نام پژوهشگر: عبدالرضا واعظی

بررسی کیفی منابع آب زیرزمینی آبخوان دشت مهاباد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - پژوهشکده علوم 1391
  منصور صالحی آذر   اصغر اصغری مقدم

وجود منابع آب زیرزمینی غنی در منطقه و تأمین آب مورد نیاز مصارف مختلف از طریق این منابع، ضرورت بررسی های کمی و کیفی منابع آب زیرزمینی دشت را نشان میدهد. بنابراین هدف از این تحقیق، مطالعات هیدروژئولوژیکی و هیدروژئوشیمیایی آبخوان دشت مهاباد میباشد. به این منظور، علاوه بر نمونهبرداری از منابع آب دشت، کلیه اطلاعات هواشناسی، هیدرولوژی، زمینشناسی، هیدروژئولوژی و هیدروژئوشیمیایی در مورد منطقه، جمع آوری و مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس مطالعات هیدرولوژیکی انجام شده، این دشت با میانگین بارش سالانه 915 میلی متر و متوسط درجه حرارت سالانه 17/1 درجه سانتیگراد ) 1951 93 ( جزو اقلیم های سرد نیمه خشک میباشد. رودخانه مهاباد با امتداد جنوبی شمالی از دشت – - عبور میکند و به صورت طبیعی دشت را زهکشی میکند. بررسیهای زمینشناسی نشان می دهد که پوشش رسوبات کواترنری و وجود لایههای آهکی و دولومیتی میوسن و گسترش سیستم درز و شکاف در آن، در تغذیه منابع آب زیرزمینی منطقه تأثیر بسزایی دارد. به منظور بررسی هیدروژئوشیمیایی آبخوان دشت مهاباد، علاوه بر جمع آوری پیشینه آمار کیفی منابع آب دشت، مربوط به سازمان آب منطقه ای آذربایجان غربی، تعداد 79 نمونه آب از منابع آب زیرزمینی در مهر ماه 1931 ، نمونه برداری شده و مورد آنالیز شیمیایی قرار گرفت. پارامترهای فیزیکوشیمیایی هدایت الکتریکی، دما و اسیدیته ) ph ( هم در محل نمونه برداری و هم در شرایط آزمایشگاهی اندازهگیری گردید. نمونههای آب در آزمایشگاه آب شناسی آنالیز شده و مقدار یونهای اصلی، نیترات، 29/ فلوراید و عنصر سیلیس در نمونه ها تعیین گردید. نتایج آنالیز شیمیایی آب زیرزمینی دشت مهاباد نشان میدهد که حدود 3 3 درصد جزء آبهای شور میباشند. / 71 درصد جزو آبهای لبشور، و 9 / درصد آبهای زیرزمینی این دشت جزء آبهای شیرین و 2 از نظر سختی بیشتر نمونههای آنالیز شده دارای سختی کربناته بیش از 51 درصد و غلبه با عناصر قلیایی خاکی و اسیدهای ضعیف می باشد. علاوه بر آنالیز شیمیایی، تعداد 3 نمونه نیز از آب رودخانه مهاباد رود جهت بررسی آلودگیهای میکروبی ناشی از تخلیه فاضلابشهری و همچنین پساب ناشی از تصفیه خانه مهاباد، مورد آنالیز میکروبی قرار گرفت که نشان میدهد که میزان کلیفرمهای مدفوعی در آب افزایش یافته و به مرز خطرناکی نزدیک میشود. کیفیت آبهای زیرزمینی منطقه به جز در نواحی شمالی و شمال- شرقی دشت برای مصارف شرب و کشاورزی خوب و مناسب می باشند.

