نام پژوهشگر: علی سنبلی

بررسی و مقایسه روش های مختلف استخراج اسانس از قسمت های مختلف گیاه tanacetum sonbolii
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم پایه 1388
  معصومه فیروزی   زهرا طالب پور

این پایان نامه از دو بخش تشکیل شده است :در بخش اول، اسانس یک گونه گیاهی جدید بومی ایران به نام tanacetum sonbolii mozaff. با استفاده از روش تقطیر با آب استخراج شده و ترکیب شیمیایی آن مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا، اندام هوایی این گیاه از رویشگاه آن جمع آوری شد. گیاه خشک به مدت 3 ساعت با دستگاه کلونجر با آب تقطیر شد. با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی گازی (gc) و کروماتوگرافی گازی- طیف سنجی جرمی (gc- ms) ترکیبات تشکیل دهنده اسانس استخراج شده به لحاظ کیفی و کمی مورد بررسی قرار گرفت. برای شناسایی این ترکیبات، از محاسبه اندیس بازداری بر اساس داده های کروماتوگرافی گازی و مقایسه ترکیب پیشنهادی از این روش با آنچه در gc- ms بر اساس طیف جرمی پیشنهاد شد، استفاده گردید. همچنین فعالیت آنتی اکسیدانی عصاره این گیاه که در حلال های مختلف گرفته شده بود، مورد بررسی قرار گرفت و نتایج به دست آمده خاصیت آنتی اکسیدانی خوبی را در عصاره گیاه به خصوص در حلال آب نشان داد.در بخش دوم، روش استخراجی جذبی با میله چرخان به عنوان روشی نوین، ساده و عاری از حلال جهت استخراج ترکیبات اسانس به صورت مستقیم و یا از فضای فوقانی گیاه جامد معرفی شد. به منظور به دست آوردن بهترین شرایط استخراجی، عوامل موثر در مرحله واجذب که در هر دو روش مشترک بود، بهینه گردید و حلال هگزانال به عنوان حلال واجذب، انتخاب شد. زمان و دمای واجذب نیز در مقادیر min 15 و c º25 ثابت گردید. در روش استخراج مستقیم با میله چرخان حجم نمونه ml 5 و زمان جذب min 45 بهترین کارایی استخراج را هم از لحاظ تعداد ترکیبات و هم از لحاظ میزان ماده استخراج شده نشان داد. در روش استخراج از فضای فوقانی با میله چرخان نیز دما و زمان جذب c ?50 و min 45 انتخاب شد. در یک جمع بندی کلی، علی رغم این که روش تقطیر با آب از لحاظ کیفی روشی ارزشمند است و تعداد ترکیبات بیشتری را از گیاه استخراج می کند اما به دلیل اعمال دمای بالا در مدت طولانی امکان تخریب بافت گیاه و ظهور ترکیبات حاصل از آن در مخلوط استخراج شده وجود دارد. در صورتی که با استفاده از روش hs- sbse فرایند استخراج اجزاء فرار گیاه بدون تخریب بافت و در حالت بسیار طبیعی تر انجام می گیرد. به علاوه با استفاده از روش sbse گزینش پذیری در فرایند استخراج دیده می شود که منجر به استخراج بیشتر بعضی ترکیبات نسبت به حالت تقطیر با آب می گردد.

استخراج و تعیین ساختار مولکولی مواد طبیعی موجود در عصاره و اسانس سه گیاه بومی ایران از خانواده لابیاته
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم 1387
  سمیه رحمتی   زهره حبیبی کرهرودی

