نام پژوهشگر: علیمراد شریفی
بیژن خیام باشی علیمراد شریفی
چکیده: در سال های اخیر مدل هایی برای تخمین کارآیی فنی تغییر پذیر در زمان پیشنهاد شده است. این مدل ها از نظر ویژگی و نتایج با یکدیگر تفاوت داشته و هر یک دارای خصوصیت های خاص خود می باشند. این مطالعه در فضای تولید مرزی به مقایسه و بررسی دو مدل "کارایی فنی متغیر در طول زمان" مطرح شده در ادبیات مرزی تصادفی، یعنی مدل کورنول، اشمیت، و سیکلز(1990،css )و مدل لی و اشمیت(1993،ls )می پردازد. سپس بمنظور توسعه مدلls و آزاد سازی فرض یکسان بودن روند زمانی برای تمامی واحدها، با معرفی مدل روند های زمانی با ویژگی گروهی واحد ها(2006،gs )،و با در نظر گیری فرم تابعی پارامتری برای رفتار زمانی گروه ها در این مدل به تخمین پارامتر های اصلی مدل و پارامتر های اثر گذار هر گروه پرداخته می شود. مشاهدات مورد استفاده در این مطالعه مربوط به تمامی کارخانه های فعال سیمان در ایران (33 کارخانه) برای دوره زمانی 84-1375 می باشد. نتایج بدست آمده نشان می دهدکه علیرغم مشابهت ها، تفاوت های اساسی میان مدل ها وجود دارد. در مجموع مدل gs به دلیل در نظر گرفتن تفکیک ویژگی های مشترک واحد ها به همراه روند زمانی خاص برای هر گروه، نتایج دقیق تری را نسبت به سایر مدل ها به خود اختصاص داده است. این آزمون در خصوص ویژگی مقیاس ظرفیت واحدها و طبقه بندی در سه گروه واحدهای تولید بیش از 3000 تن، بین3000-1000 تن، و کمتر از 1000 تن انجام گرفته است. در این مدل متوسط امتیاز کارایی برای گروه های اول، دوم، و سوم به ترتیب 81/0 ،93/0 و75/0 می باشد. چنین نتیجه ای در دو مدلls و css تنها بصورت جمعی برای تمامی واحد ها قابل دستیابی است که به ترتیب ارقام متوسط 84/0و 76/0 را ارائه می دهند. این یافته مهم را می توان برای کشش نهاده ها وکشش مقیاس به تفکیک گروه ها و یا تک تک واحد ها نیز مشاهده نمود، که درانجام سیاست گذاری های تعرفه ای نهاده ها برای هر گروه اهمیت دارد. طبقه بندی c23,c51,d21,l61 :jel کلیدهای واژه: تحلیل مرزی تصادفی، داده های تابلویی با اثرات ثابت، کارائی فنی متغیر درطول زمان، ویژگی گروهی، صنعت سیمان، ایران .
مرتضی یزدانی صادق بختیاری
در این مطالعه که هدف اصلی آن تخمین و برآورد مدلی مناسب برای تخمین گاز طبیعی در مناطق مختلف استان اصفهان می باشد سعی خواهد شد تا با استفاده از روش های اقتصاد سنجی تلفیقی و با استفاده از مبانی نظری خرد محور مدلی مناسب برای تبین رفتار و عکس العمل مصرف کنندگان مختلف استان برآورد شود.روشی که در این مطالعه مورد استفاده قرار می گیرد روش پانل و از نوع اثر ثابت پویا می باشد. مزیت استفاده از این روش این است که می توان برای هر یک از بخشهای و منطق استان تابعی جداگانه برآورد نمود و حساسیت هر یک از این بخش ها را نسبت به تغییر هر یک از متغیر ها با بقیه بخش ها مقایسه نمود. داده هایی که در این مطالعه مورد استفاده قرار خواهد گرفت هم به صورت فصلی و هم به صورت سالیانه می باشد. داده های فصلی آن مربوط به سالهای 1374 تا 1388 و داده های سالانه آن مربوط به سالهای 1363 تا 1388 می باشد. همچنین به علت اهمیت موضوع مقادیر احتمالی مصرف گاز طی 5 سال آینده پیش بینی خواهد شد
آرش دهقانی علیمراد شریفی
بهره وری فرهنگ و نگرش هوشمندانه انسان به کار و زندگی است به گونه ای که بتواند، در راستای دستیابی به هدف های مادی و معنوی خویش، بهترین دستاوردها را داشته باشد بهره وری بر پدیده های دیگری همچون رقابت در بازارهای جهانی، توزیع عادلانه درآمد، بالابردن سطح استانداردهای زندگی و حتی قدرت سیاسی یک کشور اثر مثبت دارد. با این حال، بررسی در این زمینه نیازمند آگاهی درباره روند تحولات آن می باشد. متاسفانه تاکنون مقایسه ای از بهره وری کل عوامل در ایران با دیگر کشورها، دست کم، در بخش صنایع کارخانه ای با توجه به جایگاه و نقش ارزشمند این بخش در اقتصاد کشور انجام نگردیده است و بنابراین برآوردی تجربی از جایگاه صنعت ایران در منطقه و جهان در دسترس نیست. این پژوهش را باید گامی در راستای زدودن این کاستی برشمرد. در این پژوهش با بکارگیری شاخص چندجانبه بهره وری کل عوامل ccd، بهره وری نسبی کل عوامل در ایران و کشورهای ترکیه، کره جنوبی، نروژ و آمریکا در فاصله سال های 1386-1359(2007-1980) در بخش صنعت کارخانه ای، اندازه گیری و تجزیه و تحلیل شده است. همچنین بوسیله روش داده های تابلویی، اثر عوامل کلان و نهادینی همچون نقش دولت، درجه باز بودن، نرخ تورم و سرمایه انسانی با بهره وری کل عوامل ارزیابی گردیده است. یافته های بدست آمده بیانگر این است که بهره وری کل عوامل در صنایع کارخانه ای ایران در مقایسه با جهان صنعتی دارای شکاف گسترده ای است و کشور دارای افت بهره وری و روند کاهشی در بیشتر صنایع کارخانه ای می باشد. این افت بهره وری تهدیدی جدی برای سیاستگذاران و برنامه ریزان کشور است تا با برنامه ریزی و بکارگیری سیاست های مناسب، این شکاف بهره وری را کاهش دهند. همچنین، برآوردهای این پژوهش نشان می دهند که دخالت دولت می تواند اثری منفی بر بهره وری کل عوامل داشته باشد ولی با افزایش سرمایه انسانی و باز شدن اقتصاد که دارای اثری مثبت بر بهره وری هستند می توان به بهبود بهره وری کل عوامل امیدوار بود. همچنین، تورم دارای اثری منفی بر بهره وری کل عوامل بوده است و بنابراین کاهش تورم، افزایش بهره وری کل عوامل در بخش صنعت را به دنبال خواهد داشت.
ابوذر شاکری علیمراد شریفی
از مسائل مهم در ارتباط با ساختار تولید و میزان استفاده از نهاده ها در صنعت، می توان به تحلیل تقاضای نهاده های تولید و بررسی امکان جانشینی بین نهاده ها اشاره کرد. در این میان نهاده انرژی به دلیل ویژگی های خاص آن مانند پایان-پذیری، ارتباط مستقیم مصرف آن با آلودگی هوا، وفور منابع انرژی و تعلق گرفتن یارانه به انواع حامل های انرژی در ایران از اهمیت خاصی برخوردار است. بنابراین بررسی تأثیر تغییرات قیمت نهاده ها بر تقاضای آنها و امکان جانشینی نهاده ها ضروری به نظر می رسد. از طرفی، مدل های پویای تقاضای نهاده با تعریف هزینه تعدیل برای نهاده شبه ثابت این امکان را به وجود می آورند که تحلیل تقاضای نهاده ها در سه دوره زمانی کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت انجام گیرد. بنابراین، هدف این پژوهش تحلیل پویای تقاضای نهاده ها در صنایع کارخانه ای ایران طی سالهای 86-1374 می باشد. در این پژوهش مدل های پویای تقاضای نهاده نسل سوم بر اساس تابع هزینه درجه دوم استخراج شده و تابع هزینه همراه با توابع تقاضای به دست آمده برای نهاده های متغیر و شبه ثابت در یک سیستم به روش حداکثر درستنمایی با اطلاعات کامل برآورد شدند. سپس کشش های قیمتی، تولیدی و پیشرفت فنی نهاده ها محاسبه و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که سرعت تعدیل موجودی سرمایه بسیار پایین و برابر با 14/0 می باشد و این سبب می شود تا کشش های به دست آمده در کوتاه مدت تفاوت محسوسی با میان مدت و بلندمدت نداشته باشند. با توجه به کشش جانشینی موریشیما، نهاده انرژی با دیگر نهاده ها جانشین می باشد و اندازه کشش جانشینی در کوتاه مدت و بلندمدت تفاوتی وجود ندارد. کشش های تولیدی و پیشرفت فنی الکتریسیته، حامل های انرژی و سرمایه مثبت بوده و بیانگر افزایش تقاضای این نهاده ها با گسترش فعالیتهای تولیدی و تغییرات تکنولوژیکی در طول زمان می باشند، که نشان از سرمایه بر بودن تکنولوژی های مورد استفاده در صنایع کارخانه ای ایران دارد. با توجه به مسأله حذف یارانه انواع حامل های انرژی، در این پژوهش فرض بر این شد که پس از آزادسازی قیمتها، قیمت آنها به سطح قیمتهای فوب بازار خلیج فارس برسد. الگوی استخراج شده، در این حالت نیز برآورد شد. نتایج نشان داد که پس از افزایش قیمتها، اندازه کشش های جانشینی کاهش پیدا کرد. یعنی از حساسیت تقاضای نهاده انرژی نسبت به قیمت خود و دیگر نهاده ها کاسته شد.
