نام پژوهشگر: علیرضا موتمنی
امین همتی علیرضا موتمنی
اهمیّت نام تجاری و تاثیر آن در فروش محصولات و خدمات شرکتها به طور فزاینده ای در حال گسترش می باشد. در این بین آگاهی از شخصیت نام تجاری و ابعاد آن برای تمامی سازمانها و موسسات امری حایز اهمیت می باشد. تحقیقات مختلف نشان داده است که امروزه مصرف کنندگان نام تجاری را انتخاب می کنند که با شخصیت آنها تقارب و نزدیکی دارد. شخصیت نام تجاری موضوع جذابی در بازاریابی است و برخی محققین آن را هسته مرکزی در فرآیند خرید افراد معرفی نمود. به این دلیل تحقیق حاضر به شناسایی شخصیت نام تجاری در صنعت خودرو سازی پرداخته و تاثیر شخصیت نام تجاری را بر شهرت شرکت، تمایز و شخصیت خریداران مورد بررسی قرار می دهد. با استفاده از پرسشنامه نظرات 389 نفر از خریداران اتومبیلهای سواری شرکت ایران خودرو در سطح شهرستانهای تهران و سمنان جمع آوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی (اکتشافی و تاییدی) و مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج آزمون t سه بعد با هیجان، با صلاحیت و لوکس را به عنوان شخصیت نام تجاری ایران خودرو معرفی نمود. نتایج تحقیق همچنین حاکی از تاثیر مثبت و معنی دار شخصیت نام تجاری بر شهرت شرکت، تمایز و شخصیت خریداران بود. همچنین نتایج حاصله تاثیر مثبت و معنی دار شهرت شرکت روی شخصیت خریداران را تایید ننمود. در انتهای پیشنهاد می شود تا سازمانها و موسسات با تمرکز بر ارتباطات و دستیابی به روابط عمومی اثر بخش به ایجاد و حفظ شخصیت نام تجاری خود اقدام نمایند. زیرا ارتباطات نقش کلیدی در خلق و حفظ شخصیت نام تجاری دارد.
رسول صادقی علیرضا موتمنی
مدیریت ارتبات با مشتری (crm) یک وظیفه حیاتی و ضروری برای بازاریابی مشتری-محور است و این وظایف شامل جمع آوری و طبقه بندی اطلاعات مربوط به مشتریان به منظور فراهم آوردن خدمات موثرتر می باشد. e-crm یک استراتژی کلیدی برای تجارت الکترونیکی (ec) می باشد که از ترکیب بخش های مختلف it از قبیل نرم افزارها، سخت افزارها،برنامه های کاربردی و همچنین تعهدات سازمانی و مدیریت که از طریق کانال های مبتنی بر وب حاصل شده است.هدف سیستم e-crm ارتقائ خدمات، گسترش روابط و نگهداری مشتریان باارزش می باشد.به هر حال گسترش و پیاده سازی e-crm یک موضوع مهم برای محققان و بسیاری از سازمانها بخصوص صنعت بانکداری در سالهای اخیر شده است.پژوهش حاضر با هدف سنجش آمادگی در زمینه پذیرش و پیاده سازی مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی(e-crm)در بانک توسعه تعاون یا به عبارت دیگر عوامل موثر بر گرایش کارکنان در پذیرش این فناوری با استفاده از مدل تلفیقی پذیرش و کاربرد فناوری(utaut) و مدل تناسب وظیفه-فناوری(ttf) صورت گرفته است.روش تحقیق مورد استفاده توصیفی، و از نوع کاربردی – پیمایشی، همبستگی است . جامعه ی آماری این پژوهش تمامی مدیران و معاونان و خبرگان شعبات کل کشور بانک توسعه تعاون را شامل می شود. مدل تحقیق با نمونه ای متشکل از 260 نفر از جامعه آماری و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده از کل استانها مورد سنجش قرار گرفت. اطلاعات حاصل از پرسشنامه در محیط نرم افزاری spss وlisler با اعمال آزمون های t، تحلیل همبستگی، تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری با توجه به فرضیات تحقیق تجزیه و تحلیل گردید. در این تحقیق تأثیر متغیر های انتظارات مربوط به عملکرد ، انتظارات مربوط به تلاش ، اثر اجتماعی ، شرایط تسهیل کننده ، مشخصات وظیفه ، مشخصات فناوری و سازگاربودن وظیفه-فناوری بر گرایش به استفاده از سیستم ecrm مورد بررسی قرار گرفت . یافته های تحقیق نشان می دهد که انتظارات مربوط به تلاش ،اثر اجتماعی ، مشخصات وظیفه ، مشخصات فناوری و سازگاربودن وظیفه-فناوری بر گرایش به استفاده از سیستم e-crm موثر هستند، همچنین مولفه هایی نظیر انتظارات مربوط به عملکرد و شرایط تسهیل کننده بر گرایش به استفاده از سیستم e-crm تأثیری ندارند.در پایان پیشنهادات کاربردی در راستای نتایج تحقیق آورده شده است
