نام پژوهشگر: پوریا بی پروا

ساخت فیبرهای میکرواستخراج با فاز جامد بر اساس نانوساختارهای هیدروکسیدهای دوگانه لایه ای و کاربرد نانوذرات زئین در توسعه روش های میکرواستخراج پخشی جامد- مایع
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده علوم 1390
  حاتم امن زاده   امیر عباس متین

روش های میکرواستخراج از زمان معرفی آن ها به عنوان رویکرد جدیدی در زمینه ی آماده سازی نمونه، رشد عظیمی داشته اند. اساس پایان نامه ی حاضر، توسعه ی روش های میکرواستخراج به منظور آماده سازی و پیش تغلیظ نمونه های بیولوژیکی و زیست محیطی و اندازه گیری آن ها توسط کروماتوگرافی گازی می باشد. در بخش اول این پایان نامه، فیلم نازک نانولایه ای از جنس کامپوزیت هیدروکسید دوگانه ی لایه ای روی/ آلومینیوم- تیتانیم دی اکسید با روش سل - ژل بر روی میله ی شیشه ای موئینه ساخته شد و برای نخستین بار، کاربرد آن به عنوان فیبر میکرواستخراج با فاز جامد جهت پیش تغلیظ و اندازه گیری والپروئیک اسید (داروی ضد صرع) در نمونه های سرم و فرمولاسیون های دارویی (شربت و قرص) گزارش گردید. در بخش دوم نیز کاربرد جدیدی از نانوذرات زئین (پروتئین گیاهی) تحت عنوان فاز استخراج کننده در میکرواستخراج پخشی جامد - مایع ارائه شده است. در این قسمت از کار همگام با شیمی سبز، قابلیت نانوذرات زئین در حذف اثر ماتریکس و پیش تغلیظ کلروفنل ها (آلاینده های زیست محیطی و سرطانزا) از نمونه های آبی و غذایی مورد ارزیابی قرار گرفت. به منظور افزایش حساسیت روش و وارد سازی آنالیت های مورد نظر به کروماتوگراف گازی، سیستم مذکور با تکنیک میکرواستخراج با فاز جامد تلفیق گردید. در این کار، تلفیق روش های میکرواستخراج پخشی جامد - مایع با روش میکرواستخراج با فاز جامد از فضای فوقانی برای اولین بار در اندازه گیری کلروفنل ها مورد استفاده قرار گرفته است

مطالعه سینتیک تخریب حرارتی نانو لوله های کربنی عامل دار شده با گروه های اسیدی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - پژوهشکده علوم نانو 1391
  حسین عبدالهیان بلوچی   پوریا بی پروا

در این پروژه با استفاده از تکنیک tga و در شرایط غیرهمدما، سینتیک تخریب حرارتی حالت جامد نانو لوله های کربنی با قطر متوسط 20 - 10 نانومتر و همچنین 30 - 20 نانومتر که به روش ترسیب بخارات شیمیایی تولید شده و سپس با گروه های اسیدی عامل دار شده بودند مورد مطالعه قرار گرفت. با استفاده از روش مدل فیتینگ کوتس - ردفرن، پارامترهای سه گانه ی سینتیکی (انرژی فعال سازی، فاکتور فرکانس و مدل واکنش) نانولوله های مورد آزمایش تعیین شده و مشخص گردید که مدل واکنش 1f بوده است. نتایج روش مدل فیتینگ کوتس - ردفرن حاکی از آن است که نانولوله هایی که قطر کوچکتری دارند انرژی فعال سازی کمتری نیز خواهند داشت. از آنجایی که معمولاً در روش های مدل فیتینگ، مدل های fn بزرگ ترین رگرسیون ها را به خود اختصاص می دهند (هرچند مکانیسم واکنش از مدل دیگری پیروی کند)، از مدل های fn صرفنظر شد و با چشم پوشی از مدل های fn، مشخص گردید که مدل واکنش تخریب حرارتی حالت جامد نانولوله ها از نوع 2a بوده است. بنابراین واکنش تخریب نمونه های گفته شده از مکانیسم هسته زایی پیش می رود. در مرحله ی بعد، به کمک روش فریدمن، بستگی انرژی فعال سازی و حاصل ضرب فاکتور فرکانس در مدل واکنش با کسر تبدیل بدست آمد و اثر جبرانی (compensation effect) به طور واضح دیده شد و تک مکانیسم بودن تخریب را تأیید کرد. همچنین اثر جبرانی نشان داد که مکانیسم واکنش از نوع 2a است و نتایج روش مدل فیتینگ کوتس - ردفرن را تأیید کرد. در پایان تغییرات انرژی فعال سازی با پیشرفت واکنش با استفاده از روش های فریدمن، ازاوا و فیلین - وال و کسینجر برای هر دو نمونه نانولوله های کربنی عامل دار با اندازه قطر متفاوت مورد ارزیابی قرار گرفت.