حمید محمدی یزدی علیمراد شریفی
دگرگونی های پر شتاب و بنیادی علمی، تکنولوژیکی، اقتصادی و سیاسی جهان در چند دهه گذشته تهدیدها و فرصت های نوینی را پدید آورده است که شرایط بسیار متفاوتی را در برابر دولت ها برای پیاده سازی حاکمیت ملی در راستای حفظ و توسعه کشورها قرار داده و کشور ما را نیز با شرایط بسیار حساس و سرنوشت ساز مواجه نموده است. بنابراین ناآگاهی از جایگاه بخش های مختلف کشور بویژه جایگاه اقتصادی آن می تواند بسیار مخاطره آمیز باشد. در این میان بهره وری یکی از مواردی است که می تواند نشانگر جایگاه اقتصادی و میزان پیشرفت هر بخش باشد. بهره وری فرهنگ و نگرش هوشمندانه انسان به کار و زندگی است به گونه ای که بتواند، در راستای دستیابی به هدف های مادی و معنوی خویش، بهترین دستاوردها را داشته باشد. بهره وری بر پدیده های دیگری همچون رقابت در بازارهای جهانی، توزیع عادلانه درآمد، بالا بردن سطح استانداردهای زندگی و حتی قدرت سیاسی یک کشور اثر مثبت دارد. با این حال، بررسی در این زمینه نیازمند آگاهی درباره روند تحولات آن می باشد. با توجه به ارتباط قوی صنعت برق با سایر بخش های اقتصادی، هرگونه افزایش یا کاهش در بهره وری این صنعت به طور غیر مستقیم بر روی کارکرد سایر صنایع می تواند تاثیر گذار باشد. با شناسایی موانع بهبود بهره وری صنعت برق می توان مدیریت صنعت برق را به سمت نقطه بهینه سوق داد و با ترکیب بهینه عوامل و نهاده های تولید از حداکثر ظرفیت صنعت برق استفاده کرد. در این پژوهش در مورد صنعت برق ایران که وظیفه تولید، انتقال و توزیع نیروی برق را از طریق شرکت های برق منطقه ای بر عهده دارد، بهره وری کل عوامل اندازه گیری و تجزیه و تحلیل شده است. تابع هزینه با استفاده از روش رگرسیون حداکثر درستنمایی با اطلاعات کامل (fiml)، از طریق داده های تابلویی و از روش اثرات ثابت برآورد شده است. با بدست آوردن کشش هزینه ها و محاسبه بازده های نسبت به مقیاس مشخص می شود که صنعت برق طی سال های مورد بررسی از بازدهی به مقیاس فزاینده برخوردار بوده است. رشد بهره وری کل عوامل از طریق شاخص دیویژیا محاسبه شده است که نشان می دهد صنعت برق با رشد میانگین 8/8 درصد طی سال های مختلف نوسان داشته است. در میان شرکت های برق منطقه ای، شرکت برق منطقه ای سیستان و بلوچستان با رشد بهره وری کل عوامل 4/12 درصد بیشترین درصد رشد را داشته است. شرکت های برق منطقه ای آذربایجان و خراسان با 7/6 درصد رشد بهره وری کل عوامل، دارای کمترین نرخ رشد بهره وری کل عوامل بوده اند. با تجزیه رشد بهره وری کل عوامل به اثرات تغییر فنی و صرفه های مقیاس مشخص می شود که اثر صرفه های مقیاس در صنعت برق بطور متوسط 57% و اثر تغییر فنی 43% رشد بهره وری کل عوامل را تشکیل داده اند. نوسانات زیاد بهره وری کل عوامل بیشتر تحت تاثیر اثرات نوسانی تغییر فنی بوده است.
حامد پاروند رحمان خوش اخلاق
هزینه های تولید برق یکی از مهمترین معیارها جهت سیاستگذاری در صنعت برق می باشد. این هزینه ها در صورتی که نتوانند ارزش واقعی کلیه منابعی که برای تولید استفاده شده است را نشان دهند، سبب استفاده بیش از حد منابع و خدمات محیط زیستی (که جزء کاالاهای عمومی محسوب می شوند) شده و زیان هایی را برای جامعه ایجاد می کنند. انتشار آلاینده ها توسط نیروگاه های با سوخت فسیلی، هزینه های محیط زیستی بالایی را به افراد جامعه تحمیل می کند که در محاسبات هزینه تولید وارد نمی شوند. با توجه به اهمیت بهبودکیفیت محیط زیست و حفاظت از آن، وارد کردن این هزینه ها در هزینه های تولید و محاسبه هزینه های اجتماعی تولید برق می تواند صنعت برق را به سوی ارزشگذاری صحیح هزینه های تولید و در نتیجه قیمت گذاری بهینه رهنمون سازد و همچنین توجیه اقتصادی برای استفاده از انرژی های پاک و تجدیدپذیر جهت تولید برق را به وجود آورد. هدف این تحقیق محاسبه هزینه خصوصی و هزینه اجتماعی نهایی تولید برق در منطقه اصفهان برای یک روز مشخص و بیان تفاوت بین این دو هزینه به مقدار هزینه خارجی نهایی است. بدین منظور از یک مدل برنامه ریزی غیر خطی با محدودیت های خطی استفاده شده است. لذا، ابتدا تابع هزینه خصوصی نیروگاه ها (هزینه های متغیر) برآورد شده است و سپس با معرفی یک تابع ریاضی برای محاسبه هزینه انتشار آلاینده ها، به محاسبه هزینه های خارجی پرداخته می شود. تابع هدف مسئله (هزینه اجتماعی) از مجموع هزینه های متغیر و هزینه های خارجی نیروگاه های منطقه مورد مطالعه محاسبه شده است. بنابراین تابع هدف مسئله برنامه ریزی غیر خطی ما یک تابع هدف دوگانه است. حداقل کردن این تابع هدف با توجه به محدودیت عرضه نیروگاه ها و پوشش مقدار تقاضای منطقه انجام می شود. هزینه اجتماعی نهایی، همان متغیر دوگان در مسئله برنامه ریزی غیر خطی می باشد و مدل برای هر یک از ساعت های شبانه روز (24ساعت)، روز مورد مطالعه اجرا می شود و به صورت مجزا هزینه اجتماعی نهایی برای هر ساعت محاسبه می شود. نتایج حاصل از حداقل کردن تابع هدف هزینه خصوصی و همچنین حداقل کردن تابع هدف هزینه اجتماعی نشان دهنده تفاوت قابل توجهی بین هزینه اجتماعی نهایی و هزینه خصوصی نهایی می باشد. این تفاوت که با عنوان هزینه خارجی نهایی بیان می شود در ساعات پرباری مصرف برق، افزایش آشکاری نسبت به ساعات کم باری مصرف برق در منطقه مورد مطالعه داشته است. مقدار هزینه اجتماعی نهایی محاسبه شده در ساعت های مختلف روز مورد مطالعه بیانگر این موضوع است که هزینه های اجتماعی استفاده از سوخت های فسیلی بسیار بالا می باشد و بنابراین مد نظر قرار دادن هزینه های اجتماعی به عنوان جایگزینی برای هزینه های خصوصی تولید، می تواند تکنولوژی استفاده از انرژی های تجدید پذیر را جهت تولید برق، در شرایط رقابتی با تکنولوژی استفاده از سوخت های فسیلی از جمله مازوت قرار دهد و زمینه را برای تخصیص بهینه و کارآمد منابع فراهم کند.
مرتضی محمودی میمند کریم آذربایجانی
در میان سنجه های توسعه اقتصادی، شاخص بهره وری کل عوامل تولید یکی از مهمترین سنجه های بهره وری است، که بر اساس آن نسبت مجموع خروجی ها به مجموع کل ورودی ها (نهاده ها) محاسبه می شود. از این رو با توجه به نقش بهره وری در توسعه، این تحقیق با هدف اندازه گیری رشد بهره وری کل عوامل تولید (tfp) گروه های مختلف صنایع کارخانه ای استان یزد طی دوره زمانی 86-1376 و همچنین محاسبه روند تغییرات تکنیکی در صنایع این استان تدوین شده است. در این راستا برای برآورد رشد بهره وری کل عوامل تولید ابتدا تابع هزینه ترانسلوگ که تابعی از قیمت سرمایه (k)، قیمت نیروی کار (l)، قیمت مواد اولیه (m)، قیمت انرژی (e)، تولید کل(y) و متغیر زمان (t) برای نشان دادن تغییرات تکنیکی است را در نظر گرفته و سپس این تابع با استفاده از روش رگرسیون به ظاهر نامرتبط تکراری (isur)، در فضای panel data برآورد شده است. پس از برآورد تابع هزینه، با استفاده از دو روش روند زمانی ساده (ttm) و شاخص عمومی تعمیم یافته (gim) به محاسبه رشد تغییرات تکنیکی پرداخته و از روش پارامتری، رشد بهره وری کل عوامل تولید در صنایع استان یزد محاسبه شده است. نتایج نشان می دهد که در هر دو مدل ttm و gim ضرایب حاصل از برآورد تابع هزینه معنادار بوده و از تئوری اقتصادی پیروی می کنند. هر دو مدل مورد استفاده در تحقیق نشان دهنده نرخ رشد مثبت بهره وری کل عوامل تولید، تقریبا برای تمام سال ها و گروه های مورد بررسی هستند. ولی نکته قابل توجه اینکه، نرخ رشد بهره وری کل عوامل تولید محاسبه شده در مدل شاخص عمومی تعمیم یافته (gim)، بسیار پایین تر از نرخ رشد محاسبه شده در مدل روند زمانی ساده (ttm) است. همچنین با توجه به نتایج بدست آمده از برآورد تابع هزینه ترانسلوگ افزایش میزان تولید و قیمت نهاده هامنجر به افزایش کل هزینه های تولید شده که این امر بیانگر غیر نزولی بودن تابع هزینه نسبت به قیمت عوامل تولیدو سطح تولیدات است. نتایج محاسبه صرفه های مقیاس و کشش های جانشینی نیز نشان داد که، تولیددرصنایع کارخانه ای استان یزد تقریبا برای تمامی سالها از ویژگی صرفه های ناشی از مقیاس برخوردار بوده است. با توجه به محاسبه کشش های جانشینی آلن و موریشیما، به جز رابطه مکملی بین نهاده های نیروی کار با مواد اولیه و انرژی با مواد اولیه، بین سایر نهاده ها رابطه جانشینی وجود دارد.
