نام پژوهشگر: فضل الله عمادیان

تعیین ارزش تفرجی پارک جنگلی ناهارخوران با استفاده از روشهای ارزش گذاری مشروط و هزینه سفر فردی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  ایلارا باقری طالقانی   حمید امیرنژاد

عدم توجه به منایع طبیعی به خصوص جنگلها می تواند دربرگیرنده مسایلی باشد که مجموعه برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور را با مخاطره جدی روبرو سازد. تحقیق و پژوهش به عنوان یکی از ابزارهای اولیه و مهم، نقش ویژه ای را در فرآیند مدیریت منابع طبیعی ایفا می کند. با توجه به این امر، شناخت و ارزش گذاری کارکردها، خدمات و کالاهای اکوسیستم جنگلی ضروری می باشد. با توجه به نقش منابع طبیعی بویژه پارک های جنگلی در حمایت از رفاه انسانی، اصلاح شاخص های توسعه پایدار و مطالعه اندک در زمینه ارزش گذاری خدمات زیست محیطی و اکولوژیکی جنگل، این مطالعه به ارزش گذاری پارک جنگلی ناهارخوران با استفاده از روش های ارزش-گذاری مشروط و پرسشنامه گزینش دوگانه دو بعدی و یک و نیم بعدی و روش هزینه سفر پرداخته است. داده های مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه حضوری با 500 بازدیدکننده جمع آوری شده است. بدین منظور، از مدل (cvm) و (tc) تحلیلی لاجیت استفاده و بر پایه روش حداکثر درست نمایی، شاخص های این مدل برآورد و ارزیابی شده اند. نتایج حاصل مبین این مهم است که میانگین تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان جنگلی ناهارخوران در روش ارزش گذاری مشروط با استفاده از فرمت دوگانه دو بعدی 9991/38 ریال و با استفاده از فرمت دوگانه یک و نیم بعدی 10473/98 ریال برای هر بازدید برآورد شده است. در روش (tc) نیز تابع تولید سفر با فرم تابع خطی برآورد شد. نتایج نشان داد که متغیرهای هزینه سفر و درآمد افراد برتعداد بازدیدهای آن ها به ترتیب اثر منفی و مثبت معنی دار داشتند. مازاد مصرف کننده ی فردی از طریق انتگرال گیری از معادله ی تقاضا به دست آمد. به طوری که مازاد مصرف کننده برای هر فرد 1252626 ریال و ارزش تفریحی سالانه پارک ناهارخوران با توجه به بازدید سالانه 2000000 نفر حدود 2505253510000 ریال محاسبه شد. از آنجا که ارزش تفریحی فوق، مقدار قابل توجهی میباشد، لزوم حفاظت، توسعه و بهبود کیفیت و امکانات پارک آشکار میشود. همچنین نتایج حاصل از این مطالعه میتواند در تعیین قیمتهای ورودیه مناسب مورد استفاده قرار گیرد.

ارزیابی نتایج حاصل از کاشت کاج چتری (بادامی) در نواحی ساحلی بحر خزر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان 1371
  بهرام نوش آفرین   فضل الله عمادیان