بررسی plga به عنوان یک نانو ذره حاوی عصاره تومور پستان به منظور استفاده در ایمونوتراپی سرطان مبتنی بر سلولهای دندریتیک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده علوم 1391
  سودابه ایران پور   نوروز دلیرژ

سلول های دندریتیک سلول های فعال در عرضه ی آنتی ژن بوده که قادر به شروع پاسخ ایمنی اولیه و فعال سازی سلول t و درپی آن، فعال سازی دیگر سطوح ایمنی می باشند. این سلول ها پل رابط ایمنی ذاتی و اکتسابی بوده که در فعال سازی ایمنی علیه بسیاری از بیماری ها از جمله سرطان و بیماری های خود ایمن نقش دارند. از آنجا که انتقال آنتی ژن محلول دارای محدودیت بوده انکپسولاسیون آنتی ژن درون نانوذرات زمینه ای برای حفاظت از آن ها را فراهم می کند. در این تحقیق چگونگی محصورسازی آنتی ژن های کل عصاره ی توموری درون نانوذرات، plga (poly lactide co glycolide acid) کیفیت انکپسولاسیون، کارایی عرضه، پاسخ سلول های دندریتیک و توانایی این سلول ها در فعال سازی سلول t صورت گرفته است. مجاور سازی خارجی سلول های دندریتیک با پپتیدها، به علت نیمه عمر کوتاه mhc-i، سبب تحریک مختصر سلول t می گردد همچنین توانایی اندوسیتوز آن ها کم است. ازتومورهای تازه ی جراحی شده برای استخراج ‍آنتی ژن های توموری استفاده شد، سپس به روش تبخیر فاز حلال دوگانه (w/o/w) انکپسوله گردید. درصد انکپسولاسیون به روش برادفورد محاسبه گردید. رهایش پروتئین از نانوکپسول ها طی هفت روز کشت به عنوان نیمه عمر فعال سلول دندریتیک به روش جذب برآورد گردید .نانوکپسول های حاوی عصاره ی توموری بانانوذرات حاوی her-2/neu و آنتی ژن محلول توموری به سلول های دندریتیک مشتق از مونوسیت ارائه شده، سپس توانایی آن در بلوغ و فعال سازی سلول t سنجیده شد. توانایی دندریتیک و پاسخ ایمنی ایجاد شده به ترتیب توسط فلوسایتومتری و الایزا تعیین گردید. کارایی انکپسولاسیون با افزایش غلظت پروتئین لود شده کاهش می یابد. رهایش دو مرحله ای بوده و با غلظت پروتئین انکپسوله شده نسبت مستقیم دارد. افزایش تحریک کننده های ایمنی ifn-?، il-12 و کاهش بیان مهارکننده ی ایمنی ( il-4، il-10) مشاهده گردید. درصد انکپسولاسیون با غلظت رابطه ی عکس دارد. از آنجا که پلی مر plga چند برابر غلظت کمتری از آنتی ژن داراست انتقال مبتنی بر پلیمر بسیار مقرون به صرفه تر است. این سیستم توانایی بلوغ سلول دندریتیک ،فعال سازی th1 و بدین ترتیب فعال سازی ایمنی ضد توموری است