هادی شعبانی علیمراد شریفی
امواج تلویزیونی که هم اکنون در منازل دریافت می شود، بصورت ت امواج آنالوگ است. این تلویزیون ها تصویر را بر اساس امواج و تغییرات سیگنال امواج رادیویی تشکیل داده و آنها را نمایش می دهد. تلویزیون امروزی که عامه مردم در سراسر گیتی نظاره گر تصویر آن هستند، در اوایل دهه 1930 طراحی و ایجاد گردید. این مقطع زمانی ، دوره پیشرفت سریع فن آوری های مختلف مخابرات از راه دور ، انتقال صدا و تصویر بود. طرح جایگزینی و گذار از سیستم تلویزیونی آنالوگ به دیجیتال در سرتاسر جهان در حال اجراست. کشورها از یک سو خدمات دیجیتال خود را گسترش می دهند و از سوی دیگر شروع به طرح ریزی برنامه ای برای کنار گذاشتن شبکه های آنالوگ خود نموده اند. کشورهایی که در این فرایند پیشگام بودند، در حال به پایان رساندن مرحله قطع کامل آنالوگ خود می باشند. تلویزیون در کشور ما تاثیر گسترده ای در ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دارد و نقش مهمی در زندگی افراد ایفا می کند. مقدمات پیاده سازی طرح گذار از آنالوگ به دیجیتال در کشور ما آغاز شده است. مهمترین بازیگر در پیشبرد موفقیت آمیز این طرح، عموم مردم جامعه هستند. در این پژوهش کوشش شده است تا تمایل به پرداخت افراد برای قطعه مبدل دیجیتال "ست تاپ باکس " برآورد شود و عوامل موثر تمایل به پرداخت خانوارها شناسایی شود.
حمزه میرزایی رحمان خوش اخلاق
مجتمع های فولادسازی همواره جزء کارخانه های آلاینده محیط زیست بوده اند و باعث آلوده شدن محیط شهری و روستایی شده اند. از این رو دولت ها جهت حفاظت از محیط زیست، به وضع قوانین و استاندارد های انتشار آلاینده ها اقدام ورزیده اند. اقتصاددانان همواره در پی ارزیابی تأثیر انواع مقررات دولتی بر فعالیت تولیدکنندگان و صنایع و در مقیاس کلی تر اقتصاد، بر آمده اند. مقررات زیست محیطی یکی از انواع مقررات دولتی می باشد که می تواند بر روی بهره وری کارخانه های فولادسازی اثرگذار باشد؛ از این رو اقتصاددانان درصدد ارزیابی تأثیر مقررات زیست محیطی بر بهره وری بر آمده اند. از سوی دیگر، شاخص های متداول بهره وری بدون لحاظ خسارات زیست محیطی، به محاسبه بهره وری می پردازند؛ این در حالی است که محیط زیست یکی از منابع استفاده شده این کارخانه ها در فرآیند تولید می باشد بنایراین این شاخص ها به ارائه نتایج گمراه کننده در خصوص بهره وری کارخانه های آلاینده محیط زیست می پردازند. هدف این پایان نامه ارزیابی تأثیر مقررات زیست محیطی بر رشد بهره وری کارخانه فولاد مبارکه اصفهان در طول دوره 1389-1380 و محاسبه شاخص بهره وری اقتصادی زیست محیطی برای این دوره می باشد. در پایان نامه پیش رو، به منظور اندازه گیری بهره وری از شاخص مالم کوئیست استفاده شده است و اجزاء شاخص فوق، تغییرات فنی و تغییرات کارایی نیز محاسبه شده است. در پایان نامه حاضر با توجه به ارتباط بین تابع فاصله محصول و تابع تولید، تابع تولید کاب- داگلاس را در شاخص مالم کوئیست وارد نموده و به محاسبه رشد بهره وری بدون مقررات زیست محیطی پرداخته شده است. به منظور محاسبه رشد بهره وری با وجود مقررات زیست محیطی از برنامه ریزی غیر خطی استفاده شده است. تابع هدف در مسئله بهینه یابی، تابع تولید می باشد و محدودیت ها شامل محدودیت های عوامل تولید و محدودیت مقررات زیست محیطی می باشد. به منظور محاسبه رشد بهره وری اقتصادی- زیست محیطی، عامل تولید کاهش محیط زیست را در تابع تولید لحاظ نموده و مانند رشد بهره وری متداول به محاسبه رشد بهره وری پرداخته شده است. در حالی که نتایج محاسبه رشد بهره وری متداول بدون وجود مقررات زیست محیطی و با وجود مقررات، نشان دهنده ی اثر منفی مقررات زیست محیطی بر رشد بهره وری متداول می باشد، محقق بیان می دارد که این مقایسه به دلیل لحاظ ننمودن خسارات زیست محیطی در بهره وری غیرقابل استناد و اشتباه می باشد. به همین منظور محقق به معرفی شاخص رشد بهره وری اقتصادی- زیست محیطی به عنوان شاخصی جامع تر از رشد بهره وری اقتصادی (متداول) پرداخته است. نتایج حاصل از محاسبه رشد بهره وری متداول با وجود مقررات زیست محیطی و بدون وجود مقررات نشان دهنده پایین تر بودن میانگین رشد بهره وری متداول با وجود مقررات از میانگین آن بدون وجود مقررات می باشد. نتایج حاصل از محاسبه رشد بهره وری اقتصادی- زیست محیطی نشان دهنده پایین تر بودن میانگین رشد بهره وری اقتصادی- زیست محیطی از رشد بهره وری متداول می باشد. میانگین رشد بهره وری اقتصادی- زیست محیطی از میانگین رشد بهره وری با وجود مقررات نیز پایین تر می باشد.
امیرحسین ابراهیمی علیمراد شریفی
مهمترین عامل رشد و توسعه ی اقتصادی کشورهای جهان در چند دهه ی گذشته، پیشرفت تکنولوژیکی و ارتقاء کارایی و بهره وری در عرصه ها و زمینه های مختلف از جمله بخش انرژی بوده است. با مدیریت و مصرف بهینه ی حامل های انرژی و افزایش کارایی انرژی می توان علاوه بر تولید بیشتر و با کیفیت برتر در جهت کاهش هزینه های تولید و حفظ منابع ملی و زیست محیطی گام های موثر و اساسی برداشت. یکی از بخش های عمده ی مصرف کننده ی انرژی در هر کشور بخش صنعت است که همواره از دیدگاه بهینه سازی مصرف انرژی مورد توجه قرار گرفته است. در این بین، صنعت سیمان یکی از صنایع راهبردی و پیشرو بوده که نقش مهمی را در توسعه ی اقتصادی و عمران ملی ایفا می کند. بنابراین افزایش کارایی انرژی در این صنعت بیش از پیش ضرورت می یابد. این پژوهش به جهت مدیریت موثر انرژی، به بررسی کارایی فنی واحدهای تولیدی صنعت سیمان ایران از دیدگاه مصرف انرژی می پردازد. بدین جهت 30 واحد فعال تشکیل دهنده ی این صنعت انتخاب و با کمک روش تحلیل پنجره ای (به عنوان یکی از روش های گسترش تحلیل پوششی داده ها)، کارایی انرژی واحدهای مذکور در شرایط بازدهی ثابت و متغیر نسبت به مقیاس و مدل نهاده محور طی بازه ی زمانی 87 -1380 مورد بررسی قرار می گیرد. همچنین واحدهای مذکور بر اساس درجات کارایی رتبه بندی و پایداری کارایی انرژی آنها طی دوره، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و کارایی مقیاس و مقدار بهینه ی مصرف انرژی برای واحدهای ناکارا مشخص می گردد. در این زمینه با توجه به تحقیقات انجام شده منابع انرژی فسیلی و انرژی الکتریکی مورد استفاده ی واحدهای تولیدی به عنوان نهاده و سطح تولید سالانه به عنوان ستاده در نظر گرفته می شود. بر اساس نتایج تحقیق حاضر، در بین واحدهای تولیدی صنعت سیمان ایران بر حسب مدل نسبی ccr شرکت سیمان کردستان و شرکت سیمان لوشان به ترتیب بیشترین و کمترین مقدار متوسط کارایی انرژی و بر حسب مدل نسبی bcc شرکت سیمان تهران و شرکت سیمان دورود به ترتیب بیشترین و کمترین میزان متوسط کارایی انرژی را طی دوره ی مورد بررسی کسب نموده اند. علاوه برآن، میانگین سطوح کارایی انرژی واحدها در شرایط بازدهی متغیر نسبت به مقیاس عملکرد بهتری در مقایسه با بازدهی ثابت نسبت به مقیاس داشته است. از سویی دیگر نتایج مطالعه نشان می دهد سطوح کارایی انرژی واحدهای تولیدی صنعت سیمان طی دوره ی زمانی 87 -1380 دارای نوساناتی با وسعت های مختلف است، بگونه ای که از بین30 واحد تولیدی در مدل نسبی ccr شرکت سیمان کردستان و در مدل نسبیbcc شرکت سیمان تهران از لحاظ مصرف منابع انرژی، کم نوسان ترین روند را در مقایسه با دیگر واحدها طی نموده اند. همچنین شرکت سیمان آباده در هر دو مدل پرنوسان ترین روند را در مقایسه با دیگر واحدهای تولیدی صنعت سیمان دارا بوده است. در نهایت با بررسی کارایی مقیاس و بازدهی نسبت به مقیاس 30 واحد تولیدی صنعت سیمان مشخص می شود که به طور کلی طی دوره ی مورد بررسی، وضعیت مقیاس عملکرد واحدهای تولیدی صنعت سیمان بهینه نبوده و مقیاس ظرفیت تولید در ناکارایی شرکت ها نقش بسزایی داشته است.
