نام پژوهشگر: مهدی اسمعیلی ورکی

برآورد سرعت متوسط در رودخانه های پیچانرودی با استفاده از معادله توزیع سرعت چیو
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده فنی 1390
  سبحان قربانی نصراله آبادی   مهدی اسمعیلی ورکی

نظر به اهمیت اندازه گیری دقیق دبی جریان در رودخانه ها به عنوان یکی اطلاعات پایه ای مهم در پروژه های آبی و مدیریت منابع آبی، انتخاب روش مناسب برای برآورد میزان دبی عبوری جریان از مقطع عرضی رودخانه ها، همواره مورد توجه کارشناسان مباحث آبی بوده است. روش های معمول در اندازه گیری دبی جریان بر پایه اندازه گیری مستقیم سرعت جریان می باشند. این روش ها در رودخانه های عریض، وقت گیر، در شرایط جریان غیر ماندگار، کم دقت و در مواقع سیلابی، پر خطر است. بنابراین استفاده از روشی سریع و آسان که جایگزین روش های فوق گردد، ضروری بنظر می رسد. یکی از روش هایی که در سال های اخیر برای برآورد دبی جریان در رودخانه ها پیشنهاد شده است، روش مبتنی بر تئوری آنتروپی بوده که توسط چیو در سال 1989 ارائه شده است. در پژوهش حاضر که به منظور ارزیابی این روش در رودخانه های پیچانرودی انجام شده است، 4 مقطع عرضی در طول رودخان? پسیخان واقع در استان گیلان انتخاب گردید. سپس مجموعه ای از 9 سری اندازه گیری شامل سرعت های نقطه ای در عمق و عرض مقاطع انتخاب شده، انجام پذیرفت. نتایج مقایسه های صورت گرفته در رابطه با روش های مختلف یک تا پنج نقطه ای و لگاریتمی در اندازه گیری دبی جریان نشان داد که روش پنج نقطه ای در برآورد سرعت متوسط در نیمرخ قائم و نیز دبی جریان نسبت به سایر روش ها دارای عملکرد بهتری می باشد. مقایسه های بعمل آمده در رابطه با کارایی معادل? توزیع سرعت چیو حاکی از آن است که این روش بخوبی نیمرخ سرعت جریان را پیش بینی می نماید. همچنین این روش قادر است که پدید? تنگ شدگی را نشان دهد. از این رو از معادله توزیع سرعت چیو می توان به عنوان جایگزینی مناسب برای روش های لگاریتمی و نمایی در برآورد توزیع سرعت استفاده نمود. بر طبق نتایج بدست آمده در این تحقیق مشخص گردید که رودخان? پیچانرودی مورد مطالعه صرف نظر از تغییرات دبی و زمان، تمایل به برقراری یک نسبت ثابت بین سرعت متوسط و حداکثر مقطع دارد. تجزیه و تحلیل نتایج مربوط به دبی های برآورده شده با استفاده از روش چیو با مقادیر گرافیکی نشان داد که این روش قادر است با دقت بالایی دبی جریان را در رودخانه برآورد نماید. بنابراین از این روش می توان به عنوان روشی سریع و آسان در اندازه گیری دبی جریان در رودخانه ها استفاده نمود.

شبیه سازی عددی پرش هیدرولیکی در مقاطع مستطیلی واگرا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1391
  فرزانه صاحبی وایقان   داود فرسادی زاده

با توجه به اهمیت حوضچه های آرامش در استهلاک انرژی جریان و عملکرد مناسب حوضچه های مستطیلی واگرا از نظر ابعاد و هزینه ساخت کمتر، امکان سنجی آن با استفاده از روش های عددی بسیار ارزشمند خواهد بود. در این تحقیق قابلیت مدل سازی عددی پرش هیدرولیکی در حوضچه مستطیلی واگرا به صورت سه بعدی و با بکارگیری مدل های آشفتگی k-? استاندارد و rng، با استفاده از نرم افزار fluent مورد بررسی قرار گرفت. سطح آزاد جریان با مدل حجم سیال (vof) تعیین شد. صحت سنجی با مقایسه نتایج شبیه سازی و مدل فیزیکی پرش هیدرولیکی در مقاطع مستطیلی واگرا با زاویه های واگرایی 5 و 10 درجه انجام گرفت. نتایج صحت سنجی نشان داد که مدل k-? استاندارد پروفیل سطح آب، طول پرش و مقادیر حداکثر سرعت در مقاطع مورد نظر را بهتر از مدل آشفتگی k-? rng شبیه سازی نموده است. خطای نسبی متوسط مقادیر سطح آب بدست آمده از مدل عددی و مقادیر اندازه گیری شده حدوداً 7 درصد می باشد. طول پرش در مدل ها نیز با دقت 5 درصد برآورد شده است. پروفیل های سرعت نیز تطابق خوبی با داده های اندازه گیری شده داشتند. مدل عددی گرداب های ایجاد شده در نتیجه واگرایی دیواره ها را به خوبی بررسی های تجربی نشان داده است. این گرداب ها در اعداد فرود بالا در یک سمت دیواره تشکیل شده و به سمت دیگر کشیده می شوند ولی در اعداد فرود پایین تر در دو طرف دیواره های واگرا ایجاد می شوند. شدت تشکیل این گرداب ها با افزایش زاویه واگرایی دیواره ها بیشتر می شود. مطالعه پارامترهای تلاطم نشان داد که با فاصله گرفتن از پرش به سمت پایین دست مقدار این پارامترها کاهش یافته و تغییرات آن یکنواخت تر می شود و در انتهای پرش به مقدار ثابتی میل می کند. در مدل های با اعداد فرود بالا، مقادیر پارامترهای تلاطم در دیواره سمت راست بیشتر از سمت دیگر است. در اعداد فرود کمتر، تغییرات متقارن تر بوده و حداکثر مقادیر پارامترها در قسمت میانی کانال رخ می دهد. بررسی تأثیر واگرایی دیواره ها در توزیع پارامترهای تلاطم نشان داد که مقدار ماکزیمم این پارامترها در اعداد فرود بالا به سمت دیواره راست که گرداب ها شکل گرفته اند کشیده شده است. تغییرات پارامترهای تلاطم در امتداد محور مرکزی متقارن نیست و این باعث می شود تا اختلاف مقادیر حداکثر در امتداد محور مرکزی کانال نسبت به مقدار واقعی در کل محدوده بیشتر گردد. با کاهش عدد فرود، به دلیل تشکیل گرداب ها در قسمت میانی کانال، تمرکز این مقادیر در مرکز کانال افزایش یافته و تقارن بیشتری نسبت به پرش در اعداد فرود بالاتر می یابند. در این حالت، اختلاف بین مقادیر ماکزیمم در طول محور مرکزی کانال و کل محدوده کمتر می شود.

