زازاکی است. همچنین، برای تکمیل بحث درزمانی از صرف اسم و ضمیر زبان های اوستایی، فارسی باستان، فارسی میانه و پارتی نیز استفاده شده است. اصل کاستن صورت های هاوکینز (2004) مبنای تعیین موارد نشانداری در صرف اسم و ضمیر این زبان ها بوده است. این اصل با استفاده از پیش بینیِ فهرست صرفی و پیش بینی تمایزهای کاهنده به بررسی موارد نشانداری در صرف اسم و ضمیر زبان ها می پردازد. بر اساس پیش بینی فهرست صرفی، اگر قرار باشد، به عنوان مثال، در سلسله مراتب حالت تلفیق صورت گیرد، این تلفیق حالت باید در مراتب پایین سلسله مراتب حالت، یعنی حالت برایی صورت گیرد و این حالت باید در حالت رایی ادغام شود. بر اساس پیش بینی تمایزهای کاهنده، در سلسله مراتب شمار، تمایزهای صرفیِ جنس و حالت در شمار مفرد بیشتر از شمار جمع است. در سلسله مراتب حالت تمایزهای صرفی جنس و شمار در حالت فاعلی بیشتر از حالت رایی و برایی است و در سلسله مراتب جنس، بسته به زبان، تمایزهای صرفی در جنس مذکر یا مونث بیشتر است. در بررسی پیش بینی فهرست صرفی در مقوله اسم و ضمیر زبان ها، داده های همه زبان ها حاکی از رعایت الگوهای مجاز تغییر در الگوی حالت است و هیچ کدام از زبان-های مورد مطالعه در این تحقیق از الگوهای مجاز حالت تخطی نکرده اند. بررسی پیش بینی فهرست صرفی در زبان-هایی که ساخت کنایی گسسته دارند، نشان می دهد که بجز در ساخت های کنایی بی نشان در هورامی، در سایر زبان ها از تغییرات مجاز در الگوی حالتِ زبان های کنایی تبعیت شده است. بررسی پیش بینی تمایزهای کاهنده در ضمیر سوم شخص زبان های مورد مطالعه نشان می دهد که در سلسله مراتب شمار، تمایزهای صرفیِ جنس و حالت در شمار مفرد یا بیشتر از شمار جمع است یا با آن مساوی است. در سلسله مراتب حالت، به جز در زبان های فارسی باستان (احتمالاً به دلیل پیکره محدود زبانی)، کرمانجی، بلوچی و گویش های ابراهیم آبادی، دانسفانی و خیارجی از زبان تاتی، در سایر زبان ها تمایزهای صرفی در حالت فاعلی یا بیشتر از حالت رایی و برایی است یا با آنها مساوی است و در سلسله مراتب جنس، داده های زبان هایی که جنس دستوری را حفظ کرده اند، حاکی از حفظ تمایزهای صرفی بیشتر یا برابر در جنس مذکر نسبت به جنس مونث است. بررسی پیش بینی تمایزهای کاهنده در صرف اسم زبان های مورد مطالعه نشان می دهد که در سلسله مراتب شمار، بجز در مرحله ی دوم ایرانی میانه غربی، در سایر زبان ها تمایزهای صرفی در شمار مفرد یا بیشتر از شمار جمع است یا با آن برابر است. در سلسله مراتب حالت در زبان های اوستایی، فارسی باستان، زازاکی، کرمانجی، مراحل اول و دوم ایرانی میانه غربی و بلوچی تمایزهای صرفی در حالت فاعلی کمتر از حالت های رایی و برایی است که منطبق با پیش بینی تمایزهای کاهنده نیست. در سایر زبان ها، تمایزهای صرفی در حالت فاعلی یا بیشتر از حالت های رایی و برایی است یا با آنها یکی است. در سلسله مراتب جنس تمام زبان هایی که تمایز جنس را دارند، تمایزهای صرفی در جنس مذکر یا بیشتر از جنس مونث است یا با آن برابر است که نشان می دهد جنس مذکر بی نشان است.