قاسم عالی فرجا خدیجه نصرالهی
چکیده در مطالعات تجربی پیرامون ساختار صنایع و بازارها برای قضاوت راجع به درجه رقابت و انحصار در هر بازار، معمولاً از مفهوم تمرکز استفاده می شود. بسیاری از محققین به کمک اندازه تمرکز، راجع به قدرت انحصاری هر بازار قضاوت می نمایند. هدف اصلی در این پژوهش بررسی ساختار بازار از طریق محاسبه ی تمرکز در صنعت فولاد ایران می باشد. تحلیل تمرکز بازار زمینه مناسب برای درک بهتر ارتباط عناصر ساختی و عملکردی بازار را فراهم می کند و با بررسی بازارها از این دیدگاه بهتر می توان علل بروز رفتارهای رقابتی و یا غیر رقابتی را تشخیص داد. ازطرف دیگر بررسی ار تباط ساختار و عملکرد بازار و همچنین محاسبه هزینه های اجتماعی ناشی از انحصار جز با مطالعه و بررسی ساختار بازار از طریق اندازه گیری تمرکز ممکن نیست. با توجه به اینکه صنعت فولاد ایران یکی از صنایع مادر و اشتغال زا است، لذا لزوم گسترش این صنعت از طریق بخش خصوصی و حرکت به سمت رقابتی کردن این صنعت نسبت به دیگر صنایع به طور محسوسی احساس می شود. از این رو محاسبه تمرکز به عنوان معیاری جهت نشان دادن ساختار بازار از طریق شاخص های موجود، می تواند علاوه بر نشان دادن وضعیت کنونی ساختار تولید محصولات این صنعت، سیاست های دولت مردان را مبنی بر رقابتی کردن و حذف انحصارات در این صنعت را به خوبی تحلیل و بررسی نماید. در این پژوهش از دو روش پارامتریک که شامل شاخص های نمایی، پارتو و لگ نرمال است و ناپارامتریک که شامل شاخص های نسبت تمرکز n بنگاه و هیرشمن – هرفیندال است جهت بررسی ساختار بازار و محاسبه تمرکز استفاده شده است. در گروه شاخص های پارامتریک، شاخص لگ نرمال از برازش بهتری نسبت به دو شاخص دیگر برخوردار است و در گروه شاخص های ناپارامتریک، شاخص هیرشمن – هرفیندال نسبت به دیگر شاخص ها وضعیت تمرکز را در بازار بهتر نشان می دهد. محاسبات بر اساس شاخص های پارامتریک نشان می دهد که شاخص لگ نرمال به عنوان شاخص برتر در این گروه طی سال های 1389 – 1383 عددی بین 4/0 تا 5/0 را نشان می دهد که نشان گر وضعیت انحصارچندجانبه در این صنعت است. نتایج به دست آمده از محاسبات بر اساس شاخص هیرشمن – هرفیندال در گروه شاخص های ناپامتریک نشان می دهد که در بخش تولید فولاد خام عدد این شاخص از 3037 در سال 1383 به 2509 در سال 1389 رسیده است که نشان از کاهش تمرکز در این بخش تولیدی است. در بخش تولید محصولات فولادی عدد شاخص از 2504 در سال 1383 به 1350 در سال 1389 رسیده است که در این بخش هم کاهش تمرکز طی سال مورد بحث صورت گرفته است. شاخص هیرشمن – هرفیندال در بخش تولید فولاد خام تمرکز شدید و در بخش تولید محصولاد فولادی تمرکز ملایم را نشان می دهد. هر دو گروه شاخص ها هماهنگی خوبی را در نتیجه محاسبات نشان می دهند و می توانند به خوبی ساختار بازار را مشخص نمایند. از این میان، شاخص های ناپارامتریک روند کاهش یا افزایش تمرکز را نسبت به شاخص های پارامتریک بهتر نشان می دهند. به نظر می رسد علی رغم کاهش تمرکز طی سال های اخیر هنوز ساختار بازار با شرایط رقابتی فاصله ی زیادی دارد و برنامه های دولت مبنی بر انحصار زدایی در صنعت فولاد که می بایست از طریق طرح های توسعه صنعت فولاد انجام می گرفت؛ طی سال های گذشته با موفقیت کامل همراه نبوده است.
محدثه حاتمی علیمراد شریفی
چکیده اکنون درسراسر جهان صنعت الکتریسیته در حال حرکت به سمت بازارهای رقابتی و فرایند تجدید ساختار است . تجدید ساختار در صنعت برق منجر به افزایش بهرهوری، جذب و مشارکت سرمایهگذاری خصوصی وکاهش تصدیگری دولت میشود، در کنار این مسائل رسیدن به سطح پایین قیمت، ارائه خدمات بهتر به مصرفکننده و افزایش رفاه اجتماعی نیز حاصل میشود. صنعت برق در ایران نیز در حال گذر ازیک ساختار انحصار به یک ساختار جدید میباشد که در این ساختار جدید تولیدکنندگان برای فروش انرژی به رقابت با یکدیگر میپردازند. با تجدید ساختار در صنعت برق و ایجاد بازارهای رقابتی در این صنعت و با در نظر گرفتن این مسئله که تولیدکنندگان محدودی در این صنعت فعالیت دارند، بازار برق به یک بازار انحصار چندبنگاهی تبدیل میشود. در این بازار چندبنگاهی تولیدکنندگان باید تابع پیشنهادی خود برای مقادیر تولید و قیمت متناظر با این مقادیر را در حراج پرداخت بر مبنای پیشنهاد به مدیر بازار ارائه دهند. در این پژوهش چگونگی پیشنهادات بهینه در حراج پرداخت بر مبنای پیشنهاد در صنعت برق مورد بررسی قرار میگیرد. برای رسیدن به این مقصود از نظریه بازیها مدد گرفته شدهاست. بازاری با دو تولیدکننده در شرایط متقارن در نظر گرفته می- شود. هر تولیدکننده قصد دارد استراتژی را ارائه کند که پیامدش را حداکثر نماید. استراتژی تولیدکنندگان همان تابع عرضه در حراج پرداخت مبتنی بر پیشنهاد و پیامدشان سود مورد انتظار بنگاههاست. بنابراین تولیدکنندگان طوری تابع عرضه را پیشنهاد میدهند که سود مورد انتظارشان حداکثر شود و نیز توابع عرضه پیشنهادی در حالت تعادل باشد. برای بازار matlab در پایان تعادل تابع عرضه در حراج پرداخت مبتنی بر پیشنهاد استخراج شده، با استفاده از برنامه برق اصفهان اجرا میشود. با استفاده از تعادل تابع عرضه در حراج پرداخت مبتنی بر پیشنهاد و اجرای آن برای بازار برق اصفهان نتیجه میشود که توابع عرضه پیشنهادی در بازار برق اصفهان بهینه نیست.
مرضیه بهالو هوره علیمراد شریفی
یارانه حامل های انرژی در ایران فشار زیادی را بر بودجه دولت تحمیل کرده است. افزایش این یارانه و غیر هدفمند بودن آن موجب شده است که دولت سیاست اصلاح قیمت حامل های انرژی را در پیش گیرد. از سوی دیگر، همواره بیکاری به عنوان یکی از دغدغه های اصلی دولت مطرح بوده است. بنابراین سیاست گذاران باید در هنگام اجرای سیاست اصلاح قیمت حامل های انرژی، تاثیر این اقدام بر بازار کار را در نظر بگیرند و این سیاست را به گونه ای اجرا نمایند که اثرات منفی کمتری را بر بازار کار و بر جامعه تحمیل نماید. پژوهش حاضر، با استفاده از ماتریس داده های خرد (mcm) سال 1385 و مدل تعادل عمومی محاسبه پذیر (cge)، به ارزیابی اثر افزایش قیمت حامل های انرژی بر ایجاد اشتغال در بخش های مختلف اقتصادی در ایران پرداخته است. نتایج مطالعه با مقایسه سناریوی افزایش 100 درصدی قیمت حامل های انرژی و سناریوی پایه به دست آمده اند. نتایج حاصل از مطالعه نشان می دهد که با افزایش قیمت حامل های انرژی، در صورت عدم تغییر تکنولوژی تولید، از میان بخش های چهارده گانه اقتصادی، تقاضای بخش های « سایر خدمات» و « نفت خام، گاز طبیعی و ذغال سنگ» که دارای بیشترین سهم ارزش افزوده هستند، برای انرژی و نیروی کار افزایش می یابد. اما در صورت تغییر تکنولوژی تولید، افزایش اشتغال در این دو بخش کمتر می شود. هم چنین نتایج مدل حاکی از آن است که در صورت عدم تغییر تکنولوژی تولید، تقاضای سایر بخش های اقتصادی از انرژی و نیروی کار کاهش می یابد. اما با تغییر تکنولوژی، کاهش در اشتغال در این بخش ها کمتر می شود.