مدل سازی عددی تاثیر اصلاح مسیر در رودخانه های پیچانرودی (مطالعه موردی: رودخانه شلمان رود)
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده فنی 1390
  امینه زمانی   مهدی اسمعیلی ورکی

رودخانه های پیچانرودی همواره در حال تغییر شکل پلان در جهت های طولی وعرضی می باشند. یکی از پدیده های متداول در این رودخانه های ایجاد میان بر می باشد که در اثر آن بخشی از مسیر رودخانه از آن جدا شده و در اثر آن مشخصات هندسی و هیدرولیکی بازه های بالادست و پایین دست دستخوش تغییرات می گردد. با توجه به اینکه، امروزه با توسعه اراضی حاشیه رودخانه ها، هرگونه تغییر مسیر رودخانه و نیز تخریب سواحل باعث بروز خسارات مالی و تبعات اجتماعی متعددی خواهد شد. همچنین هرگونه تغییر بر پیکره رودخانه بدون پیش بینی تاثیر آن نه تنها باعث خسارت می شود، بلکه ممکن است میزان موفقیت طرح های اجرا شده را تحت تاثیر قرار داده و یا منجر به وخیم تر شدن وضعیت رودخانه گردد، پیش بینی رفتار رودخانه در اثر ایجاد میان بر بسیار ضروری بنظر می رسد. جهت رسیدن به اهداف موردنظر در موارد مذکور از روش های مختلفی نظیر استفاده از مدلهای عددی، مدلهای فیزیکی - هیدرولیکی، اندازه گیری های صحرایی و قضاوت های مهندسی استفاده می شود. یکی از مدلهایی که در سالهای اخیر جهت شبیه سازی ساختار رفتار جریان و رسوب در رودخانه ها بکار گرفته شده است، مدل عددی cche2d بوده که توسط مرکز بین المللی هیدرولیک محاسباتی و مهندسی دانشگاه می سی سی پی توسعه یافته است. در این تحقیق از مدل هیدرولیکی cche2d و توانایی آن در تحلیل جریان یکنواخت و غیر یکنواخت و نیز قابلیت شبیه سازی انتقال رسوب برای بررسی اثرات اصلاح مسیر در بازه پیچان رودی از رودخانه شلمانرود بطول 7735 متر در استان گیلان استفاده شده است. با توجه به اینکه بازه مورد مطالعه از نظر شاخص های ریخت شناسی در دسته پیچان رودهای بیش از حد توسعه یافته طبقه بندی شده و از سوی دیگر وقوع پدیده میان بر در آینده محتمل می باشد، لذا گزینه های مختلف اصلاح مسیر در این بازه انتخاب و اثرات ایجاد آن بر پیکر رودخانه بصورت عددی شبیه سازی گردید. گزینه های اصلاح مسیر به ترتیب عبارتند از: گزینه شماره یک در اثر احداث آن طول بازه مورد مطالعه از 7735 به 4695 کاهش می یابد . گزینه شماره دو اصلاح مسیر باعث 4686 متر کاهش از طول رودخانه می شود. در گزینه اصلاح مسیر شماره سه، طول رودخانه 2974 متر کاهش می یابد و در نهایت گزینه چهار اصلاح مسیر طول رودخانه 1187 متر کم می شود. جهت بررسی اثرات اصلاح مسیر رودخانه، پارامترهای تغییرات تراز بستر رودخانه قبل و بعد از اصلاح مسیر و تنش برشی کل در مقطع عرضی از نتایج شبیه سازی با استفاده از مدل cche2d مورد استفاده قرار گرفته و روند تغییرات آنها برای دبی متوسط ماهیانه 10 مترمکعب بر ثانیه و در دوره های زمانی یک سال مورد بررسی قرارگرفت. مقایسه های صورت گرفته نشان داد که در اثر اصلاح مسیر شماره یک مقدار تنش برشی در قوس های شماره 3، 5 و 6 بیشترین میزان افزایش را داشته است. تجزیه و تحلیل انجام شده در مورد تغییرات حاصل از اصلاح مسیر شماره دو حاکی از آن است که بیشترین افزایش تنش در قوس های شماره 2، 3 و 7 رخ می دهد. بررسی نتایج حاصل از تغییرات تنش برشی در اثر ایجاد اصلاح مسیر شماره سه بیانگر آن است که بیشترین افزایش تنش در قوس شماره 1، 2 ، 5و 8 رخ می دهد. ارزیابی های بعمل آمده از تغییرات تنش برشی ناشی از ایجاد اصلاح مسیر شماره چهار نشان داد که بیشترین افزایش تنش در قوس شماره 1و 3 رخ می دهد. با توجه به نتایج حاصله می توان اینگونه جمع بندی نمود که بیشترین تغییرات در پیکره رودخانه ناشی از گزینه اصلاح مسیر شماره دو می باشد. همچنین مناسب ترین گزینه برای اصلاح مسیر، میان بر شماره چهار می باشد.

مطالعه آزمایشگاهی و عددی تاثیر اصلاح مسیر در پیچان رودها (مطالعه موردی: رودخانه شلمان رود)
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده فنی 1391
  مهسا کاظمی راد   مهدی اسمعیلی ورکی