با توجه به خواهشهای اقلیمی این گونه و مقایسهء ویژگی اقلیمی حوزهء مدیترانه با مشخصات اقلیمی مناطق تحت مطالعه نتیجه گرفته میشود که مناسب ترین رویشگاه از نظر آب و هوایی برای توسعهء کشت این درخت منطقهء توشن می باشد. مناطق زاغمرز و شهر پشت در درجات بعدی قرار می گیرند. از طرف دیگر با توجه به اینکه یکی از فاکتورهای مهم در رشد موثر این گونه عوامل ادافیکی رویشگاه می باشد، باین نتیجه می رسیم که منطقهء زاغمرز از نظر ادافیکی شرایط بهتر و سپس مناطق شهر پشت و توشن در درجات بعدی قرار می گیرند. 5-2 پیشنهادات 1 - هرچه سریعتر دخالت های پرورشی با توجه به اقتضای سن توده با سیکلهای متناسب و ملحوظ داشتن نکات فنی جنگلشناسی و سرشت اکولوژیکی گونه در آن صورت پذیرد. 2 - چون توده های توشن و زاغمرز بلحاظ مرغوبیت فنوتیپی عمدتا" سیلندریک و شاداب با تاجهای متقارن می باشند بهتر است برای ایجاد محوطه های بذرگیری در نظر گرفته شوند. 3 - در صورت نظر مساعد به موضوع مذکور در بند 2 توصیه میشود که به منظور جلوگیری از توسعهء آتش سوزی های احتمالی، داخل توده های کاج بادامی مناطق زاغمرز و توشن شمالی بصورت چند ردیف ، توسط گونه های پهن برگ مناسب جنگلکاری شود. 4 - در تودهء شهر پشت دخالته ای بطئی پرورشی در طول حیات درختان انجام پذیرفته ولی این دخالتها بر اساس معیار و ضوابط خاص و تکنیکهای پرورشی جنگل صورت نگرفته است و هم اکنون تاجهای درختان درهم فرو رفته و وضعیت بسیار نامطلوبی را بوجود آورده اند. لذا توصیه میشود در صورت تمایل به نگهداری این توده تاسن دیر زیستی فیزیولوژیکی، دخالتهای پرورشی در آن حتما" صورت پذیرد. 5 - توصیه میشود که پیرامون عرصه های جنگلکاری شده با گونهء کاج چتری در مناطق توشن و زاغمرز به منظور حفظ و جلوگیری از هر گونه تجاوزات با تور سیمی حصار کشی شود. 6 - از کشت گونه مذکور در شیب های جنوبی و شرقی مناطقی که ریزش جوی آنها از 700 میلیمتر کمتر است جدا" خودداری شود. 7 - چنانچه هدف از جنگلکاری با گونهء کاج چتری استحصال چوب تونلی باشد میتوان فواصل کاشت را کم (5ˆ2 5ˆ2 متر) در نظر گرفت و اگر چنانچه هدف تولید اقتصادی بذر باشد، فواصل کاشت را 4 4 متر در نظر گرفت . این فواصل در مراحل بعدی با افزایش سن توده، افزوده شده طوری که در 40 سالگی که شروع تولید انبوه بذر این درخت است به 10 10 متر یا به ازاء هر صد متر مربع به تعداد یک پایه برسد. 8 - نظر باینکه گونهء مذکور سالهای اولیهء سازگاری و استقرار خود را طی می نماید جا دارد که مراقبتهای لازم در کنترل آفات و امراض در آن انجام گیرد. 9 - رابطهء بین طول و قطر الیاف در قطرهای مختلف این درخت در یک رویشگاه همسال و همچنین احتمال وجود اختلاف بین طول و قطر الیاف رویشگاههای همسال در توده های ساحلی و کوهستانی به منظور تعیین میزان کاربرد چوب این گونه در صنایع چوب و سلولزی بررسی گردد.

استفاده از مطالعات آنزیمی به منظور جداسازی آلوتیپ ها و ژئوتیپ های گونه بارانک در منطقه جنگلی فریم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1380
  یعقوب ایران منش   فضل الله عمادیان