در این پایان نامه، از چهار گیاه از خانواده نعناییان، به روش تقطیر با آب اسانس گیری شد. آنالیز ترکیبات تشکیل دهنده اسانس با روش gc/ms و شناسایی اجزای تشکیل دهنده با استفاده از اندیس کواتس و مقایسه طیف های جرمی با طیفهای جرمی استاندارد صورت گرفت. در اسانس گونه مریم گلی شاخ گوزنی 40 ترکیب با درصد کل 8/90% شناسایی گردید که پالمیتیک اسید(9/23%) ترکیب عمده می باشد. در اسانس گونه مریم گلی فروتن 8 ترکیب با درصد کل 59/64% شناسایی گردید که هگزاهیدروفارنسیل استون(9/23%)ترکیب عمده می باشد. در اسانس برگ و ساقه و گل گونه مریم گلی اقلیدی به ترتیب 25و22و25 ترکیب با درصد کل 18/82% ،82/97% و4/94% شناسایی گردید که آلفا-پینن در اسانس برگ (01/22%) و گل (9/19%) و نرمال دکان (35/22%) در اسانس ساقه ترکیب عمده می باشند. در اسانس گونه پونه سای عراقی 18 ترکیب با درصد کل 58/82% شناسایی گردید که نپتالاکتون (38/44%)ترکیب عمده می باشد. از عصاره کلروفرمی:استونی گونه مریم گلی اقلیدی سالویژنین و گاما-سیتوسترول و از عصاره کلروفرمی:استونی گونه مریم گلی فروتن گاما-سیتوسترول، با روش های کروماتوگرافی ستونی استخراج وبا روشهای اسپکتروسکوپی به ویژه nmr 13cو 1 h nmrشناسایی گردید.

مقایسه کارایی نشانگرهای ریخت شناسی و مولکولی (its و trnh-psba) در تفکیک گونه های جنس ممرز در جنگل های هیرکانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی 1390
  ایمان چاپلاق پریدری   علی سنبلی

هدف این مطالعه ارزیابی صفات ریخت شناسی در تفکیک گونه های ممرز (carpinus betulus) و به کارگیری نشانگرهای مولکولی برای اثبات یافته ها بوده است. برای این منظور، از نمونه های جمع آوری شده رویشگاه های جنگلی شهرستان نوشهر (مناطق کدیر، کجور، سی سنگان) و قائم شهر و نیز نمونه های هرباریومی باغ اکولوژیک نوشهر استفاده شد. نتایج ریخت-شناسی نشان داد که صفات ابعاد روزنه و کرک در گونه ممرز بزرگ ترین، لور کوچک ترین و کچف حالت بینابینی بوده است. همانند صفات کیفی برگ (روزنه و کرک)، تجزیه به مولفه های اصلی (principal component analysis) و آنالیز تشخیص (discriminate analysis) نتوانست سه گونه ممرز (c .betulus)، کچف (c. schuschaensis) و لور (c .orientalis) مورد مطالعه در این جنگل ها را به طور کامل از هم تفکیک کند. نتایج فنوتیپ های مختلف بذر و براکته گونه ممرز با استفاده از 26 صفت بذر و براکته نشان داد که صفاتی که در ارتباط با طول لوب های براکته بوده و نیز صفات مرتبط با عرض لوب وسط در طول های مختلف آن بیشترین تأثیر در اختلاف بین گروه ها داشته اند. همچنین 5 مو رفو تیپ بذر و براکته شناسایی شده در گونه ممرز به 4 واریته موجود گونه ممرز نسبت داده شد که بارزترین این ها واریتهc. betulus l. var. parava radde-fomin می باشد که به لحاظ داشتن براکته دندانه دار و لوب-های جانبی بسیار کوچک و تحلیل رفته از دیگر نمونه های گونه ممرز تمیز داده شد. گونه های لور و کچف از لحاظ پهنای براکته و نسبت طول به عرض بذر که صفاتی متأثر از شرایط محیطی هستند از هم قابل تفکیک می باشند. مطالعات گرده شناسی نیز دو گروه متفاوت گرده (گرده هایی چهار و پنج حفره ای) را برای جنس ممرز معرفی کرد اما قادر به رده بندی این گونه ها نبود. بی شک، مطالعات مولکولی برای اثبات ادعاها لازم بود اما نشانگر trnh-psba در مورد جنس ممرز کارا نبود. بررسی توالی نوکلئوتید قطعه its و ساختار هلیکس ها (ساختار ثانویه نشانگر its2) در نمونه های مورد بررسی سه گروه متفاوت را از هم تفکیک کرد. گروه اول شامل لور و کچف، که ممکن است اظهار شود این دو، یک گونه مترادف (synonymous) می باشند و شاید بتوان تنوع زیاد بین جمعیتی لور را عامل اصلی این ابهام قلمداد کرد. در گروه دوم، گونه ممرز جنگل های مورد مطالعه به تنهایی در گروهی جداگانه و به همراه دو گونه لور و کچف درون یک کلاد قرار گرفتند. گروه سوم، نمونه ای از گونه ممرز جنگل های ارسباران است که با فاصله ژنتیکی زیاد در یک کلاد جداگانه نسبت به دیگر نمونه ها قرار گرفته و دارای براکته دندانه دار و لوب های جانبی بسیار کوچک و تحلیل رفته با فرم رویشی درختچه ای است. با توجه به فاصله ژنتیکی نسب تا زیاد و انزوای جغرافیایی جنگل های ارسباران از جنگل های شمال کشور، لذا انتساب واریته c. betulus l. var . parava radde-fomin به این نمونه در تردید است و شاید با مطالعات تکمیلی بتوان آن را گونه ای جدید معرفی کرد. در پایان، پیشنهاد می شود تا از طریق نمونه برداری کامل از کلیه رویشگاه های جنس ممرز در ایران، به ویژه جنگل های ارسباران، و با استفاده از صفات ریختی براکته و مار کر its، مطالعات جامع در خصوص شناسایی گونه های محتمل این جنس صورت گیرد.

