نام پژوهشگر: عبدالرسول خیراندیش
مهدیه محمود آبادی عبدالرسول خیراندیش
قرن هفتم هجری/ سیزدهم میلادی از جمله ادوار تاریخی است که به دلیل یکی از حوادث سرنوشت ساز تاریخ ایران یعنی هجوم مغولان حائز اهمیت و بررسی است. ایلغار مغول به سال 616 هـ .ق به سرکردگی چنگیزخان اثرات منفی درحیات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران به جا نهاد؛ از جمله این اثرات تزلزل در ارکان سیاسی، افول اقتصادی، دگرگونی اجتماعی و تخریب مراکز فرهنگی و تمدنی بود. اما پس از یک دوره فترت با تأسیس حکومت ایلخانی توسط هلاکو به سال (656 هـ . ق) مغولان به تدریج جذب فرهنگ ایرانی شدند و جهت بازسازی وترمیم ویرانی ها و انسجام ساختار سیاسی و اقتصاد از هم گسیخته و اعتلای فرهنگی اقدام نمودند. در این مسیر پیشرفت، اصلی ترین نقش را وزیران خردمند ایرانی و دانشمندان مشهوری چون خواجه نصیرالدین طوسی، خواجه رشید الدین فضل الله همدانی، علّامه قطب الدین شیرازی و... ایفا کردند. آن چه در این دوره قابل توجه است، عملکرد ایرانیان علم دوست در جهت پر کردن خلاء فرهنگی ایران این زمان از طریق مجرای سیاسی بود. مطالعه سیر حرکت علوم در این عصر تاریخی و بررسی تألیفات ارزشمند دانشمندان در شعب مختلف علوم عقلی و به ویژه علوم تجربی مانند حکمت، ریاضی، نجوم، پزشکی، دارو سازی و طبیعیات و تأسیسات فرهنگی نظیر رصد خانه ی مراغه، ربع رشیدی، شنب غازان و سلطانیه و... بیانگر فعالیت هایی است که ایرانیان در راستای حفظ ، موجودیت فرهنگ ایرانی انجام داده اند. در این عصر علی رغم انقلابات سیاسی که با حمله مغولان به اوج رسید مشعل علم و تمدن در ایران روشن ماند و چهره هایی ماندگار درعرصه های علمی درخشیدند و تا قرن ها راهنمای نسل های بعد گردیدند.
سمیه نظری عبدالرسول خیراندیش
پس از انقراض سلسه ی ساسانیان، ایرانیان به کیش اسلام درآمدند. آنان دلخوش بودند که با قبول دین اسلام، با اعراب فاتح مساوی و برابر می شوند و برابر موازین اسلامی، کسی بر دیگری فضیلت و برتری ندارد. مگر از نظر پرهیزکاری و پارسایی. اسلام تمام امتیازات نفاق انگیز و طبقه بندی های خانمان سوز را برانداخت و عموم مسلمانان را به مساوات و برادری دعوت کرد. در عصر خلفای راشدین تا حدودی اصول و موازین اسلامی به موقع اجرا گذاشته می شد و مسلمانان از هر طایفه و قومی با یکدیگر مساوی و برابر بودند. با خلافت معاویه، دستگاه ساده و بی پیرایه خلافت اسلامی رنگ دیگر گرفت و نتیجه آن شد که برای تامین خوشگذرانی های خلفا و عمال و حکام بنی امیه در اخذ مالیات اجحاف و تعدی بسیار روا داشتند و اهل ذمه و مسلمانان غیرعرب و موالی را در شکنجه و فشار قرار دادند. به هر حال عده ای از ایرانیان که سیادت خود را از دست رفته دیدند و مشاهده کردند که اساس دین مبین اسلام، با روی کار آمدن امویان و مروانیان به هم ریخته و احکام اسلام به هیچ وجه مورد نظر و توجه اینان نیست چون راه را بسته دیدند، با توسل به خود دین اسلام و با استناد به آیات قرآن و احادیث-مبنی بر مساوات و برابری مسلمانان از هر طایفه و قوم- گفتند که اساس کیش اسلام، مبنی بر مساوات است و عرب و عجم یکسانند و کسی را بر دیگری فضیلت نیست. از این رو نخست آنان را «اهل تسویه» یعنی طرفداران مساوات خواندند. اصطلاح شعوبیه و اطلاق این لفظ در عصر اموی بر اهل تسویه معمول نبود. فعالیت های پنهانی اهل تسویه از اواخر عهد اموی آغاز شد و جنبش و نهضت سیاسی ایرانیان و قیام ابومسلم خراسانی نیز در اواخر دوره ی اموی به صورت آشکار درآمد. سقوط بنی امیه و روی کار آمدن دولت بنی عباس و اینکه ایرانیان اساس این دولت را پی ریزی کرده بودند؛ اهل تسویه را وادار به مفاخرت به اصل و نژاد و نسب خود کرد و لفظ شعوبیه رسماً در اوایل عهد عباسی معمول و رایج شد. و عده بسیاری از موالی از هر قوم و ملتی به این فرقه پیوستند و اکثریت را ایرانیان تشکیل دادند و رهبری آنرا بر عهده گرفتند. چندی بعد شعوبیان که زمینه را برای توسعه ی نهضت خود مساعد دیدند، ضمن یادآوری تاریخ باستانی و مظاهر تمدنی و فرهنگ کهن ایران، با دلایلی که اقامه کردند خود را برتر و بالاتر از عرب دانستند و گفتند: اعراب هیچ مزیت و فضیلتی ندارند و هر قوم و ملتی بر عرب ترجیح دارد. شعوبیه برای اثبات فضیلت خود به آیه ی «یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا، انّ اکرمکم عندالله اتقیکم» استناد کردند. تقدم شعوب که بر مسلمانان غیرعرب اطلاق کردند بر قبائل که آن را مخصوص اعراب دانسته را دلیل برتری مسلمانان غیر عرب دانستند. (اهل التفضیل). این موالی که در طی دوران حکومت بنی امیه متحمل خواریها و پستی ها و شکنجه ها شده بودند و حتی در لشکرکشی ها از سواری منع شده از غنائم جنگی هم بهره ای نداشتند، در عصر عباسی با کمک رجال و وزیران ایران به فعالیت ها و جنبش های سیاسی و ادبی پرداختند. چنانچه بشاربن برد طخارستانی پیشوای نهضت ادبی شعوبیه در قرن 2 هجری قصاید و اشعار بسیاری در مدح ایرانیان و تفضیل عجم بر عرب سرود. پس از او شاعران دیگر در تحقیر عرب و تفاخر به نسب و عزت ایرانیان کوشیدند. گذشته از شاعران شعوبی، مولفان و نویسندگان مشهور ایرانی در فضیلت عجم به تدوین و تالیف کتاب ها و رساله ها پرداختند. تألیفات شعوبیه بر اثر تعصب عربی و اینکه آن را از آثار کفر و الحاد معرفی کردند، از میان رفت و نابود شد. آنچه امروز از عقاید شعوبیه افکار و سخنان آن فرقه نقل می شود مختصری است که جسته و گریخته در بعضی از کتب متقدمین چون کتاب البیان و التبین (جاحظ بصری) العقدالفرید (ابن عبدربه)، تفضیل العرب (ابن قتیبه دینوری)، الاغانی (ابوالفرج اصفهانی)، الفهرست محمد بن اسحاق وراق بغدادی (ابن ندیم) مروج الذهب (مسعودی) و خطط (مقریزی) دیده می شود. مسلک شعوبیه تاثیر بزرگی در اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر عباسیان گذاشت و به تاسیس حکومت های مستقل ایرانی چون صفاریان ، سامانیان ، دیلمیان و زیاریان منجر شد. همچنان که این نهضت علل و اسبابی داشته است، تاثیرات بسیاری در حوزه های گوناگون دیگر نیز داشته است. عرب برای فضیلت نژادی خویش و تحقیر سایر اقوام و ملل به هر وسیله از جمله جعل روایات و احادیث نیز دست زد، که لطمه ی زیادی به اخبار دینی و تاریخی و ادبی زد و اطمینان را از مسلمانان سلب کرد. طرفداران عرب که احیاناً جزء ناقلان اخبار بودند و وجهه ای در میان مسلمانان داشتند، از اینگونه روایات در هر موضوعی جعل کردند. شعوبیه هم به مقابله با آن ها برخاستند. شعوبیه در جعل حدیث و خلق روایت تسلط داشتند، بدین سبب احادیث بسیاری در فضیلت ایرانیان جعل و به اشخاص موثق از اصحاب و تابعین مستند کردند. شعوبیه گاهی داستانی ساخته و آن داستان را داخل تاریخ می کردند، به طوری که تشخیص مطالب اصلی و جعل کار دشواری بود. در مقابل احادیث ساختگی، احادیثی که دلالت بر فضیلت عجم بر عرب می کرد جعل می کردند. شعوبیه در تمام امور و همه شعب علوم و فنون و معارف اسلامی دست داشتند و در هر قسمت آثار بسیاری از عقاید باطنی خود باقی گذارده اند. آنان پس از طی نهضت سیاسی و موفقیت در سرنگونی امویان دوباره نهضت ادبی خود را ادامه دادند و تدریجاً کار به همان تألیف و تصنیف کتب و رسائل کشید و کتاب ها در مفاخر عجم و مثالب عرب نوشتند. این مناظرات و مجاهدت باعث ایجاد یک نهضت مهم علمی و ادبی و فکری در فرق اسلام گردید. اما یک نتیجه ی عجیب پیدا کرد که هنوز فکر محقق عمیق را به حیرت می اندازد و آن عبارت از سلب اطمینان به قسمت مهمی از آثار تاریخی و ادبی و دینی است.