پیچانرود ها در ادام? فرآیند تکاملی پیچان رود ساحل کوژ با رسوبگذاری ممتد توسعه یافته و دو انحناء موج سینوسی شکل پیچان?رود آنقدر به یکدیگر نزدیک می شوند که در یک سیلاب، دیوار? دو انحناء از بین رفته و پس از ایجاد میان بر طبیعی، بخش هلالی شکلی از رودخانه از آن جدا می گردد که به آن دریاچه شاخه گاوی یا ox-bow lake گفته می شود. با توجه به اینکه، امروزه با توسعه اراضی حاشیه رودخانه ها، هرگونه تغییر مسیر رودخانه و نیز تخریب سواحل باعث بروز خسارات مالی و تبعات اجتماعی متعددی خواهد شد، بنابراین پیش بینی رفتار رودخانه در اثر ایجاد میان بر بسیار ضروری بنظر می رسد. در پژوهش حاضر، اثرات اصلاح مسیر بازه ای از رودخانه شلمان رود در محدوده روستای دریاکنار بطول 7735 متر، بصورت عددی و آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار گرفت. برای این منظور ابتدا با استفاده از نقشه های مقاطع عرضی موجود از این رودخانه و سپس تدقیق میدانی آن در بازه مورد مطالعه و تهیه نمونه هایی از مصالح بستر و دیواره آن، اثرات گزینه های مختلف اصلاح مسیر در آن مورد بررسی قرار گرفت. به منظور ارزیابی آزمایشگاهی، میکرومدلی از بازه مورد مطالعه از رودخانه ساخته شد و گزینه های ساماندهی مورد مطالعه در مدل شبیه سازی بصورت فیزیکی بررسی شد. برای شبیه سازی عددی نیز از نرم افزار hec-ras استفاده گردید و در نهایت مناسب ترین مسیر اصلاح مسیر از نتایج شبیه سازی آزمایشگاهی و عددی انتخاب گردید. گزینه های اصلاح مسیر به ترتیب عبارتند از: گزینه شماره یک که در اثر احداث آن طول بازه مورد مطالعه از 7735 به 4695 کاهش می یابد، گزینه شماره دو اصلاح مسیر باعث 4686 متر کاهش طول رودخانه می شود، در گزینه اصلاح مسیر شماره سه، طول رودخانه 2974 متر کاهش می یابد و در نهایت گزینه چهار اصلاح مسیر که با ایجاد آن طول رودخانه 1187 متر کم می شود. جهت بررسی اثرات اصلاح مسیر رودخانه، پارامترهای تغییرات تراز بستر رودخانه قبل و بعد از اصلاح مسیر در مقاطع عرضی از نتایج شبیه سازی با استفاده از مدل فیزیکی وعددی، مورد استفاده قرار گرفته و روند تغییرات آنها برای دبی متوسط ماهیانه 10 و 20 مترمکعب بر ثانیه و در دوره های زمانی یک ساله مورد بررسی قرارگرفت. مقایسه های صورت گرفته نشان داد که در اثر اصلاح مسیر شماره یک مقدار تغییرات بستر در قوس های شماره 1، 2 و 3 بیشترین مقدار را داشته است. تجزیه و تحلیل انجام شده در مورد اصلاح مسیر شماره دو حاکی از آن است که بیشترین افزایش تغییرات در قوس های شماره 1، 7 و 8 رخ می دهد. بررسی نتایج حاصل از تغییرات در اثر ایجاد اصلاح مسیر شماره سه بیانگر آن است که بیشترین افزایش تغییرات در قوس شماره 6، 7 و 8 رخ می دهد. ارزیابی های بعمل آمده از ایجاد اصلاح مسیر شماره چهار نشان داد که بیشترین تغییرات در قوس شماره 2، 5، 6و 7 رخ می دهد. با توجه به نتایج حاصله می توان گفت که بیشترین تغییرات در پیکره رودخانه ناشی از گزینه های اصلاح مسیر شماره دو و سه می باشد. همچنین مناسب ترین گزینه ها برای اصلاح مسیر، میان برهای شماره یک و چهار می باشند. ارزیابی های صورت گرفته بر روی تغییرات تراز بستر در بازه مورد مطالعه نشان داد که میکرو مدل به خوبی قادر به پیش بینی رفتار رودخانه می باشد اما در خصوص مدل عددی hec-rasتوانایی مناسبی در پیش بینی تغییرات بستر رودخانه مئاندری در اثر اصلاح مسیر، ندارد.

کاهش نیترات و شوری زه آب کشاورزی با استفاده از زئولیت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  مهرناز مسلمی کوچصفهانی   مهدی اسمعیلی ورکی

گسترش آبیاری به منظور تامین غذای بشر منجر به ایجاد زه آب هایی با کیفیت نامطلوب شده است. از طرفی کمبود آب در مناطق مختلف جهان باعث روی آوردن به استفاده مجدد از زه آب کشاورزی شده است. کاربرد مجدد زه آب با کیفیت نامطلوب سلامتی انسان و محیط زیست را به خطر می اندازد. نیترات از موادی است که حضور بیش از حد آن در زه آب کشاورزی و به طبع آن در منابع آب گزارش شده است. هدف از این پژوهش بررسی امکان کاربرد زئولیت اصلاح شده به منظور کاهش نیترات و شوری از منابع آب است. زئولیت طبیعی استفاده شده در این تحقیق توسط سورفکتانت کاتیونی هگزا دسیل تری متیل آمونیوم برماید اصلاح شد. روش بار گذاری، اندازه زئولیت، هم دمای جذب، سینتیک جذب و عوامل محیطی در آزمایش های ناپیوسته بررسی شد. با توجه به نتایج حاصل از آزمایش های ناپیوسته مرحله دوم آزمایش ها روی مدل فیزیکی کانال زهکش و حوضچه جذب انجام شد. ابعاد حوضچه جذب، نحوه قرارگیری زئولیت ها، کاربرد ترکیب زئولیت طبیعی و اصلاح شده، دبی جریان، مسیر جریان و مقدار جاذب در مدل فیزیکی بررسی شد. نتایج آزمایش های ناپیوسته پیروی جذب از مدل لانگمیر و سینتیک شبه مرتبه دوم با ضریب تبیین 99/0 را نشان داد. با توجه به مناسب بودن درصد حذف در شرایط آزمایشگاهی ناپیوسته در مرحله بعد متغیرهای مدل فیزیکی بررسی شد. افزایش کارایی زئولیت با افزایش دبی، کاهش طول حوضچه جذب و افزایش مسیر جریان مشاهده شد. بهترین کارایی زئولیت در دبی 08/0 لیتر بر ثانیه و طول حوضچه جذب 2 سانتی متر که 5/7 برابر کمتر از عرض کانال بود، به مقدار 86 درصد به دست آمد. کاربرد زئولیت اصلاح شده به تنهایی باعث افزایش شوری تا 2 درصد شد اما ترکیب زئولیت اصلاح شده با زئولیت طبیعی شوری را 2 تا 10 درصد کاهش داد. به طور کلی نتایج مطلوب بودن این ماده را به عنوان جاذبی برای نیترات نشان داد

حذف فسفر از پساب کشاورزی با استفاده از مواد معدنی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1391
  فرشته زادجانعلی چوبری   مجید وظیفه دوست