ارزیابی اثرات طرح تغذیه مصنوعی بر کمیت و کیفیت منابع آب زیزمینی آبخوان دشت امامزاده جعفر گچساران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم طبیعی 1391
  محسن موسوی کیش   اصغر اصغری مقدم

هدف از این تحقیق ارزیابی اثرات طرح تغذیه مصنوعی بر کمیت و کیفیت منابع آب زیزمینی آبخوان دشت امامزاده جعفر گچساران بود که دراین راستا، اقدام به بررسی های هیدروژئولوژی و هیدروژئوشیمیایی منطقه و همچنین ارزیابی اثرات طرح گردید. جهت جریان کلی آب زیرزمینی از شمال غربی به سمت جنوب شرقی منطقه است. بیلان آب زیرزمینی دشت امام زاده جعفر در حدود 6/3- میلیون متر معکب از طریق فرمول بیلان برای سال آبی 89- 88 محاسبه شده است. هیدروگراف واحد سطح آب زیرزمینی دشت امام زاده جعفر (برای یک دوره 10 ساله ) نشانگر آنست که به دلیل کاهش بارندگی، برداشت بیش از حد مجاز از منابع آب زیرزمینی، سطح آب زیرزمینی از سال آبی1380-1379 تا سال آبی 1390-1389 افتی معادل 16 متر را به طور میانگین نشان میدهد. در این تحقیق به منظور بررسی جنبه های افت کیفی و کمی منابع آب زیرزمینی دشت و علل آن، از آمار کمی و کیفی دراز مدت منابع آب دشت، مربوط به سازمان آب منطقه ای استان کهگیلویه و بویراحمد استفاده شد. بر اساس بررسی های صورت گرفته، عوامل موثر بر کیفیت آب زیرزمینی منطقه، به ترتیب اهمیت به سازندهای زمین شناسی، آب برگشتی کشاورزی، شیب هیدرولیکی و دانه بندی رسوبات نسبت داده شد. هم چنین پارامتر های اساسی در رابطه با تغذیه مصنوعی مثل ec و sar در اطراف طرح بررسی گردید. تفسیر نتایج آنالیز های شیمیایی آب زیرزمینی دشت امام زاده جعفر نشان می دهد که آب های زیرزمینی این دشـت عمدتاً جزو آب هـای شیرین و خیلی سخت و دارای تیپ غالب سولفاته کلسیک می باشد. همچنین کیفـیت آب های زیـرزمینی برای مصارف شرب و کشاورزی بجزء در قسمت جنوب غربی در محدوده مناسب قرار می گیرد آب های زیـرزمینی دشت امام زاده جعفر برای مصارف صنعتی نیاز به تصفیه کامل دارند. کیفیت آب زیرزمینی درطی دوره (89-83 ) کاهش پیدا کرده است. اثرات طرح تغذیه مصنوعی بر روی کاهش کمیت وکیفیت دشت مطلوب بوده است.

تحلیل و بررسی تأثیر خشکسالی بر خصوصیات کمی و کیفی آب های زیرزمینی دشت مرند
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده جغرافیا 1392
  مجتبی فریدپور   مجید رضایی بنفشه

