نام پژوهشگر: مهدیه غلامی
مهدیه غلامی مجید راحمی
تنش خشکی یکی از مهمترین فاکتورهای محدود کننده رشد و تولید انجیر(ficus carica l.) در ایران است. اطلاعات دقیق در خصوص پاسخ بیوشیمیایی انجیرهای بومی ایران نسبت به تنش خشکی می تواند در موفقیت برنامه های کاشت و توسعه انجیر نقش بسزا داشته باشد. یک مطالعه مقدماتی برای تعیین اثرات تنش آبی بر چهار رقم انجیر (‘دیم دهدز’، ‘سبز استهبان’، ‘سیاه’ و ‘شاه انجیر’) انجام شد. گیاهان گلدانی که در شرایط گلخانه پرورش یافته بودند با قطع آبیاری به مدت 14 روز در معرض تنش خشکی قرار گرفتند. گیاهان تنش دیده مجدداٌ برای 7 روز آبیاری شدند و اثرات بهبود در آنها مطالعه شد. گیاهان شاهد روزانه آبیاری می شدند و رطوبت آنها در حد ظرفیت مزرعه حفظ شد. شاخص های غربال گری سریع شامل پتانسیل آب ساقه، محتوای نسبی آب، وزن برگ در واحد سطح، شاخص ثبات کلروفیل، شاخص آسیب به غشا و تست سریع تحمل به خشکی در گیاهان تحت تنش خشکی و آبیاری کامل اندازه گیری شد. بر اساس شاخص های غربال گری سریع چهار رقم مورد مطالعه غربال و به دو دسته مقاوم و حساس طبقه بندی شدند. نتایج نشان داد ارقام دیم دهدز و سبز استهبان تحمل بیشتری به تنش آبی نسبت به سیاه و شاه انجیر دارند. این شاخص ها گرچه برای غربال گری سریع تحمل به خشکی مفید بودند اما برای یک برنامه ی غربال کارامد کافی نیستند. در ادامه ی آزمایشات، میزان رنگدانه ها، آنتی اکسیدان های آنزیمی و غیرآنزیمی نیز اندازه گیری شد. نتایج نشان داد چهار رقم انجیر مورد مطالعه تفاوت واضحی در نحوه پاسخ به تنش آبی از خود نشان دادند. در شرایط تنش خشکی، رقم دیم دهدز میزان رنگدانه بیشتر و فعالیت آنزیمی بیشتری نسبت به سایر ارقام داشت. همچنین مشخص شد آنزیم کاتالاز فعالیت آنتی اکسیدانی موثری در ارقام مورد بررسی نداشت. تنش آبی به طور معنی داری میزان ?-توکوفرول را در هر چهار رقم انجیر افزایش داد ولی باعث کاهش معنی دار غلظت اسید اسکوربیک در آنها شد. بیشترین میزان بیان پروتئین در رقم دیم دهدز در شرایط تنش در آزمایشات الکتروفورز دو بعدی، مقاومت بهتر این رقم به شرایط کم آبی را تأیید کرد.
