نام پژوهشگر: علی پیرانی شال
علی حسین غلامی یلقون آقاج علی پیرانی شال
ملخّص البحث الشکوی هی تعبیر عن هموم الإنسان الناتجه عمّا یعرض له من مشکلات حیاته. حافظ إبراهیم هو من الشّعراء الذین نری فی حیاتهم مشاکل کثیره. هو ذاق مراره الیتم و البوس منذ صغره. تعاقبت علیه سلسله من النکبات، فمن فقدان أبیه و هو طفل، إلی فقره و بوسه فی الحیاه إلی إخفاقه فی العمل و فی الزواج و غیر ذلک، أدّی إلی سیطره التشاوم و الحزن علی نفسه حتّی جعله صاحب نفس شکّاء بکّاء. إنّ بوس حافظ قد أتاح له أن یختلط بسواد الشعب و یصوّر أحزان الشعب المصری و أفراحه. لذا نجده فی أشعاره الاجتماعیّه یشکو ممّا فی المجتمع من الفقر و سوء حال الأطفال المشرّدین و البوساء و یعبّر عن المفاسد و الآفات الاجتماعیّه الّتی طغی طوفانها فی عصره و منها الجهل و الخمول. إنّ حافظاً إلی جانب هذه المشاکل لا ینسی أن یدافع عن الشعب و حقوقه و یحمل علی السلطه الغربیه الّتی تتحکم فی بلاده. لذا لم یقدر علی حبس الشکوی من الاحتلال و الظلم. فواصل حافظ فی عاده الشکوی طول حیاته فلم یحل عنه، فیشکو من آلامه و آلام شعبه. هذا البحث یدرس الشکوی فی شعرحافظ إبراهیم و یظهر مظاهر الشکوی عنده کالشکوی من الشقاء و الفقر و الظلم و الدّهر و الأصدقاء و..... و یبین الخصائص الفنیه الّتی قد استخدمها الشاعر فی شکاویه هذه، کالمعجم اللغوی و الصور الفنیّه و المعجم الإیقاعی. هذا البحث یتکوّن من أربعه فصول: الفصل الأوّل : یختصّ بدراسه الشکوی فی الشعر العربی منذ العصر الجاهلی حتّی العصر الحدیث لیظهر لنا مسیر شعر الشکوی فی الأدب العربی. الفصل الثانی: یختصّ بدراسه الأوضاع السیاسیّه و الاقتصادیّه و الاجتماعیّه و الأدبیّه فی عصر النهضه لکی یتبیّن لنا تأثیرهذه الأوضاع فی ظهور شعر الشکوی فی هذا العصر. الفصل الثالث: یتناول الشکوی فی شعر حافظ إبراهیم و یتحدث عن مظاهر الشکوی فی شعره. الفصل الرابع: یختصّ بدراسه الخصائص الفنیّه فی شعر حافظ الشاکی. الکلمات الدلیلیه: الشکوی، حافظ إبراهیم، الشعر.
احمد قاسمی علی پیرانی شال
إذا نظرنا فی الذکر الحکیم، نری أنه استعمل فیه بعض حروف الجر لأفعالٍ ما کان استخدامها تلک الأیام متداوله عند العرب. و أخذ العلماء البحث و الدراسه حول هذه الظاهره منذ بدایه ظهور علم النحو. فظهر فریقان یختلفان فی هذه الظاهره: فمنهم الکوفیون الذین ذهبوا إلی أن حروف الجر قد ینوب بعضها عن بعض، فمثلاً قد تأتی "الباء" بمعنی "علی" کقوله تعالی:« وَمِنْ أَهْلِ الْکِتَاب مَنْ إِن تَأْمَنْهُ بقِنطَارٍ یُوَدّهِ إِلَیْکَ»(آل عمران، 75)، و الآخر هم البصریون الذین خالفوا آراء الکوفیین و ذهبوا إلی أن حروف الجر لا ینوب بعضها عن بعض، کما أن أحرف النصب و الجزم کذلک، و ما أوهم ذلک فهو عندهم إما موول تأویلاً یقبله اللفظ، و إما علی تضمین الفعل معنی فعل یتعدی بذلک الحرف کما ضمّن بعضهم "أحسن" فی الآیه الشریفه:« وَقَدْ أَحْسَنَ بی»(یوسف، 100)، معنی: لطف، و إما علی شذوذ إنابه کلمه عن أخری. و لکلّ من الفریقین آراء و شواهد یستدلّون بها فی قبول التناوب و ردّه. أما ما وُصل إلیه فی هذا المجال، فهو أن البحث لا یأخذ بالتناوب الذی تمسّک به الکوفیون، و لا یأخذ بالتضمین الذی توسّل به البصریون، بل ینظر إلی أن لکل حرف جرٍّ معناه الذی وضع له فی اللغه، لأن التراکیب اللغویه یختلف معناها باختلاف حروف الجر الداخله علیها.