مطالعه بیوسیستماتیک گونه های adonis l. (ranunculaceae) در ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم پایه 1391
  الهام شجاعی نیا   علی سنبلی

گیاه .adonis l یکی از جنس های متعلق به تیره آلاله (ranunculaceae) می باشد. این تیره که در راسته آلاله (ranunculales) قرار دارد، یکی از تیره های بزرگ نهاندانگان است. گیاهان این تیره پراکنش وسیع جهانی دارند، اما بیشتر در نواحی معتدل و سرد و یا در نقاط کوهستانی نیمکره شمالی می رویند. گونه های جنس adonis l. به دو بخش یک ساله (sect. adonis) و چند ساله (sect. consiligo) تقسیم می گردد. گیاهان گزارش شده از این جنس در ایران غالبا" متعلق به گونه های یک ساله می باشند و به طور موردی یک گونه چند ساله نیز گزارش گردیده است. در مطالعه حاضر جمعیت های مختلف از گونه های این جنس در ایران در زمینه های مختلف تشریحی، ریخت شناسی و ریزریخت شناسی، تاکسونومی عددی، سیتولوژی و فیلوژنی مولکولی مورد بررسی قرار گرفتند. در مطالعه ریزریخت شناسی تفاوت میان گونه ها به ویژه در مورد گونه های a. aestivalis و a. globosa به خوبی معین گردید. در بررسی های سیتولوژیکی و در مطالعات میوزی شمارش کروموزومی برای دو گونه انجام گرفت و سطوح پلی پلوئیدی آنها گزارش گردید. به علاوه رفتارهای کروموزومی 3 گونه مورد بررسی قرار گرفت. در مطالعات تشریحی تفاوتهای مشاهده شده به دلیل عدم ثبات در جمعیت های یک گونه نتوانست گونه ها را جدا نماید. در بررسی های مورفومتری به علت همپوشانی زیاد میان بازه های عددی هر گونه با سایر گونه ها صفات زیادی حذف گردید و نتایج آنالیزهای انجام شده موءید وجود پلی مورفیسم زیاد و سازگاری اکولوژی فراوان در این جنس به ویژه در گونه a. aestivalis می باشد. در مطالعات فیلوژنی مولکولی ناحیه its هسته ای و توالی بین ژنی trnl-trnf کلروپلاستی گونه ها مورد بررسی قرار گرفت. و داده ها با استفاده از نرم افزارهای paup و mega آنالیز گردید. نتایج حاصل از آنالیز فیلوژنتیکی نشان داد که هر دو ناحیه nrits و cp trnl-trnf می توانند تا حدود زیادی مرز میان گونه ها را تعیین نمایند. نتایج حاصل از مطالعات مذکور نشان می دهد که علی رقم اظهار نظر برخی محققین a. globosa می تواند گونه ای مجزا باشد و در مجموع 6 گونه و 1 زیر گونه ( 7 تاکسا) از این جنس در ایران وجود دارد.

