نام پژوهشگر: مرتضی خسرونژاد
لیلا مکتبی فرد مرتضی کوکبی
تفکر انتقادی، تفکری است مستدل و مستند به مدارک و اطلاعاتی موثق که انتظار میرود به قضاوتی صحیح منجر شود و استانداردهایی مناسب را برای ارزیابی و تفسیر مسائل پیچیده و بحث برانگیز، به منظور حصول به نتیجه گیری یا تصمیم گیری در خصوص انجام کار یا باور به عقیده ای، عرضه کند. داستان به سبب درگیر کردن کودکان در موقعیت هایی که ممکن است در زندگی روزمره توانایی تجربه آنها را نداشته باشند، همچنین به موجب تقویت مهارت خواندن، قدرت استنباط، و آشنایی با یک واقعه از زوایای گوناگون، نقشی حیاتی در شکل گیری مهارت-های تفکر انتقادی دارد. به ویژه شخصیت های داستان ها هرگاه از توانایی چنین تفکری برخوردار باشند از طریق ساز و کار یادگیری مشاهده ای بر خوانندگان آثار موثر می افتند. پژوهش حاضر، به عنوان پژوهشی توصیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوا در تلاش بوده است تا میزان وجود مهارت ها و مولفه های تفکر انتقادی از دیدگاه ریچارد پل را در داستان های تألیفی برای کودکان گروه سنی "ج" که در فاصله سال های 1342 تا 1385 در فهرست کتاب های مناسب شورای کتاب کودک به ثبت رسیده اند، شناسایی و بررسی کند. ابزار پژوهشگر برای این بررسی یک سیاهه وارسی محقق ساخت بود که روایی آن از طریق مشورت با 25 نفر از متخصصان حوزه ادبیات داستانی کودک و نوجوان سنجیده شد. در این مرحله هفده مهارت تفکر انتقادی در دو دسته کلی مهارت های عام و مهارت های ذهنی تعیین و به نوعی با عناصر داستانی، مرتبط تشخیص داده شد. مهارت های عام شامل هدف، طرح پرسش، اطلاعات، داده، شاهد، و تجربه، استنباط ها و تفاسیر، پیش فرض ها، استلزامات و پی آمدها، و نقطه نظرها و دیدگاه های گوناگون؛ و مهارت های ذهنی شامل انصاف (بی طرفی)، تواضع، رشادت، همراهی، استحکام، و پشتکارِ ذهنی، اطمینان در تفکر، تسلط بر خودمحوری، و قابلیت های استدلال اخلاقی بود. در مرحله بعد پایایی ابزار نیز به کمک دو داور که مبانی نظری و کار با سیاهه وارسی برای آنها شرح داده شده بود، سنجیده شد. بررسی 125 داستان، که جامعه پژوهش را تشکیل می دادند، نشان داد که مولفه های استلزامات و پی آمدها، اطلاعات، داده، شاهد، و تجربه، هدف، و قابلیت های استدلال اخلاقی نسبت به سایر مولفه ها در وضعیت بهتری قرار داشته اند. از ضعیف ترین مولفه ها نیز می توان به پیش فرض ها، اطمینان (آزادی) در تفکر، نقطه نظرها و دیدگاه های گوناگون، و استنباط ها و تفاسیر اشاره کرد. کتاب حقیقت و مرد دانا نوشته بهرام بیضایی با مجموع امتیاز 147 بیشترین انطباق را با مولفه-های تفکر انتقادی داشته است. به نظر می رسد در جامعه مورد بررسی داستان های فانتزی انطباق بیشتری با مولفه های تفکر انتقادی نسبت به داستان های واقع گرا داشته اند. تعداد اندک داستان-هایی با درون مایه طنز نیز از دیگر نکات قابل توجه در پژوهش است. وجود راوی های مداخله-گر که منجر به ضعف در توانایی تفسیر و استنباط مخاطب می شود، عدم استفاد ه مطلوب از شگردهای داستانی به منظور خلق موقعیت های متفاوت و تقویت نقطه نظرها و دیدگاه های گوناگون، نداشتن شخصیت های عمیق و تأثیرگذار که مهارت های ذهنی را در کودکان تقویت کند، و داشتن درون مایه هایی همسو و همراستا با مفروضات رایج و پذیرفته شده جامعه در زمان نگارش اثر، از دیگر خصوصیات داستان های جامعه پژوهش بوده است. سیر تحول داستان ها در طول زمان نشان می دهد که اگر از یک رشد مقطعی در دهه چهل بگذریم، عمده رشد متوالی داستان ها به لحاظ مولفه های تفکر انتقادی در آثار متأخر و در دهه هشتاد روی داده است.
حسین دولت دوست مرتضی خسرونژاد
چکیده بررسی میزان برخورداری کتاب های فارسی دوره ی راهنمایی از مولفه های خلاقیت به کوشش: حسین دولت دوست هدف اساسی پژوهش، بررسی میزان برخورداری کتاب های فارسی دوره ی راهنمایی از مولفه های خلاقیت می باشد . برای این کار مولفه های مورد نظر از دیدگاه گیلفورد و بیکاردز به عنوان ملاک های تحلیل، و پاراگراف هر درس به عنوان واحد تحلیل، انتخاب شدند ویافته های تحلیل با استفاده از تکنیک پیشنهادی ویلیام رومی تحلیل شد. نتایج پژوهش حاکی از این امر بودند که میزان توجه به خلاقیت در متن کتاب های اول، دوم و سوم راهنمایی در حد ضعیف و میزان توجه به خلاقیت در پرسش های کتاب های اول، دوم، سوم راهنمایی به ترتیب، پائین تر از متوسط، ضعیف و ضعیف بودند. بنابراین، کتاب های یاد شده در بخش های متن و پرسش ها نیاز به اصلاح دارند.
طیبه فرهادی سعید حسام پور
چکیده بررسی عناصر داستان در آثار فریدون عموزاده خلیلی به کوشش طیبه فرهادی فریدون عموزاده خلیلی از نویسندگان خلاق در حوزه ی داستان های کودک و نوجوان است. او از پیش روترین و نوآورترین فعالان عرصه ی مطبوعات ایران و از بنیان گذاران «انجمن نویسندگان کودک و نوجوان» به شمار می رود. این مطالعه گامی است در جهت شناخت عناصر داستانی در ده کتاب عموزاده خلیلی که عبارتند از: فریاد کوهستان، سه ماه تعطیلی، سفر چشمه ی کوچک، روزهای امتحان، هیزم، دوچرخه ی آقاجان، سفر به شهر سلیمان، آن سوی صنوبرها، آن شب که بی بی مهمان ما بود و دوخرمای نارس. این پژوهش که نقد و بررسی بیست و دو داستان کودک و نوجوان را شامل می شود در پنج فصل تنظیم شده است. فصل اول شامل درآمد، هدف، اهمیت، پیشینه، روش و سوال تحقیق است. روش تحقیق در این پژوهش کتابخانه ای و بر اساس توصیف و تحلیل داستان ها است. در این فصل به ادبیات کودک و نوجوان، جایگاه و سیر حرکت آن در ایران اشاره شده است. فصل دوم به تعاریف عناصر داستانی اختصاص یافته است. در فصل سوم عموزاده خلیلی، فعالیت ها و آثار فرهنگی و ادبی او معرفی شده است. فصل چهارم که اصلی ترین فصل این پژوهش است به بررسی و تحلیل عناصر داستانی در آثار عموزاده خلیلی پرداخته شده است. در این بخش، قبل از تحلیل عناصر هر اثر، ابتدا آن کتاب معرفی و در پایان مجموعه داستان ها تحلیلی کلی از داستان های آن مجموعه ارائه می شود. فصل پنجم به نتیجه گیری و بیان دستاوردهای پژوهش اختصاص یافته است. در این بخش آثار عموزاده به سه دوره تقسیم بندی می شود. دوره ی اول داستان های واقع گرایانه که در پیوند باوقایع و ارزش های انقلاب اسلامی است. دوره ی دوم به داستان های تمثیلی اختصاص یافته است. در دوره ی سوم داستان های واقع گرایانه که در پیوند با مسائل اجتماعی است. در این دوره نگاه نویسنده به دو موضوع فقر و سنت های غلط اجتماعی معطوف می شود، این موضوع در کنار پرداختن به عشق های زمینی کودکان و فضای نمادین آثار، بهترین دوره ی نویسندگی عموزاده محسوب می شود. کلید واژه: فریدون عموزاده خلیلی، داستان های کودک و نوجوان، عناصر داستان، زاویه دید، شخصیت پردازی.
