نام پژوهشگر: محمد پسرک لی

مقایسه اثر برخی پارامترهای اکولوژیکی و چرای دام بر کمیت و کیفیت روغن های اسانس گونه هایartemisia sieberiو artemisia aucheri واقع در مراتع استپی و نیمه استپی استان اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده مرتع و آبخیزداری و شیلات و محیط زیست 1391
  رضا دهقانی بیدگلی   محمد پسرک لی

چکیده دو گونهartemisia sieberi besser و artemisia aucheri boiss گونه های پایا از جنس درمنه هستند که غالباً به صورت خودرو در مراتع استپی و نیمه استپی ایران گسترش دارند. این تحقیق جهت شناسایی تاثیر برخی عوامل اکولوژیکی و چرای دام بر کمیت و کیفیت اسانس این دو گونه در مراتع استپی و نیمه استپی استان اصفهان انجام گرفت. نتایج شاخص های کمی و کیفی اسانس گونهartemisia sieberi نشان داد که تعداد ترکیبات اسانس این گونه در منطقه حسین آباد ?? ترکیب، منطقه گلچکان ?? ترکیب و در منطقه پل هنجن ?? ترکیب بود. بازده میزان در سه منطقه مورد مطالعه نیز از ?/? تا ?/? متغیر بود بنابراین تعداد ترکیبات اسانس، بازده اسانس و همچنین اثرات آنتی اکسیدانی اسانس در منطقه حسین آباد نسبت به دو منطقه دیگر بیشتر بود. مقادیر فاکتورهایی نظیر میانگین بارش سالانه و میزان ارتفاع از سطح دریا در منطقه حسین آباد نسبت به دو منطقه دیگر کمتر بود و نتایج تجزیه تحلیل آماری نشان داد که فاکتورهای کمی و کیفی اسانس این گونه با میزان بارش و ارتفاع همبستگی منفی دارد. در هر سه منطقه مورد مطالعه در بخش مورد چرای دام تعداد ترکیبات اسانس و اثرات آنتی اکسیدانی آن نسبت به بخش قرق بیشتر بود. سه ترکیب عمده و مشترک اسانس این گونه در هر سه منطقه عبارت بودند از: alpha-thujene،alpha-pinene ، camphene که در این میان میزان ترکیب alpha-thujene از همه ترکیبات بالاتر بود. نتایج فاکتورهای مورد بررسی در مورد اسانس گونه artemisia aucheri نشان داد که تعداد ترکیبات اسانس این گونه در منطقه قزآن ?? ترکیب، منطقه قمصر ?? ترکیب و در منطقه حفاظت شده کرکس ?? ترکیب بود و منطقه قزآن با بازده میزان اسانس ??/? درصد نسبت به دو منطقه قمصر با بازده اسانس ?/?? درصد و منطقه حفاظت شده کرکس با بازده ?/?? از درصد اسانس بیشتری برخوردار بود. همچنین خاصیت آنتی اکسیدانی اسانس این گونه در منطقه قزآن نسبت به دو منطقه دیگر بیشتر بود. نتایج تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که بازده اسانس و خاصیت آنتی اکسیدانی اسانس این گونه با میزان بارش و ارتفاع همبستگی مثبت دارد. سه ترکیب عمده و مشترک اسانس این گونه در هر سه منطقه عبارت بودند از: 1,8cineol، borneol، verbenol که میزان ترکیب verbenol از همه ترکیبات بالاتر بود. واژه های کلیدی: artemisia sieberi, artemisia aucher ،بازده اسانس، خاصیت آنتی اکسیدانی، چرای دام.

مطالعه اثر تنش‏های خشکی و اشعه ماوراء بنفش بر خصوصیات اکوفیزیولوژیک، فعالیت آنتی اکسیدانی و عملکرد کمّی و کیفی زیره سیاه (bunium persicum)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1392
  امیرحسین سعیدنژاد   حمیدرضا خزاعی

