نام پژوهشگر: روح الله شهیدی
مریم کربلایی عباس محمد کاظم رحمان ستایش
یکی از شیوه های کهن تفسیر قرآن کریم، تفسیر روایی است که همزمان با نزول وحی پا به عرصه نهاده و بر پای? روایات صادره از ناحی? معصومان ^ شکل گرفته است. اندیشمندان و مفسران این روایات را یکجا گرد آورده و تفاسیر روایی را سامان داده اند. هرچند روایات این منابع تفسیری نزد مشهور عالمان و مفسران مقبول و پذیرفته است، اما نکت? مهم مقبول بودن تفسیر بر پای? روایات است. در بین اندیشمندان و مفسران در بار? شیو? کاربرد این روایات در تفسیر روش واحدی وجود ندارد، اما بسیاری از این تفاسیر، صرفاً گرد آورند? روایات بودند و بعضاً به دسته بندی و موضوع بندی همین احادیث گردآوری شده اکتفا کرده اند و خود هیچ عقیده ای جز تشخیص روایات مناسب با آیات نداشته و به دسته بندی، روشن داشت و ارزیابی روایات و رفع تعارض میان آنها نپرداخته اند و بر آن نبوده اند که تفسیری روان، منسجم و روشمند بر پای? روایات ارائه دهند. افزون بر اینکه در بار? پاره ای از آیات هیچ روایت تفسیری نیاورده اند. از این رو باز نگری میراث روایات تفسیری بایسته و ضروری است. این پژوهش سر آن دارد که با گونه شناسی، شرح و ارزیابی سندی و متنی روایات تفسیری ذیل سور? حجر را انسجام بخشیده، کفایتها و کمبودهای آن را برنماید و آنگاه با محور قرار دادن برآیند روند پیش گفته، بهره جویی از واژه شناسی و مراجعه به نظرات و آرای مفسران برای تکمیل و پر کردن خلأها، تفسیری روان، منقّح و منسجم ارائه دهد. به طور کلی 286 روایت در تفسیر سور? حجر از دامن? منابع مورد استفاده گرد آمده است که از این تعداد، 206 روایت از منابع شیعی و 80 روایت نبوی از منابع اهل سنت است. در یک نگاه آماری به روایات این سوره، به طور کلی می توان از نظر گونه شناسی و سند شناسی، فراوانی روایات را به شرح زیر برشمرد: 26 روایت در ترسیم فضای نزول؛ 12 روایت در ایضاح لفظی؛ 129 روایت در ایضاح مفهومی؛ 38 روایت در بیان مصداق؛ 23 روایت در بیان لایه های معنایی؛ 9 روایت در استناد به قرآن؛ 2 روایت در بیان اختلاف قرائت و 5 روایت در پاسخگویی با قرآن. در این شمارش، 4 روایت بیانگر فضایل سوره و 25 روایت ترکیبی از دو یا چند گون? تفسیری هستند. 13 روایت نیز در شمار روایات تفسیری محسوب نمی شوند. اگر بخواهیم فراوانی این گونه های روایی را به تفکیک روایات شیعه و اهل سنت و نسبت بین آنها را به دست آوریم، در روایات شیعه این آمار به شرح زیر است: 17 روایت در ترسیم فضای نزول؛ 8 روایت در ایضاح لفظی؛ 88 روایت در ایضاح مفهومی؛ 25 روایت در بیان مصداق؛ 22 روایت در بیان لایه های معنایی؛ 5 روایت در استناد به قرآن؛ 2 روایت در بیان اختلاف قرائت و 5 روایت در پاسخگویی با قرآن است. در این شمارش، 4 روایت بیانگر فضایل سوره و 23 روایت ترکیبی از دو یا چند گون? تفسیری هستند. 