راضیه سهرابی مرتضی خسرونژاد
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه ی افسانه های ایرانی، کتاب های داستانی- تصویری ایرانی و کتاب های داستانی- تصویری خارجی بر مبنای مولفه های تفکر فلسفی بوده است. داستان های مورد بررسی در این پژوهش، شامل 10 افسانه ی ایرانی موجود در کتاب قصه های صبحی، 10 کتاب داستانی- تصویری ایرانی و 10 کتاب داستانی- تصویری خارجی برگزیده از سوی شورای کتاب کودک بین سال های 1380 تا 1385، متناسب برای گروه سنی "الف" و "ب" بود که به صورت تصادفی انتخاب شدند. این متون داستانی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی قیاسی و بر اساس مولفه های تفکر فلسفی "فیلیپ کم" مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که میان کتاب های داستانی- تصویری ایرانی و افسانه های ایرانی بر مبنای مولفه های تفکر فلسفی "کم" تفاوت قابل ملاحظه ای وجود ندارد اما میان داستان های ایرانی و خارجی بر این مبنا تفاوت وجود دارد. کتاب های داستانی- تصویری ایرانی و افسانه های ایرانی از مولفه های تفکر فلسفی بیشتری نسبت به داستان های خارجی برخوردار و در نتیجه غنی تر از آن ها بودند. هم چنین در بین کتاب های داستانی- تصویری ایرانی، داستان خانم سیب و آقای هندوانه، در بین کتاب های داستانی- تصویری خارجی، داستان پوکی دنیا را درست می کند و در بین افسانه های ایرانی، افسانه ی زور، غنی تر از سایر متون بودند. نتیجه ی دیگری که این پژوهش در پی داشت این بود که هر سه گروه متون داستانی مورد بحث، از مولفه های تفکر فلسفی، حتی به میزان اندک برخوردار بودند.
منصوره صداقت مرتضی خسرونژاد
داستان های کودکان می توانند موضوع های متفاوت یا مشابهی را دربرگیرند، اما آن چه باعث تنوع داستان ها می شود، درون مایه ی آن هاست. درون مایه، تفسیر و دوباره سازی موضوع به وسیله ی نویسنده است. هدف پژوهش حاضر استخراج درون مایه ها و موضوع های موجود، مورد انتظار و تهی داستان های کودک منتشر یافته در سال های 1385-1380 برمبنای الگوی پیشنهادی خسرونژاد (2004) بود. رویکرد پژوهش حاضر توصیفی- تفسیری، روش داده یابی اسنادی و روش داده کاوی تحلیل محتوای قیاسی و استقرایی، آن گونه که مایرینگ (2000) توصیف کرده، بود. نتایج پژوهش نشان داد که موضوع هایی مانند ترس، خشم، خانواده های تک والدی، جنگ، فرهنگ و موضوع های اجتماعی جزو موضوع های تهی ادبیات کودک اند. نتایج هم چنین نشان داد که از بین موضوع های موجود به موضوع های عشق، تلاش، هویت، خودیابی و خودشناسی بیشتر از مفهوم های دیگر پرداخته شده است و موضوع هایی چون استقلال، خلاقیت، مسوولیت پذیری و تفاوت های فردی از جمله موضوع های موجود بودند که به آن ها کم پرداخته شده است. واژه های کلیدی: درون مایه ی آشکار، درون مایه ی پنهان، درون مایه ی تهی، موضوع موجود، موضوع تهی، ادبیات کودک
پروین مرتضایی مرتضی خسرونژاد
یکی از مقوله هایی که در چند دهه ی اخیر در ادبیات کودک و نوجوان مورد توجه قرار گرفته، اقتباس از متون کهن است. در این میان مثنوی مولوی یکی از متون ارزشمندی است که به طور گسترده بدان توجه شده است. با توجه به اهمیت مثنوی و جایگاه آثار اقتباسی از آن در ادبیات کودک، پژوهش حاضر به بررسی 128 اثر بازنویسی و بازآفرینی شده از مثنوی مولوی در سه دهه ی 60، 70 و 80 در ابعاد گوناگون پرداخته است. در فصل نخست، اهمیت، ضرورت، هدف، پیشینه و روش تحقیق بررسی شده است. در فصل دوم که یکی از مهم ترین بخش های این پژوهش است، انواع روش های اقتباس بررسی شده، در این بررسی روشن شد که شیوه ی بازآفرینی و بازنویسی، به ترتیب شیوه های پرکاربرد در اقتباس از مثنوی است. روش گزینشی، تلخیص و تصویرگری محض، نیز در کنار این شیوه ها قرار دارد و کمابیش کاربرد داشته است. در فصل سوم انواع قالب های ادبی و گونه های به کار رفته در آثار اقتباسی و هم چنین محتوای آثار بررسی شده است. زبان آثار اقتباسی در فصل چهارم مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل پنجم گروه های سنی، معرفی شده اند. بیشترین آثار اقتباسی برای گروه سنی«ب»(با تعداد70 اثر) و کمترین آثار برای گروه سنی «ه»(با تعداد 12 اثر) نوشته شده است. در فصل ششم، متون به دو بخش داستانی و غیرداستانی تقسیم شده و عناصر ساختاری بخش های غیرداستانی و داستانی بررسی شده است. در فصل هفتم نیز نتایج به دست آمده از پژوهش ارائه شده است.
محمد احمدغلامی محمدحسن کریمی
یکی از موضوع های اساسی که همواره مورد توجه اندیشمندان بوده است، اخلاق است. رویکرد های اخلاقی کلبرگ، نادینگز و خواجه نصیر به ترتیب نماینده ی سه مکتب تکلیف گرایی، عاطفه گرایی و فضیلت گرایی هستند که در این مطالعه به بررسی کتاب های فارسی راهنمایی، بر اساس این رویکرد ها پرداخته شده است. در این پژوهش، با رویکردی غیر پیدایشی، مراحل و مولفه های اخلاق در کتاب ها بررسی شده است. همچنین همانندی ها و نا همانندی های کتاب های پایه های مختلف، در طرح مقوله ی اخلاق مشخص شده است. پژوهش گر برای جمع آوری داده ها، از روش اسنادی و به منظور تحلیل داده ها، از روش تحلیل محتوای قیاسی مایرینگ استفاده کرده است. نمونه از نوع هدفمند بوده که کتاب های فارسی راهنمایی را شامل می شود. نتایج نشان داد که در هر سه کتاب، رویکرد غالب در طرح مقوله ی اخلاق، رویکرد دل مشغولی نادینگز است و پس از آن، بیشتر به رویکرد فضیلت گرایی خواجه نصیر پرداخته شده و رویکرد اخلاقی کلبرگ کمتر مورد توجه بوده است. همچنین بیشتر به مراحل و مولفه های اخلاق پسر خوب و اخلاق بر اساس اصول جهانی؛ دل مشغولی برای خود، در حوزه ی درونی و برای افراد غریبه؛ و دانایی پرداخته شده است. به طور کلی میزان پرداختن به مراحل و مولفه های اخلاقی در کتاب اول بیشتر از کتاب دوم، و در کتاب دوم بیشتر از کتاب سوم است.