بررسی plga به عنوان یک نانو ذره حاوی عصاره تومور معده به منظور استفاده در ایمونوتراپی سرطان مبتنی بر سلولهای دندریتیک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده علوم پایه 1391
  چیا کهنه پوشی   نوروز دلیرژ

سرطان یکی از علل اصلی مرگ و میر در جهان است و سرطان معده یکی از رایج ترین سرطان ها در ایران می باشد. علی رغم تلاش های زیادی که برای درمان صورت گرفته، کنترل آن در مراحل پیشرفته مشکل است. درمان سرطان برپایه سلول های دندریتیک، روشی مطلوب برای تحریک پاسخ سلول های t ضد توموری می باشد. متاسفانه، تحمل به آنتی ژن های توموری، برای غلبه بر آن مشکل است. نانو مواد و نانوتکنولوژی می تواند راهکارهای بالقوه ای را برای فاوق آمدن بر این مشکلات فراهم کند. کپسوله شدن در درون نانوذرات از تجزیه آنتی ژن توسط آنزیم های پروتئولیتیک جلوگیری کرده و نیمه عمر آنتی ژن ها را افزایش می دهند. یکی از رایج ترین نانوذرات زیست تخریب پذیر و زیست سازگار برای انتقال آنتی ژن، پلی-لاکتیک کو گلیکولیک اسید (plga) می باشد. پلیمر plga برای طراحی نانوذراتی با ویژگی های دلخواه از قبیل اندازه ذرات، زیست سازگاری با سیستم های زیستی و محتوی رهایش پایدار، مورد توجه قرار می گیرد. هدف از این مطالعه، استفاده از plga به عنوان سیستم انتقال آنتی ژن می باشد. کپسوله کردن عصاره توموری درون نانوذرات plga، راهکاری امیدوارکننده به منظور افزایش کارایی انتقال آنتی ژن از طریق واکسن های سرطانی می باشد. در تحقیق حاضر، نانوذرات با روش سیستم دوگانه آب/روغن/آب و تبخیر حلال ساخته شد. نانوذرات لیوفیلیز شده و خصوصیات مورفولوژیکی آن، توسط میکروسکوپ الکترونی نگاره (sem) بررسی گردید. سلول های دندریتیک (dc) انسانی از مونوسیت های خون محیطی در شرایط آزمایشگاهی تولید شد و با عصاره توموری محلول و همچنین عصاره کپسوله شده درون نانوذره لود شد. dc های مجاور شده با این آنتی ژن ها برای تحریک سلول هایtcd3 مورد استفاده قرار گرفتند. تولید سایتوکاین ها در سلول های -tcd3 ارزیابی گردید. باتوجه به عکس sem، اندازه و مورفولوژی نانوذرات مشخص شد. براساس آن، اندازه متوسط نانوذرات در حدود 98±308 نانومتر به دست آمد. اندازه موثر نانوذرات در سیستم های زیستی کمتر از 500 نانومتر می باشد. سلول های دندریتیک در حضور نانوذرات حاوی آنتی ژن، افزایش معنی داری را در بیان مولکول های سطحی (cd80، cd83، cd86، hla-dr) نسبت به dc های پالس شده با عصاره توموری نشان دادند. علاوه بر این نتایج ما نشان داد که سلول های دندریتیک لود شده با آنتی ژن-نانوذره باعث افزایش نسبت il-12:il-10 و ifn-?:il-4، به ترتیب در سلول-های دندریتیک و مایع رویی سلول های t می شود. dc لودشده با نانوکپسول ها، با القای بیان مولکول های هم تحریکی و تولید سایتوکاین ها از طریق تحریک سلول های tcd3، پاسخ های ایمنی ضدتوموری را باعث می شود. با استفاده از آنتی ژن کپسوله شده، پاسخ ایمنی می تواند به سمت مسیر th1 (مسیری که برای درمان ایمنولوژیکی تومور موردنطر است) هدایت شود.