زیره سیاه یکی از مهمترین گیاهان دارویی ایران بوده که به علت مدیریت نادرست رویشگاه های طبیعی در معرض انقراض قرار گرفته است. به منظور بررسی اثر تنش‏های خشکی و ماوراء بنفش بر خصوصیات کمی و کیفی زیره سیاه، آزمایشاتی در سالهای 90 و 91 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد طراحی و اجرا شد. دو طرح جداگانه بلوک های کامل تصادفی با 4 تیمار شامل سطوح مختلف تبخیر از تشتک تبخیر (60، 90، 120 و 150 میلیمتر) با 3 تکرار اجرا گردید. زمان اعمال تنشها از مرحله شروع رشد طولی (آزمایش اول) و شروع گلدهی (آزمایش دوم) بود. نتایج به دست آمده حاکی از کاهش عملکرد و اجزاء عملکرد گیاه در پاسخ به افزایش سطح تنش خشکی بود. بین گیاهان تحت تنش در دو مرحله رشدی متفاوت نیز اختلافاتی مشاهده گردید. محتوای اسانس تولید شده نیز تحت تأثیر تیمارهای خشکی قرار گرفت و همراه با افزایش سطح تنش، درصد اسانس افزایش یافت. هرچند که عملکرد اسانس تولیدی به علت کاهش عملکرد دانه در شرایط تنش، روند کاهشی را نشان داد. آنالیز تجزیه اسانس، 26 ترکیب در گیاهان تحت تنش پس از مرحله رشد طولی و 28 ترکیب در گیاهان تحت تنش پس از گلدهی را شناسایی کرد که در هر دو، گاماترپنین دارای بیشترین درصد بود. ارزیابی فعالیت آنتی-اکسیدانی اسانس نیز حاکی از اثرات مثبت خشکی بر شاخصهای آنتی اکسیدانی شامل فعالیت مهارکنندگی رادیکال dpph، میزان مهار پراکسید هیدروژن و پتانسیل احیای کنندگی آهن بود. آزمایش اثرات خشکی و uv-b شامل یک آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوک کامل تصادفی با 6 تیمار شامل دو سطح آبیاری (60 و 150 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر به عنوان شرایط نرمال و تنش خشکی) و سه سطح تابش uv-b (کنترل، 1 و 2 ساعت در روز) با 3 تکرار بود. نتایج نشان دهنده عملکرد بهتر گیاه در شرایط آبی نرمال و 1 ساعت تابش uv-b بود. آنالیز تجزیه اسانس 25 ترکیب را در نمونه های مورد بررسی شناسایی کرد و گاماترپنین دارای بیشترین درصد بود. برخلاف خصوصیات کمّی، خصوصیات کیفی گیاه تحت تأثیر تیمارهای اعمال شده قرار گرفت و تیمار 2 ساعت تابش uv-b در روز، فعالیت آنتی-اکسیدانی اسانس شامل فعالیت مهارکنندگی رادیکال dpph، میزان مهار پراکسید هیدروژن و پتانسیل احیای کنندگی آهن و همچنین محتوای فنول را به طور قابل توجهی بهبود بخشید. به طور کلی نتایج این آزمایش نشان دهنده مقاومت بالای زیره سیاه نسبت به تنش خشکی و اثرات مثبت خشکی بر خصوصیات کیفی گیاه بود. اثرات متقابل بهبود دهنده بین خشکی و uv-b به صورت تلفیقی نیز تا حدودی مشاهده گردید. اجرای آزمایشات بیشتر برای بررسی پاسخ گیاه به سایر تنش‏های محیطی و تسهیل روند کشت و کار زراعی گیاه توصیه می گردد.

اثر ترینگزاپک اتیل بر کیفیت ظاهری و تحمل به خشکی چمن علف گندمی (agropyron desertorum l.)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  نفیسه رجائی   محمد پسرک لی

کمبود آب در دسترس برای آبیاری یکی از مهم ترین مشکلات پیش روی صنعت چمن می باشد. توسعه استراتژی های جدید مدیریتی به منظور بهبود تحمل به خشکی چمن ها در محیط هایی که با محدودیت آب روبه رو هستند، امری حیاتی است. اقدامات مختلفی برای حفظ آب در مدیریت چمن ها از جمله کاربرد تنظیم کننده های رشد انجام شده است. ترینگزاپک اتیل یک بازدارنده رشد می باشد که به طور معمول در چمن های فصل گرم و سرد به منظور کاهش رشد اندام هوایی و متعاقباً کاهش نیاز به سربرداری استفاده می شود. ترینگزاپک اتیل از طریق آنزیم 3-?-هیدروکسیلاز مانع از تبدیل اسید جیبرالیک 20 به اسید جیبرالیک یک می شود و به طور قابل توجهی طویل شدن سلول های برگ را کاهش می دهد. مطالعات اخیر نشان داده است که ترینگزاپک اتیل بعلاوه می تواند تحمل به انواع تنش ها را در گونه های مختلف چمن بهبود بخشد. این پژوهش به منظور بررسی اثر ترینگزاپک اتیل بر کیفیت ظاهری و تحمل به خشکی چمن علف گندمی (agropyron desertorum l.) به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 5 تکرار اطراف گلخانه آموزشی- پژوهشی دانشگاه صنعتی اصفهان انجام پذیرفت. تیمارها شامل چهار غلظت ترینگزاپک اتیل (0، 6، 12 و 18 میلی گرم بر متر مربع) و دو سطح آبیاری (آبیاری کامل و قطع آبیاری) بود. محلول پاشی ترینگزاپک اتیل قبل از اعمال تنش خشکی دو مرتبه و به فاصله دو هفته یکبار انجام شد.