سیده زهره جوادی بابک شمشیری
زندگی در جامعه ی امروز مستلزم داشتن تفکر نقاد است و آموزش آن، در نظام آموزش و پرورش ضروری به نظر می رسد. تفاوت بین رویکردهای مختلف تربیتی در ضروری بودن آموزش تفکر نقاد، تردید ایجاد نخواهد کرد. تربیت دینی یکی از وجوه تربیت است که در عصر حاضر با جدیت بیشتری پیگیری می شود. در تربیت دینی، دیدگاه های مختلفی وجود دارند که دیدگاه عقلانی در تربیت دینی یکی از آن هاست. هدف کلی پژوهش این است که با بررسی و مقایسه ی مولفه های تفکر انتقادی و تفکر از منظر قرآن و همچنین بررسی رویکردهای متفاوت در تربیت دینی، دلالت های تربیتی ورود تفکر انتقادی به تربیت دینی را بیان کند. مولفه-های تفکر انتقادی، از دیدگاه انیس، پل، مک پک و لیپمن اخذ شده است. مولفه های تفکر قرآنی، از پیش تعیین شده نبوده و حاصل تلاش محقق است. پژوهش گر با مراجعه به دوازده تفسیر مختلف قدیمی و جدید، مولفه-های تفکر قرآنی را استخراج کرده است. با توجه به مطالعات صورت گرفته، نتایج نشان می دهد که دین و سنت تربیتی ما، مبتنی بر تفکر و اشاعه ی آن بوده است، با آن بیگانه نیست. در واقع تفکر قرآنی همان تفکر انتقادی است. تفکر یک ماهیت واحد دارد که وجهی از آن تفکر انتقادی است. بنابراین منطقی به نظر نمی آید که قرآن از طرفی، تفکر را به معنای عام آن مورد تاکید قرار دهد و از طرفی دیگر وجه انتقادی آن را قبول نداشته باشد. با وجودی که، نظام آموزش و پرورش ایران مدعی تربیت دینی، بر مبنای اسلام است، به نظر می رسد، مشوق و پرورش دهنده ی تفکر انتقادی نیست. برای اصلاح این رویه، باید تغییراتی در مبانی نظری صورت گرفته تا موانع عملی، نیز برطرف شوند. در پایان این پژوهش، پیشنهاداتی در حوزه های هدف، اصول، روش، محتوا، معلم، فراگیر و ارزشیابی، برای تغییر این رویکرد، ارائه گردیده است. روش تحقیق این پژوهش، تحلیل کیفی است که با استفاده از رویکرد تفسیری - تجریدی و روش تحلیل محتوای اسقرایی انجام گرفته است.
ماه منیر ایران پور محمد مزیدی
چکیده آسیب شناسی فعالـیت های پرورشی مدارس و نهاد امـور تربیتی در دبیرستان های شیراز به کوشش ماه منیر ایران پور هدفِ این پژوهش عبارت از آسیب شناسی فعالیت های پرورشی بود. این پژوهش در پارادایم کیفی و با استفاده از مدل غالب - کم غالب انجام گرفت. دراین مدل از ترکیب دو روش کمّی و کیفی استفاده می شود. گردآوری داده ها در بخش کیفی، به روش مصاحبه ی عمیق صورت گرفت که در آن افراد مورد مطالعه به شیوه ی هدفمند و با توجه به اصل نمونه گیری با حداکثر تنوع انتخاب شدند. جمع آوری داده ها در بخش کم غالب یعنی بخش کمّی نیز، با استفاده از دو پرسش نامه ی محقق ساخته، در دو جامعه ی آماری مربیان پرورشی و دانش آموزان دوره ی متوسطه انجام گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از شیوه ی تحلیل استقرایی با رویکرد تئوری داده مبنا، و در بخش کمّی از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی مناسب استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که آسیب های موجود در فعالیت های پرورشی و نهاد امور تربیتی، ناشی از: عدم تبیین مبانی نظری فعالیت های پرورشی، ساختار تفکیکی و متمرکز حاکم بر نظام آموزش و پرورش، شیوه های جذب، تربیت و به کارگیری مربیان پرورشی، روش و محتوای فعالیت های پرورشی، اهداف آرمان گرایانه ی تعلیم و تربیت و اهداف فعالیت های پرورشی، بی توجهی به تمام عوامل موثر در فرایند تربیت، تعارض در اهداف و روش ها بین نهادهای مختلف فرهنگی جامعه، حاکمیت رویکرد محصولی نگر به جای رویکرد فرایند نگر بر فعالیت های پرورشی، ناشناخته بودن اهداف و فلسفه ی این فعالیت ها و انواع آن برای دانش آموزان و اولیاء ، سیطره ی نگاه کمیّت مدار بر فرایند تربیت به جای نگاه کیفیّت مدار، کمبود امکانات و فراهم نبودن زیرساخت ها بوده است. واژه های کلیدی: فعالیت های پرورشی، مبانی نظری و فلسفی فعالیت های پرورشی، هدف، محتوا، روش و ساختار فعالیت های پرورشی.
امین ایزدپناه مرتضی خسرونژاد
چکیده ندارد.
فاطمه صالحی عبدالرسول جوکار
هدف اصلی از پژوهش حاضر، بررسی کتابهای کودک و نوجوان به منظور معرفی آن دسته از کتابهای کودک و نوجوان است که به معضل طلاق و نیازهای عزت نفس، امنیت، عشق و محبت در فرزندان طلاق پرداخته اند، است. این پژوهش به روش کتاب سنجی به بررسی کتابهای کودک و نوجوان موجود در وب سایت خانه کتاب در فاصله سال های1390-1360پرداخته است و کتابهایی را که عنوان و یا موضوع آن ها، با کلید واژه های مرتبط با هر یک از حوزه های موضوعی طلاق، عزت نفس، امنیت، عشق و محبت منطبق است، معرفی می کند. جامعه پژوهش 40177 عنوان کتاب کودک و نوجوان در طی سال های 1360تا 1390 است، حجم نمونه با حجم جامعه برابر است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که از 40177 عنوان کتاب کودک و نوجوان در بازه زمانی 1360 تا 1390، 463 عنوان یا 15/1 درصد کتاب وجود دارد که عنوان و یا موضوع آن ها طلاق، عزت نفس، امنیت، عشق و محبت است. 04/0 درصد از کتابهای کودک و نوجوان به موضوع طلاق، 19/ 0 درصد به موضوع عزت نفس، 20/0 درصد به موضوع امنیت و 72/0 درصد به موضوع عشق و محبت پرداخته اند. به طور کلی می توان گفت که موضوع عشق و محبت بیش تر مورد توجه نویسندگان قرار گرفته است. بیش تر نویسندگان تنها یک عنوان کتاب در یکی از حوزه های طلاق، عزت نفس، امنیت، عشق و محبت نوشته اند. تعداد نویسندگان مرد نسبت به نویسندگان زن، نویسندگان داخلی نسبت به نویسندگان خارجی و کتابهای تألیفی نسبت به کتابهای ترجمه ای بیش تر است. انتشار کتاب در هر یک از چهار حوزه طلاق، عزت نفس، امنیت، عشق و محبت در دهه 80 نسبت به دو دهه ی 60 و 70 افزایش چشمگیری داشته است.
مرجان کامیاب سعید حسام پور
هدف از پژوهش حاضر تحلیل کتاب های داستانی- تصویری بر مبنای الگوی فرزندپروری و حضور مابان (والدین) بوده است. داستان های بررسی شده در این پژوهش، شامل کتاب های موجود در کتاب خانه ی مرکز مطالعات ادبیات کودک و نوجوان دانشگاه شیراز در بین سال های ??- ???? بوده است که پس از مطالعه ی همه ی کتاب های موجود در بین این سال ها، آثاری که مادر و پدر در آن ها حضور داشتند، انتخاب شدند. تعداد کتاب هایی که برگزیده شد و در این پژوهش مورد تحلیل قرار گرفت ?? کتاب بود. این متون داستانی با روش تحلیل محتوای کیفی قیاسی و بر اساس نظریه ی فرزندپروری شیفر و الگوی آندرسون و همیلتون مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که الگوهای غالب کتاب های کودکان گرم و کنترل کننده هستند. اما در بررسی نوع حضور و چگونگی حضور مابان، این نتیجه حاصل گردید که حضور پدر در کتاب های داستانی- تصویری بررسی شده بسیار کم رنگ است. همچنین به نظر می رسد نویسندگان در گزینش شیوه ی تعامل مابان با کودک به هنجارها و فرهنگ های رایج در جامعه نیز بسیار توجه داشته اند.