بررسی سیستماتیک جنس tripleurospermum (asteraceae)در ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم پایه 1391
  مریم خیاطی کیوی   فریده عطار

جنس tripleurospermum از خانواده asteraceae و قبیله anthemideae با حدود 40 گونه در دنیا اغلب در آسیای مرکزی و اروپا و به ندرت در شمال آمریکا و شمال آفریقا توزیع شده اند. در این پژوهش، بررسی های بیوسیستماتیکی از قبیل: مطالعات سیتوژنتیک، فیلوژنی مولکولی، آنالیز های آماری، آناتومی ساقه، آناتومی میوه، گرده شناسی، مورفولوژی و میکرومورفولوژی بر روی گونه های این جنس در ایران انجام شد. این گونه ها شامل: t. caucasicum, t. melanolepis, t. monticolum, t. parviflorum, t. sevanense, t. disciforme, t.decipiens و t. microcephalum و t. transcaucasicumبودند. مطالعات کروموزومی در 4 گونه به نتیجه رسیده و اعداد کروموزومی 2 گونه از آنها برای اولین بار در ایران، و یک گونه برای اولین بار در جهان گزارش شدند. در مطالعات تشریحی ساقه و میوه صفت متمایز کننده ای برای تفکیک گونه ها وجود نداشت، تنها وجود کرک های ترشحی در گونه t. caucasicum موجب جدایی آن از بقیه گونه ها می شود. در مطالعات گرده شناسی بر اساس نسبت p/e سه نوع دانه گرده شناسایی شد: oblate spheroidal، prolate spheroidal و suboblate. بررسی های sem از سطح اگزین کمابیش در تمامی گرنه ها تنها تزیینات خار مانند را نشان داد. در فیلوژنی مولکولی، تعیین توالی ژنوم هستوی با مارکر its صورت گرفته و ارتباط بین گونه ها با یکدیگر با استفاده از نرم افزارهای mega5 و paup ver. 4/0 مشخص گردید.

بررسی فیلوژنی جنس consolida(dc.)s. f. gray از تیره آلاله (ranunculaceae )در ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم پایه 1391
  زهرا خلج   علی سنبلی

جنس consolida (dc.) s. f. gray از خانواده آلاله ( ranunculaceae) از گیاهان علفی، یک ساله، گلدار و مهمیزدار به شمار می آید. این جنس دارای 43 گونه است، در فلور ایرانیکا 23 گونه معرفی شده که 19 گونه از آن در ایران وجود دارد و چهار گونه از آن اندمیک ایران می باشد . در این پژوهش، بررسیهای بیوسیستماتیکی از قبیل: بررسی ساختار تشریحی دمبرگ، بررسی فیلوژنی بر اساس صفات ریخت شناسی و صفات بر روی 16 گونه از این جنس در ایران شامل: c. tehranica (boiss.) rech.f،(boiss.) schrod c. anthoroidea، c. hohenackeri (boiss) grossh، c. camptocarpa (fish & c.a. mey. ex ledeb) nevski، c. leptocarpa nevski ،(boiss) schrod c. persica،(boiss) iranshahr c. aucheri، c. stocksiana (boiss) nevski،(boiss) schrod c. rugulosa f.rugulosa،c. rugulosa f.paradoxa ، c. orientalis (gay) schrod،(boiss) schrod c. olighantha،(l.) ball & heywood c. ambigua، (boiss) munz c. trigonelloides، (dc.) schrod c. flava، c. regalis s.f. gray و schrod c. oliveriana (dc) به عمل آمد . در مطالعات تشریحی دمبرگ، صفات وجود گوشه، وجود یک لایه کلانشیم در زیر اپیدرم، نوع دستجات آوندی؛ dmb (دستجات آوندی پشتی- میانی) یا mlb (دستجات آوندی جانبی اصلی) یا rb (دستجات آوندی حاشیه ای)، وجود دستجات آوندی lb، تیپ غلاف آوندی، وجود بافت مکانیکی بین دستجات آوندی و وجود کرک ها صفات کلیدی برش عرضی دمبرگ در جداسازی گونه ها از همدیگر بودند. در بررسی های کلادیستیکی از نرم افزار paup استفاده شد. با استفاده از صفات ریخت شناسی به علت هم پوشانی زیاد بازه های عددی هر گونه با سایر گونه ها صفات زیادی حذف گردیدند و نتایج آنالیزهای انجام شده موید وجود پلی مورفیسم زیاد در این جنس می باشد. در فیلوژنی مولکولی، تعیین توالی ژنوم هستوی با مارکر its و تعیین توالی ژنهای کلروپلاستی با مارکر trnl-f، صورت گرفته و ارتباط بین گونه ها با یکدیگر با استفاده از نرم افزارهای mega5و paup ver. 4/0 جایگاه گونه ها از لحاظ نزدیکی توالی ژنی مشخص گردید.

