نام پژوهشگر: اسماعیل مام محمودی
اسماعیل مام محمودی شعبان شتایی جویباری
این تحقیق به منظور بررسی روند، میزان و موقعیت تخریب گستره جنگل در یک دوره 47 ساله در جنگل های زاگرس شمالی در محدوده ای به مساحت 8120 هکتار در اطراف سردشت انجام گرفت. از دیگر اهداف این تحقیق بررسی ارتباط عوامل فیزیوگرافی، انسان ساخت، میزان جمعیت، درصد شاغلین و باسوادی در تغییرات گستره جنگل بود. نقشه گستره جنگل سال 1334 و 1381 از روی فتوموزاییک رقومی عکس های هوایی تهیه شد. نقشه های فیزیوگرافی و عوامل انسان ساخت از روی نقشه های توپوگرافی 5000/1 منطقه تهیه و به طبقه های مناسب طبقه بندی شدند و نقشه های میزان جمعیت، شاغلین و باسوادی به روش درون یابی idw و به صورت پیوسته در محیط gis تهیه شد. از تقابل نقشه های گستره جنگل ابتدا و انتهای دوره در محیط gis، نقشه تغییرات گستره جنگل تهیه گردید. نتایج نشان داد که در مجموع در طی دوره مورد مطالعه 935 هکتار از سطوح جنگلی تخریب شده است. جهت بررسی رابطه عوامل فیزیوگرافی و انسان ساخت با تغییرات گستره جنگل از روش اثر نسبی و برای مدلسازی تخریب جنگل از مدل رگرسیون لجستیک استفاده شد. نتایج نشان داد که فاصله از جاده و آبراهه با تخریب گستره جنگل رابطه معکوس دارد و نیز بیشترین تخریب در فاصله 200 متری از روستا اتفاق افتاده است. با افزایش ارتفاع بر میزان تخریب افزوده می شود، اما با افزایش درصد شیب از میزان تخریب کاسته می شود، بیشترین و کمترین میزان تخریب صورت گرفته نسبت به سطح اولیه جنگل به ترتیب مربوط به جهت های جنوبی و شمالی می باشد. نتایج بررسی با مدل رگرسیون لجستیک نیز نشان داد که شیب موثرترین عامل بر تخریب در منطقه مورد مطالعه می باشد، و میزان جمعیت، درصد باسوادی و شاغلین تاثیر چندانی بر بهبود نتایج مدل نداشتند. البته با توجه به میزان شبه 2 rحاصل از رگرسیون به دلیل پراکندگی سطوح تخریب در منطقه و ضعف ارتباط بین فاکتورهای مورد بررسی با تخریب جنگل مدل حاصله قابلیت پیش بینی احتمال تخریب با دقت بالا را نداشت. در نهایت با توجه به نتایج حاصل از روش اثر نسبی و مدل رگرسیون لجستیک می توان گفت که شرایط خاص منطقه، مرزی بودن، کوهستانی بودن، مسایل اقتصادی اجتماعی مردم ساکن در منطقه و نیز جنگ تحمیلی الگوی تخریب را در منطقه تحت تاثیر قرار داده است.
عیسی عزتی محمود حاج رحیمی
چکیده: دانشمندان اقتصاد محیط زیست معتقدند انجام ارزش گذاری اقتصادی برای خدمات و منافع غیر بازاری و زیست محیطی امری ضروری می باشد. چون تنها از این طریق می توان به برآورد ارزش پولی این خدمات پرداخت و ارزش بالقوه اکوسیستم ها را در برنامه ریزی های توسعه ای، تصمیم گیری و مدیریت بهره برداری و نیز حفاظت از اکوسیستم های طبیعی بیشتر مد نظر قرار داد. مطالعه حاضر به منظور ارزش گذاری تفرّجی پارک جنگلی آبیدر سنندج صورت پذیرفت. داده ها از روش نمونه گیری تصادفی و از بین بازدیدکنندگان این پارک طی دوره یک ساله منتهی به دیماه سال 90 جمع آوری شد. تعداد نمونه نیز بر اساس میانگین و واریانس جامعه آماری 380 پرسش نامه تعیین گردید. جهت محاسبه تمایل به پرداخت عوارض، از روش ارزش گذاری مشروط استفاده شد. که در آن، بازدیدکنندگان در معرض یک انتخاب دوگانه قرار گرفتند. این انتخاب دوگانه پذیرش و یا عدم پذیرش مبلغ 200 تومان به عنوان ورودیه پارک جنگلی آبیدر بود. سپس اطلاعات در نرم افزار spss مورد تحلیل و مقایسه آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد 11/92 درصد افراد بررسی شده حاضر به پرداخت مبلغی برای استفاده تفریحی از این پارک هستند. در مجموع، بازدیدکنندگان کیفیت امکانات و خدمات پارک را متوسط ارزیابی نمودند. بر اساس یافته ها ارزش تفرجی سالیانه پارک آبیدر 245204196 تومان برابر با 6/157687 تومان در هکتار در سال برآورد گردید. علاوه بر این، میانگین تمایل به پرداخت انتظاری بازدیدکنندگان برای هر بازدید 51/98 تومان محاسبه گردید. در پایان، با توجه به یافته ها، پیشنهادهایی جهت بهبود وضعیت موجود به سیاست گذاران و برنامه ریزان ارائه گردید.