7 روایت نیز در شمار روایات تفسیری محسوب نمی شوند. در روایات اهل سنت نیز این آمار به شرح زیر است: 9 روایت در ترسیم فضای نزول؛ 4 روایت در ایضاح لفظی؛ 41 روایت در ایضاح مفهومی؛ 13 روایت در بیان مصداق؛ 1 روایت در بیان لایه های معنایی و 4 روایت در استناد به قرآن. در این شمارش، 2 روایت ترکیبی از دو یا چند گون? تفسیری هستند. 6 روایت نیز در شمار روایات تفسیری محسوب نمی شوند. با توجه به آمار استخراج شده می توان گفت روایات نبوی اهل سنت در تفسیر این سور? مبارک، کمتر از یک سوم است و بیش از دو سوم روایات تفسیری این سوره متعلق به شیعه است. اما در مورد نسبت فراوانی گونه های محتوایی در روایات هر دو فرقه می توان گفت: تقریباً میان هر یک از این گونه ها نسبت یک دوم برقرار است و روایات شیعه در هر یک از گونه ها دو برابر روایات اهل سنت است. در این نسبت، «ایضاح مفهومی» بیشترین آمار را در میان گونه های محتوایی روایات به خود اختصاص داده است. در برآورد فراوانی روایات بر اساس ارزیابی سندی، 21 روایت صحیح؛ 3 روایت موثق؛ 1 روایت حسن و 254 روایت ضعیف هستند. 7 عبارت نیز از تفسیر قمی وجود دارد که قابلیت سند شناسی ندارند، چرا که روایت نبوده و عبارات تفسیری مفسر هستند. در مجموع روایات تفسیری این سوره نیز 24 روایت قابل نقد هستند. آنچه از رهگذر این پژوهش قابل توجه است، ضعف سندی تعداد قابل توجهی از روایات، نقدهای جدی وارد به برخی از آنها و فقدان روایات تفسیری ذیل برخی آیات است. همین موارد نشانگر آن است که برای ارائ? تفسیری جامع از قرآن کریم، روایات به تنهایی کافی نیست و علاوه بر آنها منابع و مبادی دیگری نیز برای ارائ? تفسیری سلیس و روان از این کتاب آسمانی لازم است.
محمدعلی فرقانی محمدکاظم رحمان ستایش
وجود پیوندی ریشهدار و ناگسستنی، میان قرآن و همتایان معصوم و بیمانندش، که از حدیث زرّین «ثقلین» و دهها روایت دیگر برمیآید، بایسته بودن مطالع? ژرف و تحلیلگون? سخنان تفسیری آن بزرگواران را برای تفسیر پژوهان، به منظور انجام دادن تفسیر مطمئن و استوار از قرآن کریم، آشکار ساخته است. تفاسیر روایی شیعه و اهل سنت به عنوان میراثی که در بردارند? سخنان تفسیری نبوی و ولوی هستند در گذر زمان و حوادث، دستخوش ناراستیهایی در دو حوز? «سند» و «متن» گردیده اند. دلائلی همچون آمیخته شدن به روایات ضعیف، وجود اسرائیلیات، عدم جامعیت روایات ذیل تمامی آیات و... بایسته بودن پالایش روایات این تفاسیر را روشن و آشکار می سازد. لذا تفسیر روایی جامع برگرفته شده از اینگونه روایات از تفاسیر روایی شیعه و اهل سنت به انضمام بررسی های سندی و دلالی پیش نیازی بایسته برای بهرهمندی از این روایات در تفسیر به شمار میآید. در پژوهش حاضر ـ به عنوان بخشی از طرح کلان پروژ? تفسیر روایی قرآن کریم ـ تفسیر