محمدناصر طاهری بهرام بانی نسب
جوانه زنی بذر یک مرحله مهم در برنامه های بهنژادی است. بذرهای انار (punica granatum l.) جوانه زنی کم، نامنظم و استقرار ضعیفی دارند. در این پژوهش، کارایی چند تیمار متفاوت بذرها بر جوانه زنی و ظهور گیاهچه های انار بررسی شد. تیمارها شامل غوطه وری بذرها در آب مقطر (هیدرو پرایمینگ) برای مدت زمان 24 و 48 ساعت، نیترات پتاسیم 1درصد و 3 درصد برای مدت زمان 48 ساعت )هالوپرایمینگ)، پلی اتیلن گلایکول 4/0- و 8/0- مگاپاسکال برای مدت زمان 48 ساعت ( اسمو پرایمینگ(، تیمار با اسید سولفوریک (70%) در دو زمان 10 و20 دقیقه (اسکاریفیکاسیون)و سرمادهی برای 30 و 45 روز در دمای 5 درجه سانتی گراد (استراتیفیکاسیون) و تیمار شاهد(بدون پرایمینگ) بود. بعد از تمام تیمارها بذرها شسته و کاشته شدند و فاکتورهایی از قبیل درصد جوانه زنی نهایی، سرعت جوانه زنی، میانگین زمان جوانه زنی، طول ریشه چه، طول ساقه چه، وزن تر و خشک ریشه چه و ساقه چه، شاخص رشد و شاخص جوانه زنی در پتری دیش و همین طور در جعبه کاشت اندازه گیری شد. نتایج نشان داد تمام تیمارهای اعمال شده بر روی بذور انار سبب افزایش معنی دار شاخص رشد دانهال نسبت به تیمار شاهد شدند. تیمارهای سرمادهی مرطوب برای 30 روز و نیترات پتاسیم 1 درصد درصد ظهور دانهال در سینی کاشت را افزایش دادند. تیمار سرمادهی مرطوب برای 30 روز، هیدروپرایمینگ برای 24 ساعت، هالوپرایمینگ با نیترات پتاسیم 1 درصد و اسید سولفوریک برای 10 دقیقه به طور معنی داری شاخص جوانه زنی را هم در پتری دیش و هم سینی کاشت بهبود دادند. تیمار با اسید سولفوریک برای مدت 20 دقیقه و اسمو پرایمینگ با پلی اتیلن گلایکول 8/0 - مگاپاسکال برای 48 ساعت نتوانستند جوانه زنی بذرهای انار را بهبود بخشند. در مجموع تیمارهای پرایمینگ توانستند باعث افزایش درصد تولید دانهال انار و سرعت تولید دانهال های یکنواخت شوند.
حامد رحمانی بهرام بانی نسب
پسته گیاهی است که از دیرباز در نقاط مختلف ایران مورد کشت و پرورش قرار گرفته است. شوری خاک و آب آبیاری، کمبود نسبی آب در مناطق خشک و نیمه خشک از عواملی هستند که افزایش سطح زیر کشت این گیاه را محدود ساخته است. کاهش بارندگی و کم شدن آب در دسترس برای کشاورزی در سال های اخیر سبب شده است که پژوهش های کشاورزی به سمت استفاده از تنظیمکننده های رشد جهت افزایش تحمل به خشکی گیاهان سوق داده شود. پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر اسید سالیسیلیک و متیل جازمونات در غلظت های مختلف (هر یک در چهار سطح) بر افزایش تحمل پسته یقزوینی به خشکی تحت شرایط درون شیشه ای در پتانسیل های اسمزی 0/77-, 0/84-, 0/91-, 0/98- و 1/05- مگاپاسکال ایجاد شده توسط سطوح مختلف آگار به ترتیب 8، 10، 12، 14 و 16 گرم درلیتر ، به صورت آزمایش فاکتوریل (7*5) و در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار طراحی و انجام شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که شاخص های رویشی مانند تعداد برگ، وزن تر شاخساره و وزن تر ریشه تحت تنش به صورت معنی داری کاهش یافت، اگرچه تنش خشکی اثر معنی داری بر طول شاخه نداشت. بیشترین تعداد برگ و وزن تر شاخساره مربوط به کاربرد متیل جازمونات در غلظت 50 میکرومولار بود. کاربرد تمام غلظت های اسید سالیسیلیک باعث کاهش تعداد برگ، وزن تر شاخساره و وزن تر ریشه شد. استفاده از این ترکیبات اثر معنی داری بر طول شاخه نداشت. بیشترین میزان پرولین