احمد امیدوار حامد صدقی
چکیده : اهداف اصلی این پژوهش ، شناخت تراکم زبان استعاری ،گرایش مرکزی ودیگر گرایش های سبک استعاره مفهومی و نحوی وکشف چگونگی ارتباط میان استعاره های مفهومی و استعاره های نحوی در اشعار دعبل خزاعی ،شریف رضی و مهیاردیلمی می باشد . جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی اشعار این سه شاعر و نمونه آماری شامل هزار بیت از اشعار ایشان است که به صورت تصادفی انتخاب شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد اشعار شریف رضی نسبت به دو شاعر دیگر تراکم زبان استعاری بیشتری دارد و با اندکی اختلاف اشعار مهیار دیلمی رتبه دوم و اشعار دعبل خزاعی با اختلافی چشمگیر کمترین تراکم زبان استعاری را دارد. تراکم یاد شده بیانگر میزان گزینش شاعر از پدیده زبانی استعاره به هنگام تألیف متن شعری می باشد.افزایش یا کاهش این تراکم تحت تأثیر عوامل گوناگونی قرار دارد.گرایش اصلی استعاره مفهومی هر سه شاعر ،استعاره تشخیصیه است. دیگر گرایش های استعاری مفهومی ایشان تفاوت های معنا داری دارند. گرایش مرکزی استعاره نحوی هر سه شاعر مرکب مفعولی است .کاربرد بیشتر استعاره مفعولی بیان می کند که این مسأله خاصیت و ویژگی زبان عربی است نه سبک خاص این شاعران .ترتیب گرایش های استعاره نحوی اشعار دعبل خزاعی و شریف رضی تفاوتی ندارد و تفاوت سبک مهیار دیلمی با این دو شاعر کم است . ارتباط استعاره های مفهومی ایشان با استعاره های نحوی تفاوت ها و شباهت هایی دارد.در بین این ارتباط ها ،رابطه های معنا دار زیادی وجود ندارد.استعاره تشخیصیه و مفعولی که بیشترین تعداد را به خود اختصاص داده اند بیشترین ارتباط را با دیگر استعاره ها دارند که با توجه به فراوانیشانامری طبیعی به نظر می رسد.اهداف فرعی این پژوهش بررسی مفهوم سبک، حل مشکلات و معایب سبک شناسی آماری ، کشف رابطه علم بلاغت و سبک شناسی و شناخت میزان احساس این سه شاعر بر اساس معادله بوزیمان است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که سبک از سه زاویه فرستنده کلام ، خود متن و مخاطب قابل بررسی است. راه حل معایب سبک شناسی آماری ،تحلیل و استفاده از دیگر مکاتب نقدی می باشد. علوم سه گانه بلاغت با سبک شناسی رابطه هایی دارد.سبک شعری مهیار دیلمی از دو شاعر دیگر عاطفه و احساس بیشتری دارد. واژگان کلیدی : سبک ، سبک شناسی آماری ،دعبل خزاعی ،شریف رضی ، مهیار دیلمی .
