نام پژوهشگر: عباس میری

منشاءیابی رسوبات بادی و تعیین حساسیت رخساره های ژئومرفولوژیکی به فرسایش بادی در مناطق تاسوکی و شیله
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل 1388
  محسن فراهی   احمد پهلوانروی

منا طق خشک و نیمه خشک جهان در عرضهای 20 تا 45 درجه شمالی و جنوبی واقع شده اند کشور ایران نیز در این منطقه واقع شده که به کمربند جهانی فرسایش موسوم است. شناسایی مناطق برداشت به عنوان اصولی ترین و بنیادی ترین کار محسوب می شود. کانون بحرانی تاسوکی و شیله با وسعتی در حدود 131660 هکتار در جنوب شرقی زابل واقع در شمال استان سیستان و بلوچستان و جنوب شرق کشور ایران قرار دارد. این عرصه قطاعی در جهت جنوب شرق به شمال غرب را شامل می گردد که از نظر ژئومرفولوژی دارای 2 واحد دشت سر و پلایا می باشد. در جنوب شرق اشکال فرسایش بادی به شکل بارخان، بارخانهای عرضی، سیف و سیلک وجود دارند. برای تعیین منشاء این تپه ها از روش منشاء یابی تپه های ماسه ای در ایران بهره گیری و بر اساس آن طی دو مرحله جهت یابی و مکان یابی که جهت یابی شامل جمع آوری اطلاعات محلی از وضعیت فرسایش بادی ، بررسی و مقایسه عکسهای هوایی و تصاویر ماهواره ای با دوره های زمانی مختلف، بررسی مرفولوژی عمومی و واحد تپه های ماسه ای و بررسی بادهای منطقه و مکان یابی شامل مطالعه ژئومورفولوژی منطقه و نمونه برداری از رخساره ها و انجام آزمایشات گرانولومتری، مرفوسکوپی و کانی شناسی می باشد، منشاء تپه های ماسه ای تعیین شد. بر اساس نتایج تحقیق بادهای فرساینده منطقه جهت شمال تا شمال غربی با زاویه 340 تا 360 درجه دارند و مهمترین رخساره های برداشت بستر هامون هیرمند جنوبی و سرپنجه های شیله می باشد. همچنین حساسیت رخساره ها به فرسایش بادی با استفاده از روش اریفر از کم تا خیلی زیاد ارزیابی شده است.

ارائه یک مدل منطقه ای جهت ارزیابی شدت بیابانزایی در منطقه زهک با استفاده از مدل های fao- unep وmicd
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده منابع طبیعی 1389
  زهره هاشمی   علیرضا مقدم نیا