در بالاترین سطح خشکی (1/05- مگاپاسکال) ایجاد شد. همچنین بیشترین میزان پرولین مربوط به کاربرد غلظت 0/3 میلی مولار اسید سالیسیلیک بود. اگرچه کاربرد متیل جازمونات سبب افزایش پرولین شد اما این افزایش معنی دار نبود. افزایش پتانسیل اسمزی محیط کشت منجر به کاهش میزان کلروفیل آ، ب، آ+ب و کارتنوئید شد. کاربرد متیل جازمونات در غلظت 200 میکرومولار سبب بیشترین افزایش در میزان کلروفیل های آ وب نشان داد. بیشترین میزان کارتنوئید با استفاده از متیل جازمونات در غلظت 50 میکرومولار حاصل شد. کاربرد کلیه ی غلظت های اسید سالیسیلیک سبب کاهش همه ی رنگیزه های کلروفیلی و کارتنوئید شد. میزان مالون دی آلدهید تحت تأثیر تنش خشکی و کاربرد متیل جازمونات قرار نگرفت ولی با افزایش غلظت اسید سالیسیلیک، میزان آن نیز افزایش یافت. میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان کاتالاز، پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز با افزایش پتانسیل اسمزی محیط افزایش یافت. بیشترین فعالیت آنزیم کاتالاز مربوط به کاربرد متیل جازمونات 200 میکرو مولار و اسید سالیسیلیک 0/1 میلی مولار بود. استفاده از اسید سالیسیلیک 0/3 میلی مولار سبب بیشترین فعالیت آنزیم های پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز شد. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، می توان نتیجه گیری نمود که استفاده از غلظت 50 میکرومولار متیل جازمونات باعث بهبود وضعیت پسته تحت شرایط تنش پتانسیل اسمزی می شود. همچنین استفاده از اسید سالیسیلیک با غلظت به کار رفته در این پژوهش سبب حساسیت پسته به تنش خشکی می گردد.
صمد مرادی مهدیه غلامی
پاکلوبوترازول جز ترکیبات تریازولی و کندکننده ی رشد گیاهان بوده که باعث القای مقاومت در برابر برخی از تنش های زنده و غیر زنده می شود. این آزمایش به منظور بررسی اثر کاربرد پاکلوبوترازول با غلظت های صفر (شاهد) ،25، 50، و 75 میلی گرم بر لیتر پاکلوبوترازول با دو روش محلول پاشی و کاربرد خاکی بر کاهش آسیب های ناشی از تنش یخ زدگی در دانهال های انار (punica granatum) رقم ’رباب‘ صورت گرفت. 21روز پس ازکاربرد پاکلوبوترازول دانهال ها درون انکوباتور در معرض دمای منهای سه درجه برای مدت 7 ساعت قرار گرفتند. وسپس به گلخانه ی با دمای متوسط 25 درجه منتقل و 48 ساعت پس از اعمال تنش سرما به منظور تشخیص وسعت صدمات سرما اندازه گیری ها صورت گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل( 4×2) در قالب طرح کاملا تصادفی و در 4 تکرار انجام شد. پاکلوبوترازول سرعت رشد دانهال های انار را تحت تنش سرما افزایش داد و باعث افزایش محتوای کلروفیل نسبی، کلروفیل فلورسنس، فتوسنتز و هدایت روزنه ای برگ، محتوای آب نسبی،کربوهیدرات محلول و فعالیت آنزیم های پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز نسبت به تیمار شاهد در پایان آزمایش شد. پاکلوبوترازول به وسیله جلوگیری از افزایش پرولین و نشت یونی برگ باعث بهبود صدمات ناشی از تنش یخ زدگی شد به این معنی که پاکلوبوترازول اثرات منفی تنش یخ زدگی را بهبود بخشید. در اغلب فاکتورهای مورد بررسی تفاوت معنی داری بین دو روش کاربرد خاکی و محلول پاشی مشاهده نشد. بهترین حمایت از دانهال های انار در غلظت 50 و 75 میلی گرم در لیتر به دست آمد. نتایج این تحقیق نشان داد که کاربرد پاکلوبوترازول می تواند در کاهش خسارت ناشی از تنش سرمایی در دا نهال های انار موثر باشد.