در پژوهش حاضر به منظور حذف فسفر پساب در شرایط جریان در زهکش های کشاورزی، روند حذف فسفر به شکل ارتوفسفات از پساب با استفاده از زئولیت اصلاح شده و سنگ آهک مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا آزمایش های مربوط به اصلاح زئولیت و انتخاب مناسب ترین روش اصلاح آن، سینیتیک جذب زئولیت اصلاح شده و سنگ آهک برای دو اندازه ذرات 1 -5/0 و 5 -3 میلی متر، اثر میزان غلظت اولیه فسفر، دما و بر میزان حذف فسفر توسط سنگ آهک و زئولیت اصلاح شده و در نهایت استخراج ایزوترم جذب تحت معادله لانگمیر و فرندلیچ در مقیاس آزمایشگاهی انجام شد. سپس به منظور ارزیابی رفتار فیلتر ها در زهکش، مدل فیزیکی کانال زهکش و حوضچه های فیلتر شامل تک حوضچه ای، سه حوضچه ای و مارپیچی ساخته و اثر هیدرولیک جریان بر فرآیند حذف فسفر در حوضچه ها در دو دبی 05/0 و 1/0 لیتر بر ثانیه بررسی شد. در این آزمایش ها، تغییرات غلظت فسفر پس از عبور از حوضچه های فیلتری در زمان های مختلف اندازه گیری شد. در ساختار تک حوضچه ای سه ضخامت 2، 3 و 5 سانتی متر برای زئولیت اصلاح شده و سه ضخامت 5/7 25/11 و 15 سانتی متر برای سنگ آهک مد نظر قرار گرفت. مدل فیزیکی سه حوضچه ای برای زئولیت اصلاح شده و آهک با فواصل 3، 5 و 8 سانتی متر از یکدیگر و همچنین ساختار مارپیچی در دو مسیر کوتاه و طولانی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد زئولیت اصلاح شده و سنگ آهک کارایی خوبی در حذف فسفر دارند. آزمایش سینتیک نشان داد زئولیت اصلاح شده در 2 ساعت اول بیشترین درصد حذف را داشته و درصد حذف فسفر نسبت به زمان توسط زئولیت اصلاح شده و سنگ آهک به ترتیب بعد از 24 و 48 ساعت ثابت گردید. در دو اندازه زئولیت اصلاح شده و سنگ آهک تفاوت معنی داری از نظر درصد حذف فسفر دیده نشد. افزایش غلظت اولیه فسفر و دما، کاهش درصد حذف توسط سنگ آهک و زئولیت اصلاح شده را به دنبال داشت. همچنین حد مطلوب برای حذف فسفر در مقادیر کمتر از 5 و بیشتر از 8 برای زئولیت اصلاح شده و حالت قلیایی برای سنگ آهک بدست آمد. بررسی ایزوترم تطابق خوب معادله لانگمیر و فرندلیچ را به ترتیب توسط زئولیت اصلاح شده و سنگ آهک نشان داد. نتایج مدل فیزیکی نشان داد که مدل تک حوضچه ای در دبی بالاتر و ضخامت کمتر برای زئولیت اصلاح شده و در دبی کمتر و ضخامت کمتر برای سنگ آهک، راندمان بالاتری از نظر حذف فسفر داشت.

امکان سنجی پایش کیفی آب تالاب انزلی با استفاده از تحلیل طیفی داده های ماهواره ای لندست
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1391
  مارال نوابیان   مریم نوابیان

تالاب انزلی جزء تالاب های بین المللی می باشد و از نظر اکوسیستم حائز اهمیت است. مدیریت کیفی تالاب به منظور جلوگیری، کنترل و کاهش معضلات کیفی نیازمند شناخت میزان و نوع آلاینده ها می باشد. هزینه بالا، نیاز به نیروی کاری و زمان بر بودن عملیات صحرایی از عوامل محدود کننده ی پایش کیفی آب در سطح جغرافیایی وسیع بشمار می آیند. یکی از ابزار های موثر در زمینه ی مطالعات محیط زیست و علوم زمین، استفاده از فناوری دور سنجی و بهره گیری از داده های ماهواره ای است. هدف از این تحقیق، امکان سنجی تعیین پارامترهای کیفی شامل شوری، رسوبات معلق، نیترات، فسفر، نیتروژن آمونیوم، مواد محلول، کدورت و ph با استفاده از نمونه برداری و تحلیل طیفی تصاویر لندست tm و استخراج معادلات رگرسیونی به منظور پهنه بندی پارامترهای کیفی در تالاب انزلی بود. بدین منظور نمونه برداری در ماه های خرداد، شهریور و آبان انجام شد و پس از هر بار نمونه برداری با انتقال نمونه ها به آزمایشگاه کیفیت آب پارامتر های کیفی با استفاده از روش های استاندارد تعیین شدند. پس از آن تغییرات پارامتر های کیفی تالاب انزلی نسبت به مکان و عمق و همچنین زمان نمونه برداری بررسی شدند. سپس معادلات رگرسیونی تخمین پارامتر های کیفی آب توسط نرم افزار minitab و بر اساس تحلیل نسبت بازتابش در باندهای مرئی تا مادون قرمز تصاویر لندست استخراج شدند و در آخر بر اساس معادلات کلی به دست آمده پهنه بندی کیفی تالاب انجام شد. با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق می توان اعلام کرد که آلودگی در قسمت جنوب شرقی تالاب که محل ورود برخی از رودخانه های آلوده از شهرستان های صومعه سرا و رشت می باشد بیشتر از سایر قسمت های تالاب بود. بر اساس نتایج بدست آمده، پارامترهای شوری، فسفر، نیتروژن آمونیوم، نیترات و کدورت در لایه سطحی آب از همبستگی بالایی با مقادیر استخراج شده از تصاویر لندست برخوردار بود که این نشان دهنده ی نتایج بسیار امیدوارکننده در استخراج پارامترهای کیفی با استفاده از تکنولوژی سنجش از دور می باشد.

مدل سازی انتقال نیترات و فسفر حاصل از زه آبهای کشاورزی در رودخانه پسیخان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1391
  زهرا محمدپور   مریم نوابیان

رودخانه پسیخان با طول تقریبی 66 کیلومتر و حوضه آبریز به مساحت 840 کیلومتر مربع یکی از رودخانه های مهم استان گیلان است که از دامنه های کوه لاته برهنه در جنوب شهر فومن و از ارتفاعات 2800 متری سرچشمه می گیرد. رودخانه پسیخان به دلیل سهم بالای آن در آبیاری مزارع غرب گیلان دارای اهمیت زیادی بوده و به دلیل همجواری با مناطق مسکونی، استخرهای پرورش ماهی و اراضی شالیزاری و نیز تخلیه زهکش های این مزارع به آن، از نظر آلودگی در معرض تهدید است. در این تحقیق شبیه سازی پارامترهای نیترات و فسفات در رودخانه پسیخان با استفاده از مدل ریاضی wasp صورت گرفته است. مقایسه بین نتایج محاسبه شده توسط مدل و مقادیر اندازه گیری شده نشان داد که در مرحله واسنجی و صحت یابی همبستگی به ترتیب بین 84 تا 96 و 74 تا 90 وجود دارد. مقدار ضریب عملکرد نیز بین 15/0 تا 59/0 متغیر بود. به منظور برآورد حجم آلاینده های ناشی از زه آب کشاورزی به رودخانه پسیخان، ابتدا نقشه کاربری اراضی در زیر حوضه رودخانه پسیخان با استفاده از عملیات طبقه بندی بر روی تصاویر لندست tm استخراج گردید. علاوه بر این با استفاده از نقشه های رقومی ارتفاع که توسط شاتل راداری (srtm) تولید شد، نقشه رقومی ارتفاع در این زیر حوضه تهیه گردید. سپس با توجه به نقشه های طبقه ارتفاعی و نوع کاربری، سطح زیر کشت محصولات کشاورزی تعیین و حجم آلاینده های ورودی به رودخانه با استفاده از مدل واسنجی شده تخمین زده شد. در نهایت بار آلودگی ورودی آلاینده های ناشی از زه آب کشاورزی که از مدل سازی تخمین زده شده با داده های مشاهداتی که در مقاطع مختلف این رودخانه تهیه شد، مقایسه گردید. بررسی نتایج نشان داد که مدل wasp توانایی بالایی در برآورد و تخمین پارامترهای کیفی مورد نظر دارد.

