نام پژوهشگر: امیر حسین چیت سازیان
مهدی رجایی امیر حسین چیت سازیان
چکیده: هنر کاشی کاری سنتی ایران با دو شیوه معرق و هفت رنگ همچنان کالبد بی جان بناها را روح می بخشد. روحی که در پیچ و تاب اسلیمی ها و در زمینه های زیبای فیروزه ای با حضور اسماء الحسنای الهی عظیم تر و لطیف تر می گردد و اگر به قول سهراب سپهری چشم ها را بشوریم و جور دیگر دیدن را بیاموزیم آنگاه این سوالات ذهنمان را مشغول می کند که آیا نقش اسماء الحسنی بر زمینه کاشی ها تنها یک نگاره است؟ آیا این اسامی صرفا پر کننده سطوح بناها هستند؟ یا اینکه می تواند با هدف اثر معنوی و متخلق شدن به نام های حضرت حق از راه دیدن و اندیشیدن به آنها کار شده باشند؟ و سوالات بی شماری از این دست که برای پاسخ دادن به آنها قبل از هر چیز نیازمند به معرفت فردی هستیم. در این پژوهش با در نظر گرفتن اهمیت و نقش مهمی که اسماء الحسنی بر سطوح کاشی کاری های دوره اسلامی داشته اند با استفاده از روش میدانی و کتابخانه ای، به بررسی و معرفی نام های خداوند و چرایی استفاده از آنها در کاشی های مساجد پرداخته شده است. در بخش عملی نیز سعی شده تا ضمن برداشتی نو از خط کوفی نام های خداوند به صورت حجم های سه بعدی با استفاده از روش اِسلَب اجرا و ارائه گردند. بدون شک استفاده از اسماء الحسنی در کاشی کاری ها، کارکرد های مختلف هنری ،اجتماعی و فرهنگی دارد که از جمله جنبه های تزیینی و معنوی آن محسوس تر از سایر موارد است. همچنین ذکر لسانی نام ها می تواند رسیدن به قرب الهی و خداگونه شدن انسان را زمینه سازی نماید. مهمترین نتیجه پژوهش حاضر نیز همین مساله است که با حضور این نام ها علاوه بر ایجاد فضایی زیبا و دلنشین، ذکر نام های خداوند متعال و درونی سازی آنها برای مخاطبان مورد توجه قرار گیرد.
سمیه شفیعی خوزانی سید محمد حسین رحمتی
طراحی قالی ایران ، در طول تاریخ خود در ارتباط و برخورد نزدیک با هنر نگارگری و نقاشی بوده و از جوانب بسیاری همچون ویژگیهای مضمونی،ساختاری،تصویری و کاربرد رنگ و نوشتار تحت تأثیر آن قرار داشته است.به سبب این رابطه ، عمده ی کیفیات مطلوب و زیبایی شناسانه که فرش ایران را مطبوع طبع جوامع هنری جهان قرار می دهد،از حیطه ی نقاشی به فرش انتقال داده شده و این هنر-صنعت نه تنها از مرزهای سنت فراتر رفته بلکه جایگاهی والا در صدر هنرهای امروزی به خود اختصاص داده است.در این پژوهش می کوشیم که پس از شناخت کیفیات نقاشانه در طراحی فرش ایران وانتخاب فرشهای شهری تعدادی ازموزه های ایران و خارج از کشور به عنوان جامعه ی آماری این تحقیق و یادآوری نقش نگارگران در طراحی فرشهای طراز اول عرصه ی قالیبافی،بر لزوم تداوم این نقش و تقویت دستاوردهای آن و در نهایت، حفظ و صیانت آنها تأکید ورزیم.