چکیده امروزه فرسایش بادی و بیابان زایی به عنوان یک معضل جدی گریبانگیر بسیاری از کشورهای جهان از جمله کشورهای در حال توسعه می باشد. جهت ارزیابی و تهیه نقشه بیابان زایی تاکنون تحقیقات بسیار زیادی در داخل و خارج کشور صورت گرفته که منجر به ارائه مدل های منطقه ای فراوانی شده است. در این راستا شناسایی و ارزیابی فرآیندها، عوامل و وضعیت فعلی بیابان زایی جهت تدوین برنامه های مشخص و واقع گرایانه کنترل بیابان زایی از نیازهای اساسی مناطق بیابانی می باشد. به منظور ارائه یک مدل منطقه ای و ارزیابی کمی وضعیت فعلی بیابان زایی محدوده ای با وسعت 88350 هکتار در منطقه زهک سیستان در نظر گرفته شد. در این تحقیق ابتدا براساس تلفیق اطلاعات مربوط به نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، عکس هوایی و بازدید های صحرایی، منطقه مورد مطالعه به 11 رخساره تفکیک گردید که هر رخساره ژئومورفولوژی به عنوان واحد اصلی ارزیابی وضعیت فعلی بیابان زایی مدنظر قرار گرفت. با توجه به تجزیه، تحلیل و تلفیق دو روش fao-unep و micd که از مطرح ترین مدل های بیابان زایی در خارج و داخل کشور محسوب می گردند، تلاش گردید تا شاخص های موثر مبتنی بر معیارهای فرسایش آبی و بادی براساس نوع کاربری اراضی شناسایی و مناسب ترین آنها انتخاب شوند، و در قالب یک مدل منطقه ای بیابان زایی و با توجه به ارزش عددی هر یک از شاخص ها در هر واحد کاری و سپس در کل منطقه مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرند. در نهایت وضعیت فعلی شدت بیابان زایی منطقه براساس معیار غالب در چهار کلاس ناچیز و کم، متوسط، شدید و بسیار شدید برآورد گردید. نتایج حاصل از این تحقیق، نشانگر آن است که در مدل پیشنهادی منطقه ای فرسایش بادی بعنوان معیار غالب عرصه مورد مطالعه نقش دارد و از نظر شدت بیابان زایی در حدود 33/734 هکتار (9/0 درصد) در کلاس متوسط (ii) ، حدود 38/61473 هکتار (6/73 درصد) در کلاس شدید (iii) و حدود 22/21310 هکتار (51/25 درصد) در کلاس بسیار شدید (iv) قرار دارند. همچنین متوسط وزنی ارزش کمی در کل منطقه 52/25 =ds برآورد گردید که بیانگر وجود کلاس شدت بیابان زایی شدید در کل منطقه می باشد. واژه های کلیدی: شدت بیابان زایی، مدل fao-unep، مدل micd، فرسایش بادی، منطقه زهک.

بررسی نقش عوامل ساختاری در فراوانی منابع آب منطقه کارستی مهارلو با استفاده از سنجش از دور و gis
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده منابع طبیعی 1389
  سارا ادریس نیا   علیرضا مقدم نیا

چکیده: در مناطق خشک و کم باران مانند ایران، که منابع سطحی آب شیرین محدود بوده و از طرف دیگر این آبها با خطر آلودگی مواجه هستند، یافتن و نگهداری منابع آب زیرزمینی بهترین راه تأمین نیازهای آبی است. همچنین در بعضی از مناطق ایران، اقلیم و ساختار تکتونیکی شرایط خوبی را برای تشکیل سفره های کارستی فراهم کرده است. کارست تعاریف مختلفی دارد اما عمدتاً به فعل و انفعالاتی می گویند که در سنگ های آهکی به وجود می آید و حاصل پدیده انحلال و یا درز شکاف دار شدن است و باعث می شود سنگ بتواند در خودش آب باران را نگه داشته، تا در فرصت های مناسب مورد بهره برداری قرار گیرد. ایران بعد از کشورهای آمریکا، چین و ترکیه، بالاترین درصد کارست را دارد و بیش از ?? درصد سطح کشورمان را سازند های کارستی می پوشانند. هدف از این تحقیق بررسی ارتباط بین خطواره های مستخرج از تصاویر ماهواره ای، عناصر تکتونیکی، شبکه هیدروگرافی و عوامل توپوگرافی با فراوانی منابع آب کارستیک در منطقه مهارلو با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور می باشد. بدین منظور مبادرت به تهیه لایه های اطلاعاتی شامل خطواره ها، انحنای دامنه، طبقات ارتفاعی، شیب، پوشش گیاهی، چشمه ها، عناصر تکتونیکی و شبکه هیدروگرافی با استفاده از بازدیدهای صحرایی، نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، تصاویر ماهواره ای و مدل رقومی ارتفاع شد؛ نتایج این تحقیق با آزمون های آماری مانند مدل رگرسیون خطی، ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن و تجزیه به مولفه های اصلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این نتایج نشان می دهد که ارتباط نزدیکی بین جنس سازند، توپوگرافی ( مانند شیب، ارتفاع و انحنای دامنه)، خطواره ها و عوامل هیدرولوژیکی با فراوانی چشمه ها در منطقه مورد مطالعه وجود دارد. این روابط نشانگر نقش بارز عوامل ساختاری و محیطی و لزوم توجه به آن در بررسی فراوانی چشمه ها و انتقال آبهای زیرزمینی در مناطق کارستیک می باشد. کلمات کلیدی: عوامل ساختاری، خطواره، انحنای دامنه، چشمه، کارست و حوضه مهارلو