مقایسه ساخت مورایی در هجاهای فارسی رسمی معیار و فارسی گفتاری تهرانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  سیده عاطفه بقایی   امید طبیب زاده

در بخش نخست این پژوهش به بررسی الگوی وزن هجا در زبان فارسی رسمی، براساس میزان انرژی و دیرش کل هجا و در بخش دوم، به بررسی همبسته ی صوت شناختی دو طبقه ی طبیعی واکه های بلند و کوتاه در زبان فارسی رسمی پرداختیم. پژوهش حاضر را به صورت آزمایشگاهی و در محیط نرم افزار پرات با داده های برگرفته از زبان فارسی رسمی و با استفاده از گویشور زن تحصیل کرده و براساس چارچوب نظری متیو گوردون انجام داده ایم. به منظور بررسی الگوی وزن هجا، تعداد 540 هجا با الگوهای ساخت هجایی متفاوت مورد تحلیل قرار گرفت و به منظور بررسی همبسته ی صوت شناختی دو طبقه ی طبیعی واکه های زبان فارسی رسمی، تعداد 180 جفت کمینه مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل های آماری مورد استفاده در پژوهش براساس آزمون نرمال استاندارد صورت گرفته است و از نرم افزارهای اکسل و اس پی اس اس به منظور محاسبات آماری استفاده گردید. این پژوهش مشتمل بر 5 فصل می باشد. فصل اول به بررسی اهداف، فرضیه ها و روش پژوهش، فصل دوم به مطالعات پیشین، فصل سوم به چارچوب نظری، فصل چهارم به تجزیه و تحلیل داده ها و فصل پنجم به نتایج اختصاص یافته است. نتایج بدست آمده براساس تحلیل های آماری به صورت زیر می باشد:الگوی وزن هجا در زبان فارسی رسمی در سطح معنی داری 0.01 به صورت زیر ارائه گردید: cv<cv<cvc=cvc<cvcc=cvcc همبسته ی صوت شناختی دو طبقه ی طبیعی واکه ها در زبان فارسی رسمی در سطح معنی داری 0.01 انرژی بدست آمد.

مطالعه آماری اوزان در دیوان های شمس، رودکی، خاقانی و بیدل و بررسی تحول اختیارات شاعری در آنها در چارچوب نظریه تکرار فب و هله(2008)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  مایده السادات میرطلایی   امید طبیب زاده قمصری

پژوهش حاضر به بررسی آماری اوزان شعر فارسی در دیوان های کلیات شمس تبریزی (فروزانفر، 1378)، رودکی (نفیسی، 1388)، خاقانی (سجادی، 1338) و بیدل دهلوی (سرورمولایی، 2007)می پردازد. اینکه چه اوزانی در چه زمانی و توسط کدام شاعر وارد فهرست اوزان شعر فارسی شده است اطلاعات ما را دربار? تحولات تاریخی زبان و ادبیات فارسی زیاد می کند. فاید? دیگر چنین تحقیقی این است که تحول اختیارات شاعری را در طول تاریخ آشکار می کند و از طریق مقایس? اختیارات جدید و قدیم، سیر تحولات صوری این زبان و شعر را آشکار می کند. از مهم ترین ویژگی های این کار این است که مطلع هر غزل را در برنام? اکسل مدخل کردیم و در مقابل آن اطلاعاتی چون شمار? غزل، وزن، نام سنتی و تقطیع جدید، ردیف و قافیه را ذکر کردیم. استفاده از برنام? اکسل این امکان را به ما می دهد که بتوانیم تعداد هر وزن، غزلیاتی را که به هر وزن سروده شده، انواع ردیف و قافیه و. را به سرعت و با دقت بسیار بالا محاسبه کنیم. هدف این پژوهش بررسی آماری اوزان شعر فارسی در قرون مختلف و نمایش اوزان پرکاربرد قصاید و قطعات رودکی، غزلیّات شمس، غزلیّات خاقانی و غزلیّات بیدل در نظری? تکرار فب و هله (2008)است. از مزایای این طرح می توان به تحلیل آماری اوزان و دستیابی به اوزان مطبوع هر قرن و تهی? فرهنگ دقیق اوزان شعر فارسی همراه با امکاناتی همانند روش جستجوی آسان، دستیابی آسان به اشعار سروده شده به وزنی خاص و طبقه بندی اوزان بر اساس عروض جدید و استفاده از این امکانات در آموزش وزن شعر فارسی به غیر فارسی زبانان بهره جست.