اشکان حاتمی شهماروندی امیرحسین خوشگفتارمنش
انباشت لاستیک¬های فرسوده خودروها یکی از معضلات بسیار مهم زیست¬محیطی دنیا می¬باشد. ضایعات لاستیک بیش از 12% زباله¬های جامد را تشکیل می¬دهد. این ضایعات به دلیل شکل، اندازه و ترکیب فیزیکوشیمیایی، نسبت به تجزیه میکروبی و بازیافت بسیار مقاوم هستند. در صورت عدم بازیافت، انباشتگی لاستیک¬های فرسوده می¬تواند خطرات بزرگی ازجمله آتش¬سوزی این توده¬ها را به همراه داشته باشد. آتش¬سوزی تایرهای فرسوده، باعث به وجود آمدن مشکلات زیست¬محیطی برای هوا، آب و خاک می¬گردد. گیاهان جزء اولین حلقه از اکوسیستم بوده که در معرض گازهای حاصل از سوختن لاستیک می¬باشد. بنابراین، تغییرات ایجاد شده توسط این گازها در گیاهان می¬تواند یک شاخص ارزیابی اثر آنها بر جامعه انسانی باشد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر آلودگی ناشی از سوزاندن لاستیک¬های فرسوده بر شاخص¬های رشد و پاسخ آنتی¬اکسیداتیو درخت زیتون تحت تیمارهای مختلف تغذیه روی بود. دانهال¬های زیتون در دو واحد رشد جداگانه در گلخانه کشت شدند. غلظت گازهای co، nox، h2s،so2 ، ch4، no، co2، no2و مقدار دمای گاز خروجی از کوره و هوا اندازه گیری شد. علاوه بر آن غلظت آهن و روی گاز نیز اندازه¬گیری شد. فعالیت آنزیم¬های apx، gpx، cat و همچنین غلظت مالون¬دی¬آلدئید(mda)، آهن ، روی، کلروفیل (a، b و کل) و کارتنوئید برگ و شاخص¬های رشد در دو دوره فعال و غیر فعال آلودگی اندازه¬گیری شد. ویژگی¬های میکروسکوپی سطح برگ نیز اندازه¬گیری شد. غلظت بالای آهن و روی انتشارات گازی حاصل از سوزاندن لاستیک با اثر بر سیستم آنتی¬اکسیدانی گیاه بررسی اثر انتشارت گازی و همچنین تغذیه روی را پیچیده کرد. غلظت آهن و روی همواره در گیاهان رشد یافته در شرایط وجود آلودگی نسبت به گیاهان رشدیافته در شرایط عدم وجود آلودگی بالاتر بود. مقدار مالون¬دی¬آلدئید در گیاهان رشد یافته در حضور آلودگی به طو معنی¬داری کمتر از گیاهان رشد یافته در شرایط عدم حضور آلودگی بود. در مراحل مختلف نمونه¬برداری و در شرایط مختلف تغذیه¬ای روی فعالیت آنزیم¬های آنتی¬اکسیدانت در گیاه با غلظت عناصر روی و آهن برگ همبستگی مثبت داشت. افزایش فعالیت این آنزیم¬ها با کاهش غلظت مالون¬دی¬آلدئید که شاخصی از خسارات اکسیداتیو است، همراه بود. حضور گازهایی از جمله co، nox، h2s،so2 ، ch4، no، co2و no2 در محیط رشد گیاه به سطح برگ آسیب رسانده و تعداد سلول و روزنه¬های سطح برگ و همچنین شاخص¬های رشد را کاهش داد. براساس نتایچ پژوهش حاضر، اگرچه غلظت بالای آهن و روی در انتشارات گازی حاصل از سوزاندن لاستیک ممکن است در افزایش فعالیت آنزیم¬های آنتی¬اکسیدان در برگ گیاه نقش داشته باشند، قادر به جلوگیری از خسارت ناشی از آلودگی بر گیاه نیستند.