اثر استفاده از نانو ساختارهای سیلیس بر ویژگی های فیزیکی، مکانیکی و بیولوژیکی چوب پلیمر ساخته شده از گونه ی صنوبر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1392
  سروه حسین زاده   مریم قربانی کوکنده

این پژوهش با هدف بررسی اثر استفاده از نانوساختارهای سیلیس بر ویژگی های فیزیکی، مکانیکی و بیولوژیکی چوب-پلیمر ساخته شده از گونه ی صنوبر (populus deltoides) انجام شد. ابتدا نمونه های آزمونی در سیلندر اشباع، به روش بتل، در پنج سطح غلظت 0، 2/1، 7/1، 2/2 و 2/3 درصد با نانوسیلیس کلوئیدی اشباع شدند. درصد جذب و ماندگاری نانوسیلیس، تغییرات دانسیته، جذب آب و کارائی ضدواکشیدگی اندازه گیری شدند. جذب آب نمونه های اشباع شده با افزایش غلظت نانو، افزایش یافت، اما بهبود ثبات ابعاد نمونه های تیمار شده نیز مشاهده گردید، به طوری که طی طولانی ترین زمان غوطه وری، واکشیدگی حجمی نمونه های اشباع شده با نانوسیلیس در مقایسه با نمونه شاهد کاهش یافت. با توجه به نتایج آزمون های فیزیکی، غلظت 7/1 درصد نانوسیلیس به عنوان بهترین سطح تیمار معرفی شد و در بقیه مراحل تیمار با نانوسیلیس از این سطح غلظت استفاده شد. نمونه های آزمونی در سیلندر اشباع، به روش بتل، در پنج سطح تیمار شاهد، مونومراستایرن (st)، نانوسیلیس (ns)، نانوکامپوزیت سیلیس-استایرن (nc) و تیمار با نانوسیلیس سپس مونومراستایرن (nst) اشباع شدند. پس از پلیمریزاسیون مونومر، درصد جذب مونومر در سطوح مختلف تیمار st، nst و nc به ترتیب 154/158، 185/171 و 171/177 درصد اندازه گیری شد. جذب آب نمونه های تیمار شده در سطوح مختلف تیمار ns، st، nst و nc طی طولانی ترین زمان غوطه وری، به ترتیب 7/168، 9/29، 0/34 و 6/25 درصد در مقایسه با نمونه شاهد کاهش یافت. نمونه های تیمار شده در مقایسه با نمونه های شاهد، تغییرات ابعاد کمتری نشان دادند. بیشترین میانگین اثر ضدواکشیدگی در تیمار با نانوکامپوزیت، 8/58 درصد بدست آمد و کمترین کارایی در تیمار با نانوسیلیس، 4/39 درصد گزارش گردید. مدول گسیختگی، مدول الاستیسیته، سختی و فشار موازی الیاف در سطح تیمار با nc نسبت به نمونه شاهد، به ترتیب 1/13، 2/33 ، 0/10 و2/77 درصد، افزایش یافته است. مقاومت به پوسیدگی نمونه های تیمار شده نسبت به نمونه های شاهد افزایش یافت، به طوریکه بیشترین کاهش وزن در نمونه های شاهد، 2/29 درصد بود ولیکن در نمونه های اشباع شده با nc، nst، st و ns به ترتیب 95، 8/93، 7/90 و 7/86 درصد نسبت به شاهد کاهش یافت.

بررسی کارآمدی نانو آهن صفرظرفیتی در اصلاح خاک های آلوده به سرب و کادمیوم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  محدثه سواسری   سید مصطفی عمادی