بررسی آزمایشگاهی کاربرد آستانه در کاهش آبشستگی در اطراف گروه پایه کج
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری 1392
  سمیرا سعادتی پاچه کناری   مهدی اسمعیلی ورکی

با قرارگیری پایه پل در مقابل جریان، گرداب هایی در مقابل آن شکل گرفته که در نتیجه فعالیت آن مواد بستر پیرامون پایه فرسایش یافته و چاله آبشستگی شکل می گیرد و در صورت کافی نبودن عمق پی و شمع های پایه پل، شکست پل را به دنبال خواهد داشت. یکی از روش های کاهش آبشستگی اطراف پایه های پل، استفاده از آستانه در مجاورت پایه می باشد. در تحقیق حاضر تاثیر موقعیت آستانه بر ابعاد چاله آبشستگی اطراف گروه پایه کج در شرایط مختلف هیدرولیکی و رقوم کارگذاری فونداسیون بصورت آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. گروه پایه ای مورد بررسی متشکل از دو پایه کج مستطیلی با ابعاد 5/2 در 5/3 سانتیمتربوده که با زاویه 28 درجه بر روی فونداسیونی با ابعاد 10 در 16 سانتیمتر نصب شده بود. آزمایش ها تحت شرایط مختلف موقعیت آستانه (در مقابل، وسط و پشت فونداسیون)، سرعت و عمق جریان و نیز رقوم های نسبی مختلف کارگذاری فونداسیون (فاصله روی فونداسیون تا سطح بستر نسبت به عرض پایه)، 1-، 5/0-، صفر و 1+، انجام شد. مقایسه نتایج نشان داد که استقرار آستانه در مقابل فونداسیون بیشترین تاثیر را در کاهش حداکثر عمق آبشستگی دارد. در تحقیق حاضر تاثیر موقعیت قرارگیری آستانه در جلو، میانه و پایین دست فونداسیون در گروه پایه کج برای شرایط مختلف عمق و سرعت جریان مورد بررسی قرار گرفت. مقایسه نتایج طول و عمق آبشستگی به عنوان مهم ترین پارامترهای تحلیل آبشستگی نشان داد که استقرار آستانه در بالادست، وسط و پایین دست در دامنه عمق های و سرعت های مورد بررسی باعث کاهش عمق آبشستگی به طور متوسط 37، 33 و 12 درصد شده است. مقایسه نتایج نشان داد که در شرایط استقرار آستانه برای وضعیت های مختلف، طول آبشستگی وابسته به تراز گارگذاری فونداسیون است. در شرایط کارگذاری فونداسیون برای نسبت تراز استقرار به عرض ( ) معادل 1- و 1، به دلیل تمرکز گردابه ها در چاله آبشستگی طول آن افزایش می یابد ولی در سایر ترازهای کارگذاری، استقرار آستانه باعث کاهش طول آبشستگی شده است.

شبیه سازی چرخه نیتروژن تحت مدیریت آب و کود در اراضی شالیزاری با استفاده از hydrus_1d
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم کشاورزی 1392
  نرگس جلیل نژاد ماسوله   مریم نوابیان

کودهای شیمیایی مورد استفاده در کشاورزی از منابع آلاینده محیط زیست مانند خاک و منابع آب زیرزمینی هستند. در این پژوهش برای شبیه سازی و بررسی چرخه نیتروژن در شرایط مختلف مدیریت آبیاری (غرقاب، رطوبت اشباع و 85 درصد رطوبت اشباع) و تیمارهای مدیریتی رهاسازی رواناب بعد از 24، 48 و 72 ساعت پس از کاربرد کود در اراضی شالیزاری از مدل hydrus استفاده شد.برایشبیه سازی چرخه نیتروژن در خاک از میکرولایسیمتراستفاده شد. بافت خاک مورد آزمایش لوم رسی سیلتی بود و پس از اعمال کود اوره و تیمارهای مورد نظر تحقیق مقادیر غلظت آمونیوم، نیترات و نیتریت به مدت 4 ماه (خرداد الی شهریور)در دو عمق 15 و 30 سانتی متری اندازه گیری شدند. بیش ترینکارایی نرم افرار در پیش بینی مقادیر آمونیوم و نیتراتدر عمق 30 سانتی متری خاک به ترتیب در تیمارهایi5r24 و i85%r24با ضریب تبیین 99/0 و 97/0 بدست آمد. همچنین مدل توانست نیتریت را با ضریب تبیین 96/0 و ریشه ی میانگین مربعات خطای نرمال شده 5/5 درصد شبیه سازی کند. ضرایب تبدیل آمونیوم به نیتریت، نیتریت به نیترات و نیترات زدایی در تیمارهای مورد بررسی به ترتیب در دامنه تغییرات 02229/0-00000006/0، 2/0-000008/0و 09/0-00000001/0 بر روز بدست آمدند که نشان از محدوده بیش تر فرآیند تبدیل نیتریت به نیترات دارد.نتایج این پژوهش نشان داد که مدلhydrus برای شبیه سازی انتقال نیتروژن تحت مدیریت های مختلف آبیاری می تواند مفید باشد. به عبارت دیگر این مدل به عنوان ابزار مدیریتی برای کاهش و جلوگیری از مسائل و دشواری های زیست محیطی نیتروژن در مناطق شالی کاری قابل استفاده است.

ارزیابی عملکرد پوشش مصنوعی در زهکشی زیرزمینی اراضی شالیزاری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  احسان قانع   مریم نوابیان