محمد احمدی نفیسه پورجواد
شته سبز انار aphis punicae (hem., aphididae) از مهم ترین آفات انار می باشد که با تغذیه از شیره گیاهی و همچنین ترشح عسلک فراوان خسارت ایجاد می کند. جهت مطالعه تغییرات فصلی جمعیت این آفت طی دو منطقه از اصفهان در دو سال متوالی و به صورت هفتگی از درختان آلوده نمونه برداری شد و در فصل زمستان تلفات مرحله تخم بررسی گردید. فراسنجه های مهم رشد جمعیت و باروری شته انار در شرایط صحرایی با استفاده از قفس برگی و در قالب جدول زندگی تعیین شد. برای بررسی تاثیر رقم درخت انار بر نوسانات فصلی و ویژگی های زیستی شته انار، نمونه برداری ها از روی ده رقم انار به صورت هفتگی انجام شد و فراسنجه های مهم جدول زندگی شته بر روی رقم های شیشه پگ، رباب و شهرضا تعیین گردید. تاثیر تنش خشکی در سه سطح (بدون تنش، متوسط و شدید) و تاثیر دما در چهار سطح (19، 22، 25 و 27 سلسیوس) بر روی رشد و نمو و پارامترهای جمعیتی شته انار به ترتیب در گلخانه و آزمایشگاه در قالب جدول زندگی مطالعه شد. همچنین در این تحقیق دشمنان طبیعی این شته با نمونه برداری های هفتگی جمع آوری و شناسایی شدند و نوسانات فصلی چند گونه از آنها مطالعه و با نوسانات فصلی شته انار مقایسه گردید. نتایج نشان داد که اولین پوره ها در دهه دوم فروردین و اولین ماده های بالدار در دهه اول اردیبهشت روی درختان ظاهر شدند. جمعیت شته های زنده زا در اردیبهشت سریعاً افزایش یافت و در خرداد روند نزولی را طی نمود. از اواسط پاییز ماده های جنسی بی بال و نرهای بالدار ظاهر شدند و اولین تخمگذاری ها در نیمه دوم آبان بر روی سرشاخه انجام شد. نرخ ذاتی افزایش جعیت (rm)، نرخ متناهی افزایش جعیت (?)، نرخ خالص تولید مثل (r0) و متوسط مدت زمان یک نسل (t) در شرایط صحرایی و در بهار به ترتیب 010/0±258/0 در روز، 013/0±295/1در روز، 320/1±9/14 پوره و 27/±45/10 روز به دست آمد. بیشترین و کمترین تراکم جمعیت شته به ترتیب بر روی رقم رباب شیراز و رقم رودبار مشاهده شد. در بررسی ویژگی های زیستی، بیشترین طول دوره پورگی و بیشترین مدت زمان طول یک نسل مربوط به رقم شهرضا و کوتاه ترین مدت زمان طول یک نسل روی رقم شیشه پگ بود. همچنین کوتاهترین دوره پورگی، بیشترین نرخ رشد ذاتی افزایش جمعیت و بیشترین نرخ متناهی افزایش جمعیت، درسطح تنش خشکی متوسط دیده شد. این شته در دمای 22 درجه سلسیوس بیشترین و در دمای 27 درجه کمترین میزان بقا را داشت. در این پژوهش، دمای آستانه حداقل برای این شته 33/7 درجه سلسیوس محاسبه گردید. شانزده گونه دشمن طبیعی برای شته انار شناسایی شد که شامل هفت گونه کفشدوزک از خانواده coccinellidae، دو گونه لارو مگس گل از خانواده syrphidae، یک گونه مگس شکارگر از خانواده chamaemyiidae، همچنین تعداد سه گونه زنبور پارازیتوئید از خانواده braconidae، یک گونه از خانواده encyrtidae ، pteromalidae و figitidae بودند. فراوانی فصلی دشمنان طبیعی از نظر اوج ظهور با جمعیت شته تقریباً همزمانی داشت.
