نام پژوهشگر: عزت الله رییسی اردکانی
یحیی محمودی نژاد عزت الله رییسی اردکانی
آبخوان سرپنیران در استان فارس، جنوب ایران واقع شده است. غلظت نیترات در بخش هایی از این آبخوان بالاتر از بیشینه حد مجاز (mcl) است. منشأ نیترات می تواند زمین زاد و یا انسان زاد باشد. هدایت الکتریکی، یون های اصلی و غلظت نیترات در 43 چاه بهره برداری اندازه گیری شد. غلظت نیترات در بخش ابتدایی آبخوان سرپنیران 50 تا 140 میلی گرم در لیتر است، اما در بخش دوم آبخوان و در جهت جریان آب زیرزمینی به کمتر از 50 میلی گرم در لیتر می-رسد. بخش ابتدایی آبخوان سرپنیران در ارتباط مستقیم با سازند شیل نفتی کژدمی و چرت های رادیولاریت است. بخش ابتدایی آبخوان از رسوبات فرسایش یافته و هوازده سازند کژدمی تشکیل شده است. دلیل اصلی افزایش غلظت نیترات، سازند شیلی نفتی کژدمی است، زیرا نیتروژن سازند شیلی نفتی کژدمی در محدوده مطالعه تا ppm 4650 اندازه گیری شد. فعالیت کشاورزی منبع افزایش غلظت نیترات نیست، زیرا بخش دوم دشت سرپنیران نیز زیر کشت است، و بعلاوه غلظت نیترات در آب برگشتی کشاورزی اغلب آبخوان ها کمتر از 70 میلی گرم در لیتر است. بنابراین منشأ افزایش غلظت نیترات، تجزیه شیل نفتی توسط میکروارگانیزم ها می باشد. در بخش دوم آبخوان، آب کارستی حاصل از سازندهای داریان و فهلیان با غلظت بسیار پایین نیترات به داخل آبخوان جریان یافته و غلظت نیترات آبخوان را کاهش می دهد. پیشنهاد می شود با افزایش راندمان آبیاری در بخش ابتدایی آبخوان، آب برگشت کشاورزی را کاهش داده، که در نتیجه باعث کاهش غلظت نیترات می شود. غلظت نیترات در تعدادی چاه بهره برداری آبخوان سرپنیران و قادرآباد که در رسوبات دریاچه ای حفر شده اند، اندازه گیری شد. غلظت نیترات در همه این چاه ها کمتر از بیشینه حد مجاز بود و بیانگر این است که رسوبات دریاچه ای منشأ افزایش غلظت نیترات نیست.
مسلم صادقی عزت الله رییسی اردکانی
چکیده رویکرد هیدرولوژیکی حفاظت از تالاب ارژن(استان فارس) به کوشش مسلم صادقی تالاب ارژن، دریاچه ای نسبتا کم عمق، دارای آب شیرین با مساحت 21 کیلومتر در جنوب غربی ایران (استان فارس) واقع شده است. این دریاچه بخشی از منطقه حفاظت شده ارژن و پریشان است، که از اطراف توسط ارتفاعات آهکی محصور شده است و تشکیل یک حوضه بسته را می دهد.در چند سال اخیر به علت خشک سالی این دریاچه خشک شده است.هدف کلی از این مطالعه، ارائه راهکار هیدرولوژیکی مناسب به منظور حفاظت از این دریاچه می باشد. در این تحقیقمدل بیلان دریاچه تهیه شد. کد این مدل بر اساس معادله بیلان آب دریاچه و در غالب یک مدل ریاضی blackboxبا استفاده از نرم افزار matlabنوشته شد. پارامترهای ورودی مدل شامل بارندگی، تبخیر، نفوذ از کف تالاب، خروجی از طریق پونر وآب ورودی به دریاچه از چشمه های اطراف تالاب به صورت ماهانه جمع آوری و مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. رواناب ماهانه حاصل از بارندگی با استفاده از روش scsدر یک دوره 11 سالهمحاسبه شد. مدل مساحت، حجم و اشل تالاب را به صورت ماهانه شبیه سازی می کند. سپس با استفاده از مساحت تالاب در زمان های مختلف که از داده های ماهواره ای استخراج شده اند، مدل کالیبره شد.در نهایت به منظور ارائه رویکرد مناسب برای کاهش خشک شدن تالاب، از بین گزینه های مختلف، احداث یک بند خاکی در اطراف پونر پیشنهاد شد.سپس مدل با فرض وجود یک بند با ارتفاع های مختلف به عنوان سناریوهای مختلف اجرائی، مساحت، حجم و اشل تالاب را به صورت ماهانه در این دوره 11 ساله شبیه سازی می کند. در انتها با مقایسه سناریوهای مختلف،سناریو 3 به عنوان ارتفاع بند پیشنهاد گردید.