پوشش دور زهکشی با هدف کاهش ورود خاک فرسایش یافته به درون زهکش و همچنین افزایش هدایت هیدرولیکی اطراف زهکش، نقش مهمی در عملکرد زهکش زیرزمینی دارد. در این پژوهش رفتارهای پوشش مصنوعی ژئوتکستایل در اندازه ضخامت های نازک (n و ns) و ضخیم (v و vs) و همچنین تلفیقی از این دو ضخامت با پنج سانتیمتر پوسته برنج در اطراف آن به عنوان پوشش مرکب (rn، rns، rv و rvs) (حرف s نماینده نوع کیفیت آب شور است.) بررسی شد. برای این منظور لوله های دارای پوشش های مصنوعی درون مخزن 220 لیتری در عمق یکسان جایگذاری شده و با خاک با بافت سیلتی لوم پر شدند. در آزمایش جریان طولانی مدت به بررسی رفتار فنی (کل مواد جامد معلق و دبی) و شیمیایی (هدایت الکتریکی، اسیدیته، آهن کل و نسبت جذبی سدیم) مواد پوششی دور زهکش ها پرداخته شد. آزمایش شدت جریان طولانی مدت در دو کیفیت آبی (7/0 و 9/1 دسی زیمنس بر متر) و دو ارتفاع آب در سطح خاک (10 سانتی متر به مدت 1000 ساعت و پنج سانتی متر برای 500 ساعت) انجام شد. به منظور درک بهتر رفتار شیمیایی پوشش ها (ژئوتکستایل و پوسته برنج)، آزمایش جذب سطحی به روش ناپیوسته به ازای دو گرم پوشش در 100 میلیلیتر آب با اسیدیته، دما، زمان و شوری های مختلف انجام شد. نتایج پژوهش در بررسی جداگانه تیمارهای شور و غیر شور حاکی از آن بود که تیمارهای v و rns از لحاظ کیفی کم ترین آلایندگی زیست محیطی (شوری‏های به ترتیب 84/0 و 59/2 دسی‏زیمنس بر متر) و مناسب ترین میزان دبی خروجی به میزان 65/0 و 28/1 لیتر بر ساعت را در بین تیمارها را داشتند. در کل مدت آزمایش متوسط دبی و میانگین غلظت آهن کل تیمارهای شور به ترتیب تقریباً دو برابر و یک چهارم تیمارهای غیر شور بود. اسیدیته تیمارهای شور و غیر شور همگی در بازه 6 تا 8 بودند. هدایت الکتریکی و نسبت جذبی سدیم تیمارهای شور در زمان ابتدایی آزمایش روند صعودی داشتند ولی تا پایان زمان آزمایش روند نوسانی نشان دادند و این رویه در تیمارهای غیر شور تا اواسط زمان آزمایش ثابت بود اما پس از آن روند صعودی به خود گرفت. در بررسی پارامترهای موثر در نسبت جذبی سدیم مشخص شد که پوسته برنج به ترتیب یون های کلسیم، منیزیم و سدیم را جذب می کند. با افزایش دما، زمان تماس و اسیدیته، میزان جذب یون ها افزایش یافت و با افزایش شوری آب از میزان جذب یون‏ها کاسته شد. نتایج آزمایش جذب بر روی ژئوتکستایل حاکی از عدم توانایی در جذب شوری به ازای افزایش جرم ژئوتکستایل بود.

مطالعه آزمایشگاهی تاثیر هندسه شمع ها و فونداسیون بر روی آبشستگی اطراف گروه پایه کج
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده مهندسی 1393
  سمیرا حسینی بستی   رامین فضل اولی

با قرارگیری پایه های پل در مقابل جریان، گردابه هایی در مقابل آن شکل گرفته که در نتیجه فعالیت آنها مواد بستر پیرامون پایه فرسایش یافته و چاله آبشستگی شکل می گیرد و در صورت کافی نبودن عمق پی و شمع های پایه پل، شکست پل را به دنبال خواهد داشت. در تحقیق حاضر تاثیر ضخامت و تراز کارگذاری سرشمع و نیز هندسه گروه شمع بر مقدار آبشستگی اطراف گروه پایه کج بصورت آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش ها در آزمایشگاه هیدرولیک و مدل های فیزیکی و هیدرولیکی گروه مهندسی آب دانشگاه گیلان و در فلومی با سیستم بازچرخانی و به طول 8/6 متر، عرض 0/92 و عمق 1 متر که دارای دیواره هایی از جنس شیشه و کف پلکسی گلاس بود، انجام شد. گروه پایه مورد بررسی متشکل از دو پایه کج مستطیلی با ابعاد 2/5 در 3/5 سانتیمتر که با زاویه 28 درجه بر روی فونداسیونی (سر شمع) با ابعاد 10 در 16 سانتیمتر نصب گردید. آزمایش ها روی گروه شمع ها با قطرهای 2 و 3 سانتی متر در آرایش 2×2 و 3×2 و برای دو ضخامت سر شمع 3 و 5 سانتی متر و نیز رقوم نسبی مختلف کارگذاری فونداسیون (فاصله سر شمع تا سطح بستر نسبت به ضخامت سر شمع)، 1/5، 1، صفر و در حالت مدفون 0/7-،1/2- انجام شد. در مجموع به منظور بررسی تاثیر هندسه شمع ها و سرشمع و نیز رقوم کارگذاری بر توسعه آبشستگی اطراف گروه پایه کج 40 آزمایش انجام شد. مقایسه تغییرات توسعه زمانی آبشستگی گروه شمع ها با آرایش و قطرهای مختلف در رقوم های کارگذاری مورد بررسی نشان داد زمانی که سر شمع بالای سطح بستر قرار گیرد (، 1/5 و 1) به جهت امکان عبور جریان از فضای زیر شمع، هندسه شمع های تاثیر معنی داری بر توسعه زمانی عمق آبشستگی و حداکثر آن دارد. نتایج حاصل از اندازه گیری در تراز کارگذاری مشابه تراز بوده و مقدار عمق آبشستگی بطور متوسط 5 درصد کاهش یافته، که دلیل آن را می توان افزایش مساحت مقطع عبوری جریان در زیر سر شمع بیان نمود. در تراز مقدار عمق آبشستگی با افزایش قطر و تعداد شمع ها نسبت به تراز به میزان 4 درصد کاهش یافت. تغییرات توسعه زمانی آبشستگی در تراز کارگذاری سر شمع ، 0/7- و 1/2- حاکی از آن است، چاله آبشستگی در مدت زمان کمتر از 10 درصد زمان تعادل (40 دقیقه ابتدایی) به روی سر شمع رسیده و متوقف می شود. مقایسه تاثیر ضخامت سر شمع بر حداکثر عمق آبشستگی در هر ترازگذاری نشان می دهد، در ترازکار گذاری 1/5، آرایش 3×2، و قطر نسبی 0/6، با افزایش ضخامت نسبی از 0/9 به 1/4بیشترین تغییر آبشستگی به میزان 23 درصد و در تراز کارگذاری 0/5- کمترین مقدار تغییر آبشستگی به میزان 12 درصد می باشد. در ترازهای بالای بستر با افزایش قطر به طور متوسط 8 درصد مقدار عمق آبشستگی افزایش یافته و در ترازهای صفر و 0/5- مقدار آبشستگی به طور متوسط 6 درصد کاهش می گردد. زمانی که فونداسیون پایین تر از بستر قرار گیرد گروه شمع تاثیری بر مقدار آبشستگی ندارد.