آلودگی خاک ها با فلزات سنگین یکی از مشکلات زیست محیطی عمده در جوامع بشری است. در این راستا استفاده از نانو ذرات آهن صفرظرفیتی به عنوان اصلاح کننده آلودگی های محیط زیست مورد توجه محققین می باشد. بدین منظور سنتز و تعیین مشخصات نانو آهن صفرظرفیتی پایدار شده با اسیدآسکوربیک (aas – zvin) در شرایط هوازی و ارزیابی توانایی آن، بر کاهش سرب و کادمیوم از محلول های آبی، محلول آب و خاک با نسبت 10به 1، قابلیت جذب عناصر در خاک غیر اشباع و توزیع شکل های شیمیایی عناصر در سه خاک شنی، اسیدی و آهکی مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش آب با استفاده از طرح مرکب مرکزی با چهار فاکتور شامل غلظت aas – zvin (5/0، 1 و 2 گرم بر لیتر)، غلظت اولیه سرب و کادمیوم (5، 10 و 25 میلی گرم بر لیتر)، ph (2، 5 و 7) و زمان (5، 20 و 60 دقیقه) با سه تکرار انجام شد. آزمایش محلول آب و خاک با نسبت 10 به 1 به صورت طرح کاملاً تصادفی و با آرایش فاکتوریل با تیمارهایی شامل غلظت aas – zvin (5/0، 1 و 2 درصد وزنی خاک) و سطوح آلودگی سرب (50، 150 و 450 میلی گرم بر کیلوگرم) و کادمیوم (15، 45 و 135 میلی گرم بر کیلوگرم) در سه خاک شنی، اسیدی و آهکی با سه تکرار انجام شد. برای تعیین عناصر قابل جذب با dtpa، آزمایشی به صورت طرح کاملاً تصادفی و با آرایش فاکتوریل با تیمارهایی شامل غلظت aas – zvin (0، 5/0، 1 و 2 درصد وزنی خاک) و سطوح آلودگی سرب (50 و 150 میلی گرم بر کیلوگرم) و کادمیوم (15 و 45 میلی گرم بر کیلوگرم) در دو دوره زمانی 1 و 4 هفته در سه خاک شنی، اسیدی و آهکی انجام شد. هم چنین توزیع شکل های شیمیایی عناصر سرب و کادمیوم با استفاده از عصاره گیری پی درپی انجام گرفت. نتایج تصاویر sem، xrd و uv – vis نشان داد که نانو آهن سنتز شده با اسیدآسکوربیک به ترتیب دارای اندازه کمتر از 50 نانومتر، حداکثر پیک 2? در 8/44 درجه و حداکثر جذب را در طول موج 215 نانومتر دارد. نتایج حاصل از آزمایش آب نشان داد که حداکثر راندمان کاهش سرب (93/97%) با کاربرد 2 گرم بر لیتر از aas – zvin و با غلظت 25 میلی گرم بر کیلوگرم و 7 = ph و در زمان 60 دقیقه به دست آمد. هم چنین حداکثر راندمان کاهش کادمیوم (68/79%) با کاربرد 2 گرم بر لیتر از aas – zvin و با غلظت 15 میلی گرم بر کیلوگرم و 7 = ph و در زمان 60 دقیقه است. نتایج حاصل از آزمایش آب و خاک (10 به 1) نشان داد که در هر سه خاک شنی، اسیدی و آهکی با افزایش غلظت aas – zvin در هر سه غلظت آلودگی، درصد راندمان کاهش سرب و کادمیوم به طور معنی داری افزایش می یابد و از طرف دیگر با افزایش غلظت آلودگی، راندمان کاهش سرب و کادمیوم کاهش پیدا می کند. کاربرد 2 درصد از aas – zvin در سه خاک شنی، اسیدی و آهکی در غلظت 50 میلی گرم بر کیلوگرم سرب، سبب کاهش 77/80، 45/67 و 75/71 درصد شده است. هم چنین کاربرد 2 درصد از aas – zvin در سه خاک شنی، اسیدی و آهکی در غلظت 15 میلی گرم بر کیلوگرم کادمیوم، سبب کاهش 91/67، 82/55 و 86/38 درصد شده است. نتایج حاصل از میزان قابل جذب عناصر سرب و کادمیوم نشان داد که در هر سه خاک شنی، اسیدی و آهکی با افزایش aas - zvin در هر دو غلظت آلودگی، مقدار سرب و کادمیوم قابل جذب کاهش می یابد که میزان کاهش در غلظت 50 میلی گرم بر کیلوگرم سرب و 15 میلی گرم بر کیلوگرم کادمیوم و با کاربرد 2 درصد از aas - zvin حداکثر مقدار بوده است. در خاک شنی آلوده، کاربرد 2 درصد از aas – zvin به ترتیب سبب کاهش 51/89 و 37/41 درصد در غلظت های 50 و 150 میلی گرم بر کیلوگرم سرب شده است. کاربرد aas – zvin در غلظت های فوق سرب در خاک اسیدی سبب کاهش 19/67 و 63/33 درصد و در خاک آهکی سبب کاهش 38/95 و 91/86 درصد سرب شده است. هم چنین کادمیوم قابل جذب در خاک شنی آلوده در غلظت 15 و 45 میلی گرم بر کیلوگرم و با کاربرد 2 درصد از aas – zvin به ترتیب 71 و 5/49 درصد، در خاک اسیدی به ترتیب 52/47 و 47/49 درصد و در خاک آهکی به ترتیب 05/36 و 3/61 درصد کاهش یافته است. در هر دو غلظت آلودگی از سرب و کادمیوم با گذشت زمان از یک به چهار هفته با کاربرد aas – zvin تغییرات سرب و کادمیوم قابل جذب روند کاهشی داشته است. هم چنین نتایج حاصل از عصاره گیری پی درپی نشان می دهد که در هر سه خاک شنی، اسیدی و آهکی با افزایش غلظت aas – zvin از صفر به 2 درصد وزنی شکل محلول و تبادلی و کربناتی کاهش و شکل متصل به ماده آلی و اکسید آهن و منگنز و باقیمانده سرب و کادمیوم افزایش می یابد. در هفته چهارم نسبت به هفته اول در هر سه خاک شنی، اسیدی و آهکی شکل محلول و تبادلی و کربناتی کاهش و شکل متصل به ماده آلی و اکسید آهن و منگنز و باقیمانده سرب و کادمیوم افزایش می یابد.