خشکسالی یکی از پدیده های جوی است که بخش های مختلف محیطی را در طول دوره حاکمیت تحت تأثیر قرار می دهد. یکی از بخش های متأثر شده از شرایط بلند مدت خشکسالی، منابع آب زیرزمینی است که متأسفانه کمتر از سایر بخش ها مورد توجه قرار می گیرد. منطقه مورد مطالعه در این تحقیق دشت مرند با مختصات ?? درجه و ?? تا ?? دقیقه طول شرقی و ?? درجه و ? دقیقه تا ?? درجه و ?? دقیقه عرض شمالی و با مساحتی معادل 517/42 کیلو مترمربع بوده و یکی از دشت های وسیع در شمال غرب استان آذربایجان شرقی می باشد. در این پژوهش، دوره های متوالی خشکسالی هواشناسی و ژئوهیدرولوژیکی با استفاده از شاخص خشکسالی spi و swi در 6 بازه زمانی(6، 9، 12، 18، 24 و 48 ماهه) در دشت مرند، بررسی و تأثیر وقوع آن ها در تغییر کیفیت شیمیایی و افت سطح ایستابی سفره های آب زیرزمینی بررسی شد. برای این منظور، از داده های هواشناسی(متوسط بارش ماهانه) 7 ایستگاه باران سنجی در دوره آماری (91-1359)، داده های مربوط به پارامتر های کیفیت 70 حلقه چاه بهره برداری و داده های ماهانه سطح آب 23 چاه پیزومتری در دوره آماری (90-1380) استفاده شد. نقشه های مربوطه با استفاده از نرم افزار arc gis و با روش کریجینگ تهیه و ترسیم شدند. نتایج بررسی مقادیر spi با توجه مشخصات خشکسالی ها، نشان داد که خشکسالی هواشناسی از نظر مکانی دارای روند مشخصی نمی باشد در حالی که خشکسالی آب های زیرزمینی به طور تصادفی در منطقه رخ نداده و تمرکز آن در غرب آبخوان بیش از شرق آن بوده است. جهت بررسی اثرات خشکسالی بر افت سطح ایستابی، بهترین همبستگی بین آنها، 720/0- با تأخیر زمانی 5 ماهه است که در سطح 1 درصد معنی دار بوده که تأثیر پذیری منابع آب زیرزمینی را با یک تأخیر 5 ماهه نمایان می سازد. همچنین نتایج بررسی داده های ماهانه سطح آب چاه های پیزومتری دشت مرند در دوره آماری (90-1380) نشان داد که تراز آب زیرزمینی دشت دارای روند منفی بوده که با افت حدود 3 متر مواجه بوده است. برای تعیین تیپ غالب آب زیرزمینی دشت مرند در خرداد ماه 1390 از نمودار پایپر استفاده شد که نتایج نشان داد که به طرف غرب آبخوان تیپ آب از نوع سدیم کلراید بوده که نشان دهنده ترکیب آب های شورمی باشد و به طرف شرق آبخوان از نوع کلسیم بیکربنات بوده که دلالت برنزدیکی به منطقه تغذیه دارد. همچنین نتایج بررسی کیفیت آب های زیرزمینی منطقه در خرداد ماه 1390با استفاده از دیاگرام شولر نشان داد که اکثر پارامتر ها دارای کیفیت خوب تا متوسط جهت مصارف شرب می باشند. از نظر کیفیت شیمیایی آب های زیرزمینی، نتایج بررسی بر اساس شاخص های قابلیت هدایت الکتریکی (ec)، نسبت جذب سدیم(sar) و کلر(cl) نشان داد که از مرکز آبخوان به طرف خروجی از کیفیت آن ها کاسته شده، به طوری که در انتهای آبخوان به آب های خیلی شور تبدیل می گردند. این وضعیت در دوره هایی که برداشت از آبخوان افزایش یافته است بسیار تشدید شده است. بررسی مقادیر کیفیت آب برای مصارف کشاورزی بر مبنای دیاگرام ویلکاکس نشان داد که در خشکسالی 90-1389 حدود 44 درصد آب های زیرزمینی دشت مرند دارای کیفیت خیلی شور می باشند.

بررسی پتانسیل آلودگی ذاتی و ویژه آبخوان دشت تبریز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم پایه 1392
  مهری تبرمایه   عبدالرضا واعظی