مریم محمدی فر حبیب الله آیت اللّهی
چکیده: فرش ایران در گذر تاریخی خود افت و خیزهای فراوانی را طی کرده است ؛ در طی دوره قاجار روند این تغییرات با سرعت دو چندان مسیر خود را پیش می گیرد. تأثیرات جامعه ای که روز به روز در حال تغییر و از سویی در مواجهه با فرهنگ غرب است، ورود صنایع و نوآوری های جدید در عرصه علم و دانش بشری، راه اندازی شرکت های چند ملیتی و شروع به کار آنها در مراکز بافت و تولید فرش ایران همگی به نحوی تأثیرات قابل توجه در تولید، صادرات و طراحی فرش این دوره گذاشته اند،که لازم است این تغییرات و دگرگونی ها، در امر صادرات انبوه فرش و افزایش درآمد دولت از قِبَل آن و تأثیرپذیری طرح و نقش فرش ایران از عوامل خارجی ، داخلی و همینطور اشتیاق و علاقه صاحب منصبان و والیان حکومت های محلی به هنر- صنعت فرش ایران به عنوان محصول فاخر و هنری با سایر عوامل زیرساختی در فرهنگ و هنر آن دوره تطبیق-شناسی شود و از نقطه نظر طرح و نقش فرش این دوره که اصولاً دارای سبک وسیاق نیمه هندسی و روستایی به همراه طرح هایی ساده و روستایی، گرایش به طرح های افشان نسبت به لچک و ترنج، رواج طرح-های تصویری و شبیه انگاری در فرش این دوره در ابعاد قالیچه می باشد ، مورد بررسی قرار گیرد. در نهایت با جمع آوری نمونه های شاخص و متفاوت که همگی از آثار طراحی فرش، منحصر به فرد این دوران هستند به طبقه بندی طرح ها و نقش های این دوره ، نحوه رنگ آمیزی ها و موضوعات این قالی ها پرداخته شده است و با تجزیه و تحلیل ویژگی های خاص موضوعی طرح ها و نقشه های فرش قاجار تفاوت ها و تمایزهای این دوره با دوره های قبل ذکر شده است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است ، که با بهره گیری از اطلاعات کتابخانه ای و میدانی صورت می گیرد . گردآوری اطلاعات نیز به صورت اسنادی، تاریخی و مشاهده است که شامل بررسی اسناد مکتوب و بازدید و تجزیه و تحلیل فرش های کاخ موزه ها و موزه فرش تهران و موزه آستان قدس رضوی می باشد.
سیده آیین فاضل امیر حسین چیت سازیان
هدف این رساله مطالعه و بررسی سیر تحولی چهره های انسانی در تاریخ نگارگری ایران با تاکید بر سده های نهم و دهم هجری قمری بوده، که از خلال آن به بررسی و تجزیه و تحلیل فرمی اجزاء چهره و وجوه آن ، پرداخته شده است. در این راستا تفاوت ها و ویژگی های خاصی که چهره ها در سیر تحولی خود و گاه در خارج از کارگاه های درباری داشته اند مشخص گردیده و نیز شیوه ی بیان عاطفی در چهره ها نشان داده شده است . تیپ شناسی چهره های انسانی در داستان های روایی و بر اساس طبقات اجتماعی ، که از اهداف دیگر این پژوهش بوده ، نیز بررسی گردیده و بر مبنای این بررسی ها و جداول های ترسیمی ، ویژگی های شخصیت های روایی در نگاره ها نیز بازتاب داشته اند و تفاوت چهره ها در طبقات بالا کم بوده و هر چه طبقات اجتماعی پائین تر بوده ، دست نگارگر در تنوع بخشیدن به چهره های انسانی نیز بازتر بوده است.
رویا جمالی امیر حسین چیت سازیان
چکیده رساله حاضر به بررسی و معرفی ارزش ها و اصول زیبایی شناسی اسلامی و تطبیق این اصول با نگاره های سفالینه های مینایی یا هفت رنگ دوره ای از تاریخ هنر ایران اسلامی که با حکومت ترکان سلجوقی (سلجوقیان و خوارزمشاهیان) در ایران مقارن است، می پردازد و در این گستره با توجه به اینکه دستیابی به مبانی فکری و فلسفی و فهمی معتبر و قابل قبول از ماهیت هنر اسلامی یکی از مباحث مهم در حوزه مطالعات هنر اسلامی می باشد، ضمن معرفی رویکردها و تبیین های مختلف در این زمینه و اشاره به وجود مشکلاتی که در باب فلسفه هنر و زیبایی شناسی هنر اسلامی وجود دارد، با انتخاب یک رویکرد عرفانی و فلسفی- حکمی به تعریف و بررسی ذات و منشا هنر اسلامی و مقوله زیبایی و شناخت اصول و مبانی زیبایی شناسی اسلامی و بیان نظرات عرفا و حکمای اهل عرفان در این دیدگاه پرداخته ایم. و در ادامه نیز حکمت نقش و رنگ در جهان بینی عرفانی بیان گردیده است. در این راستا با اشاره به مبحث مهم تجویز یا تحریم شمایل نگاری در اسلام و علل برخورد تجریدی و انتزاعی با نقوش در آثار و نگاره ها اعم از نقوش انسانی، حیوانی و گیاهی و... به تحلیل حکمت نقش از این دیدگاه و معرفی عالم خیال و خصوصیات آن پرداخته ایم. همچنین شناخت حکمت رنگ و نور به عنوان دو مفهوم جدایی ناپذیر در اندیشه ایرانی و اهمیت رنگ ها بخصوص اصل هفت رنگ با دیدگاه شهود و اشراق در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه نیز ضمن معرفی ویژگیهای تاریخی، اجتماعی و هنری این دوره به عنوان یکی از دوره های بسیار مهم هنری از دوره اسلامی که بستر و زمینه ساز رشد ادبیات و هنر می باشد، آثار مینایی و نگاره های آن هم از نظر شناخت عناصر تشکیل دهنده و ویژگی های زیبا شناختی و هم به لحاظ موضوعی و محتوایی، معرفی و اصول زیبایی شناسی نقش و رنگ و ترکیب بندی تصاویر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، تا ضمن تطبیق این اصول با نمونه آثار موجود در رویکرد عرفانی مراتب و موضوع تحقیق در معرض سنجش و داوری قرار گیرد. واژگان کلیدی: هنر اسلامی، اصول زیبایی شناسی، حکمت رنگ، حقیقت نقش، آثار مینایی یا هفت رنگ