اثر اصلاح ترکیبی نانو نقره-گرمآبی بر زمان پرس و خواص کاربردی تخته خرده چوب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده جنگلداری و مهندسی چوب و کاغذ 1392
  رحیم آقایی   مریم قربانی

در این تحقیق اثر اصلاح ترکیبی نانونقره کلوئیدی-گرمآبی بر انتقال حرارت از صفحات پرس گرم، خواص فیزیکی و مکانیکی تخته خرده چوب و تغییرات شیمیایی خرده چوب ها از طریق طیف سنجی ftir بررسی شد. تیمار در 4 گروه شاهد، گرمآبی، نانو و نانو-گرمآبی انجام گردید. تیمار گرمآبی و نانو-گرمآبی در دو سطح حرارت 150 و 170 درجه سانتی گراد و دو سطح زمان 30 و 45 دقیقه انجام شد. در مجموع 10 سطح تیمار به دست آمد. نانونقره کلوئیدی با غلظت ppm100 تهیه شد. مقاومت های مکانیکی تخته ها شامل مدول گسیختگی، مدول الاستیسیته و چسبندگی داخلی طبق استاندارد din-68763 و خواص فیزیکی تخته ها شامل جذب آب و واکشیدگی ضخامت پس از 2 و 24 ساعت غوطه وری در آب طبق استاندارد en-317 اندازه گیری شدند. دما در لایه میانی کیک خرده چوب در هر 30 ثانیه توسط ترموکوپل ثبت گردید.

اثر نانو اکسیدروی سنتز شده به روش هیدروترمال بر ویژگیهای کاربردی چوب پلیمر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1393
  الهام حاتم زاده عربی   پوریا بی پروا