ستاره ترابی مرتضی خسرونژاد
هیچانه ها گونه ای از ادبیات کودک به شمار می روند که در گذر زمان نه ارزش خود را از دست داده اند و نه به فراموشی سپرده شده اند و همواره لذت بخش و شادی آفرین بوده اند. به راستی اسباب ماندگاری آنها در چیست که اینگونه جاودانه شده اند و هرگز کهنگی ای در آنها حس نمی شود و با همه ی نسل ها و سنین مختلف ارتباط برقرار می کنند؟ پژوهش پیش رو به معرفی هیچانه های فارسی و بررسی ویژگی ها و شگردهای این گونه ی ادبی که موجب پایداری، جذابیت و فراگیری آنها در میان کودکان شده است، می پردازد. این پژوهش، پژوهشی کیفی است و در آن از روش تحلیل محتوای قیاسی- استقرایی میرینگ (2000)استفاده شده است. برای این کار در شاخه ی شعر، نمونه های معاصر از کتاب هیچ هیچ هیچانه(1389) و نمونه های عامیانه از میان ترانه های بچه ها در کتاب فرهنگ عامیانه ی مردم ایران (1346) انتخاب شده است و در شاخه ی داستان نیز آن دسته از افسانه های عامیانه ی طبقه بندی شده از سوی خسرونژاد (1389) که در بررسی پژوهشگر با ویژگی های هیچانی همخوانی داشته اند، به کار گرفته شده است. بررسی ها نشان داد که هیچانه های فارسی بیشتر در بند فرم و ساختار زبانی هستند. همچنین هیچانه ها چه داستان و چه شعر، بنیادی ترین و ابتدایی ترین ویژگی های شعر کودک را -که در سازه های زبان و موسیقی نهفته است- به همراه دارند. چراکه بهترین شیوه ی ارتباط زبانی با مخاطب خردسال، بهره گیری از موسیقی است. ویژگی برجسته ی داستان های هیچانی نیز همین نزدیکی و آمیختگی آنها با زبان شعری است. می توان گفت هیچانه ها الفبای شعر کودک هستند زیرا تمامی ویژگی هایی که سبب گیرایی شعر برای کودکان می شود، ابتدا در هیچانه ها وجود دارد. بدین ترتیب هیچانه سبکی ویژه در ادبیات کودک است که ریشه در ادب شفاهی و ترانه ها و متل های عامه دارد. این نوع ادبی با بهره گیری از امکانات موسیقایی و سازه های زبانی همچون توازن های آوایی و واژگانی، به قصد سرگرمی و لذت آفرینی به وجود می آید و جوهره ی آن را معناگریزی، عادت شکنی، تناقض و تمرکززدایی تشکیل می دهد. آنچه در هیچانه ها نقشی برجسته دارد، مجموعه ویژگی هایی است که - تمرکززدایی یا به بیانی بهتر- نوسان میان تمرکزگرایی و تمرکززدایی را ایجاد می کنند. فضای هیچانه ها بیشتر بر بازی گونگی و لذت بخشی استوار است؛ بنابراین جلوه گاهی برای پرورش ذهن و خلاقیت کودک و زبان آموزی هستند؛ به همین دلیل برای کودکان خردسال مناسب اند. در نگاهی کلی به شعرها و داستان های مورد بررسی می توان آنها را از نظر کیفیت هیچانگی، درجه بندی و به دسته های زبان ْهیچانی، معناهیچانی و هیچانه ی محض تقسیم نمود.
سمانه قاسمی مرتضی خسرونژاد
هدف از پژوهش حاضر، بررسی شگردهای تمرکز زدایی در تصویرهای کتاب های تصویری کودکان و هم چنین برهم کنش میان متن و تصویر است. به باور پیاژه، تمرکززدایی اصلی ترین ویژگی ذهنی کودک است. خسرونژاد (1382) پس از بررسی 71 افسانه شگردهایی را یافته که بیان گر چنین سازوکاری است. مرادپور (1391) در ادامه ی معصومیت وتجربه 30 افسانه ی را کاویده است. پژوهش حاضر جزو پژوهش های کیفی به شمارمی آید که در آن پژوهش گر با دو روش قیاسی و استقرایی در 30 نمونه از کتاب های کودکان به بررسی مولفه های تمرکززدا در تصویرها و برهمکنش متن و تصویر می پردازد. یافته های پژوهش نشان داد که تمامی شگردهای معصومیت و تجربه به جز مداخله ی راوی، پایان خوش و خودفاش سازی در تصویرها و همه ی شگردها به جز مداخله راوی، پایان خوش، خودفاش سازی و نمای دور و نزدیک در برهم کنش متن و تصویر مشاهده شدند. هم چنین در شگردهای مرادپور جز قصه های زنجیره ای، رگبار وارونگی، مناظره، چندمجلسی و برچسب، دیگر مولفه ها در تصویرها دیده شدند. هم چنین در برهم کنش متن و تصویر نیز تمامی شگردهای مرادپور به جز یک صحنه با دو نما، قصه در قصه، قصه های زنجیره ای، مناظره، چندمجلسی و برچسب یافت شدند. پانزده جلوه ی تازه نیز از تصویر به دست آمد که عبارت اند از: سپیدنگاری، حرکت زمانی، خودارجاعی، تضاد، همانندی، پیش آگهی، شوخی تصویری، مداخله ی بیننده ی بیرونی، به هم ریختگی روایت، نمای ثابت- نمای متغیر، یک صحنه در اندازه های گوناگون، کادربندی های ناهمگون، نماهای ترکیبی، تصویرهای چندتکنیکی، تصویرهای حاشیه ای و کنایه به اثرهای مشهور هنری و ادبی. همچنین هشت مورد شگرد تازه در برهم کنشی به دست آمد که عبارت اند از: سپیدنگاری نویسی، حرکت زمانی، خودارجاعی، تضاد، همانندی، پیش آگهی، تصویر متغیر- متن ثابت، متن های درون تصویری. ژرف ساخت تمامی شگردها در پنج مولفه ی حرکت، مقایسه، ابهام، تنش و همزمانی مشخص شد. کلید واژه: تمرکززادیی، ادبیات کودک و نوجوان، معصومیت وتجربه، کتاب های تصویری
کلثوم صالحی محبوبه البرزی
پژوهش حاضر به بررسی توصیفی و تحلیلی مقاله های تالیف، ترجمه و نقد ها در مجله ی پژوهشنامه ادبیات کودک و نوجوان می پردازد. پژوهشگر در بخش توصیفی ضمن معرفی مقاله های پژوهشنامه، چکیده ای از مقاله ها و کلید واژه ها ی آن ها ارائه می دهد. در بخش انتقادی – ارزشیابی کیفیت اجزا و بخش های هر مقاله مانند هماهنگی عنوان با محتوا، مقدمه، بدنه، نظم عنوان ها، انسجام مطالب، دست یابی به هدف، ارائه ی شواهد و نتیجه گیری و شیوه ی نگارش را بررسی می کند. نتایج بررسی عنوان مقاله ها نشان داد که عنوان ها به دو بخش ادبی و غیر ادبی تقسیم می شوند. مقدمه مقاله-ها با خلاصه ای از داستان، زمینه سازی مختصر نویسنده و بیان هدف شروع می شوند. عنوان بندی ها گویا و به ندرت نامنظم و سلیقه ای هستند. نویسندگان حول یک محور مرکزی یا موضوع سخن گفته اند و پراکندگی در مطالب کمتر دیده می شود. در مجموع مقاله های غیر نقد نویسندگان با نگاهی تحلیلی و استدلالی به بحث و تحلیل پرداخته اند و در مقاله های نقد اکثراً به نقد داستان گرایش داشته اند. نویسندگان به منظور مستدل کردن گفته های خود نمونه هایی ملموس و عینی ارائه کرده اند. اهداف مقاله به دو بخش ضمنی و آشکار تقسیم می شود و نویسندگان به اهداف خود دست یافته اند. نتیجه گیری مقاله ها اغلب در پاراگراف پایانی مقاله و در قالب دیدگاه کلی نویسنده بیان شده است و کمتر دارای جمع بندی یافته هاست. مقاله ها دارای سبک علمی است و از شیوه ی نگارش مناسبی برخوردارند. همچنین، کم توجهی به نقد داستان های کودک، نویسندگان آن ها و تصویرگری کتاب ها، کمبود نقد شعر در مقایسه با نقد داستان وگرایش اکثر منتقدان به نقد ساختار و بیان عناصر داستان از جمله کمبود هایی است که توجه بیشتر نویسندگان را می طلبد.