علی عبادی علیرضا موتمنی
ارزیابی عملکرد کارکنان بدون شک یکی از وظایف مهم و حیاتی مدیران منابع انسانی است. تاکنون مطالعات زیادی در مورد ناکارآمدی سیستم های ارزیابی عملکرد کارکنان صورت گرفته است. یکی از دلایل مهم ناکارآمدی و عدم توفیق برنامه های ارزیابی کارکنان به معیارهای ارزیابی و استفاده از معیارهای نامتناسب، غیر تخصصی و تقریبا یکسان در سازمان های مختلف بر می گردد. سیستم بانکی نیز به عنوان بخشی از این سازمان ها از این امر مستثنی نیست. در این پژوهش، ابتدا پس از مطالعه متون و تحقیقات موجود در زمینه ارزیابی عملکرد کارکنان و همچنین با استفاده ازنظر خبرگان فن مهم ترین معیارهای ارزیابی عملکرد کارکنان بانک شناسایی شد. پس از انجام این مرحله، 30 معیار به عنوان معیارهای نهایی تعیین گردید. سپس با استفاده از پرسشنامه، معیارهای شناسایی شده توسط دو گروه مدیران و کارکنان از طریق تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه ahp و topsis رتبه بندی گردید. با توجه به این که نتایج حاصل از اجرای روش های فوق در مواردی با یکدیگر هم خوانی نداشت، برای رسیدن به یک اجماع کلی از رتبه بندی معیارها از تکنیک های ادغامی که شامل روش های میانگین، بردا و کپ لند است، استفاده شد. در نهایت از دیدگاه مدیران معیارهای صداقت و امانتداری، قابل اعتماد بودن و حفظ اسرار کاری مشتریان و بانک، تسلط بر امور محوله شغلی و از دیدگاه کارکنان معیارهای سرعت و دقت در ارائه خدمات به مشتریان، قابل اعتماد بودن و حفظ اسرار کاری مشتریان و بانک، صداقت و امانتداری حائز رتبه های اول تا سوم شدند. در نهایت نتایج حاصل از دیدگاه های مختلف مورد مقایسه و بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی است که از دیدگاه مدیران معیارهای فردی و از دیدگاه کارکنان معیارهای رفتاری دارای اهمیت بیشتری است.
هومن هرمزی علیرضا موتمنی
تعاریف جدید از شخصیت نام و نشان تجاری در ادبیات بازاریابی موجب شده تا مفهوم آن در اقتصاد امروز جهان از اهمیت خاصی برخوردار گردد. شخصیت نام و نشان تجاری یک مفهوم است که می تواند از طریق ابزارهای تبلیغاتی و تصویرسازی قوی، موجب شخصیت بخشیدن به محصولات شده و برای آن ایجاد ارزش پایدار نماید. امروزه از نام تجاری بعنوان نماد خوشنامی یک سازمان یاد شده و بطور بالقوه میتواند موفقیتهای تجاری فراوانی را به دنبال داشته باشد. این موضوع تا جایی اهمیت پیدا کرده که صاحبنظران این حوزه ، نام تجاری را صاحب شخصیت میدانند. بر این اساس مقیاس ابعاد شخصیت نام و نشان تجاری که نخستین بار توسط آکر مطرح شد مورد مطالعه و بحث قرار گرفت و از مدل تجدیدنظرشده آن برای تشخیص عوامل موثر بر شخصیت نام و نشان تجاری در صنعت لوازم خانگی استفاده شد. سپس با استفاده از جمع آوری نظرات افراد خبره در دو شرکت لوازم خانگی، ترتیب و اهمیت ابعاد شخصیت نام و نشان تجاری، در هر شرکت مورد سوال قرار گرفت. سپس با روش ahp نظرات اخذ شده تلفیق و رتبه بندی عوامل موثر بر شخصیت نام و نشان تجاری برای این دو شرکت انجام شد. بعد از تجزیه و تحلیل در خصوص تفاوتهای مشاهده شده، ترتیب و الویت بندی بدست آمده برای هر یک از شرکتها ارزیابی شد. بدین ترتیب مشخص شد که ترتیب عوامل موثر بر شخصیت نام و نشان تجاری صنعت لوازم خانگی، در بین شرکتهای مختلف کاملاً متفاوت بوده بطوریکه تفسیرهای معناداری از آن قابل بررسی است. نتیجه این تفاوتها در دوسطح عوامل اصلی و عوامل فرعی ،فرضیه تحقیق در این خصوص را ثابت کرد. با درنظرگرفتن نتایج بدست آمده حاصل از مقایسه این دو شرکت، با توجه به اینکه بعد لوکس بودن به مراتب سهم بیشتری در ساختن شخصیت نام و نشان تجاری یک محصول لوازم خانگی دارد به تمامی شرکتها و نمایندگیهای آنها پیشنهاد میشود، به ویژگیهای جذاب و زیبا بودن بیش از سایر خصوصیات اهمیت داده و برای ارائه چهره ای شاد بصورت دوستانه تری نسبت به معرفی شخصیت نام و نشان تجاری خود اقدام کنند.