در بسیاری از موارد آلودگی آب¬های زیرزمینی، بعد از آلوده شدن چاه¬های آب شرب شناسایی می شوند. رفع آلودگی آب¬های زیرزمینی بسیار پرهزینه و فرآیندی طولانی است و اغلب زمانی آلودگی تشخیص داده می شود که رفع آلودگی آبخوان تقریبا غیرممکن می گردد. به¬ همین دلیل، تلاش¬های زیادی در جهت جلوگیری، کاهش و محدود کردن آلودگی آب¬های زیرزمینی صورت گرفته است. تهیه نقشه آسیب پذیری آبخوان به عنوان راه حل مناسبی برای توسعه برنامه ریزی و تصمیمات مدیریتی ، به منظور جلو گیری از آلودگی آب¬های زیر زمینی می باشد. با توجه به این مسئله که بخش عمده¬ای از منابع مهم آب از آبخوان زیرزمینی تامین می¬شود و از طرفی دیگر وجود منابع آلاینده شهری، صنعتی و کشاورزی که باعث ورود یون¬های آلاینده به آبخوان می¬شود، ضرورت تهیه نقشه خطر آسیب پذیری آبخوان چندین برابر می¬شود. از مهم¬ترین اهداف این تحقیق ¬شناسایی نواحی آسیب پذیر آب¬های زیرزمینی آبخوان دشت تبریز و نواحی اطراف آن، در استان آذربایجان شرقی واقع در شمال شرقی ایران با استفاده از مدل drastic و معرفی مدل جدید draia برای بررسی پتانسیل ویژه آبخوان می¬باشد. هفت پارامتر هیدروژئولوژیکی موثر بر آلودگی آب¬های زیرزمینی ( عمق تا سطح ایستابی، تغذیه خالص، محیط آبخوان، محیط خاک، توپوگرافی، محیط غیراشباع و هدایت هیدرولیکی) به کار رفته در مدل drastic و پنج پارامتر مناطق مسکونی (چگالی جمعیت)، تاسیسات غیر مسکونی(صنعتی)، مناطق کشاورزی، تاثیر نواحی چاه¬های پمپاژ و تاثیر رودخانه¬ها در تغذیه و تخلیه آبخوان در مدل draia، برای تهیه نقشه¬های آسیب پذیری ذاتی و ویژه آبخوان استفاده می¬شود. برای ارزیابی مدلdrastic، مدل¬هایsintacs و siنیز برای تهیه نقشه آسیب پذیری آبخوان دشت تبریز استفاده شد و سپس همبستگی بین لایه نیترات و نقشه¬های آسیب پذیری مدل¬های یاد شده محاسبه گردید. با توجه به سطح معنی داری ضریب همبستگی محاسبه شده برای مدل drastic واسنجی صورت گرفت و ضرایب پارامترهای آن تصحیح شد و مدل drastic اصلاحی با ضریب همبستگی 724/0 به عنوان بهترین مدل برای ارزیابی آسیب پذیری آبخوان منطقه انتخاب شد. در نهایت نقشه آسیب پذیری ذاتی (drastic اصلاحی) با نقشه آسیب پذیری ویژه جهت تهیه نقشه خطر آسیب پذیری تلفیق گردید. بر اساس نقشه حاصل نواحی شمال شرقی و شرق محدوده مطالعاتی آسیب پذیرتر از سایر نواحی آن می¬باشد. جهت صحت -سنجی نتایج ¬بدست آمده از مدل در 73 نکته از رده¬های مختلف آسیب پذیری نمونه تهیه شد و بر اساس نتایج حاصل، پراکندگی مقادیر نیترات در بخش شمال شرقی و شرق محدوده مورد مطالعه بیشتر از سایر نواحی آن می¬باشد بنابرین مقادیر پراکندگی نیترات و رده¬های آسیب پذیری از هم خوانی خوبی بر خوردار بوده و نتایج حاصل از مدل¬ها را تایید می¬کند. لازم به ذکر است نتایج آنالیز حساسیت مدل drastic به روش حذف تک نقشه و تک پارامتری نشان داد که مهم¬ترین پارامتر تاثیر گذار بر روی اندیس آسیب پذیری پارامتر عمق سطح ایستابی می¬باشد.

مطالعه نقش فرآیندهای زمین شناسی در ایجاد آلودگی های زیست محیطی ناشی از آزادسازی فلزات سنگین در منابع خاکی مناطق دگرسانی زاخور(مشگین شهر)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم طبیعی 1393
  مهدیه جلیل زاده   کمال سیاه چشم