فاطمه عبداللهی سید ابوالقاسم فروزانی
قرون سوم و چهارم هجری از قرون سرنوشت ساز تاریخ ایران می باشد.دولتهای مختلفی به طور همزمان در این قرون بر نواحی مختلف سرزمین ایران حکومت می کردند.اما از بین آنها سلسله های سامانی و آل بویه توانستند خود را به قدرت اصلی صحنه رقابت های این قرن تبدیل سازند.در حالی که سلسله سامانی دوران طلایی خود را پشت سر گذاشته بود با سد محکمی چون سلسله آل بویه که به تازگی قدرت خود را در مناطق جنوبی و مرکزی ایران تثبیت کرده بود روبرو شد.در نتیجه میان آنها روابطی شکل گرفت که گاه خصمانه و گاه صلح آمیز بود.روابط دو سلسله از زمان امیر نوح اول سامانی آغاز شد که فراز و فرود های بسیاری داشت و تا پایان عمر دولت سامانی ادامه یافت.هدف این رساله ارائه تصویر کاملی از مناسبات سیاسی و نظامی دولت های سامانی و آل بویه می باشد.همچنین تلاش شده است علل ارتباطات سیاسی و نیز درگیری های نظامی آن دو دولت مورد بررسی قرار گیرد و تأثیر این روابط در ضعف یا قدرت دولت ها مشخص شود. کلید واژگان:سامانیان،آل بویه،ابوعلی چغانی ،سیمجوریان،قراخانیان
علی پاپلی برواتی مسعود مرادی
همگرایی اروپای غربی از جنگ جهانی دوم تا سال 1992م که پیمان ماستریش در بین کشورهای (آلمان، فرانسه، ایتالیا، هلند، بلژیک، لوکزامبورگ، بریتانیا، دانمارک، ایرلند، اسپانیا، پرتغال و یونان منعقد شد، از زوایای مختلف دارای اهمیت و قابل بحث و بررسی می باشد. اروپای غربی پس از جنگ جهانی دوم به یک باره به خود آمد و توانست مهم ترین مصداق همگرایی منطقه ای را در جهان به وجود آورد. پژوهش پیش رو به تحلیل فرایند همگرایی اروپایی و نیز بررسی ماهیت و مسیر این فرایند از طریق بررسی معاهدات اتحادیه اروپا و تبیین نقش این معاهدات در تقویت همگرایی اروپا و چگونگی سیر تکوینی و تکمیلی و روند همگرایی اتحادیه اروپا می پردازد. اتحادیه اروپا به عنوان یک سازمان بین المللی یکی از اشخاص مهم حقوق بین الملل می باشد. یکی از ویژگی های هر سازمان بین المللی به مانند دولت ها داشتن سند یا اسناد تأسیس و نیز داشتن مقررات داخلی است. اتحادیه اروپا به دنبال انعقاد معاهده ماستریش در 1992 و از ادغام سه جامعه اروپا به وجود آمد. این سه جامعه، جوامع زغال سنگ و فولاد، جامعه اقتصادی اروپا و جامعه انرژی اتمی اروپا بودند، که حاصل معاهده پاریس (1952) و قرارداد رم (1958) بودند. پس از آن معاهده بروکسل (1965)، سند واحد اروپایی (1985) و معاهده ماستریش گام هایی رو به جلو در تاریخ همگرایی اتحادیه اروپا بوده و به عنوان معاهدات اساسی اتحادیه اروپا محسوب می گردند. این پژوهش به روش تحقیق مبتنی بر اسناد و مدارک دست اول و با استفاده از پژوهش های سایر محققین تدوین شده و درصدد است به این سئوال که سیستم معاهداتی چه نقشی در فرآیند شکل گیری اتحادیه اروپا و انعقاد پیمان ماستریش داشته است، پاسخ دهد.
سیف الله دانشی زاده مسعود مرادی
در قرن بیستم، وقوع دو جنگ جهانی، قاره اروپا را به مکانی ناامن و بی ثبات تبدیل کرد که این خود زمینه ساز حضور و مداخله قدرت های فرامنطقه ای همچون امریکا شد. بعد از جنگ جهانی دوم نیز تهدید شوروی، اروپا به ویژه اروپای غربی را در معرض بی ثباتی و ناامنی قرار داد که این نیز سبب مداخله عملی امریکا در اروپا و در قالب ناتو گردید. طبیعی بود که بر خلاف گذشته، این وضعیت باعث کم شدن وزنه کشورهای اروپایی در معادلات جهانی شود؛ بنابراین ضرورت رسیدن به منزلت سابق از یک طرف و بی اعتمادی به امریکا از سوی دیگر، باعث شد که کشورهای اروپای غربی، نه تنها همگرایی در بُعد اقتصادی را دنبال کنند، بلکه تلاش کنند تا به همکاری و همگرایی در امور دفاعی و امنیتی نیز برسند. قسمتی از این تلاش کشورهای اروپایی به دوران جنگ سرد بر می گردد. در این تلاش ها هر چند عامل بی اعتمادی به امریکا وجود داشت، اما به دلیل نیازی که به توانایی امریکا برای مقابله برای شوروی وجود داشت، این عامل چندان برجسته نبود. با پایان یافتن جنگ سرد، کشورهای عضو اتحادیه اروپا به توانایی استقلال عمل بیشتری نسبت به دوران جنگ سرد رسیدند؛ زیرا فروپاشی شوروی نیاز کشورهای اروپایی را به حداقل رساند و تا اندازه ای زیادی به وابستگی ها پایان داد؛ بنابراین دولت های عضو اتحادیه اروپا با انجام تلاش های جدی برای حصول سیاست دفاعی و امنیتی مستقل از امریکا، بی اعتمادی خود به این کشور را نشان دادند. همگرایی در بُعد دفاعی و امنیتی پس از جنگ سرد به نتیجه منجر شد و اتحادیه اروپا نه تنها توانست همگرایی اقتصادی خود را ادامه دهد و اتحادیه را به سمت شرق و جنوب قاره اروپا گسترش دهد، بلکه موفق به ایجاد سیاست دفاعی و امنیتی اروپایی شد که خود گام مهمی در تبدیل کردن این اتحادیه، به بازیگری تأثیر گذار در امور دفاعی و امنیتی بود. فرایند رسیدن به سیاست دفاعی و امنیتی مستقل، فرایندی تدریجی و تکاملی بود که از طریق نشست های متنوع اعضای اتحادیه و توافق ها و نتایج حاصل از آن نشست ها تداوم می یافت و هنوز ادامه دارد. این پژوهش به روش تحقیق تاریخی مبتنی بر اسناد و مدارک دست اول و با استفاده از پژوهش های سایر محققین تدوین شده و درصدد است به سوال محوری نقش پیمان های دفاعی و تغییر ساختارهای نهادی حاصل از آنها در فرآیند شکل گیری اتحادیه اروپا چه نقشی داشته است، پاسخ دهد.
زینب مختاری حمید حاجیان پور
خلیج فارس همواره یکی از گذرگاههای پراهمیت تجاری در طول تاریخ ایران محسوب شده است که از طریق آن، ایران با آبهای آزاد جهان ارتباط می یافت. همزمان با روی کار آمدن دولت صفویه در ایران، برای اولین بار پرتغالی ها به عنوان اولین کشور استعمارگر اروپایی وارد خلیج فارس شدند. آنها با ایجاد دژهایی در برخی نقاط خلیج فارس بویژه جزیره هرموز، بخشی از امور تجاری و سیاسی خلیج فارس را در اختیار خود گرفتند. برخورد شاهان صفوی با پرتغالی ها، دو جنبه متضاد داشت؛ از یک طرف آنها را بیگانگانی می دانستند که حضورشان در خلیج فارس به سختی تحمل می شد و از طرف دیگر، به خاطر درگیری با ترکان عثمانی مجبور بودند دوستی آنها را جلب کنند. این سیاست تا نیمه اول حکومت شاه عباس اول ادامه یافت. در نیمه دوم حکومت شاه عباس اول، دولت ایران توجه بیشتری به مسیر تجاری خلیج فارس کرد. از این رو، پرتغالی ها را شکست داد و بر امور سیاسی و تجاری خلیج فارس، تسلط پیدا کرد و با در نظر گرفتن منافع ایران، با شرکتهای هند شرقی هلند و انگلستان که برای اولین بار در این دوره، وارد خلیج فارس شدند، ارتباط برقرار کرد. به این ترتیب ایران در اواخر دوره شاه عباس اول، توانست امور سیاسی و تجاری خلیج فارس را تحت فرمان خود درآورد.در نیمه دوم حکومت صفویه کم کم به علت ضعف ساختاری حکومت، شرکت های بازرگانی خارجی فعال در خلیج فارس به صورت نیروهای شبه استعماری درآمدند و سعی کردند به همراه تسلط بازرگانی بر منطقه، تسلط سیاسی خود را نیز در سواحل خلیج فارس تثبیت کنند ،اما با هجوم افغانها و سقوط حکومت صفوی طرحهای آنان نیز تا حد زیادی ناکام ماند.