مطالعه ترکیبات شیمیایی و خواص ضد میکروبی اسانس سه گونه از جنسtanacetum شاملt. uniflorum ، t. chiliophyllum var. heimerlii وt. polycephalum subsp. azerbaijanicum (asteraceae-anthemideae) در ایران
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم دارویی 1393
  ناصر نصیری   علی سنبلی

جنس tanacetum متعلق به طایفه بابونه (anthemideae) از خانواده کاسنی (asteraceae) میباشد. در این پایان نامه از جنس tanacetum که دارای حدود 35 گونه در ایران است گونه های t. uniflorum، t. chiliophyllum var. heimerlii و t. polycephalum subsp. azerbaijanicum از نظر ترکیبات شیمیایی و خواص ضد میکروبی اسانس مورد مطالعه قرار گرفتند.در این تحقیق اندام هوایی این گونه ها از رویشگاه طبیعی آنها واقع در استان آذربایجان غربی و شهرستان خوی جمع آوری و به روش تقطیر با آب اسانس گیری شد و پس از آنالیز و شناسایی ترکیبات با دستگاههای gc و gc-ms خواص ضد میکروبی آنها بررسی شد. در اسانس گونه t. uniflorum 28 ترکیب که شامل 2/99 در صد کل ترکیبات بود 1،8- سینئول با 48 درصد و کامفور با 15 در صد ترکیبات اصلی بودند. ترکیب 1،8- سینئول با 1/38 درصد بعنوان ترکیب غالب اسانس گونه t. chiliophyllum var. heimerlii شناسایی شد. در اسانس گونه t. polycephalum subsp. azerbaijanicum دو ترکیب 1،8- سینئول با 1/25 و الفا- پینن با 3/19 در صد مواد عمده و اصلی تشخیص داده شدند. بررسی های میکروبی نشان داد که اسانس گونه های مطالعه شده فعالیت متوسط تا خوبی را روی باکتریهای گرم مثبت مانند escherichia coli و staphyloccus aureus دارند

فیلوژنی مولکولی جنس .teucrium l در ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم 1392
  شهرام بهادری   شاهرخ کاظم پور اوصالو

تیره lamiaceae از بزرگ¬ترین تیره¬های گیاهی با پراکنش جهانی است. این تیره در ایران 46 جنس در 5 زیرتیره دارد که تقریبا در سرتاسر ایران می¬رویند. جنس teucrium l. با صفت مشخصه جام¬گل تک لبه از زیر تیره ajugoideae عمدتا در مناطق مدیترانه¬ای پراکنده شده است و در ایران دارای 12 گونه و 21 تاکسون است که در 6 بخشه قرار گرفته¬اند. در این مطالعه به منظور بازسازی روابط فیلوژنی اعضای این جنس، تعداد 38 تاکسون از جنسl. teucrium به عنوان درون گروه و 3 گونه از جنس خویشاوند ajuga l. به عنوان برون گروه انتخاب شدند. جهت بازسازی روابط فیلوژنتیکی درون جنس از توالی¬های nrdna its استفاده شد. آنالیزهای فیلوژنی با روشهای بیشینه صرفه¬جویی (maximum parsimony ) توسط نرم افزار paup* ، بیشینه درست¬نمایی (maximum likelihood) با استفاده از برنامه gui raxml و بیزین (bayesian) با استفاده از برنامه mr bayes انجام شد. بر اساس نتایج بدست آمده، اعضای بخشه teucris کلادی تک¬تبار تشکیل داده و با بقیه اعضای جنس رابطه خواهری نشان می¬دهد. بخشه¬های scordium و chamaedrys به صورت دو زیرکلاد جداگانه در یک کلاد قرار گرفته و با هم رابطه خواهری نشان می¬دهند. روابط بخشه¬های scordonia و stachyobotrys بصورت حل نشده باقیمانده است. بخشه polium کلادی بزرگ و تک¬تبار تشکیل داده، ولی روابط درون آن بصورت تریکوتومی است. t. stocksianum var. gabrielae از سایر اعضای کمپلکس گونه¬ای t. stocksianum s.l. جدا شده و کلاد مجزایی را تشکیل می¬دهد. همچنین واریته¬های t. polium از ایران دورتر از کلاد در بر گیرنده نمایندگان غیر ایرانی t. polium قرار میگیرند.