سور? مبارک? فاتحه الکتاب و سور? بقره (آیات یک الی 26) مطمح نظر و اهتمام قرار گرفته و در آن سعی شده است با استناد به روایات تفسیری و بهره گیری از دیگر مبادی تفسیری نظیر تبیین لغوی، مراجعه به نظرات و آرای مفسّران، تحلیل عقلی و همچنین بهره گیری از آیات قرآنی هم موضوع و مرتبط در مواردی که روایت تفسیری وجود ندارد، متنی روان و مستند در تفسیر آیات به نگارش درآید. بدین طریق تفسیری روایی که از اسرائیلیات و جعلیات عاری بوده و صرفا براساس روایات صحیح یا ضعیفی که مویدات قرآنی و روایی در صحت مضمون آنها وجود دارد نگاشته شود. به طور کلی 132 روایت در تفسیر سور? فاتحه الکتاب و آیات یک الی 26 سور? بقره از دامن? منابع مورد استفاده گرد آمده است. در یک نگاه آماری به روایات این سوره، به طور کلی می توان از نظر گونه شناسی، فراوانی روایات را به شرح زیر برشمرد: یک روایت در ترسیم فضای نزول؛ چهار روایت در ایضاح لفظی؛ 54 روایت در ایضاح مفهومی؛ 18 روایت در بیان مصداق؛ 17 روایت در بیان لایه های معنایی؛ یک روایت در استناد به قرآن؛ یک روایت در بیان اختلاف قرائت؛ 8 روایت تعلیم تفسیر و سه روایت بیان حکمت و علت حکم. در این شمارش، 26 روایت بیانگر فضایل سوره و 17 روایت ترکیبی از دو یا چند گون? تفسیری هستند، 11 روایت نیز در شمار روایات تفسیری محسوب نمی شوند. در این بین، «ایضاح مفهومی» بیشترین آمار را در میان گونه های محتوایی روایات به خود اختصاص داده است. در مجموع روایات تفسیری این آیات نیز 9 روایت قابل نقد هستند. در برآورد فراوانی روایات بر اساس ارزیابی سندی، 24 روایت صحیح؛ 4 روایت موثق؛ 3 روایت حسن و 101 روایت ضعیف هستند. آنچه از رهگذر این پژوهش قابل توجه است، ضعف سندی تعداد قابل توجهی از روایات، نقدهای جدی وارد به برخی از آنها و فقدان روایات تفسیری ذیل برخی آیات است. همین موارد نشانگر آن است که برای ارائ? تفسیری جامع از قرآن کریم، روایات به تنهایی کافی نیست و علاوه بر آنها منابع و مبادی دیگری نیز برای ارائ? تفسیری سلیس و روان از این کتاب آسمانی لازم است.
روح الله شهیدی محمد علی مهدوی راد
مکتب نصّ گرای قم و مکتب عقل گرای بغداد با توجه به اختلاف روش و منبع تحقیق، در نظام امامت پژوهی، زیر شاخه ها و ملازمات آن به ویژه علم و عصمت و غلو اختلافات و تمایزهایی دارند. این اختلافها در تبیین و ارزیابی روایات نیز ثاثیر داشته است. قمیان بر پای? احادیث و نصوص معتقد بودند که امام محور تعادل عالم تکوین و تشریع است و در راستای ایفای این نقش از منابع علم متعدّدی چون توارث، تحدیث، توسّم و فراست بهره می برد و علوم مختلفی را چون علم به دین، رخ دادهای آینده، باطن افراد و غیره در اختیار دارد. امّا بغدادیان از منظر عقلی، امام را لطفی در راستای تقرّب بندگان به طاعت خداوند می دیدند و بر این اساس منابع علم