نام پژوهشگر: مسعود مطلبی
عبدالمطلب ممشلی محمد نبی سلیم
امپراتوری هخامنشیان که با پیروزی کوروش بانی حکومت بر آستیاک آخرین پادشاه ماد تاسیس شد ، سرآغاز شیوه حکومتی گردید که در قرن ششم قبل از میلاد نسبتا" بدیع و سرشار از مبانی فکری نو پدید بود . در دورانی که حکومت هایی چون آشور و ... با استراتژی و کارکرد ایدئولوژی خشونت ، غارت و تبعید بر مردم حکومت می کردند و اندیشه ای جز قتل و نابودی نداشتند . حکومتی با ساختار ایدئولوژی نوینی پایه ریزی می گردد که بر زندگی مسالمت آمیز ، تسامح دینی و احترام به آداب و رسوم اقلیت ها تاکید می ورزد لذا با چنین نگرشی در کمتر از بیست سال ، حکومت کوچک پارس ها در منطقه انشان، تبدیل به یک امپراتوری جهانی می گردد که از دریای مدیترانه و اژه در غرب تا دره سند در شرق گسترش پیدا می کند. در دوره ای که سیاست تصرف کشورهای دیگر و تبعید دسته جمعی آنها به مناطق دیگر رایج بود که به سیاست امتزاج اقوام معروف است در این دوران هخامنشیان ایدئولوژی جدیدی را در ساختار سیاسی بنا نهادند که بر پایه آن استراتژی قدرت محلی در کنار نظارت مرکزی بکارگیری گرفته شد و اداره ایالات بر اساس قوانین ، آداب و سنن محلی و ملی انجام می گرفت و پادشاه برای نظارت بر این ایالت ها از ساتراپ هایی بهره می گرفت که از خاندان های بزرگ پارسی انتخاب می شدند این تحقیق می کوشد تا بر اساس روش توصیفی – تحلیلی و مطالعات علوم انسانی و اجتماعی ساختار سیاسی حکومت هخامنشیان را بر پایه نظریه های سیاسی و جامعه شناسی امروز مورد بررسی قرار داده و عمده ترین نهادهای این حکومت چون پادشاه ، مشروعیت ، ایدئولوژی و اشرافیت را مورد بررسی قرار دهد تا بتواند برخی از جنبه های مجهول این نهاد ها را در ساختار سیاسی این حکومت مورد بازشناسی قرار دهد . نتیجه ای که از مطالعه فوق حاصل آمده است این فرضیه را به اثبات می گذارد که تشکیل حکومت هخامنشیان توسط کوروش و استحکام آن توسط داریوش ، سر فصل جدیدی را در تشکیل حکومت های نوین ، شیوه گفتمان این حکومت ها ، نظام اداری و مالی نوین ، کسب مشروعیت ، اعمال قدرت و اقتدار گشود که هنوز به جرات می توان گفت که بسیاری از لایه های آن آشکار نشده است .
حامد روشن چشم محمد رضا حاتمی
منطقه خاورمیانه بیش از هر چیز بیانگر «بحران» و «منازعه» است. نگاه به گذشته این منطقه حاکی از وضعیت امنیتی اسفبار می باشد. وقوع دو جنگ جهانی، جنگ های گسترده میان اعراب و اسرائیل، سه جنگ عظیم در خلیج فارس، جنگ های داخلی متعدد، شکل گیری جنبش های اجتماعی – اسلامی و در نهایت رشد بنیادگرایی اسلامی باعث شده است تا منطقه خاورمیانه نمادی از جنگ و خون ریزی باشد. از این رو، دال مرکزی گفتمان خاورمیانه را امنیت مفصل بندی کرده است. این در حالی است که اغلب رویکردهای امنیتی برای مطالعه و کاهش معضلات امنیتی در این منطقه استراتژیک با شکست روبرو شده اند. رویکرد واقع گرایی و کپنهاگ از جمله رهیافت های است که در پویش امنیتی منطقه خاورمیانه مورد استفاده قرار گرفته اند. به گونه ای که این رهیافت ها علاوه بر شکل دهی به مجموعه های امنیتی بیش از پیش به مباحث امنیتی تاکید کرده و منجر به تداوم جنگ ها و منازعات از طریق قدرت نظامی و بازدارندگی گشته اند. بنابراین، بررسی معضلات امنیتی منطقه خاورمیانه از رویکرد جدید پست مدرنیسم ضروری به نظر می رسد. هدف از پژوهش حاضر نمایان کردن گفتمان جدید در بررسی مسائل امنیتی منطقه خاورمیانه و کمک به کاهش معضلات امنیتی است. سوال اصلی پژوهش این است که چگونه رویکرد پست مدرن در حل معضلات امنیتی در خاورمیانه می تواند مفید واقع شود. فرضیه پژوهش حاکی از این مطلب است که رویکرد پست مدرن با ایجاد تحول در گفتمان امنیتی توانایی کاهش معضلات امنیتی در خاورمیانه را دارا است. این پژوهش با استفاده از روش ترکیبی مبتنی بر تحلیل زبانشناختی سوسور و تبار شناسی فوکو همچنین بهره گیری از گردآوری کتابخانه ای و مصاحبه با متخصصان، بیانگر این نتیجه است که تحول در هویت در عرصه پست مدرن منجر به مفصل بندی جدید از گفتمان امنیت می شود که این شکل از گفتمان امنیت نه در منازعه میان هویت ها بلکه امنیت زدایی از هویت را منجر خواهد شد. واژگان کلیدی: پست مدرن، امنیت، خاورمیانه، تحلیل زبانشناختی سوسور، تبارشناسی فوکو، هویت