تفکیک زبان شهرنشینان دشت مغان براساس لایه های اجتماعی و تعیین زبان وجهه دار آذری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1385
  احمد فرهمند   امید طبیب زاده

چکیده ندارد.

بررسی رده شناختی گویش های ایرانی منطقه سیمینه رود شهرستان بهار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1385
  حسین عبدالملکی   مهرداد نغزگوی کهن

چکیده ندارد.

درک معنای ضمنی در جامعه فارسی زبان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1386
  سپیده چوبی انزلی   محمد راسخ مهند

چکیده ندارد.

مفعول نمایی افتراقی در منتخبی از زبانهای ایرانی نو شمال غربی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1387
  راحله ایزدی فر   محمد راسخ مهند

چکیده ندارد.

تحول تصریف فعل در فارسی جدید
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1387
  عمران نبی پور   مهرداد نغزگوی کهن

چکیده ندارد.

بررسی کلان جاینام های استان همدان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1387
  محمد مهدی احدیان   رحمان بختیاری

چکیده ندارد.

بررسی تاریخی، زبان شناسی مکان های کهن استان لرستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1387
  علیرضا باژدان   بهزاد معینی سام

چکیده ندارد.

فرهنگ ظرفیت افعال فارسی بر اساس دستور وابستگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1387
  مهربانو سیف اللهی   امید طبیب زاده

چکیده ندارد.

دستوری شدگی در فارسی میانه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  آسیه کمالی دولت آبادی   مهرداد نغزگوی کهن

دستوری شدن فرآیندی است که طی آن عناصر واژگانی به صورت عناصر دستوری درمی آیند و یا با گذشت زمان دستوری تر می شوند. این فرآیند همواره با مقیدتر شدن اجزاء زبانی همراه است. واحدهای زبانی هنگام تغییر در مسیر دستوری شدن یا بیشتر دستوری شدن، از مراحل معینی تبعیّت می کنند و آن ها را با ترتیب خاصی پشت سر میگذارند: «جزء واژگانی آزاد > کلمه نقشی > واژه بست > وند تصریفی». بنابراین عناصر واژگانی زبان از قبیل اسم، فعل و صفت به عناصر دستوری از قبیل نشانه حالت ، نشانه نمود، نشانه مفعول و فعل کمکی بدل می شوند. این پژوهش نشان می دهد که برخی عناصر واژگانی در زبان های ایرانی باستان، از قبیل حروف اضافه پیشین یا پسین، قید و فعل که جایگاه مستقلی در جمله داشته اند، به عناصر دستوری همچون وند، نشانه و فعل کمکی بدل گشته اند. در ادامهء این روند بازتحلیل و مقیدسازی در فارسی میانه می توان به نمونه های دیگری نیز اشاره کرد که عناصر دستوری خصوصیت دستوری خود را از دست می دهند و به صورت عنصری مقید در می آیند؛ مانند پیشوندهای اشتقاقی که بر سر فعل می آیند و فعل پیشونددار می سازند. سرانجام چنین نتیجه گیری شده است که مطالعه جامع و کامل دستوری شدن در زبان فارسی میانه و زبان های دوره های دیگر این زبان می تواند به شناخت همگانی های این فرآیند منجر گردد.