احمد بهروج پیلی عزت الله رییسی اردکانی
مجاری کارستی در بیشتر این مناطق قابل دسترسی نیستند. سرعت جریان مجرایی در سراسر دنیا به طور گسترده ای بوسیله روش ردیابی رنگ اندازه گیری شده است، اما این روش قادر به برآورد ابعاد و تعداد مجاری نمی-باشد. هدف اصلی این مطالعه تعیین محتملترین تعداد مجاری و سطح مقطع آن می باشد. دشت ارژن پولژه ی است که بوسیله سازند کارستی آسماری احاطه شده است: شامل یک دریاچه، یک منطقه زهکش و چندین چشمه می-باشد. منطقه زهکش آبرفتی می باشد که بر روی سازند آسماری قرار دارد. یک کانال در فصل های خشک آب دریاچه را به سمت منطقه نشت هدایت می کند (کانال کنترل) اما در فصل های تر دریاچه کانال را می پوشاند (دریاچه کنترل). ردیابی رنگ مشخص کرد که آب زهکشی شده در شش چشمه دم اسب ظاهر می شود، چشمه-های که در 22 کیلومتری دریاچه ارژن واقع می باشند. نتایج ردیابی منحنی های بسیار شارپ و یکسان برای هر شش چشمه دم اسب نشان داد. معادله دارسی-وایسباخ و مدل جریان لوله پیوسته جفت شده (cave) تحت چندین شرایط متناوب تعداد و ابعاد مجاری به ترتیب برای شرایط کانال و دریاچه کنترل به کار برده شد. تناوب ها به گونه ای انتخاب شدند که سرعت متناسب ردیابی رنگ شبیه سازی شود. به احتمال یک مجرای اصلی با قطر معادلی بین 6.5-12 متر وجود دارد. فاکتور اصطکاک بیش از آنچه که در منابع گزارش شده می باشد که آن می-تواند دلالت بر زبری بالا و اعوجاج های سطح مقطع باشد.
مجتبی جمشیدی فروزنی عزت الله رییسی اردکانی
آبخوان جهرم از دو آبخوان فرعی آبرفتی با مساحت 450 کیلومترمربع و آهکی کارستی با مساحت 300 کیلومترمربع تشکیل شده است. آبخوان فرعی کارستی (ka) شامل ارتفاعات اطراف آبخوان فرعی آبرفتی جهرم (jaa) می باشد. منشاء آب آبخوان آبرفتی جهرم جریان ورودی از آبخوان کارستی اطراف، تغذیه از بارندگی و آب برگشتی کشاورزی می باشد. تعداد چاه های بهره برداری در این آبخوان ها از 600 حلقه در سال 1345 به بیش از 1400 حلقه در سال های اخیر افزایش یافته است که باعث برداشت بیش از حد از آب زیرزمینی و در پی آن خشک شدن چمشه های کارستی و ایجاد روند نزولی در هیدروگراف آبخوان جهرم شده است. عمق چاه های بهره برداری بویژه در آبخوان کارستی به بیش از 350 متر می رسد. هدف از این مطالعه بررسی علل هیدرولوژیکی بحران آب زیرزمینی و تعیین منشاء این اضافه برداشت می باشد. بیلان سالانه هر دو آبخوان فرعی برای یک دوره مطالعاتی 13 ساله محاسبه گشت که نشان می دهد کل حجم آب ورودی سالانه برابر با 121 میلیون مترمکعب می باشد و برداشت بیش از حد از آب زیرزمینی در حدود 5/12 میلیون مترمکعب می باشد. بنابراین 6/6 متر از ضخامت آبخوان آبرفتی جهت ذخیره کل حجم آب ورودی کافی است و این در حالیست که حجم آبخوان قبل از اضافه برداشت ها 810 میلیون مترمکعب بوده است، بنابراین 689 میلیون مترمکعب از این حجم، تجدیدپذیر نمی باشد که در این مطالعه حداقل حجم ذخیره هیدرولیکی (mhs) نامگذاری شده است. حداقل حجم ذخیره هیدرولیکی حجم آبی است که باید در آبخوان ذخیره گردد تا بار هیدرولیکی لازم جهت خروج آب زیرزمینی از ناحیه (نواحی) خروجی را فراهم کند. ناحیه خروجی آب زیرزمینی آبخوان جهرم به یک دره باریک محدوده می شود. سازندهای نفوذناپذیر در ناحیه خروجی در عمق چند متری از سطح زمین قرار دارند و یک آبخوان کاسه ای شکل را بوجود آورده اند. در گذشته تاریخی آب در این آبخوان کاسه ای با ضخامت متوسط 45 متر و حداکثر ضخامت بیش از 300 متر ذخیره شده بود که باعث بالا آمدن سطح آب و سرریز شدن آب از بالای سازندهای نفوذناپذیر در ناحیه خروجی می شد. از سال 1343 منشاء اضافه برداشت ها حداقل حجم ذخیره هیدرولیکی می باشد. این پدیده دلیل اصلی عدم مشاهده بحران آب توسط مردم عادی تا دهه اخیر می باشد (دوره بحران آب پنهان). کاهش حداقل حجم ذخیره هیدرولیکی برخی پیامدهای نامطلوب مانند خشک شدن چشمه ها و چاه های پایین دست، تشدید خشکسالی، افزایش آلودگی آب و افزایش هزینه های تجهیزات چاه ها و انرژی را به دنبال دارد. تنها راه حل کاهش این اثرات، جبران آب اضافه برداشت شده می باشد. این کار می تواند توسط انسداد تمامی چاه های غیرمجاز، نظارت بر تخلیه چاه های بهره برداری، بالا بردن راندمان آبیاری و بهینه سازی الگوی کشت امکان پذیر باشد.
