نام پژوهشگر: سیمین بازرگان

بررسی تطبیقی روش یاددهی – یادگیری و شیوه های ارزشیابی از پیشرفت کودک بر اساس برنامه ریزی چندبعدی و روش واحد کار در آموزش و پرورش پیش از دبستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1388
  مهتاب کیانی   فرخنده مفیدی

پژوهش حاضر تحت عنوان « بررسی تطبیقی روش یاد دهی _ یادگیری و شیوه ای ارزشیابی از پیشرفت کودک بر اساس برنامه ریزی چند بعدی و روش واحد کار در آموزش و پرورش پیش از دبستان » انجام شده است تا ضمن معرفی و مقایسه این روش ها، زمینه را برای بالا بردن کیفیت و کارایی برنامه های درسی دوره ی پیش از دبستان مساعد نموده و طراحان و برنامه ریزان آموزش و پرورش کشور را در جهت رفع مشکلات و ارائه روش های مناسب یاری دهد. این پژوهش ازنوع تحقیقات توصیفی _ مقایسه ای و بر پایه ی روش تحلیل محتوا است و اطلاعات مورد نیاز با استخراج از اسناد و مدارک موجود، مشاهده، مصاحبه و امثال آن جمع آوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تجزیه و تحلیـل کیفی که شـامل سه مرحله ی الف- تلخـیص داده ها، ب- عرضه داده ها، ج- نتیجه گیری، است، استفاده شده است. بر اساس یافته های حاصل از مقایـسه روش واحد کار و الگوی برنـامه ریزی چنـد بعدی و شیـوه های ارزشـیابی هر یک، می توان نتیجه گرفت که الگوی برنامه ریزی چند بعدی به سبب داشـتن ویژگی های مطلوب کودک محوری، توجه به پرورش کل شخصیت کودک، چند بعدی بودن ( بعد فعالیت های مورد علاقه ی کودکان، پروژه های برگرفته از زندگی کودک، مهارت ها و مضامین بین رشته ای )، توجه به حداکثر مولفه های تأثیرگذار در امر یادگیری ( خانواده، جامعه، مراکز آموزشی )، پرورش مهارت های پایه ای یادگیری ( مشاهده، طبقه بـنـدی، اندازه گیری، برقراری ارتباط، استنتاج، جمع آوری، ثبت و تفسیر یافته ها، فرضیه سازی، الگوسازی و کاربرد های آن، آزمایش ) در کودکان، پرورش مهارت های تفکر انتقادی ( بیان اندیشه، تجزیه و تحلیل، ترکیب، ارزشیابی، کاربرد، خلق اندیشه ) در کودکان، پرورش مهارت ها و مضامین بین رشته ای ( کوشـایی، شادی و مهربانی، زبان، حل مسئله، تخیل، پیش بینی، استقلال فردی، شهروندی، زیبایی شناسی ) در کودکان، بهره گیری از روش پروژه ای، ساخت و تولید دانش توسط خود کودک، توجه به تفاوت های فردی کودکان و سبک های یادگیری متفاوت آن ها، تعمیق یادگیری، انعطاف پذیری، توجه به فرایند دستیابی به پاسخ هر مسأله ( فرایند مداری )، افزایش خلاقیت و آزادی بیان و تقویت روحـیه پرسش گری در کودکان، جاذبه و پویایی فعالیت ها، کاهش فاصله میان نظر و عمل، توجه به استاندارد های آموزشی، استفاده از روش های چندگانه ارزشیابی ( تنوع ابزارها )، توجه به فرایند ارزشیابی، ارائه بازخوردهای چندگانه و مستند کردن آموخته های کودکان، الگوی مناسب تر و برخوردار از جامعیت لازم در مبانی نظری، روش های یاددهی – یادگیری و شیوه های ارزشیابی از پیشرفت کودک، برای آموزش کودکان پیـش دبستانی و پاسـخ گویی به نیازهای آن ها برای حضور در دنیـای پیچیده ی در حال تغییر امروزی و پذیرش مسئولیت در قرن بیست و یکم خواهد بود .