علی ناظمی مصطفی عمادزاده
تحقیق حاضر همگام با ارزیابی ویژگی های بازار برق ایران نوع خاصی از حراج که در سمت تولید بازارهای برق مشاهده می شود را مورد توجه قرار می دهد. این روش از حراج در بازارهای برق ایران مورد استفاده قرار گرفته و اجرا می شود، لیکن تاکنون نتایج حاصل از اجرای این روش از حراج استخراج نشده است. با توجه به اهمیت رقابت در ادبیات اقتصادی، در این پژوهش نتایج حاصل از اجرای این روش از بازار تحت شرایط رقابت کامل استخراج شده و با نتایج تعادلی دو شکل دیگر از حراج در بازارهای برق مقایسه می شود. بعلاوه با توجه به اینکه این شکل از حراج در بازار برق ایران نیز اجرا می شود، به منظور ارزیابی دقیق تر بازار برق کشور، دو هدف واسطه ای شامل مدل سازی هزینه و برآورد کارایی بازار نیز مد نظر قرار گرفته است. مبحث اول به تحلیل هزینه در بازارهای برق و به شکل مشخص بازار برق ایران بازمی گردد. در این بخش از یک مدل برنامه ریزی غیر خطی که هزینه های متغییر تولید را با توجه به محدودیتهای فنی حداقل سازی می کند، استفاده شده است. مدل برای بازار برق منطقه ای اصفهان در سال 88 اجرا می شود. نتایج بیانگر وجود تفاوت بین هزینه نهایی تولید، قیمت بازار و پیشنهادات قیمتی ارائه شده به بازار برق توسط تولید کنندگان در بازار مورد مطالعه است. بر این اساس فرضیه اول تحقیق مبنی بر اینکه هزینه نهایی تولید و حداقل پیشنهاد تولیدکنندگان در بازار منطقه ای اصفهان یکسان است، رد می شود. بعلاوه در این بخش از تحقیق هدف واسطه ای تحقیق که شناخت ساختار هزینه در بازار برق کشور است نیز محقق خواهد شد. در بخش دوم مطالعه با توجه به نتایج مستخرج از بخش اول، رقابت در بازار برق ایران ارزیابی می شود. به منظور افزایش دقت در محاسبات، مطالعات به زمانها پیک در شش ماهه اول سال 88 محدود شده است. محدوده مطالعه در این بخش بازار برق ایران است. ارزیابی رقابت در بازار برق کشور نشان دهنده رفتار استراتژیک بازیگران در ارائه قیمت به بازار برق است. مبحث سوم مورد توجه در این تحقیق در راستای هدف اصلی پژوهش حاضر است. در این بخش نتایج تعادلی شکل دوم از حراج پرداخت بر اساس پیشنهاد تحت شرایط رقابت کامل استخراج می شود. نتایج نشان می دهد قیمت و مقدار تعادلی در این شکل از حراج به ترتیب کمتر و بیشتر از حراج یکنواخت در شرایط رقابت کامل است.
صفورا صالحی دوست علیمراد شریفی
مشکلات ناشی از اقتصاد تک محصولی و اتکای بیش از اندازه به عواید نفتی، اقتصاد ایران را به شدت تحت تأثیر نوسان ها و تکانه های قیمت نفت، قرار داده است. عواید نفتی که حجم قابل ملاحظه ای از درآمد صادرات و درآمدهای دولتی را فراهم می کنند، شدیداً تحت تأثیر قیمت نفت قرار دارند که یک متغیر برون زا محسوب می شود. بی ثباتی این درآمدها نتایج بسیار منفی در اقتصاد کشور ایجاد می کند. با توجه به اهمیت این تکانه ها و اثرات آن ها بر متغیرهای اقتصادی، تاکنون مطالعات گسترده ای پیرامون تأثیر اقتصاد کلان تکانه های قیمت نفت صورت گرفته است. با این وجود بیشتر این مطالعات، مقوله های رشد و تورم را مورد بررسی قرار داده اند و کمتر به بخش خارجی اقتصاد توجه شده است. از طرف دیگر این مطالعات به طور ضمنی فرض می کنند تغییرات قیمت نفت خام، تأثیرهای یکسانی بر متغیرهای اقتصادی خواهد داشت، بدون توجه به این مسأله که کدامیک از تکانه های عرضه یا تقاضای بازار نفت دلیل این تغییر هستند. از آن جا که تکانه های قیمت نفت از نظر تاریخی توسط ترکیبات مختلف تکانه های عرضه ی نفت و تقاضای نفت ایجاد شده اند، آشکار است که تأثیر آن ها بر متغیرهای خارجی از یک دوره به دوره ی دیگر متفاوت باشد. بر این اساس، در این مطالعه فراتر از مطالعه تغییرات قیمت واقعی نفت حرکت شده است. در این مطالعه، ابتدا به تصریح تکانه های قیمت نفت بر اساس رویکرد کیلیان و همکاران (2009) پرداخته شده است. بر این اساس بین تغییرات قیمت نفت که در اثر تکانه های عرضه ی نفت خام ایجاد شده، تغییرات قیمت نفت که توسط تکانه های تقاضای کل برای کالاهای صنعتی ایجاد شده و تغییرات قیمت نفت مرتبط با تکانه های تقاضای مخصوص بازار نفت تمایز قائل شده است. در این روش، یک الگوی var ساختاری (svar) برای بردار سری های زمانی که شامل متغیر های تراز تجاری ایران، تولید نفت خام جهانی، شاخص فعالیت اقتصادی در بازار کالاهای صنعتی، قیمت واقعی نفت خام و سایر متغیرهای موثر نظیر نرخ ارز است، با استفاده از داده های فصلی سال های 1387 - 1367 تخمین زده شده است. نتایج این پژوهش اثرگذار بودن تکانه ی عرضه ی نفت بر تراز تجاری ایران را تأیید نموده است. در حقیقت، یک اختلال برون زا در عرضه ی نفت با عکس العمل قیمت واقعی نفت همراه است و منجر به افزایش قیمت واقعی نفت می شود. از آن جا که تراز تجاری ایران یک تراز تجاری نفتی به حساب می آید، تکانه ی عرضه ی نفت اثر معناداری بر آن در دوره ی مورد مطالعه داشته است. ضریب حاصل از برآورد svar نشان داده که اثر تکانه ی تقاضای کل از لحاظ کیفیت مشابه اثر تکانه ی عرضه ی نفت است و در کوتاه مدت اثر مثبتی بر تراز تجاری دارد. اما از نظر کمیت اثرات کوچک تری در پی دارد. در رابطه با تکانه ی تقاضای مخصوص بازار نفت، اثرات کوچک تری نسبت به تکانه عرضه ی نفت بر تراز تجاری ایران مشاهده شده است، زیرا این نوع افزایش تقاضا در بازار نفت، با تأخیر بر تصمیم کشورهای تولیدکننده ی نفت مبنی بر تغییر عرضه، اثر خواهد گذاشت و به تبع آن، اثرات کوتاه مدت کوچک تری را در پی دارد. عرضه ی نفت جهان بدون شک به تکانه های تقاضای نفت واکنش نشان می دهد. علت پاسخ کند و آهسته ی آن به تکانه های تقاضا پرهزینه بودن تغییر عرضه ی نفت خام است. علاوه بر آن، در عمل، ایجاد تغییر در روند تولید نفت، نیاز به یک بازه ی زمانی نسبتاً طولانی از داده ها دارد. وقتی بازار در شرایط نامطمئن قرار دارد، تولیدکنندگان نفت منتظر می مانند تا اطلاعات کافی بدست آورند و بلافاصله به تغییر عرضه اقدام نمی کنند. بنابراین، می توان قضاوت کرد که در اقتصاد ایران تکانه های نفتی طرف عرضه نسبت به تکانه های طرف تقاضا از تأثیرگذاری معنادارتری برخوردار هستند.
محمدرضا رضایی علیمراد شریفی
در آستانه هزاره سوم میلادی، با توجه به تحولات بنیادی که به ویژه طی دودهه گذشته در بسیاری ازکشورهای در حال توسعه و توسعه یافته به لحاظ صنعتی و اقتصادی به وقوع پیوسته است؛ و با عنایت به چشم انداز پیش روی جهان از دیدگاه اقتصادی، سیاسی، فنی و اجتماعی یکی از مهم ترین نیازهایی که ذهن تمامی مسئوولان و کارشناسان را در کشورهای مختلف جهان به خود مشغول داشته است، موضوع تامین انرژی طی سال های آتی است. در این میان بهینه سازی انرژی و بکارگیری و استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر به عنوان جایگزینی گریزناپذیر برای سوخت های فسیلی می باشد. در حال حاضر انرژی های تجدیدپذیر کمتر یک درصد از کل مصرف کشور را تامین می کنند، طبق مطالعات انجام شده به این نتیجه رسیده اند که برای کاهش هزینه های جانبی باید سهم این انرژی ها در سال های آینده افزایش چشمگیری داشته باشد. هدف این پژوهش بررسی نحوه برق رسانی به مناطق دور افتاده مرکزی ایران(استان اصفهان) با در نظر گرفتن شرایط مختلفی مانند اثرات زیست محیطی، نرخ تنزیل اجتماعی و همچنین هزینه تمام شد? آن است تا اقتصادی ترین شیوه بکار گیری آن را محاسبه کند. در واقع این پژوهش بدنبال بهینه یابی اقتصادی سیستم هیبریدی به منظور تامین برق مورد نیاز مناطق دور افتاده در منطقه مرکزی ایران است. تا به این روش هزینه بکار گیری این سیستم ها به حداقل رسیده و استفاده از آنها مبنای اقتصادی پیدا کند. نتایج بهینه یابی سیستم هیبریدی نشان می دهد برای حداقل کردن هزینه برای تأمین برق مورد نیاز در این منطقه از کشور یا هر نقطه ی دیگری که از پتاسیل بالای تابشی برخوردار است، می بایست از نیروگاه خورشیدی استفاده شود. همچنین می توان برای داشتن قابلیت اطمینان بالا در تأمین برق مورد نیاز، در کنار استفاده از نیروگاه خورشیدی از توربین های بادی (در صورت داشتن پتانسیل خوب وزش باد در منطقه مورد بررسی) و باتری استفاده کرد.
