نام پژوهشگر: سید علی ترابی

طراحی شبکه نزدیک به بهینه جاده جنگلی با استفاده از الگوریتم ژنتیک وتئوری منطق فازی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده منابع طبیعی 1391
  اسماعیل قجر   اکبر نجفی

در پژوهش حاضر با استفاده از الگوریتم های کاربردی در تئوری گراف، تئوری فازی و سیستم اطلاعات جغرافیایی روشی هوشمند برای طراحی کم هزینه ترین شبکه جاده جنگلی ارائه شد. به این منظور، ابتدا مدلی تجربی برای برآورد میزان صخره و سنگ خاک (قیمت هر متر مکعب خاکبرداری) با استفاده از رگرسیون لجستیک رتبه ای ساخته شد. این مدل به عنوان بخشی از مدل برآورد هزینه ساخت و نگهداری جاده جنگلی به کار رفت. مدل هزینه ساخت و نگهداری جاده جنگلی با توجه به استانداردها و مشخصات هندسی جاده جنگلی درجه دو ساخته و تعیین اعتبار شد. نتایج مدل هزینه نشان داد که این مدل در یک دامنه دقت 5/6 درصدی قادر به برآورد هزینه ساخت و نگهداری جاده جنگلی بود. با استفاده از مدل اخیر، الگوریتم کوتاهترین مسیرمی توانست کم هزینه ترین تک مسیرها را بین هر دو نقطهء فرضی پیدا کند. پایانه های مورد نظر برای دسترسی در سطح منطقه مورد مطالعه شامل اقتصادی ترین نقطه در هر پارسل بود که به وسیله یک الگوریتم ابتکاری جداگانه پیدا شدند. مدل حساسیت به زمین لغزش با استفاده از سیستم استنتاج عصبی-فازی ساخته و در منطقه، شبیه سازی شد. پس از یافتن اقتصادی ترین نقاط دپو، الگوریتم کوتاهترین مسیر دایکسترا به همراه الگوریتم پوششی کمینهء پریم، یک الگوی درختی از شبکه جاده جنگلی را پیدا نمودند که ضمن پیوند همهء نقاط مورد نظر، کم هزینه ترین شبکه جاده را محاسبه نمودند. برای بهینه سازی درخت پوششی به دست آمده، الگوریتم ژنتیک به جستجوی نقاط جدیدی پرداخت که در آن نقاط جاده بتواند منشعب شود و درخت اشتاینر (steiner) کمینه تشکیل شود. شبکهء نزدیک به بهینهء حاصل با دو شبکه مربوط به دو سناریوی متفاوت که توسط یک کارشناس مجرب طراحی شده بود در زمینهء هزینه ساخت و نگهداری و دیگر معیارهای کارایی شبکه جاده مقایسه شد. نتایج نشان داد که به کارگیری مجموعه روش های پژوهش حاضر 12 درصد در طول و 18 درصد در هزینه نسبت به سناریوی 1 و 29 درصد در طول و 41 درصد در هزینه نسبت به سناریوی 2 طراحی دستی موجب بهبود طرح شبکه جاده جنگلی شده است.

برنامه ریزی یکپارچه تولید و توزیع در زنجیره های تامین تحت شرایط عدم قطعیت
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده فنی 1391
  مهدی رفیعی   محمد محمدی

با توجه به رقابت تنگاتنگ سازمان ها در جوامع امروزی، کاهش هزینه های تولید و توزیع خصوصا هزینه هایی که باعث ایجاد ارزش افزوده نمی شوند (مانند حمل ونقل) امری حیاتی است. از این رو زنجیره تامینی که تمام فرآیندهای سازمان را در بر می گیرد، همواره توجه محققان و پژوهشگران را به خود جلب کرده است. محققان مساله زنجیره تامین را با توجه به مفروضات مختلف، به دسته های مختلف طبقه بندی کرده اند. در میان مسایل مختلف زنجیره تامین مهم ترین مساله طراحی زنجیره تامین می باشد، چرا که تغییر زنجیره تامین در فاز های بعد از طراحی بسیار هزینه بر است. از این رو در طراحی زنجیره تامین، به دست آوردن طرحی که در آن همه وقایع و شرایط تاثیر گذار بر روی زنجیره تامین در نظر گرفته شده باشد، مهم ترین هدف می باشد. وقایع تاثیر گذار بر روی زنجیره تامین به دو دسته بیرونی و درونی قابل تقسیم بندی می باشد. وقوع وقایع یاد شده در بیشتر موارد حالت غیر قطعی دارد، لذا بررسی ریسک ناشی از این وقایع و تاثیر آن بر روی زنجیره تامین بسیار مهم است. یکی ازاین وقایع، واقعه قطع تامین یا عرضه است. هدف این پژوهش بررسی ریسک وتاثیر این واقعه بر روی زنجیره تامین است. برای رسیدن به این هدف مدلی پیشنهاد شده که دردسته مسایل برنامه ریزی خطی عدد صحیح مختلط قرار می گیرد که مدلی سه سطحی، چند دوره ای و چند محصولی از زنجیره تامین می باشد. دراین مدل تابع هدف، امید ریاضی هزینه تولید وتوزیع با درنظر گرفتن ارزش زمانی پول است. محدودیت های بالانس سطح موجودی درهر دوره نسبت به دوره قبل وبعد، میزان ماشین در دسترس، میزان کار- ساعت نیروی کار موجود برای قسمت تامین کننده، به کاربرده شده است. محدودیت میزان ظرفیت برای مراکز انتقال و میزان فضای انبارش نیز برای مقاصد به کاربرده شده است. در مدل ارایه شده برای مواجهه با از دست رفتن تقاضا به دلیل قطع تامین، تامین کننده ذخیره نیز فرض شده است. به دلیل ماهیت پیچیده، مدل پیشنهاد شده در دسته مسایل با پیچیدگی زیاد قرار می گیرد که رسیدن به جواب بهینه در زمان قابل قبول را بسیار دشوار یا در مواردی غیر ممکن می سازد. لذا برای حل این مساله از الگوریتم فرا ابتکاری ژنتیک با اولویت بندی که جهت مساله فوق گسترش یافته است، استفاده می کنیم.