علی شیروانی شیری محمد حسین حیدری
بحث آزادی کودک و اقتدار بزرگسال از جمله مسائل اساسی مطرح در تعلیموتربیت و هم ادبیات کودک است. هدف تحقیق حاضر بررسی تطبیقی مبانی فلسفیتربیتی و شگردهای جلوهگری مقولههای "اقتدار و آزادی" در داستانهای فارسی و انگلیسی کودک بوده است. برای دستیابی به این هدف، کتابهای داستانیتصویری برجسته فارسی و انگلیسی به دقت واکاوی شد تا شگردهای بهکاررفته توسط مولفان آثار در تحقق بخشیدن به مقولههای "اقتدار و آزادی" تعیین شود. محقق در این پژوهش پس از بررسی و تحلیل مجزای آثار فارسی و انگلیسی، نوع شگردهای یادشده و شیوه استفاده از آنها را با هم مقایسه کرده است و همچنین رویکردهای فلسفیتربیتی مولفان به رابطه اقتدار و آزادی را تعیین نموده است. داستانهای بررسی شده در این پژوهش 10 داستانیتصویری فارسی و 10 داستانیتصویری انگلیسی منتخب توسط چند تن از متخصصان ادبیات کودک و نوجوان بود که با روش تحلیل محتوای کیفی قیاسی و روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی تحلیل شدند. تحلیل و بررسی آثار نشان میدهد که در هر دو گروه داستانیتصویریهای فارسی و انگلیسی، به میزان زیادی از شگردها و عناصر داستانی رهاییبخش استفاده شده است. از میان شگردهای موجود، درونمایه پنهان، پیرنگ باز، زاویه دید سوم شخص، چندصدایی در متن و تصویر، بهرهگیری از شخصیتهای پیچیده، توانمند و پویا و شخصیتپردازی غیرمستقیم و شگردهای غلبه تصویر بر متن و تمرکززدایی، رهاییبخش هستند و در مقابل، درونمایه آشکار، زاویه دید دانای کل و دانای کل محدود و اول شخص، تکصدایی در متن و تصویر، بهرهگیری از شخصیتهای ساده، غیرتوانمند و غیرپویا و شخصیتپردازی مستقیم اقتدارگرا هستند که البته میزان رهاییبخشی یا اقتدارگرا بودن در برخی از آنها متفاوت است. از شگردهای تمرکززدایی به میزان متفاوت در تمام داستانیتصویریهای فارسی و انگلیسی استفاده شده است. کشف شگردهای تکواژهنویسی، موربنویسی، وارونهنویسی، بهرهگیری از شکلها، رنگها و فونتهای مختلف در متن و تغییر جهت خط نوشتاری بهعنوان شگردهایی تمرکززدا، ازجمله یافتههای ویژه این پژوهش است. تحلیل فلسفیتربیتی داستانها نیز نشان میدهد که در دو داستان از داستانهای فارسی و سه داستان از داستانهای انگلیسی، رویکرد مولف به رابطه اقتدار و آزادی از نوع رابطه "ابتدا اقتدار و سپس آزادی" است و در بقیه داستانهای فارسی و انگلیسی رابطه "دیالکتیک" وجود دارد. درپایان الگوی فرایندمدار بهعنوان الگوی مطلوب جهت تألیف و یا نقد و بررسی کتابهای داستانیتصویری با نگاهی فلسفیتربیتی، معرفی میشود.
فاطمه یوسفی مرتضی خسرونژاد
هدف از پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه کتاب های داستانی تألیفی و ترجمه ای بر اساس مراحل حل مسأله و ویژگی های حل کنندگان مسأله بوده است. داستان های مورد بررسی در این پژوهش، شامل 10 کتاب داستانی تألیفی و 10 کتاب داستانی ترجمه ای برگزیده از سوی شورای کتاب کودک بین سال های 1380 تا 1385، متناسب برای گروه سنی "ب" و "ج" بود که با نظر متخصصان انتخاب شدند. این متون داستانی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی قیاسی و بر اساس مراحل حل مسأله "دیویی" و ویژگی های حل کنندگان مسأله "گریفین" مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که در داستان های ترجمه ای، مرحله ی جمع آوری اطلاعات و در داستان های تألیفی مرحله ی ارائه ی راه حل ها و بررسی راه حل ها دارای بیشترین فراوانی بود و مرحله ی تعیین مسأله و تدوین نتایج و ارزیابی آن ها در هر دو گروه داستان کمتر مشاهده شد. نتیجه دیگر اینکه ویژگی تفکر تعاقبی در داستان های ترجمه ای و ویژگی مقاومت در داستان های تألیفی به میزان بیشتری مشاهده شد و ویژگی های دانش پیشین و توجه به دیدگاه ها در هر دو گروه داستان کمتر مشاهده شد. در کل، کتاب های داستانی ترجمه ای از مراحل حل مسأله و ویژگی های حل کنندگان مسأله بیشتری نسبت به داستان های تألیفی برخوردار بود که با رعایت جوانب احتیاط می توان گفت غنی تر از داستان های ترجمه ای بودند. نتیجه دیگری که این پژوهش در پی داشت این بود که هر دو گروه متون داستانی، از اکثر مراحل حل مسأله و ویژگی های حل کنند گان مسأله برخوردار بودند.
پردیس شهوند بهرام جوکار
تفکر انتقادی، قضاوت هدفمند و خودگردان است؛ که به تفسیر، تحلیل، ارزیابی و استنباط و نیز توضیح شواهد، مفاهیم، روشها، ملاکها و چارچوبها؛ در بستری قضاوت گر منجر می شود. در پژوهش حاضر به شناسایی پیشایندهای تفکر انتقادی پرداخته شده است. در همین راستا مدلی ارائه گردید که در آن باورهای معرفت شناختی به عنوان متغیر برون زاد، آمادگی های تفکر انتقادی به عنوان متغیر واسطه ای، و مهارتهای تفکر انتقادی به عنوان متغیر درون زاد درنظر گرفته شدند. مشارکت کنندگان این پژوهش، 217 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شیراز، بودند. که توسط سیاهه باورهای معرفت شناختی (ebs)، پرسش نامه آمادگی تفکر انتقادی ریکتس، و آزمون تفکر انتقادی واتسون-گلیزر، مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تعیین پایایی پرسش نامه ها از روش آلفای کرونباخ و جهت احراز روایی مقیاس ها از تحلیل عوامل استفاده شد. روش آماری مدل معادلات ساختاری در نرم افزار amos، برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، به کار گرفته شد. بدین صورت که ابعاد باورهای معرفت شناختی شامل ساختن و اصلاح دانش، ساختار دانش، و سرعت کسب دانش در قالب متغیرهای آشکار، ابعاد آمادگی های تفکر انتقادی شامل ابتکار، پختگی، و دل مشغولی نیز در قالب متغیر آشکار، و در نهایت ابعاد استنباط، تفسیر و ارزیابی به عنوان شاخص های متغیر مکنون مهارتهای تفکر انتقادی در نظر گرفته شدند. و برای تعیین واسطه گری از مراحل بارون و کنی و دستور bootstrap، استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که دو بعد باورهای معرفت شناختی شامل بعد ساختن و اصلاح دانش، و بعد سرعت کسب دانش پیش بینی کنند? مثبت و معنی دار مهارتهای تفکر انتقادی هستند. نتایج در خصوص نقش باورهای معرفت شناختی در آمادگی های تفکر انتقادی نیز نشان داد که: آمادگی پختگی توسط هر سه بعد باورهای معرفت شناختی شامل ساختن و اصلاح دانش، سرعت کسب دانش، و ساختار دانش، به طور مثبت و معنی داری پیش بینی می شود. آمادگی ابتکار نیز توسط دو بعد از ابعاد باورهای معرفت شناختی شامل ساختن و اصلاح دانش، و سرعت کسب دانش به صورت مثبت و معنی دار، و توسط بعد ساختار دانش به صورت منفی و معنی داری پیش بینی می شود. و در نهایت آمادگی دل مشغولی توسط تنها توسط بعد ساختن و اصلاح دانش، به صورت مثبت و معنی داری پیش بینی می شود. در زمینه نقش واسطه گری آمادگی های تفکر انتقادی نیز، نتایج نشان دادند که تنها بعد پختگیِ آمادگی های تفکر انتقادی دارای نقش واسطه گری در رابطه هر سه بعد باورهای معرفت شناختی و مهارتهای تفکر انتقادی، است. بنابراین باورهای معرفت شناختی به واسطه ی آمادگی پختگی، منجر به شکل گیری مهارتهای تفکر انتقادی می شوند. براین اساس دلالت های پژوهش برای خانواده، معلمان و اساتید، مورد بحث قرار گرفت.