افشین پناهی علی پیرانی شال
الملخص إنَّ التناص مصطلح حدیث فی الأدب الحدیث و یدلّ علی تفاعل النصوص معاً یعنی أن النص الحاضر، یحتوی النص الغائب بعینه أو بمعناه، و نظریه التناص جدیده فی النقد الأدبی الحدیث و لها مفاهیم قریبه فی النقد الأدبی العربی القدیم من إقتباس و سرقه أدبیه و تضمین. مازال القرآن الحکیم و آیاته و مضامینه و قصصه من أهم المصادر فی الأدب الإسلامی و بخاصه العربیه و الفارسیه، إستلهم الأدباء من هذا المصدر المقدس الذی یحتوی علی أسرار و حکم لا مثیل لها، و المنفلوطی من الأدباء الذّین استلهموا من القرآن الکریم کثیراً لانَّه ولد فی بیت العلم و القضاء و الریاده الصوفیه و قد ربی بتربیه إسلامیه حیث عندما نلقی النظر علی کتابه "النظرات" نجد فی کلِّ صفحه من صفحات الکتاب إشاره الی نص آیات القرآن أو مضمونها أو قصص القرآن. قد تشمل هذه الرساله علی ترجمه المنفلوطی و آثاره و نشأه مصطلح التناص و تعاریفها المختلفه لغویاً کانت أو إصطلاحیاً ثم التناص من خلال المقولات النقدیه و فرقه مع التضمین و السرقه الأدبیه ثم قد بحث الباحث أنواع التناص و تعریف التناص القرآنی و تعریف التناص الداخلی و التناصّ الخارجی و دونّت التفاعلات النصیه فی کتاب "النظرات" علی ترتّب أجزائه الثلاثه و صفحات هذه الأجزاء. الکلمات المفتاحیه: المنفلوطی، النظرات، التناص القرآنی، التناص الداخلی، التناص الخارجی
نوال صنگوری علی پیرانی شال
کانت المرأه موضع اهتمام کثیر من الأدباء و الشعراء منذ العصر الجاهلی إلی یومنا هذا. و من الشعراء المعاصرین الذین ارتبط إسمهم بالحب و المرأه، هو الشاعر الکبیر إیلیا أبو ماضی و قد عالج موضوع الحب و المرأه فی قصائده و هذه الرساله تحمل عنوان «صوره المرأه فی دیوان إیلیا أبی ماضی» و تتطرّق إلی موضوع المرأه فی أشعاره. و نری أنه نوّع نظرته إلی المرأه فمنها: «الأم»، «الزوجه»، «الحبیبه»، «الحلم»، و أخیراً المرأه فی الإجتماع. بعد البحث فی قصائده تبیّن لنا أنّه من أهم المواضیع التی عالجها الشاعر فی مضمار المرأه، کان الزواج غیر المتکافئ فی السن و کانت له آراء محافظه، تدعو المرأه إلی الأستقرار فی بیتها و عدم خروجها إلی المجتمع و مشارکه الرجل. و برأیه أن المرأه لم تخلق اِلا للبیت و المنزل فقط. و فی مجال الحریه نری أنه یطلب من المرأه، أن لاتبرز محاسنها للرجل و لا تسرف فی الملبس و التبرّج. و أصبحت المرأه، من أهم المحاور التی دارت علیها فلسفته المثالیه فی الحیاه.
فاطمه گنج خانلو علی پیرانی شال
المستخلص هذا البحث تناول الموشحات النبویه خلال القرنین الحادی عشر و الثانی عشر ، حیث وقف عدد کثیر من الشعراء إلی جانب الرسول (ص) مادحین و مدافعین و ذاکرین فضله و عظمه الرساله الإسلامیه التی بعث الله بها هدایه للعالمین و بقی ذکره یتردد دوماً علی ألسنه عامه المسلمین فی عباداتهم و صلواتهم و أعیادهم الدینیه و مناسبات أفراحهم و أحزانهم مسترحمین و متوسلین به أن یکون لهم شفیعا عند الله فاتحاً لهم سبحانه و تعالی أبواب رحمته الواسعه فی الدنیا و الآخره. تدور هذه الدراسه حول الحیاه العامه فی القرنین الحادی عشر و الثانی عشر، و ذلک للتعرف علی الظروف السیاسیه و الإجتماعیه التی عاش وشاحوا الموشحات النبویه فیها و تتحدث عن الناحیه الثقافیه و العلمیه و الدینیه التی لابد أن تنعکس جلیه فی إنتاج الشعراء، ویستهدف إلی تعریف الموشحات و أصلها و النظریات التی تدور حولها واستجلاء أسباب ظهور الموشحات و مخترعها و بنائها ومدلولاتها الفنیّه ونشأه الموشحات النبویه و أسباب ظهورها و أشهر وشاحی الموشحات النبویه و مضامین الموشحات النبویه و أوزانها و بنائها. فی النهایه یمکن حصول هذه النتیجه من الدّراسه: قدمت هذه الدراسه صوره صادقه لمدح النبی(ص) وهی العاطفه التی تقوم علیها الموشحات النبویه أساساً وإن الوشاحین استقصوا فضائل النبی(ص) و خصائصه الکریمه وحرصوا علی ذکر معجزاته الباهره و أظهروا حبهم العمیق و القلبی له.