زهرا جدیدی بهرام بانی نسب
یکی از چالش های پیش روی صنعت زیتون کشور انتخاب ارقام مناسب با شرایط آب وهوایی برای رسیدن به عملکرد وکیفیت مطلوب است. در سال های اخیر اقداماتی به منظور افزایش سطح زیر کشت باغات زیتون در استان های مختلف کشور باهدف تأمین بخشی از روغن مورد نیاز کشور انجام شده است. در استان اصفهان نیز در این سال ها قدم های موثری برای توسعه زیتون کاری برداشته شده است. در هرحال توسعه سطح زیر کشت زیتون در منطقه مستلزم توجه به نیازهای اکولوژیکی ارقام مختلف است. زیرا این شرایط بر جنبه های مختلف رشد درختان از جمله سال آوری، گرده افشانی، تولید میوه، کیفیت میوه و غیره اثرگذار می باشد. بنابراین عدم توجه دقیق به ارقام از نظر سازگاری به شرایط محیطی منطقه ممکن است مشکلاتی را در آینده در بر داشته باشد و از این جهت است که علاوه بر بررسی رشد رویشی، بررسی خصوصیات زایشی ارقام در مناطق مختلف کشور اهمیت ویژه ای پیدا می کند. از آنجایی که اطلاعات و داده های عملکردی برای ارقام زیتون در مناطق مختلف ایران کم است، بنابراین لزوم اجرای چنین پژوهشی جهت شناسایی ارقام مناسب زیتون در شهر اصفهان مطرح می گردد. این پژوهش طی سال های1393- 1392 بر روی هشت رقم از درختان باغ کلکسیون ارقام زیتون احداث شده در دانشگاه صنعتی اصفهان در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار و هر تکرار شامل سه درخت به اجرا در آمد. رقم ها شامل گرگان، زرد و روغنی از ارقام داخلی و مانزانیلا، کنسروالیا، میشن، بلیدی و آمفی سیس جزء ارقام خارجی بودند. در طول آزمایش فاکتورهایی نظیر زمان گلدهی کامل، تعداد گل آذین در شاخه، تعداد گل در گل آذین، درصد گل کامل در گل آذین، میزان تشکیل میوه (اولیه، ثانویه و نهایی)، عملکرد و خصوصیات میوه (وزن میوه، طول میوه، قطر میوه، نسبت طول به قطر میوه، حجم میوه، وزن گوشت، نسبت وزن گوشت به هسته میوه، درصد وزنی گوشت میوه، وزن هسته، طول هسته، قطر هسته، نسبت طول به قطر هسته، حجم هسته، درصد آب موجود در گوشت میوه، درصد کاهش آب در گوشت میوه از مرحله سبز تا سیاه رنگ میوه و درصد روغن در گوشت خشک میوه) اندازه گیری شد. بررسی نتایج نشان داد رقم های مانزانیلا و کنسروالیا به سبب دارا بودن ویژگی های درصد تشکیل میوه مناسب، وزن میوه مطلوب، شکل بازارپسند و مناسب میوه، نسبت بالای وزن گوشت به هسته، درصد بالای آب موجود درگوشت میوه و درصد مناسب روغن میوه به عنوان ارقام کنسروی مناسب می باشند. همچنین رقم های بلیدی، روغنی و آمفی سیس با برخورداری از درصد مناسب روغن میوه، درصد پایین آب میوه و درصد بالای کاهش آب میوه از مرحله ی سبز تا سیاه رنگ زیتون، در گروه ارقام روغنی زیتون دسته بندی شدند. پژوهش حاضر نشان داد رقم بلیدی به عنوان رقم روغنی و رقم های مانزانیلا و کنسروالیا به عنوان ارقام کنسروی با بیشترین عملکرد، ارقام مناسب در بین هشت رقم زیتون مورد مطالعه بودند. در میان هشت رقم مورد بررسی رقم زرد کم ترین عملکرد را نشان داد. به نظر می رسد این رقم با شرایط اکولوژیکی و محیطی منطقه مورد نظر سازگار نبوده است.
روح اله فرزی مهدیه غلامی
خشکی از مهم ترین تنش های محیطی است که بر رشد و نموگیاهان اثرمنفی میگذارد و استفاده از مالچ ها یکی از راهکارهای کاهش مصرف آب و خسارت های ناشی از خشکی است. به منظور بررسی اثر مالچ و دو سطح آبیاری بر دو رقم زیتون ’کنسروالیا‘ و ’مانزانیلا‘ آزمایشی در دو مرحله به اجرا در آمد. در آزمایش اول اثر شش نوع مالچ ، هیدروژل و شاهد (بدون مالچ) در گلدان های بدون گیاه بررسی شد و آزمایش دوم بصورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی در چهار تکرار بر روی دو رقم زیتون اجرا گردید. تیمارهای مورد استفاده در آزمایش دوم نیز شامل پنج مالچ سنگریزه، پوسته خرد شده ی پسته،کاه کلش، تفاله زیتون، مالچ امولسیونی، هیدروژل و شاهد (بدون مالچ) و دو سطح آبیاری (100% و 50% ظرفیت زراعی) بود. در پایان مرحله اول آزمایش با توجه به پارامترهای هواشناسی میزان سرعت تبخیر سطحی و حداقل مقدار محتوای آب باقی مانده در اثر هریک از مالچ ها مشخص شد و در پایان مرحله دوم نیز برخی فاکتورهای مربوط به روابط آبی، روابط فتوسنتزی و سیستم آنتی اکسیدانی آنزیمی و غیرآنزیمی بررسی شد.