بکار گیری رویکرد بهینه سازی استوار در طراحی زنجیره تأمین حلقه بسته سبز
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده فنی 1392
  داریوش زحمتکش   علیرضا ارشدی خمسه

در این تحقیق مسئله طراحی زنجیره تأمین حلقه بسته سبز چند محصولی با استفاده از رویکرد بهینه سازی پایدار مطرح می گردد. برای این کار باید به سه رکن اساسی توجه داشت: (1) ویژگی های یک زنجیره تأمین حلقه بسته (2) ویژگی های موضوع « سازگاری با محیط زیست » و (3) چگونگی استفاده از رویکرد بهینه سازی پایدار در مدلسازی ویژگی های دو بخش اول. در بخش طراحی یک زنجیره تأمین حلقه بسته سعی شده است که تمامی بخشهای مربوط به دو زنجیره تأمین «رفت و برگشت» در طراحی مد نظر قرار گیرند، از جمله این بخش های اصلی می توان به: تأمین کنندگان، تولید کنندگان، توزیع کنندگان، انبارهای زخیره کالا و بازار مشتریان کالاهای تولیدی در زنجیره تأمین رفت و همچنین به بازار مشتریان کالای برگشتی، مراکز جمع آوری کالا، مراکز تفکیک، تعمیر، اسقاط و تجزیه در زنجیره تأمین برگشتی، اشاره کرد. در بحث موضوع سازگاری با محیط زیست، سعی برآن است تا تمامی ابعاد این موضوع در مدلسازی ریاضی لحاظر گردد. لذا با توجه به اینکه موضوع سازگاری زیست محیطی از سه بعد اساسی: اقتصادی، محیطی و اجتماعی تشکیل شده است، سعی شده تا با انتخاب معیارهای مناسب ویژگی های این سه بعد را در تلفیق با موضوع مدیریت زنجیره تأمین حلقه بسته در قالب یک مدل ریاضی بیان کیینم. در مورد رویکرد بهینه سازی پایدار باید گفت که با توجه به تغییرات محیطی بسیار در محیط کسب و کار و افزایش روز افزون عدم قطعیت در فضای واقعی سعی شده تا در طراحی تمامی ویژگی ها و معیار های دو بخش اول از رویکرد بهینه سازی پایدار برای مقابله با چنین میزان عدم قطعیت در محیط و در بخشهای مختلف شبکه زنجیره تأمین، استفاده شود.

اثر سیستمهای صف در طراحی شبکه های زنجیره تأمین حلقه بسته ی پایدار تحت شرایط عدم قطعیت
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده مهندسی 1392
  سارو سعیدی   محمد محمدی

در سال های اخیر، سیاست های دولت ها مبنی بر بازیافت کالا و اعمال قوانین زیست محیطی، توجه صاحبان صنایع را بیش از پیش به شبکه های لجستیک معکوس جلب کرده است. در همین راستا، برای بهینه کردن طراحی زنجیره های تأمین، ادغام شبکه های لجستیک معکوس و مستقیم و تشکیل زنجیره های تأمین حلقه بسته، مدنظر محققان بوده است. به علاوه، عواملی نظیر جنگ، تحریم های نفتی، بحران های جهانی و شرایطی از این قبیل، سطح عدم قطعیت را در داده های ورودی برای طراحی زنجیره های تأمین حلقه بسته، افزایش داده اند. در چنین شرایطی با توجه به ظرفیت محدود تسهیلات بازیافتی در جریان معکوس از زنجیره ی تأمین، امکان ایجاد صف کالاها در مراکز بازیافت بیشتر می شود. تصمیمات استراتژیکی مانند تعیین ظرفیت تسهیلات خدمت-دهنده در جریان معکوس، با وجود ماهیت غیرقطعی داده های ورودی، اهمیت دوچندان می یابند و سیاستهای تعیین ظرفیت در حجم بالا یا پایین، مستقیماً بر هزینه های زنجیره ی تأمین اثر می گذارند. در این پژوهش، با استفاده از رویکرد برنامه ریزی de novo و ترکیب آن با روابط ریاضیاتی تئوری صف، مدلی ارائه می دهیم که ظرفیت تسهیلات خدمت دهنده ی صف را با درنظرگیری تمام محدودیتها، تعیین می نماید. برای رویارویی با ماهیت غیرقطعی پارامترها، همتای پایدارشده ی مدل فوق را نیز ارائه می دهیم. برای حل مدل های ارائه شده در اندازه های کوچک، از ترکیب تئوری صف با یک رویکرد برنامه ریزی چندهدفه ی فازی استفاده می کنیم و در اندازه های بزرگ، یک الگوریتم تکامل تفاضلی که با شرایط مسأله ی مورد بررسی سازگار شده-است، بسط داده می شود. نتایج بدست آمده از حل مدلهای پایدار و قطعی، استفاده از مدل پایدار را به دلیل موجه بودن در تمام سطوح عدم قطعیت، توجیه می کند.