مهدیه سادات حسینی علی پیرانی شال
پژوهش پیش رو تفحصی در باب وصف طبیعت در اشعار کشاجم یکی از شاعران ادبیات عصر عباسی است. انگیزه ی انتخاب چنین موضوعی ناشی از اهمیت آن به عنوان یکی از مضامین برجسته در شعر بسیاری از شاعران عرب و غیر عرب از گذشته تا کنون است؛ به طوری که این موضوع، مورد توجه بسیاری از منتقدان ادبیات بوده است. اما دلیل انتخاب کشاجم جهت بررسی در این زمینه، ناشی از جایگاه ویژه ی طبیعت در اشعار وی است. پدیده ی طبیعت به عنوان یکی از مضامین برجسته ی شعر عصر عباسی، در اشعار این شاعر به فراوانی به چشم می خورد. از طریق این پژوهش می توان تا حدودی با این شاعر توانا در دنیای ادبیات عباسی آشنا شد و برخی از مفاهیم شعری او به خصوص مضمون طبیعت او را از این طریق مورد بررسی قرار داد. برای انجام این پژوهش به منابع متفاوتی در این زمینه تکیه شده است از جمله تاریخ ادبیات عمر فروخ و شوقی ضیف و عبدالعزیز عتیق که به زندگی شاعر و اوضاع سیاسی و ادبی و اجتماعی عصر او به صورت اجمالی پرداخته اند و پایان نامه ها ی متعددی پیرامون وصف طبیعت که از میان آنها میتوان به ?وصف الطبیعه فی شعر الأندلسی( إبن خفاجه نموذجاً)? نوشته ی علی حسین سیاوشی و ?طبیعت در آثار ایلیا ابو ماضی? نوشته ی مریم رئیسی اشاره نمود. اما منبع اصلی و مهم در این پژوهش دیوان کشاجم، به همراه کتاب ها و منابع دیگر که مربوط به اطلاعاتی در مورد وصف طبیعت و همینطور کشاجم است.با توجه به عربی بودن متون یاد شده تصمیم گرفته شد با ترجمه و تألیف مهم ترین مطالب پیرامون این شخصیت ادبی، دست یابی دوست داران ادبیات عربی از جمله دانشجویان زبان فارسی به زندگی نامه و اشعار وی میسر شود، به همین دلیل برای بیان مطالب از زبان فارسی بهره بردیم.