فیلوژنی مولکولی جنس (tanacetum l. (asteraceae-anthemideae در ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم زیستی 1393
  مرضیه کاظمی نورعینی   علی سنبلی

جنس tanacetum l. به زیرتبار anthemidinae، تبار anthemideae از تیره asteraceae تعلق دارد. این جنس با 160 گونه، سومین جنس بزرگ تبار، بعد ازl. artemisia و anthemis l. است و عمدتاً در محدوده ناحیه مدیترانه ای، جنوب غرب، مرکز و شرق آسیا و بخش هایی از شمال آمریکا و آفریقا پراکنده است. بنابر آخرین مطالعات، تعداد گونه های ایران به 36 می رسد. در مقایسه با تنوع بالای ریخت شناسی جنس، واگرایی توالی های بکار رفته در مطالعات قبلی، بین نمایندگان tanacetum بسیار پایین بوده و این منجر به حل نشدن روابط فیلوژنی داخل جنس شده است. لذا بازسازی فیلوژنی مولکولی جنس tanacetum l. با استفاده از نشانگرهای با سرعت تکاملی بالاتر برای تعیین محدوده جنس tanacetum، بررسی امکان ارائه رده بندی درون جنسی مبتنی بر داده-های فیلوژنتیک برای جنس و بررسی کمپلکس گونه ای tanacetum aureum با استفاده از شواهد مولکولی و ریخت شناسی مهمترین اهداف این مطالعه هستند. در این مطالعه، دو نشانگر کلروپلاستی rpl32-trnluag spacer و ndhf-rpl32 spacer به ترتیب برای 70 و 67 تاکسون و نشانگر هسته-ای nrdna its برای 23 تاکسون برای نخستین بار تعیین توالی شدند. بر اساس نتایج بدست آمده، این جنس با در بر گرفتن دودمانهایی که قبلاً جنس های مستقل در نظر گرفته می شدند، یعنی balsamita، pyrethrum، gonospermum، hemmipappus، lugoa، spathipappus و xylanthemum گروه تک تباری تشکیل می دهد. نمایندگان با کپه های طبقی و زبانه ای قابل تفکیک به صورت دو زیرجنس مستقل نیستند. صفات رنگ گل و نوع کپه فاقد ارزش رده بندی طبیعی هستند. ارتقاء بخشه های ajania، tanacetopsis و paradoxa به سطح جنس تأیید می شود. تنها بخشه های asterotricha، parthenium و hemipappus تک تبار هستند. در بررسی کمپلکس گونه ای t. aureum، گونه جدید t. tarighii برای فلور ایران معرفی شد و هر سه واریته آن به سطح گونه ارتقا یافتند. کلمات کلیدی: فیلوژنی مولکولی، کمپگس گونه ای، tanacetum ، t. aureum

فیلوژنی مولکولی جنس tripleurospermum از تیره asteraceae بر اساس داده های توالی هسته ایets nrdna در ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم پایه 1393
  معصومه عبداقی   علی سنبلی

جنس tripleurospermum sch. bip. (بابونه کاذب)، جنس کوچکی از تیره asteraceae و تبارanthemideae است که حدوداً با40 گونه دردنیا اغلب درآسیای مرکزی، اروپا و به ندرت در شمال آمریکا و شمال آفریقا پراکندگی دارند. تعیین تعداد دقیق گونه های این جنس بدون استفاده از یک ابزار مونوگرافیکی مشکل است، زیرا گونه های این جنس به برخی جنس های دیگرتبارanthemideae نظیرanthemis شباهت دارد. دراین پژوهش، بررسی های بیوسیستماتیکی ازقبیل: مطالعات ریخت شناسی، فیلوژنی مولکولی و آنالیزهای ریخت شناسی و مولکولی بر روی گونه های این جنس در ایران انجام شد. این گونه ها شامل t.caucasicum، t.parviflorum، t.decipiens، t.disciforme،t.melanolepis ،t.monticolum ، t.transcaucasicum، t.microcephalum وt.sevanense می باشند. در بررسی صفات ریختی شکل کاپیتول، وضعیت راس گلچه های لوله ای، شکل نهنج، رنگ حاشیه برگه های گریبانی، صفات فندقه و... از صفات با ارزش درتفکیک گونه ها به شمار می آیند. درمطالعات فیلوژنی مولکولی، به منظور بازسازی روابط فیلوژنی، تعداد 11تاکسون از این جنس به عنوان درون گروه و4تاکسون ازجنس های خویشاوند achillea،anthemis ، tanacetum و matricariaبه عنوان برون گروه انتخاب شدند. جهت بازسازی روابط فیلوژنتیکی، ازتوالی های nrdna ets استفاده شد.