این تحقیق به منظور بررسی نقش مطالعات آنزیمی، جهت انجام بررسی های اکولوژی و فیزیوژنتیک در برنامه ریزی مدیریت و احیا توده های بارانک، در محدوده جنگلی شرکت سهامی بهره برداری چوب فریم، در دو رویشگاه سنگده (ارتفاع از سطح دریا=1800-1700 متر) و اشک (ارتفاع از سطح دریا= 2300-2100 متر) صورت گرفته است. ابتدا پایه های بارانک موجود در دو منطقه، کاملا شناسایی شده و در دو گروه با مورفورلوژی مناسب و با مورفولوژی نامناسب دسته بندی گردیدند. نمونه برداری، همزمان از سرشاخه های یکساله پایه ها در دو فصل بهار و زمستان، از 41 پایه درخت بارانک در دو رویشگاه انجام شد. علاوه بر این از کلیه پایه بذرگیری کرده و به منظور تهیه نهال، بذرها، در گلدانهای مخصوص، در شرایط نهالستان کشت گردید. نمونه برداری از اندام های مختلف بارانک نیز در فصل تابستان صورت گرفت. بلافاصله پس از نمونه برداری، از آنها عصاره گیری کرده و آنزیم پراکسید از آنها از نظر کمی و کیفی مورد مطالعه قرار گرفت. مطالعات کمی توسط دستگاه اسپکتروفتومتر ‏‎uv‎‏، در طول موج 530 نانومتر و مطالعات کیفی با استفاده از روش پلی اکریل آمید ژل الکتروفورز ‏‎(page)‎‏ انجام شده است. نتایج حاصل از مطالعات کمی وکیفی آنزیم پراکسید از، حاکی از وجود یک اکوتیپ در کل منطقه می باشد، که در این اکوتیپ سه کلاس ژنتیکی جدا گردید. مقایسه الگوی ایزوآنزیمی پایه ها در دو فصل بهار و زمستان نشان داد که در فصل زمستان، د رمطنقه اسقرار مولکول های سنگین، ایزوآنزیم های جدیدی ظاهر گردیده است، همچنین فعالیت آنزیمی، در فصل زمستان بیشتر از فصل بهار می باشد. مقایسه الگوی ایزوآنزیمی برگ و شاخه نهالها، حاکی از وجود ایزوآنزیم های شاخص در نمونه های برگ و شاخه است. این ایزوآنزیم ها نشان دهنده وجود توانایی خاص پایه های مورد نظر، به شرایط اکولوژیک منطقه می باشد. مقایسه الگوی آنزیمی اندام های مختلف نشان داد که، الگوی کیفی و فعالیت کمی آنزیم پراکسیداز در اندام های مختلف، در فصل برداشت ثابت، یکسان نمی باشد. با توجه به طبیعی بودن زیربنای اکوسیستم مناطق، تنوع ژنتیکی پایه های مطالعاتی، محدود بوده و این موضوع خطر انقراض گونه بارانک را، گوشزد می کند. مطالعات انجام شده کاربرد مثبت علوم بیوتکنولوژی، از جمله آنزیمولوژی را جهت برنامه ریزی و مدیریت احیا اکوسیستم های طبیعی، ثابت کرده است.

زنده مانی و شادابی و رشد نونهال های سه ساله راش شرقی در سطوح متفاوت حفره های تاج پوشش
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1380
  پیام فیاض   فضل الله عمادیان

چکیده ندارد.

بررسی نیاز رویشگاهی و ویژگیهای کمی و کیفی گونه نمدار ‏‎tilia platyphyllos‎‏ در جنگلهای حوضه آبخیز واز(مازندران)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1381
  احسان ساداتی   فضل الله عمادیان

روند تخریب جنگلها در اثر عوامل گوناگون سبب از بین رفتن گونه های باارزش جنگلی از جمله گونه نمدار شده است.لذا به منظور یافتن نیازهای رویشگاهی و مشخصه های آن، بررسی کمی و کیفی، نخستین گام می باشدحوضه آبخیز واز که از رویشگاههای مهم این گونه (بویژه زیرحوضه شمار4 ) می باشد، انتخاب گردید.پس از انتخاب محل ، محدوده جنگلی بر روی نقشه مشخص گردید. مطالعه و بررسی رویشگاههای نمدار در حوضه نشان می دهد که درختان نمدار بر روی خاکهای قهوه ای جنگلی با بافت سنگین و نیمه عمیق (سنگلاخی) ، زهکشی مناسب، سنگ مادر آهکی ، ‏‎ph‎‏ بین 12/6 تا 6/7، ازت از 12 تا 39درصد ، فسفر قابل جذب‏‎19ppm‎‏ -5 ، پتاسیم قابل جذب ‏‎13ppm‎‏-7و ‏‎ec‎‏ از 83 تا 7/1 وجود دارند. همچنین دامنه های شمال شرقی در دامنه ارتفاعی 1400 -1100 ، شیبهای 100 -75 درصد و مناطق میان بند و بالابند را ترجیح داده . از تراکم بالاتری برخوردار می باشند.آمیختگی نیز 5/28 درصد تعداد درختان را نمدار و 5/34 درصد درختان را راش و ممرز به نسبت تقریبا مساوی و بقیه را سایر گونه ها تشکیل می دهد.