محمد مهدی باقری تودشکی علیمراد شریفی
مصرف گسترده و فزاینده انرژی حاصل از سوختهای فسیلی، اگرچه رشد سریع اقتصادی جوامع بشری را به همراه داشته است، اما به واسطهی انتشار مواد آلاینده حاصل از آن در جو و پیامدهای آن، جهان را با تغییرات اقلیمی روزافزونی مواجه ساخته است. از سوی دیگر سوختهای فسیلی پایان پذیر نظیر نفت،گاز، ذغالسنگ، اورانیوم و غیره به سرعت در حال استخراج می باشند. این مسائل سبب شدهاند که یافتن جایگزین مناسب و ارزان قیمت برای انرژی های مذکور از محورهای مهم پژوهش باشد؛ ازاینرو جهان در تکاپوی گذر از این تنگنای انرژی به انرژی های تجدیدشونده، بهویژه انرژی خورشید و باد چشمدوخته و در راستای تکوین و توسعه فناوری بهرهبرداری از آن به سرعت گام برمیدارد. در این مقاله در راستای حداکثر کردن رفاه اجتماعی با طراحی یک مدل کنترل بهینه و حل آن به روش کد نویسی ژنتیک در بسته نرم افزارmatlab، مسیرهای بهینه جایگزینی انرژی خورشید و باد به جای سوختهای فسیلی در طی زمان در ایران ترسیم گردید. بدین منظور توابع تقاضای انرژی در بخش های مختلف اقتصادی ایران و همچنین توابع هزینه استخراج انرژی های فسیلی تخمین زده شد. نتایج تحقیق نشان می دهند در صورت ثابت ماندن هزینه تبدیل انرژی خورشید و باد و در نظر گرفتن نرخ تنزیل اجتماعی پنج درصد انتقال از انرژی های فسیلی به سمت انرژی خورشیدی و بادی در سال 1466( 77 سال پس از سال مبنا) و با فرض کاهش50 درصدی هزینه تبدیل انرژی خورشید و باد در هر ده سال، این انتقال در سال 1409 (20 سال پس از سال مبنا) می بایست صورت پذیرد.
عاطفه عباسی کریم آذربایجانی
با توجه به اهمیت منابع و عوامل ناشی از محدودیت آن ها لزوم به کارگیری ابزاری جهت ارزیابی شرایط، منطقی و ضروری به نظر می رسد. طرح تولید آهن اسفنجی از جمله طرح هایی است که به دلیل ماهیت خاص محصول در نقش کالای واسطه، جزء یکی از طرح های استراتژیک جهت تولید محصولات فولادی، در هر کشور محسوب می شود و چنان چه سودآوری احداث این طرح و بررسی تبعات ناشی از آن مورد ارزیابی قرار گرفته و اثبات شود می تواند در مسیر توسعه نقش اساسی و حیاتی ایفا نماید. بر این اساس ابتدا اطلاعات مربوط به ارزیابی فنی طرح با کمک مهندسین داخلی شرکت فولاد خوزستان تهیه شده و نیز هزینه ها و قیمت های سال 1390 مبنای محاسبات قرار گرفته است؛ سپس با وارد نمودن هزینه های سرمایه گذاری، قیمت فروش، حجم فروش و سایر اطلاعات اولیه به نرم افزار کامفار، این طرح بر اساس تکنیک های ارزیابی محاسبه گردیده است. با توجه به نتایج بدست آمده، نرخ بازده داخلی برابر با 79/21 درصد و ارزش فعلی خالص دارای مقدار مثبت و قابل قبولی می باشد لذا احداث این واحد تولیدی از توجیه پذیری مناسبی برخوردار است. هم چنین این تحقیق تحت سه سناریو بررسی شده که سناریوهای پیش رو مربوط به تحلیل حساسیت در برابر تغییرات (5- درصدی، 5+ درصدی و10+درصدی) قیمت فروش، هزینه های انرژی (5+ درصدی و 10+ درصدی) و کاهش مقدار مواد اولیه، از حساسیت معناداری برخوردار است.
سید مصطفی هاشمی باباحیدری رحمان خوش اخلاق
چکیده برق به عنوان یک منبع تأمین انرژی مورد نیاز بخشهای مختلف اقتصادی از یک سو و به عنوان یک شاخص رفاه اجتماعی از سوی دیگر، یکی از اهرم های توسعه محسوب شده و مبحث قیمت و هزینه نهایی تمام شده آن برای بخش های مختلف اقتصادی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. پرداخت هایی که توسط مشترکان برق در ایران قبل از اجرای طرح هدفمند سازی یارانه ها صورت می گرفته، براساس قیمت ها و هزینه ی نهایی تمام شده ی آن نبوده است بلکه براساس تعرفه هایی بوده که در تدوین آن مسایل متعدد اجتماعی و سیاسی موثر بوده است. این امر موجب عدم تناسب تعرفه های برق با هزینه های سرمایه-ای،نهایی تمام شده و جاری آن بوده است. اما تغییر قیمت ها بدون اطلاع از تاثیر سایر عوامل و حساسیت مصرف کننده نسبت به آنها می تواند موجب بروز مشکلات و اثرات نامطلوب نیز شود. این مطالعه به اثر افزایش قیمت برق پس از هدفمند سازی یارانه ها بر رفتار مشترکین برق بخش صنعت استان اصفهان پرداخته است. برای پی بردن به این اثر ابتدا به تخمین تابع تقاضای برق و برآورد کشش های قیمتی و متقاطع نهادها در بخش صنعت استان اصفهان پرداخته شده است. در تابع تولید بخش صنعت از چهار نهاده ی نیروی کار، سرمایه، برق و گاز طبیعی استفاده شده است. روش مورد استفاده در این مطالعه روش هزینه بوده و برای این منظورتابع هزینه ترانسلوگ مورد استفاده قرار گرفته است. معادلات سهم هزینه برای هر یک از این چهار نهاده به همراه تابع هزینه به صورت سیستم معادلات به ظاهر نامرتبط(sur) در نرم افزار matlab برآورد گردیده است. برای رفع هم خطی از روش رگرسیون های مرزی معمولی(orr) استفاده شده است. سپس تابع تقاضای نهاده برق استخراج شده و با استفاده از آزمون شکست ساختاری چاو و کشش های قیمتی و متقاطع به ارزیابی اثر افزایش قیمت برق بر تقاضای آن در بخش صنعت استان اصفهان پرداخته شده است. کاهش مداوم در قیمت های واقعی برق سبب افزایش تقاضای برق صنعتی قبل و بعد از اجرای طرح هدفمند سازی شده است. در پی اجرای طرح هدفمند سازی یارانه ها قیمت گاز طبیعی و برق افزایش هایی به ترتیب 3.72 و 1.3 برابری داشته اند. این افزایش قیمت به صورت نامساوی سبب جانشین شدن انرژی برق بجای گازطبیعی شده است. استفاده ی بیش از حد برق باعث فشار به نیروگاه های تولید برق و در نتیجه افزایش هزینه های تولید، فرسودگی نیروگاهها و اتلاف سرمایه های ملی می شود. با توجه به اینکه بخش عمده ی برق توسط نیروگاه های وزارت نیرو تولید می شود، با افزایش هزینه تولید برق بدلیل افزایش قیمت گاز طبیعی و افزایش کمتر قیمت برق نسبت به هزینه ی نهایی تولید، عملاً تعرفه ای غیرمستقیم به برق صورت گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهند که اجرای طرح هدفمند سازی یارانه ها در بخش صنعت استان، باعث بوجود آمدن یک شکست ساختاری در جهت افزایش تقاضای برق صنعتی استان شده است. بنابراین به مجریان طرح پیشنهاد می شود که سیاست افزایش قیمت واقعی برق به میزان افزایش هزینه ی نهایی تولید را در پیش گیرند تا از افزایش بی رویه ی تقاضای برق در بخش صنعت استان اصفهان و همچنین پرداخت یارانه به صورت مضاعف، جلوگیری شود.