رضا حیدری صغری فلاحتی
جنگ و تجاوز و پایمال کردن حقوق انسان ها، از جمله حوادث ناخوشایند در زندگی بشر است و در مقابل، استقامت و پایداری هنگامی که شرف و حیثیت آدمی مورد تهاجم قرار می گیرد نیز، خصلتی غریزی است و ادبیات به عنوان محصول اندیشه ی متعالی بشر، در هر عصر و شرایطی آینه ی تمام نمای کنش ها و واکنش ها و حتّی خصال غریزی انسان است، ادبیات مقاومت به عنوان گونه ای خاص از ادبیات که بیانگر ستیز بی امان در برابر تجاوز بیگانگان و ستم ستمکاران است، دارای مفاهیم والایی چون ستایش پایداری، دفاع از هویت، عدالت و حق طلبی است، از جمله وقایع مهم خاورمیانه در قرن اخیر، حمله ی عراق به ایران و همچنین اشغال عراق توسط آمریکا می باشد که ادبیات پایداری به ویژه شعر مقاومت این دو ملّت را با آثار ماندگاری پُر بار ساخت، پژوهش حاضر تحت عنوان «مقایسه ی جلوه های مقاومت در اشعار یحیی سماوی و نصرالله مردانی» پس از نگاهی گذرا به بررسی جنگ عراق علیه ایران و اشغال عراق توسط آمریکا و هم پیمانانش و نیز اشاره به شعر مقاومت عراق و ایران و مهمترین ویژگی ها و مضامین آن، به بررسی و مقایسه ی جلوه های مقاومت در اشعار یحیی سماوی و نصرالله مردانی پرداخته و وجوه تشابه و تفاوت در شعر آنها را یاد آور شده است. واژگان کلیدی: جنگ، ادبیات تطبیقی، ادبیات ایران و عراق، شعر مقاومت، یحیی سماوی، نصرالله مردانی.
انسیه چاکری حسین ابوی سانی
پایان نامه مزبور با موضوع در تجلیات الحلاج فی مأساه صلاح عبدالصبور که به پیگیری شخصیت حلاج در نمایشنامه صلاح عبدالصبور پرداخته حلّاج متولد سال 244 هـ در بیضاء بوده و دلایل نامیدن او به حلاج که او از اسرار مردم و آنچه در قلب هایشان می گذشته خبر داشته و حلاج مولفاتی نیز داشته که به 45 رسید که مشهورترینش کتاب الطواسین بوده و خود صلاح نیز در سال 1931 م در شهر زقاریق مصر بدنیا آمد و صلاح رابطه حلّاج را با تصوف بیان کرده و اینکه او خود را أنا الحق نامیده است.
فاطمه ربیعی پور سلیمی سودابه مظفری
این پژوهش به اسلوب های امر و نهی و رازهای بلاغی آنها در نامه ها و حکمت های نهج البلاغه می پردازد. امر و نهی از انواع انشاء می باشند. علمای بلاغت امر را به درخواست انجام کار به شرط استعلا و نهی را درخواست انجام ندادن کار به شرط استعلا و الزام تعریف نموده اند. اگر شرط استعلا وجود نداشته باشد امر و نهی از معنای حقیقی خود خارج شده و دارای معانی بلاغی می گردند. علمای بلاغت این معانی را در کتاب های خود ذکر کرده اند. هدف از این پژوهش بررسی خروج امر و نهی از معنای حقیقی خود به معانی بلاغی در نامه ها و حکمت های نهج البلاغه است. از این بررسی آشکار می گردد که امام –علیه السلام- در اوج فصاحت و بلاغت قرار دارند و اوامر و نواهی را در هر دو معنای حقیقی و بلاغی متناسب با مقتضای حال به کار برده اند. و هدف دوم این است که معانی بلاغی امر و نهی به کار رفته در نامه ها و حکمت ها مشخص گردند و پرکاربردترین آنها تعیین شوند. در این پژوهش سعی بر این است که اثبات گردد نصیحت و ارشاد پرکاربردترین معانی بلاغی به کار رفته برای امر و نهی در نامه ها و حکمت های نهج البلاغه است و همچنین آشکار شد که امام – علیه السلام- از امر بیشتر از نهی استفاده نموده اند.