جعفر علیان نژادی محمدرضا محمودپناهی
این پژوهش به دلیل اهمیت نقش اندیشه¬های سیاسی مصطفی¬ملکیان در ادامه حیات مهم¬ترین جریان روشنفکری دینی معاصر، -که در قالب نظریه عقلانیت و معنویت تئوریزه شده است- سامان یافته است. فرضیه اصلی این تحقیق در پی آن است که نشان دهد از مجموع اندیشه¬های مصطفی ملکیان علی¬الخصوص نظریه عقلانیت و معنویت وی می¬توان یک منظومه کامل سیاسی¬اندیشی بر مبنای نوعی گرایش به سکولاریته و دموکراسی¬دینی مدرن استنباط کرد. برای بررسی این فرضیه و نیز سوالات اصلی و فرعی این پژوهش در شش فصل سازماندهی شده است.
محمد علی وکیلی علی کریمی فیروزجائی
انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری اسلامی ایران، گفتمان تازه ای را وارد فضای گفتمان های موجود در سپهر سیاسی ایران کرد. گفتمانی که تا پیش از این به مثابه ی یک روش، منش وکنش اخلاقی مطرح می شد اما فضای اجتماعی-سیاسی کشور، باتوجه به تجربه ی دولت های پیشین در دو حوزه ی سیاستگزاری داخلی وسیاست خارجی،گفتمانی تازه به نام گفتمان اعتدال را پدید آورد.هر چند شاید هنوز زود باشد که با تحلیل گفتمانی، دال های شناور در گفتمان اعتدال را تبیین ،توصیف وتفسیر کرد،اما اکنون تلاش بیشتر پژوهشگران بر این نکته متمرکز شده است که اعتدال را به مثابه ی یک گفتمان در عرض دیگر گفتمان ها، یا روشی قابل جمع با دیگر گفتمان ها بدانند ودر چهارچوب بندیِ ساختارفکری-عملی آن تشریک مساعی داشته باشند.از همین رو در این پژوهش تلاش هایی در جهت تحلیل ابعاد هستی شناسانه،معرفت شناسانه وروش شناسانه ی اعتدال و نسبت آن با دو خرده گفتمان دیگر یعنی اصلاح طلبی و اصول گرایی انجام گرفته است و البته با مقایسه دیگر گفتمان ها میزان نزدیکی و دوری آنان با گفتمان اعتدال سنجیده شده است.عنوان این پژوهش، تحلیل گفتمانی اعتدال و نسبت آن با اصلاح طلبی و اصول گرایی است وهدف ما در این مسیر، استفاده از روش تحلیل گفتمانی فرکلاف برای بررسی وجودی وماهوی اعتدال و مشخص کردن نسبت آن باجریان اصلاح طلبی و اصول گرایی در ایران ،مشخص کردن جایگاه اعتدال گفتمانی ، هم درعرض دیگر گفتمان هاوهم به مثابه روشی است که قابل جمع بادیگرگفتمان ها باشد.پرسش اصلی مطروحه در این پژوهش این است که از منظر نظریه ی تحلیل گفتمان،اعتدال وجریان اعتدال گرایی، چگونه مورد تحلیل وبررسی قرار می گیرندو اصولا اعتدال،با جریان اصلاح طلبی و اصول گرایی چه نسبتی می تواند برقرار کند؟ وفرضیه یا پاسخ موقتی ما این است که اعتدال با اصلاح طلبی هم سویی ، وبا اصول گرایی، قرابت دارد..ضمنا اعتدال، گفتمانی در عرض گفتمان های اصلاح طلبی و اصول گرایی ونیز گفتمانی بالادست وحاکم است. بزرگ ترین اهمیت این پژوهش، در ایجاد نوعی مفهوم سازی برای جریان اعتدال است. از منظر روش تحقیق بر اساس ماهیت داده ها، روش این پژوهش ، کیفی خواهد بود.ابزارگردآوری داده ها،روش کتابخانه ای-اسنادی خواهد بود وبرای تجزیه وتحلیل داده ها نیز از روش تحلیل گفتمان بهره خواهیم برد. کلیدواژه ها: اعتدال،تحلیل گفتمان،اصلاح طلبی،اصول گرایی،سیاست خارجی
مسلم رسولی مدنی محمدرضا حاتمی