جمشید روستا سید ابوالقاسم فروزانی
دولت سلاجقه روم در حدود سال 470ه.ق و با همت یکی از بزرگان خاندان سلجوقی با نام سلیمان بن قتلمش تأسیس گردید. وی با حمله به مرزهای امپراطوری بیزانس توانست شهرهای مهمی مانند قونیه و ازنیق را به تصرف درآورده و یک دولت قدرتمند را در سرزمین آناتولی(آسیای صغیر)، بنیان نهد. دولتی که تا سال 708ه.ق یعنی نزدیک به دو سده و نیم پس از وی نیز دوام یافت. رساله ی حاضر بر آن است تا در گام نخست از چگونگی ورود ترکمانان سلجوقی به سرزمین آناتولی و ایجاد دولت سلاجقه روم سخن به میان آورده و در دومین گام اوضاع سیاسی حاکمیت این دولت از آغاز شکل گیری و درگیری های میان سلاطین آن با رقبایی مسلمان مانند آل دانشمند (دانشمندیان)، آل ارتق (ارتقیه)، سلجوقیان شام، سلجوقیان عراق و دشمنانی غیرمسلمان مانند بیزانس، ارامنه و به ویژه جنگجویان صلیبی را مورد تحلیل و تبیین قرار دهد. سومین و اصلی ترین گام، سخن از وضعیت فکری و فرهنگی قلمرو دولت سلاجقه روم و دوره های رکود و رونق این اوضاع است. درگیری های اولیه دولت سلاجقه روم با رقبا و دشمنان یاد شده تا به حدی بود که حکمرانان سلجوقی روم را از پرداختن به امور فرهنگی مناطق تحت قلمروشان بازمی داشت. اما پس از گذشت یکصد سال از تأسیس دولت سلجوقیان روم، یعنی در زمان سلطنت سلطان قلیچ ارسلان دوم، به دنبال یک واقعهء مهم، ثباتی نسبی ایجاد گردید که این ثبات، فرصت لازم را برای پرداختن به امور فرهنگی فراهم ساخت. این واقعهء مهم، نبرد سهمگین میریوکیفالون بود، که طی آن سلطان قلیچ ارسلان دوم توانست سپاه امپراطور بیزانس، مانوئل کمننوس(مانوئل اول) را به سختی در هم بکوبد. پیروزی سلطان در این نبرد آغازی بر روند اعتلای فرهنگی دولت سلجوقیان روم بود. تقریباً سه دهه پس از مرگ قلیچ ارسلان دوم هجوم مغول به سرزمین ایران صورت گرفت. اگرچه هجوم خانمان برانداز مغول، ویرانی ها، کشتار و عقب ماندگی-های بسیاری را برای سرزمین ایران داشت اما همین موضوع، یکی از عوامل اصلی اعتلای فرهنگی قلمرو سلجوقیان روم گردید. زیرا این حملات ویرانگر سبب گردید بسیاری از شعرا، ادبا، وزرا، عرفا و به طور کلی اندیشمندان ایران، وطن خود را ترک گفته و راه سرزمین هایی مانند هند و آسیای صغیر را در پیش گیرند.
سمیه روستایی سیدابوالقاسم فروزانی
پایان نامه حاضر بر آن است تا با تأملی دقیق در اوضاع مذهبی دوران حکومت خوارزمشاهیان در گام نخست این اوضاع را به طور کامل از ابتدای شکل گیری دولت مذکور تا زمان سرنگونی آن مورد بحث و مداقه قرار دهد. در دومین گام نیز تأثیر و تأثرات این اوضاع را بر رویکرد سیاسی خوارزمشاهیان و روابط آنان با دولت های همجوارشان و به ویژه خلافت عباسی مورد تحلیل و تبیین قرار دهد. نگارنده، در فصل اول (کلیات) پس از بیان کلیات پژوهش، یعنی مواردی همچون طرح مسأله، فرضیه و اهمیت و هدف تحقیق، شرحی کامل در باب منابع تحقیق آورده است. در فصل دوم از جغرافیای تاریخی منطقه خوارزم سخن به میان آورده و مخاطب را با حدود و ثغور این سرزمین، وضعیت آب و هوا و ناهمواریهای آن و دولت هایی که طی تاریخ در این منطقه حاکمیت داشته اند آشنا می سازد. فصل سوم از چگونگی شکل گیری دولت خوارزمشاهیان سخن به میان آورده و حوادث مهم سیاسی دوران حاکمیت آنان را بیان می دارد. در فصل چهارم از اوضاع مذهبی سرزمین خوارزم قبل از روی کار آمدن دولت خوارزمشاهیان انوشتگینی در اواخر قرن پنجم ه.ق سخن به میان آمده و در فصل پنجم، این روند در دوران حاکمیت خوارزمشاهیان انوشتگینی به طور دقیق مورد بررسی قرار گرفته است. طی این فصل مشخص می گردد که سلاطین خوارزمشاهی اولاً جهت ایجاد یک دولت مستقل و قدرتمند و ثانیاً جهت مقابله با توطئه های روزافزون خلفای عباسی، بر آن شدند تا با حمایت از فرق مذهبی مورد تأیید خود یعنی معتزله و تشیع؛ و استقبال از بزرگان و دانشمندان این فرق مذهبی در دربار خویش، به یک دگرگونی چشمگیر مذهبی در قلمروشان اقدام کنند. از همین رو این سلسله، با توجه به سیاست حمایت از معتزله و شیعه فرصت تاریخی و بستر مناسبی برای مکتب اعتزال و علویان در خوارزم، خاصه برای نفوذ آنان در ساختار قدرت و مناصب اداری و تشکیلات دیوانی فراهم کرد. اما خلیفه عباسی نیز همین حربه را علیه دولت خوارزمشاهیان بکار گرفت و از فرق شیعه حمایت نمود. در ادامه همین فصل، پیامدهای کشاکش های مذهبی نیز به طور مفصل مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
اکبر حکیمی پور سید ابوالقاسم فروزانی
ساختار سیاسی حاکم بر ایرانِ سده ی چهارم هجری به میزان نسبتاً زیادی متأثر از دستگاه خلافت عبّاسی بود. از طرفی هر یک از قطب های صاحب قدرت در این دوره ناچار بودند علاوه بر صرف هزینه های فراوان در جهت تقویت خود و تضعیف رقبا، در رقابتی برای کسب مشروعیت از دستگاه خلافت بغداد نیز شرکت کنند. این رویکرد در میان حکومت های سده ی یاد شده، که نتیجه ای جز تجزیه ی قدرت سیاسی و گستره جغرافیایی ایران به دنبال نداشت، زمینه ساز روی کار آمدن دیگر خاندان های قدرت طلب و جویای نام نیز شد. سلسله ی آل زیار به پرچمداری مرداویج، در چنین شرایطی وارد عرصه ی مناسبات و منازعات سیاسی– نظامی قرن چهارم هجری گشت و توانست با بهره برداری به موقع از تشتّت اوضاع و تنش فراوان میان حکومت های آل سامان و علویان طبرستان، جای پایی برای خود باز نماید. پس از فروپاشی قدرت متمرکز علویان توسط اسفار بن شیرویه(سردار سپاه سامانیان) فرصتی مناسب برای اعلام موجودیت آل زیار در صحنه ی رقابت قدرت های این عصر فراهم شد. بنابراین تشکیل سلسله آل زیار را می توان آغازی بر فعالیت های سیاسی، نظامی و فرهنگی خاندان های ساکن در نواحی پر باران جنوب دریای خزر در برابر عبّاسیان و دیگر حکومت های برتر این برهه زمانی دانست. حرکتی که توسط آل زیار شروع شد و بوسیله آل بویه به اوج رسید. به عبارتی مردم ساکنِ مناطق شمالی ایران در ادامه روند تلاش ایرانیان برای رهایی از سلطه ی عبّاسیان، دو نیروی تازه نفس (زیاری – بویهی) را به تاریخ شناساندند. اگرچه حکومت آل زیار در ابتدا با برخورداری از انسجام و نظم فراوان و تدابیر هوشمندانه ی بنیانگذار خود، به عنوان یک حکومت توانمند ایرانی و به مثابه زنگ خطری برای دستگاه خلافت عبّاسی اعلام موجودیت کرد امّا در ادامه نتوانست اقتدار اوّلیه خود را حفظ نماید. زیاریان همچنین در برخورد با سلسله های نیرومند عصر خود، سامانیان، آل بویه و غزنویان، روز به روز ضعیف تر و محدودتر شدند. به گونه ای که از اواسط سده ی پنجم هجری به یک امارت کوچک محلّی و تابع سلاطین وقت(غزنویان و سپس سلاجقه) تبدیل شده، و دیگر نتوانستند مناسباتی در خور توجّه با دستگاه خلافت و سایر حکومت ها برقرار نمایند. پایان نامه حاضر ضمن بررسی چرایی و چگونگی ظهور سلسله ی آل زیار در فضای سیاسی، نظامی و فرهنگی ایران در قرن چهارم هجری، مناسبات این حکومت را با دستگاه خلافت بغداد و حکومت های سامانیان، آل بویه، آل سلّار و غزنویان را مشخص
هادی پیروزان ابوالقاسم فروزانی
پس از تشکیل دولت سامانیان در قرن سوم هجری، افق تازه ای از توجه و پرداختن به علوم در ایران آغاز شد. این رویکرد بدون وقفه در طول تمامی دوره سامانی، تداوم یافت و عصری را رقم زد که از آن تعبیر به عصر رنسانس اسلامی می شود. عالمان و اندیشمندان در قلمرو آل سامان به تألیف و تدوین کتب در حوزه های مختلف علوم عقلی و نقلی پرداخته و شهرهای مختلف ماوراءالنهر و خراسان به ویژه بخارا و نیشابور مأمنی، برای دانشمندان در علوم گردید. این پژوهش سعی دارد با روش تاریخی و با تکیه بر منابع اصلی و پژوهشی، در ابتدا به جغرافیای تاریخی ماوراءالنهر و تاریخ سیاسی سامانیان به طور مختصر بپردازد و در ادامه به وضعیت و جایگاه علوم در دو حوزه عقلی و نقلی اشاره کرده و تلاش نماید علاوه بر معرفی شخصیت های برجسته علمی، نوآوری ها و مسائل اصلی و مطرح در هر یک از این دو حوزه را مورد بررسی قرار دهد. مسئله ای که در مورد دلایل رواج و گسترش علم در دوره سامانی مطرح است، این است که چرا و تحت چه شرایطی، تاریخ علم، شاهد رشد و گسترش بی سابقه علوم( بویژه علوم عقلی) در این دوره می باشد. در پاسخ به این سوال و به جهت ماهیت تبیینی آن، سعی شده که علاوه بر تکیه بر منابع تاریخی، با ورود به حوزه جامعه شناسی علم و مدد گرفتن از رویکردهای مطرح در این حوزه به تبیین و توضیح مسئله پرداخته شود و دلایل رشد علم در دوره سامانی را متأثر از ابعاد اجتماعی که شامل حوزه های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی می باشد، مورد بررسی و مداقه قرار دهد. بر اساس یافته های تحقیق، ساختار فرهنگی جامعه ایران عصر سامانی سخت متأثر از منش مداراگرایانه شعوبیه اهل تسویه است. شعوبیه با کنار هم قرار دادن نگاه معرفتی از تاریخ باستانی ایران و رویکرد و منظر جهان وطنی و کلی گرایانه ی اسلام نبوی توانستند انقلابی عظیم در رشد و گسترش علوم ایجاد کنند. الگوی ترکیبی علوم در دوره اسلامی نیز متأثر از همین نوع نگاه و منش بوده است. سیاست های کلی ساختار اقتصادی و سیاسی نیز به دنبال رسیدن به همین آرمان مداراگرایانه پی ریزی شده بود.