فاطمه کریمی اره کمر امیر حسین چیت سازیان
چه طرح و رنگی را تولید کردن ، فروش ، برآورده ساختن نیاز خریدار و حفظ مشتری دغغه های اصلی تولید کنندگان ، صادر کنندگان و فروشندگان فرش دستباف را تشکیل می دهد . این پایان نامه ، جهت برررسی رابطه بازار هدف با طراحی و رنگ آمیز قالی قم بعنوان یکی از مراکز عمده صادرات فرش دستباف ایران است . مجموعه ابتدا با تحقیقات کتابخانه ایی جهت جمع آوری مطالب لازم به مولفه هایی چون : صادرات ، بازار، تقسیم بازار ، بازارهای مطلوب جایگاه و اهمیت تجارت الکترونیک ، مشتری ، وارد کنندگان فرش دستباف ، بررسی تاریخچه قالی بافی ، طرح و رنک در قالی به عنوان مهمترین عوامل در انتخاب فرش دستباف پرداخته است . سپس تحقیقات میدانی را با ارایه پرسشنامه به تولید کنندگان ،صادر کنندگان و فروشندگان فرش قم به عنوان حلقه های مرتبط با مشتری آغاز شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آماری بهره گرفته شده است . نتایج بدست آمده نشان می دهد : فرش قم نشات گرفته از فرش کاشان و ملهم از نقوش و رنگ آمیز کرمان و اصفهان است . اما هنرمندان طراح و نقاش قم توانسته اند به مرور این طرح ها و رنگ ها را بومی سازی نموده و با نیاز بازار مصرف هماهنگ سازند . مسائل اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی و اعتقادی از عوامل تاثیر گذار بر نوع و میزان تقاضا می باشد . لذا برای بدست آوردن سهم بیشتر در بازارهای هدف باید از روشهای نوین بازاریابی و خدمات رسانی بهره گرفت همچنین حجم تولید باید متناسب نیاز بازارهای مصرف باشد . با توجه به تحقیقات میدانی و نتایج آماری ، مهمترین وارد کنندگان فرش دستباف قم ، کشورهای عربی با سهم 65/31 ، ژاپن 85/27 ، اروپا 46/16 ، آمریکا و روسیه هرکدام با سهم 06/5 می باشند . البته خریداران داخلی سهمی مهادل 66/12 را تشکیل داده اند و در این بین توجه به بازار داخلی و روسیه به دلیل داشتن مطلوبت زمانی و مکانی حائز اهمیت است .
رضا الهامی مهدی پوررضاییان
آدمی همواره زیبایی را ستوده است و زیبایی های طبیعت را برای خود به عنوان الگو جهت ساخت انواع زیبایی هنری استفاده کرده است . در این رهگذر او به معیارها و ملاکهایی دست پیدا کرده که الهام بخش او در آفرینش آثار هنری و ساخته هایش بوده است . زیبایی همواره با روان آدمی در ارتباط بوده تا جایی که عده ای از صاحبنظران زیبایی شناسی را شاخه ایی از علم روانشناسی دانسته اند . میل به زیبایی امری است فطری که خداوند در نهاد بشر قرار داده است و ضرورت روح فرهنگی بشر به زیبایی از مهمترین علل زیبایی گرایی انسانها می باشد . ذوق و سلیقه ، لذت از زیبایی ، ارزشمند و مفید بودن زیبایی ، تنوع طلبی حیات انسان از دیگر عوامل گرایش آدمی به زیبایی می باشد . این پایان نامه با موضوع بررسی تحلیلی عوامل زیبایی شناختی و روانشناختی موثر بر انتخاب فرش توسط مصرف کننده با تاکید بر بازار داخلی، کوشید تا عوامل تعیین کننده زیبایی در فرش ایرانی ، عوامل شکل دهنده سلیقه خریداران فرش دست باف ایرانی ، و تمایلات خریداران فرش دستباف در بازار داخلی از نظر معیارهایی زیبایی را بررسی نماید . روش انجام تحقیق به شیوه کتابخانه ای و میدانی می باشد . جهت تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از روش های آماری و همچنین آنالیز نقشه های فرش استفاده شده است . نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که : معیارهای زیبایی فرش ایرانی منطبق با معیارهای زیبایی در سایر هنرها به ویژه هنرهای سنتی می باشد . میل فطری به زیبایی و علاقه به تملک آثار هنری باعث می شود خریداران فرش دست باف از آن به عنوان کالایی فرهنگی و هنری و سرمایه ای استقبال نمایند . مهمترین عوامل بستر ساز فرش ایرانی شامل ، رعایت تناسبات متن و حاشیه ، تناسبات نگاره ها با یکدیگر ، تناسبات نگاره ها با متن ، رنگ و به کارگیری به جا از رنگ به ویژه هارمونی و هماهنگی رنگ و ، نظم که مهمترین نمونه آن نظم خطی در فرشها می باشد ریتم ، تقارن ، ارزش خطوط در طراحی ، ارزش نقاط رنگین در ساخت خطوط و سطوح رنگین ، اهمیت فضای خالی ، پلان بندی محدود و ... می باشد که در پسند فرش ایرانی توسط خریدار موثر واقع می شود .