ریشه جنگ ایران و عراق را می توان در معاهده 1975 الجزایر یافت آنجا که صدم حسین به دلیل بی ثباتی داخلی و و نظامی در عرصه بین المللی نسب به ایران بای مذلاکراتی حاضر می شود که به ضعم مقامات عراقی صدام حسین بازنده متنفذ آن بود و تصمیم گرفته شد تا مرز دو شور بر اساس خط تالوگ تعیین شود با انقلاب 1357 ایران صدام که شرایط محیطی و بین المللی را مساعد می دید از یک سو خلا قدر در منطقه و از سوی دیگر عدم ثبات سیاسی ایران می توانست صدام حسین را به رویاهایش که همانا رهبری جهان عرب و انظمام خوزستان و آبادان به کشورش حقارت ناشی از بیمان الجزایر را جبران کند و جنگی را آغاز کرد تا با حمایتهای بیدا و بنهان غرب خود بیروز میدان باشد
مرضیه پیغمبردوست محمدرضا حاتمی
با نگاهی به سیر تطور سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا به ویژه بعد از جنگ سرد تا کنون، دیده می شود که این کشور همواره سیاست خارجی خود را بر اساس تعریف دشمن بنیان گذاشته است. در دوره ی پس از جنگ سرد و فقدان محرکی به نام کمونیسم، این کشور با بحران معنا دهی به روند سیاست خارجی خود مواجه شد. در یازده سپتامبر 2001 حادثه ی تروریستی بزرگی در مرکز تجارت جهانی و ساختمان پنتاگون در نیویورک و واشنگتن، سمبل های کاپیتالیسم و میلیتاریسم را در این کشور لرزاند. از آنجا که گروه تندروی اسلامی القاعده در وهله ی اول مسبب اصلی این حادثه شناخته شد، سیاست خارجی ایالات متحده به سرعت و با واکنش سریع حول محور مبارزه با تروریسم در سطح جهانی شکل تازه ای به خود گرفت. این در حالیست که از مدتها قبل منطقه ی خاورمیانه به دلایل ژئوپلیتیک مورد توجه طراحان سیاست خارجی ایالات متحده ی آمریکا قرار گرفته بود. این منطقه از سویی دیگر مرکز بنیادگرایی اسلامی در چند دهه ی اخیر شناخته شده بود. ایالات متحده با پیشنهاد طرحی به نام خاورمیانه ی بزرگ یا گسترده در سپتامبر 2002 درصدد ایجاد تحولات بنیادی در سطح جوامع و دولت های خاورمیانه با هدف مبارزه با تروریسم برآمد. در این راستا بود که به کشور عراق تحت سیاست های مبارزه با تروریسم، ترویج دموکراسی و جنگ پیشگیرانه حمله نظامی کرد. تروریسم باعث گردید که حمله ی نظامی آمریکا مشروعیت خود را توجیه پذیر نماید. الگوی جنگ آمریکا در عراق که منجر به فروپاشی رژیم سابق صدام حسین شد، الگوی جنگ علیه تروریسم بود. اما پس از جنگ، ایالات متحده با چالش های امنیتی روبرو شد که این چالش ها موجب افزایش تروریسم در عراق گردید و در نهایت به کاهش اعتبار آمریکا در مبارزه با تروریسم انجامید که این ارزیابی سیاست های ایالات متحده در خاورمیانه و چالش های پیش رو در کشور عراق، در این رساله مورد توجه و بررسی قرار گرفته است.
ام لیلی یوسفی مسعود مطلبی
تحقیق حاضر که با رویکرد جامعه شناسی سیاسی و با بهره گیری از روش توصیفی ـ تحلیلی به رشته تحریر درآمده است تلاش دارد در راستای اهدافی چون شناخت ساخت قدرت سیاسی پهلوی دوم، تبیین رابطه میان نظام حامی ـ پیرو و بحران های سیاسی در نظام پهلوی دوم و نیز شناسایی ویژگی ها و تأثیرات ساخت قدرت کلاینتالیستی بر فروپاشی نظام پهلوی دوم به این سوالات پاسخ دهد که: اولا چه رابطه ای میان ساخت قدرت کلاینتالیستی و فروپاشی نظام سیاسی پهلوی دوم وجود دارد؟
مریم سادات فخری مسعود مطلبی
در دوران انقلاب مشروطه ، روحانیت موثرترین نیروی سیاسی بود که از نهضت حمایت کرده و رهبری آن را به دست گرفت. در بین روحانیون و علما دینی شیخ فضل الله نوری و میرزا حسین نایینی دو جریان را در مشروطه نمایندگی کردند . اولی نماینده جریان مشروطه مشروعه و دومی نماینده مشروطه مذهبی بود .در این پژوهش هدف بررسی موضع گیری این علما در جریان انقلاب مشروطه و روشنفکران سکولار و بررسی مبانی اندیشه های آن ها است .بر اساس یافته های تحقیق شیخ فضل ا.. نوری و آیت ا.. نائینی موافق انقلاب مشروطه بودندولی با جهت گیری های برخی از روشنفکران سکولار که در جریان مشروطه برخلاف شریعت صورت می گرفت به مخالفت بر خاستند.