امام را نوعاً به توارث فرو کاسته و علم او را به حوز? احکام و سیاست ویژه می ساختند. پذیرش روایات منابع و گستره های علم امام و فهمِ ظاهر گرایان? آنها از سوی قمیان و عدم پذیرش برخی از روایات منابع علم، تخصیص روایات عامّ علم امام به حوز? احکام، حمل روایات دالّ بر آگاهی امام از آینده، بواطن و ... بر معجز? امام و نه یک صفت ضرور و همیشگی برای امام از سوی بغدادیان، بازخورد مبانی کلامی پیش گفته در مطالعات حدیثی دو مکتب است. در مسأل? عصمت نیز هر چند قمیان امام را از عیوب ظاهری و گناه معصوم می شمردند ولی سهو در اعمال عبادی را بر او جایز می دانستند. بغدادیان هم در عین باور به عصمت امام از گناه و برخی از عیوب ظاهری، او را مطلقاً از سهو در عبادات مبرّا می دانستند. هر دو مکتب روایات منافی با عصمت امام از گناه را باطل انگاشته یا آن را به گونه ای توجیه و تأویل می نمایند ولی در موضوع عصمت امام از سهو، قمیان افزون بر پذیرش صدور روایات سهو النبی، در موجّه ساختن آن نیز سعی بلیغ دارند ولی بغدادیان این روایات را نقد و ردّ می کنند. هر دو مکتب باور به الوهیّت و ربوبیّت ائمه را از شاخصه های غلو در ذات می دانند و در نقد یا توجیه روایاتی که به صراحت بر این امور دلالت دارند، می کوشند. امّا در تعیین مصداق روایاتی که لازم? معنایی آنها به چنین غلوی می انجامد، همداستان نیستند. پذیرش روایاتِ عوالم پیشا خلقتی و توجیه مسائل مختلف با بهره گیری از آن و قبولِ روایات سهو النبیّ از سوی قمیان و ردّ پاره ای از روایات مربوط عالمهای پیش از آفرینش، متّهم کردن راویان ناقلِ آنها، تأویل پاره ای دیگر از این روایات و ردّ احادیث سهو النبی از سوی بغدادیان نمونه ای از این اختلاف است. افزون بر این بغدادیان ثابت ماندن تعداد روزهای ماه رمضان را از شاخصه های غلات می دانند، حال آنکه قمیان این روایات را نقل کرده و در صدور آن شکّی به خود راه نمی دهند. تعیین مصداق راویان غالی بر اساس معیارهای پیش گفته نیز از موارد اختلاف میان قمیان و بغدادیان است. بغدادیان بحث غلو در صفات را نیز به غلو در ذات افزوده اند و معتقدند ضروری و همیشگی دانستن علم امام به رخ دادهای آینده، باطن افراد، زبانها و... معتقد باشد، غلو است و منابع حدیثی در بردارند? این مطالب را نقد می کنند، حال آنکه قمیان روایات دالّ بر این علوم را به راحتی پذیرقته، منابع در بردارند? آن را مورد استناد قرار می دهند و جزء باورهای بنیادین ایشان است. قمیان و بغدادیان اباحی گری را شاخص? عملی غلات می دانند ولی در برابر مستند آن، یعنی احادیثی که اصل دین را معرفت اهل بیت و دشمنان آنها می دانند، عملکردی متفاوت دارند. قمیان با اعتقاد به اصالت باطن در دین و ملازم? جدایی ناپذیر ظاهر با آن، این روایات را می پذیرند، امّا بغدادیان این روایات و مآخذ آن را ردّ می کنند.