سید علیرضا فعال نظری علیرضا موتمنی
تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر اشتغال پایدار در شرکت های کوچک و متوسط استان تهران انجام شده است و یکی از اولویت های پژوهشی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در جهت کمک به توسعه اشتغال پایدار در شرکت های تعاونی کوچک و متوسط، کمک به بانک ها و صندوق های ضمانت برای اعتبارسنجی مناسب و تخصیص منابع، و.... می باشد. سوال اصلی این تحقیق ?ان است که عوامل موثر بر اشتغال پایدار در شرکت های ،ahp تعاونی کوچک و متوسط استان تهران کدامند؟ و رتبه بندی ?انها با توجه به روش های topsis و ادغام این دو روش به چه صورتی است. جامعه ?اماری این پژوهش، مدیران ارشد کلیه شرکت های تعاونی صنعتی کوچک و متوسط فعال استان تهران است که تعداد این شرکت ها طبق ?اخرین اطالعات منتشره توسط مرکز ?امار، برابر 512 شرکت می باشد. در این پژوهش با اتکا به تعریفی که وزارت کار و امور اجتماعی از اشتغال پایدار دارد (حداقل 12 ماه)، طبق نظر خبرگان عوامل فضای کسب و کار، عوامل سیاسی- اجتماعی، سیاستها، نقش اتحادیهها، وزارت تعاون، قوانین دولتی، فرهنگ تعاون، منابع انسانی، مدیریت، سازمان و... موجب به ایجاد اشتغال پایدار در شرکتهای تعاونی کوچک و متوسط میگردند. نتایج تحقیق پس از بررسی 177 پرسشنامه، نشان میدهد که از 38 دسته از عوامل موثر بر اشتغال پایدار پس از ادغام دو روش topsis وahp با استفاده از روش ادغام کپلند،عوامل تجربه مدیریت، تخصص و انگیزه منابع انسانی، دانش مدیریت، استفاده مدیران از ابزارهای مدیریت و بهره وری سازمان از اولویت بیشتر و عوامل برنامه های رسانه ملی، مراکز تربیت مربی تعاون، سیاست های ارزی- قاچاق کالا و عدم دسترسی به اطلاعات تعاونی ها از اولویت کمتری برخوردارند.
مریم امیرصالحی علیرضا موتمنی
با ظهور عصر تکنولوژی دیگر تنها کسب، ذخیره و استخراج داده ها مهم نبوده بلکه چگونگی مدیریت دانش از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است؛ به طوری که سازمانها در حال بررسی بازارها و نیازهای جدید مشتریان هستند و بایستی به سرعت از فرصت های بدست آمده استفاده نمایند. بنابرای تبدیل داده های مرتبم با مشتریان به دانش در سازمان و مدیریت آنها، امری حیاتی میباشد . ای در حالی است که چگونگی و قابلیت استفاده از دانش مشتریان می تواند مزیت رقابتی ایجاد نماید. تحقیقات نشان می دهد که بیشتر سازمان ها فاقد فرایند منظم جهت مدیریت و استفاده از دانش مشتری بوده و چگونگی ایاده سازی سیستم مدیریت دانش مشتری را نمیدانند که در اژوهش حاضر نسبت به شناسایی عوامل موثر بر ایاده سازی مدیریت دانش مشتری و ارائه الگویی جهت اولویت بندی معیار های مختلف آن، اقدام گردیده است. بر ای اساس، نخست معیارهای بالقوه موثر بر ایاده سازی، در قالب سه دسته عوامل سازمانی، فردی و صنعتی شناسایی و با استفاده از تکنیک دلفی فازی، معیار های نهایی انتخاب گردید. سپس با تشریح ساختار سلسله مراتبی متناسب با معیارها، از فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی جهت اولویت بندی عوامل بهره گرفته شد که مشخص گردید عوامل سازمانی از اولویت بالاتری برخوردارند و عوامل فردی و صنعتی در اولویت دوم قرار دارند. در میان معیارهای عوامل نیز، حمایت مدیریت ارشد، ماموریت و استراتژیها، مشارکت کارکنان، مهارتهای ارتباطی کارکنان با مشتریان، بازار رقابتی و روند روبه رشد صنعت، به عنوان مهم تری موارد تعیی گردیدند. در ادامه اس از ارزیابی وضعیت ای عوامل در سازه گستر سایپا، مشخص گردید که آمادگی سازمان در هر سه دسته از عوامل در سطح ضعیفی است و در نهایت ایشنهاداتی جهت افزایش سطح آمادگی سازمان ارائه گردید.