زهرا فهندژ مرتضی خسرونژاد
چکیده بررسی انواع پرسش ها و پاسخ های کودکان در سه گروه سنی (3-4 ساله، 6-7 ساله و 9-10 ساله) به کوشش زهرا فهندژ هدف این پژوهش بررسی پرسش ها و پاسخ های کودکان در سه گروه سنی بود. این پژوهش در پارادایم کیفی انجام گرفت. گردآوری داده ها در این پژوهش به صورت مصاحبه عمیق با کودکان و والدین آنها انجام شد که در آن افراد مورد مطالعه به شیوه هدفمند و با توجه به اصل نمونه گیری با حداکثر تنوع انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای قیاسی با رویکرد توصیفی – تفسیری استفاده کرده و واحد تحلیل هر پرسش و هر پاسخ بود. نتایج پژوهش نشان داد که کودکان پرسش های زیاد و متنوعی در بسیاری از حوزه های علوم بشری مطرح می کنند؛ با این حال بیشتر پرسش های کودکان در زمینه دین می باشد. فلسفه نیز جزء پنج حوزه اولی است که کودکان در آن پرسش مطرح می کنند و پرسش های فلسفی کودکان در سه گروه سنی در قلمروهای هستی شناسی، ارزش شناسی و فلسفه دین قرار داشتند. بررسی پاسخ های کودکان حاکی از آن بود که کودکان در ارائه پرسش ها نسبت به پاسخ ها مستقل تر عمل کردند و در ارائه پاسخ های خود بیشتر متوجه صحیح / غلط بودن و نمره پاسخ بودند. با افزایش سن کودکان، پرسش ها و پاسخ های آنان دقیق تر و پیچیده تر شد و از علوم بیشتری پرسش مطرح کردند. همچنین نتایج پژوهش حاکی از آن بود که تفاوت چندانی بین پرسش ها و پاسخ های دختران و پسران وجود ندارد و شباهت پرسش ها و پاسخ های دختران و پسران گروه سنی 9-10 ساله بیش از دو گروه دیگر نمایان بود زیرا در گروه سنی 3-4 ساله دختران نسبت به پسران و در گروه سنی 6-7 ساله پسران نسبت به دختران هم گروه خود در ارائه پاسخ های خود دقیق تر و دارای فن بیان بهتری بودند، از توضیحات بیشتری استفاده می کردند و نسبت به مفاهیم و موضوعات مورد پرسش آشنایی بیشتری داشتند. واژه های کلیدی: فلسفه، پرسش، پرسش فلسفی و پرسش غیر فلسفی، کودکان
محمدضا جهانگیری مرتضی خسرونژاد
پویا نمایی به دلیل ماهیت جذاب خود، مورد توجه همه افراد قراردارند.به همین دلیل به عنوان ابزاری مناسب برای انتقال اندیشه ها و اعمال انسانی در عصر ما مورد استفاده قرار می گیرند. تفکر انتقادی نیز به دلیل ماهیت آگاهی بخش خود می تواند ابزاری مناسب برای تعامل و تحلیل اندیشه های مختلف باشد. این پژوهش به بررسی مهارت های تفکر انتقادی قهرمانان پویا نمایی برنده اسکار بین سالهای 2000 تا 2014 میلادی پرداخته است. پژوهش در پارادایم کیفی انجام شده است و رویکرد آن از نوع توصیفی-تفسیری است. طرح تحقیق غیر پیدایشی است و نمونه نیز هدفمند انتخاب شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که اغلب قهرمانان پویا نمایی های کوتاه برنده اسکار از نظر مهارت های تفکر انتقادی وضعیت مطلوبی ندارند. دلیل این موضوع را باید در درون مایه های اغلب این آثار دانست که اغلب به موضوعاتی فردی پرداخته و قهرمان هایی دارند که دور از تعامل های اجتماعی و در فضایی بدون تعامل اندیشه زندگی می کنند. قهرمانان پویا نمایی های واقع گرا، واقع گرا- طنز ، تخیلی- طنز دارای بیشترین مهارت های تفکر انتقادی بودند. دلیل آن داشتن درون مایه های اجتماعی و طنز ، تعامل قهرمان با سایر افراد دانست. مهارت هایی مانند «توجه به پیامد های تفکر وعمل»،«فرضیه سازی»، «تحلیل گری»، «عینیت گرایی»، «شفافیت در مواجهه با مسائل»، «ایستادگی در مواجهه با مشکل»، «معقول بودن در انتخاب و استفاده از معیار ها» ، «آگاهی نسبت به جهل خویش» بیشتر از سایر مهارت های تفکر انتقادی در قهرمانان پویا نمایی ها وجود داشته است.
طیبه نوروزی مرتضی خسرونژاد
هدف این پژوهش در گام نخست گردآوری افسانه¬ها¬ی منطقه¬ی قیروکارزین به منظور حفظ آنان از فراموشی است. ازین رو، پژوهش گر، ابتدا پیران قصه¬گو را شناسایی کرده و سپس به سراغ آنان رفت و توانست 33 افسانه را تا زمان نگارش این رساله ضبط و ثبت کند. در دنیای یارانه و اینترنت امروز، کمتر کودکان و نوجوانان را در کنار بزرگترها برای شنیدن قصه می¬بینیم. ازآن¬سو بسیاری از راویان این افسانه¬ها یا از میان ما رفته¬اند و یا بازماندگان، افسانه¬ها را در گذر زمان فراموش کرده¬اند. بنابراین گردآوری این افسانه¬ها از مهم¬ترین اهداف نگارنده بوده است. در گام بعد 10 افسانه که مناسب تر تشخیص داده شدند برای تحلیل انتخاب شده و نخست بر اساس الگوی آرنه – تامسون طبقه¬بندی شده¬اند و سپس به بررسی انواع تضاد در آن¬ها بر اساس رویکرد خسرونژاد(1382) پرداخته شده است. بررسی حاضر نشان داد که تقابل دو سازه ی معصومیت و تجربه، شخصیت¬های داستانی را در موقعیت¬های متفاوتی قرار می¬دهد و آن¬ها را برای رسیدن به تعالی و تکامل آماده می¬کند.