هانیه گراییلی محمدرضا حاتمی
تبیین نقش قطر در تحولات اخیر منطقه به ویژه سوریه واکاوی مولفه های تاثیر گذار بر سیاست خارجی قطر بررسی میشود با توجه به تغییرات صورت گرفته در خاورمیانه جدید، نقش قطر در بحران سوریه تبیین میگردد در بحران سوریه -مولفه های تاثیر گذار بر سیاست خارجی قطربررسی شده است ریشه های سیاسی تحولات منطقه خاورمیانه و نقش قطر در تحولات اخیرآن
علی اصغر پور بهزادی ابواالقاسم پیاده کوهسار
نهضت مشروطه که برخی از آن به انقلاب مشروطه نیز یاد می کنند، اتفاقی است که در اواخر دوران 151 ساله حکومت قاجار در ایران روی داد و روند حکومت را که تا پیش از آن بر اساس تفکر فردی و استبدادی و سلطه پادشاه بر کشور حاکم بود، به روندی قانونی تبدیل کرد هر چند این روند دیری نپایید و دوباره حتی با وجود قانون، استبداد فردی بر کشور سایه افکند و برای دهها سال دیگر ایران را زیر سلطه خاندانهای مستبد نگه داشت. نهضت مشروطیت از این جهت که باعث کاهش قدرت استبدادی پادشاه شد، جایگاه ویژه ای در تاریخ سیاسی معاصر ایران دارد چرا که توانست پایه های این قدرت مطلق و بی پایان شاه را که هیچ چیز خارج از اراده او انجام پذیر نبود و خواست و اراده مردم هیچ جایگاهی نداشت، فرو ریخته و آن را به پادشاهی مشروطه تبدیل کند. در شکل گیری و پیروزی نهضت مشروطه زمینه های داخلی و خارجی نقش موثری داشتند، زمینه و ریشه نهضت مشروطه را از لحاظ داخلی باید در رفتار ظالمانه پادشاهان قاجار و تعدی و تجاوز شاهزادگان و وابستگان دربار و حکومت حاکمان ولایات و از لحاظ خارجی مداخله بی حد و حصر دولت های روس و انگلیس در امور ایران دید که در نهایت باعث مخالفت مردم با آنها شد. جُنبش مَشروطه، جنبش مشروطه خواهی، جنبش مشروطیت، انقلاب مشروطه یا انقلاب مشروطیت مجموعه کوشش ها و رویدادهائی است که در دوره مظفرالدین شاه قاجار و سپس در دوره محمدعلی شاه قاجار برای تبدیل حکومت استبدادی به حکومت مشروطه رخ داد و منجر به تشکیل مجلس شورای ملی و تصویب اولین قانون اساسی ایران شد.از اوائل سلطنت ناصرالدین شاه قاجار وآشنایی تدریجی ایرانیان باتغییرات ونارضایتی مردم از ظلم و ستم وابستگان حکومت روبه رشد بود. تأسیس دارالفنون تحولات جهانی اندیشه تغییر و لزوم حکومت قانون و پایان حکومت استبدادی را نیرو بخشید. نوشته های روشنفکرانی مثل حاج زین العابدین مراغه ای و میرزا آقاخان کرمانی و میرزا ملکم خان و میرزا فتحعلی آخوندزاده و عبدالرحیم طالبوف را فراهم آورد.سخنرانیهای سید جمال واعظ وسیدجمال الدین اسد آبادی توده مردم مذهبی را با اندیشه آزادی و مشروطه آشنا می کرد. نشریاتی مانند حبل المتین ملک المتکلمین که همه در خارج از ایران منتشر می شدند نیز در گسترش آزادی خواهی و مخالفت بااستبداد نقش مهمی را داشتند. کشته شدن ناصرالدین شاه به دست میرزا رضای کرمانی که آشکارا انگیزه خود را قطع ریشه ظلم و نتیجه تعلیمات سیدجمال الدین دانسته بود، کوشش بیشتر در روند مشروطه خواهی را سبب شد