هادی رضایی نجفی محمد کاظم رحمان ستایش
تفسیر کلام الهی از زمان نزول تا عصر حاضر از بزرگترین دغدغه ها و مسائل پیشوایان و فرهیختگان دین مبین اسلام بوده، تا بتوانند در پرتوی آن به معارف اعتقادی و عملی و دستورات هدایت بخش و انسان ساز و همچنین به پاسخی برای مشکلات فرا روی جامعه بشری در عصرهای مختلف، دست یابند. و با توجه به اهمیت فراوان تفسیر قرآن و ضرورت استفاده از بهترین منبع برای آن، تفسیر روایی از موثق ترین و والاترین جایگاه در میان گونه های تفسیری برخوردار است. زیرا شالوده آن برگرفته از روایات تفسیری برجای مانده از معصومین (علیهم السلام) که مخاطبان حقیقی قرآن هستند و هیچ جنبه ای از قرآن بر آنان پوشیده نیست می باشد. اما متاسفانه از یک طرف صاحبان تفاسیر روایی فقط به جمع آوری و ذکر روایات تفسیری و بعضاً دسته بندی احادیث گردآوری شده بسنده کرده اند و از طرف دیگر این روایات همچون بسیاری از منابع منقول دیگر از آسیب های متعدد در سند و متن به واسطه گذر زمان و سود جوئی سودجویان مصون نمانده اند. لذا در این پژوهش برآنیم که با گردآوری هر چه کاملتر احادیث تفسیری فریقین ذیل آیات 100 تا 105 سوره بقره و نقد و بررسی سندی و متنی آنها با کمک دانش های حدیثی، تفسیری صحیح و روان با محوریت روایات تفسیری ذیل آیات مربوطه ارائه دهیم. به طور کلی 48 روایت در تفسیر این آیات از منابع مورد نظر گرد آمده است که از این تعداد، 17 روایت از منابع شیعی و 31 روایت از منابع اهل سنت است. در یک نگاه آماری به این روایات، می توان از نظر گونه شناسی و سند شناسی، تعداد آنها را به شرح زیر برشمرد: 6 روایت در ترسیم فضای نزول، 10 روایت در ایضاح لفظی، 14 روایت در ایضاح مفهومی، 5 روایت در بیان مصداق، 1 روایت در بیان لایه های معنایی، 1 روایت در استناد به قرآن، و نیز 11 روایت ترکیبی از دو یا چند گونه تفسیری هستند. اگر بخواهیم تعداد این گونه های روایی را با تفکیک روایات شیعه و اهل سنت و نسبت بین آنها را به دست آوریم، در روایات شیعه این آمار به این شرح است: 1 روایت در ترسیم فضای نزول، 7 روایت در ایضاح مفهومی، 2 روایت در بیان مصداق، 1 روایت در بیان لایه های معنایی، 1 روایت در استناد به قرآن و نیز 5 روایت ترکیبی از دو یا چند گونه تفسیری هستند. و نیز این آمار در روایات اهل سنت به شرح زیر است: 5 روایت در ترسیم فضای نزول، 10 روایت در ایضاح لفظی، 7 روایت در ایضاح مفهومی، 3 روایت در بیان مصداق و نیز 6 روایت ترکیبی از دو یا چند گونه تفسیری هستند. با توجه به آمار بدست آمده می توان گفت روایات اهل سنت در تفسیر آیات انتخابی، تقریبا دو سوم مجموع روایاتی است که در تفسیر این آیات به کار رفته است و حدود یک سوم روایات تفسیری باقی مانده ذیل این آیات به شیعه تعلق دارند. اما در مورد نسبت تعداد گونه های محتوایی در روایات هر دو فرقه می توان گفت: تقریباً نسبت یک دوم بین هر یک از این گونه ها برقرار است و روایات اهل سنت در هر یک از گونه ها دو برابر روایات شیعه است. در این نسبت، «ایضاح مفهومی» بیشترین آمار را در میان گونه های محتوایی روایات به خود اختصاص داده است. و تعداد این روایات بر اساس ارزیابی سندی چهارگانه: 2 روایت صحیح، 1 روایت موثق و 45 روایت ضعیف هستند. گفتنی است روایتی که از لحاظ سندی حسن شمرده شود ذیل این آیات وجود ندارد.