تأثیر آموزش و پرورش پیش دبستانی بر مبنای برنامه ریزی چند بعدی بر مهارت های اجتماعی کودکان پیش از دبستان شهرستان کرج در سال تحصیلی 91-90
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  سجاد صفری   ایراندخت فیاض

هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش و پرورش پیش دبستانی بر مبنای برنامه ریزی چند بعدی بر مهارت های اجتماعی کودکان پیش دبستانی بود. آزمودنی های پژوهش 300 نفر از کودکان پیش دبستان شهر کرج بودند که از این تعداد 149 نفر دختر و 151نفر پسر بودند به تفکیک نوع گروه از این تعداد 152 نفر در گروه آزمایش و 148 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. روش مورد استفاده در این پژوهش روش علی- مقایسه-ای (طرح پس آزمون با گروه کنترل بود). ابزار مورد استفاده در این پژوهش آزمون مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1990) هنجاریابی شده توسط بهشته ابدی (1387) بود. داده های پژوهش از طریق پرسش نامه ی مذکور که توسط مربی کودکان تکمیل می شد جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی شامل حجم نمونه، میانگین، خطای استاندارد میانگین و انحراف استاندارد، و از t مستقل در سطح آمار استنباطی برای مقایسه دو گروه کنترل و آزمایش استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند که بین نمرات گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنادار وجود دارد و در هر سه مولفه ی مهارت های اجتماعی میانگین نمرات گروه آزمایش از گروه کنترل بهتر بود. که نشان از تأثیر مثبت آموزش و پرورش پیش دبستانی بر مبنای برنامه ریزی چند بعدی بر مهارت های اجتماعی کودکان است.

تاثیر برنامه ریزی چند بعدی بر شکل گیری سواد زیست محیطی کودکان پیش دبستانی شهر تهران در سال تحصیلی 93-92
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  روشنک نظمی   پروین احمدی

هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیربرنامه ریزی درسی چند بعدی و بسته یادگیری مبتنی بر آن به نام "زمین ما و آنچه در آن است" بر شکل گیری سواد زیست محیطی کودکان پیش دبستانی از سه منظر دانشی ، نگرشی ، مهارتی بوده است.. روش انجام پژوهش، نیمه آزمایشی و طرح آن به صورت پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بوده است . جامعه آماری در این پژوهش کلیه کودکان دختر پیش دبستانی منطقه 6 شهر تهران در سال تحصیلی 93- 92 بودند و حجم نمونه 30 نفر (15نفر گروه کنترل و 15 نفر گروه آزمایش) بود که بصورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای برگزیده شدند. ابزار پژوهش، فرم درجه بندی مشاهده رفتار می باشدکه بر اساس آن پیشرفت سواد زیست محیطی کودک از سه منظر دانشی/ نگرشی/ مهارتی مورد مطالعه قرار گرفته است. روایی این ابزار مورد تأیید استاد راهنما، مشاور و کارشناس محیط زیست قرار گرفته است و پایایی آن با روش آلفای کرانباخ 98/ . به دست آمده است. همچنین از پرسشنامه های فرخی (1389)و عبدالهی و صادقی (1391)برای سه بخش سواد زیست محیطی استفاده شد. . قبل از شروع به آموزش، برای هر دو گروه کنترل و آزمایش، پرسشنامه و فرم تکمیل شد و پس از تاثیر دادن متغیر مستقل برنامه ریزی درسی چند بعدی و آموزش های مبتنی بر آن بر روی گروه آزمایش، مجددا، موارد مزبور برای دو گروه آزمایش و کنترل تکمیل شده است. از نرم افرار spss، در روش های آمار توصیفی (شاخص های مرکزی و پراکندگی) و در بخش آمار استنباطی از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شده است . نتایج بدست آمده از پژوهش، بیانگر ارتباط مثبت و معنادار میان آموزش مبتنی بر برنامه ریزی درسی چند بعدی در قالب بسته یادگیری چندرسانه ای آن بر دانش، نگرش و مهارت زیست محیطی کودکان پیش دبستانی بوده است و در مجموع برنامه ریزی درسی چند بعدی بر شکل گیری سواد زیست محیطی کودکان پیش دبستانی تأثیر مثبت داشته است.