ماندانا احمدپور اصغر اصغری مقدم
تاقدیس سبزپوشان واقع در جنوب شهر شیراز در استان فارس جزئی از چین خوردگی زاگرس است و رخنمون کاملی از آهکهای آسماری -جهرم می باشد و یک سفره کارستی در خود تشکیل داده است. بیلان اجمالی این تاقدیس نشان می دهد که سفره کارستی سبزپوشان همواره منابع اطراف خود را تغذیه می نماید. همچنین ذخیره خوبی از آبهای مناسب کارستی دارد که می تواند در تامین آب مورد نیاز شهر شیراز و دشتهای مجاور مورد استفاده قرار گیرد. دشت قره باغ واقع در مجاورت یال شمالی این تاقدیس ، توسط آبهای کارستی این تاقدیس تغذیه شده و توسط زهکش قره باغ به دریاچه مهارلو واقع در جنوب شرق شیراز زهکشی می شود. جهت عمومی جریان آب در این دشت از شمال غرب به جنوب شرق است.
عزت الله رییسی اردکانی
بمنظور ایجاد مقاومت در جو بهاره ترش (hordeum spontaneum l.) به کم آبی، بذر جو تحت یک یا دو دوره متوالی تر و خشک کردن قرار گرفت ، در هر دوره خیساندن 35 درصد وزن بذر آب مقطر اضافه گردید و بمدت بیست و چهار ساعت در درجه حرارتهای ثابت 5، 10 و 20 درجه سانتیگراد نگهداری شد و سپس در هوای معمولی آزمایشگاه خشک گردید تا بوزن اولیه رسید. بذر تیمار شده و شاهد در کرتهای آزمایشی با طرح آماری split-plot در سه تکرار کاشته شد. کرتهای اصلی را سه رژیم آبیاری 8، 12 و 61 روز یکبار و کرتهای فرعی را بذر تیمار شده و شاهد تشکیل میدادند. میزان آب آبیاری بیست و چهار ساعت قبل از هر آبیاری با اندازه گیری آب خاک تعیین گردید. برای رژیمهای آبیاری 8، 12 و 16 روز یکبار بترتیب 41ˆ50، 68ˆ51 و 97ˆ47 سانتیمتر در تمام دوره رشد گیاه آب مصرف گردید. برای مطالعه اثرات تر و خشک کردن بذر، درصد جوانه زدن، نسبت تعداد گیاه به تعداد بذر کاشته شده، پتانسیل اسمزی برگ (leaf osmotic potential)، آب برگ (water deficit)، عملکرد کاه و دانه، تعداد پنجه، طول خوشه و گیاه، وزن دانه در 60 خوشه، تعداد دانه در خوشه، وزن هزار دانه و درصد پروتئین دانه، اندازه گیری شدند. مطالعات آماری نشان داد که تیمار بذر تحت یک دوره تر و خشکی اثری در افزایش درصد جوانه زدن نداشته و فقط باعث تاخیر آن گردید در حالیکه دو دوره متوالی تر و خشکی در حرارت 10 و 20 درجه سانتی گراد باعث تقلیل درصد جوانه زدن و در نتیجه تقلیل تعداد گیاه و عملکرد شد. معهذا در رژیمهای آبیاری 8 و 16 روز یکبار تیمار یک بار تر و خشک کردن بذر و 4 تا 29 درصد نسبت به شاهد افزایش عملکرد (افزایش معنی دار نبوده) نشان داده است . ولی در رژیم آبیاری 12 روز یکبار بعلت اینکه زمان خوشه رفتن با کمبود آب خاک همزمان بود افزایش مشاهده نشده است . محصول دانه و کاه در رژیمهای آبیاری 8 و 16 روز یکبار با هم مقایسه شدند و بترتیب افزایشی برابر 71ˆ17 و 00ˆ16 درصد بدست آمد. مطالعات آماری نشان داد که اختلافی بین آب برگ در گیاهان تیمارشده وجود نداشته و همچنین نسبت آب برگ گیاهان تیمارشده با شاهد خطی (regression) با نسبت محصول گیاهان تیمارشده با شاهد ندارد، در صورتیکه یک دوره تر و خشک کردن باعث ایجاد رابطه خطی بین نسبت محصول گیاهان تیمار شده به شاهد و نسبت پتانسیل اسمزی گیاهان تیمارشده به شاهد شده است . سرانجام تغییرات درجه حرارت در تیمار یک بار تر و خشک کردن اثری در ازدیاد عملکرد نداشته است .