بررسی آزمایشگاهی و مدل سازی عددی انتقال آلودگی در خاک های مدفن زباله منطقه سراوان رشت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده مهندسی 1393
  محسن میرعبدالعظیمی   حسن گلمائی

نفوذ شیرابه زباله ها به داخل خاک یکی از عوامل آلودگی آب های زیرزمینی است. در اثر انباشته شدن زباله ها بر روی هم و دسترسی آن به رطوبت کافی، شیرابه زباله به وجود می آید که می تواند تحت تاثیر مکانیزم های مختلف در خاک زیرین خود نفوذ کرده و پس از عبور از آن به سفره های آب زیرزمینی وارد شود. ورود مواد آلاینده به آب های زیرزمینی و افزایش آن به مرور زمان باعث آلودگی دائمی سفره های آب زیرزمینی می شود. متاسفانه در ایران طراحی و ساخت محل های دفن زباله به صورت مهندسی-بهداشتی از اهمیت لازم برخوردار نبوده و همچنان زباله های شهری یا به صورت روباز بر روی زمین رها شده و یا به صورت غیر اصولی و غیر مهندسی دفن می شوند. یکی از مناطقی که با معضلات عدیده در این خصوص مواجه است محل دفن زباله سراوان در نزدیکی شهر رشت می باشد. با توجه به وضعیت نامساعد این منطقه می باید مطالعات دقیق و کافی صحرایی، آزمایشگاهی و عددی در این زمینه انجام شود تا با شناختی بهتر و کامل تر به منظور کنترل و رفع این معضل، گام های اساسی برداشته شود. به همین منظور در این تحقیق ابتدا با استفاده از روش های آزمایشگاهی ضرایب پراکندگی هیدرودینامیک و پخشیدگی مولکولی خاک مورد مطالعه به دست آمد. سپس در گام بعدی با استفاده از ضرایب پراکندگی هیدرودینامیک و پخشیدگی مولکولی به دست آمده، مدل سازی عددی الگوی انتقال آلاینده در خاک های محل دفن زباله منطقه سراوان رشت، تحت شرایط اولیه و مرزی مشخص صورت گرفت و دقت آن مورد بررسی قرار گرفته و واسنجی شد. در انتها نیز به منظور ارائه روشی ساده، ارزان قیمت و دقیق برای اندازه گیری غلظت آلاینده در محیط متخلخل، آزمایش هایی مبتنی بر روش ثبت تصاویر و پردازش آن ها انجام شد و دقت آن با استفاده از مدل عددی المان محدود واسنجی شده مورد مقایسه قرار گرفت. به منظور تعیین ضرایب پراکندگی هیدرودینامیکی و پخشیدگی مولکولی از آزمایش های ستون خاک استفاده شد و تاثیر عواملی از جمله ارتفاع شیرابه و غلظت اولیه آن و همچنین ضخامت ماتریس محیط متخلخل بر این ضرایب مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که تنها عامل تاثیرگذار بر ضریب پراکندگی هیدرودینامیکی ضخامت ماتریس محیط متخلخل بوده و مقدار آن مستقل از سایر پارامترها می باشد. مقدار ضریب پخشیدگی مولکولی نیز با تغییر هیچ یک از عوامل مورد بررسی، تغییر نکرده و در تمامی آزمایش ها مقداری ثابت به دست آمد. به منظور شبیه سازی عددی انتقال آلاینده در خاک مورد بررسی از مدل عددی المان محدود ctran/w استفاده شد و دقت عملکرد آن از طریق مقایسه با اندازه گیری های آزمایشگاهی انجام پذیرفت. بررسی نتایج به دست آمده نشان داد که مدل عددی المان محدود ctran/w قادر به پیش بینی انتقال آلاینده با دقت بالایی می باشد، به طوری که مقدار خطای نسبی آن در مقایسه با اندازه گیری های مستقیم در سه آزمایش انجام شده به ترتیب 1/4، 5 و 9/2 درصد به دست آمد. به منظور ارزیابی دقت روش پردازش تصاویر در مطالعات مربوط به انتقال آلاینده در محیط متخلخل از یک مدل آزمایشگاهی با شرایط اولیه و مرزی مشابه با مدل عددی المان محدود ctran/w استفاده شد. به منظور بررسی کارایی این روش سه آزمایش با غلظت آلاینده یکسان و غلظت ردیاب رنگی متفاوت انجام گرفت و نتایج حاصل از مدل پردازش تصویر ارائه شده با استفاده از نتایج مدل عددی المان محدود مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان دهنده وابستگی شدید این روش به شرایط نوردهی و غلظت ردیاب رنگی مورد استفاده می باشد. به طوری که نتایج حاصل از آزمایش اول با غلظت ردیاب رنگی برابر با 50 گرم بر لیتر، در بهترین و بدترین شرایط دارای خطای نسبی 3/30 و 74/46 درصد بود. در آزمایش دوم با دو برابر شدن غلظت ردیاب رنگی مقدار خطا کاهش یافته و در بهترین و بدترین شرایط خطای نسبی برابر با 81/16 و 67/34 درصد به دست آمد. اما در آزمایش سوم با افزایش غلظت ردیاب رنگی به 200 گرم بر لیتر نتایجی به مراتب دقیق تر به دست آمد، به طوری که در بهترین و بدترین حالت مقدار خطای نسبی 25/4 و 15/18 درصد محاسبه شد. بنابراین مشاهده می شود که با افزایش غلظت ردیاب رنگی و ایجاد کنتراست مناسب بین محیط متخلخل و توده آلاینده رنگی می توان نتایجی با دقت مناسب به دست آورد.

شبیه سازی عددی الگوی جریان در سری آبشکن ¬ها و ارائه جانمایی اصلاحی با استفاده از نرم¬افزار cche2d (مطالعه موردی رودخانه سفیدرود در محدوده شهر رودبار)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری 1393
  رضا جمشیدی اشکلک   رامین فضل اولی

