نام پژوهشگر: ستاره مجیدی
بیتا احمد علی نژاد مریم ایرجی
بشر در دنیای امروز ممکن است در هر مکان و زمانی، با حجم انبوه تبلیغات مواجه شود .تبلیغ کنندگان سعی دارند در دل و ذهن ما نفوذ کنند و بدین وسیله ما را قانع سازند از محصولات یا خدمات آنان استفاده کنیم .این پایان نامه، تبلیغات تلویزیون ایران را از بعد زبان تبلیغ و فنون اقناع مورد بررسی قرار می دهد و به دو پرسش پاسخ می دهد : 1) در تبلیغات از چه ابزارهای زبانی و روابط معنایی می تواند استفاده شود؟ 2) ابزارهای زبانی استفاده شده در تبلیغ از کدام فنون اقناع بیشتر استفاده می کنند؟ فرضیه های پژوهش شامل موارد ذیل هستند : 1) در تبلیغات از ابزارهای زبانی و روابط معنایی مانند: شعر، ضرب المثل، هم آوایی، تکرار، کلمات دارای بار معنایی مثبت استفاده زیادی می شود. 2) به نظر می رسد ابزارهای زبانی استفاده شده در تبلیغ بیشتر از تکرار و بازی با واژگان استفاده می کنند. در این پژوهش 50 تبلیغ تلویزیونی بررسی شده است. طبق بررسی های صورت گرفته، در پاسخ به فرضیه اول پژوهش، به نظر می رسد در تبلیغات از ابزارهای زبانی و روابط معنایی
سید وحید دشتیان مقدم منصور فهیم
در این پژوهش به بررسی بار معنایی در خصوص بیماران آلزایمری خفیف و متوسط فارسی زبان از دیدگاه عصب شناسی زبان خواهیم پرداخت. هدف اصلی از انجام این تحقیق بررسی اختلالات زبانی ناشی از این بیماری در حافظه معنایی بیماران می باشد. جامعه مورد بررسی شامل 40 فرد فارسی زبان مبتلا به بیماری آلزایمر بوده که از این تعداد 20 نفر را زنان و 20 نفر را مردان تشکیل می دهند. رده سنی همه بیماران بالای 60 سال بوده و میانگین سطح تحصیلی بین دو گروه زنان و مردان با هم مطابقت دارند. از سوی دیگر تعداد 10 فرد سالم و بالغ که از لحاظ سن و تحصیلات با گروه آزمونی مطابقت دارند ، به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شدند. پرسشنامه آزمون شامل 10 بخش بوده و از آزمون های زبان پریشی فارسی و زبان پریشی نامیدن اثر دکتر رضا نیلی پور برگرفته شده که البته چند بخش نیز به پرسشها افزوده گردیده است . نتایج حاصله نشان می دهند که بیماران آلزایمری در هر دو مرحله خفیف و متوسط ، در حوزه درک کلمات و درک حرکات مفهومی بیشترین میزان اختلال و در شناخت اندام بدن کمترین میزان اختلال را از خود نشان دادند.
نرگس تقی پور صمیمی مریم ایرجی
این پایان نامه با موضوع «بررسی رابطه ی شمول معنایی در پنجاه غزل از دیوان حافظ» در «پنج فصل» تدوین گردیده است. به این شکل که «فصل اول: مقدمه»، «فصل دوم: پیشینه ی تاریخی تحقیق»، «فصل سوم: روش شناسی»، «فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها» و «فصل پنجم: نتیجه گیری» می باشد. هدف از انجام این پایان نامه بدین گونه بوده است که یک کار تحقیقی انجام گیرد که از طریق آن هم بتوان رابطه ی شمول معنایی را آنگونه که هست مطرح ساخت و به اهمیت و ارزش این رابطه پی برد و هم بتوان به حفظ اصالت، ارزش، اهمیت و نقش اشعار حافظ و در نهایت زبان فارسی کمک کرد. با توجه به موضوع این پایان نامه، شرکت کنندگان در تحقیق حاضر عبارتند از: «کتب»، «پایان نامه ها» و «سایت های اینترنتی». لازم به توضیح است که در این تحقیق از تعداد «پنجاه غزل» از «دیوان حافظ» استفاده شده که در واقع داده های مورد استفاده در این تحقیق هستند که ملاک و نحوه ی گزینش این «پنجاه غزل» به این صورت بوده که پژوهشگر سعی داشته غزل هایی را انتخاب نماید که «رابطه ی شمول معنایی» در آنها نمایان تر و قابلیت تفهیم و درک بیشتری داشته باشد. این تحقیق به شیوه ی «توصیفی- تحلیلی» انجام گرفته است. با توجه به سوالات و فرضیات