این پژوهش با هدف بررسی امکان سنتز درون بافتی نانو اکسید روی به روش هیدروترمال و اثر آن بر ویژگی های کاربردی چوب پلیمر ساخته شده از گونه ی صنوبر (populus deltoides) انجام گردید. ابتدا به منظور تعیین تیمار بهینه، اصلاح به 3 سطح شاهد، پیش ماده های نمکی استات روی و کلرید روی در غلظت ثابت 05/0 تقسیم گردید و هر گروه حاوی پیش ماده نمکی به منظور تنظیم ph در دو سطح 9و 10 به دو زیر گروه حاوی آمونیاک و هیدروکسید سدیم تفکیک شدند که در مجموع 9 سطح را دربرمی گرفت. حضور نانوذرات اکسیدروی به وسیله تصاویر sem تائید گردید. تغییرات دانسیته و ماندگاری نانو اکسید روی، درصد جذب آب، تغییرات ابعاد و اثر ضدواکشیدگی اندازه گیری شدند. با توجه به نتایج آزمون های فیزیکی، سطح استات روی/آمونیاک در9 ph=به عنوان بهترین سطح تیمار معرفی شد. سپس، به منظور تعیین غلظت کارآمد، اثر سطح بهینه پیش ماده (استات روی/ آمونیاک)، در 3غلظت 05/0، 03/0 و 1/0مولار بررسی شد. بر اساس نتایج آزمون فیزیکی، سطح غلظت 1/0 مولار با بیش ترین دانسیته، حداقل فضای خالی، کمترین جذب آب و واکشیدگی، و بیش ترین اثرضدواکشیدگی برای ادامه تحقیق انتخاب گردید. در مرحله دوم، نمونه های آزمونی، در پنج سطح تیمار شاهد، مونومراستایرن (st)، نانواکسیدروی (n)، نانوکامپوزیت (nc) و تیمار با نانواکسیدروی سپس استایرن (nst) گروه بندی شدند. اشباع با مونومر نیز در سیلندر آزمایشگاهی به روش خلا-فشار انجام شد. پس از ورود مونومر، نمونه ها در آون به مدت 24 ساعت در دمای 90 درجه سانتی گراد قرار گرفتند تا عمل پلیمرشدن مونومر انجام گیرد. جذب آب نمونه های تیمار شده در سطوح مختلف n، st، nc و nst طی طولانی ترین زمان غوطه وری، به ترتیب 49/131، 57/72، 29/34 و 34/30 درصد در مقایسه با نمونه شاهد کاهش یافت. نمونه های تیمار شده در مقایسه با نمونه های شاهد، تغییرات ابعاد کمتری نشان دادند. در پایان زمان غوطه وری، بیشترین و کمترین میانگین اثر ضدواکشیدگی در سطوح nst و st، به ترتیب 96/79 و84/11درصد گزارش گردید. مقاومت خمشی، مدول خمشی، سختی و فشار موازی الیاف در سطح تیمار با nst نسبت به نمونه شاهد، به ترتیب 07/58، 16/93، 68/153 و 46/33 درصد افزایش یافت. مقاومت به پوسیدگی نمونه های تیمار شده نسبت به نمونه های شاهد افزایش یافت، به طوری که بیشترین کاهش وزن در نمونه های شاهد، 81/25 درصد و کمترین کاهش وزن در سطح nst، 37/3 درصد مشاهده شد.

استخراج کیتین و تولید کیتوسان از گاماروس دریای خزر برای تهیه نانو ذرات کیتوسان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی 1393
  فاطمه امامقلی   سید یحیی کاظمی

در این تحقیق کیتین از گاماروس دریای خزر( نوعی سخت پوست) به عنوان منبعی جدید، طی مراحل معدنی زدایی، پروتئین زدایی و رنگ زدایی استخراج گردید و به دو روش شیمیایی رفلاکس و اتوکلاو به کیتوسان تبدیل گشت. نانوذرات مغناطیسی fe3o4 طی واکنش همرسوبی سنتز شد. این نانو ذرات علاوه بر اینکه سبب افزایش سطح فعال کامپوزیت می گردند عاملی برای کنترل انتقال کامپوزیت در محلول های آبی با استفاده از یک میدان مغناطیسی خارجی می باشند. نانوصفحات گرافن اکسید طبق روش هامرز از پودر گرافیت سنتز شد. این نانو صفحات مانع از تجمع کیتوسان و fe3o4 می گردد، در نتیجه کارایی جذب، توسط کامپوزیت افزایش می-یابد. در نهایت نانو گویچه های مغناطیسی کیتوسان/گرافن سنتز گردید. در مرحله دوم توانایی حذف رنگ سافرانین از محلول های آبی به عنوان مدلی از آلاینده توسط نانو گویچه ها مورد بررسی قرار گرفت