زینب امیری فاطمه جان احمدی
در دوران پیش از اسلام قبایلی چند از عرب جنوب، نواحی یمن و جنوب حجاز را رها کرده و به شام کوچ کرده بودند. رهبری آنها در دست قبیله ی بنی کلب بود. در برابر اینان، قبایل دیگر از عرب شمال تحت رهبری قبیله ی قیس نیز در این ناحیه سکونت کردند و در طول زمان این دو گروه به صورت دو حزب رقیب درآمدند. معاویه طی یک پیوند سیاسی دختری از کلبیان را به همسری گرفت و فرزندش یزید را ولیعهد خود ساخت. کمکم عده دیگری از طوایف یمن و مضر به واسطه ی پول نزد معاویه آمدند. کلبی ها در وفاداری به خاندان معاویه ثابت ماندند. چون یزید درگذشت، قیسیان معاویه ی دوم را به خلافت نپذیرفتند و زبیر را به خلافت برگزیدند. کلبیان در مرج راهط بر رقبای خویش پیروز شدند و مروان به خلافت رسید. جنگ مرج راهط دلیلی بر پراکندگی وحدت صفوف عرب ها و شعله ور شدن تعصبات میان قبایل عربی به حساب می آید. عبدالملک بن مروان در سپردن مناصب حکومتی به قبایل قیسی و یمانی نوعی موازنه برقرار کرد. بعد از آن هر گاه خلیفه ی جدیدی روی کار می آمد یکی از دو طایفه قیسی و یمانی را به خود نزدیک می کرد و دیگری را کنار می گذاشت. ولید با قیسیان ساخت، برادر ولید، سلیمان امتیازاتی به کلبیان داد. عمر بن عبدالعزیز جانب هیچ کدام از دو دسته قبائل را نگرفت، بلکه برعکس برای همزیستی دو گرایش تلاش کرد، در دوران وی فتنه هائی که نزدیک بود دولت اموی را از میان بردارد آرام شد. یزید دوم جانب قیسیان را گرفت. همینکه ولید بن یزید کشته شد، قبیل? قیس که دائی های او بودند به خونخواهی او برخاستند و محمد بن مروان، آخرین خلیفه-ی اموی برای استحکام کار خود بنام خونخواهی یزید، با قبیله ی قیس همراه گشت و سایر قبایل مضر نیز با قیس متحد شدند، یمنی ها بکمک عباسیان قیام کردند و کار امویان پایان یافت
مریم شیپری عبدالرسول خیراندیش
خلیج فارس اصلی ترین راه ارتباط ایران با جهان به شمارمی آید و همواره تحولات جهانی بر آن تاثیر داشته است. در سال 1869 م./1286 ه.ق پس از سال ها تلاش کانال سوئز، دریای سرخ و مدیترانه را به هم متصل کرد. با باز شدن این آب راه مسیر قدیمی بین آسیا، آفریقا و اروپا از طریق برزخ سوئز رونقی دوباره یافت.هم زمان با افتتاح کانال سوئز استفاده از کشتی های بخار که سریعتر و بزرگتر ودارای سکانی بهتر بودند نیز رواج یافت و تجارت از مسیر دریاها ر متحول ساختند. همه ی این تغییرات بر تجارت ایران از مسیر خلیج فارس تاثیر داشت. هر چند در ایران آن زمان کسی به درستی از گشایش این کانال مطلع نشد. در این تحقیق برای شناخت چنین تغییراتی ابتدا نگاهی کوتاه به شرایط ایران در دوره مورد بررسی انداخته شد و سپس راه های تجاری داخلی و خارجی مورد مطالعه قرار گرفتند. پس از آن چهار بندر مطرح این دوره، بوشهر، بندر عباس، لنگه و خرمشهر از بعد تحولات شهری و رشد تجاری با در نظر گرفتن ورود و خروج کشتی های تجاری از نظر تعداد و توناژ مطالعه شدند و در بخش دیگری تعدادی از کالاهای کشاورزی یا صنعتی که در این مسیر تجاری ترانزیت می شدند، مورد بررسی قرار گرفتند. مطابق بررسی ها به روش کلیو متری کانال سوئز و بهره گیری ازکشتی های بخار به طور مستقیم و غیر مستقیم بر تجارت ایران در چند جهت تاثیر داشته است. نخست آن که حجم کالاهایی که به بنادر ایران وارد می شدند چند برابر شده است که به دنبال آن تغییرات عمده ای در بازارهای داخلی و همچنین تحولات مهمی در بنادر جنوبی پدید آمد. با گذشت زمان اهمیت بنادری که به بازارهای داخلی دسترسی بهتری داشتند مشخص تر شد چنانکه بندر خرمشهر بعد از افتتاح راه آبی کارون که تحت تاثیر کانال سوئز بود علاوه بر این که خود رشد بسیار زیادی داشت بر سایر بنادر نیز به تدریج برتری یافت. راههای تجارت داخلی گسترده تر شدند و اصفهان به عنوان بازار مرکزی کشور اهمیت دوچندانی یافت.از نظر کالاهای صادراتی نیز تغییرات عمده ای در تولیدات کشاورزی و صنعتی ایران رخ داد که تحت تاثیر غیر مستقیم کانال سوئز بود. مشتریان و فروشندگان اصلی تجارت ایران در این دوره تغییر عمده ای کرد و کشورهای دیگر اروپایی به جز از بریتانیا نیز وارد بازار ایران شدند و از نقش بازار هندوستان که تا پیش از افتتاح کانال سوئز اصلی ترین بازار خارجی ایران بود کاسته شد. برخلاف میل بریتانیا روسیه به خلیج فارس راه یافت و آلمان قدم به عرصه تجاری این دریا گذاشت.
محدثه اسماعیلی عبدالرسول خیراندیش
قرن هفتم یادآور حمله ویرانگر مغولان به ایران است. واقعه ای که تبعات ویرانگر آن تا سالها و قرن ها بر این کشور سایه افکنده است. آنچه در این میان قابل توجه است، علت یورش تاتاران به ایران است. مورخین ایرانی هم عصر چِنگیز خان همگی کشتار و قتل عام کاروان مغولی در اترار را دلیل خشم ویرانگر چِنگیز دانسته اند. پژوهشگرانِ خارجی دلائل متعدد و جدیدی را بیان می کنند ولی به طور کلی می توان گفت تاکنون تحقیق جامع، کامل و به دور از تعصبی انجام نشده است. این رساله در نظر دارد در خصوص نقش شخصیت چِنگیز خان مغول به عنوان سرسلسه و عامل این یورش ویرانگر، تحقیق جامع تری انجام دهد، و در نتیجه شخصیت و محیط و نشو و نمای او را در این واقعه موثرتر بداند و با توجه منابع اصلی قرون 7، 8 و 9 دلیل قابل قبول تری برای علّت این یورش ها بیان کند. همچنین دلایل و عواملی که در حمله و پیروزی مغولان از یک سو و از سوی دیگر شکست دولت خوارزمشاهی موثر بوده است را، بازشناسی کند.