یکی از روش¬های معمول کنترل فرسایش کناری و ساماندهی رودخانه¬ها، استفاده از سازه آبشکن می¬باشد. آبشکن¬ها بخش مشخصی از مقطع رودخانه را محدود کرده و بر روی ساختار حرکتی جریان در مجاورت آن تاثیر قابل ملاحظه¬ای می¬گذارند. سهولت اجرا و توجیه اقتصادی، استفاده از این سازه را در اغلب طرح¬ها به عنوان یکی از گزینه¬ها مورد توجه مطرح می¬سازد. علیرغم تحقیقات فراوان انجام شده در خصوص الگوی جریان حول آبشکن-های منفرد و متوالی موجود در قوس رودخانه¬ها و مدل¬سازی¬های آزمایشگاهی و عددی این آبشکن¬ها، تاکنون مطالعه¬ای میدانی جهت بررسی مشکلات طراحی و ارائه گزینه¬های اصلاحی آبشکن¬های احداثی صورت نگرفته است. به¬طور کلی پس از ساخت و اجرای آبشکن¬ها در طرح¬های ساماندهی بازه مورد مطالعه، پایش و ارزیابی کارکرد آبشکن¬ها، پاسخ¬گویی طرح به اهداف مورد نظر، کنترل معیار¬های طراحی لازم و ضروری می¬باشد که به علت پیچیدگی¬ها¬ی محاسباتی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. از این¬رو در تحقیق حاضر از مدل هیدرولیکی cche2d جهت شبیه سازی الگوی جریان حول سری آبشکن¬ها در بازه¬ای از رودخانه سفیدرود در محدوده شهرستان رودبار که بازدید¬های میدانی نشان دهنده عدم کارایی مطلوب آن¬ها است، استفاده شد. به منظور بررسی تاثیر احداث آبشکن¬ها بر حفاظت از ساحل رودخانه در بازه مورد مطالعه، تغییرات توزیع سرعت، توزیع تنش و الگوی جریان مورد بررسی قرار گرفت. بررسی نتایج حاصل از خروجی های مدل نشان داد که آبشکن های اول و دوم در انحراف کامل جریان و کاهش سرعت و تنش برشی در محدوده بین آبشکن دوم و سوم کارآمد نیستند. از این رو با توجه به شرایط موجود قرارگیری آبشکن¬ها اقدام به ارائه گزینه¬های اصلاحی، در قالب دو بخش اصلی ارائه طرح اصلاحی بر اساس جانمایی آبشکن¬ها در وضعیت فعلی که شامل گزینه¬های اجرایی در راستای اصلاح وضع موجود و ارائه مناسب ترین طرح ساماندهی که در قالب مناسب¬ترین طول با تغییر زاویه برای بازه مورد مطالعه بود، شد. مقایسه نتایج مربوط به گزینه¬های مختلف تغییر طول آبشکن¬ها نشان داد که گزینه افزایش طول توام 5/8 و 5/16 متر به¬ترتیب برای آبشکن¬های اول و دوم مناسب¬ترین گزینه بوده و سبب کاهش 9/47 و 9/66 درصد سرعت و تنش در فضای بین آبشکن¬های دوم و سوم می گردد. مقایسه نتایج اعمال تغییر توام زاویه و طول آبشکن ها در بهبود عمکرد آنها در بازه مورد مطالعه حاکی از آن است که بیشترین کاهش در میزان سرعت جریان و تنش برشی در فضای بین آبشکن دوم و سوم که هدف این تحقیق است در حالتی رخ می دهد که آبشکن اول دارای طول 5/70 متر و زاویه 15 درجه دافع و آبشکن دوم دارای طول 5/45 متر و زاویه 15 درجه جاذب باشد. این جانمایی سبب کاهش 8/68 درصد در سرعت جریان و 9/90 درصد برای تنش برشی در فضای بین آبشکن دوم و سوم شد.

ارزیابی عملکرد زهکشی کنترل شده دارای پوشش سبوس در کاهش نیتروژن و شوری در اراضی شالیزاری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1393
  درسا رنجکش ضیابری   محمدحسن بیگلوئی

برای داشتن عملکرد محصول بالا در اراضی شالیزاری استفاده از عناصر غذایی یا کودهای شیمیایی ضروری است اما استفاده از کودهای شیمیایی در اراضی شالیزاری و آبشویی این کودها با آب آبیاری و باران منجر به آلودگی منابع آب و تخریب محیط زیست می گردد. بنابراین طراحی و مدیریت بهینه ی سیستم های زهکش از جمله استفاده از زهکش کنترل شده می تواند نقش مهمی در کاهش شوری، نیترات و دیگر آلاینده های موجود در زه آب داشته باشد. در این پژوهش اثر زهکش کنترل شده ی دارای پوشش پوسته برنج بر مقادیر نیترات، نیتریت، شوری و اسیدیته زه آب در شرایط مشابه حاکم بر اراضی شالیزاری مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور زهکش کنترل شده با پوشش پوسته برنج به ضخامت 10 سانتی متر در عمق 40 سانتی متری خاک در مدل فیزیکی نصب شد و اثر تیمارهای کودی در غلظت 10 و 20 میلی گرم بر لیتر و مدیریت زهکشی در سه سطح باز بودن زهکش تا رسیدن به رطوبت اشباع، رطوبت ظرفیت زراعی و 50 درصد رطوبت اشباع خاک بر پارامترهای نیترات، نیتریت، شوری و اسیدیته ی زه آب مورد بررسی قرار گرفت.

ارزیابی اثر گیاهان وتیور (vetiveria zizanioides)، تیفا(typha latifolia) و نی (phragmites australis) بر کاهش نیترات زه آب کشاورزی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  کتایون کوچکی پستکی   مریم نوابیان

نیترات موجود در زه آب اراضی از مهم ترین دلایل آلایندگی بخش کشاورزی محسوب می شوند. عدم تمرکز اراضی کشاورزی، تنوع و تعدد آلاینده ها و حجم بالای پساب کشاورزی منجر به آن شده است که راه کار های متداول حذف نیترات از محلول های آبی، عملکرد مناسبی در بهبود کیفیت پساب بخش کشاورزی نداشته باشند. در پژوهش حاضر به منظور ارزیابی راه کار گیاه پالایی در کاهش نیترات پساب کشاورزی، توانایی جذب نیترات توسط سه گیاه وتیور، تیفا و نی در قالب طرح بلوک های کاملا تصادفی در سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا 18 مخزن خاک آماده و پس از کشت گیاهان دو سطح تیمار غلظت نیترات شامل محلول های با غلظت 10 و 20 میلی گرم بر لیتر در طول مدت آزمایش به گیاهان و مخازن خاک اعمال شد. توانایی جذب نیترات توسط گیاهان در عمق های 35 و 70 سانتی متر با اندازه گیری مقادیر نیترات خاک بررسی شد.

شبیه سازی-بهینه سازی عمق زهکشی زیرزمینی برای کشت دوم در مقیاس مدل فیزیکی اراضی شالیزاری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم کشاورزی 1394
  سید محمد رسول موذنی   مریم نوابیان

نتایج نشان داد که با افزایش عمق نصب زهکش، مقدار ec افزایش و مقدار sar کاهش یافت. روند تغییرات مقدار ec در طول دوره آزمایش کاهشی بود به طوری که در انتهای دوره ec زه آب دو زهکش d40 و d60 نسبت به ابتدای دوره به ترتیب 53 و 8 درصد کاهش داشت. بر اساس نتایج، زهکش نصب شده در عمق 40 سانتی متر در کنترل سطح ایستابی و جلوگیری از وقوع ماندابی موفق تر عمل نمود. نتایج شبیه سازی ها نیز نشان داد که مدل hydrus-2d در شبیه سازی روند تغییرات غلظت نمک خروجی از زه آب در عمق 60 سانتی-متر با مقادیر r2، rmse و nrmse به ترتیب برابر 886/0، 015/0 میلی گرم بر لیتر و 512/2 درصد و در عمق 40 سانتی متر با مقادیر 818/0، 061/0 میلی گرم بر لیتر و 361/14 درصد عملکرد خوبی داشت. بر اساس نتایج مدل بهینه سازی، عمق بهینه برای نصب زهکش زیرزمینی در مدل فیزیکی مورد بررسی 48/37 سانتی متر به دست آمد.