بهمن هادیلو سودابه مظفری
چکیده: قرآن کریم به عنوان مبدأ علوم نه تنها از علوم بلاغت بیگانه نیست بلکه خود سبب پیدایش و توسعه این علم شده است. یکی از ارکان علم بلاغت، بدیع می باشد که به دو دسته لفظی و معنوی تقسیم می شود. مطالعه حاضر به بررسی یکی از زیر شاخه های این علم، یعنی محسنات معنوی می پردازد. از جمله اهداف این پژوهش شناسایی آرایه های معنوی مورد اتفاق دانشمندان علم بلاغت در قرآن کریم و کشف کارکرد های فنی آن و آسان سازی دسترسی علاقه مندان به نمونه های قرآنی این فنون است. رویکرد این رساله از نوع توصیفی وتحلیلی است و ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است . جامعه مورد مطالعه همه آیات شریفه ی قرآن کریم است. یافته های پژوهش نشان می دهد که اغلب آرایه های معنوی در قرآن کریم به کار رفته است و نقش اساسی در اثرگذاری قرآن کریم بر مخاطب را بر عهده دارند. از جمله کارکردهای فنی این فنون می توان به برطرف نمودن برخی از شبهات وارد بر قرآن کریم و زیبایی آفرینی از طریق تصویر سازی و تولید موسیقی اشاره کرد. همچنین با توجه به مطالعه ی صورت گرفته این آرایه ها در قرآن کریم قابل شمارش می باشد.چنان که آمار انجام پذیرفته نشان می دهد از میان آرایه های معنوی به کار رفته در قرآن کریم، صنعت طباق با 38% و آرایه توجیه با 0.16% به ترتیب بیشترین و کمترین سهم را به خود اختصاص داده اند. کلید واژه ها: قرآن کریم، علم بلاغت، بدیع، محسنات معنوی، نمونه های قرآنی، کارکردهای فنی.
عارفه مزید هومن ناظمیان
چکیده: تحلیل گفتمان، گرایشی بین رشته ای در مجموعه ی دانش های علوم انسانی و علوم اجتماعی است. تحلیل گفتمان انتقادی، رویکردی نو از تحلیل گفتمان است و شاخه ی مهم آن به شمار می-رود. تولید یا تقویت یک ایده ئولوژی خاص، جالب ترین موضوعات تحلیل گفتمان انتقادی است، این روش که نگاهی همه جانبه به متون دارد تا معنای آن را کشف کند به هر دو جنبه ی صورت و بافت موقعیتی که متن در آن شکل گرفته توجه دارد. صاحب نظرانی چون نورمن فرکلاف، روث وداک، وندایک، ون لیون در زمینه ی معرفی و رشد تحلیل گفتمان انتقادی نقش داشته اند. در این پژوهش، از میان رویکردهای یاد شده، رویکرد نورمن فرکلاف انتخاب شده است. به این دلیل که وی متون را در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی می کند. روش او، روشی کارآمد در تبیین و کشف دیدگاه های ایده ئولوژیک و همچنین دیدگاه های سیاسی و اجتماعی مطرح شده در متون است. با وجود حجم فراوان تحقیقات انجام شده در مورد قرآن کریم، به نظر می رسد هنوز از منظر تحلیل گفتمان پژوهش های زیادی صورت نگرفته است. از این رو در پژوهش سعی بر آن بوده که سوره آل عمران با استفاده از رهیافت تحلیل گفتمان انتقادی تحلیل و تبیین گردد و چگونگی نگرش قرآن کریم به عنوان کتاب هدایتگر انسان ها به تحولات دینی، سیاسی و فرهنگی مشخص شود. پس از بررسی مشخص شد که گفتمان توحیدی در این سوره با انتخاب ساختار های نحوی مناسب و هدفمند[شیوه ی قصر، تقدیم وتاخیر و تکرار] و عناصر بلاغی متناسب با اقتضای حال مخاطبان و برخاسته از شرایط محیطی توانست معنای مورد نظر خود را به بهترین وجهی برساند و با استفاده از ساختارهای معرفتی مخاطبان، آنان را به تغییر شرایط کنونی شان وادار کند، با این شیوه توانست بیشترین تاثیر را بگذارد و به گفتمانی برتر تبدیل شود. کلمات کلیدی: تحلیل گفتمان انتقادی، نورمن فرکلاف، قرآن کریم، سوره آل عمران.