مطالعه ی بیوسیستماتیک کمپلکس گونه ای دراکو سفالوم کوتشی بر اساس داده های ریخت شناسی و مولکولی issr
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم 1391
  سمیه هاشمیان پور   سیامک فلاحی

این پایان نامه به تحقیق در مورد جنس dracocephalum متعلق به خانواده نعناییان میباشد که در فلور ایران دارای 8 گونه است و این تحقیق به منظور ردیابی خصوصیات ریخت شناسی و مولکولی جهت تعیین روابط گونه ها و کمک به مرزبندی دقیق بین گونه ای این جنس صورت گرفته است که در نهایت تعداد گونه های این جنس از 8 به 10افزایش یافت

بررسی فیتوشیمیایی، خواص آنتی اکسیدانتی و آنتی میکروبی گیاه dracocephalum aucheri boiss, استخراج اورسولیک اسید از گیاه thymus persicus و نیمه سنتز برخی مشتقات جدید آن توسط واکنش های چند جزئی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - پژوهشکده گیاهان دارویی 1389
  فاطمه کبودوندی   پیمان صالحی

چکیده ندارد.

بررسی فیتوشیمیایی و خواص آنتی اکسیدانتی و ضد میکروبی اسانس و عصاره گیاه ajania semnanensis
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - پژوهشکده گیاهان دارویی 1389
  نرگس عابدینی   پیمان صالحی

چکیده ندارد.

فیلوژنی جنس tanacetum s.l. (asteraceae- anthemideae بر اساس داده های مولکولی (nrdna its) و مورفولوژی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی 1388
  علی سنبلی   حسین ریاحی

چکیده ندارد.

آنالیز اسانس و بررسی فیتوشیمیایی و خواص آنتی اکسیدانتی و ضد میکروبی گیاهان nepeta betonicifolia و nepeta saccharata
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - پژوهشکده گیاهان دارویی 1388
  پونه خلیق   پیمان صالحی

چکیده ندارد.

بررسی فیتوشیمایی گیاه گلرنگ carthamus tinctorius، ترکیبات رنگی و اسانس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی 1387
  مریم قالی باف   مرتضی مهرداد

چکیده ندارد.

بررسی فیتوشیمیایی و خواص ضد میکروبی و آنتی اکسیدانتی salvia staminea و micromeria persica
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - پژوهشکده گیاهان دارویی 1388
  سارا اسلامبولچی مقدم   پیمان صالحی

چکیده ندارد.

بررسی بیوسیستماتیکی جنس sterigmostemum m. bieb. در ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده علوم 1377
  علی سنبلی   دنیا عزیزیان

به کارگیری صفات مختلف با استفاده از روشهای تاکسونومی عددی، امروزه کاربرد فراوانی در رده بندی یافته است . در این تحیق جنس sterigmostemum m. bieb. از نقطه نظر صفات مختلف مورفولوژیکی، آناتومیکی، الکتروفورز پروتئین های ذخیره ای بذر و سیتولوژیکی مورد مطالعه بیوسیتماتیکی قرار گرفته است . نتایج حاصل از آنالیز خوشه ای، به مولفه های اصلی و تجزیه به عاملها بر اساس داده های حاصل از صفات مورفولوژیکی، آناتومیکی و الکتروفورزی و همچنین بررسی منابع و فلورهای مختلف ، جدایی و متمایز بودن گونه st. purpurascens (boiss.) o. kuntze را از سایر گونه های این جنس نشان داده است . به طوری که نتایج حاصل از این تحقیق با تغییر سطح تاکسونومیکی انجام شده توسط لئونارد و انتقال این گونه به ترتیب جدید petiniotia purpurascens (boiss.) leonard مطابقت بیشتری دارد. در حالی که با نتایج حاصله در مونوگراف این جنس و فلوراایرانیکا تطابق زیادی ندارد. در این تحقیق، همچنین روابط خویشاوندی و تفاوتهای ژئونومی بین گونه های مطالعه شده از نقطه نظر صفات مختلف فوق الذکر مورد بحث و بررسی قرار گرفته و با استفاده از متنوع ترین صفات مورفولوژیکی و آناتومیکی کلید شناسایی گونه ها ارائه شده است .