محدوده معدنی و دگرسانی زاخور در 27 کیلومتری شمالغرب شهرستان مشگینشهر، واقع شده است.مهم ترین رودخانه منطقه مورد بررسی، رودخانه قره سو می باشد که در جنوبـجنوب غرب آن جاری است. مشاهدات صحرایی و بررسیهای زمین شناسی انجام گرفته، رخداد زونهای دگرسانی آرژیلیک، آرژیلیک- فیلیک، آرژیلیک پیشرفته، دگرسانی سیلیسیو وجود کانی سازی مس، سرب ، روی، کبالت، نیکل، طلا و نقره را تأیید کرده است. تعیین نوع و میزان گسترش زونهای دگرسانی گرمابی وهیپوژن و سوپرژن و محدوده هاله های اولیه و ثانویه مربوط به عناصر سنگین و سمی از نتایج مهم این پژوهش می باشد. . از آنجا که زون قره داغ-طارم به عنوان یک زون متالوژن مطرح بوده و در برخی از مناطق آن نیز فعالیت-های معدنی وسیعی انجام گرفته و یا در حال انجام می باشد، بنابراین تحقیق در زمینه امکان آلودگی منابع زیست محیطی این مناطق به عناصر سمی و همچنین محدودیت های بوجود آمده در اثر تمرکز این عناصر در منابع مختلف ضروری به نظر می رسیدچرا که فلزات سنگین و سمی نهایتا در خاک تجمع یافته و از طریق گیاهان و یا آب وارد چرخه غذایی دام و انسان می شوند. لذا محدوه ی شمال غرب مشگین شهر (منطقه زاخور) در محل خروجی حوضهقره سو، به عنوان یکی از مناطق معدنی این زون، جهت شناخت آلودگی زیست محیطی خاک ناشی از زون های دگرسانانتخاب گردید و نمونه های مختلف خاکجمع آوری شده به روش icp-ms آنالیز عنصری شدند. غلظت عناصر به دست آمده با مقادیر استاندارد و قراردادی ارائه شده توسط موسسات بین المللی ارائه کننده با مقادیر رهنمود مورد مقایسه قرار گرفت و میزان آلودگی نمونه ها ارزیابی شد. جهت تعیین شدت آلودگی خاک در منطقه، از چند شاخص آلودگی استفاده شد.طبق شاخص زمین انباشت عناصر کروم، جیوه، نیکل و کادمیوم در در هر سه زون دگرسانی همچنین، در رسوبات کواترنری در رده کاملا غیرآلوده قرار گرفتند. عنصر روی در زون دگرسانی آرژیلیک در رده غیرآلوده تا آلودگی متوسط قرار می گیرند، و در زون دگرسانی آرژیلیک پیشرفته، سیلیسی و رسوبات کواترنری در رده کاملا غیر آلوده قرار دارند. و اماعنصر سرب در در رده آلودگی متوسط و متوسط تا شدید قرار گرفت. عنصر آرسنیک در هر سه زون و رسوبات کواترنری در رده آلودگی شدید تا بسیار شدید و بسیار شدید قرار گرفت. عنصر گوگرد نیز در رده آلودگی شدید قرار گرفت. بالا بودن گوگرد در خاک منطقه حاکی از تیپ کانی سازی high sulfidtion در زونهای دگرسانی هیدروترمالی زاخور می باشد.بر اساس یافته های حاصل از نمودارهای جعبه ای عنصر جیوه در میان دادهها در هر سه زون دگرسانی و رسوبات کواترنری دارای توزیع نرمال در بین دادهها و پراکندگی یکنواختی بود. بر اساس نتایج محاسبات تغییرات جرمی در دو زون دگرسانی آرژیلیکی و سیلیسی عناصری چون کروم، نیکل، آرسنیک، سرب و گوگرد غنیشدگی و عناصر جیوه و کادمیوم تهی شدگی نشان دادند. عنصر روی در زون دگرسانی آرژیلیکی غنی شدگی جزئی داشت و در زون دگرسانی سیلیسی تغییری نشان ندادمیتوان گفت که جذب سطحی در کانی های رسی و مواد آلی، جذب عناصر توسط اکسیدها و هیدروکسیدهای آهن و منگنز نقش بسیار موثری در توزیع (انباشتگی) عناصر سنگین در این زونها ایفا نموده است.با توجه به بررسی های کانی شناسی و ژئوشیمیایی انجام شده و با در نظر گرفتن شرایط فیزیکوشیمیایی واکنش های دگرسانی دخالت محلول هیدروترمال حرارت پایین با اسیدیته بالا و غنی از گوگرد در تشکیل زونهای دگرسانی زاخوررا می توان استنباط نمودکه بر اساس شدت دگرسانی باعث تحرک و شستشوی کاتیون های قلیایی و فلزات سنگین از سنگ میزبان و ورود آنها به محیط های ژئوشیمیایی ثانویه مثل خاک یا آب منطقه شده اند.