محمود ذکاوت شکرالله خاکرند
دوره ی پهلوی اول به عنوان نقطه ی عطفی در آوردگاهِ «سنت» و «تجدد»، در تاریخ جوامع اسلامی و تاریخ ایران حائز اهمیت است. در این دوره «دولت» مهم ترین نمود «قدرت» بود و با تسلطی که بر منابع و امکانات مختلفِ سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی داشت در پی به ثمر رساندن اهداف و برنامه های خود در «حیات اجتماعی» بود. به بیان دیگر «گفتمان قدرت» در صدد تحمیل «هویت» مورد نظر خود بر «جامعه» بود. در این میان، آن بخش از جامعه که چنین «هویت»ی را بر نمی تابیدند، در قالب «جریان های ناسازگار»، مقابل «هویتِ» تحمیل شده از طرف «قدرت»، «مقاومت» می کردند. «جریان های ناسازگار» در این دوره از این قرار بودند؛ «جریان ناسازگار مذهبی(اسلامی)» و «جریان روشنفکری ناسازگار» که جریان اخیر به دو شاخه ی اصلی یعنی «جریان ناسازگار لیبرال» و «جریان ناسازگار چپ» تقسیم می شد. «ناسازگاری» و «مقاومتِ» جریان های اجتماعی مورد نظر در سطوح مختلفی(مقاومت منفعلانه، مقاومت پنهان، مقاومت چالشی و مقاومت سخت) پدیدار شد. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با بررسی «جریان های ناسازگار»، میزان «مقاومتِ» آن ها و موفقیت شان در خنثی سازیِ «هویت» مورد نظر «گفتمان قدرت» را مشخص می کند، و سرانجام نتیجه می گیرد که با وجود حکومت استبداد پهلوی اول و به نسبت فضای اجتماعی-سیاسی وقت، «جریان های اجتماعی ناسازگار» فعال بوده و «جریان های ناسازگار مذهبی» نقش تعیین کننده ای در مقاومت علیه هویتِ «گفتمان قدرت» داشته است.
منیژه محجوبی حمید حاجیان پور
این پژوهش در پی یافته هایی برای این پرسش است که ویژگی های نظام آموزشی فارس در دوره ناصری و مظفری چگونه بوده است؟ و چه عواملی در تحول و تغییر مدارس استان فارس نقش داشته اند؟ در بررسی موضوعی مدارس، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و اسناد و مصاحبه، یافته های این پژوهش حاکی از آن است که تعلیم و تربیت تا دوران سلطنت ناصرالدین شاه، در قالب و شکل مکتب خانه ها بوده است، در اثر ارتباط با جهان غرب از طریق اعزام دانشجو به خارج، سفر شاهان قاجار به خارج از کشور و عوامل دیگر، زمینه ایجاد و تاسیس مدارس به شیوه نوین به وجود آمد. در دوران ناصری و مظفری که مصادف با تحولات عمده در سراسر جهان بود، این تحولات در ایران با تاسیس دارالفنون آغاز گردید. نظام آموزشی نوین از آغاز تا واپسین روزهای سلطنت قاجاریه مراحلی را طی نمود و در نهایت منجر به تاسیس مدارس در شهرهای مختلف کشور شد. در استان فارس نیز تحول نظام آموزشی با تاسیس مدرسه سعادت بوشهر آغاز گردید و با تلاش و از خود گذشتگی پیشروان فرهنگ جدید، راه آن هموار شد. مدارس مختلفی در دوران ناصری و مظفری تاسیس گردید که گاه دنباله رو مدارس دوران های قبل بودند و گاه به سبک و سیاق روش نوین آموزشی تاسیس شدند. در مجموع می توان گفت آموزش نوین، در دوران قاجار پایه گذاری شد و در سال های پایانی سلطنت قاجار توسعه و وسعت بیشتری یافت و زمینه ساز آموزش و پرورش فعلی جامعه ایران کنونی گردید.
نسرین استواری سید ابوالقاسم فروزانی
غزنویان مردمانی ترک نژاد از ناحیه ترکستان فرارود بودند . سردمداران این سلسله در شمار بندگانی به حساب می آمدند که بر اثر ابراز لیافت در دستگاه امیران سامانی ترقی نموده و به مناصب بالای لشکری و کشوری دست یافتند . شالوده تاسیس دولت غزنوی در سال 351 ق . به دست آلبتگین ، یکی از دولتمردان شورشی آل سامان ، در غزنه بنیان نهاده شد . اما اهمیت سیاسی این اقدام چهارده سال بعد با جلوس سبکتگین ، که از بندگان لایق آلبتگین بود آشکار گردید و با انقراض سامانیان و دستیابی سلطان محمود غزنوی بر خراسان و دست اندازی وی بر سرزمین های تحت سیطره دیگر حکومت های محلی ایران ، سلسله غزنوی به عنوان تنها یکه تاز قدرت در پهنه ی وسیع سرزمین ایران ، مسئولیت خطیر حراست از فرهنگ و سنت های کهن ایرانی را بر عهده گرفت . رویداد مهم و مرتبط دیگری که نقش این دودمان را در تاریخ سیاسی ایران ممتاز و متمایز می سازد ؛ آغاز پیشروی سلاطین غزنوی به سمت مرزهای هندوستان بود . این امر از آنجا که ترکان غزنوی خود در فرهنگ غنی و پر مایه ی ایرانی مستحیل گشته ، و دربارشان سرشار از صاحب منصبان ، علما و هنرمندان ایرانی بود ؛ می توانست نقطه ی عطفی در استحکام هر چه بیشتر پیوندهای دیرینه ی میان ایران و شبه قاره ی هند گردد . در این میان عنصر جدیدی که در مراودات میان این دو کشور نقش تعیین کننده ای ایفا کرد ، دین مبین اسلام بود . پس از آنکه سبکتگین باب فتوحات در هند را گشود ، سلطان محمود غزنوی به عنوان سلطان غازی در جهاد با هندوان ، گوی سبقت از دیگران ربود . پس از آن سنت جهاد با کفار تا زمان آخرین سلاطین غزنوی ، که پس از شکست دندانقان در برابر سلاجقه و سپس غوریان ، بر متصرفات خود در هند به مرکزیت لاهور فرمان می راندند ، ادامه یافت . دوره دوم حکومت غزنوی ، به جهت از دست رفتن ولایات ایرانی امپراطوری و معطوف شدن توجه سلاطین غزنه بر متصرفات هندی ، از اهمیت بسیاری برخوردار است . در همین زمان است که حجم تاثیرات فرهنگی ، هنری و مذهبی ایران بر هندوستان به چندین برابر افزایش یافته و چنان نهادینه گی عمیقی صورت پذیرفت که این تاثیرات در تمام حکومت های بعدی هندوستان تا استقرار استعمار انگلیس و حتی پس از آن تا زمان حاضر برقرار و پایدار مانده است .
فرشته عزیزی مصطفی ندیم
چکیده مردم شناسی خوراکی های منطقه ی لارستان به کوشش فرشته عزیزی مردم شناسی شامل بخش های گوناگونی است که مردم شناسی خوراکی ها نیز یکی از شاخه های آن می باشد و شامل شیوه پخت غذا، اسباب و وسایل مربوط به پخت و هرچیز دیگری که مرتبط با آن باشد است. منطقه ی لارستان با واقع شدن در ناحیه ی گرم و خشک جنوب شرق استان فارس و نزدیکی به خلیج فارس و همچنین ارتباط با کشورهای این حوزه، دارای خوراکی هایی است که نسبت به دیگر شهرهای ایران متفاوت است. در این رساله آشپزخانه (مطبخ)، وسایل و ابزار مربوط به پخت بومی، انواع خوراکی های منطقه، خوراکی-های فراموش شده، شیوه پخت آنها، ادبیات شفاهی و باورهایی که در رابطه با خوراکی ها وجود دارد، توضیح داده شده است.
فرزانه زارع عبدالرسول خیراندیش
قدمت تاریخی و آوازه ی فرهنگ والا و نیز ادبیات دیرسال فارس با هاله ای از شهرت افسانه مانندش، از زمان-های بسیار دور برای جهانگردان و ماجراجویان جاذبه ی افسون کننده ای داشته است. به طوری که از هر سو سوداگران و کنجکاوان و جستجوگران را به این سرزمین دوست داشتنی می کشانده است. این افراد علاوه بر شرح اماکن تاریخی و باستانی فارس، به اعتقادات، آداب و رسوم، رفتارها و ویژگی های زندگی مردمان این منطقه نیز توجه کرده و ماحصل مسافرت خود را به صورت آثار ارزنده ای به یادگار گذاشته اند که در پژوهش های تاریخی این منطقه اهمیت بسیار دارد. در این میان، اعتقادات و باورهای عامیانه ی مردم از جایگاه ویژه ای نزد جهانگردان برخوردار بوده است. اعتقاداتی که بیانگر خصوصیات فرهنگی و اجتمایی مردمان این منطقه می باشد. هرچند این افراد در نقل باورها و اعتقادات عامیانه ی محلی سعی کرده اند نشان دهند که واقعیت را منعکس می کنند، با این حال تحت تأثیر بینش و نگرش خویش هستند. اما از آن جا که در خلال این آداب و باورهای عامیانه بخش بزرگی از فرهنگ مردم فارس مستتر است، لذا بر پایه ی همین گزارش هاست که می توان به نکات قابل توجهی درباره ی مسائل جغرافیایی، تاریخی، اعتقادات، رسوم و دیگر موضوعات اجتماعی و فرهنگی این منطقه دست یافت.