زهرا فهندژ مرتضی خسرونژاد
چکیده بررسی انواع پرسش ها و پاسخ های کودکان در سه گروه سنی (3-4 ساله، 6-7 ساله و 9-10 ساله) به کوشش زهرا فهندژ هدف این پژوهش بررسی پرسش ها و پاسخ های کودکان در سه گروه سنی بود. این پژوهش در پارادایم کیفی انجام گرفت. گردآوری داده ها در این پژوهش به صورت مصاحبه عمیق با کودکان و والدین آنها انجام شد که در آن افراد مورد مطالعه به شیوه هدفمند و با توجه به اصل نمونه گیری با حداکثر تنوع انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای قیاسی با رویکرد توصیفی – تفسیری استفاده کرده و واحد تحلیل هر پرسش و هر پاسخ بود. نتایج پژوهش نشان داد که کودکان پرسش های زیاد و متنوعی در بسیاری از حوزه های علوم بشری مطرح می کنند؛ با این حال بیشتر پرسش های کودکان در زمینه دین می باشد. فلسفه نیز جزء پنج حوزه اولی است که کودکان در آن پرسش مطرح می کنند و پرسش های فلسفی کودکان در سه گروه سنی در قلمروهای هستی شناسی، ارزش شناسی و فلسفه دین قرار داشتند. بررسی پاسخ های کودکان حاکی از آن بود که کودکان در ارائه پرسش ها نسبت به پاسخ ها مستقل تر عمل کردند و در ارائه پاسخ های خود بیشتر متوجه صحیح / غلط بودن و نمره پاسخ بودند. با افزایش سن کودکان، پرسش ها و پاسخ های آنان دقیق تر و پیچیده تر شد و از علوم بیشتری پرسش مطرح کردند. همچنین نتایج پژوهش حاکی از آن بود که تفاوت چندانی بین پرسش ها و پاسخ های دختران و پسران وجود ندارد و شباهت پرسش ها و پاسخ های دختران و پسران گروه سنی 9-10 ساله بیش از دو گروه دیگر نمایان بود زیرا در گروه سنی 3-4 ساله دختران نسبت به پسران و در گروه سنی 6-7 ساله پسران نسبت به دختران هم گروه خود در ارائه پاسخ های خود دقیق تر و دارای فن بیان بهتری بودند، از توضیحات بیشتری استفاده می کردند و نسبت به مفاهیم و موضوعات مورد پرسش آشنایی بیشتری داشتند. واژه های کلیدی: فلسفه، پرسش، پرسش فلسفی و پرسش غیر فلسفی، کودکان
فرزانه آقاپور سعید حسام پور
هدف پژوهش حاضر، بررسی کارناوال، آوا و عناصر فانتزی مانند نحوه ی ورود به دنیای دیگر، شخصیت های حیوانی و جادو در شش رمان نوجوان ایرانی و غربی است. پژوهشگر، روی کرد نظری کارناوال و چندآوایی میخاییل باختین را برای تحلیل رمان ها برگزیده و به کاربرد آن در ادبیات کودک توجه داشته است. پژوهش گران غربی نظریه ی باختین را در ادبیات کودک به کار گرفته اند؛ حال آن که کاربرد این نظریه در ادبیات کودک و ژانر فانتزی، در ایران کم تر شناخته شده اند. این پژوهش به صورت کیفی و قیاسی، با روش تحلیل محتوا و رویکرد توصیفی تفسیری انجام گردید و نمونه ها از راه جست وجوی کتاب خانه ای گزینش شدند. نتایج به دست آمده حاکی از این بود که در نمونه های ایرانی، عناصر فانتزی بسیار کم رنگ تر از مجموعه ی دنیای شگفت انگیز اُز است. تخیل، یاری گران قهرمان و شخصیت های فانتزی، مولفه هایی هستند که در فانتزی های ایرانی یافت می شوند. این فانتزی ها، به جای ساختن دنیایی یک سره متفاوت، از رفت و برگشت کودک به دنیای خیال بهره جسته اند و خیال را در متن واقعیت قرار داده اند. اکبرپور، با بردن شخصیت به سفری خیالی و توجه به صدای کودک او را توانمند می کند؛ اما دو رمان دیگر، جامعه ای تک آوایی را نشان می دهند. جامعه ای که هنجارهای بزرگسال را به کودکان تحمیل می کند و به آن ها اهمیت نمی دهد. البته شمس و شاه آبادی کوشیده اند ارزش ها را دگرگون کنند و صدای کودکان را به گوش مخاطب برسانند. باید توجه داشت که مجموعه ی دنیای شگفت انگیز اُز، در قرن بیستم نوشته شده و طبیعتاً به حفظ ارزش های فرهنگ رسمی و پیروی از قانون های وضع شده تأکید می ورزد. این مجموعه کاملاً تک آوایی است و نویسنده، در پی یکی کردن تمام آواهاست. رمان های بااوم در دسته ی فانتزی غلیظ جای می گیرند و عناصر و موضوع های فانتزی نو از جمله تقابل خیر و شر را در خود دارند. توجه به فضاهای فانتزی، شخصیت های فانتزی و جادو از دیگر عناصر مطرح در این مجموعه است. کلیدواژه: آوا، باختین، چندآوایی، رمان نوجوان، عناصر فانتزی، کارناوال.
شیدا آرامش فرد سعید حسام پور
چکیده این پژوهش با این هدف شکل گرفت که شیوه ی پرداخت زمان روایی را در تعدادی از رمان های نوجوان بررسی و نقش و شیوه ی عملکرد کارکردها و نمایه ها را در ساختار زمان داستان ها مشخص کند. برای این کار، الگوی تحلیلی ژنت در زمان مندی با الگوی بارت درباره ی کارکردها و نمایه ها ترکیب شد و الگوی جدیدی برای تحلیل داستان ها ایجاد شد. برای آزمودن این الگوی تحلیلی- ترکیبی، سه رمان نوجوان ایرانی و سه رمان نوجوان خارجی، به عنوان ورودی در این الگو قرار داده شد و خروجی آن، نتایج احتمالی و پرسش های پژوهش را تأیید کرد. کارکردها و نمایه های بارت، در همه ی موارد به یک شیوه در زمان مندی ژنت عمل کرده بودند و نظم فکری خاصی بر اندیشه ی همه ی نویسندگان در تنظیم زمان داستان ها حاکم بود. علاوه بر نتایج مشترک در داستان های بررسی شده، یافته های پژوهش نشان داد که رمان ها در پرداخت زمان روایی یک دست نیستند و برتری ها و کاستی هایی در هر یک از آن ها دیده می شود. توجه ویژه به بحث زمان محتوایی در کنار زمان ساختاری، واردکردن اسطوره و تاریخ به داستان، استفاده ی هدفمند از اشکال مختلف افعال دستوری، سپیدنویسی در متن، استفاده از پیش نگاه های نوآورانه در آغاز داستان، شگردهای مناسبی بود که نویسندگان برای ایجاد جذّابیت بیش تر در داستان ها به کار برده بودند. از نقاط ضعف داستان ها نیز، می توان به توصیف های تکراری و خسته کننده، استفاده ی نامناسب از افعال دستوری، شکل خطی زمان بدون هیچ پرش و نابهنگامی با وجود موضوع سفر در زمان، دست کم گرفتن مخاطب و تأکید بر بیان مطالب بدیهی داستان اشاره کرد.
مریم سادات سجادی نژاد سعید حسام پور
هدف این پژوهش بررسی و ارزیابی وضعیت کتاب های نوشته شده درباره ی ادبیا ت کودک و نوجوان ایران از1300تا1370 است. از همین رو مقرر شد کتاب شناسی توصیفی تحلیلی کاملی گردآوری شود. در روش پژوهش با توجه به کتاب شناسی های فارسی، الگوی پیشنهادی عبدی برگزیده شد که براساس داده ها و هدف این پژوهش تغییراتی در آن پدید آمد. یافته های پژوهش نشان می دهد، نخستین کتاب درباره ی ادبیات کودک، در سال 1339 به چاپ رسیده و از آن پس تا 1369 بیست وپنج کتاب پژوهشی و پانزده کتاب نامه انتشار یافته است، بنابراین در این سه دهه با دو گونه ی کتاب های پژوهشی و کتاب نامه ها روبه روییم. بیشتر کتاب نامه ها فهرست کتاب های مناسب برای کودک و نوجوان است. کتاب های پژوهشی هم درباره ی مبانی، تعریف ها، ویژگی ها و انواع ادبیات کودک، شعر کودک، درست نویسی، مراخل خلق یک اثر، صفحه آرایی کتاب کودک، تصویرگری و مجموعه مقاله است. بی توجهی به جنبه های گوناگون ادبیات کودک و دست نیافتن به رویکردی ثابت و دقیق در آن، نتیجه ای است که از بررسی کتاب های پژوهشی به دست می آید، این بحران بر اثر بی توجهی به پیشینه و نداشتن تعامل و گفتمان نقد بین نویسندگان روی داده است. توجه به ادبیات کودک از دهه ی چهل، به شکل درستی آغاز می شود و در دهه ی پنجاه در کنار کمبودهای موجود، راه درستی را برمی گزیند، این جریان در دهه ی شصت متوقف شده به اول مسیر بازمی گردد. مهم ترین مشخصه ی دهه ی شصت بی توجهی به نقد و گرایش شدید به تألیف است. گذری در ادبیات کودکان(1345) بهترین کتاب و نادر ابراهیمی به سبب توجه به موضوع های نوین، نویسنده ی برجسته ی این دوره است.