اثر دو گونه قارچ مایکوریزا بر کیفیت ظاهری و مقاومت به خشکی چمن لولیوم چند ساله و علف گندمی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1394
  مریم محمد هاشمی   محمد پسرک لی

کمبود آب در دسترس برای آبیاری یکی از مهم ترین مشکلات پیش روی صنعت چمن می باشد. توسعه استراتژی های جدید مدیریتی به منظور بهبود تحمل به خشکی چمن ها در محیط هایی که با محدودیت آب روبه رو هستند، امری حیاتی است. اقدامات مختلفی برای حفظ آب در مدیریت چمن ها از جمله تلقیح گیاهان با قارچ آربوسکولار مایکوریزا انجام شده است. قارچ مایکوریزا به وسیله ایجاد تغییراتی در مورفولوژی، فیزیولوژی، فعالیت های بیوشیمیایی و ساختار ملکولی گیاه توانایی تطبیق دادن گیاهان با شرایط تنش خشکی را داراست. این پژوهش به منظور بررسی اثر تلقیح با قارچ مایکوریزا بر کیفیت ظاهری و تحمل خشکی در چمن لولیوم چند ساله (lolium perenne l.) و چمن علف گندمی (agropyron desertorum l.) به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با 5 تکرار و به صورت گلدانی در اطراف گلخانه آموزشی- پژوهشی دانشگاه صنعتی اصفهان انجام پذیرفت. تیمارها شامل چهار تیمار قارچ مایکوریزا (گونه glomus intraradices، گونه glomus mosseae ، مخلوط دو گونه قارچ و شاهد) و دو گونه چمن (لولیوم چند ساله و علف گندمی) بود. اعمال تنش خشکی به صورت قطع کامل آبیاری صورت گرفت. اندازه گیری های آزمایشگاهی در دو زمان قبل از اعمال تنش خشکی و %50 خشکیدگی چمن انجام شد. نتایج آزمایش نشان داد که تنش خشکی اثر منفی و معنی داری بر اغلب شاخص های مورفولوژیک و فیزیولوژیک گیاه داشته است. بر اساس نتایج آزمایش تیمار گیاهان با مایکوریزا سبب افزایش شاخص های رشد مورفولوژیک از قبیل ارتفاع، وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه و عمق نفوذ و عمق موثر تراکم ریشه گردید. همچنین رنگ چمن تحت تأثیر همزیستی با مایکوریزا نسبت به گیاهان شاهد افزایش معنی دار نشان داد. تلقیح چمن ها با مایکوریزا افزایش معنی دار اکثر شاخص های رشدی و فیزیولوژیک از قبیل محتوی نسبی آب، محتوی کلروفیل، کارتنوئید، پرولین، قند محلول، آنزیم های کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و پراکسیداز را در پی داشت. همچنین موجب افزایش جذب برخی از عناصر از قبیل نیتروژن، فسفر، پتاسیم، آهن و روی گردید. نتایج بدست آمده از اثر گونه چمن در شرایط آبیاری کامل و تنش خشکی و تحت تیمار مایکوریزا نشان داد که چمن علف گندمی مقاومت بیشتری را نسبت به چمن لولیوم داشته و این مقاومت احتمالاٌ به دلیل افزایش محتوی قند محلول و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان بوده است. با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهاد می شود که در شرایط کمبود آب از چمن علف گندمی بدلیل مقاومت بیشتر استفاده شود. هم چنین در شرایط آبیاری کامل و قطع آبیاری برای چمن لولیوم چند ساله تلقیح با قارچ مایکوریزا گونه g. intraradices و برای چمن علف گندمی گونه g. mosseaeتوصیه می شود. کلمات کلیدی : لولیوم چند ساله، علف گندمی، تنش خشکی، مایکوریزا، کیفیت ظاهری، عناصر، آنزیم های آنتی اکسیدان.