افسانه رشیدی علیمراد شریفی
در میان همه روش های تخمین سطح انرژی موردنیاز برای تولید کالاها، تحلیل داده-ستانده انرژی وابستگی همه بخش های اقتصادی و سهم آن ها در رابطه با مصرف انرژی برای تولید کالاها و خدمات را توضیح می دهد. در این رساله با استفاده از یک الگوی تعمیم یافته داده-ستانده، اثرات مستقیم و غیرمستقیم و درآمد القایی خانوارها در اثر افزایش تقاضای نهایی انرژی بر تولیدات حامل های انرژی ذغال سنگ، نفت خام و گازطبیعی، برق ، توزیع گاز طبیعی و در نهایت فراورده های نفتی بررسی شده است. در مدل تعمیم یافته داده-ستانده، با انتقال مصرف و درآمد خانوارها به داخل سیستم تولیدی، تقاضای نهایی شامل صادرات، سرمایه گذاری و دولت می باشد. با استفاده از جدول داده-ستانده سال 1380و نرم افزار (microsoft excel)، ضرائب درآمدی خانوارها، ضرائب مصرفی خانوارها، تقاضای نهایی انرژی و اثرات مستقیم و غیرمستقیم و درآمد القایی خانوارها برای پنج حامل انرژی در ایران محاسبه شده است. در جواب فرضیه اول که آیا اثرات مستقیم و غیرمستقیم افزایش در تقاضای نهایی انرژی موجب افزایش در تولیدات حامل های انرژی می شود، نتایج تحقیق نشان می دهد که به ازای آثار مستقیم و غیر مستقیم یک میلیون ریال افزایش در تقاضای نهایی، بیشترین و کمترین میزان افزایش تولید به ترتیب در بخش های برق و ذغال سنگ متمرکز شده است. بخش های فراورده نفتی، نفت خام و گاز طبیعی و توزیع گاز طبیعی به ترتیب بعد از برق دارای بالاترین جایگاه از نظر توان تولیدی ناشی از اثرات مستقیم و غیرمستقیم هستند. دومین فرضیه این بود که اثرات درآمد القایی خانوارها در اثر افزایش تقاضای نهایی موجب افزایش تولیدات می شود. نتایج این تخمین نشان می دهد که بخش های برق و ذغال سنگ به ترتیب بیشترین و کمترین میزان افزایش تولید ناشی از آثار القایی افزایش یک میلیون ریال تقاضای نهایی را در بین سایر بخش های انرژی به خود اختصاص داده اند. بخش های فراورده های نفتی، نفت خام و گاز طبیعی، توزیع گاز طبیعی دارای بالاترین جایگاه از نظر توان تولیدی ناشی از آثار القایی مصرف خانوارها هستند.
محمدرضا حیدری علیمراد شریفی
چکیده این پژوهش در نظر دارد با بررسی آثار رفاهی اصلاح قیمت حامل های انرژی در سناریوهای مختلف و با اعمال یک معیار عدالت در چارچوب یک مدل تعادل عمومی محاسبه پذیر دیدگاه رالز را با مطلوبیت گرایان مقایسه نماید. داده های مورد نیاز با استفاده از ماتریس حسابداری اجتماعی ارتقا یافته سال 1384 بانک مرکزی و تهیه ی mcm مورد نظر فراهم شده است. سناریوهای پرداخت یارانه نقدی به همه مردم، پرداخت 50% یارانه به بخش های تولیدی و 50% به خانوارها و در نهایت پرداخت یارانه به هفت دهک اول مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از شبیه سازی سناریوها نشان می دهد شود افزایش قیمت حاملهای انرژی و بازتوزیع منابع حاصله بین هفت دهک اول از منظر رالز بیشترین افزایش رفاه را برای مصرف کنندگان به همراه دارد. این افزایش در روستاها معادل 12.19 درصد و در شهرها 7.29 درصد و به طور میانگین 9.74 درصد است. سناریوی پرداخت به همگان 5.51 درصد رفاه کل را افزایش داده و سناریوی پرداخت نیمی از منابع به مصرف کنندگان0.1 درصد رفاه کل را کاهش می دهد. بیشترین کاهش رفاه از منظر رالز برای دهک پنجم روستایی در سناریوی پرداخت نیمی از منابع به مصرف کنندگان معادل 2.657 درصد می باشد و پس از آن همین سناریو برای دهک ششم معادل 2.65 درصد می باشد.بیشترین کاهش رفاه از منظر مطلوبیت گرایان برای دهک دوم شهری در سناریوی پرداخت کلیه منابع به همه مصرف کنندگان معادل 15.94 درصد می باشد. بیشترین افزایش رفاه از منظر رالز برای دهک اول روستایی در سناریوی بازپرداخت منابع حاصل از افزایش قیمت حامل های انرژی به 7 دهک اول به میزان 37.4 درصد می باشد.بیشترین افزایش رفاه از منظر مطلوبیت گرایان برای دهک چهارم روستایی در سناریوی بازپرداخت منابع حاصل از افزایش قیمت حامل های انرژی به همگان به میزان 1.05 درصد می باشد. با کاهش حساسیت جامعه نسبت به افزایش نابرابری، نسبت فزونی رفاه دهک های شهری در مقایسه با دهک های روستایی بالاتر نشان داده می شود. واژگان کلیدی: مدل تعادل عمومی محاسبه پذیر، cge، قیمت حامل های انرژی، تابع رفاه اجتماعی، رالز، مطلوبیت گرایی
رحیم سلطانیان آلانق علیمراد شریفی
مساله بهبود کارایی انرژی به ویژه با توجه به افزایش قیمت انرژی در سال های اخیر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است؛ به گونه ای که پژوهشگران برای اندازه گیری کارایی انرژی از روش های تفکیک شدت انرژی متفاوتی استفاده کرده اند، تا تغییرات کارایی انرژی را بررسی نمایند. در این پژوهش برای رتبه بندی تخصیص اعتبارات جهت افزایش کارایی مصرف انرژی و سرمایه گذاری از دیدگاه توسعه ی بخشی صنعت، از روشی به نام تحلیل اسنادی شاخص در تحلیل تجزیه ای شاخص(ida) و مطالعات انرژی استفاده شده است. با استفاده از نتایج این رتبه بندی راهکارهایی در جهت صرفه جویی در مصرف انرژی و افزایش کارایی انرژی کشور ارائه می شود. تحلیل اسنادی شاخص، روش شناسی تحلیل تجزیه شاخص را از طریق کمی نمودن سهم هر نسبت انفرادی به کل درصد تغییرات عوامل مثل شاخص شدت انرژی واقعی، تعمیم می دهد. تحلیل اسنادی شاخص می تواند به عنوان ابزاری برای ارزیابی و نظاره تغییرات کارایی انرژی در یک بررسی دقیقتر در مقایسه با روش هایی باشد که در ادبیات تحلیل تجزیه ای شاخص گزارش شده است. روشی که برای شاخص شدت انرژی واقعی در تحلیل اسنادی شاخص بکار برده می شود، حالت ضرب پذیر شاخص میانگین لگاریتمی دیویژیا(شاخص ساتو-وارتیا) است که یکی از تکنیک های مهم تحلیل تجزیه ای می باشد. از آنجا که حالت های ضرب پذیر شاخص دیویژیا از نوع شاخص های بدست آمده بر اساس میانگین هندسی و محاسبات زنجیره ای است و تحلیل اسنادی شاخص ماهیتا بر اساس میانگین حسابی است پس در تحلیل اسنادی روشهای مناسبی نیاز است تا میانگین هندسی را به میانگین حسابی تبدیل کند و در این پژوهش به این روشها پرداخته شده است. این مطالعه بر اساس مدل استاندارد دو عاملی شاخص شدت انرژی کل که ترکیبی از شاخص شدت انرژی واقعی و شاخص تغییرات ساختاری است، می باشد. روش تحلیل اسنادی، محدود به تعداد عوامل نیست. این روش می تواند در سایر مطالعات تحلیل تجزیه شاخص مثل انتشار دی اکسید کربن مرتبط با انرژی که در آن تعداد عوامل، اغلب بیشتر از دو عامل است نیز به کار گرفته شود. در انتشار دی اکسید کربن مرتبط با انرژی، اثر تولیدی نیز درتحلیل تجزیه شاخص علاوه بر اثرات شدتی و ساختاری اضافه می شود. دراین پژوهش از داده های مصرف انرژی و ارزش افزوده صنایع کارخانه ای 10 نفر کارکن و بیشتر ایران، بین سالهای 1386-1374 استفاده شده است. نتایج تحلیل حاکی ازآن است که طی این دوره کارایی انرژی 09/20% افزایش یافته است و به ترتیب صنایع تولید فلزات اساسی و صنایع کانی غیر فلزی بیشترین سهم را در افزایش کارایی این دوره به عهده داشته اند و در نتیجه، این صنایع بیشترین اولویت سرمایه گذاری ازدیدگاه توسعه بخشی صنعت را دارند. از دیدگاه تخصیص اعتبارات جهت افزایش کارایی مصرف انرژی نیز صنایع شیمیایی، صنایع متفرقه، صنایع چوب و محصولات چوبی و صنایع کاغذ، مقوا، چاپ و انتشار به ترتیب بیشترین اولویت را دارند. در صورتی که ماهیت صنعت اجازه افزایش کارایی را بدهد، با توجه به اولویت بندی های مطرح شده، سرمایه گذاری بهینه در صنایع کارخانه ای کشور انجام می شود.
مجتبی دهقانی فیروزآبادی علیمراد شریفی
اندازه گیری وارزیابی منظم کارایی و بهره وری انرژی، باعث استفاده بهینه از امکانات موجود، جلوگیری از افزایش نامتعادل هزینه ها و سرانجام ارتقاء کیفیت و کمیت کالاها و خدمات تولیدی خواهد شد. با اندازه گیری کارایی انرژی، می توان به نکات ضعف و قوت واحدهای تولیدی پی برد و با ارائه راهکارهای مناسب، درصدد بهبود عملکرد آنها برآمد. لذا این پژوهش درصدد است با به کارگیری روش dea، کارایی انرژی در صنعت کاشی و سرامیک را مورد مطالعه قرار دهد. پژوهش حاضر با استفاده از روش dea (تحلیل پوششی داده) برای دوره زمانی 1390-1380، کارایی انرژی در کارخانه های تولید کاشی و سرامیک شهرستان میبد را مورد مطالعه قرار داده است. میزان مصرف برق و گاز به عنوان شاخص های ورودی و میزان تولید کاشی و سرامیک ( به تفکیک درجه) به عنوان شاخص های خروجی در قالب روش دراین پژوهش به کار گرفته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد واحدهای تولیدی که با مصرف ثابت انرژی، محصولات با کیفیت بالاتری تولید کرده اند از کارایی بیشتری نسبت به سایر واحدها برخوردارند. همچنین یافته ها نشان می دهد چند واحد تولید کاشی و سرامیک، در تمام زمینه ها نسبت به بقیه واحدها برتری دارند.