مظاهر تمیمی عظیم شه بخش
پیروزی انقلاب اسلامی ایران یک تحول مهم در جهان کنونی به شمار می رود که بسیاری از معادلات بین المللی را بر هم زد. ایران به عنوان ژاندارم منطقه خارومیانه و متحد غرب در دوره ی پهلوی محسوب می شد که پس از پیروزی انقلاب اسلامی دیگر این سیاست توسط مسئولان جمهوری اسلامی اجرا نمی شد، بلکه به عنوان یک حکومت مذهبی و حامی و پشتیبان نهضت ها و جنبش های آزادی بخش در جهان محسوب می شد که در صدد گسترش تشیع در خاورمیانه می باشد و همین امر باعث شد تا کشورهای این منطقه به دو گروه مخالف و موافق سیاست های حکومت اسلامی تبدیل شوند. پس از پیروزی انقلاب، دولت موقت با برچیدن پایگاههای شنود آمریکا در شمال کشور و اخراج مستشاران نظامی آمریکایی موضع گیری خود را نسبت به بلوک شرق ه روشن ساخت. تصرف سفارت آمریکا در ایران توسط دانشجویان پیرو خط امام شوروی را به سیاست های حکومت جدید ایران به شرق امیدوار ساخت و به این حکومت به دیده ی مثبت نگاه می کرد، ولی نگران حمایت های ایران از مردم مسلمان افغانستان و جمهوری های مسلمان نشین جنوب شوروی در برابر گسترش نفوذ شوروی بود. از طرف دیگر آمریکا نسبت به انقلاب مردم ایران اعتمادی نداشت ولی از ترس این که فشار زیاد بر ایران باعث تنفر شدید ایران نسبت به غرب شده و در دامن شوروی بیفتد، در بعضی موارد نسبت به ایران سیاست های محتاطانه ای در پیش می گرفت. جبهه گیری آمریکا و شوروی در قبال انقلاب اسلامی ایران و نیز همکاری بعضی از قدرتهای غربی در افشای ماهیت گروههای چپ حکایت از تداوم جنگ سرد در منطقه داشت.
زینب ناصری لیراوی عبدالرسول خیراندیش
خلیج فارس به عنوان یکی از آبراهای مهم بین المللی همواره مورد توجه قدرت های محلی، منطقه ای و جهانی بوده است. و به همین جهت در طول تاریخ، در مجاورت این دریای پهناور سکونتگاه های تجاری و نظامی مهمی از جمله جزیره خارگ شکل گرفته است. خارگ به عنوان یکی از جزائر مهم شمالی خلیج فارس، تاریخی پرفراز و نشیب دارد. این تاریخ چند هزارساله اکنون به دوره صنعت نفت رسیده است. بنابراین می توان تاریخ خارگ را به دو دوره سنتی و صنعتی تقسیم نمود. در یک مقطع زمانی از دوره زندیه تا قاجاریه خارگ به عنوان یک جزیره با مزایای مهم اقتصادی و نظامی پدیدار می شود و در دوره بعد در زمان سلطنت پهلوی دوم، با کشف نفت در منطقه فلات قاره خلیج فارس، به عنوان یک قطب صنعتی در خلیج فارس با ابعاد محلی، ملی، منطقه ای و جهانی از نظر انرژی و دریانوردی و اقتصاد مبدل گردید. با ورود صنعت جدید تحولات شگرفی در روند زندگی مردمان خارگ ایجاد شد. که سه بُعد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را در بر می گیرد.در این رساله سعی بر آن است که با نگاهی به گذشته و تاریخ جزیره خارگ، روند صنعتی شدن این جزیره بررسی شود و در ادامه، نقش این جزیره طی حمله کشور عراق بر ضد دولت ایران در منطقه خلیج فارس مورد بازبینی قرار گیرد.
زهرا محمودی عبدالرسول خیراندیش
شهر زرقان¬دردامنه¬ی کوه¬زرقان، میانه¬ی راه¬شیراز به¬تخت¬جمشید و اصفهان، به¬علت¬موقعیت جغرافیایی و نزدیکی¬به¬شیراز مرکز استان¬فارس،¬ از نظر اقتصادی¬و ارتباطی¬واجد اهمیت¬و¬ از شرایط¬خاصی¬برای¬اقامت¬و استراحت¬مسافران¬و کاروان¬ها برخوردار بوده¬است. تعدادی¬از سفرنامه نویسانی¬که¬در دوره¬قاجار از این¬شهر عبورکردند مطالب¬و خاطراتی¬درباره¬آن به¬روی¬کاغذ آورده¬اند. اغلب¬سیاحان¬خارجی، اوضاع¬طبیعی، مشخصات-جغرافیایی و ویژگی¬فرهنگی مردم¬منطقه را توصیف¬کرده¬اند. کوهستان¬عظیم¬زرقان، خانه¬های خشت¬و گلی، میزان¬جمعیّت، اراضی¬حاصلخیز، کاروان¬سرای¬بزرگ¬آن¬جا و راه¬کوهستانی¬و سنگلاخی¬زرقان به¬شیراز مورد توجه-همه¬آن¬ها قرار گرفته¬است. بعضی¬از آن¬ها به¬توصیف¬ظاهر و قیافه، لباس¬ها و نگاه¬کنجکاو مردم¬زرقان¬پرداخته¬اند وبه¬چارواداری، شغل¬اصلی و مشهور افراد منطقه¬اشاره¬کرده¬اند. سفرنامه¬نویسان¬ایرانی¬درباره¬زرقان مطالب¬مفصّل-تری¬به¬رشته¬تحریر درآورده¬اند، به¬طوری¬که¬میزان¬جمعیّت، زراعت، باغ¬ها، نوع¬کشت¬محصول، ویژگی¬خانه¬ها، تعداد مساجد، امام¬زاده¬ها، کاروان¬سراها، چاپارخانه، چاه و قنات، مشاغل و حرفه¬های¬متداول، مذهب، شاعران و بزرگان و حتی¬آخوندها و ملاهای محله های مختلف¬را نام برده¬اند. از آن¬جا که اکنون جامعه¬سنتی و تاریخی¬زرقان در حال¬تغییر و فراموشی¬است وراه¬های ارتباطی¬جدید نیز آن¬را در معرض¬تغییرات¬بسیار قرار داده¬است و نیز منابع-اندکی دربارهتاریخ و گذشته¬آن¬وجود دارد، سفرنامه¬ها کتب¬باارزشی¬برای¬آگاهی¬از اوضاع¬جغرافیایی، اقتصادی، اجتماعی و سابقه¬فرهنگی، تمدن¬و آداب¬و رسوم¬زرقان¬می¬باشند. در این¬پژوهش¬حدود بیست¬و پنج¬مورد از سفرنامه¬های دورهقاجار ملاحظه¬و اطّلاعات آن¬ها مورد بررسی¬قرار گرفته¬و در چهار فصل¬تنظیم شده¬است
اسما ملکوتی مصطفی ندیم
پرداختن به وضعیت شهرها و استان های ایران، یکی از موضوعات مهم در بررسی های ایرانشناسی و تاریخی می باشد که طیف گسترده¬ و متنوعی از اطلاعات درباره ویژگی¬های تاریخی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، قومی و ... شهرها و مناطق مختلف را در بر می¬گیرد. با توجه به گستردگی این مرز و بوم و فراز و نشیب های مختلفی که در طول ادوار مختلف داشته است، جای جای ایران زمین از پیشینه¬ی تاریخی غنی و ویژه ای برخوردار است که بررسی آن کمک فراوانی به مطالعات ایرانشناسی خواهد کرد؛ در این میان، استان ایلام واقع در قسمت غربی ایران و هم مرز با کشور عراق، از جمله مکان¬هایی است که دوره های مختلف تاریخی را پشت سرگذاشته و بستر آمد و رفت اقوام گوناگونی بوده است؛ لذا مردمان این دیار در سه گروه قومی عمده کرد، لر و عرب جای می گیرند. البته ساختار ایلیاتی و عشایری آنها نیز از شاخصه های مهم شهری این استان است و هر طایفه ای منتسب به قومی خاص می باشد. تنوع ایلات در استان ایلام بسیار می باشد بگونه ای که امروزه ایلات در استان به یازده گروه اصلی تقسیم می شوند. از مسائل جالب دیگر در بررسی های قوم شناسی ساختار زندگی ایلیاتی های استان می باشد. و همینطور تنوع طوایف و تیره های ایلی، که در این رساله سعی شده است این موضوع نیز مدنظر قرار بگیرد. عوامل فرهنگی و چگونگی شکل گیری آنها، تأثیر این عوامل بر زندگی ایلیاتی ها، تأثیر مهاجرت ها بر شکل گیری قومیت های مختلف در استان، وابستگی فرهنگی و قومی مردمان ایلیاتی، ویژگی بارز و شاخص تیره ها و طوایف، از مسائل مورد بررسی در این تحقیق می باشد. باورها و اعتقادات خاص ایل ها و طوایف از زیر مجموعه های فرهنگی هر جامعه ای هستند و عوامل گوناگون چون شرایط زندگی، شرایط جمعی، نیازها، خواسته ها، شادی ها و... در شکل گیری و تداوم آنها نقش داشته است ودر این تحقیق ذیل بررسی های عوامل فرهنگی ایلیاتی ها ، اعتقادات آنها نیز آورده شده است. در این رساله سعی شده است تا با استفاده از منابع کتابخانه¬ای و انجام تحقیقات میدانی به بررسی ایلات و طوایف استان و پیشینه ی قومی آنها پرداخته شود. کلید واژه: ایلام، مهرجان قذق، صیمره، ایل، قوم، طایفه.