محمد یعقوبی صغری فلاحتی
چکیده : مکان، احساس به وطن دوستی وشهروندی، و در همان زمان احساس به در زمان بودن ومحلی زیستن را در انسان برمی انگیزد؛ و این باعث می شود آن را کیان وهستی ای پنداریم که هیچ چیزی بدون آن رخ نمی دهد . بعضی از شاعران ورمان نویسان، تاریخ مملکت و آرمان های بزرگانشان را برمکان تحمیل و تطابق داده اند؛ همانند شاعران فلسطینی و رمان نویسان مصری، که مکان به عنوان عنصری از عناصر ساختاری هنرشان قابل انفکاک از زبان هنری شان نیست . مکان، امتحانی ذاتی برای رویارویی با متن پیچیده هست وآن گاه که هنر از محتوا و ظرف مکانی تهی شود واقعیتش را از دست می دهد ،واگر هنر، منکر مکان شود ،درتاریخی نا تاریخی می زید که این امر با محتوای اصیل و جوهری ادبیات معاصر و مکان مندی و تاریخ پذیری معاصر عرب هماهنگ نیست، چرا که بخش بزرگی از ادبیات معاصر عربی با دغدغه ی سرزمین و خاک عربی ارتباط دارد، و این عنصر از آن ناگسستنی است . حرکتی که در مکان وجود دارد آن را به فاعل و سوژه ای بدل می کند که در ادب انعکاس پیدا می کند . در ارتباط انسان با مکان و زمین ،ارتباط ،وابستگی صرف و موروثی نیست ؛بلکه ارتباطی کنش گرانه وخلاقانه است .
روح الله صفر ی علی پیرانی شال
چکیده نقد فرمالیستی به رویکردی از نقد اطلاق می شود که بین سال های 1915 تا 1930 در روسیه با هدف آفرینش علمی مستقل بر پایه ی کیفیات درونی ماده ادبی جریان یافت. این حوزه نقد ادبی، ادبیات را یک مسئله صرفاً زبانی می داند و فرم و شکل اثر ادبی را مبنای تحلیل زیبایی شناسی و راه رسیدن به معنای نهفته در اثر ادبی در نظر می گیرد. فرمالیسم در ادبیّات ملل گوناگون به خصوص ادبیّات روسی با ظهور بزرگانی چون یاکوبسن، شکلو فسکی و... و در ادبیّات عرب وامدار تلاش های لفظ محور بزرگانی چون جاحظ، قدامه بن جعفر و عبد القاهر جرجانی و... است و نشانه های آن در ادبیّات معاصر عرب در آثا ر بزرگانی چون نزار قبانی، صلاح عبدالصّبور و... قابل مشاهده است. سمیح القاسم (11 مه 1939-19 آگوست 2014) نیز، از جمله شاعران معاصر فلسطینی است که به ارتباط بین لفظ و معنا اهمّیت می دهد و با استفاده ی به جا و معتدل از این عناصر توانسته است ویژگی های زبان شعری خود را از آثار دیگر شاعران متمایز سازد و با ساختار زبانی مناسب راه مقاومت را بعد از محمود درویش در پیمودن شعر مقاومت ادامه داده و در این مسیر موفق عمل کند. در این پژوهش ضمن بررسی نقد فرمالیستی، دو مولفه مهم قاعده افزایی شامل (توازن های آوایی، واژگانی و نحوی) و هنجارگریزی شامل (هنجارگریزی واژگانی، نحوی، آوایی، نوشتاری، معنایی، گویشی، سبکی و زمانی)، در دو مجموعه شعری از قصائد سمیح القاسم تحت عنوان «أغانی الدروب» و «دخان البراکین» مورد بررسی قرار گرفت و با شیوه ی توصیفی- تحلیلی با استفاده از جدول و نمودار، عناصر برجسته ی قصائد وی، با مولفه های نقد فرمالیستی بررسی گردید. سپس در بخش قاعده افزایی از میان انواع توازن، توازن واژگانی- که در القای موسیقی و مفهوم اثر بی-تأثیر نیست- و از میان انواع هنجارگریزی، هنجارگریزی معنایی- در راستای ادبیت اثر- بیشترین بسامد را به خود اختصاص داده بود؛ به طوری که با کنار زدن لایه های ظاهری و کشف مناسبات و روابط درونی اجزای قصائد، می توان به جنبه هایی از معانی نهفته در اشعار وی (مقاومت، وطن پرستی و آرمان-گرایی)، جدای از ساختارهای جامعه شاعر و هم چنین مسائل تاریخی و حتی روان شناسی شخصیت او دست یافت.
حمیرا احمدی علی پیرانی شال
چکیده ندارد.