طاهره پیرانی رزیتا مویدفر
تجمع فضایی فعالیت های اقتصادی و رشد اقتصادی، با توجه به مفاهیم مشترکی که در مدل های جغرافیای اقتصادی جدید و مدل های رشد درونزا مطرح می شود، فرآیندهایی جدایی ناپذیر هستند. در مدل های رشد درونزا هدف، بررسی این مسئله است که چگونه فعالیت های اقتصادی جدید، از طریق نوآوری به وجود می آید.در مدل های جغرافیای اقتصادی جدید، هدف، بررسی این مسئله است که چگونه این فعالیت های اقتصادی جدید استقرار می یابند و چرا از نظر فضایی متمرکز می شوند. بنابراین، در مدل های جغرافیای اقتصادی جدیدی که اخیراَ تدوین شده اند، فرآیند نوآوری، فرآیند استقرار و مکان یابی و رشد، یک فرآیند متصل به هم هستند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی و مطالعه ی اثرات صرفه های ناشی از تجمع های صنعتی بر رشد اقتصادی منطقه ای در ایران در چارچوب مدل جغرافیای اقتصادی جدید است که در دو بخش نظری و تجربی به آن پرداخته شده است. در بخش نظری، مدلی در چارچوب جغرافیای اقتصادی جدید ارائه شده و در این چارچوب نشان داده شده است که تجمع فعالیت های صنعتی بر رشد اقتصادی موثر است. بر اساس روابط به دست آمده در بخش نظری، الگوی اقتصادسنجی طراحی شده است. به منظور برآورد این الگو، اطلاعات 28 استان ایران، طی سال های 1379 تا 1389، به صورت داده های تابلویی جمع آوری و از روش گشتاورهای تعمیم یافته(gmm) استفاده شده است. نتایج حاصل از برآورد الگوی پژوهش، تأثیر مثبت و معنادار تجمع های صنعتی، سرمایه ی انسانی و سرریزهای دانش بر رشد اقتصادی را نشان می دهد. همچنین میزان تجمع هر کدام از صنایع کشور با استفاده از شاخص مائورل-سدیلوت، محاسبه شده است، نتیجه ی محاسبه ی این شاخص حاکی از این است که صنعت سایر تجهیزات و وسایل حمل و نقل( کد isic :35) تجمعی ترین صنعت است و صنعت انتشار و چاپ(کد isic:22) غیر تجمعی ترین صنعت می باشد.
زهره اسماعیلی علیمراد شریفی
انرژی یکی از عوامل تولید است که به همراه سایر عوامل مانند سرمایه، نیروی کار و مواد اولیه به تولید منجر می شود. بخش صنعت یکی از بخش های مولد در هر کشور است که باعث رشد و توسعه اقتصادی می-شود. انرژی یکی از عوامل تولید در بخش صنعت است که کاربردهای زیادی دارد. از آنجایی که حامل های انرژی محدود هستند و نگرانی نسبت به پایان پذیری آنها وجود دارد، و نیز بدین علت که یکی از متغیرهای مهم در تولید هستند بررسی تقاضای انرژی در بخش صنعت باعث می شود که عوامل موثر بر تقاضا تا حدودی شناخته و هرگونه تغییر در این عوامل مورد توجه برنامه ریزان اقتصادی قرار گرفته و واکنش های لازم در جهت برخورد با این تغییرات اعمال شود. اهمیت بهبود مصرف انرژی در بخش صنعت از آن جهت است که سبب کاهش هزینه تولید در سطح کلان و کاهش قیمت تمام شده محصولات صنعتی شده و از این طریق سبب ارتقا سطح ارزش افزوده صنایع، افزایش توان رقابتی، افزایش کیفیت تولید و نهایتا سبب کاهش واردات بعضی کالاهای مورد لزوم و افزایش صادرات خواهد گشت. در برآورد تابع تقاضای نهاده ها می توان از الگوهای پویای تقاضای نهاده انرژی که تفاوت مصرف نهاده ها بین دوره کوتاه مدت و بلندمدت را لحاظ می کنند، استفاده کرد. هدف این پژوهش تحلیل تابع تقاضای پویای نهاده ها در 21 صنعت کارخانه ای ایران با کدهای isic دو رقمی در طی دوره زمانی 86-1374 است. از این رو توابع تقاضا و هزینه الگوی لاجیت خطی در یک سیستم معادلات به ظاهر نامرتبط sur برآورد شده اند. سپس کشش های قیمتی خودی و متقاطع و کشش تولید برآورد شده اند. نتایج نشان می دهد که ضریب تعدیل نهاده ها در صنایع کارخانه ای ایران 40/0 است. سرعت تعدیل باعث می شود که تفاوت محسوسی بین کشش ها در کوتاه مدت و بلندمدت ایجاد شود. ضریب تعدیل نشان می-دهد که نهاده ها در صنایع از انعطاف پذیری خوبی برخوردار هستند، که این باعث می شود میزان تعدیل در دوره مورد بررسی 60/0 باشد. کشش های قیمتی خودی نشان می دهند که تقاضای نهاده ها در هر دو دوره باکشش هستند. کشش های متقاطع نشان می دهند که همه نهاده ها جانشین نسبی یکدیگر هستند اما دو نهاده سرمایه و نیروی کار مکمل یکدیگر هستند. بازدهی نسبت به مقیاس در صنایع فزاینده است که تقریبا 02/2 است. که این نشان دهنده آن است که با افزایش نهاده های تولید، تولید بیشتر افزایش می یابد
منصور صالحی علیمراد شریفی
این پژوهش با توجه به سرانه مصرف بالا گاز طبیعی در ایران، به ارزیابی دقیق از توان سنجی صرفه جویی مصرف گازطبیعی و ایجاد معیار برای سنجش کارایی مصرف گاز و همچنین بررسی و ارائه راهکارهای لازم درخصوص اصلاح الگوی مصرف گاز طبیعی بخش تجاری در شهر اصفهان می باشد. در این پژوهش داده ها با تنظیم پرسشنامه و توزیع آن در مجتمع های تجاری شهر اصفهان حاصل شده است. و سپس با استفاده از آزمون خی دو و کلمو گرف-اسمیرنوف به بیان وجود و یا عدم وجود ارتباط معنا دار بین تک تک متغیرهای مورد بررسی در پژوهش و مقدار مصرف گاز طبیعی پرداخته ایم. و با توجه به در نظر گرفتن حالت کدینگ (0و1) برای متغیر وابسته از مدل رگرسیون لجستیک برای تخمین مدل استفاده کرده ایم. ودر ادامه با استفاده از نرم افزار spss مدل مصرف لجستیک حاشیه ای تکرار شونده برای مصرف گاز تخمین زده شده است که با استفاده از آن شانس (احتمال) تأثیر هر یک از متغیر ها بر میزان مصرف کل ارزیابی گردد. در انتها با توجه به نتایج حاصل از مدل مشخص گردیداز بین متغیرهای بررسی شده در مدل متغیرهای سن ساختمان با احتمال1/001، متراژ ساختمان با احتمال 1/003،برچسب انرژی با احتمال 97%، ساعات کاری مجتمع با احتمال 97%، میانگین درجه حرارت ساختمان با احتمال 1/001، ومیزان مصرف وسایل گاز سوز با شانس 14/1 باعث افزایش مصرف گاز می گردد.
بابک صفاری رحمان خوش اخلاق
پس از ناکارآمدی مقررات زدایی در بازار انرژی الکتریکی، برنامه ریزی متمرکز سیستم انرژی به منظور تامین انرژی موردنیاز آتی و با هدف حداقل هزینه های اجتماعی که متضمن توجه به آلایندگی های زیست محیطی است، از اهمیت قابل توجهی برخوردار گشته است. این پژوهش یک مدل برنامه ریزی تصادفی بازه ای چند مرحله ای خطی عدد صحیح را ارائه می کند که می تواند مقدار بهینه استفاده از منابع اولیه انرژی و تکنولوژی های مختلف در تامین انرژی الکتریکی مورد نیاز که یک متغیر تصادفی است را مشخص نماید. این مدل با درنظر گرفتن تغییرات بین زمانی پویایی های متغیرها را در قالب زمان گسسته لحاظ نموده و نااطمینانی ناشی از متغیرهای تصادفی را نیز با سناریوهای ممکن شبیه سازی می نماید. توجه به آلاینده های زیست محیطی ناشی از تبدیل منابع مختلف به انرژی الکتریکی و استفاده از تکنولوژی های برپایه سوخت فسیلی و تجدیدپذیر باعث می شود از نتایج این مدل بتوان در سیاستگذاری توسعه انواع تکنولوزی تولید انرژی الکتریکی با هدف کاهش آلودگی محیط زیست استفاده نمود. نتایج این تحقیق نشان می دهد در اغلب موارد روند استفاده از تکنولوژی های تولید توان الکتریکی در کشور ایران از بازه های بهینه بدست آمده تحت سناریوهای مختلف فاصله داشته و منطبق با روند بهینه نیست.
مریم نوری علیمراد شریفی
چکیده ندارد.
عزیز احمدزاده علیمراد شریفی
چکیده ندارد.
محمدحسین دهش علیمراد شریفی
چکیده ندارد.
سعید همایونی راد علیمراد شریفی
چکیده ندارد.
کامبخش فرحمند مهدی نفر
چکیده ندارد.
امیر یوسفی زکی علیمراد شریفی
چکیده ندارد.
مهدی فرزامیان علیمراد شریفی
چکیده ندارد.