مطرح شده در تحقیق حاضر این نتیجه حاصل شد که رابطه ی شمول معنایی در دیوان حافظ مشاهده شده، به گونه ای که می تواند به فهم بهتر و بیشتر این مفهوم (شمول معنایی) کمک کرده و تأثیر بسزایی در حوزه ی معنی شناسی و زبان شناسی داشته باشد، و نیز برای درک بهتر دیگر روابط مفهومی از جمله جزء واژگی، عضو واژگی و واحد واژگی مفید باشد و در نهایت به حفظ ارزش اشعار زبان فارسی مخصوصاً اشعار حافظ کمک کند. در ضمن تعداد و درصد روابط شمول معنایی و واژگان یافت شده در «پنجاه غزلِ» مذکور به شرح زیر می باشند: روابط شمول معنایی= 129، روابط شمول معنایی همنام= 12 (30/9%)، روابط شمول معنایی ناهمنام= 117 (69/90%) کل واژگان= 631، واژگان شامل=129 (44/20%)، واژگان زیر شمول= 286 (32/45%)، واژگان هم شمول= 216 (23/34% )
سامره نصیری بوسجین مریم ایرجی
کودکی که قدم به دبستان می گذارد تقریباً تمام قواعد دستوری زبان مادری اش را می داند آنچه کودک از این زمان از جهت گسترش زبان فرا می گیرد قواعد دستوری تازه نیست بلکه اقلام واژگانی تازه است. در حقیقت آنچه ما در دبستان به کودک می آموزیم در جهت گسترش واژگان اوست زیرا تنها از این راه است که ما می توانیم به وی توانایی آن را ببخشیم که اندیشه خود را بر زبان آورد. یکی از مهم ترین و رایج ترین منابع تحقق یادگیری موثر و پایدار در کشورمان کتاب های درسی هستند. هدف از این پژوهش نشان دادن حوزه های معنایی استفاده شده در کتاب های فارسی دوره دبستان بوده و همچنین بررسی توزیع واژگانی آن می باشد. پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی انجام شده است و روش گردآوری داده های مورد استفاده در این پژوهش روش کتابخانه ای بوده است. ابتدا کلیه متن های موجود در کتاب های بخوانیم و بنویسیم مقاطع اول تا پنجم ابتدایی مورد بررسی قرار گرفت. واژگان (اسم، فعل و صفت) در مقولات جداگانه و در حوزه های معنایی مختلف استخراج و طبقه بندی شدند و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. بسامد اسم های درج شده در کتاب های بخوانیم و بنویسیم پنج مقطع 5858 واژه است که در مجموع از این تعداد 482 واژه مربوط به پایه اول و 964 واژه مربوط به پایه دوم و 993 واژه مربوط به پایه سوم و 1606 واژه مربوط به پایه چهارم و 1813 واژه مربوط به پایه پنجم می باشد. بسامد فعل های درج شده در کتاب های بخوانیم و بنویسیم پنج مقطع 3919 واژه است که در مجموع از این تعداد 299 واژه مربوط به پایه اول و 647 واژه مربوط به پایه دوم و 800 واژه مربوط به پایه سوم و 1100 واژه مربوط به پایه چهارم و 1073 واژه مربوط به پایه پنجم می باشد. بسامد صفت های درج شده در کتاب های بخوانیم و بنویسیم پنج مقطع 1856 واژه است که در مجموع از این تعداد 109 واژه مربوط به پایه اول و 271 واژه مربوط به پایه دوم و 329 واژه مربوط به پایه سوم و 534 واژه مربوط به پایه چهارم و 618 واژه مربوط به پایه پنجم می باشد. فرضیه های ارائه شده عنوان می دارند که اسم ها در حوزه معنایی "واژه های انتزاعی" ، فعل ها در حوزه معنایی" افعال مختص انسانی" و صفت ها در حوزه معنایی"خصوصیات ظاهری" از بسامد وقوع بالاتری برخوردار هستند. در نهایت با توجه به تحلیل و آمار به دست آمده ، در بررسی اسم ها ،"واژه های انتزاعی" بیشترین بسامد وقوع را در همه پایه ها به جز پایه اول داشتند. در بررسی فعل ها ،"اعمال مختص انسان" در هر پنج پایه همواره بیشترین درصد فراوانی را به خود اختصاص داده است و در بررسی صفت ها تنها در پایه اول صفت های" خصوصیات ظاهری" بیشترین تعداد را دارا می باشند، بنابراین فرضیه اول و دوم پژوهش ثابت شدند ولی بر خلاف تصور فرضیه سوم ثابت نشد.