مرتضی اسکندری سیروس قبادی
زالزالک یکی از پایه های بذری متحمل به کلروز ناشی از کمبود آهن برای درختان به و گلابی در شرایط خاک های آهکی است. این پژوهش با توجه به خفتگی مضاعف بذر، درصد پایین جوانه زنی و همچنین تولید دانهال پیوندی، در دو آزمایش جداگانه به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کامل تصادفی جهت غلبه بر خفتگی بذر در زالزالک انجام شد. در آزمایش اول اثر خراش دهی بذر با اسید سولفوریک غلیظ (98 درصد) در سه بازه ی زمانی 0، 5/1 و 3 ساعت و چهار دوره دمایی گرم – سرد (3 ماه دمای 20 درجه سلسیوس و سپس 3 ماه دمای 4 درجه ی سلسیوس، 3 ماه دمای 30 درجه ی سلسیوس و سپس 3 ماه دمای 4 درجه ی سلسیوس، 3 ماه دمای 20 درجه ی سلسیوس و سپس 5/4 ماه دمای 4 درجه ی سلسیوس و3 ماه دمای 30 درجه ی سلسیوس و سپس 5/4 ماه دمای 4 درجه ی سلسیوس) در 3 تکرار بر پارامترهای جوانه زنی بذر در دو گونه زالزالک crataegus meyeri و c.atrosanguinea بررسی شد. آزمایش دوم نیز با هدف بررسی جوانه زنی رویان گونه ی c.atrosanguinea، تحت تأثیر تیمارهای نیترات پتاسیم در سه غلظت 0، 5000 و 10000 میلی گرم در لیتر و اسید جیبرالیک در سه غلظت 0، 100 و 200 میلی گرم در لیتر انجام شد. صفات مورد بررسی در این پژوهش شامل درصد جوانه-زنی، میانگین جوانه زنی روزانه، سرعت جوانه زنی (t50)، میانگین زمان لازم برای جوانه زنی، طول ریشه چه و ساقه چه، شاخص جوانه زنی و شاخص بنیه ی بذر بود. نتایج آزمایش اول نشان داد افزایش مدت زمان خراش دهی و تیمار دمایی سبب افزایش معنی دار درصد جوانه زنی، میانگین جوانه زنی روزانه، سرعت جوانه زنی (کاهش مدت زمان رسیدن تا 50 درصد جوانه زنی نهایی(t50))، طول ریشه چه و ساقه چه، شاخص جوانه زنی و شاخص بنیه ی بذر وهمچنین کاهش میانگین زمان لازم برای جوانه زنی بذر نسبت به تیمار شاهد در هر دو گونه مورد مطالعه شد. نتایج آزمایش دوم نشان داد کاربرد اسید جیبرالیک در غلظت 100 میلی گرم در لیتر و نیترات پتاسیم در غلظت 5000 میلی گرم در لیتر سبب افزایش معنی دار درصد جوانه زنی، میانگین جوانه زنی روزانه، سرعت جوانه زنی (کاهش t50)، شاخص جوانه زنی و شاخص بنیه ی بذر نسبت به تیمار شاهد شد. در نهایت نتایج حاکی از افزایش معنی دار طول ریشه چه و ساقه چه با کاربرد اسید جیبرالیک در غلظت 200 میلی گرم در لیتر و نیترات پتاسیم در غلظت 5000 میلی گرم در لیتر نسبت به تیمار شاهد و اثر قابل توجه سرمادهی بر کاهش میانگین زمان لازم برای جوانه زنی بود.
مهدیه غلامی بهمن خلدبرین
چکیده ندارد.