هدی طالبیان عبدالرسول خیراندیش
سرزمین ما ایران، به رغم وسعتش دارای تنوع آب و هوایی منحصر به فرد و زیبایی های شگفت انگیزی است که مطالعه و شناخت و از همه مهم تر معرفی و حفظ آن وظیفه هر ایرانی است. شهمیرزاد شهری کوچک در دل کویر با آب و هوایی متفاوت با همسایگان کویری خود، در 25 کیلومتری سمنان قرار دارد. شهری که به دلیل موقعیت جغرافیایی و کوچ فصلی بسیاری از ساکنانش در فصل زمستان، به لحاظ تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی متاثر از دو استان سمنان و مازندران بوده است. همین تأثیر موجب تلفیق آداب و رسوم و بطور کلی فرهنگی سکونت گاه های مناطق سردسیری و تا اندازه ای شمال دامنه های البرز شده است. در این رساله، محقق پس از بررسی کلیات پژوهش، جغرافیای شهمیرزاد را که بر فرهنگ آن تأثیر زیادی گذارده، مورد توجه قرار داده است. از دیگر موضوعات رساله تاریخ شهمیرزاد است. در بخش مردم شناسی فرهنگی، بررسی فرهنگ عامیانه از مهمترین بخش های رساله می باشد. و بالاخره در پایان محقق، بخشی را به معرفی آثار باستانی شهمیرزاد و مشاهیر این شهر اختصاص داده است. نکته آخر اینکه اینگونه بررسی مونوگرافی، راهگشای مهمی در شناخت فرهنگ یک منطقه و در مجموع فرهنگ ایرانی برای محققان بعدی است.
طیبه شجاعی مصطفی ندیم
چکیده فعالیت اجتماعی زنان در جامعه صیادی بوشهر به کوشش طیبه شجاعی در مناطق ساحلی و بنادر ایران، صیادی یکی از مشاغل مهم و رایج است. جامعه صیادی را افرادی تشکیل می دهند که در این شغل فعالیت دارند. در جامعه صیادی مردان برای صید ماهی به دریا می روند. این شیوه زندگی با دشواری های زیادی همراه است. برخی از صیدها بیش از یک روز به طول می انجامد و در صیدهای بزرگ گاه این سفر چند روز طول می کشد. اگرچه در این جامعه و در نزد صیادان، مردان نقش اصلی را ایفا می کنند اما در کنار آنها این زنان هستند که با فعالیت در امور خانه و امور اجتماعی نقش مهمی را ایفا می کنند. در این پایان نامه تاریخچه صید در استان بوشهر در دوران پیش از اسلام و دوره اسلامی مورد بررسی قرار می گیرد. صیادی در استان بوشهر چون سایر مناطق خلیج فارس قدمتی دیرینه دارد و بررسی این موضوع در این پژوهش ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش قصد داریم تا نقش ها و کارکردهای زنان در جامعه صیادی را مورد بررسی و توجه قرار دهیم. زنان این جامعه واسطه انتقال فرهنگ و باروری فرهنگ هستند. در امور خانه و تربیت فرزندان به فعالیت می پردازند و وظایف خانه داری خود را به بهترین نحو ارائه می کنند. با برگشت مرد صیاد از دریا، او لباس مرد را شسته و برای وی آرامشی فراهم می کند که لازمه زندگی یک مرد صیاد است. گاهی به کمک مرد صیاد پارگی تور را برطرف می کند و اموری از این دست را بی هیچ گونه چشم داشتی انجام می دهد. زن جنوب در طبخ غذاهای دریایی تبحر دارد که در فصلی به ذکر آن پرداخته می شود. گذشته از آن در امور اقتصادی و اجتماعی نیز فعال است و در جهت رفاه خانواده خود تلاش می کند. ساخت صنایع دستی و وارد شدن در اموری چون بسته بندی ماهی و میگو و شرکت در تعاونی ها نمونه ای از فعالیت این گونه زنان در فعالیت های اقتصادی و اجتماعی است. که به این موضوع در بطن پژوهش می پردازیم. از سویی به نحوه پوشش این زنان که نمودار اندیشه و فرهنگ آنان است در فصلی جداگانه سخن می گوییم و حضور وی در ادبیات داستانی را در فصلی دیگر شرح خواهیم داد. ادبیات داستانی، فعالیت این زنان و اعتقادات و باورهای آنان را به تصویر می-کشد. در پایان این پژوهش به نتیجه گیری پرداخته و به سوالات اولیه پژوهش پاسخ داده می شود تا چهره روشنی از این زنان را در جامعه صیادی به دست آوریم.
علیرضا احمدی مفرد حسین مفتخری
در این پژوهش نظام اداری (سیاسی، اقتصادی، مذهبی و امنیتی) شیراز در عهد ناصری مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر، ارائه ی تحلیلی از تغییرات اداری حاکم بر شهر شیراز در دوره ی ناصری است و بیان این مطلب که چگونه سیاست های حکومت به سوی ایجاد ساختار جدید به همراه توسعه ی شهرنشینی به تغییر نظام اداری شیراز منجرگردیده است. همچنین این مسأله بررسی می شود که در این مرحله ی گذر تاریخی چه سنت-های اداری تغییر کرده و چه سنتهایی تداوم یافته و این تغییرات تا چه میزان به ایجاد امنیت و ثبات در شهرها انجامیده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که منصوبین حکومتی (والی و وزیر) و قدرت های محلی (خاندان قوام، مشیرالملک و قشقایی ها) بازیگران اصلی عرصه ی نظام اداری شیراز در عهد ناصری بوده اند. در این پارادوکس قدرت، ترکیبی از شیوه ی تمرکز و عدم تمرکز اداری دیده می شود که اغلب با چانه زنی و بده بستان های پنهانی طرفین اعمال می شده است. همچنین این تحقیق در پی اثبات این موضوع است که عهد ناصری آخرین دوره ی نظام اداری سنتی در ایران است و پس از آن با انقلاب مشروطه فصل نوینی در نظام اداری ایران گشوده می شود.
فریده نیک بخت احمد فضلی نژاد
سرزمین ایران از دیرباز محل زندگی اقوام و گروه های مختلف با ادیان و عقاید مختلف بوده است که در دوره های متفاوت تاریخ این سرزمین، مناسبات متفاوتی با یکدیگر داشته اند. از جمله ی این گروه ها سادات بودند که به دلایل متفاوت از قرون اولیه ی اسلامی وارد ایران شدند. این گروه به دلیل وابستگی خانوادگی به پیامبراسلام(ص) مورد احترام مردم ایران قرار داشتند. اما هجوم قوم مغول در قرن هفتم هجری به ایران، بسیاری از روابط را تغییر داد و زندگی سادات نیز مانند سایر مردم ایران، وارد مرحله ی جدیدی شد. این پژوهش می کوشد تا فراز و نشیب ارتباط میان سادات و ایلخانان در دوره های مختلف حکومت ایلخانان را با تکیه بر روش کتابخانه ای و استفاده از منابع دست اول و پژوهش های جدید بررسی کند.
هاجر چوپانی موخر محمد مهدی مرادی خلج
به قدرت رسیدن فاطمیان در شمال آفریقا و موفقیت آنها در جلب توده های مردم و پیشروی به سوی مناطق شرقی، خلافت عباسی را نگران کرد و زمینه را برای درگیری و مناسبات خصمانه میان این دو دولت فراهم ساخت. خلفای نخستین فاطمی، هدف براندازی عباسیان را از راه ابزار نظامی با جدیت دنبال کردند و موفق شدند تا نزدیکی پایتخت عباسیان پیشروی کنند. خلفای عباسی که تحت سیطره ی ترکان و سپس سلاطین آل بویه بودند، نتوانستند مانعی جدی بر سر راه فاطمیان ایجاد کنند. ورود فاطمیان به مصر، با رقابت های تبلیغاتی گسترده ی دو دولت بر ضد یکدیگر همراه بود. با ظهور دولت های سنی مذهب غزنویان و سلجوقیان و حمایت همه جانبه ی آنها از خلفای عباسی، سدی بزرگ در مقابل فاطمیان ایجاد شد که آنها را از دستیابی به اهدافشان که همانا براندازی عباسیان و سلطه بر دنیای اسلام بود، بازمی داشت. پس از تقویت نظامی خلافت عباسی، فاطمیان رقابت تجاری را برای مقابله با دشمن دیرینه ی خود خلافت عباسی، به کار گرفتند و در این راه توفیق زیادی نیز به دست آوردند. در این پژوهش رقابت فاطمیان و عباسیان در وجوه مختلف سیاسی، نظامی، مذهبی و اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته است.
فاطمه شهبازی احمد فضلی نژاد
کی خسرو فرزند سیاوش هشتمین پادشاه کیانی و یکی از محبوب ترین پادشاهان اساطیری ایران است. در اوستا از او به عنوان یکی از پهلوانان و شاهان بزرگ یاد شده و بسیار مورد تکریم است. در متون پهلوی او یکی از یاوران سوشیانت ـ موعود زرتشتی ـ است. داستان کی خسرو یکی از طولانی ترین و پرفراز و نشیب ترین داستان های شاهنامه است. او یکی از محبوب ترین شخصیت های شاهنامه و فردوسی است چرا که عادل، فرزانه، خردمند و پیروز است به این ترتیب فردوسی او را در حد یک پیامبر، پادشاه و پهلوان، بزرگ داشته است. کی خسرو به یاری پهلوانان بزرگ ایران زمین بر تورانیان غلبه می کند و بزرگترین دشمن ایران، افراسیاب را به انتقام مرگ پدرش از میان می برد. در پایان نیز کی خسرو از مقام خود کناره می گیرد و ناپدید می شود و این اوج فرزانگی اوست. در متون تاریخی دوره ی اسلامی نیز کی خسرو پادشاهی است که چهره ای پیامبر گونه دارد. تقریبا تمام متون این دوره شرح یکسانی از پادشاهی او دارند و بر نبردش با افراسیاب به خون خواهی پدرش سیاوش تاکید دارند، او را بانی آبادانی سرزمین ایران در شصت سال فرمانروایش دانسته اند. در متون تاریخی دوره ی مغول بر خون خواهی کی خسرو از تورانیان و کناره گیری اش از پادشاهی تأکید شده است؛ همچنین هجوم مغولان از سرزمین های شرقی به قلمرو ایران، یادآور هجوم تورانیان است. از این متون چنین برمی آید که مغولان خود را در جایگاه تورانیان می دیده اند. جنگاوری مغولان علاقه ی آن ها را به متون و شخصیت های اسطوره ای و حماسی و بر این اساس ترویج آن ها را توجیه می کند؛ چنانکه غازان فرمانروای ایلخانی با کی خسرو مقایسه شده است. این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی و مقایسه ی شخصیت کی خسرو در متون تاریخی دوره ی اسلامی و نقش او در تاریخ حماسی و اسطوره ای ایران می پردازد.
