نام پژوهشگر: ناهید حاجی رضایی

مقایسه‎ی قصاید فارسی سعدی با قصاید فارسی معاصرانش (مجد همگر، سیف فرغانی و رکن دعوی‎دار)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - پژوهشکده ادبیات 1391
  ناهید حاجی رضایی   زهرا سید یزدی

چکیده: قصیده یکی از قالب‎های رایج شعر فارسی است. در طول تاریخ ادب فارسی شاعران قصیده سرا فراوان بوده اند و اغلب قصیده را به منظور دریافت صله و خوشامدگویی پادشاه و اطرافیان وی می سرودند. در این میان سعدی نیز مانند سنایی و ناصر خسرو قصیده را از حیث مضمون و محتوا دگرگون کرد. او به دنبال مدح بی جا نرفته و به جای دعای تأبید، ممدوح را دعای خیر کرده و در واقع مدح و نصیحت را به هم آمیخته است. در این پژوهش به شیوه‎ی توصیفی- تحلیلی به بررسی قصاید فارسی سعدی، مجد همگر، رکن دعوی دار و سیف فرغانی پرداخته شده و آن اشعار از نظر آهنگ، زبان، عاطفه، تخیل، فرم و محتوا مقایسه گردیده است. حاصل این پژوهش نشان می دهد که مدح موضوع مشترک در قصاید شاعران مورد بحث است. با این تفاوت که رکن دعوی دار و مجد همگر مدح را به منظور دریافت صله می گفتند امّا سعدی و سیف فرغانی چنین هدفی نداشتند. سعدی در قصاید خود به پرورش فکری و ارشاد حاکمان و اطرافیان آن ها نیز پرداخته است. زبان شاعران موردنظر حد میانه ای است از زبان خراسانی و عراقی. برخی کهنگی های لفظی خراسانی در قصایدشان با اندکی تفاوت از یکدیگر دیده می شود ولی در کل ساده و روان است. در انتخاب موسیقی و آهنگ به تناسب وزن و مضمون کلام توجه داشتند. وزن های جویباری و ملایم در قصایدشان به وفور یافت می شود. عاطفه در قصاید سعدی نسبت به دیگر شاعران بیش تر جنبه‎ی اجتماعی دارد تا شخصی؛ یعنی، «منِ» اجتماعی آن قوی تر است. شاعران مورد نظر با بهره‎گیری از عنصر تخیل تصاویر زیبا و بدیعی را در قصاید خلق کرده اند.