منشأیابی رسوبات بادی و تعیین حساسیت رخساره های ژئومورفولوژیکی به فرسایش بادی در شمال شهرستان نیکشهر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل 1390
  مهدی سرزهی   نصرالله بصیرانی

استفاده از روش گام به گام دکتر احمدی در تعیین مناطق برداشت ماسه و تهیه نقشه شدت فرسایش منطقه با استفاده از مدل اریفر

ارزیابی وضعیت فعلی بیابان زایی دشت سیستان با استفاده از مدل مدالوس اصلاح شده (m medalus) با تاکید بر معیار فرسایش آبی و بادی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده منابع طبیعی 1386
  لیلا فزونی   محمدرضا اختصاصی

چکیده ندارد.

بررسی آت اکولوژی گونه (desmostachya bipinnata) در دشت سیستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده منابع طبیعی 1388
  شهرام منصوری   علیرضا شهریاری

بررسی درباره چگونگی رفتار و عملکرد یک گونه گیاهی و مطالعه نحوه ارتباط آن با سایر اجزای زنده و غیر زنده در رویشگاه مربوطه، به عنوان آت اکولوژی آن گونه در نظر گرفته می شود. این نوع مطالعات، اطلاعات پایه ای برای مدیریت اکوسیستم ها به وجود می آورد. در این تحقیق، آت اکولوژی گونه desmostachya bipinnata در دشت سیستان مورد مطالعه قرار گرفته است. این گونه گیاهی پایا از خانواده گندمیان است. جهت مطالعه آت اکولوژی این گونه، ابتدا رویشگاه آن در دشت سیستان به کمک بازدیدهای صحرایی و گزارشات موجود، مشخص شد. سپس مواردی از قبیل خصوصیات اقلیمی و خاک رویشگاه، سیستم ریشه گیاه، فنولوژی، نحوه زادآوری، ارزش رجحانی، و ترکیبات غذایی گیاه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که، رویشگاه این گونه به صورت متمرکز در شمال شرق منطقه مورد مطالعه واقع شده است. میزان بارندگی سالانه در این رویشگاه 60/8 میلی متر و دمای متوسط سالانه 22 درجه سانتی گراد می باشد. این گونه بر روی خاک های با بافت لوم تا لوم شنی و با ph برابر 8/03 تا 8/31 و شوری خاک 10 تا 60 دسی زیمنس بر متر حضور دارد. این گونه دارای ریشه افشان و ریزوم می باشد که تا دو متر در خاک نفوذ می نماید. ریشه دارای انشعابات جانبی فراوانی در لایه های سطحی خاک است. بررسی نحوه حضور گونه مورد نظر در پوشش گیاهی رویشگاه در موقعیت های مختلف نشان داد که پوشش تاجی این گونه 14 تا 28 درصد می باشد. شروع رشد این گیاه معمولا از اواخر بهمن ماه آغاز شده و در اردیبهشت ماه گلدهی کامل گردیده و در اوایل تیر ماه رسیدن بذرها آغاز می شود. اندام هوایی این گیاه در مرحله رشد رویشی دارای 7/56درصد پروتئین خام در برگ و 6/71 درصد پروتئین خام در ساقه می باشد. ارزش رجحانی این گونه برای گوسفند و بز حدود 25 درصد میباشد. مقاومت این گیاه در برابر چرا، آتش سوزی و ناملایمات طبیعی بسیار زیاد است. با توجه به ویژگی های یاد شده، این گونه می تواند در برنامه های مدیریتی و اصلاحی دشت سیستان مورد استفاده قرار گیرد.