سیده محبوبه عباسی مرتضی خسرونژاد
بازی و نمایش هرگز از کودک و دنیای او جدا نبوده است. بنابراین هیچ گاه بدون داشتن شناختی کامل از وی و در نظر گرفتن خواست ها و نیازهای او نمایش نامه ای موفق برای این مخاطب پیچیده ی به ظاهر ساده، نگاشته نخواهد شد. هدف پژوهش حاضر نخست یافتن تماشاگر نهفته در نمایش نامه های چاپ شده برای خردسالان، کودکان و نوجوانان برمبنای الگوی چمبرز و نیز در صورت نیاز ایجاد تغییراتی در این الگو جهت یافتن تماشاگر نهفته در این نمایش نامه ها، و در نهایت بررسی این مسئله است که ویژگی های تماشاگر نهفته در نمایش نامه های چاپ شده در ایران تا چه اندازه با یافته های روان شناسان درباره ی تماشاگر واقعی مطابقت دارد. رویکرد پژوهش حاضر توصیفی- تفسیری، روش داده یابی اسنادی و روش داده کاوی تحلیل محتوای قیاسی است. این پژوهش نشان داد که میزان مشابهت تماشاگر نهفته و واقعی در نمایش نامه های خردسال به مراتب بیش از آثار مربوط به کودک و نوجوان است. هم چنین می توان با اندک تغییری در الگوی پیش نهادی چمبرز، الگویی جهت یافتن تماشاگر نهفته در نمایش نامه های خردسال، کودک و نوجوان به دست آورد.
الهه شهسواری مرتضی خسرونژاد
چکیده پرامتن در کتاب های تصویری_داستانی: بررسی بیست کتاب برتر داخلی و ده کتاب برتر خارجی بر اساس نظریه ی ماریا نیکولایوا و کارول اسکات به کوشش الهه شهسواری هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیل پرامتن در کتاب های تصویری_داستانی برتر داخلی و خارجی بر مبنای نظریه ی نیکولایوا و اسکات بوده. در این پژوهش به بررسی بیست کتاب برتر داخلی به انتخاب گروه "کتاب های تصویری" مرکز مطالعات ادبیات کودک و ده کتاب برتر خارجی به انتخاب پیترهانت پرداخته شده است.نمونه ها با روش تحلیل محتوای کیفی قیاسی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که در نمونه های برتر داخلی به بعضی از عناصر پرامتن مانند عنوان، تصویر روی جلد، پشت جلد و صفحه ی شناسنامه توجه خاص و مطلوبی شده در حالی که بعضی از عناصرپرامتن مانند صفحات استقبال و بدرقه نادیده گرفته شده اند و در نمونه های خارجی توجه به تمامی عناصر پرامتن به خصوص صفحات استقبال و بدرقه تا حدی بود که میزان چشم گیری از پیام داستان در این قسمت ها گنجانده شده بود. واژه های کلیدی: کتاب های تصویری_داستانی، ماریا نیکولایوا و کارول اسکات، پرامتن.
ترانه هوشیار فریده پورگیو
توامندسازی در حیطه ی ادبیات نوجوان مخاطب را به آنسو هدایت می کند که شخصیت ناتوان داستان همواره برای رهایی از قید و بندها و کمبودهای ناشی از ناتوانی اش به واسطه های توانا پناه می برد.این درحالیست که کمک خواستن به خودی خود می تواند به شکل های وخیم تری از طردشدگی و ضعف بیانجامد که پیامدهای سنگین تری هم برای فرد ناتوان و هم اطرافیانش در بر دارد. مباحث «گروه»، «واسطه»، «برنامه ریزی»، «راهبرد» و «چاره اندیشی» که از تعاریف تونمندسازی سادان استخراج شده اند شخصیت اصلی داستان و جریان (اتفاقات) رمان را مورد بررسی قرار می دهد تا در پایان گونه ای از تغییر و توانمندسازی مستقل از هر نوع مداخله ی واسطه های بیرونی ارائه شود.
مریم شبانی مصطفی ندیم
بعضی قصه های انتخاب شده روایت های عامیانه تر اسطوره ای خاص هستند و شخصیت ها و نقش هایشان با کمی تفاوت مطابق یکدیگر است. بعضی از قصه ها تلفیقی از نقش ها و مضمون های اسطوره ای بودند. در قصه های مورد بررسی فریدون اولین و سیاوش دومین شخصیت هایی بودند که نقش هایشان در قصه ها تکرار می شد.
شهربانو حقیقت محمد مزیدی
چکیده ندارد.
لیلا جهرمی تادوانی مرتضی خسرونژاد
چکیده ندارد.
مرتضی عدالت خواه مرتضی خسرونژاد
چکیده ندارد.
مرتضی عدالت خواه پروین قاسمی
هدف این تحقیق کاربرد رویکرد گفتمان نقد باختین بر رمان "زنان عاشق", اثر مهم دی. اچ. لورانس است. این تحقیق به دنبال این هدف است که می توان رویکرد نقدی/ادبی باختین را بر رمان "زنان عاشق" بکار برد. فصل دوم درباره شناخت و مکان یابی خویشتن در رابطه با دیگران سخن می گوید. این فصل نقش زبان و گفتگو با دیگران را در شناخت ما از خویشتن در مکان و زمان برجسته می کند. در این فصل بحث می شود که چگونه خویشتن می تواند از طریق زبان و گفتگو با دیگران به اندازه ای از اتصال با دیگران دست یابد. در رابطه با چند آوایی صحبت می شود وبه دنبال آن دلیل علاقه باختین به رمان می آید. در پایان کارناوال تعریف می شود و نمونه هایی از رفتارهای کارناوالی در این رمان نشان داده می شود. فصل سوم کاربرد نوع شناسی سخن باختین بر رمان "زنان عاشق" است. هم سخنی از تک سخنی تمییز داده می شود و هم سخنی به سه دسته یک سویه, چند سویه و فعال تقسیم می شود که هر کدام کاملا تعریف می شوند. سپس نمونه هایی از سبک سازی و استقبال شعری در این رمان نشان داده می شود. در آخر, خویشتن و آزادی خویشتن در رابطه با عشق از دیدگاه لورانس بحث می شود. فصل چهارم سانسور را از منظرکلمه-پاسخ باختین بررسی می کند. کلمه-پاسخ واکنش نسبت به یک سخن است که باعث می شود آن سخن مهم تلقی شود. همچنین نشان داده می شود که همیشه ایده های باختین خوش بینانه نیست.
مرتضی خسرونژاد علی اکبر حسینی
پژوهش حاضر در شش فصل به شرح زیر تدوین و ارائه شده است : فصل اول : مقدمه ( شامل اهمیت ، ضرورت ، تعاریف ، هدف و روش پژوهش ) ، فصل دوم : مروری بر مطالعات پیشین ( شامل تقسیم بندی نظریه های موجود در نقد ادبیات کودک و تعیین جایگاه پژوهش حاضر) ، فصل سوم : درآمدی برفلسفه ادبیات کودک ( شامل موقعیت و ویژگی های ادبیات کودک ، ویژگی ها و مسائل فلسفه ادبیات کودک ) ، فصل چهارم : هدف ادبیات کودک . فصل پنجم : روش ادبیات کودک . فصل ششم : باهم نگری و نتیجه گیری.