تحلیل و بررسی ارزشیابی توصیفی مبتنی بر دیدگاه، الگو و کاربست برنامه ریزی چند بعدی در دوره پیش دبستان و دبستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  مهین فتح الهی   ایراندخت فیاض

پژوهش حاضر تحت عنوان تحلیل و بررسی ارزشیابی توصیفی مبتنی بر دیدگاه، الگو و کاربست برنامه ریزی چند بعدی در دوره ی پیش دبستان و دبستان انجام شده است، این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات مورد نیاز با استخراج از اسناد و مدارک موجود جمع آوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تجزیه و تحلیل کیفی که شامل سه مرحله ی الف) تلخیص داده ها ب)عرضه داده ها ج) تایید/ نتیجه گیری استفاده شده است. بر اساس یافته های حاصل از تحلیل ارزشیابی توصیفی و الگوی برنامه ریزی چند بعدی می توان نتیجه گرفت در دیدگاه، الگو و کاربست برنلمه ریزی چند بعدی، بطور کامل مورد استفاده قرار گرفته است. از جمله موارد زیر شاخص های ارزشیابی توصیفی است که در برنامه ریزی چند بعدی مورد استفاده قرار گرفته است: 1. استفاده از ابزارهای مختلف و متنوع جهت ارزشیابی میزان یادگیری 2. مشارکت فعال دانش آموز و کودک در امر ارزشیابی 3. کاهش میزان حساسیت کودکان و والدین نسبت به نمره 4. توجه به فرآیند امر یادگیری و یاددهی به جای توجه به نتیجه و محتوا 5. فراهم نمودن امکان ارائه بازخورد توصیفی در رابطه با میزان پیشرفت و موفقیت کودک 6. تغییر روش ارزشیابی از کمی به کیفی 7. توجه به ابعاد مختلف شخصیتی کودک و دانش آموز از جمله ابعاد عاطفی، شناختی و رفتاری 8. فراهم کردن فضای آموزشی مبتنی بر ارتباط متقابل میان کودک(دانش آموز) و معلم(مربی) به جای ارتباط یک سویه ای که در آن تنها معلم به عنوان آموزشیار عمل می کند و هیچگونه انعطافی در روند آموزش مشاهده نمی گردد. 9. انعطاف پذیری در نوع آموزشها و روابط میان سیستم آموزشی و خانواده دیدگاه و الگوی برنامه ریزی چند بعدی ارزشیابی توصیفی را تبیین نموده و ابزار چند رسانه ای که بسته های یادگیری مبتنی بر آن است زمینه کاربست ارزشیابی توصیفی طراحی شده مبنی بر آن را امکان پذیر ساخته است. کلید واژه ها: الگوی برنامه ریزی چند بعدی، ارزشیابی توصیفی

بررسی تطبیقی تجسم فضایی در دانش آموزان اول ابتدایی که بر اساس برنامه ریزی چندبعدی آموزش دیده اند با گروهی که این آموزش را ندیده اند
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم تربیتی 1393
  ناهید محمدی   ابوالفضل کرمی

این پژوهش باهدف تعیین اختلاف معناداری تجسم فضایی در دانش آموزان پایه اول ابتدایی که بر اساس برنامه ریزی چندبعدی آموزش دیده اند با گروهی که این آموزش را ندیده اند، انجام شد. جامعه ی آماری تحقیق، شامل کلیه دانش آموزان عادی مقطع اول ابتدایی ناحیه2 کرج در سال تحصیلی 93ـ92 و نمونه ی پژوهش مشتمل بر 80 نفر دانش آموز دختر و پسر بود که در دو گروه آزمایش (دانش آموزان آموزش دیده بر اساس برنامه ریزی چندبعدی) و گواه (دانش آموزان آموزش ندیده بر اساس برنامه ریزی چندبعدی) قرار داشتند؛ که هر گروه 20 نفر دختر و 20 نفر پسر را شامل می شد. برای نمونه گیری دانش آموزانی که بر اساس برنامه ریزی چندبعدی آموزش دیده بودند، از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. اما در مورد دانش آموزانی که این آموزش را ندیده بودند، دو مدرسه (یک مدرسه دخترانه و یک مدرسه پسرانه) به طور تصادفی انتخاب و در هر مدرسه 20 دانش آموز به صورت تصادفی ساده برگزیده شدند. روش مورداستفاده در این پژوهش علی ـ مقایسه ای (پس از وقوع) و ابزار به کار گرفته شده آزمون مکعب های کهس بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (t مستقل) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند که تجسم فضایی در دانش آموزان پایه اول ابتدایی که بر اساس برنامه ریزی چندبعدی آموزش دیده اند بیشتر از گروهی است که این آموزش را ندیده اند. هم چنین بین هوش فضایی دانش آموزان دختر و پسر پایه اول ابتدایی که بر اساس برنامه ریزی چندبعدی آموزش دیده اند تفاوت معنادار آماری وجود ندارد.