فاطمه قدرت بیگلو محمد کاظم رحمان ستایش
استوارترین تفسیر از قرآن کریم تفسیری است که در کلام و بیان داناترین مفسران و عالمان به قرآن یعنی پیامبر اکرم | و اهل بیت طاهرش ^ جاری شده و تجلی یافته است. آموزه های تفسیری این، آگاه ترین مفسران، در قالب روایات و احادیث تفسیری به دست ما رسیده، که مشتمل بر روایاتی که شأنی از شئون آیه (قرائت، شأن نزول، تبیین و تفسیر آیه، بیان مصداق و ...) را تبیین کرده و مربوط به کل آیه یا جمله و واژه ای از آن بوده و مستقیما ناظر و متناظر به آیه هستند، و یا در ذیل آیه ای خاص نیامده، اما مرتبط و هم موضوع با آیه هستند. تفاسیر اثری موجود، عمدتاً در قالب گزارش روایات سامان یافته اند و نقد و بررسی و شرح روایات کمتر به چشم می خورد، از طرفی این تفاسیر، متنی روان و تفسیری مبتنی بر روایات، ارائه نداده اند. افزون بر اینکه در بار? پاره ای از آیات هیچ روایت تفسیری نیاورده اند. در پژوهش حاضر،که به عنوان بخشی از طرح کلان پروژ? تفسیر روایی قرآن کریم است، در تفسیر سور? مبارک فاطر، کوشیده ایم تا با استناد به روایات تفسیری ولوی و نبوی (از منابع شیعی و اهل سنّت) و از رهگذر شرح روایات و ارزیابی سندی و محتوایی آن ها، تفسیری با صبغه? روایی و اثری از آیات قرآنی ارائه دهیم. در مواردی که با مشکل فقر و عدم وجود روایت تفسیری مواجه هستیم، از دیگر مبادی تفسیری، نظیر تبیین لغوی، مراجعه به نظرات و آراء مفسران، تحلیل عقلی و ... بهره گرفته ایم. به طور کلی 126 روایت در تفسیر سور? فاطر از دامن? منابع مورد استفاده گرد آمده است که از این تعداد، 118 روایت از منابع شیعی و 8 روایت نبوی از منابع اهل سنت است. در یک نگاه آماری به روایات این سوره، به طور کلی می توان از نظر گونه شناسی و سند شناسی، فراوانی روایات را به شرح زیر برشمرد: 1 روایت در ترسیم فضای نزول؛ 3 روایت در ایضاح لفظی؛ 66 روایت در ایضاح مفهومی؛ 32 روایت در بیان مصداق؛ 12 روایت در بیان لایه های معنایی؛ 4 روایت در استناد به قرآن؛ 1 روایت در پاسخگویی با قرآن، 3 روایت در جری و تطبیق و 7 روایت بیانگر فضایل سوره. از کل روایاتی که در بالا بیان شد؛ 8 روایت نبوی در روایات اهل سنت است که شامل: 1 روایت در ترسیم فضای نزول؛ 2 روایت در ایضاح مفهومی؛ 4 روایت در بیان مصداق و 1روایت در استناد به قرآن. با توجه به آمار استخراج شده می توان گفت روایات نبوی اهل سنت در تفسیر این سور? مبارک، 6.34 درصد روایات است و 93.6 درصد روایات تفسیری این سوره، متعلق به شیعه است. اما در مورد نسبت فراوانی گونه های محتوایی در روایات هر دو فرقه می توان گفت: در گون? بیان مصادیق روایات شیعه 6 برابر اهل سنت و در گون? ایضاح مفهومی روایات شیعه 32 برابر اهل سنت است و در گونه استناد به قرآن روایات شیعه 4 برابر اهل سنت است. تنها یک روایت در ترسیم فضای نزول است که از روایات اهل سنت است. در برآورد فراوانی روایات بر اساس ارزیابی سندی، 10 روایت صحیح؛ 4 روایت موثق؛ 1 روایت حسن و 100 روایت ضعیف هستند. آنچه از رهگذر این پژوهش قابل توجه است، ضعف سندی تعداد قابل توجهی از روایات، فقدان روایات تفسیری ذیل 21 آیه از آیات این سوره مبارک است . همین موارد نشانگر آن است که برای ارائ? تفسیری جامع از قرآن کریم، روایات به تنهایی کافی نیست و علاوه بر آن ها منابع و مبادی دیگری نیز برای ارائ? تفسیری سلیس و روان از این کتاب آسمانی لازم است. کلید واژه ها: سور? فاطر، تفسیر، تفسیر روایی، روایات
روح الله شهیدی محمدعلی مهدوی راد
چکیده ندارد.