سید محمد مهدی میرزاامینی سید عبد الجابر قدرتیان
نام و نشان تجاری در هنر- صنعت فرش دستباف در سه گونه کلی قابل بررسی و ردیابی است. برند کلی و ملی فرش که در بازارهای جهانی با نام پرشین کارپت شناخته می شود و شامل تمامی دستبافته های بافته شده در محدوده جغرافیایی ایران است. برند مناطق جغرافیایی فرش دستباف که با نام های مناطق شهری، روستایی و عشایری و ایلیاتی شناخته می شود مانند فرش کرمان، تبریز، کاشان، اصفهان، هریس، قشقایی و ... . گونه سوم نیز برند شرکت های تولیدی و تجاری و صادراتی فرش است که به شکل محدودتری در بازارهای جهانی و داخلی فرش دستباف شناخته شده اند. در این تحقیق بررسی ارزش ویژه برند مناطق جغرافیایی فرش دستباف با رویکرد رتبه بندی آن ها در دستور کار قرار دارد که با مطالعه مدل های مختلف ارزیابی ارزش ویژه برند، مدل آکر پایه نظری این تحقیق قرار گرفت. لذا با توجه به این که برند مناطق جغرافیایی به نوعی «برند محصول» است با تکیه و تاکید بر ویژگی های محصول (کیفیت ادراکی) مدل نهایی تحقیق طراحی و تدوین شد. برای جمع آوری داده ها 120 پرسشنامه در جامعه آماری تحقیق توزیع شد که نهایتاً 103 مورد از آن تکمیل و قابل بهره برداری بود. با توجه به این که مناطق جغرافیایی ایران و متناسب با آن برند مناطق جغرافیایی فرشبافی گستردگی زیادی دارند و در این تحقیق محدودیت های عملیاتی برای پرداختن به تمامی آن ها وجود داشت فلذا در یک نظر سنجی عمومی ده منطقه منتخب شناسایی و مورد تحلیل این تحقیق قرار گرفت. این مناطق به ترتیب حروف الفبا عبارتند از: اصفهان، بیجار، تبریز، ترکمن، فارس، قم، کاشان، کرمان، نائین و هریس. جامعه این تحقیق فروشندگان، صادرکنندگان و کارشناسان خبره فرش دستباف بودند تا از برآیند رفتار مصرف کنندگان فرش در واکنش به برند جغرافیایی پرسشنامه را تکمیل کنند. نتایج نشان می دهد که: 1-ارزش ویژه برند مناطق جغرافیای مورد بررسی در سطح مطلوبی قرار دارد. 2-برند مناطق مختلف جغرافیایی مورد مطالعه از رتبه بندی متفاوتی برخوردار است. 3-بعد کیفیت ادراکی برند مناطق مورد بررسی در سطح نامطلوبی است. 4-بعد آگاهی از برند مناطق مختلف جغرافیایی مورد بررسی در سطح مطلوبی قرار دارد. 5-بعد تداعی برند مناطق مختلف جغرافیایی مورد بررسی در سطح مطلوبی قرار دارد. 6-بعد وفاداری به برند مناطق مختلف جغرافیایی مورد بررسی در سطح مطلوبی قرار دارد. 7-رتبه بندی مناطق مختلف جغرافیایی به طور کلی و با در نظر گرفتن همه جوانب به شرح زیر می باشد: 1-کرمان 2-فارس 3-اصفهان 4-قم 5-ترکمن 6-تبریز 7-کاشان 8-هریس 9-نایین 10-بیجار