علی بحرانی پور عبدالرسول خیراندیش
چکیده ندارد.
علی شهوند مسعود مرادی
چکیده ندارد.
محسن جعفری نژاد عبدالرسول خیراندیش
چکیده ندارد.
معصومه دهقان ابوالقاسم فروزانی
در نیمه اول قرن پنجم هجری، گروهی از ترک های مهاجر به رهبری خانواده سلجوقی وارد خراسان شدند و به تدریج حکومت های محلی متعددی که در ایران بودند را کنار زده و یک امپراتوری عظیم را رقم زدند. تازه واردین ترک، علاوه بر تاکیدی که بر حفظ سنت های قبیله ای خود داشتند؛ به کار گیری نظام دیوانسالاری ایرانیان را نیز برای تثبیت و تدبیر امور امپراتوری ضروری می دیدند،آنها دولتی را پایه نهادند که در تاریخ به عنوان سرسخت ترین محافظ خلافت عباسی و همچنین دنباله رو عصر طلایی فرهنگ و تمدن ایرانی- اسلامی خود نمایی می کند. اما مسئله ای که در این میان حائز اهمیت است؛ تاثیر سنت های قبیله ای بر موقعیت زنان در جامعه ایرانی- اسلامی می باشد. مقام والای زنان ترک در سه سطح خانواده، اجتماع و دولت یک قاعده کلی در اندیشه ترکمانان سلجوقی بود. این حضور همراه با نگاه سهل - گیرانه مذهبی که همزمان با شکل گیری این دولت در ایران پدید آمده بود، منجر به شکل گیری دوره ای از تاریخ ایران گردید که می توان پذیرفت کم نظیر بود. پس از آن که در دوره سلجوقی، بتدریج زمینه گسترش فرهنگ ترک و نفوذ سنن ایلی که عاری از تظاهر و تعصب مذهبی بودند، مهیا تر شد. در بسیاری از موارد زنان ترک قدرت و مقامی را که در سرزمین های موطن خود دارا بودند ، باز یافتند. این زنان بنا به قدرت تدبیر و لیاقتی که داشتند؛ در امور سیاسی صاحب نفوذ گردیدند. در این میان ، عده ای از آنها که به اصول و موازین اخلاقی پایبندی کمتری داشتند، به فتنه جویی، نفاق و تفرقه افکنی روی آوردند.در این پایان نامه کوشش به عمل آمده که ابتدا مقام و موقع زنان ترک در سرزمین های خاستگاهشان و نیز موقعیت زنان ایران قبل و بعد از ظهور اسلام بررسی شود و نیز تاثیر متقابل فرهنگ ترک و ایرانی- اسلامی بر آن و همچنین نفوذ زنان خاندان سلجوقی در مسائل سیاسی این دولت ، در مقطع تاریخی سال های 431 هـ ق تا 552 هـ ق یعنی از تشکیل حکومت تا مرگ سنجر، مورد نقد و مداقه قرار گیرد.
مهدی فخریان عبدالرسول خیراندیش
این رساله، تحقیقی پیرامون ایالت فارس در قرن نهم هجری قمری است و پیرامون سه محور تاریخ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در قرن نهم تالیف شده است . در نیمه اول قرن نهم و در نیمه دوم به ترتیب سلسله های قراقویونلو و آق قویونلو بر ایران به حکومت پرداختند. در طول نیمه دوم که ترکمانان بر ایران مسلط شدند تیموریان محدود به شرق ایران شد و فارس به عنوان ایالت مرزی ترکمانان با تیموریان به علت موقعیت خاص استراتژیکی خود از اهمیت بسیاری برخوردار بود، زیرا حاکمان فارس سد استواری در مقابل تیموریان بودند. بنابراین همواره یکی از شاهزادگان مستعد ترکمان به حکومت آن ایالت منصوب می گردید تا بتواند مانع گسترش قلمرو تیموریان به نواحی مرکزی و غربی شود، اما علیرغم این تدبیر شاهزادگان ترکمان با ورود به شیراز (مرکز ایالت فارس ) اقدام به طغیان علیه حکومت مرکزی نمودند و پادشاه ترکمان را با مشکلاتی مواجه کردند. از نظر اقتصادی فارس به علت موقعیت جغرافیایی (واقع شدن در کنار خلیج فارس )، شرایط آب و هوایی متنوع و تنوع محصولات از اهمیت بسیاری برخوردار است . از نظر فرهنگی همچون ادوار گذشته، فارس نقش مهمی در تاریخ ایران ایفا نمود و علمای بزرگی چون جلال الدین دوانی و فضل الله بن روزبهان خنجی را که مقدمه ای برای تحولات فلسفی در قرن بعدی گردید را تقدیم جامعه فرهنگی نمود.
پرویز عادل عبدالرسول خیراندیش
رساله حاضر در چهار فصل و تحت عناوین مقدمه، روابط خارجی دولت قراقوینلو، روابط خارجی دولت آق قوینلو و همچنین نتایج، تدوین یافته است . مطالبی که در این رساله مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند بطور گذرا شامل روابط خارجی قراقوینلوها با تیموریان، عثمانی ، گرجستان، آق قوینلوها، ممالیک مصر و جلایریان شده و در ادامه نیز به دوران بعدی وارد می شویم که شامل روابط خارجی آق قوینلوها و تیموریان ، عثمانی ، ممالیک مصر، گرجستان ، طرابوزان و ونیز، هند و صفویان می باشد.
محمد مروار عبدالرسول خیراندیش
توسعه طلبی بریتانیا در خلیج فارس مراحل مختلفی را در برمی گیرد که هر یک از این دوره ها شاخصه های خاص خود را دارد. بریتانیا نفوذ اولیه خود را از اوایل سده هفدهم میلادی آغاز کرده بود و تا اوایل سده نوزدهم این رویه را ادامه داد. از نیمه دوم سده نوزدهم بود که سیاستهای بریتانیا در خلیج فارس به اوج خود رسید و یک سیستم جدیدی برای اداره خلیج فارس به کار گرفته شد. چنانکه از اواسط قرن نوزدهم میلادی اداره امور سیاسی بریتانیا در خلیج فارس به عهده حکومت هند و وزارت خارجه بریتانیا نهاده شد و این سیستم همچنان تا اواسط سده بیستم میلادی دنبال می شد و سبب گردید بریتانیا همچنان به عنوان قدرت برتر منطقه خلیج فارس ابراز وجود کند. از آنجا که یکی از مهمترین منافع بریتانیا در سیاستهای استعماری خویش، مستمعره هندوستان بود بنابراین عمده سیاستهای بریتانیا در منطقه خلیج فارس حول محور هندوستان دور می زد. به ویژه پس از سال 1857 م. 1272 ق. که با انتصاب نایب السلطنه هندوستان، دولت بریتانیا امور هند را به طور مستقیم زیرنظر خود اداره می کرد. از این رو بریتانیا از هیچ تلاشی برای دستیابی به اهداف خود در هندوستان و به تبع آن در خلیج فارس کوتاهی نمی کرد و هر حادثه کوچکی کافی بود تا بهانه لازم را برای دخالتهای بریتانیا در خلیج فارس فراهم کند. از جمله مسائلی که بریتانیا به آنها برای توسعه نفوذ خود در خلیج فارس توسل می جست می توان به مساله تجارت برده، تجارت اسلحه، تلگراف، دزدی دریائی و ... اشاره کرد. هر یک از این امور به نوبه خود زمینه را برای نفوذ بریتانیا در خلیج فارس مهیا کرد. منافعی که بریتانیا در خلیج فارس داشت سبب می شد تا آن دولت همواره در حفظ و نگهداری این منطقه تلاش فراوانی به کار ببرد و حتی در شرایط حاد جهانی نیز از تلاشهای خویش دست بر نمی داشت و از وسایل سیاسی، نظامی برای این امر استفاده می کرد. از جمله عواملی که به بریتانیا برای دستیابی به اهدافش در منطقه خلیج فارس کمک قابل توجهی می کرد، وجود نیروی دریائی قدرتمند آن کشور بود.
احمد فضلی نژاد عبدالرسول خیراندیش
این رساله ، تحقیقی پیرامون سیر تحولات اصلاح طلبانه دینی دراروپا با تکیه بر نهضت پروتستان و نقش آن در ایجاد دولتهای ملی و قدرتمند می باشد. هدف این رساله نیز بررسی میزان تاثیر پذیری رویدادها و دگرگونی های سیاسی و اجتماعی از گرایشهای مذهبی است.