نام پژوهشگر: میثم حدادی برزکی
میثم حدادی برزکی فردین قریشی
در این مطالعه به بررسی مسئله طلاق عاطفی در شهر تهران پرداخته شده است. طلاق در تمامی جوامع حساس است اما در جوامع مذهبی و همچنین جهان سوم به علل محرومیت های ساختاری-تاریخی طلاق دشوارتر است و این خود بسترساز طلاق عاطفی می شود. در توضیح طلاق عاطفی می توان به طیفی از نارضایتی زناشویی اشاره کرد که لزوما به جدایی منجر نمی شود بلکه نوعی همسازی را جایگزین می نماید. روش تحقیق کیفی با رویکرد برساخت گرایی با نمونه گیری نظری روش اصلی بررسی است. استقراء تحلیلی و اشباع نظری به عنوان خطوط راهنمایی اصلی مد نظر می باشد. جامعه مورد پژوهش شهر تهران به علت جمعیت بسیار زیاد و کنترل بیرونی ناپایدار می باشد. یافته ها حاکی از تغییر نگرش زنان به خود و به فلسفه زندگی می باشد و همچنین نوعی مبادله نابرابر در جریان زندگی روزمره که از طریق توعی عقلانیت ابزاری و عدم درک همسر به احساس نابرابری می انجامد. پدرسالاری سبب پدیده های همچون ناپدری، سکس مردانه،عشق زنانه و مردانگی مضحک می شود. دومینوی اعتماد و شناخت سطحی بستر مناسب برای طلاق عاطفی می باشد.