مصطفی رضایی علیرضا موتمنی
پیش بینیتقاضاازمهم ترینمعیارهای هر سازمانبرایبرنامه ریزیمی باشد وتعیینکننده حجمفعالیت هایآن سازمان است. درکدرستازمیزانفعالیت هایآتیشرکتنیزبهنوبهخودباعثبالارفتنکیفیتتصمیم گیری هایمدیرانسازمانمی شود.در تحقیق پیش رو بر اساس مبانی علوم هوش مصنوعی و داده کاوی به ارائه مدل هایی جهت پیش بینیمیزان فروش یک ماه بعد پرداخته شده است. مدل هایپیشنهادیاز نوع ترکیبی هستند و شاملمراحل 1- کاهشبعد 2- خوشهبندی و 3- پیش بینیمی باشند همچنین به منظور اجرای مراحل مختلف از الگوریتم های آنالیز مولفه های اصلی،آنالیزمولفه هایمستقل،یادگیریمنیفلد،خوشه بندیکامینز و رگرسیونبردارپشتیبان،استفاده شده است.نتایجحاصله بیانگردقتبالاتراینمدل ها درمقایسهبامدل هایسنتیپیش بینیمی باشد.
میلاد مسکین علیرضا موتمنی
امروزه رقابت جهانی به دلیل تغییرات سریع تکنولوژی و ازدیاد و تنوع محصولات، افزایش سریعی داشته است. لذا سازمان های برای ارائه خدمات یا محصولات مطابق با خواست مشتریان نیازمند تکنیک ها و ابزارهای مدیریتی مناسب می باشند. گسترش عملکرد کیفیت(qfd) ابزاری قدرتمند برای بهبود کیفیت و طراحی و توسعه محصول و ایجاد یک سیستم کیفیت مشتری مداری است.در این پژوهش به شناسایی و اولویت بندی نیازهای مشتریان و اقدامات استراتژیک سازمان با در نظر گرفتن ارتباط بین آنان (نیازهای مشتریان و اقدامات استراتژیک) پرداخته شده است. بدین منظور، یک روش حل ریاضیترکیبی، متشکل از روش گسترش عملکرد کیفیت و فرایند تحلیل شبکه ای(anp)و تاپسیس (topsis) در محیط فازی، برای اولویت بندی اقدامات استراتژیک بر اساس اهمیت آن ها در برنامه ریزی طراحی، تولید و توسعه محصول مطابق با نیازهای مشتریان ارائه شده است. در این روش برای محاسبه اوزان خواسته های مشتریان و اولویت بندی نهایی اقدامات استراتژیک و تکمیل خانه کیفیت از ابزاری که ذکر شد استفاده شده است. در کنار روش ترکیبی فوق از روش اصلاح شده تحلیل توسعه ای چانگ (ژو و همکاران، 1999) برای تصمیم گیری گروهی و ادغام نظرات کارشناسان استفاده می شود. در این مدل فرض شده است که اقدامات استراتژیک دارای روابط درونی هستند و به همین علت نیز از روش تلفیقی به جای دیگر تکنیک ها استفاده شده است.در ادامه، روش حل ریاضی ارائه شده در کارخانه چینی ایران واقع در جاده مخصوص کرج برای محصول کاشی به کار گرفته شده است. نتیجه بدست آمده بیانگر این موضوع می باشد که اقدامات استراتژیک « تخصیص تسهیلات ویژه مالی و تخفیفات و همکاری با شرکت های خارجی در زمینه خرید لعاب و رنگ، اجرا» از اهمیت بیشتری برخوردار می باشد.
ریحانه نادری بهروز دری
چکیده ندارد.
محمدحسین حسینی خامنه حسن فارسیجانی
چکیده ندارد.
مالک جعفری فشارکی بهروز دری
چکیده ندارد.
مینا فدوی اردستانی داود طالبی
چکیده ندارد.
عبدالاحد عیدی دهنه داود طالبی
چکیده ندارد.
مصطفی احمدی محمود شیرازی
چکیده ندارد.